خلاصه درس "شاهکار جوانان کیف و حیله گری فرماندار پرتیچ." قهرمانان افسانه وقایع نگاری. ادبیات قدیمی روسیه. "داستان سال های گذشته". "شاهکار جوانان کیف و حیله گری فرماندار پرتیچ" چه چیزی به جوانان کمک کرد تا شهر را از شر پچنگ ها نجات دهند.

در سال 968، پچنگ های کوچ نشین برای اولین بار به روسیه آمدند. شاهزاده کیف سواتوسلاو با بیزانس جنگید و از خانه دور بود. نه چندان دور از شهر فقط یک دسته کوچک از فرماندار پرتیچ وجود داشت.

جوانی از کی یف شاهکار زیر را انجام داد: او شهر را ترک کرد و از اردوگاه دشمن گذشت و به زبان پچنگ صحبت کرد. اگر دشمنان متوجه می شدند که او اهل کیف است، او را می گرفتند و می کشتند.

ترفند فرماندار پرتیچ این بود که او به شاهزاده پچننگ اعتراف نکرد که سواتوسلاو از کیف دور است، اما به او گفت که او، فرماندار، پیشتاز را رهبری می کند و شاهزاده روسی با نیروهای بی شماری دنبال می کند. شاهزاده پچنژ ترسید، درخواست صلح کرد و از شهر عقب نشینی کرد.

داستان با بازگشت سواتوسلاو از سرزمین خارجی و راندن پچنگ ها به میدان به پایان می رسد. وقایع نگار با آخرین سخنان خود تأکید می کند که مهمترین چیز برای انسان آرامش است.

وقایع نگار به کار قهرمانانه جوانان احترام می گذارد ، که توانست از اردوگاه دشمن عبور کند و از دنیپر زیر تیرها عبور کند ، حیله گری اجباری پرتیچ را درک می کند و سواتوسلاو را تأیید نمی کند. این نارضایتی در سخنان کیفی ها بیان می شود: "شاهزاده، شما به دنبال سرزمینی بیگانه هستید و از آن مراقبت می کنید و سرزمین خود را رها کرده اید." مشکل و قحطی ممکن بود اتفاق نمی افتاد اگر سواتوسلاو در پریاسلاوتس در رودخانه دانوب نبود، بلکه در سرزمین مادری خود بود.

قهرمانان داستان وقایع، در بیشتر موارد، موقعیت بالایی را اشغال می کنند: پرتیچ یک فرماندار است، او با شاهزاده پچنگ صلح می کند. سواتوسلاو یک شاهزاده روسی است، پرنسس اولگا مادر او است. فقط جوانی مقام بالایی را اشغال نمی کند، اما به درستی می توان او را یک مرد شجاع برجسته نامید.

داستان قهرمانی یک جوان کیفی می تواند به زمان ما خدمت کند و نمونه ای از شجاعت و فداکاری برای نجات سرزمین مادری ما باشد. مطالب از سایت

داستان سالهای گذشته همچنین شامل افسانه های عامیانه است - داستان جوانان کوزهمیاک (زیر 992) و داستان ژله بلگورود (زیر 997). که در "قصه های کوزهمیاک"صنعتگر چرم، جوخه شاهزاده را شرمنده می کند و روس را از حمله پچنگ نجات می دهد. او شاهکاری را انجام داد که هیچ یک از جنگجویان شاهزاده ولادیمیر نتوانستند انجام دهند - او جنگجوی توانا پچنگ را شکست داد. "افسانه بلگورود کیسل"- داستانی در مورد فریب پچنگ ها با حیله گری ، هنگامی که بلگورود را محاصره کردند و قحطی شدید در شهر رخ داد. سپس به توصیه پیر خردمند، بقایای ژله و عسل را در چاه فرو کردند و سپس این چاه ها را به پچنگ ها نشان دادند. پچنگ ها تصمیم گرفتند که هرگز شهر را گرسنگی نکشند و به استپ بازگشتند.

قهرمانان این افسانه ها شاهزاده ها نیستند، بلکه مردم عادی روسیه هستند که با ابتکار شخصی خود سرزمین مادری خود را از دست دشمنان آزاد می کنند.

چیزی را که دنبالش بودید پیدا نکردید؟ از جستجو استفاده کنید

در این صفحه مطالبی در مورد موضوعات زیر وجود دارد:

  • شاهکار افسانه مرد جوان کوزهمیاکی را بخوانید
  • طرحی برای ادبیات، شاهکار جوانی از کیف
  • ترفند فرماندار پرتیچ چیست
  • شاهکار یک مقاله جوان ساکن کیف
  • بازگویی کوتاهی از داستان شاهکار یک جوان از کیف

"شاهکار جوانان کیف و حیله گری فرماندار پرتیچ" در وقایع نگاری معروف نستور "داستان سال های گذشته" گنجانده شده است. ویژگی‌های کار باعث می‌شود که ژانر آن به روش‌های مختلف تفسیر شود: به عنوان یک افسانه یا یک داستان وقایع. «شاهکار...» را می‌توان اسم نامید زیرا تفسیر عامیانه از یک رویداد تاریخی را می‌رساند. در عین حال، این یک داستان نسبتاً مفصل در مورد وقایع دوران باستان است که نمونه ای از یک داستان وقایع است. نباید فراموش کنیم که داستان در این زمینه به معنای داستان کوتاه است.

موضوع افسانه، تصرف کیف توسط پچنگ ها و آزادسازی شهر است. نویسنده نشان می‌دهد که چگونه عشق به وطن می‌تواند به یک راه نجات برای کل مردم تبدیل شود. صفات ویژگی هایی مانند میهن پرستی، شجاعت و تدبیر را ستایش می کنند. به هر حال، ایده میهن پرستی در کل داستان سال های گذشته مشترک است.

طرح "شاهکار..."، مانند بیشتر داستان های وقایع نگاری، ساده است. این نمایشگاه حاوی نشانی از سالی است که رویدادها در آن رخ داده است، شرح مختصری از مالیات های کیف نیز ارائه شده است، و اسامی اشراف ساکن در کیف ذکر شده است. وقایع نگار فراموش نمی کند که بگوید سواتوسلاو فقط در پریاسلاوتس بود. طرح داستان جستجوی یک داوطلب برای رفتن به آن سوی دنیپر و رضایت پسر است. توسعه وقایع شامل مسیر جوانان، گفتگوی او با پرتیچ است. نقطه اوج گفتگوی پرتیچ با پچنگ هاست. نتیجه بازگشت سواتوسلاو و پیروزی بر پچنگ ها است. همانطور که می بینید، تمام عناصر نمودار در ترتیب صحیح قرار دارند.

سیستم تصاویر در افسانه "شاهکار جوانان کیف و حیله گری فرماندار پرتیچ" منشعب نیست. دو تصویر جمعی وجود دارد - Pechenegs و مردم روسیه. وقایع نگار همچنین از پرنسس اولگا و نوه های او اولگ و یاروپولک نام می برد. آنها شخصیت های فرعی هستند، زیرا عملاً تأثیری بر رویدادهای اصلی ندارند.

در مرکز افسانه و. آنها نقش اصلی را در آزادی کیف دارند. جوانی از مردم عادی حتی یک بار هم نامش در متن نیامده است. این مرد ماهر ، قوی است ، زبان پچنگ را می داند. این ویژگی ها به او کمک می کند تا به طرف مقابل برسد. تصویر Voivode Pretich بحث برانگیز است. او حیله گر، باهوش است، راهی برای بیرون راندن دشمن پیدا می کند. در همان زمان ، او ابتدا از زندگی شاهزاده خانم و نوه هایش مراقبت می کند ، زیرا می داند که اگر آنها بمیرند ، سواتوسلاو او را نابود خواهد کرد. رستگاری مردم به عقب افتاده است.

ما ابتدا با شاهزاده سواتوسلاو "غیبت" آشنا می شویم، زیرا در طول تعهد او در کیف نیست، سپس در گفتگوهای شخصیت های دیگر از او یاد می شود. در پایان افسانه، شاهزاده برمی گردد و سرزمین های خود را آزاد می کند. نگرش مردم و خود وقایع نگار نسبت به شاهزاده مبهم است. از یک طرف به او احترام می گذارند ، از خشم سواتوسلاو می ترسند ، از طرف دیگر معتقدند که شاهزاده کیف را به رحمت سرنوشت رها کرده است و خود او "به دنبال سرزمینی بیگانه" است.

ویژگی های ژانر و زمان نگارش وقایع نگاری "شاهکار جوانان کیف و حیله گری فرماندار پرتیچ" در سبک منعکس شد. این متن حاوی تاریخ گرایی ("voivode"، "جوانی"، "شاهزاده")، باستان گرایی ("شوهر"، "druzhina")، نام های تاریخی (Pereyaslavets، سرزمین های روسی، Lybid). ابزارهای هنری و ساختارهای نحوی به فولکلور نزدیک است.

پرتیچ".

کلاس پنجم، کتاب درسی

انتشار در وب سایت: http://www. سحرینا ru/method/lit/

منبع تصویر: http://www. tainaxx. info/images/articles/s7_3.jpg

تست

1. کدام شاهزاده در کیف حکومت می کرد؟ 1) ولادیمیر، 2) سواتوسلاو، 3) یاروسلاو

2. چه کسی به کیف حمله کرد؟ 1) کومان ها، 2) تاتارها، 3) پچنگ ها

3. چرا دشمنان جوانان کیف را به عنوان یکی از جوانان خود پذیرفتند؟ 1) او به زبان آنها صحبت کرد، 2) او مانند آنها بود، 3) به زبان آنها خیانت کرد

4. پرتیچ کیست؟ 1) جوانی، 2) فرماندار، 3) شاهزاده

5. BOAT چیست؟ 1) نخل، 2) قایق، 3) بشقاب

6. جوان کیست؟ 1) شاهزاده، 2) فرماندار، 3) پسر نوجوان

7. چه کسی این شاهکار را انجام داد؟ 1) شاهزاده سواتوسلاو، 2) شاهزاده خانم اولگا، 3) جوانی از کیف

8. تواریخ چه کسی را حیله گری می نامد؟ 1) یک فرماندار، 2) یک شاهزاده، 3) یک جوان از کیف.

تست


تست

1. کدام شاهزاده در کیف حکومت می کرد؟ 1) ولادیمیر، 2) سواتوسلاو، 3) یاروسلاو

2. چه کسی به کیف حمله کرد؟ 1) کومان ها، 2) تاتارها، 3) پچنگ ها

3. چرا دشمنان جوانان کیف را به عنوان یکی از جوانان خود پذیرفتند؟ 1) او به زبان آنها صحبت کرد، 2) او مانند آنها بود، 3) به زبان آنها خیانت کرد

4. پرتیچ کیست؟ 1) جوانی، 2) فرماندار، 3) شاهزاده

5. BOAT چیست؟ 1) نخل، 2) قایق، 3) بشقاب

6. جوان کیست؟ 1) شاهزاده، 2) فرماندار، 3) پسر نوجوان

7. چه کسی این شاهکار را انجام داد؟ 1) شاهزاده سواتوسلاو، 2) شاهزاده خانم اولگا، 3) جوانی از کیف

8. تواریخ چه کسی را حیله گری می نامد؟ 1) یک فرماندار، 2) یک شاهزاده، 3) یک جوان از کیف.

تست

1. کدام شاهزاده در کیف حکومت می کرد؟ 1) یاروسلاو، 2) سواتوسلاو، 3) ولادیمیر

2. چه کسی به کیف حمله کرد؟ 1) پچنگ ها، 2) تاتارها، 3) کومان ها

3. چرا دشمنان جوانان کیف را به عنوان یکی از جوانان خود پذیرفتند؟ 1) او مانند آنها بود، 2) به زبان آنها صحبت کرد، 3) به زبان آنها خیانت کرد

4. پرتیچ کیست؟ 1) جوانی، 2) شاهزاده، 3) فرماندار

5. BOAT چیست؟ 1) نخل، 2) بشقاب، 3) قایق،

6. جوان کیست؟ 1) پسر نوجوان، 2) فرماندار، 3) شاهزاده

7. چه کسی این شاهکار را انجام داد؟ 1) پرنسس اولگا، 2) شاهزاده سواتوسلاو، 3) جوانی از کیف

8. تواریخ چه کسی را حیله گری می نامد؟ 1) یک جوان از کیف، 2) یک شاهزاده، 3) یک فرماندار

تست

1. کدام شاهزاده در کیف حکومت می کرد؟ 1) ولادیمیر، 2) سواتوسلاو، 3) یاروسلاو

2. چه کسی به کیف حمله کرد؟ 1) کومان ها، 2) تاتارها، 3) پچنگ ها

3. چرا دشمنان جوانان کیف را به عنوان یکی از جوانان خود پذیرفتند؟ 1) او به زبان آنها صحبت کرد، 2) او مانند آنها بود، 3) به زبان آنها خیانت کرد

4. پرتیچ کیست؟ 1) جوانی، 2) فرماندار، 3) شاهزاده

5. BOAT چیست؟ 1) نخل، 2) قایق، 3) بشقاب

6. جوان کیست؟ 1) شاهزاده، 2) فرماندار، 3) پسر نوجوان

7. چه کسی این شاهکار را انجام داد؟ 1) شاهزاده سواتوسلاو، 2) شاهزاده خانم اولگا، 3) جوانی از کیف

8. تواریخ چه کسی را حیله گری می نامد؟ 1) یک فرماندار، 2) یک شاهزاده، 3) یک جوان از کیف.

تست

1. کدام شاهزاده در کیف حکومت می کرد؟ 1) یاروسلاو، 2) سواتوسلاو، 3) ولادیمیر

2. چه کسی به کیف حمله کرد؟ 1) پچنگ ها، 2) تاتارها، 3) کومان ها

3. چرا دشمنان جوانان کیف را به عنوان یکی از جوانان خود پذیرفتند؟ 1) او مانند آنها بود، 2) به زبان آنها صحبت کرد، 3) به زبان آنها خیانت کرد

4. پرتیچ کیست؟ 1) جوانی، 2) شاهزاده، 3) فرماندار

5. BOAT چیست؟ 1) نخل، 2) بشقاب، 3) قایق،

6. جوان کیست؟ 1) پسر نوجوان، 2) فرماندار، 3) شاهزاده

7. چه کسی این شاهکار را انجام داد؟ 1) پرنسس اولگا، 2) شاهزاده سواتوسلاو، 3) جوانی از کیف

8. تواریخ چه کسی را حیله گری می نامد؟ 1) یک جوان از کیف، 2) یک شاهزاده، 3) یک فرماندار

تاریخ بشر نمونه های زیادی از قهرمانی و شجاعت می داند. آنها به لطف وقایع نگاران، ادبیات شفاهی، اسطوره ها و افسانه ها به ما رسیدند. این برای نسل های آینده بسیار مهم است: نوادگان باید به قهرمانان ملی خود افتخار کنند، حتی اگر حوادث بیش از هزار سال پیش رخ داده باشد! همه نمی دانند که جوانان کی یف چه شاهکاری انجام دادند و در چه زمانی اتفاق افتاد.

مطالعه در درس ادبیات

البته «داستان سال‌های گذشته» که توسط نستور ضبط شده بود، نیازمند ترجمه و پردازش بود تا این اثر تاریخی برای خواننده امروزی قابل درک باشد. محتوای افسانه ها و وقایع تاریخی توسط ادبیات باستانی روسیه به ما منتقل می شود. شاهکار جوانان کیف قبلاً در تاریخ مشخص شده بود امروز ، این افسانه توسط دانش آموزان کلاس پنجم در مدارس مطالعه می شود. برخی از کلمات روسی قدیمی، نام قبایل و مردم برای کودکان نامفهوم باقی می مانند. برای اینکه باستان شناسی ها را راحت تر به خاطر بسپارید، باید یک فرهنگ لغت کوچک برای خود تهیه کنید: در طول توضیح معلم، معنی عبارات یا نام های فردی را بنویسید. بچه ها ممکن است ندانند جوانی، پدری، پچنیگی یا غمگین چیست. اگرچه به موازات آن در درس های تاریخ، کودکان روسیه باستان را مطالعه می کنند و اصطلاحاتی را می شنوند.

طرح نقل قول

اگر معلم به آنها توصیه کند که برنامه ای برای کار تهیه کنند، شاهکار جوانان کیف توسط کودکان بهتر درک می شود. توصیه می شود که این یک طرح نقل قول باشد: کافی است از عباراتی از متن استفاده کنید که محتوای قسمت را منعکس می کند. ممکن است به این شکل باشد:

پچنگ ها به سرزمین روسیه آمدند.

آنها شهر را با نیروی زیادی محاصره کردند.

چه کسی می تواند به طرف دیگر برسد.

پسر گفت: "من می گذرم!"

آیا مردم تسلیم پچنگ ها خواهند شد.

آنها در قایق ها نشستند و با صدای بلند شیپور زدند.

ارتشی دنبالم می آید.

او به پرتیش یک اسب، یک شمشیر و تیر داد.

سواتوسلاو به کیف بازگشت.

این بنای تاریخی که به افتخار پیروزی شاهزاده سواتوسلاو ایگورویچ بر پچنگ ها ساخته شده است، هنوز در بالای سواحل دنیپر در Zaporozhye ایستاده است.

هر بخش از داستان به لطف استفاده از طرح نقل قول به راحتی به خاطر سپرده و بازگو می شود. معلم می تواند از دانش آموزان بخواهد که کار را نقش آفرینی کنند. در چنین درسی، کودکان شروع به درک اهمیت ظاهر نوشتار، کتاب، وقایع نگاری برای روسیه فعلی مسیحی می کنند. امروزه بسیاری از دانش‌آموزان از شاهکاری که پسر کیف به لطف درس‌های ادبیات و تاریخ به دست آورد، می‌دانند. به افتخار این شاهکار، کلیسای جامع سنت سوفیا ساخته شد.

کتاب ها و وقایع نگاری ها

تا قرن یازدهم، کتاب‌ها فقط از بیزانس و سپس از بلغارستان به روسیه می‌رسید. اینها ترجمه های نویسندگان خارجی بود. اولین آثار نویسندگان روسیه باستان فقط در قرن یازدهم ظاهر شد: این اثر هیلاریون و وقایع نگاری است. در کشورهای دیگر این ژانر شناخته شده نبود. در قرن دوازدهم، راهب نستور اضافات و تصحیحاتی در تواریخ قدیمی انجام داد و نام آنها را «داستان سال‌های گذشته» گذاشت. تابستان های موقت به معنای سال های گذشته است. وقایع نگاری زندگی و فعالیت های همه شاهزادگان روسی را شرح می دهد: نویسنده به ویژه بر این ایده تأکید می کند که فقط عشق برادران و میل به صلح می تواند آنها را متحد کند. عشق به میهن، نگرش مراقبت نسبت به سرزمین اجدادی - سرزمین پدری - انگیزه اصلی کل کار است. و اگرچه ابتدای کتاب شبیه به افسانه ها و اسطوره ها است، خواننده اطلاعاتی در مورد شخصیت های تاریخی که اولین حکومت های روسیه باستان را ایجاد کرده اند دریافت می کند. بخشی از داستان شرح کارهایی است که جوانان کیف و فرماندار پرتیچ انجام دادند.

افسانه شاهکار جوانان

این اتفاق در تابستان 968 یا طبق تقویم آن زمان در سال 6476 رخ داد. شاهزادگان دائماً در معرض حملات قبایل شرقی بودند. اما در تابستان امسال برای اولین بار پچنگ ها تجاوز کردند. در این زمان ، سواتوسلاو در شهر کیف نبود: او در پریاسلاوتس بود. مادرش، پرنسس اولگا، با نوه هایش، فرزندان سواتوسلاو، در اینجا ماند.

اینها سه پسر او بودند: اولگ، ولادیمیر و یاروپلک. او خود را با آنها در شهر کیف حبس کرد و آنها نتوانستند از آنجا خارج شوند: پچنگ ها آن را با قدرت زیادی محاصره کردند. هیچ راهی برای خروج از شهر برای جمعیت وجود نداشت؛ پیام فرستادن و درخواست کمک غیرممکن بود. مردم از گرسنگی و تشنگی خسته شده بودند.

جوانان از کیف و شاهکار

در طرف دیگر دنیپر، افرادی نیز جمع شدند که نتوانستند از طریق گروه عظیم پچنگ به کیف برسند تا به ساکنان شهر کمک کنند یا آذوقه و آب را به آنجا برسانند. آنها آماده در قایق های ساحل مقابل ایستادند و کاری از دستشان برنمی آمد.

جمعیت شهر سعی کردند کسی را پیدا کنند که بتواند از صفوف دشمنان عبور کند و به سربازان اطلاع دهد که اگر به کیف نزدیک نشوند باید تسلیم پچنگ ها شوند. و سپس یک مرد جوان از کیف اعلام کرد که راه خود را به "مردم خود" خواهد داد. مردم به او گفتند: برو!

این پسر زبان پچنگ را می دانست. افسار را در دست گرفت و با آن به اردوگاه دشمن رفت. او در صفوف آنها دوید و پرسید که آیا کسی اسب او را دیده است؟ جوان را برای مرد خود گرفتند. پس از رسیدن به دنیپر، لباس هایش را درآورد و خود را در آب انداخت. پچنگ ها مانور او را دیدند و به دنبال او شتافتند و تیراندازی کردند: اما هیچ کاری نمی شد کرد.

Voivode Pretich و حیله گری او

مردم در ساحل مقابل متوجه شدند که جوان کیف خود را در آب انداخت و به سمت آنها شنا کرد. آنها برای ملاقات با او سوار قایق شدند، او را سوار کردند و به جوخه بردند. جوانان گفتند که اگر فردا سربازان به شهر نزدیک نشوند، مردم باید تسلیم پچنگ ها شوند. فرماندار پرتیچ بود و پیشنهاد کرد با قایق به شهر نزدیک شود، شاهزاده اولگا و شاهزادگان را دستگیر کند و به سمت ساحل مقابل حرکت کند. اگر آنها این کار را انجام ندهند، اگر شاهزادگان را نجات ندهند، سواتوسلاو این را نخواهد بخشید و آنها را نابود خواهد کرد. یک شاهکار واقعی توسط جوانی از کیف انجام شد و از وضعیت دشوار کیف گزارش می داد.

طرح Voivode

طبق نقشه پرتیچ، در سپیده دم جوخه سوار قایق ها شد و با صدای شیپور به سمت کیف حرکت کرد. مردم شهر با شنیدن صدای شیپور، فریاد زدند. پچنگ ها به هر طرف عجله کردند: به نظر آنها این بود که خود شاهزاده سواتوسلاو بود که آمده بود. او با نوه ها و گروهش شهر را ترک کرد و به سمت قایق ها رفت. شاهزاده پچنگ ها که متوجه این موضوع شد، به تنهایی به سمت قایق ها بازگشت و از پرتیش پرسید که آنها کیستند؟ که من جواب گرفتم که اینها افرادی از آن سوی دنیپر هستند. هنگامی که شاهزاده پچنژ از او پرسید که آیا او سواتوسلاو است، پرتیچ پاسخ داد که آنها بیشترین آرامش را دارند و پشت سر آنها ارتش عظیمی به رهبری شاهزاده سواتوسلاو حرکت می کند. او این را عمداً گفت تا شاهزاده پچنگ را بترساند. این همه تناقضات را حل کرد: پچنگ به پرتیچ پیشنهاد دوستی داد و او آن را پذیرفت. آنها دست دادند و زره رد و بدل کردند: شاهزاده یک سپر، شمشیر و پست زنجیر دریافت کرد و پرتیچ یک اسب، تیر و یک شمشیر دریافت کرد.

پیروزی بر دشمنان

با وجود آتش بس و عقب نشینی پچنگ ها از شهر، خطر اسیر شدن همچنان پابرجا بود. دشمن در کنار رودخانه لیبید اردو زده بود و برای ساکنان غیرممکن بود که اسب های خود را به آب ببرند. و سپس ساکنان کیف تصمیم گرفتند پیام رسان را با کلماتی در مورد خطری که آنها را تهدید می کند به سویاتوسلاو بفرستند. آنها شاهزاده را به این دلیل سرزنش کردند که در حین مبارزه و مراقبت از سرزمینی بیگانه ، سرزمین مادری خود را ترک کرد. و پچنگ ها مادر و فرزندانش را تقریباً اسیر کردند. ساکنان از شاهزاده درخواست کمک کردند و از او خواستند از او محافظت کند. به محض اینکه این خبر به او رسید، سواتوسلاو به همراه همراهانش به سرعت به کیف بازگشتند، جایی که مادر و سه پسرش او را ملاقات کردند.

او بسیار ناراحت بود از آنچه که همه آنها باید پشت سر بگذارند. سواتوسلاو کل تیم خود را جمع کرد و همه پچنگ ها را به سمت میدان راند. پس از آن زمان صلح فرا رسید.

اکنون، وقتی از او پرسیده می شود که جوانان کیف چه شاهکاری انجام دادند، همه می توانند بگویند که او ساکنان شهر باستانی و خانواده شاهزاده سواتوسلاو را نجات داد. امروز به این میهن پرستی و عشق به وطن می گویند.