بهترین اصطلاحات انگلیسی با ترجمه. اصطلاحات انگلیسی واحدهای عبارتی انگلیسی و فرهنگ لغت اصطلاحات

بیایید مبحث اصطلاحات را ادامه دهیم و در مورد ویژگی های ترجمه آنها صحبت کنیم. سپس، همراه با ترجمه به روسی، اصطلاحات رایج زبان انگلیسی را ارائه خواهم داد که دانستن آنها در زندگی مدرن ما مفید است. امیدوارم آنها بدون شک به گفتار انگلیسی شما «رنگ» بیافزایند.

اصطلاحات یکی از ویژگی‌های هر زبانی هستند که دسته‌بندی بسیار جالبی از ترکیب‌های لفظی پایدار را نشان می‌دهند که اغلب دارای معانی معنایی کاملاً متفاوت از معانی کلماتی هستند که از آنها تشکیل شده‌اند.

همان فکر در زبان های مختلف از طریق یک فرمول کلامی بر اساس "ایده هایی" که در بین افرادی که به آن زبان صحبت می کنند انتخاب شده است بیان می شود. و اگر چه هر ملتی رویکرد خاص خود را برای درک آن موقعیت های زندگی دارد که هر شخص، صرف نظر از محل سکونتش، با آن مواجه می شود. با این وجود، برخی از اشتراکات معنایی استدلال در میان همه مردم یافت می شود.

جستجوی اشتراک معنایی در ترجمه

منظور من این است که ترجمه اصطلاحات، در اصل، مانند ترجمه ضرب المثل ها و ضرب المثل ها از یک زبان به زبان دیگر، اغلب شامل یافتن عباراتی است که از نظر معنایی نزدیک به هم هستند.


برای مثال اصطلاح انگلیسی:

  • به خوبی طلا - ترجمه روسی: "مانند ابریشم".

معنی همان است، دلالت بر رفتار فلانی دارد، یعنی: مطیع، منعطف. اما مقایسه ها کاملا متفاوت است.

من فکر نمی کنم اگر کلمات زیر را به یک روسی زبان بگوییم، او معنی را به درستی تفسیر کند:

- نوه شما تمام هفته به اندازه طلا بود.

به من بگو، آیا شما حدس می زنید؟ بنابراین این یک مثال دیگر است:

  • مخالفت با دانه (ترجمه تحت اللفظی: مخالفت با دانه) - معادل روسی: در تضاد با اصول کسی.

من فکر نمی‌کنم که حدس زدن معنای واقعی این اصطلاح با ترجمه تحت اللفظی آن چندان آسان نباشد.

  • اگر این عقیده بر خلاف اصل باشد، باید امتناع کنید. - اگر این ایده با اصول شما در تضاد است، باید امتناع کنید.

برخی اصطلاحات در زبان انگلیسی وجود دارد که مشابهی در روسی ندارند و هنگام ترجمه آنها به سادگی معانی معنایی آنها را نشان می دهیم:

در شش و هفت سالگی - "شش"، "هفت"، می توانید تصور کنید که این چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این به معنای گیج شدن است. اگر در مورد چیزهایی صحبت کنیم، منظور ما این است: در آشفتگی.
مثال:

  • بعد از حرفش شش و هفت بودم. "بعد از صحبت های او گیج شدم.

البته یک سری اصطلاحات انگلیسی وجود دارد که ما آنها را تحت اللفظی ترجمه می کنیم و اصطلاحات روسی می گیریم. یعنی در هر دو زبان عبارات اصطلاحی یکسانی وجود دارد. اگر همه آنها اینگونه بودند، بدون شک کار ترجمه آنها ساده می شد، اما اینطور نیست.

در اینجا نمونه هایی از اصطلاحات کاملاً مشابه در انگلیسی و روسی آورده شده است:

  • در انتهای زمین - در لبه زمین
  • پاشنه آشیل - پاشنه آشیل
  • ذهن یک نفر را بخوانید - افکار دیگران را بخوانید
  • رد پای کسی را دنبال کن - جای پای کسی را دنبال کن
  • بخت به کسی لبخند می زند - سرنوشت به کسی لبخند می زند

شاید بتوانیم بدون آنها کار کنیم؟

ممکن است بگویید: اگر حداقل دایره لغات و قوانینی که می دانم برای برقراری ارتباط من کافی است، چرا باید ضرب المثل ها را بدانم. اما باور کنید، امروز صحبت کردن بدون این نوع کلمات و عبارات، زبان را مرده می کند و آن را بی علاقه می کند. مثل تماشای فیلم سیاه و سفید به جای رنگی است. بی جهت نیست که همه این ویژگی های سبک محلی گفتار محاوره ای رنگ شناسی زبان نامیده می شود.

یک مورد دیگر مانند این را تصور کنید. شما برای بازدید از جایی در آمریکا رفتید: شاید برای یک برنامه مدرسه، شاید برای کسب درآمد، به طور کلی، دلایل ممکن است متفاوت باشد. در عین حال، به نظر می رسد که شما در زبان انگلیسی "دومی" نیستید و حتی یک فرهنگ لغت با زبان عامیانه محاوره ای با خود دارید. اما بعد از مدتی متعجب می شوید که متوجه می شوید نیمی از آنچه به شما می گویند را نمی فهمید و نمی توانید در دیالوگ ها شرکت کنید. اطرافیان شما به شوخی می خندند و شما فقط می توانید محکم لبخند بزنید. آیا فکر می کنید کسی می خواهد با شما ارتباط برقرار کند؟

و دلیل آن این نیست که شما زبان را نمی دانید، بلکه این است که گوش شما هر بار روی چندین کلمه ناآشنا "تلو تلو می خورد". تکرار می کنم، فقط چند مورد، اما این گاهی اوقات کل مکالمه را نامفهوم می کند. اصطلاحات زیادی در گفتار انگلیسی در زندگی روزمره استفاده نمی شود، اگرچه خود اصطلاحات زیادی وجود دارد. بنابراین، فکر می کنم به خاطر سپردن آنها چندان دشوار نیست تا آنها را در سخنرانی شما شرکت کنند.

برای به خاطر سپردن بهتر یک اصطلاح، باید معنای آن را درک کنید، که اغلب مضحک به نظر می رسد. برای درک معنی، خوب است که تاریخچه اصطلاحات خاصی را بدانید. داستان باران گربه ها را به خاطر دارید؟ به هر حال، نسخه دیگری (دهکده) از مبدأ آن، علاوه بر داستان های وحشتناک در مورد حوضچه وجود دارد. در قدیم خانه‌ها در روستاها با کاه پوشیده می‌شد و این امر گربه‌های محلی را جذب می‌کرد: آنها ترجیح می‌دادند روی تخت‌های نرم و معطر بخوابند. و مکرر در

در انگلستان، باران شدید گربه های بدبخت را مستقیماً روی سر شهروندان شست.

اما اصطلاح «مواجه شدن با موسیقی» در مورد پرداخت بهای اعمال خود است، دفعه قبل نیز در مورد آن صحبت کردیم. به اندازه کافی عجیب، او منشأ "نظامی" دارد. سربازان انگلیسی به دلیل اعمال ناشایست خود در محل رژه محاکمه شدند و در حین گوش دادن به حکم، نه تنها روبه روی خط، بلکه در مقابل ارکستر نیز ایستادند و بر طبل ها می زدند. خلاصه این موسیقی غمگین بود.

به هر حال، این اصطلاح انگلیسی با عبارت نسبتاً اخیر ما "چهره روی میز" بسیار همخوان است و از نظر معنی مشابه است.

اصطلاحات انگلیسی (50 کلمه)

زمان شروع یادگیری اصطلاحات جدید فرا رسیده است. 50 اصطلاح زیر، پس از یادگیری، مطمئناً انگلیسی شما را رساتر می کند!

  • به آسانی پای- سبکتر از نور
  • تست اسید- چالش جدی
  • همه شش ها- مهم نیست، فرقی نمی کند
  • شبانه روزی- شبانه روزی
  • یکدفعه- مانند یک پیچ از آبی
  • یک فنجان چای دیگر- موضوعی کاملا متفاوت
  • در اطراف بوده اند- چیزهای زیادی برای دیدن، دیروز متولد نشده است
  • کمی زمان بخر- به تاخیر انداختن لحظه تعیین کننده، به دست آوردن زمان
  • نبرد کتاب ها- اختلاف علمی
  • پشت درهای بسته- پشت درهای بسته، مخفیانه
  • کسی/چیزی را زیر سوال بردن- به سوال
  • برای حمل قوطی- افراطی بودن، بدون گناه گناهکار بودن
  • شات ها را صدا کن- استاد خود بودن، مدیریت (همه چیز)
  • به عنوان یک سوت تمیز کنید- تمیز مانند شیشه
  • تماس نزدیک داشته باشید- در آستانه مرگ، مصیبت
  • زمان خرد شدن- دوره بسیار پر استرس
  • گرگ گریه کن- هشدار غلط
  • شش عمیق- خلاص شوید، چیزی را دور بریزید
  • یه نگاه کثیف- نگاه عصبانی و ناراضی
  • کار با آینه انجام شد- کلاهبرداری
  • پایین در پاشنه- کهنه شلخته لباس پوشیده
  • خط را بکش- پایان دادن به
  • نیروی پیشران- نیروی پیشران؛ انگیزه
  • آب نبات چشم- چشم نواز
  • روی صورت یک تخم مرغ داشته باشید / بگیرید - خود را رسوا کنید
  • حرف یکی را بخور- کلمات را پس بگیرید
  • کلاغ بخور- توبه کردن، سرزنش کردن
  • یک بیور مشتاق- زحمتکش، کارگر بیش از حد، کارگر غیرتمند
  • یک میدان منصفانه و بدون لطف- بازی / مبارزه در شرایط مساوی
  • به خاطر دوران قدیم- به یاد سالهای گذشته، به نام گذشته، به خاطر دوستی قدیمی
  • از گهواره تا گور- از تولد تا مرگ؛ تمام زندگی
  • دوستان در مکان های بالا- ارتباطات، آشنایان سودآور
  • پر به عنوان یک ترفند- تا دلتان بخواهد بخورید
  • بازی ناپاک- بازی ناعادلانه
  • هدیه گاب را داشته باشید- زبان خوبی داشته باشید، بتوانید فصیح صحبت کنید
  • پیری سبز- پیری شدید، پیری شکوفا
  • نصف نصف- نه خوب نه بد؛ نه این و نه آن
  • انتخاب هابسون- انتخاب بدون انتخاب؛ بدون انتخاب جایگزین
  • یک تابستان هندی- تابستان هند، پاییز طلایی
  • در آب گرم- در مشکل، در شرایط دشوار
  • مریض آسوده- راحت نیست
  • هیچ وقت- در یک چشم بر هم زدن
  • از خوشحالی بپر- از خوشحالی بپر
  • برای خود نگه داشتن- از مردم دوری کنید، غیر اجتماعی باشید
  • علیل وناتوان- بازنده، ناتوان
  • زندگی کن- سرگرمی خوب
  • خون جدید- قدرت تازه، کمک
  • پای در آسمان- رویاهای خالی
  • زبان قوی- عبارات قوی
  • شجاع باش- دلت را از دست نده، شجاعت بگیر، جراتت را جمع کن، جسورتر شو

موفق باشید! و دوباره شما را ببینم و مقاله را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

وقتی جهنم یخ می زند! - وقتی سرطان در کوه سوت می زند!

امروز اصطلاحات انگلیسی را با ترجمه، توضیح معانی و مثال بررسی خواهیم کرد. لیست طولانی بود، بنابراین قبل از شروع خواندن، بهتر است نه تنها با صبر، بلکه با یک میان وعده سبک نیز تهیه کنید.

برای کسانی که حتی این را کافی نمی دانند، یک ادامه از قبل آماده شده است -

اصطلاحات در زبان انگلیسی. در ترجمه گم شده است

مانند هر زبان دیگری، معنای اصطلاحات در انگلیسی اغلب در نگاه اول واضح نیست و جایی در زیر سطح تار و پود فرهنگ‌های در هم تنیده و قرن‌ها (و گاهی هزاران سال) شکل‌گیری زبان پنهان است.

لازم است معنی هر عبارت را با دقت و جداگانه مطالعه کنید. به نظر یک فرآیند سخت و طولانی است، اما غوطه ور شدن در دنیایی از معانی دائماً نامشخص سرگرم کننده است. به خصوص زمانی که گفته های بومی وارد بازی می شوند و کنار هم قرار گرفتن و مقایسه آغاز می شود.

فواید و ارزش اصطلاحات در زبان انگلیسی با ترجمه

اصطلاحات در زبان انگلیسی، درست مانند ضرب المثل ها و عبارات جالب، بخش مهمی از ارتباطات روزمره برای ساکنان هر کشور انگلیسی زبان هستند. آنها در همه جا استفاده می شوند: هم در گفتار شفاهی و هم در گفتار نوشتاری.

تسلط بر اصطلاحات رایج، صدای انگلیسی شما را به سطح بومی نزدیک‌تر می‌کند. طبیعی بودن و زیبایی را به گفتار می بخشد. یک انگیزه بزرگ برای صرف زمان و تلاش، درست است؟

اصطلاحات انگلیسی با ترجمه ارائه شده در زیر، «مهمان» مکرر روی صفحه‌های تلویزیون آمریکا و در دهان ساکنان آن هستند. پس عجله کنید و با آنها شروع کنید.

اصطلاحات محبوب در انگلیسی با ترجمه

نعمتی در مبدل

برکت در مبدل

در روسی:

  • هر ابری یک آستر نقره ای دارد.

توصیف:

  • یک موقعیت ناگوار که به یک مزیت تبدیل شد.
  • یک نتیجه خوب در یک موقعیت بد؛
  • چیز خوبی که در نگاه اول مشخص نبود.

از دست دادن آن شغل معلوم شد یک نعمت در مبدلبرای او زیرا او را مجبور کرد وارد تجارت شود.

از دست دادن آن شغل برای او موهبتی بود زیرا او را مجبور کرد وارد تجارت شود.

یک سیب زمینی داغ

سیب زمینی داغ

منشا این اصطلاح در انگلیسی در عبارت است "مثل یک سیب زمینی داغ ریختن"قابل توجه "خیلی سریع چیزی یا کسی را ترک کردن."

اشاره به این واقعیت دارد که سیب زمینی تازه پخته شده بسیار داغ است (به دلیل محتوای آب زیاد).

موضوعاتی که افکار عمومی در مورد آنها تمایل به تقسیم دارند: دیدگاه های مذهبی یا سیاسی، سقط جنین، کنترل اسلحه، نگرش نسبت به مجازات اعدام و به طور کلی عدالت.

در روسی:

  • یک موضوع حساس / ظریف / بحث برانگیز / خاردار.

به معنای:

  • موضوعی که به طور گسترده و شدید توسط مردم مورد بحث قرار می گیرد.
  • منبع اختلافات تلخ و بحث های داغ بین طرفدارانی که دیدگاه های مستقیم مخالف دارند.
  • چیزی که مقابله با آن دشوار یا ترسناک است.
  • وضعیت بحث برانگیز و ناخوشایند

بحث کنترل اسلحه است آسیاسی سیب زمینی داغدر ایالات متحده.

موضوع کنترل اسلحه یک موضوع حساس در ایالات متحده است.

یک قرون برای تفکراتت

پنی برای افکار شما

در روسی:

  • به چی فکر میکنی؟

مسیر:

  • از یک شخص در مورد افکارش بپرسید؛
  • جلب توجه شخصی "با سرش در ابرها"؛
  • فردی ساکت را که در گفتگو شرکت نمی کند وارد گفتگو کنید.

مدتی ساکت بودی یک قرون برای تفکراتت.

یه مدت ساکت شدی به چی فکر میکنی؟

دو صد گفته چون نیم کردار نسیت

دو صد گفته چون نیم کردار نسیت

در روسی:

  • دو صد گفته چون نیم کردار نسیت.

معنی:

  • شخص را نه با گفتار، بلکه با اعمال قضاوت کنید.
  • همانطور که کتاب مقدس می گوید (متی 7:20) - "پس آنها را از میوه های آنها خواهید شناخت."

یک رهبر خوب به تیم خود نمی گوید که چگونه کارها باید انجام شود، او به آنها نشان می دهد. گذشته از همه اینها، دو صد گفته چون نیم کردار نسیت.

یک رهبر خوب به زیردستانش نمی گوید چه کاری باید انجام شود، بلکه به آنها نشان می دهد. در نهایت بهتر است یک نفر را نه از روی گفتارش، بلکه از روی کردارش قضاوت کنیم.

توهین را به آسیب اضافه کنید

اضافه کردن توهین به جراحت

یک اصطلاح باستانی در انگلیسی که در یک افسانه یافت می شود "مرد طاس و مگس"(مرد طاس و مگس)، نوشته فیدروس:

مرد طاس و مگس (فایدروس)

مگسی سر برهنه مرد طاسی را گاز گرفت که در تلاش برای از بین بردن آن، سیلی سنگینی به خود زد.

مگس در حال فرار با تمسخر گفت:

"شما که می خواهید انتقام بگیرید، حتی با مرگ، خار یک حشره کوچک، ببینید با خود چه کردید تا به آسیب اضافه کنید؟" .

مرد طاس جواب داد:

"من به راحتی می توانم با خودم صلح کنم، زیرا می دانم که هیچ قصدی برای صدمه زدن وجود نداشت. اما تو ای حشره خوار و حقیر که از مکیدن خون انسان لذت می بری، ای کاش می توانستم تو را بکشم حتی اگر مجازات سنگین تری داشته باشم.»

در روسی:

  • سوخت به آتش اضافه کن.

معنی:

  • بدتر کردن یک موقعیت یا وضعیت بدتر؛
  • ادامه توهین کردن، آسیب رساندن به کسی که قبلاً آسیب دیده است.
  • توهین به شخص حتی بیشتر؛
  • مسخره کردن، تحقیر کردن

اول، حمام آب گرفت، و سپس، به توهین را به آسیب اضافه کنید، یک شیر آب شروع به نشت کرد.

ابتدا وان حمام آب گرفت و بعد از آن که شیر آب شروع به نشتی کرد اوضاع بدتر شد.

در سقوط یک کلاه

با قطره یک کلاه

این اصطلاح در زبان انگلیسی اشاره ای به شروع یک مسابقه، مبارزه یا هر مسابقه ای است که با انداختن کلاه یا هر شی دیگری روی زمین نشان داده می شود.

در روسی:

  • هیچ وقت.
  • روی سیگنال

معنی:

  • بلافاصله، بدون تاخیر؛
  • بلافاصله و بدون فشار؛
  • بدون شک، تردید;
  • بدون برنامه یا دلایل واضح

آن دختر خیلی احساساتی است. او شروع به گریه خواهد کرد در سقوط یک کلاه.

این دختر خیلی احساساتی است: به هر دلیلی گریه می کند.

برگشت به تخته رسم

بازگشت به جدول طراحی

یک اصطلاح انگلیسی که از زمان جنگ جهانی دوم در ایالات متحده شناخته شده است. یک اعتراف بازیگوش مبنی بر اینکه طرح شکست خورده است و به طرح جدیدی نیاز است.

در روسی:

  • از صفر شروع کنید.

در صورت نیاز استفاده می شود:

  • بازگشت به مرحله برنامه ریزی؛
  • به عقب برگرد و کاری (پروژه، فکر) را از ابتدا شروع کن.

گاهی اوقات بهترین راه برای ادامه بعد از یک اشتباه این است که از نو شروع کنید و بروید برگشت به تخته رسم.

گاهی اوقات بهترین راه برای ادامه کار پس از انجام یک اشتباه، شروع دوباره با یک صفحه تمیز است.

توپ در زمین شماست

توپ در سمت شما از زمین است

در روسی:

  • کارت در دست

یعنی چی:

  • نوبت شما برای تصمیم گیری یا اقدام؛
  • حالا همه چیز به شما بستگی دارد

این توپ در زمین شماستآقای. اندرسون (اسم من نئو است.)

طبقه مال شماست آقای اندرسن. (اسم من نئو است.)

پارس کردن درخت اشتباه

پارس کردن درخت اشتباه

برای درک این اصطلاح، باید تصور کنید که یک سگ شکاری در زیر درختی که طعمه ای در آن وجود ندارد پارس می کند.

معنی:

  • سرزنش شخص اشتباه؛
  • انجام دادن انتخاب نادرست;
  • در جای اشتباه نگاه کنید؛
  • یک فرض نادرست ایجاد کنید؛
  • مرتکب اشتباهی شدن.

من کسی نیستم که این شایعات را در مورد شما پخش می کنم، شما هستید پارس کردن درخت اشتباه.

شما شخص اشتباهی را سرزنش می کنید. من آن شایعات را منتشر نکردم.

از دیدن پشت سر خوشحال شوید

در مراقبت شاد باشید

معنی:

  • لذت خلاص شدن از شر کسی ناخوشایند، آزاردهنده.
  • سپاسگزاری برای تکمیل، توقف چیزی.

صادقانه بگویم، من از دیدن پشت سر خوشحالمشما.

راستش خوشحالم که میری

دور بوته بزنید

در اطراف بوته قدم بزنید

استفاده از این اصطلاح در زبان انگلیسی به اواخر قرون وسطی باز می گردد. در حین شکار پرندگان، یکی از خدمتکاران راه می رفت و بوته ها را کتک می زد و بازی را ترسانده بود.

در روسی:

  • به دور بوته زدن.
  • گربه را از دم بکشید.

مسیر:

  • اجتناب از سوال اصلی، نکات کلیدی؛
  • صادقانه، مستقیم و آشکار در مورد موضوع صحبت نکنید.
  • با طفره رفتن و نه سر اصل مطلب صحبت کنید.
  • به صورت دوربرگردان یا با احتیاط زیاد نزدیک شوید.

لطفاً بس کن کتک زدن در مورد بوتهو به اصل مطلب برسیم؟

آیا می توانید لطفاً از زدن دور بوته دست بردارید و به اصل مطلب برسید؟

بهترین های هر دو دنیا

بهترین از هر دو جهان

ایده این اصطلاح در انگلیسی این است که از دو جهان (دو مکان) به طور همزمان بهره مند شوید - زمینی و پس از مرگوقتی انسان متقی می میرد، به بهشت ​​می رود و فرصت بهره مندی از ثمرات آن را پیدا می کند.

معنی:

  • استفاده از موقعیت یا شرایط خوش شانس؛
  • همه چیز را داشته باشید: هم اولی و هم دومی (بدون نیاز به انتخاب).

من آنقدر حسادت می کنم که او می گیرد بهترین های هر دو دنیا. او به خوردن ادامه می دهد و هرگز چاق نمی شود!

من خیلی بهش حسودی میکنم او وجود دارد و هرگز چاق نمی شود.

بهترین چیز از نان ورقه شده

بهترین چیز از نان ورقه شده

این دلالت بر راحتی خرید نان برش داده شده در نانوایی دارد.

معنی:

  • اختراع، کشفی که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد.
  • ایده یا طرح خوب؛
  • یک چیز یا شخص باشکوه

اختراع اینترنت شیوه زندگی ما را تغییر داده است. آن است بهترین چیز از نان ورقه شده.

اینترنت زندگی ما را تغییر داده است. به نظر من، این بهترین اختراع در یک زمان طولانی است.

بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز بگیرید

بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز بگیرید

معنی:

  • انجام کاری که بسیار پیچیده یا دشوار است.
  • قول چیزی را بدهید که نمی توانید نگه دارید؛
  • کاری را شروع کن که نمی توانی تمامش کنی

من مطمئن هستم، او است گاز گرفتن بیش از آن که بتواند بجودبا قول حل معمای دشوار در چند دقیقه که از سه روز گذشته نتوانستم.

من مطمئن هستم که او بیش از حد تلاش کرد و قول داد یک معمای دشوار را در چند دقیقه حل کند که من در سه روز گذشته نتوانستم آن را حل کنم.

روغن نیمه شب را بسوزانید

روغن نیمه شب را بسوزانید

اصطلاحی در انگلیسی که به زمان هایی اشاره دارد که از شمع برای روشنایی استفاده می شد.

معنی:

  • سخت و زیاد کار کن؛
  • کار تا دیر وقت، شب؛
  • شب بیدار ماندن، تا دیر وقت بیدار ماندن برای امتحانات، مطالعه یا کار کردن.

برادر من هفته آینده یک امتحان بزرگ دارد بنابراین او در حال حاضر است سوزاندن روغن نیمه شب. من مدام به او توصیه می کنم که آهسته آن را انجام دهد.

برادرم هفته آینده امتحان مهمی دارد، بنابراین تا دیروقت بیدار می ماند و کتاب هایش را مطالعه می کند. مدام به او می گویم که خودش را زیاد کار نکند.

نمی توان (یا نمی توان) کتاب را از روی جلد آن قضاوت کرد


یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید

در روسی:

  • آنها با لباس هایشان استقبال می کنند و با هوش آنها اسکورت می شوند.

معنی:

  • شما نمی توانید یک شخص را فقط از روی ظاهرش قضاوت کنید.
  • شما نباید شخصیت را از روی ظاهر قضاوت کنید.
  • فقط ظاهر را به عنوان شاخص ارزش در نظر نگیرید.

نامزد خیلی باهوش به نظر نمی رسید، اما شما نمی توانید یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید.

نامزد باهوش به نظر نمی رسد، اما شما نمی توانید تنها بر اساس ظاهر قضاوت کنید.

بین دو مدفوع گیر کرده است

بین دو صندلی گیر کرده

در روسی:

  • اگر دو خرگوش را تعقیب کنید، هیچکدام را نخواهید گرفت.

معنی:

  • شکست به دلیل دشواری انتخاب بین دو گزینه؛
  • عدم دستیابی به دو هدف (متضاد).

سازماندهی رویدادی که هم برای پیر و هم جوان جذاب باشد دشوار است. شما می توانید در نهایت باشید بین دو مدفوع گیر کرده.

سازماندهی رویدادی که هم برای پیر و هم جوان جذاب باشد دشوار است. در این صورت اشتباه کردن آسان است.

قیمت یک دست و یک پا

ارزش یک دست و یک پا را دارد

در روسی:

  • ارزش یک ثروت را دارد.

نشان می دهد:

  • هر چیزی که ارزش پول های دیوانه کننده ای داشته باشد.

من نمی توانم آن ماشین را بخرم - آن را قیمت یک دست و یک پا.

من توان خرید این ماشین را ندارم. هزینه های دیوانه کننده ای دارد.

از آن پل عبور کن

از این پل عبور کنید

استفاده از این اصطلاح در زبان انگلیسی به قرن نوزدهم برمی گردد، زمانی که:

  • عبور از پل یک اتفاق بود.
  • عبور از برخی پل ها به دلیل فرسودگی و غیرقابل اطمینان بودن خطرناک بود.
  • قبل از ساخت پل، عبور از رودخانه روی پل غیرممکن بود.

معنی:

  • به جای اینکه از قبل خود را آماده کنید، مشکلات را در صورت بروز حل کنید.
  • منتظر لحظه مناسب باشید؛
  • اغلب هنگام توصیه چیزی استفاده می شود.

- اگر در این امتحان مردود شوید چه خواهید کرد؟

- من از پل عبور کنوقتی به آن می رسم

- اگر در امتحان مردود شوید چه خواهید کرد؟

- وقتی زمانش برسد تصمیم خواهم گرفت.

بر سر شیر ریخته گریه کن

بر سر شیر ریخته گریه کن

در روسی:

  • اشک غم کمکی نمی کند.
  • هر چه از گاری افتاد گم شد.
  • شما نمی توانید آنچه را که از دست رفته است برگردانید.

معنی:

  • از آنچه قبلاً اتفاق افتاده ناراحت باشید؛
  • زاری برای گذشته ای که قابل تغییر نیست.
  • روی اشتباهات و شکست های گذشته تمرکز کنید.

مونا نتوانست واقعیت طلاق خود را بپذیرد. او بود گریه کردن روی شیر ریخته شده.

مونا نمی توانست با طلاق کنار بیاید، نمی توانست آن را بپذیرد.

کنجکاوی گربه را کشت


کنجکاوی گربه را کشت

در روسی:

  • کنجکاوی گربه را کشت.
  • کنجکاوی به چیزهای خوب منجر نمی شود.
  • اگر چیزهای زیادی بدانید، به زودی پیر خواهید شد.
  • بینی واروارای کنجکاو در بازار کنده شد.

عبارت اصلی Care kill the cat است.

نشان می دهد:

  • کنجکاوی بیش از حد و دخالت در چیزهایی غیر از خودتان می تواند منجر به مشکل شود (موقعیت خطرناک).
  • هشدار دادن به کسی که زیاد سوال نپرسد

- یکدفعه کجا میری؟ - او درخواست کرد.

کنجکاوی گربه را کشت، - او پاسخ داد.

-ناگهان کجا میری؟ - او درخواست کرد.

او پاسخ داد: "اگر چیزهای زیادی بدانید، به زودی پیر خواهید شد."

گوشه ها را برش دهید

گوشه ها را برش دهید

در روسی:

  • مسیر را کوتاه کنید.

معنی:

  • صرفه جویی کنید: پول، تلاش، زمان اضافی را هدر ندهید.
  • انجام کاری به ساده ترین و سریع ترین راه؛
  • هک: انجام یک کار بد به دلیل تمایل به صرفه جویی در پول یا زمان.

من می گویم که شما شناخته شده اید گوشه ها را برش دهید.

من می گویم شما به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین شناخته شده اید.

خردل را برش دهید

خردل را برش دهید

دلیل استفاده از خردل به عنوان مرجع کیفیت بالا کاملاً مشخص نیست.

معنی:

  • مناسب، مطابق با الزامات؛
  • برآورده کردن استانداردها و انتظارات؛
  • رقابتی و واجد شرایط باشد

آن پسر می خواهد کاپیتان تیم شود، اما می کند خردل را برش دهید?

این مرد می خواهد کاپیتان تیم شود، اما آیا او مرد مناسبی است؟

وکیل مدافع شیطان

وکیل مدافع شیطان

در طی مراحل کاندیدا شدن، یک مقام مسئول منصوب شد تا بر ضد شمولیت نامزد استدلال کند.

این کار برای تأیید درستی شایستگی های متوفی انجام شد (تا چیزی را از دست ندهید یا اشتباه نکنید).

اصطلاح در زبان انگلیسی همان نام شخصی است که مدافع منافع شیطان است.

مردی که:

  • نشان دهنده طرف مقابل است.
  • در مورد یک موضوع بحث می کند، نه می خواهد برنده شود، بلکه به خاطر استدلال (متعهد نبودن به یک علت یا ایده)؛
  • بحث می کند تا بحث را زنده کند و طرف های مقابل را تحریک کند.

من با آنچه شما می گویید موافقم، اما من بازی خواهم کرد وکیل مدافع شیطانتا بتوانیم تمام احتمالاتی را که ممکن است پیش بیاید پوشش دهیم.

من با شما موافقم، اما بحث را ادامه می دهم تا بتوانیم روی همه گزینه ها کار کنیم.

جوجه های خود را قبل از بیرون آمدن نشمارید


جوجه های خود را قبل از بیرون آمدن نشمارید

یک اصطلاح بسیار قدیمی انگلیسی که در بسیاری از فرهنگ ها وجود داشته است اشکال مختلف. موجود در داستان های ازوپ مربوط به 600-550 قبل از میلاد.

در روسی:

  • جوجه های خود را قبل از بیرون آمدن نشمارید.
  • پوست یک خرس کشته نشده را به اشتراک نگذارید.
  • تا زمانی که از روی آن پریده اید، «هوپ» نگویید.

معنی:

  • شما نمی توانید روی چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده است حساب کنید.
  • نباید بر اساس رویدادهای آینده برنامه ریزی کرد.
  • انتظار نداشته باشید هر چیزی که می خواهید محقق شود.

چرا منتظر نمی مانید تا تاییدیه را دریافت کنید؟ آیا جوجه های خود را قبل از بیرون آمدن نمی شمارید؟?

چرا منتظر تایید نیستید؟ آیا بیش از حد اعتماد به نفس ندارید؟

کار روزانه را رها نکنید

کار روزانه خود را رها نکنید

در روسی:

  • کار روزانه خود را رها نکنید.

مسیر:

  • این سرگرم کننده و بی ضرر است که به کسی بگوییم به طور حرفه ای در کاری که در آن بد هستند شرکت نکند.
  • برای فرد روشن کنید که بهتر است کاری را انجام دهید تا کاری جدید و ناشناخته را امتحان کنید (جایی که احتمال شکست وجود دارد).
  • با خوش اخلاقی به دلیل نداشتن استعداد یا توانایی انجام هر کاری انتقاد کنید.
  • به شما توصیه می کند در جایی که اکنون کار می کنید به کار خود ادامه دهید.

من اگر جای تو بودم این کار را نمی کردم کار روزانه را رها کنید; تو هرگز رقصنده نمی شوی

من اگر جای شما بودم کارم را رها نمی کردم. شما هرگز یک رقصنده حرفه ای نخواهید شد.

تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید


تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید

در روسی:

  • همه چیز را روی یک کارت قرار ندهید.

توصیه:

  • شما نمی توانید همه چیز را در یک مکان به خطر بیندازید.
  • شما نمی توانید پول، منابع، تلاش ها را در یک شرکت (یک حوزه فعالیت) سرمایه گذاری کنید.
  • شما نباید موفقیت را به موفقیت یا شکست یک برنامه وابسته کنید.

چرا همه پول خود را در یک شرکت می گذارید؟ تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید.

چرا تمام پول خود را در یک شرکت سرمایه گذاری می کنید؟ همه چیز را در یک مکان به خطر نیندازید.

روزگار ناامیدانه نیاز به اقدامات ناامیدانه دارد

ریشه این اصطلاح در زبان انگلیسی به قول پزشک معروف یونان باستان بقراط است (که نام او به سوگند پزشکی - سوگند بقراطی داده شده است):

  • برای بیماری های شدید، روش های درمان افراطی(برای بیماری های شدید، روش های درمانی شدید).
  • بیماری های ناامید باید درمان های ناامید کننده ای داشته باشند(بیماری های وحشتناک نیاز به اقدامات ناامیدانه دارند).

معنی:

  • در شرایط شدید باید اقدامات شدید انجام شود.
  • در شرایط دشوار، اقدام قاطع لازم است.
  • مشابه مشابه

زمانی که رکود طولانی مدت او را مجبور به تعطیل کردن کسب و کار خود کرد، دیو تصمیم گرفت برای تامین مخارج زندگی خود، مواد غذایی بفروشد. زمان های شدید نیاز به اقدامات شدید دارد.

بحران طولانی مدت Dev را مجبور کرد که تجارت خود را ببندد. برای تأمین مخارج زندگی، او مجبور شد اقدامات شدیدی انجام دهد - همه کالاهای خود را بفروشد.

الویس ساختمان را ترک کرده است


الویس ساختمان را ترک کرد

عبارتی که مجریان پس از پایان کنسرت ها از آن استفاده می کنند الویس پریسلیتا تماشاگران مجبور به ترک سالن شوند.

الویس در طول دوران حرفه‌ای خود شور و اشتیاق را در قلب طرفدارانش چنان برافروخت که تا زمانی که هنرمند تسلیم متقاعد شدن شد، می‌توانستند فریاد بزنند و خواستار انکور شوند.

عبارت - "الویس ساختمان را ترک کرده است."- به سیگنالی تبدیل شد که فراخوان های بعدی برای ادامه بی فایده است. به دلیل اینکه خواننده به صورت فیزیکی محل کنسرت را ترک کرد.

نقل قول کامل از تهیه کننده هوراس لوگان:

باشه، باشه، الویس ساختمان را ترک کرده است.

من کاملاً تا اینجا به شما گفته ام. شما این را می دانید. او ساختمان را ترک کرده است.

او صحنه را ترک کرد و با پلیس از پشت بیرون رفت و اکنون از ساختمان رفته است.

خوب خوب، الویس ساختمان را ترک کرد.

درسته. شما این را می دانید. از ساختمان خارج شد.

او صحنه را ترک کرد و از در ورودی پشتی با همراهی پلیس خارج شد. او در ساختمان نیست.

محبوبیت الویس آنقدر زیاد بود که این عبارت به یک کلمه خانگی تبدیل شد و به یکی از اصطلاحات زبان انگلیسی تبدیل شد.

با اینکه امتحانش را پس داده بود، متوجه شد هر ابری یک آستر نقره ای دارد، زیرا اکنون می توانست توجه خود را روی کارهایی که دوست داشت انجام دهد متمرکز کند.

اگرچه او در امتحان مردود شد، اما متوجه شد که همه چیز بد نیست. حالا می‌توانست روی کاری که دوست داشت تمرکز کند.

خیلی دور از

یک تفاوت بزرگ

در روسی:

  • دور از...

معنی:

  • بسیار متفاوت بودن از چیزی، شبیه نبودن
  • برآورده نکردن انتظارات؛
  • دور بودن (از لحاظ فیزیکی یا استعاری).

او بازیکن بزرگی است، اما زمان بازنشستگی او فرا رسیده است. اجراهای اخیر او یک دور ازآنچه آنها در سالهای اوج او بودند.

او یک مجری عالی است، اما زمان بازنشستگی فرا رسیده است. سطح اجراهای اخیر او با آنچه در بهترین سال هایش به نمایش گذاشت فاصله زیادی دارد.

(احساس) زیر آب و هوا


ناخوش احوال

منشا این اصطلاح در زبان انگلیسی را می توان به زمان دریانوردی جستجو کرد.

در آن دوران باستان، زمانی که ملوانی احساس بیماری می کرد، او را به عرشه پایینی (جایی که حرکت کمتر احساس می شود، جایی که باران و باد وجود ندارد) فرستاده می شد تا قدرت خود را بازیابد. آنجا از نفوذ دریا و آب و هوا دور بود.

  • فرض کنید (باور کنید) که کسی حق دارد (بی گناه)؛
  • حرف خود را بدون تایید یا مدرک قبول کنید.
  • بی گناه دانستن شخص تا زمانی که جرمش ثابت شود (فرض بر بی گناهی).

اجازه دهید دادناو سود شکو فرض کنید که حق با اوست.

بیایید حرف او را قبول کنیم و فرض کنیم که حق با اوست.

توصیه می کنیم از همان ابتدا با اصطلاحات انگلیسی آشنا شوید، زیرا در فرآیند یادگیری زبان انگلیسی نه تنها می توانید واژگان طیف گسترده ای از موضوعات را در طول مسیر یاد بگیرید، بلکه طرز تفکر انگلیسی را نیز بهتر درک کنید. ، عادات و سنت های آنها. از این گذشته ، پشت هر اصطلاح یک داستان کامل وجود دارد که با آشنایی با آن می توانید خود اصطلاح انگلیسی را بسیار سریعتر و مؤثرتر یاد بگیرید و مهمتر از همه ، شروع به استفاده از آن در گفتار کنید.

تمام اصطلاحات زبان انگلیسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد. اولین مورد آنهایی است که در زبان روسی از نظر معنی یکسان هستند ، یعنی اصطلاحاتی که ترجمه تحت اللفظی آنها با اصطلاح مشابه در روسی مطابقت دارد. به عنوان مثال، اصطلاح انگلیسی "به گرفتن گاو توسط شاخ" برای همه کسانی که تک تک کلمات این اصطلاح را می دانند - "گرفتن"، "گاو نر"، "با شاخ" قابل درک است. با هم می‌توانیم «شاخ‌های گاو را بگیریم»، یعنی مستقیماً به سر اصل مطلب برویم. معنای این اصطلاح انگلیسی برای ما روشن است، زیرا همان اصطلاح در زبان روسی وجود دارد.

گروه دوم آن دسته از اصطلاحات انگلیسی هستند که شما به سادگی باید معنی آنها را یاد بگیرید یا با درک تاریخچه پیدایش اصطلاح انگلیسی خود، با تکیه بر تداعی ها به خاطر بسپارید. به عنوان مثال، اصطلاح انگلیسی "خر کار" به معنای کار ناخوشایند و خسته کننده است. با این حال، ترجمه تک تک کلمات "خر" (خر) و "کار" (کار) ما را به چنین نتیجه ای، به چنین ترجمه ای نمی رساند. اما با تصور یک الاغ و کار بدنی روزانه آن همراه با حمل بار، معنای این اصطلاح انگلیسی روشن می شود.

با مطالعه اصطلاحات گروه اول، یعنی آنهایی که معنای مستقیم دارند، ترجمه تحت اللفظی آنها برای یک دانش آموز روسی زبان قابل درک است، می توانید خیلی سریع دایره لغات خود را گسترش دهید و بسیاری از موارد ساده، اما در عین حال، کلمات لازم برای ارتباط فرآیند به خاطر سپردن کلمات از اصطلاحات انگلیسی با درک و تشخیص فوری عبارتی که بارها شنیده اید یا در گفتار مادری خود استفاده کرده اید، ساده می شود.

این دومین گروه از اصطلاحات است که در امتحانات، هنگام صحبت با خارجی ها، تماشای برنامه ها و فیلم ها به زبان انگلیسی، گوش دادن به پادکست ها و آهنگ های انگلیسی، بیشترین مشکل را برای دانش آموزان در تمام سطوح ایجاد می کند. فقط تمرین در اینجا کمک می کند:

  • روزانه 2 تا 3 اصطلاح را به طور سیستماتیک مطالعه کنید که توسط خودتان در یک دفترچه یا دفترچه یادداشت شده است
  • سعی کنید در هر موقعیتی حداقل یک اصطلاح انگلیسی را در مورد موضوع به خاطر بسپارید و از آن در موضوع استفاده کنید
  • یادداشت های اصطلاحات انگلیسی را دوباره بخوانید تا حافظه خود را تازه کنید، در حالی که اصطلاح را با صدای بلند، بلند و واضح بگویید.
  • اصطلاحاتی را که نمی توانید به خاطر بسپارید بکشید - تصاویری که شخصاً به تصویر کشیده شده اند شما را مجبور می کنند که بارها و بارها در مورد معنای اصطلاح فکر کنید ، تلفظ آن را برای خود تکرار کنید یا با صدای بلند ، به معنای هر کلمه جداگانه فکر کنید.
  • مراقب باشید - هنگام برقراری ارتباط به زبان انگلیسی، نه تنها به صحبت‌کنندگان گوش دهید، بلکه او را بشنوید.

اصطلاحات انگلیسی در مورد حیوانات، غذا، ورزش، سفر، عشق، گل، تجارت و غیره. کمک بسیار خوبی در مکالمه با مخاطبین انگلیسی زبان، ممتحنین و زبان مادری خواهد بود. شما در درک گفتار انگلیسی اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و همچنین دیدگاه خود را راحت تر و نزدیکتر به سخنرانی انگلیسی ها و آمریکایی ها بیان می کنید که باعث تعجب و تحسین سطح زبان شما می شود.

اصطلاح- این یک عبارت ثابت است که فقط برای یک زبان خاص مشخص می شود، که معنای آن با معنای کلمات موجود در آن به صورت جداگانه تعیین نمی شود. با توجه به این واقعیت که اصطلاح را نمی توان به معنای واقعی کلمه ترجمه کرد، اغلب مشکلات در ترجمه و درک ایجاد می شود.

تصور کنید در یک بار آمریکایی هستید. در اینجا همه با صدای بلند صحبت می کنند و اتفاقات زندگی خود را به اشتراک می گذارند.

شما می شنوید که یک مرد در مورد کتاب زدن صحبت می کند.

... دیگری می گوید دست فلانی را می پیچد.

... و یک نفر کاملاً از پشت ضربه خورده بود.

فکر میکنی اینجا چه خبره؟!

سرت را خاراندی و تعجب کردی که چرا اگر همه کلمات را بدانم نمی توانم چیزی بفهمم؟!

پاسخ ساده است - شما با اصطلاحات انگلیسی آشنا شدید. در اینجا بهترین اصطلاحات انگلیسی را همراه با ترجمه خواهید آموخت.

چرا اصطلاحات را در زبان انگلیسی یاد بگیریم؟

شما گرامر انگلیسی، تمام قوانین، صدها استثنا را یاد گرفته اید. حتی یک دانش آموز آمریکایی ممکن است به واژگان شما حسادت کند. احتمالاً گواهینامه هایی دارید که دیوار شما را تزئین می کند و از تسلط خوب شما به زبان انگلیسی صحبت می کند.

آنچه از یک کتاب درسی و از زندگی واقعی یاد می گیرید متفاوت است. یادگیری اصطلاحات روزمره به زبان انگلیسی به شما کمک می کند در هر موقعیت زندگی احساس راحتی کنید: در یک کافه، سینما، پارک یا قرار ملاقات.

برای درک اصطلاحات، لازم نیست آنها را کلمه به کلمه ترجمه کنید. برای کمک به آشنایی شما با اصطلاحات انگلیسی، بهترین اصطلاحات انگلیسی را با ترجمه آماده کرده ایم.

بهترین اصطلاحات انگلیسی با ترجمه

یک اصطلاح محبوب در میان دانشجویان آمریکایی که کلاس های زیادی دارند.

ترجمه:مطالعه.

مثال:"ببخشید، اما من نمی توانم امشب بازی فوتبال را با شما تماشا کنم. باید کتاب ها را بزنم. من هفته آینده امتحان مهمی دارم! من باید مطالعه کنم. هفته آینده امتحان مهمی دارم."

وقتی به معنای واقعی کلمه ترجمه می شود، به این معنی است که می خواهید به کیسه ضربه بزنید، اما در واقعیت معنی کاملاً متفاوت است.

ترجمه:وقتی خیلی خسته هستید به رختخواب بروید.

مثال: "زمان آن رسیده که گونی را بزنم، من خیلی خسته هستم" - "وقت آن است که به رختخواب بروم، من بسیار خسته هستم."

(به) پیچاندن بازوی کسی

اگر این اصطلاح را به معنای واقعی کلمه در نظر بگیرید، می توانید بازوی شخص را بچرخانید و باعث درد شوید. مراقب باش!

ترجمه:کسی را متقاعد کردن

مثال:

آ-"جیک، تو واقعا باید امشب به این مهمانی بروی!"

ب-"میدونی، من نمیتونم!" من باید کتاب ها را بزنم!»

آ-بیا، باید بیایی! بسیار سرگرم کننده خواهد بود و دختران زیادی در آنجا حضور خواهند داشت. لطفا بیا؟" ب-"اوه، خوب، تو بازوی من را پیچانده ای. من خواهم آمد."

آ-"جیک، باید امشب به این مهمانی بروی!"

ب-"میدونی که نمیتونم! من باید مطالعه کنم!"

آ-«بیا، باید بری! بسیار سرگرم کننده خواهد بود و دختران زیادی در آنجا حضور خواهند داشت. بیا بریم لطفا!

ب-"باشه، تو منو متقاعد کردی! من خواهم رفت!"

(به) در هوا بودن

وقتی به معنای واقعی کلمه ترجمه می شود، ممکن است فکر کنید که چیزی در آسمان است. اما در واقع وقتی می خواهیم در مورد برنامه ها یا چیزهایی که نامفهوم و کاملا ناشناخته هستند صحبت کنیم از این اصطلاح استفاده می کنیم.

ترجمه:نامفهوم، نامشخص

مثال:

آ:"روبی، آیا هنوز تاریخ عروسی را تعیین کرده ای؟"

ب:«نه! همه چیز هنوز در هوا است."

آ:"روبی، هنوز برای تاریخ عروسی تصمیم نگرفتی؟"

ب:"نه! همه چیز هنوز نامشخص است.»

(به) خنجر زدن از پشت به کسی

اگر این اصطلاح را به معنای واقعی کلمه درک کنید، می توانید در نهایت با پلیس روبرو شوید، زیرا این اصطلاح به معنای واقعی کلمه به این معنی است که با چاقو از پشت به شما ضربه بزنید. بنابراین، مراقب باشید! در واقع، این اصطلاح زمانی استفاده می شود که در مورد افرادی صحبت می کنیم که به اعتماد خیانت کرده اند.

ترجمه:به کسی خیانت کن

مثال:

آ:"شنیدی که سارا هفته گذشته از پشت به کیت چاقو زد؟"

ب:«نه! چگونه؟ آنها بهترین دوستان بودند!

آ:"آیا شنیدی که سارا به کیت خیانت کرده است؟"

ب:"نه! چگونه؟ آنها بهترین دوستان بودند."

(به) از دست دادن تماس خود را

این اصطلاح به معنای از دست دادن توانایی لمس نیست، بلکه کاملاً برعکس است. معنای واقعی این است که شما در حال از دست دادن هوش یا استعداد قبلی خود برای چیزی هستید.

ترجمه:از دست دادن تماس، از دست دادن مهارت

مثال:

آ:"من نمی فهمم چرا دخترها نمی خواهند با من صحبت کنند؟"

ب:"به نظر می رسد که شما ارتباط خود را با خانم ها از دست داده اید."

آ:"من نمی فهمم چرا دخترها نمی خواهند با من صحبت کنند؟"

ب:"به نظر می رسد شما کنترل قبلی خود را از دست داده اید."

ترجمه:صبورانه صبر کن

مثال:

آ:"آیا هیچ ایده ای دارید که نتایج امتحان چه زمانی اعلام می شود؟"

ب:"چه کسی جان را می شناسد، گاهی اوقات آنها به سرعت بیرون می آیند، اما ممکن است کمی طول بکشد. فقط باید محکم بنشینی.»

آ:"آیا می دانید نتایج امتحان کی اعلام می شود؟"

ب:"چه کسی می داند!؟ گاهی اوقات آنها به سرعت می رسند، اما ممکن است کمی طول بکشد. شما فقط صبورانه منتظر خواهید بود.»

ترجمه:وارد شوید، سهم خود را به اشتراک بگذارید، با هم دست به کار شوید

مثال:

آ:"برای تولد سالی چی میخوای بخری؟"

ب:"من نمی دانم. من پول زیادی ندارم. شاید بتوانیم برای او یک چیز عالی بخریم."

آ:"برای تولد سالی چی میخوای بخری؟"

ب:"من نمی دانم. من پول زیادی ندارم. شاید همه ما بتوانیم وارد شویم و چیز خوبی بخریم.»

(به) برو بوقلمون سرد

این اصطلاح در قرن بیستم ظاهر شد و زمانی استفاده می شود که افراد از چیزهای مضر مانند الکل یا سیگار سوء استفاده می کنند و رنگ چهره آنها شبیه به رنگ بوقلمون سرد است.

ترجمه:یک عادت بد را ترک کنید

مثال:

آ:"آیا برای شما یک لیوان شراب بیاورم؟"

ب:«نه، متشکرم. ماه پیش رفتم بوقلمون سرد"

آ:"آیا باید برایت یک لیوان شراب بیاورم؟"

ب:"نه ممنون. من از نوشیدن دست کشیدم."

ترجمه:مسئول اعمال خود باشید

مثال:

آ:"من نمی توانم بفهمم چرا در ریاضی شکست خوردم."

ب:"شما سخت مطالعه نکردید، بنابراین با موسیقی روبرو خواهید شد، اما می توانید ترم بعد دوباره در کلاس شرکت کنید."

آ:"من نمی فهمم چرا در ریاضی شکست خوردم."

ب:"شما سخت مطالعه نکردید، پس باید پاسخگوی آن باشید. اما می توانید ترم بعد دوباره به کلاس بروید."