روسیه در سوریه جنگ زمینی به راه نمی اندازد. چرا رسانه های رسمی درباره کشته شدن جنگنده های پی ام سی واگنر سکوت کرده اند؟ مرگ سربازان روسی در سوریه: یک اشتباه نظامی و روابط عمومی مرگ نیروهای ما در سوریه

در 7 فوریه در سوریه، در جریان نبرد در منطقه پالایشگاه نفت سابق الاسبا در نزدیکی دیرالزور، هواپیماهای آمریکایی به تشکیلات نظامی طرفدار دولت سوریه حمله کردند. پس از مدتی، اطلاعاتی در رسانه ها ظاهر شد که شهروندان روسیه نیز ممکن است مورد حمله قرار گیرند. کرملین، وزارت دفاع و وزارت امور خارجه فدراسیون روسیه اطلاعات مربوط به کشته شدن پرسنل نظامی روسیه را تکذیب کردند. با این حال، پس از بررسی، معلوم شد که در میان واحدهای طرفدار دولت که مورد حمله قرار گرفته‌اند، واقعاً می‌توانست روس‌هایی در کنار هم در سوریه حضور داشته باشند. بشار اسد. AiF.ru تلاش کرد تا بفهمد واقعاً در 7 فوریه در نزدیکی دیرالزور چه اتفاقی افتاده است.

یازده تا دویست

دلیل حمله هواپیماهای آمریکایی به گفته نمایندگان ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده، حمله "بی دلیل" به مقر نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) در نزدیکی دیرالزور بوده است.

در بیانیه رسمی ستاد فرماندهی عملیات تصمیم ذاتی آمریکا آمده است: «ما مجبور شدیم یک عمل تجاوزکارانه علیه شرکای شرکت کننده در مأموریت مبارزه با گروه تروریستی دولت اسلامی را دفع کنیم».

به گفته پنتاگون، مواضع نیروهای SDF در نزدیکی دیرالزور توسط یک گروه 500 نفره با پشتیبانی تانک های T-72 و آتش خمپاره مورد حمله قرار گرفتند. پیش از حمله هوایی، نمایندگان ائتلاف بین‌المللی از طریق «خط قرمز» با ارتش روسیه تماس گرفتند و ظاهراً آنها را از حمله قریب الوقوع نیروهای طرفدار دولت و اقدامات تلافی جویانه احتمالی مطلع کردند.

نیروی هوایی آمریکا با استفاده از بمب افکن های B-52، هواپیماهای بدون سرنشین MQ-9، هواپیماهای پشتیبانی آتش AC-130، بالگردهای AH-64 آپاچی و جنگنده بمب افکن های F-15e، علیه نیروهای دولتی در حال پیشروی حمله هوایی انجام داد. پنتاگون تخمین می زند که حدود 100 جنگجوی طرفدار دولت در این حمله کشته شده اند. ارتش ایالات متحده نمی دانست دقیقاً چه کسی بخشی از واحدهایی بود که مورد حمله قرار گرفتند. به گزارش واشنگتن پست، در میان سربازان سوری مورد حمله ممکن است داوطلبان روسی وجود داشته باشند که در سوریه در کنار بشار اسد می جنگند.

پس از این، آژانس های غربی و روسیه به معنای واقعی کلمه اخبار را با پیام هایی در مورد "کشته شدگان در حمله روسیه" پر کردند. علاوه بر این، داده‌های مربوط به تعداد کشته‌شدگان روس از رسانه‌های مختلف به شدت متفاوت بود. اگر روزنامه کومرسانت به نقل از یک منبع نظامی سوری از 11 کشته می نویسد، خبرگزاری رویترز از صد کشته خبر می دهد که دو نفر از آنها روس هستند. و بلومبرگ آمریکایی و نیویورک تایمز حتی گزارش دادند که "200 روس کشته شده اند."

این می تواند به درگیری نظامی بین نیروهای روسیه و آمریکایی ختم شود.

در 8 فوریه، وزارت دفاع روسیه رسماً در مورد این حمله اظهار نظر کرد. دلیل این حادثه این بود که سوری ها حمله خود را با روس ها هماهنگ نکردند. هیچ پرسنل ارتش روسیه در صحنه حمله نبود. با این حال، این وزارتخانه رد نکرد که شهروندان روسی که به میل خود در سوریه هستند، ممکن است مورد حمله قرار گرفته باشند. آنها قول دادند که اطلاعات مربوط به کشته شدگان را در وزارت خارجه روسیه بررسی کنند.

15 فوریه در یک نشست خبری ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجهگفت که بر اساس اطلاعات اولیه، پنج شهروند فدراسیون روسیه کشته شدند. "همه اینها مستلزم تأیید است، به ویژه و اول از همه، البته شهروندی - خواه همه آنها شهروند روسیه یا کشورهای دیگر باشند. من می خواهم یک بار دیگر تأکید کنم که ما در مورد پرسنل نظامی روسیه صحبت نمی کنیم. زاخارووا اطلاعات مربوط به صدها کشته روس را دروغ خواند. زاخارووا گفت: "این اطلاعات غلط کلاسیک از رسانه های غربی است... نه 400، نه 200، نه 100 یا 10 وجود دارد." وزارت امور خارجه و وزارت دفاع قول دادند که بار دیگر دلایل حمله هوایی آمریکا را روشن کنند.

AiF.ru می‌گوید: «مرگ شهروندان روسی می‌تواند وضعیت را در سوریه در روز قبل وخیم‌تر کند پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات عربی، موسسه شرق شناسی، آکادمی علوم روسیه بوریس دولگوف. می‌خواهم اشاره کنم که حمله نظامیان آمریکایی به نیروهای سوری که با گروه‌های مخالف تحت حمایت ایالات متحده در تماس بودند، به یک رویه معمول تبدیل شده است. در 10 فوریه، 3 روز پس از این حادثه، یک تانک T-72 سوریه در نزدیکی دیرالزور منهدم شد. دیر یا زود، شهروندان روسیه در میان یگان هایی که مورد حمله قرار گرفتند، قرار می گرفتند. حالا این اتفاق افتاده است." این کارشناس معتقد است که اگر اقدامات شرورانه پنتاگون ادامه یابد، ممکن است به درگیری نظامی بین نیروهای روسی و آمریکایی ختم شود. که البته اوضاع را نه در سطح منطقه ای، بلکه در سطح جهانی به شدت تشدید خواهد کرد.

در سوریه روز جمعه صدها سرباز روسی در یک روز کشته شدند. داده ها در مورد تعداد کشته شدگان متفاوت است. به گفته برخی، بیش از 600 پرسنل نظامی روسیه (پیمانکاران نظامی که گفته می شود از PMC ها) کشته شدند، به گفته برخی دیگر، بیش از 200 نفر. تا به امروز، امکان گردآوری اطلاعات بسیار زیادی در مورد رویدادها و عواقب آن وجود داشته است. تماس مستقیم آتش بین ارتش روسیه و ارتش آمریکا. بر اساس آخرین اطلاعات، نیروهای ائتلاف در نتیجه این درگیری خسارتی ندیده اند.

1. هدف از حمله به مواضع کردها در منطقه فرات چه بود؟

به احتمال زیاد، هدف اصلی حمله واحدهای مختلط روسیه و اسد، منطقه نفت خیز جنوب غرب سوریه بوده است که روسیه از دیرباز به آن علاقه مند بوده است. واقعیت این است که علیرغم اینکه اسد و کرملین به همراه ایران تقریباً 40 تا 50 درصد از خاک سوریه را در اختیار دارند، فرصت اقتصادی برای جبران هزینه های جنگ ندارند و مهمتر از همه، هیچ فرصتی وجود ندارد. منابعی برای بازگرداندن قلمرو کاملاً ویران شده تحت کنترل آنها. به این ترتیب کرملین به فکر تصرف مناطق نفت خیز در 80 کیلومتری دیرالزور افتاد که در آینده امکان گسترش فعالیت های روس نفت و گازپروم وجود دارد. با این حال، تنها چند روز قبل از ورود ارتش روسیه به این منطقه، این منطقه تحت کنترل مخالفان سوری که بخشی از ائتلاف ضد تروریستی با ارتش آمریکا هستند، در آمد. مستشاران نظامی آمریکایی نیز در صفوف نیروهای اپوزیسیون دموکراتیک سوریه از جمله در خط مقدم حضور داشتند.

با این وجود، کرملین تصمیم گرفت «منطقه را آزمایش کند» و در صورت مخالفت ضعیف، قلمرو را تصرف کند. این عملیات ابتدا به صورت نمایشی آماده شد و پس از اینکه پل روی فرات که توسط ارتش روسیه ساخته شده بود نیز به صورت نمایشی تخریب شد، تجمع نیروهای بزرگ برای حمله آغاز شد.

2. نحوه توسعه عملیات نیروهای روسی در سوریه.

ژنرال حسن، فرمانده نیروهای سوریه دموکراتیک به رهبری کردها در منطقه، به نقطه‌ای روی نقشه در شرق شهر دیرالزور در 80 کیلومتری جنوب شرقی اینجا اشاره می‌کند، جایی که می‌گوید تانک‌ها و توپخانه‌ها از رئیس جمهور بشار حمایت می‌کنند. رژیم اسد شامگاه چهارشنبه پیشروی خود را به سمت مقر تحت اشغال نیروهای وی و مستشاران نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده آغاز کرد (حسن، مانند برخی دیگر از فرماندهان ارشد کرد، نام کامل خود را نمی گوید).

به گفته حسن، او اطلاعات اطلاعاتی در مورد تدارک یک حمله توسط نیروهای طرفدار رژیم دریافت کرده است. ساعت 21:30 روز چهارشنبه، حدود نیم ساعت قبل از شروع تهاجم، با یک افسر رابط روسی در دیرالزور که با او در تماس است تماس گرفت، به این امید که بتواند عملیات را متوقف کند. ما گفتیم که حرکت خاصی در جریان است و نمی خواهیم به شرکت کنندگان در این اقدامات حمله کنیم. آنها (روس‌ها) پیشنهاد ما را نپذیرفتند، همه چیز را رد کردند و گفتند که هیچ اتفاقی نمی‌افتد.» او با چند خبرنگاری که روز پنجشنبه با سرلشکر جیمز جرارد که بر نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده در سوریه و عراق نظارت دارد، به اینجا آمدند، صحبت کرد.

افسران آمریکایی تلاش مشابهی را با هدف جلوگیری از درگیری انجام دادند. همانطور که در بیانیه روز پنجشنبه پنتاگون تاکید شد، "مقامات ائتلاف قبل، حین و پس از" حمله دائما با همتایان روسی خود در تماس بودند. در این بیانیه آمده است: «ارتش روسیه به مقامات ائتلاف اطمینان داده است که به نیروهای ائتلاف مجاور حمله نخواهند کرد.

حسن گفت که حمله حوالی ساعت 10 شب آغاز شد و نیروهای طرفدار رژیم زیر پوشش آتش تانک و توپخانه پیشروی کردند که حدود 450 متر از مواضع نیروهای SDF و ایالات متحده منفجر شد.

در مجموع، ظاهراً یک گروه تاکتیکی گردان در ابتدا در این حمله شرکت داشت که شامل بیش از 10 تانک و حدود 32 واحد از خودروهای زرهی دیگر بود. پس از عقب نشینی نظامیان آمریکایی از مواضع رو به جلو، روس ها تصمیم گرفتند تهاجمی را توسعه دهند و یک گروه تاکتیکی گردان ذخیره دوم را وارد عمل کنند که تعداد دقیق آنها مشخص نیست.

نیروی هوایی ایالات متحده به این تهدید با حملات ویرانگر پاسخ داد، در ابتدا با توپخانه با دقت بالا و احتمالاً با قضاوت شاهدان عینی، استفاده از HIMARS (سیستم موشکی توپخانه با تحرک بالا انگلیسی - pron. Haymars) - یک سیستم موشکی و توپخانه ای بسیار متحرک آمریکایی. برای اهداف عملیاتی - تاکتیکی اینها موشک هایی هستند که می توانند تا 200 کیلومتر پرواز کنند. در پنج دقیقه و با مهمات هدایت شونده دقیق تا 50 هدف را در یک اسلحه نابود کنید. به احتمال زیاد، با کمک این سیستم بود که توپخانه های روسی که باتری ها را پوشش می دادند منهدم شدند و پهپادها فقط برای تعیین هدف آتش مورد استفاده قرار گرفتند. پس از انهدام توپخانه دشمن و همچنین تشکیلات عملیاتی روس ها و اسدیت ها، ضربه ای به یگان های عقب وارد شد که در واقع در راهپیمایی توسط BTG دوم منهدم شد.

در همان زمان، سیستم جنگ الکترونیکی عمل کرد و ارتباطات در تشکیلات عملیاتی را به طور کامل سرکوب کرد، که توضیح می دهد که امکان دستیابی به متن گفتگوهای گروه های عقب وجود دارد. هوا احتمالاً توسط دو جفت رپتور F22 (طبق معمول) کنترل می شد که ظاهر احتمالی هوانوردی روسیه را در یک منطقه خاص زیر نظر داشتند.

حسن گفت که در بحبوحه کشتار، یک افسر رابط روسی دوباره با او تماس گرفت و از او خواست تا مدتی از جنگ دست بردارد تا بتواند کشته‌ها و مجروحان را در حمله‌ای که او انکار کرد، بگیرد. فرمانده کرد این را خیانت می دانست. حسن گفت: «ما دیگر به روس‌ها اعتماد نداریم. و هنگامی که یکی از خبرنگاران به طنز این وضعیت اشاره کرد - یک افسر روسی ابتدا انجام یک حمله را انکار می کند و سپس درخواست آتش بس می کند - حسن خاطرنشان کرد: "این خنده دار است که یک ابرقدرت نمی داند نیروهایش در زمین چه می کنند."

تقریباً دو ساعت پس از ضدحمله ها، 80 درصد کل نیروهای روس و اسدیت نابود شدند. اکنون "شکار کک" آغاز شد - با استفاده از "ضد چریک" AC130 و دو جفت هلیکوپتر تهاجمی، آمریکایی ها، تحت پوشش F22، سرانجام منطقه تهاجمی دشمن را پاکسازی کردند.

مجموع تلفات فدراسیون روسیه و اسد بالغ بر 90 درصد کل تجهیزات و 70 تا 80 درصد نیروی انسانی بوده است. ارتش آمریکا به احتمال زیاد بدون تلفات از نبرد بیرون آمد. کل عملیات حدود شش ساعت به طول انجامید.

3. چرا داده ها در مورد تلفات روسیه متفاوت است؟

دلیل اصلی، محرمانه بودن کامل اطلاعات از آغاز عملیات توسط ارتش روسیه تا تکمیل آن است. علاوه بر این، دو گروه تاکتیکی گردان نیز وجود داشت. احتمالاً در اولین (در خط تماس) 217 ​​روس (مزدور PMC) جان خود را از دست دادند. گروه دوم در راهپیمایی شکست خوردند (حداقل سه گروه روس). از این رو تفاوت در ارزیابی - از 217 تا 640 پرسنل نظامی روسیه. باید گفت که در حقیقت نیروهای ائتلاف نه تنها گروه پیشرو بلکه گروه پشتیبانی توپخانه و همچنین گروه عقب از جمله ستاد عملیاتی که فرماندهی تهاجم را بر عهده داشت را به طور کامل منهدم کردند.

4. PMC "واگنر" چیست و چرا می نویسند که آنها تنها کسانی بودند که مردند؟

PMC "Wagner" نامی استتار برای رزمی ترین یگان های روسی در سوریه، به اصطلاح "Ichtamnets" است. اینها واحدهای هجومی نیروهای ویژه هستند که قبلاً به طور فعال در اوکراین و اکنون در سوریه می جنگیدند. قبل از حمله، پرسنل نظامی روسیه از این واحدها گذرنامه خود را تسلیم می کنند. کارت شناسایی نظامی که به لباس سربازان اسد تبدیل می شود. در واقع، همه آنها پیمانکاران نظامی حرفه ای روسیه هستند. ائتلاف به خوبی از این موضوع آگاه است و به طور مداوم تحرکات آنها را زیر نظر دارد.

5. پیامدهای این عملیات برای کرملین و ائتلاف چیست؟

باید گفت که انهدام کامل گروه نظامی روسیه توسط نیروهای آمریکایی در سوریه در همان ساعات اولیه، هم در مقر نظامیان روسیه در سوریه و هم در کرملین متعاقباً شوک ایجاد کرد. پاسخ آمریکایی ها به چالش کرملین در منطقه نفت خیز سوریه نه تنها غیرمنتظره بود، بلکه قدرتی که با آن پاسخ دادند نیز غیرمنتظره بود. تخمین زده می شود که یگان های روسی منهدم شده در جنوب سوریه حدود 20 درصد از کل نیروهای تهاجمی روسیه را تشکیل می دهند. در عرض چند ساعت نابود شدند. طی چند ساعت، طرف آمریکایی از منابع رسمی اعلام کرد که نیروهای اسد را در جریان حمله به مواضع ائتلاف منهدم کرده است. آنها همچنین اظهار داشتند که هیچ چیزی در مورد هیچ "ایکتامنت روسی" در این منطقه نمی دانند. یک روز بعد، حدود 150 روس مجروح با دو هواپیما به روسیه منتقل شدند. تعدادی از مجروحان در خاک پایگاه های هوایی روسیه در سوریه رها شدند.

کرملین از پاسخ صریح خودداری کرد و تنها "نگرانی عمیق" خود را درباره وضعیت فعلی در جنوب سوریه ابراز کرد. به احتمال زیاد ، در آینده نزدیک ، روسیه با آموختن یک درس ظالمانه از انجام هرگونه عملیات در جهت نیروهای ائتلاف خودداری خواهد کرد. به گفته کارشناسان، در صورت درگیری با ائتلاف، روسیه ممکن است ظرف سه روز تمام پایگاه های خود در سوریه را از دست بدهد.

یک روز پس از حوادث منطقه دیرالزور، عملیات فعال ارتش اسرائیل در منطقه دمشق آغاز شد. ارتش رژیم صهیونیستی با کشف یک پهپاد ساخت ایران در حریم هوایی خود، آن را سرنگون کرد و سپس حمله گسترده ای به تاسیسات نظامی حزب الله و نیروهای اسد انجام داد. سپس اسرائیل پس از از دست دادن یکی از هواپیماهای خود (که احتمالاً توسط سامانه پدافند هوایی اس-300 سرنگون شده بود)، 8 باطری پدافند هوایی را به طور همزمان در منطقه دمشق با یک حمله گسترده منهدم کرد.

احتمالاً در آینده نزدیک، عملیات نظامی در سوریه عمدتاً در مناطق مرکزی تشدید خواهد شد. وضعیت پیرامون گروه نظامی روسیه در ماه‌های آینده به‌طور قابل‌توجهی بدتر خواهد شد، که در صورت عدم دستیابی به توافقات روشن، می‌تواند منجر به تخلیه آن در اواسط یا پایان سال و همچنین نابودی رژیم اسد در پی آن شود.

ارتش ایالات متحده برتری قاطع خود را در این صحنه عملیات ثابت کرده است. شروع از برتری فنی و ختم به روش های رزمی و فرماندهی و کنترل. نیروهای روسی عملیاتی کاملاً متوسط ​​و بی معنی را تهیه و اجرا کردند که در مرحله طراحی مشخص شد. علاوه بر این، ارتش روسیه قادر به انجام عملیات تهاجمی شبانه نیست - نیروهای اسدیت ها و روس ها عملاً به عنوان در یک محدوده تیراندازی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و دومی کاملاً جهت گیری خود را از دست داد.

ائتلاف ضد تروریستی به رهبری آمریکا در 7 فوریه حملاتی را علیه نیروهای طرفدار دولت در استان دیرالزور سوریه آغاز کرد. به زودی گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه مزدوران روسی در میان تلفات متعدد این حمله بودند. چند نفر از آنها مردند؟ چرا آنها در سوریه می جنگند؟ و چرا این در هر صورت یک ضربه برای روسیه است - در مواد TUT.BY.

چه کسی و چرا به چه کسی حمله کرد؟

این برخورد در حاشیه رودخانه فرات و در منطقه میدان های گازی رخ داد. در چند کیلومتری شمال این منطقه یک کارخانه بزرگ فرآوری گاز وجود دارد که مواد خام را از میدان الطبیه در مجاورت دریافت می کند، بزرگترین در کل سوریه - قبل از شروع جنگ، 13 میلیون متر مکعب گاز طبیعی در هر روز تولید می کرد. روز در پایان سپتامبر 2017، این نیروگاه توسط نیروهای کرد از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) با حمایت ائتلاف نظامی به رهبری ایالات متحده از شبه نظامیان دولت اسلامی آزاد شد.

کردها نه توسط ارتش سوریه، بلکه توسط تشکل های قبیله ای طرفدار دولت - متحدان دمشق از میان قبایل محلی مورد حمله قرار گرفتند. هدف از این حمله تصرف یک کارخانه فرآوری گاز به منظور تحت کنترل دولت سوریه بود. مزدوران روسی شرکت نظامی خصوصی (PMC) واگنر نیز در این حمله شرکت داشتند.

ژنرال جفری هریگان، رئیس فرماندهی مرکزی نیروی هوایی ایالات متحده، در کنفرانسی مطبوعاتی در پنتاگون در 13 فوریه برگزار کرد که طی آن نسخه آمریکایی آنچه در آن روز اتفاق افتاد را به تفصیل تشریح کرد.


جفری هریگان. عکس: Defense.gov

به گفته این ژنرال، در شامگاه 7 فوریه، ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده از خود دفاع کرد و مستشاران نظامی آمریکایی به شورشیان سوری کمک کردند تا «حمله‌ای هماهنگ و بی‌دلیل به مواضع آنها از آن سوی رود فرات» را انجام دهند. این ژنرال گفت که قبل از حمله، دشمن تدارکات توپخانه ای را انجام داد که شامل تانک، خمپاره، راکت و توپخانه بود. در زیر پوشش این گلوله، نیرویی تقریباً یک گردان وارد موضع شد.

ائتلاف حمله ای را علیه مهاجمان انجام داد که شامل جنگنده های F-15E، هواپیماهای بدون سرنشین MQ-9، بمب افکن های استراتژیک B-52، هواپیماهای تهاجمی سنگین AC-130 و هلیکوپترهای تهاجمی AH-64 Apache بود.

این ژنرال حملات هوایی را هدفمند توصیف کرد و گفت که در نتیجه چندین سامانه توپخانه و تانک منهدم شده است. پس از این، مهاجمان عقب نشینی کردند.

فرماندهی ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده تلفات مهاجمان را 100 نفر (با 300-500 شرکت کننده در حمله) تخمین می زند. در همان زمان، هریگان خاطرنشان کرد که نمی‌داند چه کسی بخشی از گروه مهاجم بوده و آیا شهروندان روسی در آنجا حضور دارند یا خیر.

چند مزدور روسی در سوریه کشته شدند؟

اطلاعات در مورد تعداد مزدوران روسی در درگیری دیرالزور متفاوت است. تعداد کشته شدگان از 5 تا 644 نفر است.

5 کشته

وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که گزارش‌های مربوط به کشته شدن ده‌ها و صدها شهروند روس اطلاعات نادرست کلاسیک است.


ماریا زاخارووا. عکس: رویترز

بر اساس اطلاعات اولیه، در نتیجه درگیری مسلحانه که اکنون دلایل آن در حال روشن شدن است، می توان در مورد مرگ 5 نفر که احتمالاً شهروندان روسیه هستند صحبت کرد. قربانیانی نیز وجود دارد، اما همه اینها به راستی آزمایی، به ویژه، و اول از همه، شهروندی نیاز دارد - خواه همه آنها شهروندان روسیه باشند یا کشورهای دیگر. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: یک بار دیگر می خواهم تأکید کنم که ما در مورد پرسنل نظامی روسیه صحبت نمی کنیم.

14 کشته

این رقم توسط آندری تروشف به Pravda.Ru اعلام شد که رسانه ها او را یکی از رهبران PMC واگنر می نامند. این نشریه ادعا می کند که او همچنین رئیس اتحادیه کهنه سربازان درگیری های نظامی است. تروشف هنگامی که از تعداد داوطلبان روسی کشته شده در سوریه پرسیده شد، پاسخ داد که در واقع تعداد آنها 14 نفر است.

«روی پیشانی خود، [... اندام تناسلی انسان]، برای خود بنویسید: 14 داوطلب در سوریه جان باختند. [...خسته] از اینکه همه با هم چرت و پرت می جوید و در مقالاتتان افسانه می گویید، همه با هم در آسیاب دشمنان خود پوز می پیچید... و اما در مورد حدس و گمان هایتان در آنجا، آنچه می نویسید و [.. تحقیقات غیر طبیعی - هیچ کس کسی را رها نکرد. تروشف در گفت‌وگوی تلفنی گفت اگر وطن ما را رها می‌کرد، ما خیلی وقت پیش رفته بودیم و اتفاقاً شما نیز.

80-100 کشته

این اطلاعات توسط رویترز به نقل از منابعی در مقاله "روسیه 300 کشته و زخمی در نبرد در سوریه از دست داد."

در این مقاله آمده است: «یک پزشک نظامی روسی گفت که حدود 100 نفر کشته شدند و منبعی که چندین جنگجو را می شناسد، گفت که تعداد تلفات از 80 نفر فراتر رفته است.

کارمندان آژانس همچنین با آتمان جامعه قزاق خورینو، اوگنی شاباف، صحبت کردند که گفت در 14 فوریه از دوستان مجروح شده در سوریه در بیمارستان نظامی مرکزی وزارت دفاع در خیمکی بازدید کرد. به گفته وی، مجروحان به او گفته اند که تعداد دو یگان متخصصان نظامی خصوصی روسی که در نبرد نزدیک دیرالزور شرکت کردند، 550 نفر بودند. از این تعداد حدود 200 نفر کشته و زخمی نشده اند.

200 کشته

این رقم را الکساندر ایونوف تاجر روسی که در سوریه در زمینه امنیتی کار می کند به نیویورک تایمز اعلام کرد. او با استناد به مکالمات با همکارانش در چندین سازمان نظامی خصوصی، گفت که می‌تواند تلفات را «بیش از 200 روس» تخمین بزند.

یونوف خاطرنشان کرد که همه کشته شدگان روس نبودند: برخی از مزدوران از کشورهای دیگر اتحاد جماهیر شوروی سابق آمده بودند.

بلومبرگ همچنین به نقل از «یک مقام آمریکایی و سه روس آشنا به این موضوع» از جمله همان تاجر الکساندر ایونوف، اطلاعاتی در مورد 200 کشته ارائه می دهد.

217 کشته

الکسی سوبولف، مدیر یک شرکت اطلاعاتی خصوصی دیگر، AIM، در مصاحبه با شبکه تلویزیونی Dozhd از کشته شدن 217 مزدور روسی خبر داد. وی همچنین تصریح کرد که متعاقباً 10 تا 15 نفر دیگر در بیمارستان جان خود را از دست دادند.

200-250 کشته

رادیو آزادی این داده ها را در 16 فوریه از یکی از مزدوران Wagner PMC دریافت کرد که به گفته وی در نبرد 7 فوریه شرکت داشت و همچنین یکی از واحدها را فرماندهی می کرد.

وی گفت: «200 تا 250 کشته و به همین تعداد مجروح شدند.

600 - 644 کشته

این تعداد مرده تحت عنوانوزیر دفاع سابق جمهوری خودخوانده مردم دونتسک ایگور گیرکین (Strelkov). به گفته وی، او اطلاعات متفاوتی از سوریه در مورد تعداد کشته شدگان دریافت می کند - "بیش از 600 نفر (به طور دقیق تر، 644 نفر - و این فقط کسانی هستند که کشته شده اند).

"من کاملاً نمی دانم که چنین تلفاتی از کجا می آید، زیرا کل ستون شکست خورده کمی بیش از 500 نفر بود. اما ما همچنین نمی توانیم احتمال چنین تلفاتی را رد کنیم.

حدود 600 کشته می گویدو "هماهنگ کننده داوطلبان در دونباس" میخائیل پولینکوف.

من به بیمارستان رفتم (طبق گزارش رسانه ها، حداقل در سه بیمارستان نظامی روسیه مزدوران مجروح هستند - یادداشت TUT.BY) و از یکی از بازماندگان در آن چرخ گوشت در نزدیکی خیشم بازدید کردم. خلاصه چی بگم اعداد حدود 600 دو صدم افسانه نیستند. سه گروه تهاجمی با میانگین 300 نفر از روس‌ها و ساکنان دونتسک وجود داشت.»

مزدوران Wagner PMC: آنها چه کسانی هستند، در سوریه چه می کنند و چقدر درآمد دارند؟

شرکت نظامی خصوصی واگنر یا گروه واگنر (Wagner PMC) یک سازمان نظامی غیر رسمی است که بخشی از نیروهای مسلح منظم روسیه نیست و هیچ وضعیت قانونی ندارد: در روسیه، مانند بلاروس، مزدوران غیرقانونی هستند.

تعداد واحدهای نظامی Wagner PMC - در زمان‌های مختلف و طبق منابع مختلف - از 1350 تا 2500 نفر بود. افرادی که تجربه نظامی دارند به PMC ها می پیوندند - سربازان قراردادی سابق و ترک.

مزدوران این شرکت نظامی خصوصی در درگیری مسلحانه در دونباس شرکت کردند.

گروه واگنر در شرق اوکراین چه کرد: سرنگونی یک هواپیمای ایل-76 با چتربازان اوکراینی، در اثر کشته شدن 49 پرسنل نظامی، حمله به فرودگاه لوهانسک و مشارکت در حملات به دبالتسوو و سایر مناطق پرجمعیت. رئیس سرویس امنیتی اوکراین واسیلی گریتساک در اکتبر 2017 گفت.

به گفته نشریه فونتانکا، که توجه قابل توجهی به PMC واگنر دارد و تحقیقات زیادی در این زمینه انجام داده است، از پاییز 2015، مزدورانپی ام سی واگنر در سوریه در کنار نیروهای حامی اسد می جنگند. وظیفه اصلی مزدوران حفاظت و دفاع از مناطق نفت خیز و در صورت امکان پیشروی و تصرف سرزمین است.این نشریه همچنین گزارش داد که توافق نامه ای بین سازمان های دولتی سوریه و شرکت یورو پالیسی روسیه LLC وجود دارد که توسط افرادی از ساختارهای میلیاردر یوگنی پریگوژین (او اغلب در رسانه ها به عنوان "آشپز پوتین" شناخته می شود) حمایت می شود. Euro Policy LLC متعهد شد که میادین نفتی و کارخانه ها را برای بازپرداخت هزینه های عملیات نظامی به اضافه یک چهارم نفت و گاز تولید شده آزاد و محافظت کند.

مشخص نیست که مزدوران در سوریه چقدر درآمد دارند.

در ژانویه 2017، خبرنگاران مرکز مدیریت تحقیقات به نقل از منابع گفتند که در طول آموزش در روسیه، حقوق یک تازه وارد 80 هزار روبل روسیه در ماه (حدود 1.4 هزار دلار - تقریباً TUT.BY) بود. در یک سفر کاری، یک شخص خصوصی 240 هزار (4.2 هزار دلار) و پاداش برای کارهایی که با موفقیت انجام شده است دریافت می کند. کوموزودا - تا نیم میلیون روبل (8.8 هزار دلار). Komrota - 200-300 هزار دیگر (بیش از 12 هزار دلار). برای جراحت، غرامت تا دو میلیون (35 هزار دلار). اگر بکشند، اقوام سه میلیون (بیش از 53 هزار دلار) دریافت خواهند کرد.»

روسلان لویف، بنیانگذار گروه فعال گروه اطلاعاتی درگیری (CIT) در مصاحبه با کامرسانت، دوباره به نقل از منابع، گفت که در طول دوره آموزشی، آموزش در طول اعزام اولیه به سوریهحقوق 50-80 هزار روبل روسیه است (از 880 تا 1400 دلار - تقریباً TUT.BY).

"اگر مهارت خاصی دارید، به عنوان مثال، شما یک تک تیرانداز یا یک فرمانده تانک هستید، میانگین حقوق 100-120 هزار دلار (1.7 - 2.1 هزار دلار) است. برای شرکت در خصومت های فعال، پاداش به 150-200 هزار روبل (2.6 - 3.5 هزار دلار) یا بیشتر می رسد اگر نوعی نبرد بزرگ باشد، به عنوان مثال، تصرف پالمیرا، و تا 300 هزار (5.3 هزار دلار) لویف گفت.

این شرکت نظامی خصوصی توسط یک سرهنگ ذخیره هدایت می شود که قبلاً به عنوان فرمانده یگان 700 نیروهای ویژه جداگانه در تیپ 2 نیروهای ویژه در منطقه پسکوف ، دیمیتری اوتکین (نشان تماس واگنر) خدمت می کرد. معاون او یک سرهنگ بازنشسته پلیس از SOBR اداره اصلی وزارت امور داخله شمال غرب، چترباز سابق توپخانه، کهنه سرباز افغانستان و چچن آندری تروشف (با علامت تماس سدوی) است.


از چپ به راست: آندری بوگاتوف (ترامپ)، آندری تروشف (سدوی)، ولادیمیر پوتین، الکساندر کوزنتسوف (راتیبور)، دیمیتری اوتکین (واگنر).

در سال 2016، رهبران Wagner PMC در یک پذیرایی با ولادیمیر پوتین شرکت کردند - عکس از این نشست

ایگور لبدف، نایب رئیس دومای دولتی از LDPR، با رهبری دومای دولتی برای جلب توجه به مرگ چند صد شهروند روسیه در سوریه رایزنی خواهد کرد. همانطور که این سیاستمدار به Storm گفت، حتی اگر اینها سربازان شرکت نظامی خصوصی واگنر باشند، نمی توان این وضعیت را نادیده گرفت. اگرچه بسیاری از رسانه های خارجی واقعیت درگیری و کشته شدن جنگجویان نیروهای طرفدار دولت سوریه را تایید کردند، اما وزارت دفاع روسیه در مورد این حادثه اظهار نظری نمی کند. کارشناسان بر این باورند که با وجود اظهارات رسمی روسیه و آمریکا مبنی بر پایان عملیات نظامی، وضعیت در این منطقه از ثبات فاصله زیادی دارد و درگیری های نظامی ادامه خواهد داشت.


بدون نظر

همه مسئولان در برابر این وضعیت سکوت کرده اند. من فکر می کنم که این می تواند باشد و مطمئن هستم که آمریکایی ها این را با بیان اینکه نمی دانستند روس هستند توضیح می دهند. به هر حال، ما رسماً در عملیات زمینی در سوریه شرکت نمی کنیم، ما فقط از نیروهای هوافضا استفاده می کنیم. بنابراین، ظاهراً وزارت دفاع به هیچ وجه در مورد این حادثه اظهار نظر نمی کند ... در مورد درخواست، ما با همکاران خود، با رهبری دومای دولتی مشورت خواهیم کرد - اگر آن را انجام دادیم، سپس از کل پارلمان ایگور لبدف توضیح داد "طوفان".

به نظر وی، اگر چنین واقعیتی رخ داده است و ما در مورد نیروهای مسلح رسمی فدراسیون روسیه صحبت نمی کنیم، چنین وضعیتی نباید مسکوت بماند.

در هر صورت، اینها شهروندان روسیه هستند که در زمان صلح جان خود را از دست داده اند. ما باید به خانواده و دوستان خود ابراز همدردی کنیم و در مورد آن صحبت کنیم. مقامات به سادگی باید این کار را انجام دهند.

الکساندر شرین، معاون کمیته دفاعی دومای دولتی به استورم گفت که از قبل به وکلای خود دستور داده است تا دستور پروتکلی را برای وزارت دفاع روسیه آماده کنند.

ماهیت آن این است که دومای دولتی به کمیته دفاع دستور دهد تا اطلاعاتی را از وزارت دفاع روسیه در مورد گزارش های مربوط به کشته شدن روس ها درخواست کند. یا باید تکذیب شود، یا اگر نمی توان آن را علنی توضیح داد، باید پشت درهای بسته انجام شود. نمایندگان دارای مجوزهای مناسب هستند و از مسئولیت کیفری برای افشای اطلاعات آگاه هستند. اما ما به عنوان نمایندگان رای دهندگان خود باید بفهمیم که واقعا در سوریه چه اتفاقی می افتد.

به گفته وی، شهروندان روسیه، صرف نظر از حرفه خود، تا زمانی که قوانین را نقض نکنند، باید در هر نقطه از کره زمین احساس محافظت کنند.

این نماینده مجلس با اشاره به اینکه او همچنین می‌خواهد از وزارت دفاع دلایل مرگ روس‌ها را جویا شود، می‌گوید: «اگر این اطلاعات تأیید شود، باید اطمینان حاصل کنیم که مسئولین مرگ روس‌ها به شدت مجازات می‌شوند». خلبان فیلیپوف، چرا هواپیمایش بدون اسکورت بود و شبه نظامیان از گروه های همراه روسی جلوتر بودند.

خبرنگار نظامی سمیون پگوف یکی از اولین کسانی بود که از کشته شدن جنگجویان شرکت نظامی خصوصی واگنر در کانال تلگرامی وارگونزو خود خبر داد و متنی از مکالمات روس ها در سوریه را منتشر کرد.

"به طور خلاصه، این به هم ریخته استیا به طور خلاصه مال ما در یک شرکت، لعنت به 200 نفر، لعنت به 200 نفر در یک زمان، در دیگری 10 نفر هستند.و سومی را نمی دانم، اما آنجا هم خیلی ژولیده بودند - در کل، خلاصه سه گروه زخمی شدند، بنابراین پیندوس ها را زدند، اول آن چیز لعنتی را با توپ پوشانیدند و بعد آنها را بالا بردند. یکی از جنگنده‌های پی‌ام‌سی می‌گوید: «لعنتی چهار میز گردان و چرخ و فلک به طور خلاصه از مسلسل‌های سنگین پرتاب شد.»

«برادر، نگاه کن. 177 کشته در آنجا وجود دارد - فقط شرکت پنجم. دوس عملاً قلاب نشده بود. بهیا بهتر است بگویم، کل پنج نفر نابود شدند، آنها در آنجا با هوانوردی، هلیکوپترها، توپخانه ها له شدند و کردها و آمریکایی ها آنها را زیر پا گذاشتند، پسرها به سادگی شانسی نداشتند، تقریباً هر پنج نفر سقوط کردند. اینجا باقیمانده های سنگین است، حالا «تولپان» امروز شب می آید، سپس ما آنها را قبلاً ملاقات خواهیم کرد ...» یک روسی دیگر گفت.

"الان آن پسر دوباره زنگ زد - در مجموع 215 "دو صدم" ، به نظر می رسد که به طور خلاصه ، آنها به شدت بیرون آمدند ..."به نقل از یکی دیگر از جنگنده های WarGonzo.



یکی دیگر از کانال‌های تلگرامی که وضعیت کشته شدن روس‌ها را توصیف می‌کرد، اداره 4 بود. نویسندگان آن گزارش دادند که نبرد برای میدان گازی Koneko بود که توسط نیروهای دولتی با پشتیبانی PMC روسیه دفاع می‌شد.

«همه طرف‌ها موافق هستند که حدود 100 نفر در این حمله کشته شدند. در میان آنها هم سربازان عادی و هم افسران عالی رتبه و هم سرتیپ یوسف عایشه حیدر... علاوه بر خود سربازان SAA، تیپ های فاطمیون ایرانی و نمایندگان PMC روسیه در این حمله شرکت داشتند. نویسندگان گزارش دادند که این مورد بحث‌های شدیدی را در مورد اینکه دقیقاً چه تعداد از روس‌ها کشته شدند، برانگیخت.

پس از مدتی، اطلاعاتی در رسانه های غیر رسمی روسیه ظاهر شد.

"ریدوس" موفق شد تاییدیه درگیری فاجعه بار مزدوران روسی و نیروهای آمریکایی در سوریه را به دست آورد... شرکت نظامی خصوصی واگنر در نتیجه اقدامات توپخانه و هوانوردی آمریکایی که یگان های زمینی را تحت پوشش قرار داد در سوریه متحمل خسارات سنگین شد. متحدان کرد خود، "Reedus" یادداشتی با عنوان "ایالات متحده به طرز وحشتناکی از روسیه در سوریه گرفت و بیش از 200 جنگجوی Wagner PMC را کشت.

پی ام سی واگنر متحمل خسارات جنگی شده است. مسکو نتوانست از تجاوز واشنگتن، تل آویو و آنکارا به دمشق جلوگیری کند.

تل آویو اعلام کرد که روز شنبه ۱۲ هدف در سوریه از جمله چهار سایت دفاع هوایی سوریه را هدف قرار داد. مشخص نیست که آیا واحدهای موشکی ضد هوایی سوریه منهدم شده است یا خیر. این نشریه که به نقل از دبیرکل سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش، گزارش می دهد که از 4 تا 9 فوریه، "حداقل 277 غیرنظامی در سوریه کشته شده اند، این حملات تهدیدی برای متخصصان نظامی روسیه است که می توانند در مواضع دفاع هوایی سوریه حضور داشته باشند." "

جنگ ادامه دارد

رسانه های خارجی شکست نیروهای نظامی بشار اسد را نادیده نگرفتند. CNN یکی از اولین کسانی بود که این اعتصاب را گزارش کرد. به گفته منابع وی، ارتش آمریکا نمی دانست دقیقا چه کسی بخشی از این نیروهای طرفدار دولت است. همزمان، منابع CNN خاطرنشان کردند که هیچ یک از پرسنل نظامی آمریکایی آسیب ندیده اند.



شبکه تلویزیونی آمریکایی فاکس نیوز در این مورد مطلبی را منتشر کرد. این گزارش می‌گوید که دلیل این حمله هوایی، حمله حدود 500 پرسنل نظامی مرتبط با روسیه و رژیم بشار اسد به یک پایگاه آمریکایی در شرق سوریه بوده است. این پایگاه در پنج مایلی رودخانه فرات است که نیروهای تحت حمایت ایالات متحده را از نیروهای رژیم رئیس جمهور اسد که توسط روسیه حمایت می شوند جدا می کند.

ضربه کوبنده به شبه نظامیان با کمک یک باتری توپخانه پشتیبانی نزدیک پرواز لاکهید AC-130، جنگنده های F-15، F-22، بالگردهای تهاجمی آپاچی و توپخانه نیروی دریایی زمینی وارد شد.

کرملین از اظهار نظر در مورد این حادثه خودداری کرد و تمام سوالات را به وزارت دفاع روسیه ارجاع داد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست جمهوری این کشور در 8 فوریه این خبر را اعلام کرد.

هنوز هیچ اظهارنظری از سوی خود وزارت دفاع نشده است. همانطور که منابع استورم که از نزدیک با وزارت نظامی همکاری می کنند، به شرط ناشناس ماندن گفتند، روسیه نمی تواند به طور رسمی مشارکت خود را در این عملیات بپذیرد، بنابراین تمام تلاش ممکن برای مخفی نگه داشتن این اطلاعات و جلوگیری از انتشار آن توسط رسانه ها انجام خواهد شد. به گفته این منبع، آنها اکنون در تلاش هستند تا عکس ها و فیلم های جعلی را در اینترنت منتشر کنند تا روس ها را از آنچه رخ داده منصرف کنند.

به گفته کارشناسان آگاه، علت آن اقدامات ارتش روسیه در پاسخ به مرگ قهرمانانه خلبان هواپیمای تهاجمی Su-25 رومن فیلیپوف بود. در نتیجه حمله نیروهای هوافضای روسیه به ادلب، بیش از 30 پرسنل نظامی طرفدار آمریکا از جمله مستشاران نظامی آمریکایی کشته شدند.


نیروهای هوافضای روسیه به مواضع شبه نظامیانی که یک هواپیمای تهاجمی روسیه را سرنگون کردند حمله گروهی کردند.

وزارت دفاع از انهدام بیش از 30 تروریست خبر داد 4 فوریه 2018


این نظر توسط وکیل کمیته بین المللی دفاع از حقوق بشر، الکساندر ایونوف به اشتراک گذاشته شده است.

ظاهراً آمریکایی‌ها صداقت نشان دادند، تصمیم گرفتند انتقام بگیرند و ضربه بزنند، اما نه به واحدها و تشکیلات نیروهای منظم روسیه، بلکه علیه متحدان آنها - پی‌ام‌سی واگنر و شبه‌نظامیان سوری الاصل. ایونوف خاطرنشان می کند که این واقعیت مرگ شهروندان روسیه را نفی نمی کند.

این حادثه مورد توجه رئیس سابق وزارت دفاع DPR، ایگور استرلکوف قرار گرفت، او معتقد است که مرگ دسته جمعی روس ها در همه جا شناخته شده است، اما در روسیه نه.

پس از شکست خونین مزدوران روسی که برای فتح میادین نفتی برای کارفرمایان خود در ساحل چپ فرات رها شده بودند، واحدهای نیروهای سوریه دموکراتیک تصمیم گرفتند رویکردی رادیکال برای حل مشکل اتخاذ کنند و دشمن را به سمت راست هل دهند. ساحل رودخانه در واقع اسد دو سر پل در کرانه چپ دارد که از یکی از آنها در 7 فوریه تلاش برای حمله به کردها صورت گرفت. این تلاش بلافاصله توسط هوانوردی ائتلاف دفع شد، به خصوص که تمرکز نیروهای مزدور در دو هفته گذشته مشخص شده بود و در پایان ژانویه در مورد آن نوشته شده بود.

روسیه در حال آماده سازی دونباس برای بازگشت به اوکراین است. کرملین پروژه دیگری در دونباس را محدود می کند. این را می توان در حوزه اطلاعاتی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی مشاهده کرد. یعنی همه در ORDLO از قبل می دانند که "جمهوری ها" تا آغاز سال آینده وجود خود را از دست خواهند داد و بخشی از اوکراین خواهند شد و نام و وضعیت متفاوتی دریافت خواهند کرد. نه همه این را دوست دارند، نه همه از آن حمایت می کنند، اما موضوع اکنون مربوط به آنها نیست، بلکه این واقعیت است که کرملین پروژه LDNR را محدود می کند. اولنا استپووا برای Opposed می نویسد و همه چیز خوب خواهد بود، و اگر پایان دادن به یک پروژه به معنای آغاز پروژه بعدی نباشد، می توان خوشحال بود. با مطالعه روایات کرملین، می توانیم پیش بینی کنیم که چه چیزی در انتظار همه ماست. برای اینکه برای خواننده روشن شود که در مورد چه چیزی صحبت می کنم، از همان ابتدا شروع می کنم. از سال 2014. هر کس جنگ را دنبال می کند، آن را از ذهن و دلش بیرون نمی گذارد، مطمئناً نیازی به این سفرهای طولانی ندارد. اما از آنجایی که پست های من در زمینه اطلاعات پراکنده است - که نشان می دهد هنوز اطلاعات مورد نیاز است و من هنوز جای خود را در این قسمت از جبهه می گیرم - باید خواننده را به ریشه ها برگردانم تا او کل سیستم را ببیند. دستکاری و اطلاعات را روی یک افسار کوتاه نگه می دارد. سال های 2014-2015 در ORDLO تحت علامت "Novorossiya" گذشت. با آن، با این روایت، جنگ آغاز شد. دونباس نه تنها برای دفاع از خود در برابر «حمله نظامی کی یف»، بلکه برای تبدیل شدن به یک واحد سیاسی مستقل - کشور «نووروسیا» «قیام کرد». در آواتارهای بسیاری از مردم دنباس این "نووروسیا" وجود داشت. برای او وارد جنگ شدند. "تاریخ" آن در مدارس و "دانشگاههای" "L-DPR" مورد مطالعه قرار گرفت. روس ها برای "Novorossiya" جان باختند، و بسیاری از بناهای یادبود ichtamnets پراکنده در سراسر فدراسیون روسیه دقیقاً حاوی این تفسیر از جنگ هستند - "مرگ برای شکوه Novorossiya". این روایت محکم وارد زندگی روزمره شد و مهمتر از همه در جنگ های اطلاعاتی، مورد استفاده رسانه ها قرار گرفت. پروژه "Novorossiya" به ساکنان دونباس به عنوان پروژه ای برای یک قلمرو باستانی تاریخی نشان داده شد که ثبت آن در یک واحد سرزمینی سیاسی جدید منطقی خواهد بود. به همین راحتی، از این شبیه سازی، دیگران ظاهر شدند - "مردم دونباس"، "فرهنگ دونباس". اگرچه، منطقی بودن، پروژه "Novorossiya" نیز از ناکجاآباد ظاهر نشد، اما به ادامه منطقی شبیه سازی "Donbass" تبدیل شد. خوب، چنین کشور، قلمرو، منطقه ای وجود ندارد، می دانید، نه. مناطق لوگانسک و دونتسک وجود دارد. حوضه زغال سنگ دونتسک وجود دارد. مناطق یک واحد اداری هستند. حوضه زغال سنگ یک واحد زمین شناسی است. یک نام "Donbass" وجود دارد - مخفف "حوضه ذغال سنگ دونتسک". بیشتر نه. با این حال ، استفاده طولانی مدت از نام "Donbass" برای تعیین قلمرو به ساکنان آن این حق را داد که فکر کنند "Donbass" نوعی واحد اداری است. اغلب در بخش صلح آمیز اوکراین، در مرکز اوکراین، می شنوم که "چرا پوروشنکو به کل دونباس حمله کرد." یعنی در ذهن بسیاری از نسل ها تصویر "دونباس یک واحد اداری، کشور، قلمرو است" شکل گرفته است که مناطق لوگانسک و دونتسک را از حافظه پاک می کند. و هنگامی که می گویید "دونباس" مناطق لوگانسک و دونتسک اوکراین است، مردم شروع به دیدن نور می کنند: "اینجا اوکراین است، اما اوکراین می توانست با حرف های بیهوده در تلویزیون برای خودش مصیبت وارد کند." همه چیز آنجا بود. دونباس به رتبه یک "کشور"، یک واحد اداری، نوعی "کریمه" ارتقا یافت که حق تعیین سرنوشت خود، "رفراندوم" را داشت. من فکر می کنم که این یکی از اشتباهات استراتژیست های سیاسی روسیه است که نام "دونباس" را انتخاب کردند و فدراسیون روسیه را، کشوری متشکل از گروهی از واحدهای مستقل فدرال، با اوکراین واحد اشتباه گرفتند. برای مدت طولانی، روسیه نمی فهمید که چرا "رفراندم" آنها در کریمه و ORDLO در جهان به رسمیت شناخته نشد، زیرا "همه چیز طبق قانون است." هیچ قانونی در مورد همه پرسی در اوکراین وجود ندارد و برگزاری هرگونه "رفراندم" بدون مشارکت کمیسیون مرکزی انتخابات اوکراین غیرقانونی است. برای روس ها که همه چیز را بر اساس کشورشان برنامه ریزی می کنند، این یک وحی بود. آنها متوجه شدند که متفرق شده اند و اجازه داده اند دونباس و کریمه روی ریل های ناتمام حرکت کنند. بنابراین، اکنون برای آنها مهم است که آن شبیه‌سازی اشتباه را ببندند و شبیه‌سازی جدید بسازند، تا روایت‌های جدیدی را ارائه کنند که مغایر با قوانین اوکراین نباشد. این چیزی است که ما اکنون می بینیم. برای درک این انتقال ها و دیدن این روایت های شبیه ساز، چنین مقالات آموزنده ای می نویسم و ​​متوجه می شوم که خوانندگان من به اقلیت متفکر اوکراین تعلق دارند. بنابراین، اجازه دهید به Novorossiya برگردیم. شروع او کر کننده بود. همه رسانه ها از آن پر شد. معلمان و دانشمندان، استادان دانشگاه، روزنامه‌نگاران و بازیگران، نویسندگان و مقاماتی که در «جمهوری‌ها» ماندند و به اوکراین خیانت کردند، بلافاصله، بدون توجه به رتبه یا دانش، به نبرد «برای نووروسیا» شتافتند. آنها سخنرانی‌های «تاریخی» می‌کردند و استدلال‌های «تاریخی» را نه تنها به نفع یا برای ضرورت ایجاد چنین «دولتی» ارائه می‌کردند، بلکه تمام شبهات در وجود آن را رد می‌کردند. معلوم شد که "نووروسیا" از آتلانتیس، روم و دایناسورها قدیمی تر است. اگر تمام پازل های اطلاعاتی پروژه Novorossiya را بخوانید، یک شبیه سازی با مهارت و کنترل شده از نظر روانی را مشاهده خواهید کرد. در ذهن و فضای مردم کشوری رشد کرد، کشوری زیباتر، توسعه یافته تر، عاقل تر، ثروتمندتر از همه کشورهای جهان. آنها مانند خدا و کتاب مقدس به او ایمان داشتند. همه تردیدها در مورد وجود "Novorossiya" منجر به رسوایی اجتناب ناپذیر بین بستگان، حتی محکومیت به "MGB L-DPR" شد. خوانندگان عزیز من، شبیه سازهای اطلاعاتی چگونه ایجاد می شوند. مبانی روانشناسی، NLP، چاپ، ضرب در جامعه شناسی و تطبیق در فضای اطلاعات، نتایج شگفت انگیزی به دست می دهد. بیش از 4 میلیون نفر از ساکنان دونباس به وضوح می دانستند که "نووروسیا" هستند و کشور "نووروسیا" قبل از اوکراین وجود داشته است. این یک پدیده نیست، نه. این فقط استفاده هوشمندانه از دانش است. به هر حال، پروژه "Novorossiya" بسیار شبیه به پروژه "برادری سفید" است که زمانی روسیه و اوکراین را مسموم کرد، که اتفاقاً از دفاتر FSB نیز سرچشمه می گیرد. فقط پروژه‌های مدرن پیشرفته‌تر هستند و فرار از چنین شبیه‌سازی‌هایی برای فرد تقریباً غیرممکن است. برنامه‌های مهره‌های رشته‌ای پروژه برای همیشه در آگاهی، روان و حافظه فرد قرار می‌گیرد و می‌تواند در هر زمان با قدرتی تازه شعله‌ور شود. یکی از برنامه هایی که اخیراً برای ساخت شبیه سازها از نظر ساختار و استحکام مشابه استفاده شده است، پروژه معلم بود. میلیون ها اوکراینی معتقد بودند که یک معلم پس از اینکه رئیس جمهور شده است، می تواند معلم بماند و زندگی آنها را تغییر دهد و آن را شبیه یک افسانه کند. فیلم محرک یک شبیه‌سازی از "هولوبوردکو" ایجاد کرده است که آنها به آن اعتقاد دارند و این تصویر را خارج از آنچه واقعاً اتفاق خواهد افتاد، خواهند دید. شبیه ساز، که آگاهی را اشغال می کند، اجازه نمی دهد اطلاعاتی که می تواند به آن آسیب برساند یا تحریف کند. به عنوان مثال، در اینجا، با دقت، یک مثال بسیار واضح از کنترل هوشیاری است. مثلاً در جریان انقلاب کرامت (میدان)، کومی‌رگ‌ها «آنتی میدان» را راه‌اندازی کردند تا این شبیه‌سازی، میدان را از آگاهی مردم بیاندازد. و در واقع، بسیاری بین «میدان» و «خودشان» اشتباه گرفته شدند. آپاچی ناواراها به شما خواهند گفت: «من روی میدان ایستادم»، چه کسی واقعاً آنجا بود، اما در طرف دیگر، در ضد میدان. کپی کردن اعمال، کلمات، حرکات حریف، تصرف ابتکار، توجه و کنترل رفتاری است. روانشناسی، دیگر هیچ! اما چقدر زیبا در سیاست استفاده شد. و توسط چه کسی؟ منطقه ای ها! یعنی کرملین! سعی کنید تمام حرکات او را بعد از همکارتان تکرار کنید، بدون مزاحمت، بدون جلب توجه، گویی به طور طبیعی، همگام پا روی ساق، ابرو یا بینی خود را همگام بمالید و حالا او آرام شده و به شما اعتماد کرده، توجه او را به خود جلب کرده اید و وارد فضای شخصی او شد. او شما را مانند خودش می بیند. او همانطور که به خودش گوش می دهد به شما گوش می دهد. آنچه را که نیاز دارید به او بگویید و او آن را با دقت 100% انجام خواهد داد. هر روانشناس و NLPist این ترفند را می داند. این یک ترفند روانی بسیار خوب است. و همچنین این واقعیت که در دونباس و در رسانه ها شروع به پراکندگی کردند "در میدان فقط برای پول ایستاده اند، آنها در آنجا پول می دهند، وزارت امور خارجه، دلار، می ایستند بیکاران." این یک پیام ضد دونباس داد - "ما کار می کنیم - آنها تاخت می زنند." اما این شبیه سازی چنان در ذهن مردم جا افتاده است که حالا حتی فعال ترین شرکت کننده در انقلاب کرامت از ارتباط شخصی به هر مخالفی می گوید: «آنها برای پول هستند.» اینگونه بود که کرملین موفق شد "چه کسانی برای زلنسکی هستند - میهن پرستان اوکراین"، "چه کسانی برای پوروشنکو هستند - همه پول می پردازند." سپس کنترل توده‌ها آسان‌تر است: هر اعتراضی برای «کوکی‌ها» پولی اعلام می‌شود، فقط کسانی که «پرداخت می‌کنند» تغییر می‌کنند. و کار می کند. برداشت دموکراتیک مردم از جهان "هر کس حق دارد عقیده و دیدگاه سیاسی خود را داشته باشد" به طور کامل پاک شده است. جای آن به طور قاطع با شبیه سازی جایگزین شده است: «هرکس که مخالف دولت جدید باشد یک خائن ملی مزدبگیر است». و اوکراینی‌ها در واقع اوکراینی‌ها را خواهند کشت، زیرا دیگر تمایلات «این انتخاب شماست» وجود ندارد، «اگر شما علیه ما هستید، دشمن هستید» وجود دارد. در مقابل ما، مخالف اکثریت است. در اینجا اوکراین به زیبایی میدان نبرد را ترک می کند. اگر قبلاً دشمن ما پوتین و کرملین بود، پس با هدایت مردم از پنجره اورتون، دشمن با دشمن داخلی جایگزین شد. و حالا کسانی که طرفدار هستند، به راحتی مخالفان خود را می کشند، حتی اگر هر دو پیراهن دوزی به تن داشته باشند و میهن پرست اوکراین باشند. این فقط تک است - "برای" کلمه "اوکراین" را حذف نمی کند. مونو - "برای" فقط به این دلیل می کشد که به او گفته شد "حریف پول گرفته است، هر کسی که متفاوت از شما فکر کند دشمن است." مد برای نظام تک حزبی، تک دولتی، تک رهبر به اوکراین آورده است. ما 70 درصد از همه پیش نیازها را برای چرخش در اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد یک کیش شخصیت داریم. مهره هایی را دیدی که این همه از آنها ساخته شده است؟ برو جلو. روزی آنها فیلم های هیجان انگیز و علمی تخیلی در این باره خواهند ساخت. امروز فقط در آستانه جنگ است. و جنگ های ترکیبی استفاده از هر نوع سلاح، باکتریولوژیک، شیمیایی، سلاح گرم، روانی است. هنگامی که یک برنامه شبیه‌سازی مورد نیاز نباشد، عملکرد آن با یک حرکت تند بسیار سخت متوقف می‌شود. آنها به سادگی توجه را به برنامه دیگری منتقل می کنند. بدترین چیز این است که وقتی برنامه بعدی همان شبیه‌سازی باشد، آن شخص هیچ شانسی برای زنده بیرون آمدن و زنده ماندن ندارد. در غیاب برنامه ها به سادگی مثل یک کبریت می سوزد، البته نه به معنای واقعی کلمه. قلبت فقط می ایستد سندرم مرگ ناگهانی، که از سال 2016 رتبه اول علل مرگ را در ORDLO به خود اختصاص داده است، توسط هیچ کس مطالعه و یا در نظر گرفته نشده است. این زمانی است که انسان، حتی اگر مشروب نخورد، حتی به نظر روشنفکر، زحمتکش، مرد خانواده و نه بی خانمان باشد، فقط برای رفتن سر کار، بیرون رفتن برای خرید نان، صحبت کردن، تماشای تلویزیون می میرد. . در خیابان‌های ORDLO روزانه 3 تا 5 نفر پیدا می‌شوند که پس از کالبدشکافی، آسیب‌شناسان دلیل عزیمت آنها به دنیایی دیگر را "سندرم مرگ ناگهانی" می‌دانند. پایان برنامه ها یا تغییر ساختار آنها همیشه با مرگ تعداد زیادی از مردم، انحطاط جامعه و خودکشی همراه است. اگرچه، من می‌توانم بگویم که در ORDLO هیچ فشار و انحرافی شدید از روایت شبیه‌سازی «نووروسیا» به روایت شبیه‌سازی «جمهوری‌های مستقل» وجود نداشت. آنها به آرامی یکدیگر را همپوشانی کردند و بسیاری از ساکنان ORDLO می گویند "جمهوری همان نووروسیا است، آنها فقط اجازه ندادند آن را تمام کنیم" و، می دانید، حقیقتی در این وجود دارد. با شروع با صدای پر سر و صدا و سرزده "Novorossiya"، روسیه در یکی از جبهه ها (در ORDLO) به نتایج مثبتی دست یافت، مردم به راحتی روایت را برداشتند و با خوشحالی شروع به ساختن کشوری توهم آمیز کردند. آنها به دلیل هرگونه شک یا عدم شناخت نووروسیا وارد بحث شدند، نفرین کردند، کشته شدند. و هنگامی که از من پرسیدم "چرا در همه پرسی نه به ایجاد نووروسیا، بلکه به برخی جمهوری ها رای دادید"، ساکنان ضد اوکراینی ORDLO بلافاصله پاسخ دادند: "جمهوری ها بخشی از نووروسیا هستند، بعداً زمانی که همه را آزاد کنیم آن را خواهیم ساخت. اوکراین از شوید. این هدف نهایی زنجیره روایت ها و شبیه سازهای کرملین است. داستان میدان و ضد میدان را دوباره بخوانید. داستان «دونباس» و «نووروسیا»، «ما کار می‌کنیم و می‌پریم»، «فقط برای پول به راهپیمایی می‌رویم»، «هرکس علیه حزب و رهبر ما باشد، علیه ماست»، «دشمن ما در کرملین نیست، اما در کیف». روایت ها مهره های شبیه ساز هستند. اگر مثل تسبیح از آن ها بگذری و مهره به مهره مطالعه کنی، می توانی پایان کشورت را ببینی. یعنی هدف نهایی. خط پایین. آینده! اکنون کرملین روایاتی را از فضای اطلاعاتی حذف می کند که 2 سال پیش به طور فعال در رسانه ها استفاده می شد: جنگ داخلی، جمهوری ها، نووروسیا. آنها با موارد زیر جایگزین شدند: حادثه، درگیری، دونباس-اوکراین، وضعیت ویژه، خودمختاری. چرا؟ خوب ، "جنگ داخلی" شروع به جلب توجه بیشتر و بیشتر خود روس ها کرد. سرانجام، در سال پنجم جنگ با اوکراین، جالب و غیرقابل درک شد که چگونه این یک جنگ داخلی در اوکراین است و هزاران قبر از کشته شدگان این جنگ در سراسر روسیه قرار دارد. روایت "نووروسیا" شروع به آسیب رساندن به خود روسیه کرد. از این گذشته ، رقت انگیز "برای شکوه نووروسیا درگذشت" روی پلاک های یادبود و بناهای یادبود روسیه شروع به سوق دادن همین روس ها به این سؤال کرد - "این کجاست و چرا این است". روایت «نووروسیا» که کرملین با آن راهپیمایی در سراسر اوکراین را به طرز رقت انگیزی آغاز کرد، زیرا این روایت بود که اوکراینی ها را متحد کرد. همانطور که به یاد داریم، پروژه "نووروسیا" ایجاد یک "کشور" تابع کرملین از مناطق لوگانسک، دونتسک، خارکف، زاپوروژیه، نیکولایف، اودسا و خرسون است. "Novorossiya" همچنین منطقه Dnepropetrovsk را در نقشه های 2014 گنجانده است ، اما پس از آن شایعاتی وجود داشت که آنها موافقت کردند اوکراین را "در امتداد Dnieper" تقسیم کنند - بسیاری فکر می کردند که در امتداد رودخانه ، در واقع تا مرزهای Dnieper ، منطقه Dnepropetrovsk - از آنجایی که Kolomoisky آن را خرید. سپس به زیبایی در بسته ای از میهن پرستی پیچیده شد که مرزهای نووروسیا و خود پروژه را از محدوده توجه خارج کرد. اوکراینی ها به کلمه "نووروسیا" مانند گاو نر به پارچه قرمز واکنش نشان دادند. و این مقاومت حتی در برخی موارد ناسازگار را متحد کرد: مرد شوروی، مرد میهن پرست، مرد کت سفید پوش، مرد آنارشیست، مرد ناسیونالیست. یعنی در ORDLO پروژه Novorossiya هم به عنوان یک عامل متحد کننده برای شهروندان طرفدار روسیه در اوکراین و هم یک عامل متحد کننده برای ساکنان طرفدار اوکراین در اوکراین عمل کرد. اگر یک طرف رهایی را به این نام می دید، طرف دوم اشغال را می دید. همه چیز، خدا را شکر، با 2-3 سال تاخیر از FSB به رهبران پیشگام روسی می رسد، همانطور که در Sverdlovsk، منطقه لوگانسک می گوییم "مثل یک اردک، در روز دوم" و دو سال برند "Novorossiya" را در اختیار داریم. ، آنها موفق به ایجاد اوکراین سطح بالایی از مقاومت در برابر این است. اما در ORDLO کلمه "Novorossiya" یک حرکت احساسی ایجاد نکرد. افرادی که به دنیای مصنوعی دونباس عادت داشتند، خلقت مصنوعی "Novorossiya" را بدیهی دانستند و تمام نیازهای ایموجی را به خالق اختصاص دادند (اوه، این بسیار شگفت انگیز است از موقعیت ارتدکس تهاجمی که در اینجا پرورش داده شده است) ، یعنی به روسیه. و پوتین شما Novorossiya را ایجاد کردید، شما پرداخت می کنید! بنابراین، روایت «نووروسیا» از فضای اطلاعات حذف شده است، اما باز هم توجه شما را جلب می‌کنم، این بدان معنا نیست که هدف نهایی کرملین تغییر کرده، روایت حذف شده، روایت دیگری جایگزین می‌شود و پروژه "Novorossiya" در حالت اجرا باقی خواهد ماند. آیا کلمات "وضعیت ویژه" و "خودمختاری دونباس" اوکراینی ها را عصبانی می کند؟ نه! اکثریت انتقادی که شامل داوطلبان و شرکت کنندگان در انقلاب کرامت و سربازان ATO و نیروهای مسلح اوکراین و شرکت کنندگان از گردان های داوطلب و ملی گرایان و آنارشیست ها می شود، در این کلمات تهدید، دشمن نمی بینند. یک شغل، و حتی این را بهبود موقعیت اوکراین، گامی به سوی جهان می دانند. بنابراین، هر چیزی که می تواند اوکراینی ها را عصبانی یا متحد کند از فضای اطلاعات حذف می شود. موقعیت ویژه یا خودمختاری دونباس تنها یک اقلیت متفکر را متحد خواهد کرد. اکثریت قبلا طعمه روایت "صلح به هر قیمتی" را بلعیده اند و باور کنید کسانی که از سال 2014 دشمنی نه در کرملین، بلکه در کیف دارند، برای محافظت از اوکراین در یک صف نمی ایستند. از یک تهدید جدید برنامه "وطن پرستی و اتحاد" قبلا شکست خورده است. و شبیه سازی اثری مانند سرکوب و جایگزینی دارد. بگذارید توضیح بدهم، روایت «نووروسیا» آزاردهنده بود، تهدید اشغال و ترس را به همراه داشت. استفاده طولانی مدت از آن در رسانه ها باعث خستگی ناشی از ترس و انتظار تهدید می شد. جایگزینی روایت «نووروسیا» با «وضعیت ویژه» ترس را جایگزین می‌کند و احساس آرامش می‌کند (خوب، خدا را شکر، اسیر نمی‌شویم، می‌توانیم آرامش داشته باشیم). اجازه دهید یک مثال قابل توجه دیگر برای شما بیاورم. به یاد داشته باشید ، برای مدت طولانی ، از طریق همه چیزخواران ، بی رویه در اطلاعات و تمایلی به بهداشت اطلاعات ، اوکراینی های به ظاهر میهن پرست وابسته به آشفتگی اطلاعات ، داوطلبان ، ATOshnik ها ، امواج "zrada" به شبکه هجوم آوردند. من به ویژه به "ماریوپل در حال تخلیه است" توجه کردم. پس از گلوله باران ماریوپل توسط روس ها، عبارت "ماریوپل در حال تخلیه است" همان "نووروسیا" بود. آنها ما را مجبور کردند در مواجهه با یک تهدید متحد شویم؛ ترس ما را مجبور به عمل، تفکر و واکنش نسبت به محرک های سه رنگ کرد. این "ماریوپل در حال تخلیه است" به قدری زیاد بود که ندیدن سازمان در ارائه اطلاعات یک موضوع تکنیکی بود. با گذشت زمان، "ماریوپل در حال تخلیه است" شروع به تحریک کرد. سپس دیگر به آن توجه نکردند. و حالا اگر بگویید "ماریوپل در حال تخلیه است"، این باعث عصبانیت گوینده می شود و نه تنها باعث تحریک، بلکه بی اعتمادی نیز می شود (مانند داستان با پسر و گرگ ها). سعی کنید بگویید "ماریوپل، بر اساس قانون در مورد وضعیت ویژه دونباس، بخشی از خودمختاری خواهد شد" - اکثریت انتقادی مردم با خشم عادلانه ملتهب نمی شوند، که می تواند آنها را در برابر چنین تصمیمی متحد کند. اقلیت متفکر می لرزد. آنها با کندی به شما می گویند "نمی شود"، "اوه، نسخه دوم Mariupol درز می کند" و به تجارت خود ادامه می دهند. دیگر خطری وجود ندارد. پسر احمق، گرگ ها حمله نکردند. این قابل درک است، اما آیا گرگ ها روستا را ترک کرده و از کشیدن گوسفند دست کشیده اند؟ تاریخ در این مورد ساکت است، نکته اصلی این است که اکثریت (روستا) نبودند که در سرما رها شدند، بلکه شخص پسر بود. از ساکنان ماریوپل، زاپوروژیه و ساکنان نیکولایف بپرسید که چگونه رفتارشان را نسبت به عبارت "نیروهای ما عقب نشینی می کنند و منطقه را تا مرزهای اداری مناطق دونتسک و لوگانسک غیرنظامی می کنند، اما این تسلیم نیست، این غیرنظامی است." اکثریت خواهند گفت، "این درست است،" ما به صلح نیاز داریم." Mariupol-Novorossiya، این هنوز آزار دهنده است، اما دیگر ترسناک نیست. اما ماریوپل برای دونباس جایگاه ویژه ای دارد و این حتی باعث غرور می شود. از مردم بپرسید که آیا تصرف اوکراین طبق طرح نووروسیا آنها را می ترساند، خوب، طرفداران اوکراین پاسخ خواهند داد که بله، اینطور است. و از همان طرفین بپرسید که آیا وضعیت ویژه دونباس آنها را می ترساند؟ و نظرات تقسیم خواهد شد. بیشتر خواهند گفت که این بهترین راه برون رفت از وضعیت و تنها چیزی است که جنگ را متوقف می کند. لبخند! نفست را بس کن! تا پنج بشمار! بپرسید دونباس چیست؟ و تعجب خواهید کرد که چگونه مردم به شما خواهند گفت: "خوب، اینجا جایی است که جنگ است، در دونباس، در ORDLO." آیا ساکنان پاولوگراد می دانند که آنها "دونباس" هستند؟ نه! در مورد ساکنان Zaporozhye و Mariupol چطور؟ و با این حال، به نقشه نگاه نکنید و به دنبال مرزهای زمین شناسی این نام باشید. در این صورت راز دیگری را به شما می گویم. این ما فرزندان یک کشور متمدن هستیم که به دنبال مرز کشورها، واحدهای اداری و حتی نام های نامی هستیم. پوتین هرجا انگشتش را نشان می دهد «دونباس» دارد. و این واقعیت در مورد ساکنان مناطق خارکف، خرسون، زاپوروژیه، نیکولایف و اودسا صدق می کند. فکر می کنم برای امروز متن های زیادی وجود دارد. و من می توانم ساعت ها در مورد جنبه روانی جنگ صحبت کنم. من واقعا این موضوع را دوست دارم. فراموش شده است، مورد مطالعه قرار نگرفته است، و حتی چنین جهتی در خط مقدم ما وجود ندارد، بنابراین حداقل به شما خواهم گفت که چگونه می توانید تمام جهان های جهان خود را ببینید. فقط یک نکته مهم را به شما یادآوری می کنم: در فرمول ها، موافقت نامه ها، قوانین و سایر اسناد هوشمندانه و صلح طلبی که صلح را در جایی در وسط کشورمان تضمین می کند، یک عبارت شگفت انگیز وجود دارد "کل قلمرو دونباس". غیرنظامی شدن دونباس امروز به معنای خروج نیروهای ما از مرزهای اداری مناطق لوگانسک و دونتسک است. غیرنظامی شدن برای انتخابات محلی در سراسر اوکراین خروج نیروهای ما از مرزهای اداری مناطقی است که قبلاً در چارچوب "وضعیت ویژه" گنجانده شده اند: لوگانسک، دونتسک، خارکف، زاپوروژیه، نیکولایف، خرسون، اودسا. من فریاد نمی زنم "ما داریم تخلیه می شویم" و "گرگ"، من پسر نیستم. من فقط می دانم که امنیت روستایی که به خوبی اجرا شده است شامل شناسایی، ثبت جمعیت گرگ و زنگ امنیتی است. چون فریاد بزنید یا فریاد بزنید، باور کنید یا نه، گرگ ها طعمه را حس می کنند، از روستا دور نمی شوند. اگرچه آنها می توانند هوشیاری چوپان ها را با حملات کاذب و تغییر توجه از گوسفندان به مثلاً اردک ها آرام کنند. ORDLO برای "بازگشت" به اوکراین آماده می شود. روسیه پروژه‌های تامین مالی را می‌بندد، سیاست قیمت‌گذاری در بخش مسکن و خدمات عمومی را یکسان می‌کند؛ در ژوئن سال جاری، ORDLO مجدداً از ایستگاه پوبدا روسیه به خطوط برق اوکراین متصل شد؛ داروهای اوکراینی، مواد واکسیناسیون و مأموریت‌های بشردوستانه آغاز شد. به ORDLO اجازه داده شود. در شهرها، تبلیغات برای انتخابات محلی تشدید شده است (همزمان با اوکراین) و تبلیغات برای بازگشت مقامات قدیمی قبل از جنگ - شهرداران، قضات، دادستان هایی که قبلاً ORDLO را به دلیل اشغال ترک کردند (آنها مال ما هستند، آنها می توانند انجام دهند). به عنوان یک قاعده، اینها کادرهای منطقه ای-کومی-سوسیالیست هستند. همزمان، مقامات بخش های صلح آمیز اوکراین، وفادار به دولت اوکراین، شروع به صحبت در مورد نیاز به بازگشت به شهرهای اشغالی و گفتگو در مورد چگونگی توقف درگیری "که توسط دولت قبلی اوکراین آغاز شده است" شدند. به عنوان اثبات بسته شدن (یا بهتر بگوییم تغییر قالب) پروژه "جمهوری" به پروژه "وضعیت"، اخباری را از منطقه می آورم: در ORDLO، افزایش تعرفه های مسکن و خدمات عمومی، برق و گاز آغاز شد، انگیزه "افزایش هزینه ها" است. سیاست قیمت گذاری مسکن و خدمات عمومی در ORDLO باید در عرض شش ماه به قیمت های اوکراین برسد، به طوری که از روایت قدیمی "اینجا همه چیز ارزان تر از شوید" استفاده نمی شود. اولنا استپووا نویسنده، وبلاگ نویس، وکیل