هر یک از ما زمانی که در یک روز گرم تابستان، سطح آینه مانند آب را بالای آسفالت داغ دیده بودیم، با سراب روبرو شده ایم. اما سراب ها اغلب تصاویر بسیار چشمگیرتری را ترسیم می کنند. این یک پدیده طبیعی مرموز و اغلب خطرناک است.

یا شاید همش یک رویا بود؟

سراب برای مدت طولانی شناخته شده است. این پدیده باعث ترس مقدس در میان مصریان باستان شد، که معتقد بودند سراب چیزی را منعکس می کند که دیگر در جهان وجود ندارد - این شبح کشوری است که مدت ها ناپدید شده است. جنگجویان صلیبی که از طریق صحرای فلسطین برای آزادسازی قبر مقدس رژه می رفتند، رؤیاهای شگفت انگیزی را توصیف کردند، اما در آن زمان هیچ کس آنها را باور نکرد.

مشاهدات سیستماتیک سراب ها از ابتدای ثبت سیاهه های کشتی به وجود آمده است. در تابستان سال 1820، ناخدای یکی از کشتی های شکار نهنگ یادداشت ها و نقاشی هایی را به جای گذاشت که در آنها ظاهراً شهری با قلعه ها و معابد دیده شده در نزدیکی گرینلند را منعکس می کرد، اما بررسی بعدی دقیقاً در آن مکان چیزی را تأیید نکرد.

توضیح علمی درباره پدیده سراب، نزدیک به دیدگاه های مدرن - به عنوان یک توهم نوری - اولین بار توسط ریاضیدان فرانسوی گاسپارد مونگ ارائه شد که در سال 1799 با ناپلئون در لشکرکشی مصری او شرکت کرد. در طول راهپیمایی طولانی به سمت نیل، اعضای اکسپدیشن متوجه پدیده عجیبی شدند: چگونه صحرا با آب پر شد و روستاها شروع به تبدیل شدن به جزیره کردند. مونگ این پدیده را به بهترین شکل ممکن توضیح داد تا سربازان ناپلئونی را آرام کند.

فقط یه چیز پیچیده

سراب (از واژه فرانسوی "رویت") پدیده ای است که به طور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته است و فرمول بندی آن به زبان فیزیک نوری بسیار دشوار است. اما بیایید سعی کنیم یک توضیح ساده برای "عیوب انکساری" ارائه دهیم. مشخص است که نور به صورت مستقیم در یک محیط همگن منتشر می شود، اما در شرایط چگالی های مختلف، پرتوهای آن شروع به شکست می کنند، و هر چه تفاوت در چگالی محیط های همسایه بیشتر باشد، اعوجاج بیشتر می شود.

یک مثال واضح قاشقی است که در یک لیوان آب شفاف قرار داده شده است: شکست در محل اتصال رسانه های با چگالی های مختلف - هوا و مایع رخ می دهد، که اثر قاشق "شکسته" را ایجاد می کند. در مورد سراب‌ها، ما منحصراً با یک پدیده جوی سر و کار داریم که این امکان را فراهم می‌کند که نه فقط یک تصویر مخدوش، بلکه یک تصویر منعکس شده ظاهر شود. گرما به طور نابرابر در هوا پخش می شود، که کنتراست چگالی هوای اولیه متفاوت را افزایش می دهد. لایه بندی همچنین عدم حرکت عمودی توده های هوا را تشکیل می دهد. اما برای دستیابی به اثر سراب، اختلاف چگالی باید آنقدر زیاد باشد که مرز بین لایه ها بتواند به عنوان یک آینه عمل کند. پرتوهای نوری که حرکت آنها را در این مرز منحرف می کند، امکان انعکاس لایه سرد در لایه گرم را فراهم می کند.

سراب تحتانی، برتر و جانبی

در بیابان یا در جاده آسفالته، هوای گرم که ظاهراً برخلاف قوانین فیزیک است، در نزدیکی زمین متمرکز می شود. اما در واقع، به سمت بالا حرکت می کند، که توسط هوای داغ تر از سطح داغ هدایت می شود - بنابراین، دمای بالاتری به طور مداوم در زیر حفظ می شود.

این شرایط ایده آلبرای تشکیل سراب های به اصطلاح پایین یا دریاچه، زمانی که سطح زمین به نظر می رسد غرق آب است - اما در واقعیت توسط آسمان منعکس می شود. اما سراب ها می توانند نه تنها آسمان، بلکه سایر اشیاء واقع در بالای سطح "آینه" - درختان، اتومبیل ها، خانه ها، کوه ها را نیز نشان دهند. این پدیده را می توان از فاصله چند صد متری مشاهده کرد. اما به محض اینکه می خواهید به یک مکان مرموز نزدیک شوید، زاویه دید تغییر می کند و تصویر در هوا ناپدید می شود.

سراب های جانبی بسیار شبیه به سراب های پایین هستند، فقط انعکاس در نزدیکی سطوح عمودی - دیوارها یا سنگ های گرم شده رخ می دهد. سراب مشابهی توسط افسر فرانسوی لازار پوگ که از تونس بازدید کرد، توصیف کرد. «با نزدیک شدن به دیوار ماسه سنگی قلعه، ناگهان متوجه شدم که مانند آینه می درخشد و درختان خرما غبارآلود و شترهایی که تفنگ های ما را روی کوهان خود می کشیدند در آن منعکس شد.

اما سراب برتر نیز ممکن است، یک شرط ضروریکه حرکت لایه های گرمتر هوا به سمت بالا است. طبیعت آن پیچیده تر از سراب پایین است. بدون پرداختن به جزئیات، متذکر می شویم که سراب فوقانی از فاصله چند کیلومتری یا بیشتر توسط چشم درک می شود. اگر پرتوهای منحرف شده نور با انحنای زمین منطبق باشد، مشاهده اجرام بسیار فراتر از افق امکان پذیر می شود. ساکنان ریویرای فرانسه در صبح اغلب زنجیره ای از کوه های کورسی را می بینند که فاصله آن حداقل 200 کیلومتر است!

فاتا مورگانا

طبق افسانه، معشوق طرد شده لانسلوت، پری مورگانا، در بستر دریادر قصر کریستال و از آن به بعد ملوانان را با رؤیاهای شبح‌آلود فریب می‌دهد. فتای مورگانا نوری موفق می شود به همین خوبی ملوانان را فریب دهد. گاهی اوقات ملوانان به کمک کشتی در حال غرق شدن می شتابند، اما وقتی می رسند چیزی پیدا نمی کنند و این تعجب آور نیست، زیرا کشتی در کیلومترها دورتر از مکان قابل مشاهده در مضیقه بود.

شرط وقوع فاتا مورگانا تشکیل چند لایه هوا با چگالی های مختلف است. اشیایی که به یک سراب تبدیل می‌شوند، نه تنها تصویری آینه‌ای دریافت می‌کنند، بلکه شباهت یک تصویر موزاییک یا منظره‌ای سورئال را ایجاد می‌کنند، با کشتی‌ها، ساختمان‌ها یا کل شهرها که به قطعات «تجزیه» می‌شوند.

ساکنان شهر پنگلای چین، واقع در سواحل شرقی چین، توانستند چنین پدیده نادری را ببینند. در 8 می 2006، هزاران شهروند از کشف شهری با مدرن شگفت زده شدند ساختمان های بلند، خیابان های عریض و ماشین هایی که در امتداد آنها حرکت می کنند. کسی که برای اولین بار به Penglai آمد هرگز حدس نمی زد که در جایی که شهر بالا می رود، معمولاً دریا می چکد.

اما اگر بتوان سراب چینی را با حضور شهرهای بزرگ در مجاورت توضیح داد، آن‌گاه آنچه در کوه‌های باشکریا دیده می‌شود دشوارتر است که در مفاهیم علمی فشرده شود. یکی از ساکنان محلیماشینم را متوقف کردم تا به آسمان آبی-سبز نگاه کنم که در آن ابتدا یک هواپیما با بال های دو طبقه ظاهر شد و سپس خانه ها و خیابان ها ظاهر شدند. برخی دیگر خاطرنشان کردند که سقف خانه ها و منافذ پنجره ها به وضوح قابل مشاهده است، با این حال، دانشمندان می گویند که اورنبورگ، واقع در 200 کیلومتری جنوب غربی، به این شکل ظاهر شد.

قربانیان توهم

سراب ها نه تنها می توانند یک مسافر ناامید را گیج کنند، بلکه او را نیز نابود کنند. یکی از معروف‌ترین تراژدی‌ها مرگ کاروانی در صحرای صحرا است، علی‌رغم اینکه توسط یک راهنمای باتجربه هدایت می‌شد. مسافران با نرسیدن به 350 کیلومتری واحه بیر اولا در توری سراب گرفتار شدند و به دنبال آن 60 کیلومتر از چاه نجات منحرف شدند.

مورد جالبی که در مجله نیویورکر توضیح داده شده است نه یک شخص، بلکه یک حیوان. پلیکان که ظاهراً ساعت‌ها بر فراز استپ خشک‌شده در غرب میانه پرواز می‌کرد، جاده را با رودخانه‌ای جاری اشتباه گرفت و به امید فرو رفتن در چشمه‌ای خنک، با سرعت تمام روی آسفالت داغ شیرجه زد. پرنده با از دست دادن هوشیاری فرار کرد.

اما معلوم می شود که یک دانشمند نیز می تواند قربانی توهم شود. یک روز آگوست، کارولین باتلی، هواشناس بریتانیایی در حال چیدن گل ها بود، که ناگهان یک پیکر نسبتاً عظیم را در نزدیکی خود دید - زن از ترس، گل ها را از دستانش رها کرد، اما چه تعجبی داشت که "شبح" نیز دور ریخت. گلها. کارولینا انعکاس خود را در تمام جزئیات و رنگ ها می دید - مانند یک آینه. این پدیده نادر است و فقط در یک صبح گرم امکان پذیر است، زمانی که بخارات هنوز از سطح زمین بلند می شوند - آنها همراه با هوای گرم ایجاد می کنند. شرایط مساعدبرای چنین سرابی

The post سراب ها: چگونه به وجود می آیند اولین بار در اسمارت پدیدار شد.

از کودکی به پدیده های مرموز طبیعی علاقه داشتم. یکی از آنها سراب است. به هر حال، دیدن چیزی که وجود ندارد یا صدها کیلومتر از ناظر فاصله دارد، فقط جادو است. افسانه است، اینطور نیست؟ در کودکی همه چیز خیلی ساده به نظر می رسد. سراب یک معجزه کوچک است. به هر حال، این فقط کودکان نیستند که این گونه فکر می کنند. بعد از خواندن تعداد زیادی ازمقالات مختلف، من یک کشف کوچک برای خودم انجام دادم. معلوم می شود که مردم از زمان های قدیم سراب را دیده اند. و آنها را با مداخله معمولی خدایان یا ارواح توضیح دادند. این اطلاعات هنوز در افسانه های مختلف نگهداری می شود.

جنگجویان صلیبی که با هدف خوب خود به فلسطین رفتند سراب ها را به ویژه رنگارنگ و واضح توصیف کردند. اما متاسفانه هیچکس آنها را باور نکرد. خوب، در آن روزها آنها واقعاً دوست داشتند در مورد شگفتی های شرق داستان تعریف کنند.

حتی قبل از جنگ های صلیبی، سراب ها، و اغلب، توسط ساکنان مصر باستان مشاهده می شد. آنها معتقد بودند که سراب ها چیزی جز شبح کشوری نیستند که صدها سال پیش ناپدید شده بود. طبق این افسانه، هر مکانی روی زمین روح خاص خود را دارد. و به این ترتیب روح کشور گمشده در بیابان های وسیع مصر سرگردان شد و در تلاش برای یافتن آرامش بود.

بله، گذشتگان به معجزه اعتقاد داشتند. به نظر می رسد که همه چیز بسیار ساده تر است و دخالت نیروهای ماورایی برای وقوع سراب ضروری نیست. در یک تعریف کاملا علمی، سراب (سراب فرانسوی - به معنای واقعی کلمه دید) چیزی بیش از یک پدیده نوری در جو نیست که به دلیل آن تصاویری از اجسام در ناحیه دید ظاهر می شوند که وقتی شرایط عادیپنهان از مشاهده

یعنی سراب چیزی بیش از بازی پرتوهای نور نیست. واقعیت این است که در بیابان زمین بسیار گرم می شود. اما در عین حال دمای هوا در بالای زمین در فواصل مختلف از آن بسیار متفاوت است. برای مثال دمای لایه هوا ده سانتی متر بالاتر از سطح زمین 30-50 درجه کمتر از دمای سطح است.

همه قوانین فیزیک می گویند: نور در یک خط مستقیم در یک محیط همگن منتشر می شود. با این حال، با چنین شرایط شدید، قانون اعمال نمی شود. چه خبر است؟ پرتوها در چنین اختلاف دمایی به سادگی شروع به شکست می کنند و به طور کلی در نزدیکی زمین شروع به انعکاس می کنند و توهماتی را ایجاد می کنند که ما عادت داریم سراب بنامیم. یعنی هوای نزدیک سطح به آینه تبدیل می شود.

اگرچه سراب ها معمولاً با بیابان ها مرتبط هستند، اما اغلب می توان آنها را در بالای سطح آب، در کوه ها و گاهی حتی در شهرهای بزرگ مشاهده کرد. به عبارت دیگر، هر جا که تغییرات ناگهانی دما رخ می دهد، می توانید این تصاویر افسانه ای را مشاهده کنید.

این پدیده کاملاً رایج است. به عنوان مثال، در اکثر کویر بزرگدر سیاره ما سالانه حدود 160 هزار سراب مشاهده می شود.

رصد علمی سراب ها چگونه شکل گرفت؟

مقام اول و افتخار را می توان به مسیو گاسپار مونگ داد. این مرد در سال 1799 اولین کسی بود که توضیحی کتبی از این پدیده داد که کاملاً شبیه به امروزی است. او در لشکرکشی مصر فرمانده معروف ناپلئون بناپارت شرکت کرد. شرکت کنندگان این اکسپدیشن در مسیر رود نیل پیاده روی کردند. ظاهر یکنواخت و نسبتاً کسل کننده دشت ها فقط گاهی توسط تپه های کوچک شکسته می شد که گاهی روستاها روی آنها قابل مشاهده بود.

و سپس یک روز سربازان متوجه شدند که به طور متناوب به نظر می رسد دشت ها مملو از آب است و روستاها برای آنها جزایر کوچک به نظر می رسد. علاوه بر این، چیزی که به ویژه افراد اعزامی را شگفت زده کرد این بود که در زیر هر یک از این جزایر تصویری آینه ای از آن وجود داشت و آسمان نیز منعکس می شد.

طبیعتاً با نزدیک‌تر شدن، سراب از بین رفت. طبیعتاً سربازان این را به مکر دشمنان و خدایان بیگانه تعبیر کردند. و مسیو مونژ همه چیز را از دیدگاه علمی توضیح داد، که به طور غیرقابل مقایسه ای به بناپارت کمک کرد تا نظم را در صفوف بازگرداند.

فرمانده ناو بافین بدون شک شایستگی مقام دوم را داشت. یک رویداد مهم در سال 1820 رخ داد. در سیاهه کشتی، او شهری شگفت انگیز را توصیف کرد که در آن تعداد زیادی قلعه و معابد باستانی وجود دارد. علاوه بر این، این پدیده نه تنها ثبت شد، بلکه با جزئیات بسیار توسط همان کاپیتان ترسیم شد. طبیعتا مدارک او تایید نشد.

مقام سوم را می توان به ساکنان یک جزیره کوچک در شمال انگلستان داد. در سال 1840، آنها ساختمان های سفید و باشکوهی را در آسمان دیدند. آنها هرگز چنین چیزی ندیده بودند و به این نتیجه رسیدند که این شهر کریستالی معروفی است که مردم فنلاند در آن زندگی می کنند. اتفاقاً جالب است که این دید 17 سال بعد به مدت سه ساعت تکرار شد.

بسیار جالب است که اگرچه سراب ها را فرزندان بیابان ها می دانند، اما آلاسکا از دیرباز به عنوان رهبر بلامنازع وقوع آنها شناخته می شود. هر چه هوا سردتر باشد، سراب مشاهده شده واضح تر و زیباتر است.

مهم نیست که چقدر این پدیده رایج است، مطالعه آن بسیار دشوار است. چرا؟ بله، همه چیز بسیار ساده است. هیچ کس نمی داند کجا و چه زمانی ظاهر می شود، چگونه خواهد بود و چقدر زنده خواهد ماند.

پس از اینکه بسیاری از سوابق مختلف در مورد سراب ظاهر شد، طبیعتاً باید آنها را طبقه بندی کرد. مشخص شد که علیرغم همه تنوع آنها، فقط می توان شش نوع سراب را شناسایی کرد: سراب پایین (دریاچه)، بالا (ظهور در آسمان)، جانبی، "فتا مورگانا"، سراب ارواح و سراب گرگینه.

یک نوع پیچیده تر از سراب نامیده می شود فاتا مورگانا". هنوز توضیحی برای آن پیدا نشده است. شفق قطبی یا سراب های گرگینه معمولاً به عنوان نوعی سراب طبقه بندی می شوند.

سراب پایین (دریاچه).

اینها رایج ترین سراب ها هستند. آنها نام خود را به دلیل مکان هایی که در آن سرچشمه گرفته اند، گرفته اند. همانطور که احتمالاً قبلاً حدس زده اید، اکسپدیشن بناپارت دقیقاً آنها را دید. آنها روی سطح زمین و آب مشاهده می شوند (بیهوده نیست که نام دوم آنها "دریاچه" است).

این نوع سراب به اندازه نوع قبلی ساده است. با این حال، چنین سراب ها بسیار متنوع تر و زیباتر هستند.

در هوا ظاهر می شوند. جذاب ترین آنها شهرهای ارواح معروف هستند. بسیار جالب است که آنها معمولاً تصاویری از اشیاء - شهرها، کوه ها، جزایر - را نشان می دهند که در هزاران کیلومتر دورتر قرار دارند.

سراب های جانبی

آنها در نزدیکی سطوح عمودی که به شدت توسط خورشید گرم می شوند ظاهر می شوند. اینها می توانند سواحل صخره ای دریا یا دریاچه باشند، زمانی که ساحل قبلاً توسط خورشید روشن شده است، اما سطح آب و هوای بالای آن هنوز سرد است. این نوع سراب یک اتفاق بسیار رایج در دریاچه ژنو است.

فاتا مورگانا

فاتا مورگانا پیچیده ترین نوع سراب است. این ترکیبی از چندین شکل سراب است. در عین حال اشیایی که سراب به تصویر می کشد چندین برابر بزرگ شده و کاملاً تحریف شده اند.

جالب اینجاست که این نوع سراب نام خود را از مورگانا، خواهر آرتور معروف گرفته است. او ظاهراً از لنسلوت به خاطر طرد کردن او رنجیده خاطر شد. برای دشمنی با او، ساکن شد دنیای زیر آبو شروع به انتقام گرفتن از همه مردم کرد و آنها را با رؤیاهای شیطانی فریب داد

به فاتا مورگانارا می توان به تعداد زیادی « هلندی های پرواز "، که هنوز هم توسط ملوانان دیده می شود.

آنها معمولا کشتی هایی را نشان می دهند که صدها یا حتی هزاران کیلومتر از ناظران فاصله دارند.

سراب - ارواح یا سراب - گرگینه.

آنها تأثیر روانی خاصی بر قربانیان خود ایجاد می کنند. برخی از دیدگاه ها دانشمندان مدرن را نیز گیج می کند. به عنوان مثال، یک گروه استعماری فرانسوی از صحرای الجزایر عبور کرد. نه چندان دور دسته ای از فلامینگوها را دیدند. اما به محض عبور از مرز سراب، به جای دو پا، هر کدام چهار پا داشتند. یک سوار عرب واقعی سفیدپوش.

فرمانده گروه، طبیعتاً ترسیده بود و پیشاهنگی را فرستاد تا بررسی کند که چه نوع مردمی در بیابان هستند. وقتی سرباز وارد منطقه سراب شد، همه چیز را فهمید. اما دگردیسی هایی که برای او اتفاق افتاد که توسط همرزمانش مشاهده شد، آنها را در شوک فرو برد. پاهای اسبش آنقدر بلند شد که به نظر می رسید روی یک هیولای خارق العاده نشسته است.

شاید در مورد انواع سراب ها دیگر چیزی برای گفتن نباشد.

من می خواهم اضافه کنم که اگرچه این منظره فوق العاده زیبا و مرموز است، اما بسیار خطرناک نیز هست. من سراب می کشم و قربانیانم را دیوانه می کنم. این امر به ویژه در مورد سراب های بیابانی صادق است. و توضیح این پدیده سرنوشت مسافران را آسان نمی کند.

با این حال، مردم در تلاش برای مبارزه با این هستند. آنها راهنماهای ویژه ای ایجاد می کنند که مکان هایی را که سراب ها اغلب ظاهر می شوند و گاهی اوقات اشکال آنها را نشان می دهد.

خب، به نظر می رسد همین است. به هر حال سراب ها در شرایط آزمایشگاهی به دست می آیند. یک معمای دیگر، امیدوارم حل شود. با تشکر از توجه شما.

سراب (سراب فرانسوی - به معنای واقعی کلمه دید) یک پدیده نوری در جو است: انعکاس نور توسط مرز بین لایه های هوا که به شدت از نظر چگالی متفاوت هستند. برای یک ناظر، چنین بازتابی به این معنی است که همراه با یک جسم دور (یا بخشی از آسمان)، تصویر مجازی آن قابل مشاهده است و نسبت به جسم جابجا شده است.

سراب پدیده‌ای جوی است که در اثر آن، در شرایطی، اجسامی در ناحیه‌ای مشخص می‌شوند که محل واقعی آن‌ها از محلی که بیننده مشاهده می‌کند دور است. با انعکاس کامل پرتوها در مرز دو لایه هوا توضیح داده می شود دماهای مختلف، اگر پرتوی از نور با تمایل بسیار قوی بر روی صفحه مرزی بیفتد. اگر بیننده و جسم دور فقط در نقاط کمی مرتفع باشند و بین آنها خاک شنی قرار داشته باشد که به شدت توسط خورشید گرم شده است و گرمای خود را به نزدیکترین لایه های هوا منتقل می کند و در نتیجه آنها را شدیدتر از لایه های واقع در بالا گرم می کند، بیننده می بیند که جسم در موقعیت واقعی خود از طریق پرتوها، مستقیماً از جسمی که به سمت آن می رود، و ثانیاً، در وضعیت معکوس، از طریق پرتوها، ابتدا از جسم به سمت پایین می آید، سپس در هنگام برخورد با لایه های گرمتر و در نتیجه نادرتر هوا، منعکس شده و می رود. به چشم ناظر، دیدن جسم به گونه ای که گویی در آب منعکس شده است.

گاسپارد مونگ

این توضیح توسط ریاضیدان و هندسه‌دان فرانسوی، Gaspard Monge در "Mémoires de l" Institut d "Egypte" ارائه شده است. اگر یک لایه گرم بسیار گرم نه در زیر، بلکه بالای ناظر و جسم مشاهده شده، واقع در یک لایه سرد متراکم تر باشد، پدیده میراژ نیز می تواند رخ دهد، اما فقط در جهت بالا. بنابراین، مواردی که به صورت واژگون بالای افق مشاهده می شوند، به عنوان مثال، کشتی ها، برج ها، قلعه ها و غیره، تصاویری از اشیاء واقعی هستند. در برخی از مناطق، در ناپل، رجیو، در سواحل تنگه سیسیل، در دشت‌های شنی بزرگ (در صبح، زمانی که لایه‌های پایینی هوا هنوز سردتر از لایه‌های بالایی هستند که قبلاً توسط خورشید گرم شده‌اند)، در ایران ، ترکستان، مصر، این پدیده به نام فتای مورگانا اغلب مشاهده می شود. در حالت دوم، چنین شکستی ممکن است رخ دهد، اما جسم فقط برآمده به نظر می رسد، اما معکوس نیست، و بنابراین بازتاب کامل در خود لایه های بالایی رخ نمی دهد. به این شکل این پدیده در قسمت های غربی دریای بالتیک (کیمونگ) مشاهده می شود. در شکل همراه 1 خط منحنی L به معنای مسیر پرتوها در حالت اول است، زمانی که لایه های پایین تر هوا نسبت به لایه های بالایی چگالی کمتری دارند. SS لایه ای است که انعکاس کامل می دهد.

ناظر در A از جسم G، علاوه بر تصویر مستقیم، یک تصویر منعکس شده G1 را دریافت می کند که در جهت مماس (به خط L) ترسیم شده از نقطه A مشاهده می شود. شکل 2 حالتی را نشان می دهد که سردتر و لایه های متراکم تر در زیر قرار دارند.

از طریق پرتوهای L که بدون انعکاس حرکت می کنند، ناظر A یک تصویر برآمده و ایستاده G1 از جسم G دریافت می کند، اما اگر پرتوها در امتداد خط L2 منحنی شوند و کاملاً توسط لایه SS منعکس شوند، یک تصویر G2 معکوس به دست می آید.

فرهنگ لغت دایره المعارف F. A. Brockhaus و I. A. Efron. - سنت پترزبورگ: بروکهاوس-افرون. 1890-1907.

مصریان باستان معتقد بودند که سراب روح کشوری است که دیگر وجود ندارد. افسانه می گوید که هر مکانی روی زمین روح خاص خود را دارد. سراب های مشاهده شده در بیابان ها با این واقعیت توضیح داده می شود که هوای گرم مانند یک آینه عمل می کند. این پدیده بسیار رایج است - به عنوان مثال، سالانه حدود 160 هزار سراب در صحرا مشاهده می شود: آنها می توانند پایدار و سرگردان، عمودی و افقی باشند.

در 8 مه 2006، هزاران گردشگر و ساکنان محلی سرابی را مشاهده کردند که در روز یکشنبه در پنگلای در سواحل شرقی چین به مدت چهار ساعت ادامه داشت. مه ها تصویری از شهر با ساختمان های مرتفع مدرن، خیابان های وسیع شهر و ماشین های پر سر و صدا ایجاد کردند. قبل از وقوع این رویداد آب و هوایی نادر، دو روز در شهر پنگلای باران بارید.

مطالعه سراب ها تقریبا غیرممکن است، زیرا آنها به صورت سفارشی ظاهر نمی شوند و همیشه اصلی و غیرقابل پیش بینی هستند. به گفته دانشمندان، جو مانند یک کیک لایه ای هوا است که از لایه هایی با دمای متفاوت تشکیل شده است. و هر چه اختلاف دما بیشتر باشد، مسیر پرتو نور بیشتر خم می شود. در این حالت گویی یک عدسی بادی غول پیکر تشکیل می شود که مدام حرکت می کند. علاوه بر این، جسم مشاهده شده و خود شخص در داخل این عدسی هوا قرار دارند. بنابراین، ناظر تصویر را مخدوش می بیند. هرچه شکل لنزهای جوی پیچیده تر باشد، سراب عجیب تر است.

سراب های جوی به سه دسته تقسیم می شوند: پایین یا دریاچه. سرابهای بالایی (مستقیماً در آسمان ظاهر می شوند) یا دوردست. سراب های جانبی نوع پیچیده‌تری از سراب، فاتا مورگانا نام دارد. هنوز توضیحی برای آن پیدا نشده است. انواع سراب‌ها معمولاً شامل شفق قطبی، سراب‌های گرگینه و هلندی‌های پرنده هستند.

سراب پایین (دریاچه).

سراب های پایین بسیار رایج هستند. به عنوان مثال، آبی که روی شن های کویر یا آسفالت داغ دیده می شود، سرابی از آسمان بالای شن یا آسفالت داغ است. فرود هواپیما در فیلم ها یا مسابقات اتومبیل رانی در تلویزیون اغلب بسیار نزدیک به سطح آسفالت داغ فیلمبرداری می شود. سپس در زیر ماشین یا هواپیما می توانید تصویر آینه ای آنها (سراب پایین) و همچنین سراب آسمان را ببینید.

سراب روی جاده آسفالته

این یک نوع هواپیما نیست :). این در مورد گرما و "انعکاس" از آسفالت است. هواپیماها به گونه ای ظاهر می شوند که گویی از ناکجاآباد.

سراب پست. انعکاس یک هواپیما بر روی آسفالت

سراب (سطح آینه مانند آب) در صحرای عربستان

اگر در یک روز گرم تابستان روی مسیر راه آهن یا تپه ای بالای آن بایستید، زمانی که خورشید کمی به طرف یا کنار و کمی جلوتر از مسیر راه آهن است، می توانید ببینید که چگونه ریل دو یا سه کیلومتر است. دور از ما به نظر می رسد در حال فرو رفتن در یک دریاچه درخشان، به عنوان اگر آهنگ های سیل سیل. بیایید سعی کنیم به "دریاچه" نزدیک شویم - دور می شود و مهم نیست که چقدر به سمت آن راه برویم ، همیشه 2-3 کیلومتر از ما دور خواهد شد. چنین سراب‌های «دریاچه‌ای» مسافران بیابانی را که از گرما و تشنگی بی‌حال بودند، به ناامیدی سوق دادند. آب آرزو را هم در فاصله 2-3 کیلومتری دیدند، با تمام قوا به سمت آن سرگردان شدند، اما آب فرو رفت و بعد انگار در هوا حل شد.

دانشمند فرانسوی گاسپارد مونگ، که در لشکرکشی ناپلئون به مصر شرکت کرد، برداشت خود از سراب دریاچه را اینگونه توصیف می کند: هنگامی که سطح زمین به شدت توسط خورشید گرم می شود و قبل از شروع گرگ و میش تازه شروع به خنک شدن می کند، زمین آشنا دیگر مانند روز به افق امتداد نمی یابد، بلکه همانطور که به نظر می رسد در حدود یک لیگ می چرخد. به یک سیل مداوم روستاهایی که دورتر قرار دارند شبیه جزایری در یک دریاچه گمشده هستند. زیر هر دهکده یک تصویر واژگون از او وجود دارد، فقط واضح نیست، قطعات کوچکقابل مشاهده نیست، مانند انعکاس در آب، که توسط باد تکان می خورد. اگر شروع به نزدیک شدن به روستایی کنید که به نظر می رسد توسط سیل احاطه شده است، ساحل آب خیالی دور می شود، بازوی آبی که ما را از روستا جدا می کرد به تدریج باریک می شود تا جایی که کاملاً ناپدید می شود و دریاچه اکنون از پشت این روستا شروع می شود. منعکس کننده روستاهای واقع در دورتر است.

سراب برتر یا سراب دید دور

بر روی سطح زمین سرد با توزیع دما معکوس مشاهده می شود (دمای هوا با افزایش ارتفاع افزایش می یابد). سراب های برتر عموما کمتر از سراب های تحتانی رایج هستند، اما اغلب پایدارتر هستند زیرا هوای سرد تمایلی به حرکت به سمت بالا و هوای گرم به سمت پایین ندارد. سراب های سطحی در مناطق قطبی، به ویژه در یخ های بزرگ و مسطح با دمای پایین پایدار، بیشتر دیده می شوند. آنها همچنین در عرض های جغرافیایی معتدل تر مشاهده می شوند، اگرچه در این موارد ضعیف تر، مشخص تر و پایدارتر هستند. سراب برتر بسته به فاصله تا جسم واقعی و گرادیان دما می تواند عمودی یا معکوس باشد. اغلب تصویر شبیه موزاییک تکه تکه شده از قسمت های مستقیم و وارونه به نظر می رسد.

سراب های برتر به دلیل انحنای زمین می توانند تأثیر چشمگیری داشته باشند. اگر انحنای پرتوها تقریباً با انحنای زمین یکسان باشد، پرتوهای نور می توانند مسافت های زیادی را طی کنند و باعث می شوند که ناظر اجسامی را فراتر از افق ببیند. این برای اولین بار در سال 1596 مشاهده و مستند شد، زمانی که یک کشتی به فرماندهی ویلم بارنتز، در جستجوی گذرگاه شمال شرقی، در یخ Novaya Zemlya گیر کرد. خدمه مجبور شدند تا شب قطبی منتظر بمانند. علاوه بر این، طلوع خورشید پس از شب قطبی دو هفته زودتر از حد انتظار مشاهده شد. در قرن بیستم این پدیده توضیح داده شد و اثر زمین جدید نامیده شد.

به همین ترتیب، کشتی هایی که در واقع آنقدر دور هستند که نباید در بالای افق قابل مشاهده باشند، می توانند در افق و حتی بالای افق به عنوان سراب برتر ظاهر شوند. این ممکن است برخی از داستان‌های کشتی‌ها یا شهرهای ساحلی را توضیح دهد که در آسمان پرواز می‌کنند، همانطور که توسط برخی کاشفان قطبی توصیف شده است.

یک کشتی با اندازه معمولی در افق در حال حرکت است. با توجه به وضعیت خاصی از جو، انعکاس آن در بالای افق غول پیکر به نظر می رسد.

در یک صبح صاف، ساکنان کوت دازور فرانسه بیش از یک بار دیده‌اند که چگونه در افق دریای مدیترانه، جایی که آب با آسمان یکی می‌شود، زنجیره کوه‌های کورسی از دریا بلند می‌شود، حدود دویست. کیلومتر از کوت دازور. در همین حالت، اگر این اتفاق در خود بیابان بیفتد که سطح آن و لایه‌های هوای مجاور آن توسط خورشید گرم می‌شود، ممکن است فشار هوا در بالا بالا باشد، اشعه‌ها شروع به خم شدن می‌کنند. جهت دیگر و سپس پدیده های عجیبی با آن پرتوهایی رخ می دهد که با انعکاس از جسم، باید بلافاصله خود را در زمین دفن می کردند. اما نه، آنها به سمت بالا خواهند چرخید و با عبور از حضیض در جایی نزدیک خود سطح، به داخل آن خواهند رفت. یک مثال معمولی در هواشناسی ارسطو آورده شده است: ساکنان سیراکوز گاهی اوقات سواحل قاره ایتالیا را برای چندین ساعت می دیدند، اگرچه 150 کیلومتر دورتر بود. چنین پدیده هایی نیز ناشی از توزیع مجدد لایه های گرم و سرد هوا در جهت آخرین قطعه مسیر پرتو نور است.

در 20 آوریل 1999، یک چارتر کننده معمولی در آب های مجمع الجزایر جنوب غربی فنلاند تمرین می کرد. کشتی اشکال مختلفی داشت. گاهی اوقات به نظر می رسید که 2 کشتی وجود دارد که یکی از آنها وارونه بود.

خانه ای در مجمع الجزایر با سراب بالایی

سراب جانبی

وجود سراب جانبی معمولاً حتی مشکوک نیست. این بازتابی از یک دیوار عمودی گرم شده است. چنین موردی توسط یک نویسنده فرانسوی شرح داده شده است. با نزدیک شدن به قلعه دژ متوجه شد که سطح دیوار بتنیقلعه ناگهان مانند آینه درخشید و مناظر اطراف، خاک و آسمان را منعکس کرد. با برداشتن چند قدم دیگر متوجه همین تغییر با دیوار دیگر قلعه شد. به نظر می رسید که سطح خاکستری و ناهموار ناگهان با یک سطح جلا جایگزین شده است. آن روز یک روز گرم بود و دیوارها باید بسیار داغ شده باشند، که این امر کلیدی برای دیدنی بودن آنها بود. ما حتی موفق به عکاسی از این پدیده شدیم.

این نوع سراب می تواند در مواردی رخ دهد که لایه هایی از هوا با چگالی یکسان در جو نه به صورت افقی، طبق معمول، بلکه به صورت مایل یا حتی عمودی در جو قرار دارند. چنین شرایطی در تابستان، صبح اندکی پس از طلوع خورشید، در سواحل سنگی دریا یا دریاچه ایجاد می شود، زمانی که ساحل قبلاً توسط خورشید روشن شده است و سطح آب و هوای بالای آن هنوز سرد است. سراب های جانبی بارها در دریاچه ژنو مشاهده شده است. یک قایق را دیدیم که به ساحل نزدیک می شد و در کنار آن دقیقاً همان قایق در حال دور شدن از ساحل بود.

سراب جانبی (جانبی) که زمانی معروف بود، در سال 1869 توسط کاپیتان Coldway مشاهده شد، که از سواحل گرینلند با سفری در کشتی "Germany" بازدید کرد.

سراب فتای مورگانا

فاتا مورگانا یک پدیده نوری پیچیده در جو است که از چندین شکل سراب تشکیل شده است که در آن اجسام دوردست به طور مکرر و با اعوجاج های مختلف قابل مشاهده هستند. فاتا مورگانا زمانی اتفاق می‌افتد که چندین لایه هوای متناوب با چگالی‌های متفاوت در لایه‌های پایین‌تر جو تشکیل می‌شوند که قادر به تولید انعکاس‌های خاص هستند. در نتیجه انعکاس و همچنین شکست پرتوها، اشیاء واقعی چندین تصویر تحریف شده در افق یا بالای آن تولید می کنند که تا حدی روی یکدیگر همپوشانی دارند و به سرعت در زمان تغییر می کنند، که تصویری عجیب از فاتا مورگانا ایجاد می کند.

در 3 آوریل 1900، مدافعان قلعه بلومفونتین، در انگلستان، تشکیلات جنگی ارتش بریتانیا را در آسمان دیدند، و به وضوح می‌توانستند دکمه‌های لباس قرمز افسران را تشخیص دهند. این به فال بد گرفته شد. دو روز بعد قلعه تسلیم شد.

در سال 1902، رابرت وود، دانشمند آمریکایی که بدون دلیل نام مستعار "جادوگر آزمایشگاه فیزیک" را به خود اختصاص داد، از دو پسر در حال پرسه زدن مسالمت آمیز در آب های خلیج چساپیک بین قایق های تفریحی عکس گرفت. علاوه بر این، قد پسران در عکس بیش از 3 متر است.

مردی در سال 1852، از فاصله 4 کیلومتری، برج ناقوس استراسبورگ را در فاصله دو کیلومتری دید. تصویر غول پیکر بود، گویی برج ناقوس 20 بار در برابر او ظاهر شد.

Fata Morganas همچنین شامل تعداد زیادی هلندی پرنده است که هنوز هم توسط ملوانان دیده می شود. در مارس 1898، در شب، خدمه کشتی برمن "ماتادور" در حال عبور از قسمت جنوبی اقیانوس آراممه عجیبی دیدم. یک کشتی از آن بیرون پرید و مستقیم به سمت ماتادور شتافت. سپس در جایی ناپدید شد. در زنگ هفتم شب، یعنی نیم ساعت مانده به نیمه شب، کشتی در حال مبارزه با طوفان دوباره در سمت بادگیر ظاهر شد. خیلی عجیب بود، چون اطراف ماتادور آب کاملا آرام بود. اما قایق بادبانی که از ماتادور دیده می شود توسط امواج خشمگین غرق شده بود و روی آن می چرخید. ناخدای «ماتادور» گرکینز، با وجود آرامش کامل، از ترس اینکه کشتی بادبانی ناشناس باد را با خود بیاورد، دستور داد تا همه بادبان ها را ریف کنند... در همین حال، کشتی بادبانی نزدیک شد. امواج او را مستقیماً به سمت ماتادور بردند. و ناگهان کشتی به سمت جنوب پرواز کرد و طوفان مرموز را با خود برد و در ماتادور نور درخشان کابین کاپیتان ناگهان خاموش شد که همه از دو پنجره دیدند تا اینکه کشتی مرموز ناپدید شد. بعداً متوجه شدند که در همان شب هنگام طوفان شدید، چراغی در کابین کاپیتان کشتی دیگری منفجر شد. وقتی زمان و درجات طول جغرافیایی دو کشتی مقایسه شد، معلوم شد که فاصله ماتادور و کشتی دانمارکی دیگر در زمان ظهور سراب حدود 1700 کیلومتر بوده است.

در ساعت 11 صبح روز 10 دسامبر 1941، خدمه کشتی حمل و نقل بریتانیایی وندور، واقع در مالدیو، متوجه یک کشتی در حال سوختن در افق شدند. «فروشنده» برای نجات افراد مضطر رفت، اما ساعتی بعد کشتی در حال سوختن به پهلو افتاد و غرق شد. "فروشنده" به محل فرضی مرگ کشتی نزدیک شد، اما با وجود جستجوی کامل، نه تنها هیچ زباله، بلکه حتی لکه هایی از نفت کوره پیدا نکرد. در بندر مقصد، در هند، فرمانده وندور متوجه شد که درست در لحظه ای که تیمش فاجعه را مشاهده کردند، یک رزمناو در حال غرق شدن بود که توسط بمب افکن های اژدر ژاپنی در نزدیکی سیلان مورد حمله قرار گرفت. فاصله کشتی ها در آن زمان 900 کیلومتر بود.

یکی از توضیحات احتمالی و همچنین منشأ نام هلندی پرنده، با پدیده فتای مورگانا مرتبط است، زیرا سراب همیشه در بالای سطح آب قابل مشاهده است. همچنین ممکن است که هاله درخشان آتش سنت المو باشد. برای ملوانان، ظاهر آنها امید به موفقیت، و در مواقع خطر، برای نجات را نوید می داد. در حال حاضر روش هایی ایجاد شده است که امکان به دست آوردن چنین تخلیه ای به صورت مصنوعی را فراهم می کند.

فاتا مورگانا

این تصویر نشان می دهد که چگونه Fata Morgana شکل دو کشتی را تغییر می دهد. چهار عکس در ستون سمت راست مربوط به کشتی اول و چهار عکس در ستون سمت چپ مربوط به کشتی دوم است.

زنجیره ای از سراب های در حال تغییر.

سراب نام خود را به افتخار قهرمان افسانه ای فاتا مورگانا یا، ترجمه شده از ایتالیایی، پری مورگانا، گرفت. آنها می گویند که او خواهر ناتنی شاه آرتور است، معشوق طرد شده لانسلوت، که از غم و اندوه در ته دریا، در یک قصر بلورین مستقر شد و از آن زمان تا کنون ملوانان را با رؤیاهای شبح وار فریب می دهد.

مورگانا پری، نقاشی از E. F. Sandys، 1864، گالری هنری بیرمنگام

مورگانا (Morgana le Fay)، که به عنوان یک نیروی کاملاً شیطانی به تصویر کشیده می شود، علیه آرتور نقشه می کشید تا طلسم او، شمشیر Excalibur را بدزدد تا به نحوی او را سرنگون کند. در همان زمان، او به خوبی به او خدمت کرد: زمانی که آرتور در نبرد کاملن به شدت مجروح شد، او یکی از چهار ملکه ای بود که آرتور را متقاعد کرد که به جزیره آوالون برود، جایی که او از جادوی خود برای نجات جان برادرش استفاده کرد. او گاهی اوقات به عنوان یک الهه توصیف می شود، اما در واقع تصویر مورگانا ترکیبی است و از اسطوره ها و خدایان مختلف سلتی آمده است. در فرهنگ عامه ولز، او را یکی از پری های دریاچه می دانستند که در فرهنگ عامه ایرلندی عاشق مردم را اغوا می کند و سپس آنها را رها می کند. در فولکلور انگلیسی و اسکاتلندی، مورگانا یا در آوالون یا در قلعه‌های مختلفی زندگی می‌کند، از جمله قلعه‌ای در نزدیکی ادینبورگ، که توسط دسته‌ای از پری‌های شیطانی زندگی می‌کرد. او همچنین یکی از دوشیزگان دریایی سواحل بریتانی به حساب می آید که مورگان، مری مورگان یا به سادگی مورگان نامیده می شوند. این آژیرها ملوانان را فریب می دهند. بسته به داستان، ملوان یا به سمت مرگ می رود و یا به بهشتی پر برکت زیر آب منتقل می شود. در ایتالیا، سراب‌های بر فراز استراتو از مسینا هنوز به نام Fairy Morgana شناخته می‌شوند. مورگانا گاهی به‌عنوان پیرزنی عصبانی و فرسوده به تصویر کشیده می‌شود، مانند داستان‌های سر لانسلوت، دریاچه و گاواین و شوالیه سبز. با این حال، او "بانوی دریاچه" در چرخه های افسانه آرتور نیست. طبق داستان ها، مورگانا اشتهای جنسی سیری ناپذیری داشت و دائما شوالیه ها را برای ارضای اشتیاق خود جذب می کرد. همانطور که ماریون بردلی، رمان نویسی که در مورد موضوعات غیبی می نویسد، اشاره کرده است، مورگانا پری دختری زیر دست بانوی دریاچه بود، یک کشیش دروید که جادوی اژدها را در کالج دروید برای کشیش ها آموخت.

سراب حجمی

در کوه ها، به ندرت، تحت شرایط خاص، می توانید "خود تحریف شده" را در فاصله نسبتاً نزدیک ببینید. این پدیده با وجود بخار آب "ایستاده" در هوا توضیح داده می شود.

شفق های قطبی

دور، آلاسکای سرد مدتهاست که به عنوان قهرمان سراب شناخته شده است. هر چه سرما قوی تر باشد، چشم اندازهای روشن تر و زیباتر در آسمان او ظاهر می شود. ظهور سراب ها در آن قسمت ها فقط در قرن نوزدهم به طور مداوم ثبت شد. اکنون یک انجمن علمی ویژه در آلاسکا برای مطالعه پدیده های نوری طبیعی ایجاد شده است. و گردشگران سوار اتوبوس‌ها می‌شوند تا تحسین کنند که چگونه کوه‌ها مستقیماً از پرتگاه در افق هموار اقیانوس بلند می‌شوند و سپس ناپدید می‌شوند تا خدا می‌داند کجا.

ارواح سراب

یک گروه استعماری فرانسوی در حال عبور از صحرای الجزایر بود. جلوتر، در حدود شش کیلومتری او، گله ای از فلامینگوها به صورت تک فایل راه می رفتند. اما وقتی پرندگان از مرز سراب گذشتند، پاهایشان دراز شد و از هم جدا شد، به جای دو، هر کدام چهار پا داشتند. نه بده و نه بگیر - یک سوار عرب در جامه سفید.
فرمانده دسته که نگران شده بود، یک پیشاهنگ فرستاد تا بررسی کند که چه نوع مردمی در بیابان هستند. وقتی خود سرباز وارد منطقه انحنای پرتوهای خورشید شد، البته متوجه شد که با چه کسی سروکار دارد. اما او همچنین ترس را به رفقایش وارد کرد - پاهای اسب او آنقدر دراز شد که به نظر می رسید او روی یک هیولای خارق العاده نشسته است.

تصورات دیگر هنوز ما را گیج می کنند. نوردنسکیولد، کاشف قطبی سوئدی، بیش از یک بار سراب های گرگینه را در قطب شمال مشاهده کرد: «یک روز خرسی که انتظار نزدیک شدنش را داشت و همه به وضوح دیدند، به جای اینکه با راه رفتن نرم همیشگی‌اش، زیگزاگ‌ها و بو کشیدن هوا نزدیک شود و فکر کند که آیا غریبه‌ها برای او غذا مناسب هستند، درست در لحظه‌ی دیدن تک تیرانداز. بال‌های غول‌پیکرش را باز کرد و به شکل یک مرغ دریایی سبز رنگ دور شد، بار دیگر، در همان سورتمه سواری، شکارچیان که در چادری برای استراحت بودند، فریاد آشپز را شنیدند: «خرس. ، خرس بزرگ! نه - یک آهو، یک آهوی بسیار کوچک." در همان لحظه صدای تیراندازی از چادر شنیده شد و "آهو خرس" کشته شده معلوم شد که یک روباه کوچک قطبی است که با جان خود هزینه افتخار برای چند لحظه تظاهر به حیوان بزرگی کرد.»

همچنین به طور قابل اعتمادی در مورد سراب ارواح شناخته شده است. در اینجا کارولین بوتلی، هواشناس بریتانیایی این اثر را توصیف می کند: سراب‌ها منجر به قربانیان می‌شوند، اما توضیح فیزیکی پدیده سراب به هیچ وجه سرنوشت مسافرانی را که توسط واحه‌های زودگذر گمراه شده‌اند، کاهش نمی‌دهد تا از خطر گم شدن و مرگ از تشنگی در امان بماند نقشه‌های ویژه‌ای ترسیم می‌شود که مکان‌هایی را که معمولاً سراب‌ها مشاهده می‌شود، نشان می‌دهد که در آن چاه‌ها دیده می‌شوند و نخلستان‌ها و حتی رشته‌کوه‌ها کجا هستند.

مردم از زمان‌های قدیم سراب‌هایی را دیده‌اند که افسانه‌های زیادی درباره آن‌ها حفظ شده است.

از یک طرف، پیدا کردن شخصی که حداقل یک بار در زندگی خود، ساده ترین سراب - یک دریاچه آبی در یک بزرگراه داغ - را ندیده است دشوار است. از سوی دیگر، هزاران نفر به معنای واقعی کلمه شهرهای معلق، قلعه های عجیب و غریب و حتی ارتش های کامل را در آسمان مشاهده کرده اند، اما در اینجا کارشناسان هیچ توضیحی برای این پدیده طبیعی ندارند.



1. سراب ها انواع مختلفی دارند:دریاچه یا پایین تر؛ سرابهای بالایی (مستقیماً در آسمان ظاهر می شوند) یا دوردست. سراب های جانبی نوع پیچیده‌تری از سراب، فاتا مورگانا نام دارد.


2.سراب پایین (دریاچه).سراب‌های پایین‌تر عمدتاً در مواردی اتفاق می‌افتند که لایه‌های هوا در نزدیکی سطح زمین (مثلاً در یک بیابان) چنان گرم می‌شوند که پرتوهای نور ساطع شده از اجسام به شدت خم می‌شوند.
3.کاروان ها در صحرای ارگ راوی اغلب قربانی سراب می شوند.که در شمال آفریقا است. مردم واحه ها را "با چشمان خود" در فاصله 2-3 کیلومتری می بینند که در واقع کمتر از 700 کیلومتر فاصله دارند.
4. سراب برتر (سراب دید از راه دور).هوا از سطح زمین گرم می شود و دمای آن با ارتفاع کاهش می یابد. با این حال، اگر در بالای لایه هوای خنک، یک لایه هوای گرمتر (به عنوان مثال توسط بادهای جنوبی آورده شده است) و بسیار کمیاب وجود داشته باشد و انتقال بین آنها کاملاً تیز باشد، انکسار به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. پرتوهای نوری که از اجسام روی زمین می‌آیند، چیزی شبیه یک قوس را توصیف می‌کنند و گاهی ده‌ها و حتی صدها کیلومتر از منبع خود به پایین بازمی‌گردند. سپس "بالا بردن افق" یا سراب برتر مشاهده می شود.
5. در یک صبح صاف، ساکنان کوت دازور فرانسه بیش از یک بار دیده اند که چگونه در افق دریای مدیترانه، جایی که آب با آسمان یکی می شود، زنجیره کوه های کورسی از دریا برمی خیزد، که حدود دویست کیلومتر با کوت دازور فاصله دارد.
6. فاتا مورگانا یک پدیده نوری پیچیده در جو است.متشکل از چندین شکل سراب است که در آنها اجسام دور به طور مکرر و با اعوجاج های مختلف قابل مشاهده هستند. هنوز هیچ توضیح قانع کننده ای برای این مرموزترین نوع سراب پیدا نشده است. اما، نظریه های زیادی وجود دارد.
7.
8.
9. در تابستان، در هوای گرم، هنگامی که خورشید به شدت می تابد، می توانید گودال هایی را در فاصله دور در بزرگراه ببینید که آسمان را منعکس می کند.در واقع، هیچ گودالی وجود ندارد: این یک توهم بصری است، یک سراب!
سطح آب دریاچه پرتوهای نور را منعکس می کند و تصویری از پوشش گیاهی ساحلی ایجاد می کند. یک لایه هوا همچنین می تواند پرتوهای نور را منعکس کند و تصویری وارونه از منظره ای که بسیار دور است ایجاد کند. این اتفاق در هوای گرم رخ می دهد: هوای گرم به سمت بالا بالا می رود و با یک لایه هوای سرد در تماس است. به همین ترتیب، در بزرگراه، آسمان در گودال‌هایی منعکس می‌شود که واقعاً آنجا نیستند.
10. هزاران گردشگر و ساکنان محلی شاهد سرابی بودند که به مدت چهار ساعت در شهر پنگلای در سواحل شرقی چین به طول انجامید. مه تصویری از شهر ایجاد کرد، با ساختمان های مرتفع مدرن، خیابان های وسیع شهر و ماشین های پر سر و صدا. قبل از وقوع این رویداد آب و هوایی نادر، دو روز در شهر پنگلای باران بارید.

11.و این سراب در سواحل جزیره تفریحی چینی هاینان ظاهر شد.
گزارش شده است که سراب به دلیل یک غیر طبیعی به وجود آمده است درجه حرارت بالاهوایی که در جزیره مستقر شده است، معمولاً برای این زمان از سال غیرعادی است.
در ویدیوی زیر کل شهر ارواح را خواهید دید که برای مدتی در سواحل شرقی چین ظاهر شده است.

اسرار امیز یک پدیده طبیعی- سراب...

در صحرا، در کوه ها و در اقیانوس اتفاق می افتد... آیا درباره هلندی پرنده شنیده اید - این داستان یک کشتی گم شده است. یک کشتی ارواح که حتی امروز هم از دور در اقیانوس دیده می شود. و چه بسیار انسانهایی که در بیابانها جان باختند و به سمت یک آب شبح وار حرکت کردند...

امروز سایت - سفر به دور دنیا، شما را با آن آشنا می کند حقایق جالبدر مورد توهمات نوری معجزه آسا

انعکاس چشمگیر هوا در آسمان. توهم درخشان و درخشان می تواند حتی مسافران با تجربه را فریب دهد.

چندی پیش کاروان بزرگی در صحرای صحرا از بین رفت. حدود صد نفر و همین تعداد شتر گمراه شدند. تنها 1 روز راه بود تا شهرکی که از آنها انتظار می رفت. اما یک فریب روحی فریبنده همه را به بیراهه کشاند. اتصال ماهواره ای به درستی جهت دهی نشد و ناموفق بود.

راهنماهای باتجربه حتی نقشه های ویژه ای با توضیحات مفصلو علائم مکان هایی با سراب های احتمالی.

در میان همه پدیده هایی که طبیعت خلق کرده است، هیچ چیز عجیب و مرموزتر از این نیست.

ابرهای بخار از دریاها، اقیانوس ها، مه ها و دریاچه ها حاوی مقدار زیادی نمک دریایی و گیاهی هستند. آنها سطوح جوی صاف و گویی جلا داده شده را برای بازتاب ایجاد می کنند.

یک مثال جالب از پدیده سراب طلوع یا غروب خورشید یا ماه است.

در پرتوهای نور می توانید اشیاء و داستان های کامل با مردم، کشتی ها و قلعه ها را ببینید. نور خورشید و حتی ماه در همه جهات منحرف و شکسته می شود و اندازه و شکل اجسام به طرز باورنکردنی افزایش می یابد.

تصاویری از قلعه ها و کاخ های باستانی با معماری خارق العاده شکل می گیرد. مناظر زیبای گیاهی و بیشه های جنگلی. رنگ های نور و سایه دارای سایه های باورنکردنی هستند که مدرن ترین دوربین ها و دوربین ها قادر به انتقال آن نیستند.

رمز و راز پدیده سراب، توانایی طبیعت از یک تخته معمولی با بقایای باقی مانده است رنگ قدیمیو زنگ درختان و خانه های بزرگ را منعکس می کند. همانقدر واقع بینانه که تخیل شما به شما اجازه دیدن می دهد.

انواع پدیده سراب

سراب فرودست

شما قطعا در هنگام رانندگی در جاده آسفالته در خودرو با این پدیده مواجه شده اید. به نظر می رسد جاده پیش رو پر از آب است. و شما نزدیک تر می شوید و کاملاً خشک است. به نظر می رسد که گودال ها بر روی یک جاده مذاب داغ قرار دارند. بسیار واقع بینانه و فریبنده.

این پدیده اغلب در تابستان رخ می دهد. این نوع زمانی اتفاق می افتد که سطح زمین یا جاده بر خلاف هوا که کمی بالاتر است بسیار گرم است. به این دلیل که در زیر افق ظاهر می شود، فرودست نامیده می شود.

جریان های نور به دلیل اختلاف دما و چگالی لایه های هوا شکسته می شوند.

سراب پست در صحرا

سراب برتر

این نوع توهم در بالای افق شکل می گیرد. زمانی اتفاق می‌افتد که سطح هوای خنک‌تر از سطح هوای بالاتر پایین‌تر باشد. معمولاً روی مناظر یخی یا آب بسیار سرد.

این فریب واهی باعث می شود که صحنه را بسیار بالاتر از آنچه باید باشد مشاهده کنید. برای مثال، ممکن است کوه یا قایق شناور در هوا را ببینید. در این حالت، اعوجاج های بسیار بزرگی از اجسام رخ می دهد، به عنوان مثال، یک قایق بسیار بلندتر و عریض تر از آن چیزی است که واقعاً هست.

شما اغلب می توانید سراب برتر را در نزدیکی کوت دازور در فرانسه ببینید.

فاتا مورگانا

سراب ممکن است باعث شود کاوشگران قطبی فاصله بین اجرام را دست کم بگیرند. اثر Fata Morgana شامل دید کوه ها، کشتی ها و غیره در بالای سطح دریاها و اقیانوس ها است.

سراب تکراری پیچیده

چنین مورگانای پری در افسانه ها وجود داشت. و این او بود که شوخی های خود را با ملوانان بازی کرد و آنها را به ورطه آب کشاند.

فاتا مورگانا یک توهم نوری پیچیده و تکراری است. دو، سه و...

توهم ماه

یک مثال جالب از پدیده سراب طلوع یا غروب خورشید و ماه است. شما قطعاً این را مشاهده کردید و حتی به این فکر نکردید که چرا این اتفاق می افتد (مثلاً من فقط زیبایی یک ستاره داغ یا ماه را تحسین می کردم). یک جسم کیهانی با اندازه غیرواقعی بزرگ و رنگ خارق العاده در افق ظاهر می شود.

ستاره شناسان همان بزرگنمایی های کاذب صورت های فلکی را دور از ما مشاهده می کنند. در واقع، اندازه آنها در واقع به میزان کمتری با اندازه های منعکس شده متفاوت است.

هنگامی که اشیاء آشنا در افق نزدیک هستند، این توهم بسیار تقویت می شود. به عنوان مثال، هنگامی که خورشید در حال غروب به طور همزمان بین ساختمان ها در چند بلوک دورتر قابل مشاهده است.

ستاره شناسان همان بزرگنمایی های کاذب صورت های فلکی دور را مشاهده می کنند

"هلندی پرنده"

یک کشتی ارواح که از دریاها و اقیانوس ها عبور می کند. ملاقات با او نوید بدبختی می دهد و منادی غرق شدن کشتی است. ناگهان ظاهر می شود و به همان سرعت در مه ناپدید می شود.

در سال 1941، در کشتی حمل و نقل Venor، ملوانان به رهبری کاپیتان برای نجات کشتی شتافتند که ظاهراً در مضیقه بود. همه آتش و دود کشتی را مشاهده کردند. تعجب آنها را تصور کنید که وقتی نزدیکتر می شوند، فانتوم ناپدید شد و هیچ نشانه ای از فاجعه روی آب باقی نمانده بود.

خیلی بعد، تیم ملوانان متوجه شدند که در آن زمان بود که یک رزمناو مورد حمله ژاپنی ها در بیش از 1000 مایل دورتر غرق می شد.

نمونه بارز واقعیت. نه چندان دور از سنت پترزبورگ شهر لومونوسوف وجود دارد. اینجا در خلیج فنلاند است. در روزهای خاصی که طبیعت تصمیم می گیرد ترفندی را به نمایش بگذارد، ساکنان شهر زیبای سنت پترزبورگ را در نمای کامل می بینند. واضح و دقیق. ساختمان ها، خیابان ها و حتی مردم در خیابان ها.

یک پدیده شگفت انگیز و مرموز از توهم نوری اغلب در آلاسکا مشاهده می شود. و چنین الگویی وجود دارد که هر چه یخبندان شدیدتر باشد، توهم روشن تر و زیباتر است که می تواند صدها هزار کیلومتر در کنار آن قرار گیرد.

مطالعه پدیده سراب و آمادگی برای ظهور آن کاملاً غیرممکن است. طبیعت از قوانین پیروی نمی کند.

آیا تا به حال با فانتوم ها، ارواح کشتی ها یا قلعه هایی در آسمان دیده اید؟ من فقط یک ماه عظیم در آسمان دارم و گودال هایی از آب ناموجود در جاده آسفالته. اما هنوز هم می تواند ...

این هم جالبه:

9 توهم نوری، ترفندهای چشم یا شوخی های مادر طبیعت 5 معمای مرموز که شما را گیج می کند