گل های مصنوعی در خانه نشانه هستند. گل های مرده در خانه و نشانه هایی در مورد آنها

گل ها همیشه به عنوان یک دکوراسیون اجباری در نظر گرفته شده اند داخلی خانه. با این حال، دسته گل های زنده به سرعت محو می شوند، حتی اگر آنها را در یک گلدان با آب قرار داده و دائماً از آنها مراقبت کنید. گیاهان آپارتمانیهمچنین نیاز به توجه ویژه، مراقبت دقیق و غیره دارد. علاوه بر این، گل های گلدانی فقط برای مدت کوتاهی شکوفا می شوند.

گل های مصنوعی موضوع کاملا متفاوتی هستند. از یک طرف، آنها به هیچ وجه از نظر ظاهری کمتر از همتایان زنده خود نیستند، اما در عین حال می توانند زیبایی خود را برای مدت طولانی حفظ کنند. علاوه بر این، تولید کنندگان مدرنیاد گرفت که چگونه گل های مصنوعی بسازد به طوری که تشخیص آنها از گل های واقعی تقریبا غیرممکن است.

بنابراین، امروزه گل های مصنوعی در بین طراحان و خانم های خانه دار بسیار محبوب هستند. درست است، این عقیده وجود دارد که چنین دکوراسیونی در یک ساختمان مسکونی جایی ندارد. اول از همه، این مقام در اختیار افراد خرافاتی است که به انواع نشانه ها و اعتقادات اعتقاد دارند. پس نشانه ها چه می گویند، آیا می توان گل مصنوعی را در خانه نگهداری کرد؟

جذب کننده انرژی مثبت

اغلب هنگام مطالعه این موضوع با این جمله برخورد می شود که گل های مصنوعی قرار داده شده در خانه انرژی مثبت را جذب می کنند. ظاهراً این به ویژه در خانه هایی که فضایی خوش اخلاق و روشن حاکم است قابل توجه است. با یافتن خود در چنین محیطی، گل های مصنوعی تبدیل به خون آشام های واقعی می شوند و به معنای واقعی کلمه تمام مایعات دارای بار مثبت را جذب می کنند.

داستان‌های زیادی در مورد اینکه چگونه خانواده‌های شاد خود را در رگه‌ای از شکست‌ها، مجموعه‌ای از رسوایی‌ها و نزاع‌ها یافتند، وجود دارد که اغلب به فروپاشی یک واحد به ظاهر قوی از جامعه منجر می‌شد. و همه اینها پس از ظاهر شدن یک دسته گل مصنوعی در خانه آغاز شد. به سختی می توان قضاوت کرد که تا چه حد این موضوع درست است و نسبت داستان های داستانی در این داستان ها چقدر است که ناشی از تمایل مردم به اغراق است. اما کسانی که به علائمی مبنی بر امکان نگهداری گل مصنوعی در خانه علاقه مند هستند، باید این واقعیت را در نظر داشته باشند.

اما در مورد توانایی گل ها برای جذب انرژی یک خانه، نمی توان از نقطه نظری کاملاً مخالف با آنچه در بالا بیان شد اشاره کرد. بنابراین، اعتقاد بر این است که اگر دائماً در خانواده نزاع وجود داشته باشد و فضای ظالمانه حاکم شود، گل مصنوعی می تواند همه چیز را به خود بگیرد. انرژی منفیبه خودم. چطور اینجا شمشیر دولبه را به یاد نیاوریم؟

نشانه ها و باورهای دیگر

به طور کلی، علائم بسیار متفاوتی در مورد امکان نگهداری گل مصنوعی در خانه وجود دارد. بنابراین، در باورهای سنتی برخی از مردم شرق می توان این جمله را یافت که گل مصنوعی نماد تنهایی است. بر این اساس، از چنین دکوراسیونی در فضای داخلی استفاده کنید دختر مجردیا یک مرد مجرد به شدت دلسرد می شود.

علاوه بر این، اعتقاد بر این است که اگر یک دسته گل دست ساز را در خانه ای قرار دهید که خانواده بزرگی در آن زندگی می کنند، پس از مدتی هر یک از اعضا احساس تنهایی می کنند و توسط بستگان خود رها شده اند، که همین دیروز به آنها عشق ورزیدند.

یکی از روندهای اخیر مد، گل های مومی است. اکنون تقاضا برای آنها به تدریج در حال کاهش است، اما در بسیاری از خانه ها هنوز هم می توانید ترکیبات نفیس همیشه سبز و شکوفه پیدا کنید. اما به خصوص افراد خرافاتی از تزئیناتی مانند آتش می ترسند، زیرا اعتقاد بر این است که آنها مرگ قریب الوقوع یکی از اقوام یا دوستان نزدیک را پیش بینی می کنند.

حدس زدن این باور از کجا آمده است دشوار نیست، زیرا گل های مومی از زمان های بسیار قدیم وجود داشته اند. عنصر اجباریتاج گل های تشییع جنازه نمی توان گفت چقدر این ارتباط مرتبط است، اما افرادی که صمیمانه به همه این نشانه ها اعتقاد دارند، بهتر است گل های موم را کنار بگذارند.

فنگ شویی چه می گوید؟

اما آموزش چینی فنگ شویی در مورد است دستگاه صحیحدر خانه، که اکنون در بین زنان خانه دار بسیار مد شده است، نگرش بسیار مثبتی نسبت به گل های مصنوعی دارد.در این نظام فلسفی، هر گلی یک نماد مثبت تلقی می شود، حتی یک عکس یا تصویر گلی که با دست خود با مداد کشیده شده است، انرژی مثبت را به همراه دارد. تنها "اما" گل های مصنوعی به هر شکلی انرژی بسیار ضعیف تر از گل های واقعی منتشر می کنند.

بنابراین، اگر از طرفداران فنگ شویی هستید و فرصت نگهداری گل های تازه در خانه را ندارید، نمی توانید این موضوع را به خود مشغول کرده و با آرامش فضای داخلی خانه خود را با دسته گل های مصنوعی تزئین کنید. انواع مختلفو سایه ها

گل روی گلدوزی

کسی احتمالا فکر می کند که گل دوزی شده است کوسن های مبل، سفره ها و دستمال سفره ها، ربطی به مبحث نشانه هایی در مورد امکان نگهداری گل مصنوعی در خانه ندارند. شاید حق با چنین خوانندگانی باشد، اما اطلاعات در مورد این موضوع به وضوح اضافی نخواهد بود، به خصوص که بسیار جالب است.

بنابراین، اعتقاد بر این است که گل دوزی شده با رنگ های گرم به تقویت روابط زناشویی کمک می کند. که در زمان های قدیمدختران مطمئناً گلدوزی هایی با تصاویر گل در اتاق خود داشتند ، زیرا به چنین اشیایی خاصیت طلسم نسبت داده می شد که از جدایی از عزیزانشان محافظت می کرد.

اما نقاشی‌های گلدوزی شده که با رنگ‌های سرد طراحی شده‌اند، به توسعه هدیه پیش‌بینی، به ویژه شکست‌هایی که در آینده نزدیک در انتظار فرد هستند، کمک می‌کنند. بنابراین نگرش نسبت به چنین تزئیناتی می تواند بسیار متفاوت باشد.

آیا از گل های مصنوعی در خانه نگهداری می کنید و چه حسی نسبت به چنین تزییناتی دارید؟! در مورد آن بنویسید

گل ها نماد ثروت، وفاداری، شادی، سعادت، توسعه و هماهنگی هستند. جای تعجب نیست که بسیاری از مردم خانه های خود را با گل آرایی تزئین می کنند.

تنها مشکل این است که گیاهان زنده بریده شده به سرعت پژمرده می شوند و گل های خانه در گلدان نیاز به مراقبت مناسب، توجه و مراقبت مداوم دارند. ما حاضر نیستیم زمان را فدای لذت گلخانه خانگی کنیم، بنابراین علاقه به گل های مصنوعی در خانه همچنان ادامه دارد، اما علائم می تواند باعث دردسر شود.

فال عامیانه پر کردن خانه با "چیزهای مرده" را توصیه نمی کند. و نکته این نیست که برای تزیین قبور از مصنوعی استفاده می شود. اعتقاد بر این است که گل های خشک شده از انرژی مثبت خانه "تغذیه" می کنند، آن را "پمپ می کنند" و روابط خانوادگی را به نزاع و سوء تفاهم سوق می دهند.

چرا طبق نشانه ها نمی توان دسته گل مصنوعی را در خانه نگه داشت

وقتی نی ها می رسند، کرک روی آنها ظاهر می شود - این امر خواستگاری را پیش بینی می کند. اما اگر در خانه دختری که در سن ازدواج است، نی مصنوعی بگذاری، گل نمی دهد. بنابراین، فرصت دختر برای ازدواج "مسدود" است.

هنگامی که یک گل زنده می رسد، مرحله بعدی رشد آن آغاز می شود - ظهور میوه ها و دانه ها، که نمادی از ادامه خانواده است. گل‌های مصنوعی که میوه نمی‌دهند، انرژی «زوال»، «پایان»، مرگ و غم از خود ساطع می‌کنند. در خانه ای که از چنین دکوراسیون داخلی استفاده می شود ، علائم مشکلات و بدبختی ها را پیش بینی می کنند:

  1. دعوا و درگیری شروع می شود.
  2. خیانت اتفاق می افتد، زوج های متاهل از هم جدا می شوند.
  3. افراد مجرد نمی توانند شریک زندگی خود را پیدا کنند.
  4. یک گل مومی در یک خانه می تواند باعث مرگ ساکنان یا نزدیکان آن شود.
  5. چمن پر خشک - "علف بیوه" می تواند مرگ رئیس خانواده را "جذب" کند.

گیاهان مصنوعیاغلب به عنوان عنصری از جواهرات لباس، سنجاق سر و تاج گل سر استفاده می شود. مطابق با نشانه های عامیانه، چنین تزئیناتی آسیبی به همراه نخواهد داشت، اما باید آنها را در یک مکان بسته نگهداری کرد، به عنوان مثال، در یک گنجه یا در جعبه.

با در نظر گرفتن علائم، هر کس برای خود تصمیم می گیرد که آیا می توان گل های مصنوعی را در خانه نگه داشت یا اینکه آیا ارزش دارد از چنین دکوری خودداری شود.

تاثیر بر انرژی

بسیاری از مردم عاشق گل های خانگی هستند که فضای داخلی ساده را زنده می کند و خانه را با انرژی خاصی پر می کند. آنها نفس می کشند، رشد می کنند، حرکت می کنند، با جوانه ها لذت می برند، با صاحبان خود زندگی می کنند، گاهی اوقات منفی را از بین می برند و می میرند.

فناوری ها امکان تولید نسخه های دقیق از خلاقیت های زیبای طبیعت را فراهم می کنند. اما گیاهان مصنوعی، بر خلاف نمونه اولیه، در طول زمان تغییر نمی کنند. آنها کمال را به تصویر می کشند و تحسین را برمی انگیزند، اما بوی سردی، پوچی و طبیعت بی جان را می دهند.

خانه های مصنوعی عرضه شده است گل آراییبر فضای خانه تأثیر منفی می گذارد، که در آن، قبل از ظهور آنها، عشق و درک متقابل حاکم بود. گل های مصنوعی با پوچی خود، شادی را "مکیده" می کنند.

نشانه ها پاسخ روشنی به این سوال نمی دهند که آیا امکان قرار دادن گل مصنوعی در خانه وجود دارد یا خیر. اگر دائماً اختلاف ، نزاع و رسوایی در خانواده وجود داشته باشد ، گیاهان زنده در چنین خانه ای به سرعت پژمرده می شوند ، اما دسته گل های مصنوعی یا گل های خشک می توانند منفی را "جذب" کرده و وضعیت را "خنثی کنند". فقط باید آنها را در هر اتاقی به جز اتاق خواب قرار دهید.

و برای اینکه آنها خوشبختی را برای خانواده به ارمغان بیاورند، باید از گرد و غبار و "چروک انرژی" پاک شوند. برای انجام این کار، هر شش ماه، علائم توصیه می کنند که یک مراسم پاکسازی را با شمع انجام دهید و یک توطئه بخوانید.

چه گل هایی را می توان با توجه به علائم در اتاق قرار داد

افرادی که از خرافات بیزار هستند می توانند خانه خود را با گیاهان غیر طبیعی تزئین کنند. فقط باید بدانید که چگونه گیاهان مصنوعی را برای خانه خود انتخاب کنید. آنها باید کیفیت خوب: تا حد امکان شبیه به گل های واقعی، ساخته شده از پارچه، نه پلاستیک. و همچنین، تمام عناصر آنها باید به خوبی در جای خود باقی بمانند.

گل ها به حساب می آیند دکور زیباطراحی داخلی، با این حال، شما باید بدانید که کدام یک از آنها را می توان و نمی توان در خانه نگه داشت.

گیاهان زنده

بهتر است خانه را با گیاهان در گلدان یا گل های تازه در گلدان تزئین کنید. اما توصیه می شود به محض شروع به محو شدن علائم اخیر بلافاصله از شر آنها خلاص شوید.

گل های خشک شده

بی جهت نیست که مادربزرگ های ما دسته هایی از گیاهان گلدار معطر را در اطراف خانه آویزان می کردند که نه تنها فضا را با فیتونسیدها پر می کرد و به عنوان طعم دهنده های طبیعی هوا عمل می کرد، بلکه به عنوان طلسم نیز خدمت می کرد.

تصاویر گل

گلدوزی و نقاشی. گل های گلدوزی شده طلسمی در برابر جدایی از عزیزتان هستند. علاوه بر این، اگر در محصول از نخ های رنگ آمیزی شده با رنگ های "سرد" استفاده شود، ساکنان اتاق احساس قوی تری از شکست دارند و گلدوزی در رنگ های "گرم" عشق زناشویی را تقویت می کند.

سنبلچه

نشانه ها حاکی از آن است که حتی خوشه های مصنوعی گندم، چاودار و جو، همیشه رفاه، ثروت، آسایش و آرامش را به خانه می کشاند و به ساکنان آن سلامتی می بخشد. آنها خنثی کننده منفی گرایی هستند.

در کجای خانه می توانید دسته گل های غیر زنده قرار دهید؟

  1. حمام. جریان مداوم آب تأثیر مثبتی بر انرژی دارد، بنابراین فال بد درباره گل های مصنوعی در حمام کارساز نیست. حتی صابون را می توان به شکل گل درست کرد. و گل های ساخته شده از هر گونه مواد (پلاستیک، سرامیک، پارچه، سنگ و مانند آن) نه تنها اتاق را تزئین می کنند، بلکه زیبایی و جذابیت جنسی را برای ساکنین به خود جلب می کنند.
  2. راهرو. در برابر درب جلوییرید خوب کار می کند. این خانه را از چشم بد و دسیسه های دشمنان محافظت می کند. می توانید یک دسته گل خشک از مخمر سنت جان یا آویشن را بالای در قرار دهید.
  3. هال. اتاق بزرگبا پانل ها یا ترکیبات گل های خشک تزئین کنید. حتی گل های زیبا و ماهرانه ساخته شده از ابریشم یا پارچه های دیگر نیز در اینجا مناسب هستند.
  4. آشپزخانه. مکانی ایده آل برای نمایش گیاهان زنده، خشک و مصنوعی.

میتونم به عنوان کادو تولد بدم؟

Omens هدیه دادن گل مصنوعی را توصیه نمی کند. این عقیده وجود دارد که از چنین اشیایی برای خلاص شدن از شر منفی استفاده می شود و مردم به همراه گیاهان بی جان در تلاش برای انتقال مشکلات و بیماری ها هستند.

تنها زمانی که می توان گل مصنوعی ارائه کرد، روزهای تشییع جنازه است. و روز تولد زمانی برای هدایای کاملاً متفاوت، دسته گل های مجلل از گل آذین های زنده است.

چیز دیگر یک دسته گل شیرینی است. روند مدتحت تأثیر فال قرار نمی گیرد. از این گذشته ، گلهای کاغذی و سایر عناصر ترکیب به عنوان یک "کاغذ" اضافی برای یک غذای شیرین عمل می کنند ، آن را تزئین می کنند ، شکل اصلی به آن می بخشند و بر ارزش هدیه تأکید می کنند. پس از خوردن آب نبات، گاهی اوقات چنین ترکیباتی برای مدت طولانی به عنوان خاطره یک روز شاد نگهداری می شود.

Prot. آندری تکاچف: - با سلام خدمت شنوندگان عزیز رادیو! کشیش آندری تکاچف به صورت زنده پشت میکروفون است. به استودیو رسیدم و یادداشتی روی میز منتظرم بود که از من می‌خواست دعا کنم و از من می‌خواست سریع به چهار سؤال پاسخ دهم.

اولین سوال. آیا امکان نگهداری گل مصنوعی (گران قیمت) در آپارتمان وجود دارد؟

شما می توانید هر گلی را، گران یا ارزان، در خانه نگه دارید. هیچ اشکالی ندارد. اگر دوستش داری نگهش دار البته گل مصنوعی طعم اکتسابی نیست. آنها می توانند به خوبی اجرا شوند، سپس سالم است، اما می توانند بی مزه باشند - پس ارزشش را ندارد. جایی که دقیقا نمی توانید آنها را نگه دارید در معبد است. به یاد دارم که دستورالعمل های عمدی ویژه ای از پاتریارک الکسی اول سیمانسکی، که در بوز درگذشت، وجود داشت، که در مورد تزئین معبد تأکید کرد که هر گونه دروغی چه در عبادت و چه در تزئین کلیسا غیرقابل قبول است. چون عالم دعا، عالم حقیقت است، عالم ارزش های واقعی، نه خیالی. همه چیز باید واقعی باشد، یعنی. باید لامپ را با روغن پر کنید نه نفت سفید. نزدیک نماد قرار دهید - اگر می خواهید آن را قرار دهید - گل های تازه، نه مصنوعی. با صدای گاو نر غرش نکن، بلکه با قلب و ذهنت آواز بخوان. و به طور کلی در کلیسا طبیعی و باورپذیر رفتار کنید و نه اجباری و نمایشی. بنابراین گل مصنوعی در معبد قابل قبول نیست. در خانه این موضوع سلیقه شماست. در اینجا نباید به چنین تفاوت های ظریف توجه کنید. به عنوان مثال، مطالبی در کتاب مقدس در مورد شریعت عهد عتیق نوشته شده است. به عنوان مثال، طبق عهد عتیق، شما نمی توانید لباس های ساخته شده از دو نوع پارچه را بپوشید. به عنوان مثال، شما لباس هایی دارید که از پلی استر و ابریشم ساخته شده اند - این طبق کتاب مقدس ممنوع است، اما طبق کتاب مقدس عهد عتیق، یعنی. این ممنوعیت از ما برداشته شده است. اگرچه ما باید معنای این ممنوعیت را درک کنیم. به این معنی است که شما به هیچ وجه نمی توانید موجودیت های ناهمگن را با هم ترکیب کنید. بنابراین، مرد نباید بپوشد لباس زنانه، نر به ماده. نمی توان یک مزرعه را با دو نوع بذر کاشت. شما به جو یا گندم نیاز دارید و نمی توانید هر دو را با هم بکارید. دستورالعمل های خاصی در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهید و چه کاری را نباید انجام دهید وجود دارد. اکنون نگهداری گل های مصنوعی در هیچ جایی در خانه منعی ندارد. اگر دوستش داری نگهش دار

حتی بین مالک و اشیاء او ارتباط وجود دارد. بیرون رفتن از خانه ای که در آن با دست خود چاه حفر کرده و درختان کاشته شده و دیوارها را رنگ آمیزی کرده اند، می تواند دردناک باشد. وقتی بعضی چیزها را پشت سر می گذارد روحش می شکند. ببینید مردم وقتی ماشینشان خراشیده می شود چگونه گریه می کنند و عذاب می کشند. همچنین ارتباطی بین سپر خراشیده و قلب مالک وجود دارد. اما این به این معنا نیست که مثلا ماشین باید در بهشت ​​باشد! این که بین یک شخص و سایر چیزهای مختلف و با موجودات زنده ارتباط وجود دارد، معنایی ندارد. علاوه بر این، خداوند خدا چیزهای زیادی را برای ما آشکار کرده است، اما او چیزهای زیادی را آشکار نکرده است و نمی خواهد آنها را آشکار کند تا ما خود را به چیزهای بی اهمیت مشغول نکنیم. در مورد زندگی اخروی حیوانات، خداوند چیزی را برای ما آشکار نکرده است و آنطور که من می دانم قرار نیست چیزی را آشکار کند. و اینطور که فهمیدم دلایلی برای این وجود دارد که گربه‌دوستی و سگ‌دوستی را به جای انسانیت قرار ندهیم. زیرا بر کسی پوشیده نیست که مردم ماشین‌ها و گل‌ها و سگ‌ها و مهره‌های مروارید را بیشتر از همسایگان خود دوست دارند. بنابراین، برای اینکه من و شما موضوع اصلی را با ثانویه جایگزین نکنیم، خداوند چیزی در این مورد به ما نمی گوید. او با این دریای پرندگان، پنگوئن ها، ماهی ها، حیوانات، پستانداران، گیاهخواران، گوشتخواران چه خواهد کرد - ما نمی دانیم. نیازی نیست با چیزهای بی اهمیت سر و کار داشته باشیم. مسیح نه برای حیوانات، بلکه برای انسان به دنیا آمد. اگر انسان به خدا زندگی کند، برای حیوانات هم خوب است. شواهدی از این امر را در زندگی مقدسین می بینیم، زمانی که یک خرس برای خوردن نان نزد سرافیم ساروف آمد. نه برای یافتن تمشک در یک تکه تمشک و افراط در توت شیرین، بلکه برای خوردن نان برای یک مرد مقدس. و به همین ترتیب پرندگان به سوی سرگیوس و سایر مقدسین پرواز کردند. ماهی به مقدسین گوش داد و آهو به سخنان اوستاتیوس پلاسیدوس. خرس ها به سمت آنها آمدند. به طور کلی، انسان باید طبق انجیل مقدس باشد و آن وقت برای حیوانات هم خوب است.

در روزگاران قدیم، انسان برای زندگی به اسب و گاو یا بز نیاز داشت - پرستارانی که شیر، گوشت، پوست تهیه می کردند که با قدرت خود جایگزین نیروهای ضعیف انسانی در زمین های زراعی می شد. اما دهقانان با تمام دینداری و وابستگی به دام هرگز فکر نمی کردند که آیا گاو من در بهشت ​​خواهد بود یا خیر. گاو به خانواده غذا داد، اسب به خانواده غذا داد. دهقان او را دوست داشت ، او را با محبت صدا زد ، در تعطیلات او را با آب مقدس پاشید. او به او غذای مقدس داد. در روزی خاص هنگام نماز او را با ترکه به مرتع اول بیرون کرد. اما با همه دینداری دوران باستان، مردم هرگز این سوال را به خود نمی دادند که آیا گاو من در بهشت ​​خواهد بود؟ وقتی گاو مرد، آنها گریه کردند: حیف است، گاو مرد. اما آنها با این سؤال نزد کشیش نرفتند: پدر، آیا زورکای ما در بهشت ​​خواهد بود؟ اما امروزه با کاهش دینداری، مردم درگیر این سوال هستند که آیا سگ من در بهشت ​​خواهد بود، آیا قناری های من در بهشت ​​خواهند بود؟ این نشان دهنده کاهش جدی علاقه مذهبی، نزول از بالا به پایین است. پس نگران خدا نباش، نگران آنچه دوست داری، تو هیچ از اینها را نیافریده ای، بلکه او آفریده است. بنابراین، بیایید به محبت او اعتماد کنیم، همانطور که او می کند، خواهد شد و آنچه او انجام می دهد درست خواهد بود. اگر او چنین می اندیشد، پس لازم است.

شاید بهشت ​​پر از انواع پرندگان، ماهی ها، سگ ها، از جمله آنهایی که روی زمین زندگی می کردند، باشد. یا شاید آنها آنجا نباشند، ما حتی متوجه نمی شویم. منافع بالاتری خواهیم داشت. هر چیزی می تواند رخ دهد. بنابراین، اجازه دهید، یک بار دیگر، پس از صحبت در مورد این موضوع، به آرامی آن را به عنوان کوتاهی از آنچه در وهله اول باید مورد توجه ما قرار دهیم، ببندیم.

سوال سوم. عیسی به شاگردان خود گفت: عبور شتر از سوراخ سوزن آسانتر از ورود ثروتمند به ملکوت آسمان است. چه مفهومی داره؟

بیایید چندین تفسیر را که در مورد این موضوع وجود دارد یادآوری کنیم. اگر سوزن را بردارید، به سوراخ سوزن نگاه کنید، سپس یک شتر واقعی را تصور کنید و از خود این سوال را بپرسید: چگونه می تواند از سوراخ سوزن عبور کند؟ ما یک پاسخ کاملا ساده دریافت می کنیم: به هیچ وجه. این بدان معناست که فرار یک ثروتمند به همان اندازه غیرممکن است که شتر از سوراخ سوزن عبور کند. اگر از سوراخ سوزنی صحبت می کنیم. این اولین تفسیر شماست. هیچ مرد ثروتمندی را نمی توان نجات داد. و مردم این سخنان را عینی گرفتند و هر چه داشتند رها کردند و از هر ثروتی فرار کردند. سپس باستان شناسی کتاب مقدس به ما پاسخ های دیگری می دهد که بیشتر به تاریخ سرزمین مقدس گره خورده است. و این سوال پیش می آید که آیا داوود به عنوان یک پادشاه ثروتمند بود؟ بود، اما نجات پیدا کرد. بله، ما او را در میان افرادی که توسط مسیح نجات یافته اند در حال فرود آمدن به جهنم می بینیم. داوود همه جا در میان نجات یافتگان است. ما از مزامیر او استفاده می کنیم و از او سپاسگزاریم. پس تناقض در اینجا چیست؟ باستان‌شناسی کتاب مقدس به کمک ما می‌آید و می‌گوید که «چشم‌های سوزنی» در اورشلیم دروازه‌های خاصی بودند که اصلاً قفل نبودند یا دیرتر از دیگران قفل شدند. می دانید که شهرهای باستانی با دیوارهایی احاطه شده بودند، یعنی. "شهر" در لغت به معنای "منطقه محصور" است. هرچه ضخامت دیوارها بیشتر باشد، بهتر، بالاتر، بهتر و چندین دروازه وجود دارد. دروازه های ورودی و ورودی. دروازه هایی برای خروج و خروج. دروازه‌هایی برای تخلیه فاضلاب، دروازه‌های جداگانه برای بیرون آوردن اجساد، دروازه‌های جداگانه برای پادشاه، i.e. 5،6،7 دروازه وجود دارد. هر شهر به این شکل ساخته شده است. دروازه سرخ، دروازه اصلی، دروازه بربرها - درست مثل آن مسکو. همانطور که دانشمندان، باستان شناسان کتاب مقدس به ما می گویند، اینجا دروازه خاصی در اورشلیم بود که به شکل چشم سوزنی بود، یعنی. گلابی شکل، انتهای تیز به سمت پایین. دروازه ها در شب بسته بودند، یعنی. مثلاً مردی عصر برای پیاده‌روی یا در مزرعه یا رودخانه برای استراحت رفت یا به بیرون از شهر رفت. و همانجا کنار رودخانه خوابش برد. در عصر دروازه ها بسته است. شهرها همه در شب قفل هستند. مردم می آیند - اما دروازه ها بسته است. برای چنین عیاشی، شهرنشینان سرگردان دروازه ای به شکل چشم سوزنی وجود داشت. با اندازه تنگ - برای چگالی متوسط شخص جایی که انسان می توانست با کمی تلاش بخزد و خود را در داخل شهر بیابد. یک نگهبان هم آنجا بود، او به همه اجازه ورود نمی داد، فقط مردم شهر. شتر هم نتوانست از این دروازه عبور کند. اما اینها در حال حاضر مقادیر قابل مقایسه هستند. این یک سوزن نیست، بلکه سوراخی در دیوار است. یا می گویند او می توانست از برخی از این دروازه ها عبور کند، اما فقط پس از تخلیه بار. آن ها وقتی همه کیسه ها، صندوق عقب، همه چیز از او برداشته می شود. و با درد به آنجا رفت و پهلوهایش را جدا کرد. این قبلاً معنای دیگری دارد. این بدان معنی است که یک فرد ثروتمند اگر تمام چمدان خود را تخلیه کند، می تواند با وزنی باورنکردنی به ملکوت بهشت ​​بخزد. در واقع، او از هر چیزی که در اختیار داشت، چشم پوشی معنوی، درونی و در حال مرگ خواهد کرد. به دیگری وصیت می شود که به نحوی آن را مدیریت کند و برای مدیریت به دیگری واگذار می شود. و خود برهنه بود، مانند ایوب که او نیز ثروتمند بود. گفت: برهنه از شکم مادرم بیرون آمدم، برهنه از دنیا خواهم رفت. خدا داد، خدا گرفت.» برای اینکه آدمی مثل ایوب باشد. ما چندین معنی را دریافت می کنیم. اولی اگر بحث سوزن و شتر باشد هرگز نمی گذری. اما ما می دانیم که ثروتمندان نجات می یابند. با معیارهای زمان خود، الکساندر نوسکی ثروتمند بود، اما در بهشت ​​بود. با معیارهای زمان خود، فئودور اوشاکوف که اخیراً جشن گرفته شده بود، ثروتمند بود. او می توانست از حقوق بازنشستگی خود برای بهره مندی از صد دهقان استفاده کند بدون اینکه هزینه خاصی احساس کند. مردم بد زندگی می کردند، اما او به عنوان کسی که مدت ها و صادقانه به میهن خود خدمت کرده بود، پول مناسبی داشت. او مردی ثروتمند بود. همین افراد ثروتمند زیاد بودند، همانطور که ما الان از کلمات بیگانه استفاده می کنیم، حامیان و نیکوکاران، نیکوکاران، اهداکنندگان، بسیاری از بازرگانان. و ما نمی توانیم بگوییم، احتمالا - نمی توانیم، هرکسی که ثروتمند است، بدون استثنا، به دلیل ثروت خود، از ورود به بهشت ​​منع شده است. نه، این بدان معناست که ما باید به دنبال پاسخ های دیگری باشیم. اینها پاسخ های ارائه شده است، انتخاب کنید - یا به بهشت ​​صعود خواهید کرد، اما فقط برهنه باشید، یعنی. همه چیز را از خود بردارید، همه چیز را رها کنید یا چیز دیگری. در واقع این مسیر بسیار تنگ است. این نمونه ای از سخنان عیسی مسیح است که مردم از طریق دروازه های تنگ و مسیری باریک به ملکوت بهشت ​​می آیند. به طور کلی، افراد کمی هستند که این راه را پیدا کنند و آن را دنبال کنند. امیدوارم شما را گیج نکرده باشم به نظر من ثروتمند هم مثل فقیر نجات پیدا می کند. به عنوان مثال، یک ثروتمند سخاوتمند سریعتر از یک فقیر حریص و حسود نجات می یابد. فقیر به دلیل عصبانیت، حسادت، ناراحتی های نابخشوده و غیره مانند ثروتمندان می میرند. بنابراین، وجدان ما در این مورد به ما می گوید. من فکر می کنم که واقعاً تعبیری وجود دارد که در آن می توانیم «گوش سوزنی» را دروازه های مشروط در اورشلیم بدانیم. به هر حال، مجتمع زنان ما در اورشلیم وجود دارد. آنها چشم های واقعی یک سوزن را نشان می دهند، دروازه ها چنین هستند. یک شتر نمی تواند از آنجا عبور کند، فقط یک مرد می تواند از آنجا عبور کند. اما، با این وجود، این نوعی سوراخ در دیوار است که از طریق آن می توانید وارد شهر شوید. و منظور این است که نجات ثروتمندان دشوار است، بسیار دشوار است. این معنای اصلی این قطعه از خداوند عیسی مسیح، سخنان اوست، زیرا انسان به همه چیز وابسته می شود و نمی تواند از آن دور شود. سپس او را خفه می کند، عذابش می دهد و به آن وابسته می شود و او را به ته می کشاند، مانند سنگی که به پایش بسته است. مثل این.

سوال چهارم آخر یحیی تعمید دهنده شراب ننوشید یا نوشیدنی قوی ننوشید، یعنی. نوشیدنی های قوی، گوشت نمی خورد. چگونه می توانیم توضیح دهیم که عیسی مسیح شراب می نوشید و گوشت می خورد، اما او ناصری بود؟ سعی می کنم به این سوال پاسخ دهم و از سوال بعدی شروع کنم. ناصریه نوعی نذر کلیسای عهد عتیق بود، یعنی. شریعت یهود که توسط خدا وضع شده و برخی آن را پیشرو رهبانیت می نامند. اما شباهت چندانی با رهبانیت ندارد، زیرا ناصری ها می توانستند ازدواج کنند. و در رهبانیت ما مهمترین چیز عفت است. به علاوه ناصری ها می توانستند دارایی داشته باشند و از آن استفاده کنند. و رهبانیت ما مفروض غیر طمع است، یعنی. من چیزی ندارم و با همسرم زندگی نمی کنم، فقط به خدا دعا می کنم. آن ناصری های باستانی متعهد به انجام همه این کارها نبودند. آنها فقط باید به اجساد مرده دست نزنند، موها را کوتاه نکنند و چیزی از انگور نخورند. نه تنها شراب، بلکه کشمش و انگور تازه و همچنین نوشیدنی های قوی ننوشید. اینها اموال نذری بود که اکنون، نمی دانم، به سختی در هیچ جا، از جمله در میان یهودیان، برآورده می شود. یحیی باپتیست ناصری نبود. او شراب و نوشیدنی قوی ننوشید و طبق مشیت خدا در شکم مادرش از روح القدس پر شد. همانطور که فرشته بزرگ به مادرش الیزابت گفت: "این بزرگ خواهد بود و او را نبی اعلی خوانده خواهد شد." مسیح در انجیل متی در پایان فصل دوم، ناصری نامیده می شود: «پس از آمدن، در شهری به نام ناصره ساکن شد تا آنچه از زبان انبیا گفته شده است، برآورده شود که او را ناصری می نامند. ” در اینجا همسانی، شباهت لفظی وجود دارد. مسیح ناصری نبود به این معنا که نمی توانست انگور بخورد - انگور خورد، شراب ننوشید - شراب نوشید، در شام آخر نوشید و مراسم عشای ربانی را برای ما برقرار کرد. مسیح احتمالاً موهای خود را کوتاه یا تراشیده یا به نوعی موهای خود را کوتاه کرده است، زیرا ... رشد بیش از حد مو نداشت. او مرتب و ساده بود. او نه کچل بود و نه پشمالو. او هنجاری، کلاسیک بود. خوب بود بدون عیب. نه لاغر، نه چاق، نه پیر، نه جوان، نه ترسو، نه مغرور. طاس تراشیده نشده و با موهای تا زانو رشد نکرده است. او همه جا زیبا بود. او ناصری نبود به این معنا که ناصریت در متون باستانی یهودی در عهد عتیق توصیف شده است. او به شهری به نام ناصره نقل مکان کرد و در اینجا این ناصره به عنوان یک شهر و ناصریه به عنوان یک نذر از نظر صدا مطابقت دارند. آنچه آشکارا فرض می شود - شاید زبان شناسان کلیسا مرا روشن یا تصحیح کنند - نذیر و نصرت. نذیر ناصری است، ناصره کسی است که در ناصره زندگی می کند. اینها کلمات مشابهی هستند که برای مترجم یونانی، لاتین یا روسی می توانند تا حد ابهام منطبق باشند. ببینید در انجیل ترجمه 100% با کیفیت بالا وجود ندارد. چرا ما ترجمه های زیادی داریم - نه تنها ترجمه های فیلارت دروزدوف، انجمن کتاب مقدس یا کتاب مقدس الیزابتی، سیریل - متدیوس، اوستروگ. ترجمه های فعلی توسط کاسیان بزوبرازوف، برخی دیگر از انجمن های کتاب مقدس. زیرا هر ترجمه سعی در روشن ساختن ظرایف و تعمیق معانی دارد. به نظر من در اینجا توازی لفظی وجود دارد که در گوش به عنوان یک و یکسان خوانده می شود. در واقع، این فقط کسی است که در ناصره زندگی می کند - این یک چیز است، اما کسی که نذر ناصری را گرفته است - این چیز دیگری است. اما هر دو را می توان در یک کلمه در زبان ما نامید. می دانید که همنام ها مانند داس و قیطان هستند. دختر قیطانش را باز کرد. مرد رفت تا علف ها را با داس کند. یک بافته در آنجا و یک قیطان در اینجا وجود دارد، اما بافته های کاملاً متفاوت. اینجا ناصری و اینجا ناصری مفاهیم متفاوتی هستند. او ناصری است زیرا در ناصره زندگی می کند. و ناصری است، زیرا برحسب نذرش انگور نمی خورد و موی خود را کوتاه نمی کند. امیدوارم به کمک و تایید سخنانم یا روشن شدن آنها توسط متخصصان زبان عبری و دقیقاً متن کتاب مقدس. زیرا انجیل متی به زبان عبری نوشته شده است.

بنابراین - گل های مصنوعی، حیوانات مرده، چشم های سوزنی و ناصری ها. در اینجا چهار سؤال مطرح شده است. متشکرم. به طور کلی، در واقع جالب است، و من علاقه مند هستم. من امیدوارم - و شنوندگان علاقه مند هستند، i.e. چیزی برای فکر کردن، چیزی برای گوش دادن، چیزی برای حدس زدن وجود دارد.

تماس تلفنی: - برکت، پدر آندری! رومن، از آلمان. اغلب در برنامه های خود شعر ژوزف برادسکی را نقل می کنید. لطفاً به من بگویید تأثیر شعر در زندگی شما چقدر است؟ آیا با تأثیر ادبیات معنوی قابل مقایسه است و آیا شعر مورد علاقه او را دارید؟ متشکرم.

O. Andrey Tkachev: - باشد که خداوند شما و همه ارتدوکس ها را با شما برکت دهد.

چقدر روی من تاثیر می گذارد؟ - تأثیر جدی دارد. من حتی سال‌ها آن را نمی‌خوانم، زیرا وقتی شروع به خواندن و بازخوانی آن می‌کنم، درگیر می‌شوم و بعد هیچ چیز دیگری نمی‌خوانم. به درد من می خورد. اما در ابتدا، البته، یک اثر الکتریکی روی من ایجاد کرد، انگار که به من شوک الکتریکی می داد. من واقعاً او را در کهکشان کسانی می دانم که زبان ادبی روسی را آنطور که هست شکل دادند. اکنون این یک زبان عالی، قدرتمند و غنی است. این زبان پوشکین، ماندلشتام، مایاکوفسکی است، به اندازه کافی عجیب، زیرا او همچنین یک اصلاحگر بزرگ زبان و شاعری درخشان است. اینکه او را به انقلاب آوردند یک بحث اخلاقی جداگانه است. و به طور کلی، مایاکوفسکی شاعر درخشانی است و البته برادسکی و بسیاری دیگر. او تنها نبود، در خلاء زندگی نمی کرد. او ارتباط برقرار کرد، خواند، تقلید کرد، بحث کرد، به کسی حسادت کرد. بنابراین تأثیر آن بر من بسیار جدی است. عمر خیام در جوانی، با وجود اینکه از اعتقادات ما نبود، بسیار بر من تأثیر گذاشت. مردم عموماً در فاصله قرن ها بر یکدیگر تأثیر می گذارند، به ویژه از طریق کتاب. البته این قابل قیاس با این نیست که مثلاً می خواهی از خدا طلب رحمت کنی یا چیزی بخواهی یا کلاً با خدا ارتباط برقرار کنی، البته اینجا برادسکی گوشه ای ایستاده و مایاکوفسکی و ماندلشتام. در کنار او ایستاده اند، یوتوشنکو که اکنون زنده است و احمدولینا که اخیراً درگذشته است. همه کنار می ایستند. نه به این دلیل که آنها بد هستند، صرفاً به این دلیل که سطح سؤالات و مشکلات مرتبه‌ای بالاتر رفته است، به جایی که کمکی نمی‌کنند. قطعا شعرهای زیادی هست که دوست دارم. «ولایت کریسمس را جشن می گیرد» را خیلی دوست دارم: «کاخ فرماندار با دارواش در هم تنیده شده است و مشعل ها در ایوان سوسو می زنند. مردمان شاد، بیکار، کثیف و دیوانه پشت قصر ازدحام می کنند. فرماندار مریض است. روی تخت دراز کشیده، با شالی که از آلکازار گرفته شده است، پوشیده شده است.» من شعرهای زیادی را دوست دارم، شاید یکی از آنها که بیشتر از همه دوست دارم «نامه‌هایی به یک دوست رومی» باشد: «بیا، شراب بنوشیم، نان یا آلو بخوریم، خبر را به من بگو. رختخوابت را در باغی زیر آسمان صاف می‌چینم و نام صورت‌های فلکی را به تو می‌گویم.» این یک شعر درخشان است: «در باغ خود نشسته ام، چراغ می سوزد. نه دوست دختر، نه خدمتکار، نه آشنا. به‌جای ضعیف‌ها و قوی‌های این دنیا، فقط زمزمه هماهنگ حشرات وجود دارد.» ولی در کل دوست دارم تو یونیون نوشته جدا جداست. این در واقع اساس نبوغ است. چیزی در خارج از کشور نوشته شده است. این درصدی از درآمدی است که در کشور خود به دست می آورید. قبل از مرگ چیزی نوشته شده است. چرخه های ونیزی، چرخه های باستانی وجود دارد. تمام شعرهای او به من نزدیک است. من عاشق این شاعرم

تماس تلفنی: - سلام! لطفاً به من بگویید، در انجیل لوقا، فصل 13، چه اتفاقی در آنجا افتاد؟ «در این هنگام عده‌ای آمدند و درباره جلیلیانی که پیلاطس خونشان را با قربانی‌هایشان آمیخته بود به او گفتند.»

O. Andrey Tkachev: - متشکرم. واقعیت این است که هر متنی در متن غوطه ور است، یعنی. بدون متن های مجزا هر متنی در زمان ظاهر می شود و به طور نامرئی با مفاهیم متنی مرتبط است. در اینجا داستان انجیل است. وقتی انجیل را مطالعه می کنیم، مجبور می شویم به تاریخ کتاب مقدس و آنچه که برای ما نوشته است علاقه مند شویم. یعنی: هیرودیس کیست؟ هیرودیس کبیر، سپس هیرودیس تترارک دیگر. سپس هیرودیس سوم دیگر. ما باید بفهمیم پیلاطس کیست و در آنجا چه می کند؟ تیبریوس سزار کیست و چرا همه از او می ترسند؟ ما باید دریابیم که فریسیان چه کسانی هستند و چه تفاوتی با صدوقیان دارند. ما باید درک کنیم که چرا یهودیان در میان آنها انقلابیون رادیکال دارند که مرتباً تحت عنوان متعصبان چاقو به دست می گیرند و برای استقلال ملی تلاش می کنند. ما باید زمینه فرآیند رویداد را درک کنیم. صددرصد کیست، صددرصد کیست؟ یک صدساله نزد عیسی آمد و پرسید. این چه نوع صدیقی است؟ ما فعلاً در ارتش صدیبان نداریم. یک فرمانده گروهان، یک فرمانده گروهان و یک فرمانده دسته داریم. صددر کیست؟ ما باید دیناری را بفهمیم، بیوه در کنه انداخت، دینار پرداخت شد. آنها 30 قطعه نقره برای مسیح دادند. سنهدرین کیست، چیست؟ همانطور که متن را مطالعه می کنیم، باید غوطه ور شدن خاصی را در زمینه و گسترش میدان آگاهی انجام دهیم. همین امر در مورد فصل 13، یعنی. چیزی را می گوید که در بین مردم مشهور بود، اما مبشر لازم نمی داند که درباره آن به ما بگوید. زیرا شما هرگز نمی دانید که از آن زمان ها تا امروز چند برج سقوط کرده است، از جمله دو برج دوقلو در نیویورک در یک زمان خاص! برج ها سقوط می کنند، مردم می میرند. قیام های مختلف بسیار بوده است که در آن سربازان سرکوب کننده قیام ها شورشیان را می کشند و خون این شورشیان یا با گل مخلوط می شود یا با آب رودخانه یا با خون قربانیانی که می آورند. این همیشه اتفاق می افتد، درست تا رویداد امروز در ترکیه. تصور کنید که مثلاً انجیل امروز نوشته شده است. انجیل نوشت، عیسی گفت، و مبشر نوشت: آیا می‌دانی چند سرباز در ترکیه در جریان قیام سرکوب شده، در جریان کودتا کشته شدند؟ اتفاقاً نمی گوید چقدر است. همه می گویند: می دانیم، می دانیم، چون شایعاتی هست و همه از چیزی خبر دارند. بله، البته شنیدیم، می گویند: 20 هزار دستگیر شدند. آیا می دانید با فروریختن برج های دوقلو چند نفر جان خود را از دست دادند؟ می گویند: تقریباً می دانیم. تالار شهر نیویورک رسما از یک و نیم هزار کشته گزارش می دهد. آیا می دانید در اثر برخورد کشتی تایتانیک با کوه یخ چند نفر جان خود را از دست دادند؟ تاریخ همچنین می نویسد که چند مسافر وجود داشت، چند نفر نجات یافتند، چند نفر مردند، منهای تفاوت. و چگونه خداوند می تواند به ما بگوید: گوش کنید، آیا فکر می کنید کسانی که در کشتی تایتانیک جان باختند، در برج های دوقلو به پایان رسیدند، یا اکنون در جریان کودتای سرکوب شده دستگیر شده اند، از همه گناهکارترند، یا چه؟ نه، من به شما می گویم، اما اگر توبه نکنید، شما نیز هلاک خواهید شد. و خداوند برای تعلیم خود از زندگی اطراف خود نمونه هایی می گیرد. و ما نیازی نداریم که بدانیم کدام برج در جلیل سقوط کرده است، زیرا یک برج سقوط کرده است و همه انواع برج ها سقوط خواهند کرد. و برخی از آنها ایستاده اند، بگذارید "Ostankinskaya"، "Eiffel" بایستند. بگذار سالم بمانند برخی مانند برج های دوقلو سقوط کردند. برخی کج هستند و مانند پیزا نمی افتند. اینجا او می ایستد و نمی افتد. الان خیلی وقته نمیتونی بری اونجا زیرا هر ساعت مهم نیست، هر لحظه فرو می ریزد، بنابراین گردشگران دیگر نمی توانند به آنجا بروند. اما نیازی نیست که مشخص کنیم این چه نوع برجی است، فقط انجیل با برخی رویدادهای خاص گره خورده است که بر اساس آنها خداوند چیزهای مفهومی خاصی را برای ما به ارمغان می آورد. او در مورد یک مورد خاص صحبت می کند و از آن یک سخن دستور بزرگ برای ما استنباط می کند، یعنی. فرمان فکر نکنید که شما بهتر از کسانی هستید که مرده اند. چندی پیش یک کشتی در ولگا غرق شد، کج شد، آب گرفت و واژگون شد. افراد زیادی غرق شدند. چه فکر می کنی، تو بهترینی، غرق شدند و تو زنده ای؟ آیا فکر می کنید آنها بد هستند و شما خوب هستید؟ نه، من به شما می گویم، اگر توبه نکنید، همه به همین ترتیب هلاک خواهید شد. این قبلاً یک چیز مفهومی است. انسان با توبه از مشکلات نجات می یابد. در تروپاریون ها و کنتاکیه های ما که خطاب به مقدسین مختلف است، قاعدتاً انتهای تروپاریون ها و کنتاکیا کاملاً شبیه است. به عنوان مثال، "برای نجات روح ما دعا کنید." برای روح ما دعا کن کشیش فلان. تو در زندگی این کار و آن را کردی و اکنون در ملکوت خدا هستی. و خط آخر: برای روح ما دعا کنید. و، به عنوان یک قاعده، این یک نوع مکان رایج است. اما برخی از آنها وجود دارد، به عنوان مثال، تروپاریون Blessed Xenia به طرز بسیار جالبی به پایان می رسد. در آنجا نوشته شده است: «او که فقر مسیح را دوست داشت، از غذای جاودانه لذت می برد، جنون جهان را با جنون خیالی آشکار کرده است» و غیره، و در پایان: «خسنیا متبارک، به مسیح خدا دعا کن. "، اما نه "برای اینکه جان ما نجات یابد"، در آنجا نوشته شده است. در آنجا بهتر نوشته شده است: "باید با توبه از شر هر بدی خلاص شویم." این در سرودنویسی کلیسا بسیار ارزشمند است. شما اغلب این را نمی بینید. کسانی که متن می نویسند به آن عادت کرده اند و بیایید روح خود را نجات دهیم. و سپس شخصی از افرادی که تروپاریون، کنتاکیون، دعا، بزرگنمایی را تشکیل دادند، گرفت و نوشت: "به مسیح خدا دعا کنید تا ما را از طریق توبه از مشکلات نجات دهد." زیرا مردم با توبه از مشکلات خلاص می شوند. خدا نمی خواهد از شما توبه کند، توبه کنید و هیچ مشکلی پیش نیاید. این است، فکر نکنید که شما بهتر هستید، اما اگر توبه نکنید، باز هم به همان شکل هلاک خواهید شد. اگر می خواهی نمرد توبه کن. این همان چیزی است که فصل 13 در انجیل لوقا در مورد آن صحبت می کند - در مورد برخی از وقایع تکمیل شده که من و شما نیازی به دانستن آنها نداریم، زیرا ما به اصل فرمان نیاز داریم، و نه موقعیت های خاصی که در جلیل اتفاق افتاده است. امیدوارم همدیگر را درک کنیم.

تماس تلفنی: - عصر بخیر پدر! من یک سوال دارم: کتاب مقدس کتابی بی انتها است، شناخت آن غیرممکن است. در آنجا می توانید یک بخیه بگیرید و آن را بیشتر باز کنید. کتاب های دیگری هم هست و زندگی برای فهمیدن همه اینها کافی نیست. اما من دوست دارم گاهشماری وقایع را از نظر شجره نامه بدانم. چگونه بهتر است این کار را انجام دهم، شاید آن را بنویسم؟ همه جا یک فکر کلی، یک جهت، یک چرخش در زندگی وجود دارد. شاید من باید نوعی نمودار بکشم؟ بنابراین، من عهد عتیق را خواندم، آن را خواندم - سپس شروع به بازگشت می کنم.

O. Andrey Tkachev: - اگر از رایانه استفاده می کنید، از آن استفاده کنید، آنجاست، همه چیز قبلاً قبل از شما انجام شده است، یعنی. نمودار شجره نامه وجود دارد. حتی نقشه ها و نقشه های بصری نیز وجود دارد، مانند نقشه هایی که روی آنها رابطه عیسی مسیح، پسر خدا، پسر داوود، پسر ابرام به شکل درخت ترسیم شده است. همه چیز از قبل وجود دارد، فقط باید به دنبال آن بگردید. خودتان چرخ را دوباره اختراع نکنید، زیرا کارهای زیادی وجود دارد که قبلاً انجام شده است و هدر دادن زمان شرم آور است. فقط باید منابع تفسیری کتاب مقدس را پیدا کرد. لطفا جستجو کنید.

تماس تلفنی: - پدر، سوال دوم. می دانی، من خودم را به فکر فرو بردم، من همیشه با بچه ها کار می کنم، چه با دانش آموزان ابتدایی و دبیرستانی و چه با بچه های مدرسه. بچه ها وقتی دروغ می گفتند سرخ می شدند. و اکنون کودکان سرخ نمی شوند و مردم به طور کلی - نه کودکان و نه بزرگسالان. همه چیز کجا رفت؟

O. Andrey Tkachev: - اولاً، من فکر می کنم که فرآیندهای جهش می توانند در جهان رخ دهند. اما از سوی دیگر، یکی دیگر وجود دارد نکته جالب . هنوز در کودکی ما درختان بیشتر بود، درختان بزرگ بودند. و همه چیز بهتر بود. نان طعم بهتری دارد، آسمان آبی تر، دختران زیباتر. این قانون روانشناختی هر نسلی است. من الان با اطمینان به شما نمی گویم، یعنی. به عنوان مثال، بر اساس قرن، با نام. اما گویا از مامرداشویلی خواندم. این یکی وجود داشت، پادشاهی بهشت، یک فیلسوف گرجی، یک فرد مدرن، اصیل با ذهنی بسیار عمیق و افکار جالب. از خواندن تکه تکه سخنرانی های او لذت بردم. او در یک سخنرانی می نویسد که یکی از قدیمی ترین شواهد مکتوب ادبی در مورد زندگی مصر شکایت خاصی از یک مصری است که همه چیز بد شده است و جوانان به حرف بزرگان خود گوش نمی دهند. که محصول در مزارع کاهش یافته است. که چرخه های آب و هوا تغییر می کند. اینکه زنها به شوهرشان خیانت می کنند، شوهرها به همسرشان خیانت می کنند. اینکه بچه ها شیطون شده اند و غیره. نکته اینجاست که قدیمی ترین متون دنیا می گویند همه چیز از دست رفته است. روزی روزگاری همه چیز خوب بود. پایها طعم بهتری داشتند، برف با شادی بیشتری زیر پا خرد شد و هوا بهتر بود. و حالا همه چیز به هم ریخته است، مردم سرخ نمی شوند و دخترها خجالت نمی کشند، پسرها ورزش نمی کنند. این البته در واقع درست است. و اگر بگوییم همه چیز یک خیال است، رویاپرداز و دروغگو یا کور خواهیم بود. این خیال نیست، این حقیقت است. آنتروپی نه تنها در فیزیک و فیزیک اجساد مرده، بلکه در اخلاق نیز وجود دارد. افراد به تدریج آرام می شوند و تنزل می یابند، اما فرآیندهای زشت مختلفی نیز رخ می دهد. باید به خودتان اطمینان دهید که همه نسل‌های ساکنان زمین که سعی کردند بفهمند چرا مردم زندگی می‌کردند و اجداد ما چگونه زندگی می‌کردند، ما چگونه زندگی می‌کردیم - همه آنها متوجه یک چیز شدند. وقتی خانواده ها شروع به از هم پاشیدن کردند، بچه ها نسبت به بزرگترها مغرور شدند. همانطور که سیپریان کارتاژی تقریباً در قرن های 1-2 نوشت، مردم می گویند: کشت کننده کافی در مزرعه وجود ندارد، سرباز کافی در ارتش وجود ندارد، یک کشتی در دریا در اسکله بدون ملوان وجود دارد. از همه چیز معلوم است که زندگی فقیر شده و عاقبت در راه است. این را یک روزنامه نگار افسرده ننوشته است. این را مرد مقدسی نوشته است که از ورود به خانه افراد مبتلا به طاعون هراسی نداشت و آنها را در آغوش خود به هوای پاک می برد و از صبح تا شام با خدا مناجات می کرد. ما باید درک کنیم که این یک گرایش کلی خاص روانشناسی انسانی ما است. از بچگی همیشه بهتر بود. شاید در دوران کودکی به اندازه امروز شیرینی نخورده باشید، اما دوران کودکی شما منحصر به فرد بوده است. به جای اسکیت های معمولی، یک تکه آهن به چکمه های نمدی خود می بستید، اما هنوز دوران کودکی شما بهتر بود، اما امروز بدتر است. این گرایش عمومی تفکر انسان است. بنابراین زمانی که می خواهید انتقاد کنید خود را مهار کنید. من به شما اطمینان می دهم که مردم سرخ می شوند. پیرها سرخ می شوند، جوان ها سرخ می شوند. مردان و زنان از سرما، گاهی از نوشیدن یا شرم سرخ می شوند. آنها به اعتراف می آیند و خالصانه گریه می کنند. آنها به طرق مختلف اعتراف می کنند. برخی به گناهان وحشتناک اعتراف می کنند. بعضی ها روحشان را بسیار لمس کننده باز می کنند، که ناگهان با باز شدن، بچه گانه و پاکیزه می شود. ما فکر می کنیم جوانان ما گم شده اند. و گاهی نگاه می کنی و فکر می کنی: در قرن بیست و یکم در مگالوپولیس، پسری 20 ساله، مثل آلیوشا کارامازوف، فکر می کنی: از کجا آمده است؟ و آنها وجود دارند و من با تمام مسئولیت به شما می گویم. با این حال، زمانی که به سمت چپ حرکت می کنیم، باید به یاد داشته باشیم که هنوز یک سمت راست وجود دارد. و هنگامی که به سمت راست می چرخد، باید به یاد داشته باشید که یک سمت چپ وجود دارد. وقتی به ما می گویند: همه چیز خوب است، همه چیز خوب است، آرام باشید، همه چیز خوب است. ما پاسخ خواهیم داد: خوب، بله، خوب، صبر کنید - باشه. و ما حقایقی را فهرست می کنیم که به شما می گوید همه چیز مرتب نیست. چیزهای غم انگیز زیادی وجود دارد. بعد وقتی به ما می گویند گوش کن، همه چیز از بین رفته است، پایان ارتباط، همین است. بچه ها سرخ نمی شوند، زنان زایمان نمی کنند، مردان کار نمی کنند - به چنین فردی خواهیم گفت: صبر کنید. اما شما این N.N. - نه، شما نمی دانید، اما من می دانم، این یک مرد مقدس واقعی است. او امروز زندگی می کند، نه دیروز. و افرادی مانند N.N. ما صدها تا ده ها هزار نفر داریم. بنابراین، همه چیز همچنان ادامه دارد. اجازه ندهید ذهنتان یک طرفه باشد. بسیار خطرناک است که ذهن یک طرفه ای داشته باشید که در آن یا «همه چیز خوب است» یا «همه چیز بد است» قرار می گیرید. هر دو درست نیست. هر دو تنها بخشی از حقیقت هستند. و این حقیقت جزئی است، نه کل حقیقت. در کنار همه اینها، خدا نیز هست، اما خدا همه حقیقت را دارد. پس با بچه ها کار کنید و علاوه بر آن گستاخ های کوچک غیر سرخ شده، بتوانید به فرشته های کوچک سرخ شده نیز توجه کنید. و من فکر می کنم که شما آنها را به سرعت دریافت خواهید کرد.

تماس تلفنی: - پدر آندری، عصر بخیر! خواهر کوچکترم سرطان دارد. او در شهر دیگری زندگی می کند. او قبلاً ده سال پیش یک عمل جراحی داشته است. و اکنون بیماری تشدید شده است و نیاز به شیمی درمانی دارد. در تمام این سال‌ها تا جایی که می‌توانستم سعی کردم او را به خدا جذب کنم، اما نمی‌توانی مجبورش کنی، خوب می‌دانی. حالا می گوید: نماز صبح و عصر را روی لوح خواندم. تبلت شامل همه اینها است، من نمی دانم خواندن در تبلت چگونه است. نمی دانم، می گویم، اما دل کجا، روح کجا؟

O. Andrey Tkachev: - آیا فکر می کنید که خواندن کتاب اساساً با خواندن روی تبلت تفاوت دارد؟ نه فرقی نمیکنه به عنوان مثال، ما دستورات نوشته شده بر روی کاغذ را می خوانیم. من یهوه خدای شما هستم، باشد که خدایان دیگری جز من نباشد. نام خدای خود را بیهوده نبرید. خودت را بت نکن. به پدر و مادرت احترام بگذار، قتل مکن، زنا مکن. ما همه را خواندیم، روی کاغذ نوشته شده است. اما ببخشید، در ابتدا همه اینها روی لوح ها نوشته شده بود - یعنی. روی سنگ، تخته های سنگی بود. همه روی سنگ ها حک شده است. و ما، مردم مدرن، این را نه از سنگ، بلکه از کاغذ می خوانیم. انسان باستانی به همین خوبی می توانستم بگویم: از روی کاغذ چه می خوانی؟ تو هیچی نمی فهمی، چطور می توانی از روی کاغذ بخوانی، باید از روی سنگ بخوانی! از روی سنگ مشخص خواهد شد. وقتی مردم با تبلت به اعتراف می‌آمدند و به جای یادداشت، فهرست گناهان را روی تلفن یا آی‌پاد می‌خواندند، من را برگرداندند. من هنوز آن را دوست ندارم، من اصلاً از یادداشت ها خوشم نمی آید. اما، با این وجود، من می بینم که هیچ تفاوتی وجود ندارد. یک رسانه هست، یک متن هست، همین. اما روی دیوار با رنگ، روی کاغذ با جوهر یا حک شده روی سنگ با اسکنه نوشته شده است - این کاملا غیر اصولی است. می توانید متون مذهبی را بخوانید. مردم کل کتاب مقدس را در این ابزارها دانلود می کنند. بعد هدفون می گذارند توی گوششان و می روند مترو. شما فکر می کنید که او به موسیقی گوش می دهد، اما او پولس رسول را روشن کرد. آیا مهم است که آن را از کجا می خوانید یا از ضبط صوت، دیسک، فلش درایو می گیرید؟ لطفا به این موضوع توجه نکنید ببینید جهان چگونه در حال تغییر است. مهم این نیست که از گوشی خود چه می خوانید، بلکه مهم این است که پوکمون بگیرید یا انجیل بخوانید یا نماز صبح و عصر. واقعاً مهم است که چه می خوانید، اما از چه رسانه ای، از یک کتاب کاغذی یا یک کتاب الکترونیکی، به نظر من این چیزها دیگر مهم نیستند. بنابراین، شما نباید به این موضوع توجه کنید. این فقط یک درگیری نسلی است. تو به این روش عادت کرده ای، او به این روش عادت کرده است. شما به زرد بودن شمع ها عادت کرده اید. آنها رسیدند و شمع های قرمز وجود داشت. شما می گویید اینها شمع های قرمز هستند، آنها چیست؟ و ما در تمام زندگی شمع های قرمز داشته ایم. او می گوید بله، اما این اولین بار است که آن را می بینم. بنابراین، برای اولین بار نگاه کنید و ببینید. همه شمع‌های ما را در سوکت‌های شمعدان فرو می‌کنند و بعد زن‌های بیچاره همه سینره‌ها را برمی‌دارند، روغن می‌مالند و این هیاهو را انجام می‌دهند. و در مشرق همه جا آنها را در ماسه می گذارند و در جعبه هایی با ماسه می گذارند و سپس شمع ها را در این جعبه ها فرو می کنند. زائران ما، زمانی که برای اولین بار به سمت شرق به یونان و اسرائیل سفر کردند. به نظر شما مثل شمعی در شن است؟ چیست، چه فرقی می کند که آن را در شن بگذاریم یا به دیوار بچسبانیم یا در لانه بچسبانیم؟ اصل این است که چه اشکالی دارد؟ اینجا هم همینطوره قبلاً فقط شمع در نماد بود، اما امروزه لامپ وجود دارد. من نشنیدم کسی عصبانی باشد. مثلاً من دوست دارم همه نمادها شمع داشته باشند نه لامپ. در نماز نیازی به چراغ برق نیست. شاید متعصبانی مثل آنها دعایی را از آی پاد بخوانند. و سپس پرسیدند: چگونه می خواهید برق معبد را بردارید و آن را فقط با شمع روشن کنید؟ ما به این عادت نداریم، چنین چیزی نداشتیم. این نه در زمان ابی قدیمی ما اتفاق افتاد و نه در زمان رهبر فعلی ما. پس معلوم می شود: شما که هستید، مبارزان حقیقت یا فقط برای چیزی که به آن عادت کرده اید مبارز هستید؟ هر آدمی به چیزی عادت می کند. اما این بدان معنا نیست که کل جهان باید آنطور که ما عادت کرده ایم زندگی کند. چیزهایی هست که کاملاً فرعی هستند. آنچه شما گفتید یکی از آنهاست.

تماس تلفنی: - عصر بخیر! آرامش به خانه شما صحبت از نوشیدن شراب، لوقا فصل 22، آیه 17 به بعد. می گوید که خداوند عیسی مسیح جام خود را برکت داد و آن را به شاگردان خود داد. در مورد نانی که او نیز برکت داد و به مرید داد و گفت به یاد من آن را برای خود بشکنند همین را می گویند. اما در این جا در انجیل گفته نشده است، من به خاطر ندارم که در جاهای دیگر گفته شده باشد که خداوند عیسی مسیح خود شرابی نوشیده است که به تمام جهان به عنوان خون خود اعلام کرده است. گفته نشده است که نانی را خورد که اعلام کرد بدن اوست. غذای فکر. متشکرم.

O. Andrey Tkachev: - متشکرم، اظهار نظر اصلی و بسیار دقیق است. آیا مسیح باید از بدن خود شریک شود؟ نه، البته، او آنچه را که به ما می دهد در درون خود حمل می کند. او نیازی ندارد که خودش را از خودش بگیرد. البته، آیا او نیاز به نوشیدن خون خود دارد که شراب عهد جدید به آن تبدیل شده است؟ البته که نه. متشکرم، این نکته بسیار جالبی است که خود مسیح شریک می‌شود، اما انس نمی‌گیرد. بر روی تمام نقاشی های دیواری و نمادها، به طور کلاسیک مراسم عشای ربانی را در روح بیزانس به تصویر می کشد، جایی که مسیح نان مقدس را جداگانه به حواریون می دهد. او به طور جداگانه، هیلیتکت را می دهد، جایی که پیتر، پولس، اندرو، جان از طرف های مختلف برای هدایای عشای ربانی آن نزدیک می شوند. در هیچ کجا خود مسیح را سوار و مشروب نمی بینیم. ما او را در حال برکت، شکست و بخشش می بینیم. بله، متشکرم، به نظر می رسد این یک اظهارنظر غیر الزام آور است، در واقع، یک اظهارنظر بسیار ظریف در مورد یک رویداد از تاریخ کلیسای مقدس مسیح است.

تماس تلفنی: - سلام، پدر آندری! من یک سوال دارم. یک نفر گفت: مسیحیان ارتدوکس شما همیشه شراب می نوشند. و به نظر می رسید که مسیح هرگز شراب نمی نوشد. من پاسخ دادم که خود مسیح در مورد یحیی تعمید دهنده می گوید: در مورد او می گویند که شراب نخورده و دیو داشته است. و با خود گفت: درباره من خواهند گفت که با باجگیران و گناهکاران شراب خوردم. این درست است یا نادرست؟

O. آندری تکاچف: - بله، شما کاملاً درست می گویید که عیسی مسیح به خاطر زهر خوار بودن و شراب خوار بودن مورد سرزنش قرار گرفت، او با باجگیران و گناهکاران می خورد و می نوشد. او گفت هرگز نمی توانی مردم را راضی کنی. اگر می خواستی زاهد شوی، به تو می گویم که یحیی تعمید دهنده نه می خورد و نه می نوشد، بلکه می گویند: او دیو دارد. برای همین نه می خورد و نه می نوشد. می گوید: باشه پس بخور و بیاشام، مثل من رفتار کن. همانطور که خداوند می فرماید: می خورم و می نوشم. و گويند او دوست باجگيران و گنهكاران است، يعنى. چگونه مردم را راضی می کنید؟ اگر سخت روزه بگیری می گویند: فریسی، قدیس، متعصب. اگر اصلا روزه نگیری می گویند: پرخور، تنبل، بی خدا. اگر وسط راه بروی می گویند: نوعی نیم سنجی، نه ماهی و نه مرغی، نه لرزان و نه لرزان. به همین دلیل است که نمی توانید مردم را راضی کنید. آنها نیازی به راضی کردن ندارند. با این حال، باید به خاطر داشته باشید که باید از طریق مردم خدا را خشنود کنید. و مردم بی ثبات هستند، بنابراین شما درست پاسخ دادید. علاوه بر این، مسیح اولین معجزه را در یک ازدواج در قنای جلیل انجام داد. اگر با شراب خواری مخالف بود، آیا در جشن عروسی به خادمان می‌گفت: آن را بگیرید، بشکنید، بیاورید. آیا او در عروسی در قنای جلیل آب را به شراب تبدیل می کرد؟ البته نه، می‌گفت: نمی‌توانی آب بنوشی. اما او این را نگفت. مردم شراب کافی نداشتند و عروسی بود، بدون شراب چه عروسی می شد؟ بدون نوازنده، بدون شراب، بدون عروس، بدون داماد، بدون غذا، بدون پدر و مادر، بدون هدیه. این چه عروسی است؟ این نوعی میان وعده در مک دونالد است. اگر مخالف شراب بود، مادرش به او می گفت: شراب ندارند. گفت: ای زن، وقت من و تو نرسیده است. اصولاً می‌گفت: گوش کن، نمی‌توانی بنوشی، نمی‌دانستند یا چیزی، بگذار آب یا کمپوت بخورند. اما او این را نگفت. فرمود: آن را بردار و نزد بزرگ ضیافت بیاور. آوردند، همه چیز را نوشیدند و شادی کردند. داماد همچنین سیلی به گردنش خورد که ظاهراً بهترین شراب را ذخیره کرده است، اما ابتدا بدترین شراب را گذاشته است. نه، البته نه، اما خداوند انگور را آفرید. خداوند پدر تاکستان است. چهار چیز مبارک و مقدس وجود دارد که بدون آنها کلیسا نمی تواند زندگی کند. اینها عبارتند از گندم، آب، شراب، روغن، یعنی روغن مسح، روغن نارگیل، گندم - نان عشای ربانی، شراب برای عشای ربانی، آب برای تعمید. کلیسا می تواند بدون شکلات زندگی کند، اگر شکلات نباشد، کلیسا آن را احساس نخواهد کرد. کلیسا می تواند بدون cervelat زندگی کند. او می تواند بدون بادام زمینی زندگی کند، اما ببخشید، بدون زیتون یا بدون غلات حاوی روغن، بدون آفتابگردان (جایگزینی برای زیتون در عرض های جغرافیایی ما). بدون انگور، بدون گندم، بدون آب، کلیسا نمی تواند زندگی کند. پس چه اختراع می کنند که او مخالف شراب بود. نه، حکمت خدا همیشه می گوید که نمی توانی از آن سوء استفاده کنی. خدا نه مخالف پول است و نه با ازدواج، نه با تفریح ​​و نه با غذا و نه با چاقو. تا زمانی که آنها با چاقو نکشتند، سرگرمی به جنون تبدیل نشد، ازدواج خراب نشد، نوشیدن شراب مستی نبود، آنها پول را بیشتر از خودش دوست نداشتند. کاملا درست جواب دادی، خداروشکر که تو رو به جواب درست روشن کرد. اجازه دهید یک بار دیگر درک کنیم: کلیسا حقیقت را دارد، هیچ حقیقتی خارج از مرزهای آن وجود ندارد. ممکن است وجود داشته باشد مردم خوب، اما هیچ حقیقتی در آنجا وجود ندارد. بلکه بودن مردم خوبخارج از کلیسا به همان اندازه خطرناک است که به نوح که کشتی را می سازد، کارش را تأیید می کند، اما وارد کشتی نمی شود. عده ای به نوح می خندیدند که چرا او اینقدر هالک ناجور درست می کند، جایی در کوهستانی بدون آب و دریاچه و دریا. و برخی نمی خندیدند: نه، او احتمالاً کار خوبی انجام می دهد که خدا به او وحی کرد. اما این مردم خوب بیرون از آستانه کشتی ماندند و آب آنها را شست. بنابراین، خوب بودن بدون کلیسا خطرناک است. بد بودن در کلیسا نیز خطرناک است. اما خوب بودن در خارج از کلیسا نیز خطرناک است. کلیسای خدا حقیقت را دارد. مهم نیست که چقدر نالایق باشیم، کلیسا حقیقت را دارد.

تماس تلفنی: - سلام پدر! سلامتی برای شما من این ایده را داشتم. در حال حاضر چندین بار عهد عتیق و جدید را می خوانم. خوب، یک روز شنیدم که معلوم شد زمان جهانی بسیار کندتر از زمین حرکت می کند. همانطور که دانشمندان گفتند، دقیقه ما در آنجا 35 سال است. و مقایسه کردم که من فقط دو دقیقه روی زمین زندگی می کنم. و در اینجا خداوند در انجیل متی، باب 24، آیه 34 می‌فرماید: «به راستی به شما می‌گویم، این نسل نخواهد گذشت تا این همه اتفاق بیفتد.» به نظر من این همان تیره ای نیست که در کنار او بوده است، بلکه مقصود زمان عالم است.

O. Andrey Tkachev: - شاید عزیز، شما کاملاً درست متوجه شده اید. در واقع، هیچکس تعریفی از زمان به ما نمی دهد. زمان نوعی رمز و راز است، طول زمان. مردم می پرسند آیا زمان می تواند به عقب برگردد، چیزی که قبلا هرگز نپرسیده بودند، فکر می کردند نمی تواند. درست است که همگن است. یا شاید به نوعی سرعتش بالا می رود یا کند می شود، چه کسی می داند؟ در واقع زمان یک راز است. چنین ساده ترین چیزمثل زمان یک راز مطلق است. بنابراین شما درست می گویید که ابعاد زمان متفاوت است. منظور این نسل در اینجا چیست؟ شاید در واقع نقاط مرجع متفاوتی برای زمان وجود داشته باشد. حداقل خدا خارج از زمان زندگی می کند. برای او هزار سال مانند یک روز است و یک روز مانند هزار سال. در یک داستان در مورد مردی که با روح خود به جهنم رفت. او سخت رنج کشید و به خدا گفت: پروردگارا، من ترجیح می دهم در جهنم رنج بکشم. فرشته به او می گوید: گوش کن، آیا می توانی در ازای سلامتی کامل روی زمین، یک دقیقه عذاب جهنمی را تحمل کنی؟ او: بله، البته می توانم، چون به طرز غیر قابل تحملی عذاب می کشم. و به فرمان خداوند، فرشته ای روح او را در آتش جهنم فرو برد. او آنجا می نشیند و به نظرش می رسد که او را در اتاق بخار بسته اند و او را رها کرده اند. آنجا دیوانه می شود، به نظرش می رسد که یک ساعت است آنجا نشسته است. و او فریاد می زند: من مدت زیادی است که اینجا نشسته ام - صبر کن، صبر کن، آنها تو را ناامید کردند. به نظر او یک ماه است که آنجا نشسته است. فرشته می گوید: فقط نیم ثانیه گذشته، باید یک ساعت آنجا بنشینی. به نظر او یک سال است که آنجا نشسته است. او می گوید، صبر کنید، فقط سه ثانیه گذشته است - نه، نه، بهتر است به زمین برگردید. همه چیز زمینی در مقایسه با آنچه بعداً اتفاق خواهد افتاد، عموماً مزخرف است. بیا برگردم، روی زمین تحمل می کنم.

بله، در واقع، اندازه گیری زمان در آنجا و اینجا کاملاً متفاوت است. در این مورد کاملاً حق با شماست. و جزئیات هنوز به طور کامل برای ما شناخته نشده است. با تشکر از توجه شما.

1. گیاهان مصنوعی بی روح هستند. ساختگی گل در آپارتمان - موضوع ترجیح شخصیاما چقدر طبیعی، اصیل و اصیل شما را در زندگی مدرن احاطه کرده است؟ پس از همه، منظره روی دیوار طبیعت واقعی نیست. اما این مانع نمی شود که عکسی را به دیوار آویزان کنیم و آن را دکوراسیون داخلی بدانیم. البته فقط گل های تازه برای خرما مناسب هستند اما در بقیه موارد به نظر ما گزینه هایی امکان پذیر است.

2. گل های مصنوعی - برای گورستان. بسیاری از مردم نمی دانند آیا می توان گل مصنوعی را در خانه نگهداری کرد؟به نشانه های مختلفی اعتقاد دارند. همه Dنکته این است که برای ما گل های تازه هنوز یک تجمل هستند. به همین دلیل است که ما گل های رز واقعی را به عروسی دوستان خود می آوریم. و ما با نساجی - روشن و مقرون به صرفه - به اقوام متوفی خود می رویم که به راحتی تا دیدار بعدی ما ادامه خواهد داشت. از این رو ارتباط قوی با گل های مصنوعی، "برای زندگی ایجاد نشده است."

3. گل های مصنوعی کیفیت پایینی دارند. نه همیشه. گیاهان هم برای خرده فروشی و هم برای نیازهای دکوراتورهای حرفه ای ساخته می شوند. قیمت آنها تقریباً یکسان است، اما کیفیت آنها به طور غیرقابل مقایسه متفاوت است. مشکل اینجاست که شمشادهای طراحی شده یا اسطوخودوس را فقط در نمایشگاه ها یا نمایشگاه ها می توان دید. و بوته های سیکلامن با کیفیت پایین هم در فروشگاه های زنجیره ای کالاهای خانگی و هم در سالن های گل فروشی موجود است. آنها تصور نادرستی در مورد کیفیت گل های مصنوعی ایجاد می کنند.

سعی کنید تفاوت را بگویید
باور کردنش سخت است، اما گیاهان مصنوعی با کیفیت خوب حتی با لمس کردن نیز به سختی قابل شناسایی هستند، آنها بسیار شبیه به گیاهان واقعی هستند!

فن آوری های مدرن، مواد با کیفیت بالا، استفاده از قطعات طبیعی حفظ شده و همچنین هویت کامل با "نمونه اولیه گیاه شناسی" به شما امکان می دهد گل های مصنوعی به طرز شگفت انگیزی شبیه به زندگی ایجاد کنید.

گیاهان مصنوعی از چه چیزی ساخته می شوند؟
تجهیزات مدرن به شما امکان می دهد غیرممکن را ایجاد کنید - این عصر چاپگرهای سه بعدی دیجیتال است. علاوه بر این، دوام گیاهان مصنوعی نشان دهنده تمایل مشتری برای پرداخت بیشتر است، به این معنی که سازنده می تواند از مواد اولیه بهتر استفاده کند.

گل‌های مصنوعی برای گل‌فروشی اغلب با دست ساخته می‌شوند، که به شدت بر نتیجه تأثیر می‌گذارد - صرف نظر از اینکه آنها در یک کارخانه چینی یا در کارخانه‌های خصوصی کوچک مانند این تولید می‌شوند.

مصنوعی = پلاستیک؟
خیر، گل مصنوعی از آن ساخته می شود مواد مختلف. لازم نیست پلاستیکی باشد. علاوه بر این، اینها حتی همیشه "گل" نیستند. هر نوع ماده دارای نقاط قوت و در نتیجه دامنه کاربرد خاص خود است.

1. پلاستیک - برای باغ ها و خیابان ها (بوته ها، درختان)
تشخیص "شمشادهای" پلاستیکی مصنوعی از طبیعی دشوار است، به خصوص اگر در مکانی غیر معمول قرار گیرند (باغ ها و چمن ها به شدت با کاشت های زنده مرتبط هستند). از این بهره ببرید!

پلاستیک برای شکل دادن مطمئن تاج درختان (مرکبات، توجا، فیکوس)، بوته ها (لورل، شمشاد)، و گاهی اوقات برای ساقه گیاهان گلدانی مانند سیکلامن یا گل رز بوته ای استفاده می شود. این مدل های پلاستیکی هستند که می توانند در خیابان بایستند در تمام طول سالمقاوم در برابر اشعه ماوراء بنفش، یخبندان و تغییرات دما. مراقبت از پلاستیک ساده ترین است: توپ شمشاد را می توان به راحتی با جریانی از شلنگ شسته و در یک سطل یا لگن آب فرو برد. دما می تواند از سرد تا کاملاً گرم - 60 تا 70 درجه سانتیگراد باشد. برای آلودگی شدید، می توانید کمی مایع اضافه کنید مواد شوینده.

راستی:درختان مصنوعی، شمشادهای استاندارد یا گل رز اغلب حاوی عناصر طبیعی هستند - یک تنه یا شاخه های ساخته شده از چوب. آنها به طور ویژه تهیه و پردازش می شوند، بنابراین نیازی به مراقبت اضافی ندارند.

حقیقت:هر مدل یک کپی دقیق از یک گیاه زنده در مراحل مختلف رشد است. درخت تزئینیمانند نمونه اولیه زنده خود، دارای همان ارتفاع، شکوه تاج، اندازه و رنگ برگها است. حتی مرحله رشد درخت تا حد امکان باورپذیر منتقل می شود: برگ های جوان نه تنها از نظر اندازه و شکل، بلکه در شدت رنگدانه نیز با برگ های قدیمی متفاوت هستند. شما می توانید آن را برای مدت طولانی در اینجا توصیف کنید، اما در واقعیت هنوز وقتی برای اولین بار یک آنالوگ را می بینید، شوکه می شوید. کیفیت بالا.

2. نساجی - برای داخلی (گل، دسته گل)
گل های گلدانی، آویزان، "بریده" معمولاً از منسوجات ساخته می شوند. به عنوان یک قاعده، از مواد مصنوعی بادوام با رنگ آمیزی بادوام استفاده می شود. پارچه ظاهری طبیعی ظریف به گل ها می دهد، اما به معنای استفاده در فضای داخلی است. اولاً، در زیر نور خورشید، اگر سازنده پایداری اشعه ماوراء بنفش را اعلام نکند، منسوجات به احتمال زیاد رنگدانه خود را از دست خواهند داد.

در مرحله دوم، منسوجات نیاز به مراقبت ملایم دارند. در خیابان (حتی دور از یک کلان شهر) گیاه به سرعت پوشیده از گرد و غبار می شود.

توصیه:درختان، درختچه ها یا گیاهان گلدانی تقریباً همیشه نیاز به پف کردن دارند. پس از حمل و نقل، چروک شده و حجم خود را از دست می دهند. گیاه را در یک گلدان تزئینی قرار دهید و با دقت شاخه ها و برگ ها را روی آن بچینید.

3. گیاهان ایجاد شده با استفاده از فناوری Real Touch
این دسته می تواند شامل هر کدام باشد مواد مدرن، که به شما امکان استفاده از گل های آماده را در زمینه حرفه ای می دهد. به عنوان مثال، یک پایه ابریشمی یا مصنوعی با پوشش پلیمری، سیلیکون با تراکم های مختلف، پلی اورتان و حتی چاپ سه بعدی. فن آوری های مدرن امکان ایجاد گل هایی را فراهم می کند که ظاهرو حتی از طریق لمس نیز به راحتی نمی توان آن را از موارد طبیعی تشخیص داد. رگبرگهای برگها، بافت مخملی گلبرگ گل رز، کرکی ساقه خشخاش...

علاوه بر این، آنها قابل استفاده مجدد هستند و ترکیب را می توان در هر زمان دوباره بازسازی کرد. گلفروشان و دکوراتورها به طور فعال دسته گل ها، سبدها و کل قوس های این گونه گل ها را به توده ها می آورند.

عمر مفید گل رز و گل لاله پلیمری از 1 تا 5 سال است. تحت تأثیر شرایط عملیاتی و نگهداری است. بهتر است از گیاهان در داخل خانه استفاده کنید، زیرا در برابر اشعه ماوراء بنفش مقاومت بالایی ندارند. بسته به جنس، گل ها قابل شستشو هستند آب گرم، با یک پارچه مرطوب پاک کنید یا گرد و غبار را با سشوار پاک کنید.

در عکس: شما می توانید منشا مصنوعی این ارکیده phalaenopsis را فقط با کمبود خاک در گلدان تعیین کنید.

4. گل سرامیکی - به عنوان هدیه
ایجاد گل از "چینی سرد" (خشت پلیمری) به یک سرگرمی و منبع درآمد اضافی برای بسیاری از صنعتگران تبدیل شده است. با این حال، پیش بینی دستاوردهای بزرگ در زمینه گل فروشی حرفه ای برای این دسته گل های زیبا به دلیل ویژگی های فنی "موزه" و عدم آمادگی آنها برای استفاده فشرده دشوار است.

تا حد زیادی به کیفیت مواد اولیه بستگی دارد، اما به طور کلی، تزئینات گل ساخته شده از خاک رس پلیمری در برابر رطوبت و آب مقاوم است، اجازه می دهد گرد و غبار تنها با جریان هوای سرد از بین برود، کاملا شکننده است و در معرض تغییر شکل است. بنابراین حمل و نقل دشوار است. اما بله، زیبایی از "چینی سرد" گاهی اوقات غیرمعمول به نظر می رسد!

5. گلهای تثبیت شده (زندگی در گلیسیرین)
«تثبیت چیست؟ گل به طور معمول رشد می کند و در زیباترین مرحله گلدهی خود بریده می شود. تمام شیره های گیاه به روش خاصی از جوانه استخراج می شود و به جای آن گل با ترکیبی مبتنی بر گلیسیرین پر می شود. و خود گل در این ترکیب قرار می گیرد. به این ترتیب گل رز به مدت یک ماه "حفظ" می شود. گالینا توراژینا، بنیانگذار استودیو TURAGINA DECOR، می گوید: پس از چنین "تعطیلات"، گل برای یک عمر طولانی آماده است: تا 5 سال یا بیشتر.

ترکیبات گلهای تثبیت شده - گزینه مناسببرای فضاهای داخلی با شرایط آب و هوایی خنثی. اتاق نشیمن، اتاق خواب، راهروها - نور کمی برای گیاهان گلدانی در آنها وجود دارد، اما "سرسبزی" فقط آن را می خواهد. تعویض دسته گل ها هر سه روز گران است، بنابراین گیاهان تثبیت شده می توانند راه حل خوبی باشند.

ایده با عکس:تصور کن. که بعد از مدت ها غیبت به خانه برمی گردی و درست در ورودی دسته گلی که بی خیال پرتاب شده در انتظارت است. گلهای زنده قادر به این کار نیستند.

حقیقت:گلهای تثبیت شده نور مستقیم خورشید را دوست ندارند و درجه حرارت بالا، بنابراین در زمستان بهتر است آنها را از باتری دور کنید. قرار دادن چنین دسته گلی در حمام امکان پذیر نخواهد بود - خیلی مرطوب است. اما مراقبت از آنها آسان است: تنها کاری که باید انجام دهید این است که گرد و غبار گلبرگ ها را در صورت لزوم پاک کنید.

چه کسی به این همه توجا، گل رز و کاکتوس مصنوعی نیاز دارد؟

  • دکوراتور هتل ها، رستوران ها، دفاتر. هوای خشک، رفتار وحشیانه مهمانان، آبیاری با برگ های چای - همه اینها چراغ قرمز را روشن می کند حتی برای سربازان سرسختی مانند " زبان مادرشوهر"، که حتی وقتی مرده هنوز برای مدت طولانی زنده به نظر می رسد. منطقی تر است که بلافاصله آن را با یک پلیمر جایگزین کنید (مثال در عکس زیر).
  • طراحان بیرونی گیاهان مصنوعی می توانند در تمام طول سال در ورودی یک فروشگاه، هتل یا خانه شخصی بایستند و ظاهری تازه، سبز و سرسبز داشته باشند. آنها از یخبندان، آفتاب داغ، دود اگزوز و دیگر شادی های یک شهر بزرگ نمی ترسند. شمشادهای مصنوعی و شمشادها به نوعی منظره خاکستری شهری را در زمستان، زمانی که با پایان، تزئین می کنند فصل گرمتمام فضای سبز از خیابان ها محو می شود.

گل های واقعی و مصنوعی: نشانه ها و خرافات. بیایید در مقاله امروز بررسی کنیم که آیا می توان گل مصنوعی را در خانه نگهداری کرد؟ چرا گل مصنوعی برای انسان خطرناک است؟

آیا امکان نگهداری گل مصنوعی در خانه وجود دارد: علائم

گل های مصنوعی از دیرباز با تشییع جنازه، فقدان، غم و اندوه همراه بوده اند.چیزی بی جان و غیر واقعی، ایجاد آسایش خیالی در خانه یا به طور کامل از بین بردن محیط راحت. همانطور که برگ های آنها می توانند گرد و غبار را جمع کنند، گل های مصنوعی نیز می توانند انرژی منفی را جمع کنند.

گل های تازه در خانه به طور طبیعی با زندگی، سرگرمی و حتی گرما ارتباط دارند.با مشاهده ساده طبیعت، واضح است که گلهای زنده رشد می کنند، تغییر می کنند، شکوفا می شوند - آنها چهره های یخ زده در یک گلدان نیستند، فقط ظاهراً شبیه گل هستند.

گل های مصنوعی در خانه - علائم:

  • جذب گرما و انرژی انسان؛
  • آنها در تلاش برای زنده شدن هستند ("کتاب درخت پنهان زندگی").
  • رسوایی ها و نزاع ها تاخیر;

از گل های مرده در خانه می توان به نفع خود استفاده کرد.از آنجایی که گیاهان به خوبی منفی را جذب می کنند، پس از ایجاد هیاهو و دور انداختن اطلاعات منفی، باید گل های مصنوعی را از بین ببرید. اگر برای مدت طولانی در خانه بمانید، گردش منفی همچنان از شر آن خلاص می شود. چرا اینقدر برای گل های مصنوعی ارزش قائل هستید؟آیا آنها یک مزیت زیبایی شناختی ارائه می دهند یا یک رویداد به یاد ماندنی را در ذهن شما زنده نگه می دارند؟ آیا بهتر نیست گیاهان زنده ای را بخرید که برای قلب شما عزیز هستند: یک لیمو مینیاتوری، یک فلفل کوتوله، یک کاکتوس. به عنوان مثال، لیموفیتونسیدها را ترشح می کند که ایمنی و خلق و خو را بهبود می بخشد. بوی لیمو در خانه به نشاط و قدرت برای گذراندن یک روز سخت می دهد. فلفل کوتولهشور و شوق را شعله ور می کند، بنابراین می توان آن را در اتاق خواب قرار داد، و کاکتوس- این یک طلسم عالی است.

گل های خشک و مصنوعی در خانه - علائم

گل های پژمرده کمتر از گل های مصنوعی برای خانه خطرناک نیستند. نشانه ها محتویات گل های مرده را به صورت زیر تفسیر می کنند: زندگی گیاهان را ترک می کند، برگهای ریخته شده و گل آذین افتاده را به جا می گذارد. اگر چنین گیاهی را در خانه نگهداری کنید، می توانید مرگ، بیماری و از دست دادن را دعوت کنید. بهتر است هیچ گیاهی در فرکانس منفی طنین انداز نشود. برای خودت چند تا زیبا تهیه کن گیاهان سالم، رفاه خود را حفظ کنند، به درستی از آنها مراقبت کنند.

اجداد ما چگونه از گل های مصنوعی استفاده می کردند؟

گل های مصنوعی را فقط زمانی وارد خانه می کردند که فرد فوت شده ای وجود داشته باشد. در مواقع دیگر آنها را عامل مرگ غیرطبیعی یا بیماری قریب الوقوع می دانستند. نی نیز به داخل خانه آورده نمی شد، اما در دهه 90 می توانید نی های مصنوعی زیادی را در گلدان ها پیدا کنید. اگرچه هنوز در مصر باستان، گل های مصنوعی به طور فعال در عناصر داخلی استفاده می شد, لباس, تزیینات جشن. سنت شکسته شد. شاید رونق گل های مصنوعی تحت تأثیر تمایل به فروش بود گلدان های زیبایا کمبود وقت برای مراقبت از گل ها. در هر صورت، وجود گل های مصنوعی در خانه همیشه با هم ارتباط دارد فال بد.

↓ نظر خود را در مورد گل مصنوعی در خانه در کامنت بنویسید. آیا گل آرایی مصنوعی را دوست دارید یا در سطح ناخودآگاه مراقب آنها هستید؟