تعداد افراد با . مشکل چاقی همه افراد را به یک اندازه تحت تاثیر قرار می دهد. طبق آمار، یک سوم جمعیت روسیه از چاقی رنج می برند و این رقم قابل توجهی است. اکثر کلینیک ها، متخصصان و متخصصان تغذیه، درمان های گران قیمت، رژیم های غذایی طاقت فرسا و تمرینات شدید را ارائه می دهند، اما وزن دوباره برمی گردد. ارتباط بین بسیاری از بیماری های جسمی و روان از دیرباز شناخته شده است. چاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. روان تنی داده می شود توجه ویژه، زیرا خانم ها طبیعتی آسیب پذیرتر، احساسی و حساس تر هستند. ریشه بسیاری از بیماری های آنها را می توان با مطالعه ویژگی های روانی افراد پیدا کرد.

روان تنی شاخه ای از پزشکی و روانشناسی است که به بررسی تأثیر ویژگی های روانی انسان بر بروز بیماری های جسمانی می پردازد. در بین پزشکان این عقیده وجود دارد که ویژگی های شخصیتی، سبک رفتاری، عواطف و خلق و خوی اهمیت زیادی در بروز بیماری های بدن دارند. آسیب شناسی با ماهیت روان تنی اثبات شده عبارتند از:

• آسم برونش.
• حملات پانیک (اختلالات رویشی).
• فشار خون شریانی با علت نامشخص.
• سندرم روده تحریک‌پذیر.
• چاقی.

چرا باید با مشکل مبارزه کنید

چاقی یک بیماری متابولیک پیشرونده مزمن است که با رسوب بیش از حد بافت چربی در بدن و متعاقب آن افزایش وزن ظاهر می شود. این بیماری ماهیتی مزمن دارد، درمان آن دشوار است و وزن برمی‌گردد. این به دلایل تعادل انرژی مثبت اتفاق می افتد، زمانی که بدن انرژی بیشتری از آنچه می تواند خرج کند دریافت می کند. مشکل چاقی چند وجهی است. افراد دارای اضافه وزن به بیماری‌های زیادی به خصوص بیماری‌های قلبی عروقی مبتلا هستند، عمر کوتاه‌تری دارند، از بسیاری جهات محدود هستند و کیفیت زندگی و ارتباطات اجتماعی آن‌ها نیز آسیب می‌بیند.

عوارض اضافه وزن:

• بیماری های قلب و عروق خونی (فشار خون، آنژین صدری، انفارکتوس میوکارد، آریتمی).
• احتقان تنفسی.
• دیابت نوع 2.
• آترواسکلروز عروقی شایع است (لنگش متناوب).
• تصادف عروق مغزی
• بیماری های مفصلی (استئوآرتریت تغییر شکل دهنده، استئوکندروز).
• نفوذ چربی به کبد.

علل چاقی

برای درمان موفقیت آمیز این بیماری، باید علل ایجاد آن را مشخص کنید. پزشکان سه عامل اصلی در ایجاد چاقی را شناسایی می کنند.

عوامل فیزیولوژیکی

از جمله این موارد می توان به پرخوری اشاره کرد. زمانی که فرد شروع به مصرف غذای بیش از حد لازم می کند، ذخایر اضافی زمان لازم برای هدر رفتن را ندارد و در زیر پوست و همچنین در اندام های داخلی رسوب می کند. این مشکل برای افرادی که سبک زندگی کم تحرک، بی تحرکی و بی میلی به ورزش دارند مربوط می شود. به تدریج معده چنین بیمارانی شروع به کشیده شدن می کند، احساس سیری به تعویق می افتد و برای ارضای غریزه غذایی خود مجبورند غذای بیشتری مصرف کنند.

مرسوم است که چندین بیماری را که باعث افزایش وزن می شوند شناسایی کنید:

1. کاهش فعالیت بدنی.
2. ویژگی ارثی متابولیسم کند.
3. بارداری، شیردهی، مصرف داروهای ضد بارداری خوراکی.
4. درمان طولانی مدت با هورمون.

عوامل اجتماعی

سوسیوم یعنی جامعه. این دلایل عبارتند از:

1. سنت های خانوادگی، عادات.
2. تغذیه بیش از حد کودک در دوران کودکی که ممکن است به دلیل ترس والدین و تمایل به ارضای نیاز کودک به غذا باشد.
3. رفتار خوردن در محل کار، در میان دوستان و در تیم.
4. طرز غذا خوردن سریع و بی انگیزه و از روی ناچاری و نه از روی میل.

پرخوری سیستماتیک با مصرف کم ذخایر انرژی منجر به افزایش سریع وزن می شود. تغییر علل اجتماعی بسیار دشوارتر از علل فیزیولوژیکی است که در آن پرخوری ساده رخ می دهد.

عوامل روانی

روان تنی اضافه وزن یک مفهوم پیچیده است. بسیاری از متخصصان تغذیه هنگام تجویز رژیم، عامل روانی را در نظر نمی گیرند. اکثر آنها حتی به دلایل ناخودآگاه فکر نمی کنند پوند اضافی. نتیجه چنین رژیمی همیشه یکسان خواهد بود. پس از مدتی وزن بدن به ارقام قبلی خود باز می گردد. تقریباً به علل روان تنی چاقی در زنان نزدیکتر شده ایم. تنها چیزی که باقی می ماند این است که بفهمیم ماهیت زن چیست؟

ویژگی های روانی زنان

سیستم ذهنی زنان، طرز تفکر، استدلال، منطق و خیلی چیزهای دیگر با مردان بسیار متفاوت است. خانم ها همیشه گرسنه هستند. این مفهوم بیش از اعتیاد به غذا را شامل می شود. زنان همیشه عواطف، احساسات، برداشت های جدید کمی خواهند داشت، آنها به شدت از یکنواختی و روتین رنج می برند و همچنین بسیار به خلق و خوی خود وابسته هستند. هر عمل، حرکت، فکر، اندیشه آنها نه تنها تابع عقل و منطق است، بلکه تابع حال روحی و روانی آنها در لحظه است.

اما این همه ماجرا نیست! زنان ترس، ترس و خرافات بیشتری دارند. نیز وجود دارد صفات منفیشخصیت: گرم مزاج، عصبانیت، پرحرفی، حسادت، عصبی بودن، هیستری. فعالیت ذهنی متحرک منجر به ترشح آدرنالین و هورمون های استرس می شود که بر متابولیسم، متابولیسم و ​​عملکرد هورمون ها تأثیر زیادی می گذارد. خرابی های مکرر باعث احتباس مایعات، پر کردن ذخایر گلیکوژن، گلوکز و چربی می شود.

علل روانی اضافه وزن در زنان

بیماری های جسمی زنان، از جمله چاقی، مبنایی کاملا روانی دارند.

جالبه! روان زن تضعیف، تخریب شده و دردناک می تواند بر تعادل انرژی کل بدن تأثیر بگذارد و آن را از تعادل خارج کند!

استرس در زندگی ما در هر مرحله ایجاد می شود و خانم ها به شدت به آن حساس هستند، بنابراین مشخص می شود که چاقی ریشه در کجا دارد.

• احساسات و پرخوری زنان. در زنان رابطه تنگاتنگی بین خلق و خو و مصرف شیرینی جات وجود دارد. سر کار عصبی شدم و یک شکلات خوردم. سروتونین کار خود را انجام داد، خانم موجی از خلق و خوی عالی را احساس کرد. کم کم این نگرش به عادت تبدیل می شود. افسردگی، ناامیدی از شریک زندگی، طلاق، هر گونه مشکلی با خوردن شیرینی یا صرفاً پرخوری پیش پا افتاده "از بین می رود". طبیعت گرسنه نیازهای خود را که نمی توانند برآورده کنند با غذا برآورده می کنند. بدن مقدار زیادی انرژی مصرف می کند که در ذخیره ذخیره می شود. اگر عامل ایجاد کننده مضر (افسردگی، روان رنجوری) از بین نرود، رفتار غذایی پاتولوژیک شکل می گیرد که منجر به چاقی می شود.
• غذا برای شب. ما معتقدیم که عصر فرا می رسد، می توانیم با آرامش در خانه استراحت کنیم، پشت میز بنشینیم، خوشمزه بخوریم و مشکلات و تجارت را فراموش کنیم. این فقط یک لذت خیالی است! در عصر و شب، سوخت و ساز بدن به شدت کاهش می یابد. هر چیزی که در شام می خورید مطمئناً روی شکم شما رسوب می کند. چرا این اتفاق می افتد؟ فقط برای بسیاری از زنان تصور تعطیلات خارج از خانه دشوار است. شنا کردن در استخر، دویدن در پارک یا دوچرخه سواری بعد از کار بسیار بهتر است. انجام کاری که می خواهید انجام دهید همیشه ممکن نیست، و دلیل این امر یک طرز فکر معمولی است که در طول سال ها ایجاد شده است و شما اصلاً نمی خواهید آن را تغییر دهید.
• غذا به عنوان احساس امنیت آسیب شناسی روانی از کودکی می آید. روانشناسان به این سندرم "کودک" می گویند. در اوایل کودکی، نوزادان گاهی اوقات سینه مادر خود را نه به دلیل گرسنگی، بلکه برای احساس راحتی و محافظت می خواهند. این رفلکس با افزایش سن محو می شود، اما نه برای همه. تحت تأثیر هر دلیل خارجی زن بالغمانند یک کودک رفتار می کند، منطقه امن خود را به آشپزخانه محدود می کند، در هنگام خوردن غذا احساس محافظت می کند. اشباع خون با گلوکز احساس بی نظیری از شادی و آرامش می دهد که می خواهید دوباره آن را تجربه کنید.
• اضافه وزن یک درگیری درونی است. این همان چیزی است که اکثر روانپزشکان و روانشناسان فکر می کنند. یک نگرش درونی وجود دارد که بهتر است یک زن چاق و دارای انحنا باشد تا یک زن لاغر. روحیه ناخودآگاه است و چنین تصمیمی در رابطه با دلایلی گرفته می شود که حتی خود خانم نیز از آن بی اطلاع است. باورهای پاتولوژیک لاغری را از طریق مجموعه ای پیچیده از فرآیندهای بیوشیمیایی مرتبط با متابولیسم، متابولیسم، کار هورمون ها و آنزیم ها ممنوع می کند. برای زنان چاق، رابطه علت و معلولی مستقیمی بین وزن و خلق و خوی روانی وجود دارد. تا زمانی که تضاد درونی وجود داشته باشد، تمام تلاش ها برای کاهش وزن بدن از طریق رژیم غذایی و تمرینات شدید به جایی نمی رسد. ضمیر ناخودآگاه دوباره بدن را وادار می کند تا آنطور که باید باشد. وظیفه یک روانشناس این است که علت داخلی را پیدا کند، آن را از بین ببرد و تنها پس از آن شروع به مبارزه با وزن اضافی کند.
• اضافه وزن مفید است. در در این موردمزیت اضافه وزن در تلاش برای محافظت از خود در برابر دنیای بیرون، پنهان شدن از ارتباطات و مشکلات زیر لایه ای از چین های چربی است. مزایای اضافه وزن در معیارهای زیر بیان می شود: وزن شکست در زندگی را توجیه می کند، به ظاهر شما اهمیت می دهد، استحکام، چاقی نگرش شما را نسبت به مردم تغییر می دهد، باعث می شود دیگران شما را جدی تر بگیرند، به شما کمک می کند احساس کنید که دوست دارید، بی دفاع، همدردی را برمی انگیزد. عزیزان، شما را از یک مشکل خاص محافظت می کند.

درمان اضافه وزن: جنبه های روانشناختی

قبل از شروع درمان چاقی، باید از خود بیمار حمایت کنید. چاقی یک اعتیاد است. بدون رضایت داوطلبانه و همچنین تمایل شدید زن، تمام تلاش ها برای درمان چاقی روان تنی از همان ابتدا با شکست مواجه خواهد شد.

در درمان بیماران چاق، پزشکان با سه مشکل روبرو هستند:

1. یافتن دلیل درونی دشوار است (برخی اخیرا ظاهر می شوند، در حالی که برخی دیگر به دوران کودکی بازمی گردند).
2. ترس یک زن از اینکه خود را لاغر ببیند.
3. احساس گرسنگی مداوم.

درمان معمول ما برای چاقی به تجویز داروهایی است که چربی را تجزیه کرده و جذب آن را در روده کاهش می دهد. آنها همچنین از وسایلی برای تسریع حذف چربی ها از بدن، دیورتیک های گیاهی مختلف استفاده می کنند. مجموعه درمان درمانی با یک رژیم غذایی کم کالری و بازدید از باشگاه تکمیل می شود. هیچ کس انکار نمی کند که تأثیر چنین درمانی می تواند کاملاً چشمگیر باشد. وزن بدن کاهش می یابد، بیمار و همچنین پزشک او از خود و نتایج راضی هستند.

پس از 2-3 سال، زن دوباره به دنبال کمک است، یا شاید از مشکل دست بکشد و حتی چاق تر از آنچه بود، شود. پس چرا وزن برمی گردد؟ از این گذشته، شما نمی توانید تمام زندگی خود را روی یک رژیم غذایی سخت بنشینید؟ در اینجا چندین سناریو ممکن وجود دارد:

1. افزایش وزن با آسیب شناسی همزمان سیستم غدد درون ریز تسهیل می شود. در اینجا نیازی به جستجوی روان تنی نیست (تنها 5 درصد افراد از چاقی ثانویه رنج می برند). اصلاح این بیماری به کاهش وزن کمک می کند.
2. برخی از افراد در طول زندگی خود با حفظ فرم بدن خود موفق به رعایت رژیم غذایی و ورزش می شوند. این مسیر دشوار، پرهزینه و نیازمند اراده و وقت آزاد است.
3. با یک متخصص تماس بگیرید، یک مشکل روانی داخلی پیدا کنید، سپس آن را برطرف کنید.

تشخیص علت داخلی

درمان روان درمانی چاقی در زنان - رویکرد مدرن، نتایج بسیار خوبی می دهد. اضافه وزن عبارت است از ورود غذای اضافی به بدن. چرا این اتفاق می افتد؟ چه چیزی ناخودآگاه زن را به پرخوری سوق می دهد؟ روانشناسان چندین جنبه مهم را برجسته می کنند:

• احساس ناچیز بودن، ناقص بودن، تقریباً نامرئی بودن در این دنیا، ناخودآگاه را به افزایش وزن و افزایش سایز سوق می دهد.
• زنانی که در معرض تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند نیز ناخودآگاه می‌خواهند جذابیت کمتری داشته باشند، بنابراین وزن اضافه می‌کنند.
• پس از تولد فرزند، مادران جوان تفکر خود را تغییر می دهند، سعی می کنند محترمانه تر و با وزن تر به نظر برسند، زیرا اکنون آنها مسئولیت بیشتری در قبال کودک دارند. تصویر یک دختر جوان لاغر اندام در حال تبدیل شدن به گذشته است و تصویر جدیدی جایگزین آن می شود.
• خانم های مجرد تمام مشکلات خود را در خانه و محل کار به گردن خود می اندازند و نقش مردی را بازی می کنند که در اطراف نیست.

زن از همه این جنبه ها آگاه نیست. هیچ دختر لاغری عمداً وزن اضافه نمی کند تا مثلاً در محل کار مهم شود. این چیزی است که ناخودآگاه درونی او تصمیم می گیرد. این محافظت از فرد در برابر دنیای بیرون است، موقعیت های استرس زا، مشکلات فقط یک روانشناس می تواند این تعارض را ببیند، آن را به سطح روان بیاورد، آن را از هم جدا کند و بیمار را به نیاز به کاهش وزن باور کند.

اصلاح روان درمانی (هیپنوتیزم، درون نگری، تکنیک های روانشناختی) با دوره ای از داروهایی که بر احساسات، خلق و خوی، تمایلات و خواب تأثیر می گذارد، تکمیل می شود. این داروها شامل آرام بخش ها، داروهای ضد روان پریشی، آرام بخش ها و داروهای ضد افسردگی هستند. دومی اغلب در عمل پزشکی استفاده می شود.

کاهش وزن

به محض اینکه اولین مرحله سخت اصلاح روانی کامل شد، یک مشکل روانی درونی کشف شد، می توانید به مرحله دوم بروید. برخی از بیماران مشتاقانه منتظر از دست دادن این پوندهای اضافی هستند. مشکل آنها حل شده است، آنها یک انگیزه قوی دارند، میل زیادی برای تغییر دارند، تا خودشان را متفاوت ببینند. این دسته از زنان تنها به این دلیل که ذهنیت نسبتاً قوی برای تغییر در سر خود دارند، به لاغری مطلوب و حفظ اثر برای مدت طولانی دست خواهند یافت.

در مورد گروه دوم از زنان، وضعیت کمتر گلگون است، زیرا آنها "اسکلت های زیادی در کمد" دارند که باید قبل از درمان با رژیم غذایی یا تمرین از شر آنها خلاص شوند. ممکن است بسیار دشوار باشد که خودتان را متفاوت از آنچه اکنون هستید تصور کنید. شما باید سبک زندگی، رژیم غذایی، برنامه خود را تغییر دهید و خود را در معرض فعالیت های طاقت فرسا قرار دهید. بله، و این مهمترین چیز نیست. پس از همه، نگرش شما نسبت به خود، نسبت به دیگران، تفکر شما و خیلی چیزهای دیگر تغییر خواهد کرد. آیا هر زنی آماده انجام چنین آزمایشی است؟

دخترانی که آمادگی لاغری بیرونی دارند اما در داخل مانع یا ممنوعیتی دارند به روانشناس مراجعه کنند. ناخودآگاه، آنها نمی خواهند وزن اضافی خود را رها کنند، بنابراین صدها دلیل و بهانه برای عدم رفتن به باشگاه یا پیروی از رژیم غذایی پیدا می کنند. کار با چنین بیمارانی بسیار دشوار است. اگر متخصص موفق به انجام این کار شود، مشکل بعدی برای این دسته از زنان، غلبه بر گرسنگی است.

در اینجا چند قانون وجود دارد که به شما کمک می کند تا با این کار کنار بیایید:

1. غذا دوپ است، باید آن را در حد اعتدال مصرف کنید.
2. اراده و میل به کاهش وزن کمک می کند.
3. مهم است که یک تصویر ذهنی از یک زن زیبا و باریک بسازید و سپس برای آن تلاش کنید.
4. صبر چربی پهلوها تا صبح آب نمی شود.
5. باید حواس خود را از افکار مربوط به غذا پرت کنید.

در خاتمه می خواهم بگویم که زنان نمی توانند در شرایط فقدان چیزی زندگی کنند. بله، هیچ کس واقعاً این را از آنها مطالبه نمی کند. اگر فاقد عشق، توجه، امور مالی، ارتباطات، راحتی، احساسات جدید، احساسات روشن هستید، پس نباید به عنوان دوپینگ به غذا متوسل شوید. این برای سلامتی و اندام شما پایان بدی خواهد داشت. راه های بسیار خوبی برای جایگزینی میل به خوردن میان وعده های مداوم وجود دارد: سرگرمی، مطالعه، تماشای فیلم، بازدید از موزه، پیاده روی، مسافرت. همه این روش ها شما را از چاقی نجات می دهد و همچنین ذهن و روان را به حالت تعادل می رساند.

گزیده ای از کتاب: Bräutigam V., Christian P., Rad M. Psychosomatic medicine.

چاقی رسوب بافت چربی همراه با افزایش وزن بدن است. این آسیب شناسی نتیجه اختلال در جذب غذا و مصرف انرژی است. آیا می توانیم از چاقی به عنوان یک بیماری صحبت کنیم؟ این بستگی به تعریف بیماری به طور کلی و ارزیابی اجتماعی دارد. حتی قضاوت کردن یک فرد چاق به عنوان زشت یا زیبا به ارزش های اجتماعی، فرهنگی و روحیه زمان بستگی دارد. بدون شک چاقی یک عامل خطر برای ابتلا به بسیاری از بیماری ها، در درجه اول دیابت، فشار خون شریانی، آسم برونش، سنگ کلیه، تصلب شرایین و بیماری های مفصلی است. این نه تنها امید به زندگی را کاهش می دهد، بلکه بر کیفیت آن نیز تأثیر می گذارد.*مرحله اولیه چاقی معمولا زمانی مشخص می شود که وزن بدن 15 تا 20 درصد نسبت به حد طبیعی افزایش یابد و با افزایش 30 درصدی کاملا مشخص می شود. شاخص های کلاسیک (وزن توصیه شده بروک به کیلوگرم برابر با قد در سانتی متر منهای 100 است) امروزه وزن ایده آل بدن برای مردان 10٪ کمتر از این شاخص ها است، برای زنان - 5٪. شاخص های رشد زیاد و کم در جداول Geigy آورده شده است. رسوب چربی را می توان با ضخامت چین های پوستی تعیین کرد. تأثیر تفاوت های سنی و جنسیتی را نیز باید در نظر داشت.

*کودک یا نوجوانی که 4 تا 8 ساعت در روز جلوی تلویزیون می نشیند و با جذب تکانه ها و تنش خود را خاموش می کند. مقدار زیادیغذاهای پرکالری به زودی دچار اضافه وزن می شوند و همانطور که تجربه نشان می دهد تغییر سبک زندگی و به دست آوردن مجدد وزن قبلی برای او معمولا دشوار است.

* روان تنی نه به بیمارانی که افزایش وزن مزمن دارند، بلکه به آن دسته از جوانانی که با افزایش ناگهانی وزن بدن دچار تغییر در فازهای پرخوری و گرسنگی می شوند، بیشتر توجه می کند. آنها در موقعیت های تنش و درگیری، غذا را به صورت تکانشی می خورند. دسته بندی های روان تنی یا روان رنجور در میان افراد چاق، به عنوان مثال. کسانی که از رژیم غذایی اولیه پیروی نمی کنند یک سوم افراد چاق را تشکیل می دهند.

* بیشتر بیماران چاق می توانند در مورد خود بگویند: "در واقع من کمی غذا می خورم، کمتر از دیگران!" وقتی این را می گویند دروغ نمی گویند. خلق و خوی آنها اغلب با میل اولیه به خوردن چیزی همراه است و اغلب منجر به جذب خودکار و غیرارادی غذا می شود. با مقایسه مقدار غذا با نیاز ذهنی درونی، و نه با نیاز فیزیکی به کالری، همیشه معتقدند که به اندازه کافی از آن استفاده نکرده اند. در این راستا، یک مفهوم بیماری زا بوجود آمد که بر اساس آن در چاقی هیچ احساس سیری هنگام غذا خوردن وجود ندارد. دو سندرم مشخصه وجود دارد: 1) سندرم خوردن شبانه با بی اشتهایی صبحگاهی و غذا خوردن زیاد در عصرها و به دنبال آن بی خوابی، که N. Deter در 10 درصد از زنان چاق مشاهده کرد. 2) سندرم حملات پرخوری در هنگام درگیری ها و مشکلات ساده با تمایل به جذب مقادیر زیادی غذا همراه با ترس، افسردگی و احساس گناه بعدی. در هر دو سندرم، افزایش علائم عصبی و تمایل به تعارض مشاهده می شود.

* از نظر انرژی، چاقی معمایی نیست. تنها سوالی که همچنان مبهم باقی می ماند این است که چرا یک فرد چاق احساس سیری نمی کند و بیش از حد لازم مطابق با نیاز انرژی خود غذا می خورد و همچنین کمتر از حد ممکن با میزان مواد انرژی زا مصرف شده حرکت می کند.

* در انگلستان و ایالات متحده، چاقی بیشتر در زنان طبقات اجتماعی پایین مشاهده می شود و چاقی شدید در آنها 2 برابر بیشتر است. در مردان نیز بین موقعیت اجتماعی و چاقی رابطه وجود دارد. وضعیت در هند بسیار متفاوت است، جایی که چاقی معنای دیگری دارد: مردان و زنان ثروتمند چاق تر از هموطنان کمتر مرفه خود هستند و چاقی نمادی از رفاه است و کمتر با آرمان مدرن زیبایی پذیرفته شده در جهان غرب مغایرت دارد.

* رابطه بین وضعیت اجتماعی-اقتصادی و بروز چاقی، بسیاری از محققین را به این باور می رساند که تنوع اجتماعی مهمترین عامل تعیین کننده چاقی است.

* باید فرض کرد که عواملی که منجر به چاقی در یک فرد می شود، لزوماً روی فرد دیگر تأثیر نمی گذارد. از نظر روانی نیز صورت های فلکی مختلفی یافت می شود که در تفاوت علل بروز می کند.

بیشترین دلایل ذکر شده عبارتند از: 1. ناامیدی از دست دادن موضوع عشق. به عنوان مثال، چاقی اغلب در زنان می‌تواند ناشی از مرگ همسر، جدایی از شریک جنسی یا حتی ترک خانه والدین باشد. به طور کلی پذیرفته شده است که از دست دادن یک عزیز می تواند با افسردگی و در عین حال افزایش اشتها همراه باشد. هنگامی که کوچکترین فرزند خانواده به دنیا می آید، کودکان اغلب با افزایش اشتها واکنش نشان می دهند.

2. افسردگی عمومی، عصبانیت، ترس از تنهایی و احساس پوچی می تواند منجر به خوردن تکانشی شود.

3. موقعیت هایی که خطر و فعالیت هایی را که نیاز به بیداری و افزایش تنش دارند (مثلاً مطالعه برای امتحانات، موقعیت های جنگی) ترکیب می کنند، در بسیاری از افراد نیازهای دهان و دندان را افزایش می دهند که منجر به افزایش خوردن یا کشیدن سیگار می شود.

* در تمام این موقعیت های آشکار، غذا ارزش رضایت جانشینی را دارد. به تقویت ارتباطات، امنیت، تسکین درد، احساس از دست دادن، ناامیدی کمک می کند، مانند کودکی که از کودکی به یاد می آورد که در صورت درد، بیماری یا فقدان، شیرینی به او می دادند تا او را تسلی دهند. بسیاری از افراد چاق تجربیات مشابهی در دوران کودکی داشتند که آنها را به اشکال ناخودآگاه واکنش های روان تنی سوق داد.

* برای اکثر بیماران چاق مهم است که همیشه چاق بوده اند و در دوران نوزادی و اوایل کودکی مستعد اضافه وزن بوده اند. جالب است که در شرایط ناامید کننده و سخت زندگی، تغذیه و غذای اضافی می تواند به عامل تنظیم کننده استرس هم برای والدین و هم برای فرزندان در حال رشد آنها تبدیل شود. بنابراین چاقی و غذا به عنوان جایگزینی برای رضایت یک فرد نیست، بلکه برای کل خانواده مشکل ساز است.

* این شرایط موقعیتی باید با ویژگی های شخصیتی بیمار و پردازش آن همراه باشد.

* غذا جايگزين مراقبت غيبت مادر، محافظت در برابر افسردگي است. برای یک کودک، غذا چیزی فراتر از تغذیه است، بلکه خود تأییدی، کاهش استرس و حمایت مادر است. بسیاری از بیماران چاق وابستگی شدیدی به مادر و ترس از جدایی از او دارند. از آنجایی که 80 درصد از والدین نیز اضافه وزن دارند، می توان به یک عامل مستعد و همچنین پیوندهای شدید خانوادگی و پایبندی به سنت ها فکر کرد، سبکی از رابطه که در آن ابراز مستقیم عشق رد می شود و عادات و ارتباطات شفاهی جای آنها را می گیرد.

* والدین با وزن طبیعی فقط در 7 درصد موارد دارای فرزندان چاق هستند. اگر یکی از والدین چاق باشد، چاقی در کودکان در 40٪ موارد مشاهده می شود، و اگر هر دو والدین تحت تاثیر قرار گیرند - در 80٪. اگر والدین آنها چاق باشند، احتمال چاق شدن کودکان به فرزندخواندگی کمتر از کودکان نابالغ است.

* هیلد بروخ (N. Bruch) اشکال خاصی از رشد اولیه دوران کودکی و محیط خانواده را در کودکان دارای گرایش به چاقی توصیف کرد. مادران چنین کودکانی بیش از حد محافظت و دلبستگی بیش از حد نشان می دهند. آنها به جای اینکه بچه هایشان را با دنیایی آشنا کنند، زیاده روی می کنند، نوازش می کنند، نوازش می کنند و کنترل می کنند. والدینی که همه چیز را اجازه می دهند و چیزی را منع نمی کنند، نمی توانند «نه» بگویند، پشیمانی و احساس کم کاری خود را به فرزندانشان جبران کنند. چنین پدرانی ضعیف و درمانده هستند. با یک نمونه رایگان از مشاهدات، چنین روابط خانوادگی متضاد را می توان در حداقل 25٪ موارد تشخیص داد.

* فساد دهان توسط والدین اغلب توسط نویسندگان دیگر توصیف شده است. این انگیزه در درجه اول با رهایی از احساس گناه ناشی از بیگانگی عاطفی از آنها، برای بی تفاوتی و طرد درونی از سوی والدین است. غذا دادن به کودکان تنها وسیله ممکن برای ابراز محبت نسبت به آنهاست که والدین نمی توانند آن را با صحبت کردن، لمس کردن یا بازی با آنها نشان دهند. امتناع دهانی یک نتیجه است اشکال مختلفرفتار یک مادر بیش از حد محافظ و بی تفاوت

* توصیف یک ساختار شخصیتی واحد در چاقی، از جمله انواع روان تنی آن، غیرممکن است. در میان افراد چاق اغلب افرادی با کاهش درایو وجود دارند. برخی از نویسندگان در میان آنها تعداد زیادی از بازماندگان آسیب مغزی را یافته اند. اما در برخی موارد اینها افراد بسیار پر جنب و جوش و فعال با تماس های سطحی و ادعاهای کودکانه هستند. آنها مستعد نزدیکی و رفتار همزیستی با افراد دیگر هستند، به راحتی به آنها عادت می کنند و به آنها اجازه می دهند که به سرعت به آنها نزدیک شوند. از دست دادن و جدایی برای آنها غیرقابل تحمل است، همانطور که اغلب در مورد افرادی با شفاهی بیش از حد و ضعیف است.

* MMPI اغلب علائم افسردگی، نگرانی های مربوط به تصویر بدن، ترس ها، تکانشگری، درونگرایی اجتماعی و تمایلات دفاعی را تشخیص می دهد. بیماران چاق بر خلاف گروه کنترل که بیشتر حرفه های فکری را ترجیح می دهند، مشاغل مرتبط با تغذیه را ترجیح می دهند. کودکانی که مستعد چاقی هستند معمولا به عنوان نابالغ، پذیرا و وابسته به مادر توصیف می شوند. آنها نیز مانند بیماران مبتلا به بی اشتهایی، احساس تغییر شکل بدن خود را تجربه نمی کنند.

* بیماران چاق معمولاً مشکلات خود را جدی نمی گیرند، اگرچه اغلب سعی می شود آنها را برای آنها توضیح دهند. آنها معتقدند که یک نیت ساده و یک تصمیم قوی به آنها اجازه می دهد تا غذا و نوشیدنی را تنظیم کنند. کلینیک آنها را به طور جدی بیمار نمی داند. اطمینان آنها مبنی بر اینکه در تمام روز تقریباً چیزی نمی خورند، نه به عنوان تناقضی بین نیازهای آنها و احساس سیری حاصل شده، بلکه به عنوان یک دروغ عمدی در نظر گرفته می شود. انتقال متقابل تنها منجر به کاهش عزت نفس و ارزش اجتماعی وضعیت درمان می شود. آنها روابط کاری و وضعیت درمان را پیچیده می کنند که به دلیل نیاز به محدود کردن غذا، برای بیمار دشوار است و او را به سمت افسردگی سوق می دهد. بیماران اغلب با تسلیم شدن و سرزنش درونی خود واکنش نشان می دهند که منجر به حملات جدید و ناگهانی پرخوری می شود.

* به طور کلی، برای چاقی، برای کاهش سریع وزن بدن، روش های روان درمانی فعال با تمرکز بر علائم نشان داده می شود: درمان دستوری و رفتاری، گروه های خودیاری متمرکز بر فرد، روش های روان پویای آشکار. همانند اعتیاد به الکل، اگر این تجزیه و تحلیل نتواند رفتار بیمار را تغییر دهد، لازم نیست همه تعارضات را تجزیه و تحلیل کرد. معمولاً کاهش سریع وزن از طریق درمان بالینی فشرده و رژیم غذایی سخت دشوار نیست. اما این تغییر فیزیکی نقطه شروع تغییرات در عزت نفس و تغییرات بیشتر در رفتار نیز می باشد. اگر عود در مدت زمان کوتاهی رخ ندهد که حداقل در نیمی از موارد اتفاق می افتد و طبق برخی مشاهدات تقریباً در همه بیماران، لازم است در طول درمان سرپایی بیشتر بین پزشک و بیمار ارتباط برقرار شود. . تنها انتقال شدید به درمانگر (از طریق یک محیط مناسب، یک گروه خودیاری) می تواند به بیمار انگیزه ای بدهد که در آینده، زمانی که خود را در شرایط کاری و خانوادگی آشنا می بیند، خود را در غذا محدود کند. بیماران روان تنی و عصبی مبتلا به چاقی عموماً نسبت به افراد فاقد چنین اختلالاتی به درمان پاسخ کمتری می دهند. اینکه چقدر چاقی با ساختار خانواده مرتبط است، با تجربه درمان چاقی در کودکان و جوانان نشان داده شده است. مقاومت نه چندان از جانب خود کودک، بلکه از والدین او ناشی می شود که احساس گناه در آنها ایجاد می شود و ترس غیرمنطقی دارند که اگر کودک محدودیت ها را رعایت کند، از گرسنگی بمیرد.

* تعداد زیادی رژیم غذایی پیچیده وجود دارد که بر این اساس است که ضمن کاهش همزمان احساس گرسنگی، مصرف غذا را به غذاهای کم کالری (حجم کافی و کافی) محدود می کند. سرشار از پروتئین) یا با افزایش فعالیت بدنی تعادل کالری را تغییر دهید. اما اولین قدم باید مشارکت بیمار در همکاری با پزشک باشد. استفاده یک طرفه از رژیم غذایی تجویز شده، ژیمناستیک و غیره. کمک اندک و اغلب منجر به افسردگی می شود و لذت، ایده آل ها و خیالات مرتبط با فرآیند غذا خوردن پردازش نشده باقی می مانند. نکته تعیین کننده این است که به بیماران چاق که می خواهند از لذت غذا برای آنها لذت ببرند باید چیز متفاوتی دریافت کنند: بیماران چاق روان تنی به تماس، صمیمیت، رضایت در حوزه اجتماعی، کمک در غلبه بر ناامیدی ها، تقویت "من" خود نیاز دارند.

فرد در زندگی روزمره خود به طور مداوم برای حداکثر راحتی روانی تلاش می کند، اما همیشه روش های مناسب را برای این کار انتخاب نمی کند. وجود اضافه وزن را می توان نه تنها با استعداد ارثی و عادات غذایی، بلکه از دیدگاه روانشناختی نیز توضیح داد. بنابراین، پرخوری می تواند منبع احساسات مثبت، راهی برای رهایی از استرس و سازگاری در شرایط نامساعد باشد.

پیامد آن اضافه وزن است که روان تنی آن مدت هاست توسط متخصصان توضیح داده شده است. اگر کیلوگرم اضافه باشد، به این معنی است که نیاز خاصی به آنها وجود دارد. بنابراین، اولین کاری که باید انجام دهید این است که علت مشکل را مشخص کنید و شروع به حل آن کنید.

روان تنی شاخه ای از روانشناسی و پزشکی است که به بررسی تأثیر عوامل روانی بر بروز مشکلات جسمی (بدنی) در انسان می پردازد. مطابق با آن، تعدادی از مشکلات سلامتی به دلیل مشکلات روانی خاص ایجاد می شود: استرس، شکست های عصبی، نگرانی ها، نگرانی ها. علاوه بر این، ما نه تنها در مورد خود بیماری ها، بلکه در مورد پدیده هایی مانند اضافه وزن نیز صحبت می کنیم.

کتاب های زیادی به روان تنی اختصاص داده شده است. لوئیز هی، لیز بوربو و بسیاری از نویسندگان محبوب دیگر درباره او نوشتند. آنها همچنین روان تنی اضافه وزن در زنان را مورد مطالعه قرار دادند.

علل روانی اضافه وزن

اضافه وزن به خودی خود ایجاد نمی شود و اغلب علل روان تنی دارد. اصلی ترین آنها به شرح زیر است:

• حفاظت ساختمان در مقابل دنیای بیرون لایه چربی به عنوان نوعی محافظ برای پوسته عمل می کند و هر چه وزن بیشتر باشد، قوی تر است. یک عملکرد اضافی نیز نقش دارد: یک فرد از نظر ظاهری بزرگتر به نظر می رسد، به همین دلیل است که به نظر می رسد دشمن خود را "در هم می شکند". اما هر دو عملکرد یک هدف دارند - محافظت از خصومت بیرونی.
• دختران لاغر اندام می توانند بعد از ازدواج یا بچه دار شدن وزن اضافه کنند. روانشناسی این را با ظهور یک تصویر جدید در فرد مرتبط می کند: یک مادر یا یک زن خانه دار. هنگامی که وظایف جدید به وجود می آید، این شکل به پس زمینه منتقل می شود و میل ناخودآگاه به تصویر یک زن خانه دار چاق ظاهر می شود.
• عدم توجه. این اغلب در دوران کودکی خود را نشان می دهد. هنگامی که کودک توجهی ندارد، ناخودآگاه وزن اضافه می کند و در نتیجه می خواهد دیگران به او توجه کنند.
• افزایش وزن یک زن ممکن است به مردش مربوط باشد. بنابراین، او می تواند بگوید که عاشق نرمی در زنان است و خانم می تواند شروع به افزایش وزن کند تا از طریق اندام خود به این نرمی پی ببرد.
• خوردن استرس و اضطراب. در دوران کودکی، آب نبات به بهترین آرامش تبدیل می شود، و این مکانیسم ممکن است با بزرگتر شدن ما ادامه پیدا کند. فرد با پرخوری سعی می کند احساسات منفی، غم و اندوه، نگرانی و ... را از بین ببرد.
• این کلیشه در جامعه وجود دارد که اضافه وزن با احترام همراه است. هنگام افزایش وزن، ممکن است فرد ناخودآگاه بخواهد بر اهمیت خود تأکید کند. همچنین ممکن است به دلیل اعتماد به نفس پایین باشد.
• نارضایتی های انباشته شده نیز می تواند منجر به اضافه وزن شود. فرد به معنای واقعی کلمه آنها را جمع می کند و در نتیجه رسوبات چربی ایجاد می کند.
• خشونت در دوران کودکی دانشمندان دریافته اند که پس از خشونت روانی یا فیزیکی، خطر چاقی افزایش می یابد. این به ویژه در مورد زنان صادق است - با افزایش وزن، آنها سعی می کنند جذاب نباشند و در نتیجه از خود در آینده محافظت کنند.

علاوه بر این، یک فایده ثانویه وجود دارد که فرد از علائم مشکل خود دریافت می کند. در مورد اضافه وزن، می تواند خود را در موارد زیر نشان دهد:

• عدم تمایل به جلب رضایت مردان فرض کنید یک زن به غیر از شوهرش توجه مردان دیگر را نمی‌خواهد یا گرایش جنسی غیر سنتی دارد. در این حالت ، او به وزن نیاز دارد تا نمایندگان جنس قوی تر به او توجه نکنند.
• تفریح ​​کردن افرادی که نمی دانند چگونه از غذا لذت ببرند، این را با غذاهای خوشمزه جبران می کنند. او تنها شادی آنها می شود.
• هدف خیالی کاهش وزن. روند کاهش وزن می تواند معنای مستمر زندگی باشد، بدون اینکه هیچ نتیجه ای داشته باشد. شخص به رژیم های غذایی پایبند است و سپس دوباره وزن اضافه می کند و به همین ترتیب در یک دایره ادامه می دهد.
• حفاظت روانی. چاقی می تواند نوعی ماسک یا تلاشی برای فرار از واقعیت باشد.

نگاه لوئیز هی

لوئیز هی معتقد است که دلیل اصلی چاقی در کشور نیاز به محافظت، عدم پذیرش خود و عدم تمایل به احساس دیگران است. او همچنین به تمایل به خودنمایی و افزایش حساسیت اشاره می کند. اول از همه، او توصیه می کند با ترسی که اضافه وزن از آن محافظت می کند مبارزه کنید.

اضافه وزن به گفته لیز بوربو

لیز بوربو مشکل را با بلوک های عاطفی مرتبط می کند و معتقد است که این مشکل نتیجه تحقیر دوران کودکی است. لایه چربی نوعی محافظت از کسانی است که توهین می کنند. چربی نیز مشخصه کسانی است که ناخودآگاه می خواهند جایگاه مهمی در جامعه اشغال کنند، اما در عین حال این را غیرقابل قبول می دانند. چنین درگیری منجر به پرخوری می شود. دلیل دیگر بلوک ذهنی است. Fat Lyuli همیشه نمی تواند خود را به طور عینی ارزیابی کند، و به گفته لیز و بوربو، در پایان هر روز آنها نیاز به تجزیه و تحلیل رویدادهایی دارند که رخ داده است که می تواند باعث شرمساری شود.

نظر سینلنیکوف

والری سینلنیکوف ادعا می کند که اضافه وزن بیانگر ترس و نیاز به محافظت است. لایه چربی مانند پوسته ای عمل می کند که از طریق آن فرد احساسات خود را از دیگران پنهان می کند. همچنین از نظر او از ناتوانی در کنار آمدن با تجربیات و نارضایتی از خود حتی تا سرحد تنفر می گوید.

اضافه وزن در نقاط مختلف بدن و روان تنی: جدول

به گفته کارشناسان، این وزن در کدام قسمت ها رسوب می کند، می تواند دلیل روان تنی را با جزئیات بیشتری بیان کند.

دو چانه	کم بیانی، ناتوانی در بیان افکار، نوعی مانع محافظ.
شانه ها و بازوها	افزایش مراقبت، سرپرستی، مسئولیت، عشق ناخشنود یا بیزاری از خود، نیاز دائمی به دریافت تایید از بیرون.
قوز چربی در پشت و رسوب در گردن	چنین رسوباتی را قوز شراب می نامند. آنها می گویند که انسان احساس گناه می کند، خود را در کاری بسیار مقصر می داند.
پشت و شانه ها	چرخش و چین در این مناطق نشان دهنده احساس گناه، عدم محافظت و ناتوانی در رها کردن رویدادهای گذشته است. همچنین ممکن است نشان دهنده افزایش مسئولیت در قبال دیگران باشد.
کمر و شکم	روان تنی اضافه وزن در زنان بر روی شکم به عدم پذیرش اصل زنانه مربوط می شود. خط کمر مبهم از ترس از ضعیف بودن و نشان دادن زنانگی صحبت می کند. شکم بزرگ می تواند راهی برای تسکین ترس، نگرانی و اضطراب باشد. در اینجا نیز منطقی است که در مورد عدم تصمیم گیری و مشکلات در برقراری ارتباط با جنس مخالف صحبت کنیم.
پاها و باسن	اگر همه چیز غیر ضروری در قسمت پایین متمرکز شود، می توانیم در مورد محافظت بیش از حد صحبت کنیم. همچنین می تواند خشم والدین به دلیل محافظت بیش از حد، ترس و نارضایتی از دوران کودکی یا عدم تمایل به بزرگ شدن باشد. این شامل مشکلات در حوزه جنسی نیز می شود.
	این یک مکان تجمع بیهوده در نظر گرفته می شود. هر چه انسان آنچه را که به آن نیاز ندارد بیشتر در خود جمع کند، مساحت کتانی ها بیشتر می شود.
	اگر پر و شل باشند، این نشان دهنده ترس از تغییر و ترس، وعده های پوچ، لجاجت و خود محوری است.

چگونه مشکل روانی اضافه وزن را حل کنیم

اگر روان تنی وزن اضافی را درک نکنید، نمی توانید با نحوه کاهش وزن کنار بیایید. اما به خاطر داشته باشید که این کافی نیست. برای خلاص شدن از شر آن، باید از هر دو روش روانی و فیزیکی استفاده کنید. اول از همه، شما باید مصرف غذای خود را کنترل کنید و یک سبک زندگی فعال داشته باشید. روش های روانی مبارزه به شرح زیر است:

• اگر از غذا برای آرامش استفاده می شود، باید آن را با چیز دیگری با اثر مشابه جایگزین کنید. این می تواند یوگا، شنا، مدیتیشن یا پیاده روی منظم باشد. اگر غذا منبع شادی و لذت باشد، همین امر صادق است. چیزهای کمتر دلپذیری وجود ندارد که منجر به افزایش وزن نمی شود و مهم است که آنها را برای خود پیدا کنید.
• قبل از رفتن به یخچال، از خود بپرسید که آیا احساس گرسنگی واقعی می کنید یا نارضایتی اخلاقی. فقط در صورتی باید غذا بخورید که واقعا گرسنه هستید.
• شما باید از شر نارضایتی های قدیمی خلاص شوید، سعی کنید خود را با تمام نقاط قوت و ضعف خود بپذیرید و دوست داشته باشید. شما باید سعی کنید بدون استفاده از روش معمول به شکل فراوانی غذا با دومی مبارزه کنید.
• اگر دلیل پرخوری مربوط به عزیزانتان است، باید سعی کنید نگرش خود را نسبت به آنها تغییر دهید و آن را بهبود بخشید. همه مشکلات را می توان با صلح حل کرد، این را به خاطر بسپارید.

اگر علل اضافه وزن به روان تنی مربوط می شود، باید از سر شروع به مبارزه با آن کنید. همه نمی توانند این کار را به تنهایی انجام دهند، بنابراین گاهی اوقات کار با یک روانشناس منطقی است. رسیدن به هماهنگی و آرامش مهم است. و البته به یاد داشته باشید که خیلی چیزها به این بستگی دارد تغذیه مناسبو فعالیت بدنی

در قسمت اول مقاله “روان تنی اضافه وزن” مواردی را شرح خواهم داد که بدن تصمیم می گیرد اضافه وزن یک مشکل است. بهترین راه حل، بر اساس تجربیات درونی فرد. در قسمت دوم مقاله نشان خواهم داد که چه باورهای درونی منفی می تواند مانع از لاغر شدن فرد شود.

قبل از اینکه بهتر شویم، تصمیم می گیریم بهتر شویم. حتی اگر آگاهانه نباشد، آن را می پذیریم. این تصمیم را می توان در هر سنی گرفت. اگر کودکان مستعد اضافه وزن به دنیا می آیند، این بدان معناست که ناخودآگاه آنها در حال حاضر تحت تسلط برنامه ای است که اضافه وزن مفید است.

سودآوری یعنی چه؟ این بدان معنی است که بدن معتقد است که کامل بودن راه حلی برای یک مشکل خاص است.

1) رایج ترین مشکل در تمرین من نیاز به ایجاد دفاع در برابر دنیای خطرناک است. وزن اضافی می تواند به عنوان نوعی مانع در راه روح آسیب پذیر یک فرد در نظر گرفته شود، به عنوان محافظت از ارتباطات ناخواسته (در نهایت، افراد چاق اجتناب می شوند)، به عنوان فرصتی برای "درهم شکستن" دشمنان با وزن خود. ایده اصلی یکسان است - من نمی خواهم با جهان تماس داشته باشم، زیرا یا ناخوشایند است یا به سادگی خطرناک است.

در این صورت برای کاهش وزن، صرف رژیم گرفتن کافی نخواهد بود. بدن در برابر این مقاومت مقاومت می کند، زیرا محافظت لازم را از دست می دهد. این به این معنی است که لازم است باورهای درونی در مورد خطر را دوباره پیکربندی کرد، جهان را متفاوت دید. سپس نیاز به اضافه وزن از بین می رود.

2) این اتفاق می افتد که دختران لاغر اندام پس از ازدواج یا پس از تولد فرزند شروع به افزایش وزن می کنند. وقتی فهمیدم چرا این اتفاق می افتد، دیدم که دختران در حال به دست آوردن شخصیت فرعی هستند که من آن را ماترونا نامیدم (به گفته اوژگوف - یک زن چاق و محترم).

در برخی مواقع، یک زن خانه دار یا مادر جوان تازه شروع به محو کردن تصویر درونی خود از یک دختر جوان و بی دغدغه در سایه ها می کند و ناخودآگاه تصویر یک رئیس محترم خانواده را "نزدیک تر" می کند. در این مورد، در روان درمانی، ما تجزیه و تحلیل می کنیم که چگونه می توانیم این دو تصویر را ترکیب کنیم یا تصویر جدیدی به دست آوریم - یک مادر جوان باریک اندام و یک خانه دار آسان و موفق.

3) اگر زنی شروع به افزایش وزن کرد، باید ببینید که آیا او به عنوان مثال کارکرد مردانه پول درآوردن را به عهده گرفته است؟ بزرگ بودن گاهی شبیه "مرد بودن" است. شکنندگی ویژگی یک زن است، اما اگر زن در خانواده نمی تواند شکننده باشد، باید قوی شود. و افراد قوی معمولا "بزرگ" هستند. این تصمیم توسط بدن برای کمک به یک زن برای مقابله با مشکلات اتخاذ می شود.

4) "آنها به من توجه نمی کنند" - اینگونه است که کودکی که شروع به افزایش وزن می کند فکر و احساس می کند.

زنی که شروع به افزایش وزن می کند ممکن است فکر کند که شوهرش متوجه او نمی شود و اضافه وزن راه حل مشکل است. و اگر شوهر هم یک بار بگوید که زنان نرم را دوست دارد، وقتی چیزی برای چنگ زدن باشد، زن ناخودآگاه بزرگ و نرم می شود اگر از بی توجهی شوهرش عذاب بکشد و بخواهد او را جذب کند.

5) برای بدن ما، چربی یک بافت لوکس است: وزن کمی دارد و ظرفیت انرژی دارد. جالب اینجاست که اگر جایی خود را زشت بدانیم، بدن در آن محل چربی اضافه می کند به عنوان تسلیبه مالک به عنوان مثال، لیپوم ها از این طریق به وجود می آیند. و اینگونه است که پدیده هایی که ما آن را سلولیت می نامیم به وجود می آیند.

یعنی وقتی در آینه به خودمان نگاه می کنیم و حکم می کنیم: «آنطور که باید باشد نیست» بدن سعی می کند ما را با چربی دلداری دهد.

اگر در درون احساس نارضایتی دائمی از خود دارید، این می تواند منجر به افزایش چربی در باسن، شکم، بازوها و غیره شود.

بیخود نیست که یکی از مراحل ضروری کاهش وزن، ایجاد تصویری درونی از لاغر بودن خود است (در قسمت دوم مقاله در این مورد خواهم نوشت).

6) و در نهایت، یک مشاهده دیگر. اگر در دوران بارداری مادر واقعاً می خواست غذا بخورد، اما برای لاغر ماندن از همه چیز خودداری می کرد، ممکن است کودک در دوران کودکی وزن مناسبی داشته باشد، گویی مشکل مادرش را حل می کند.

به همین ترتیب، اگر زنی احساس کند از چیزی محروم است، ممکن است ناآگاهانه با اضافه وزن، کمبود چیزی را به دست آورد. چیزی که کم است می تواند هر چیزی باشد: از شغل مورد علاقه ای که وجود ندارد تا عاشقی که وجود ندارد.

دلایل اضافه وزن متفاوت است و وقتی به دنبال این علل می‌گردیم، همیشه آن‌ها را در تاریخچه زندگی شخصی و تصویر دنیا می‌یابیم که مختص همه است.

با یافتن علل اضافه وزن، پیش نیازهای این وزن را حذف می کنیم. و دیگر نیازی نیست که انسان مشکلات خود را از این طریق حل کند. با این حال، وزن قبلاً افزایش یافته است و شما باید وزن خود را کاهش دهید. اما با این کار مشکلات دیگری به وجود می آید و موانعی از باورها و ترس های دیگر به وجود می آید. بیشتر در این مورد در قسمت بعدی مقاله.