چگونه اولین شخص متولد شد. اولین مرد از کجا آمد: نسخه های اصلی . نظریه دینی منشأ انسان

چند سال پیش انسان روی زمین ظاهر شد؟

باستانی ترین و قابل اعتمادترین نمایندگان نژاد بشر تقریباً 2-2.5 میلی لیتر هستند. سالها پیش. و مردی ظاهر شد ظاهر مدرن 40-50 هزار سال پیش.

برای میلیون ها سال، اجداد انسان در منطقه محدودی در شرق آفریقا زندگی می کردند. اینجا، در دریاچه ویکتوریا، 18 میلیون سال پیش، یک معاون، جد مشترک ما با میمون ها زندگی می کرد. در اینجا، بیش از 4 میلیون سال پیش، Australopithecus afarensis، جد راست ما، ظهور کرد. اولین نماینده از جنس Man، مرد ماهری که بیش از 2 میلیون سال پیش ظاهر شد، تمام تاریخ خود را در اینجا گذراند و در اینجا 1.6 میلیون سال پیش مردی راست قامت برخاست. معلوم نیست گونه ما، انسان باهوش، سفر خود را از کجا آغاز کرد، اما در جایی نزدیک.

قدیمی ترین جنس هومو هومو هابیلیس یا انسان ماهر است که اولین نمایندگان آن حدود 2 میلیون سال پیش روی زمین ظاهر شدند. تا قبل از این زمان، احتمالاً فقط استرالوپیتکین وجود داشت. حدود 2.5 میلیون سال پیش، شکافی در تکامل انسان‌ها رخ داد که در نتیجه آن استرالوپیتسین‌های عظیم (شاخه بن‌بست تکامل) و جنس هومو از هم جدا شدند. علاوه بر یافته های دره اولدووای، گونه های هومو هابیلیس همچنین شامل مرد رودولف به نام هومو رودولفنسیس است که جمجمه او در کنیا در سال 1972 در منطقه دریاچه پیدا شد. رودولف (دریاچه تورکانا کنونی)، و همچنین یافته هایی از اتیوپی و آفریقای جنوبی. قدمت این گونه ها از 2.4 تا 1.9 میلیون سال است. فرض بر این است که این اولین مردم سازندگان ابزار قدیمی ترین فرهنگ اولدووای (ریگ ریزه) روی زمین بوده اند. یافته‌هایی وجود دارد که تعریف طبقه‌بندی پیدا نکرده‌اند و برخی از محققان به هومو هابیلیس و برخی دیگر به گروه‌هایی از انسان‌های باستانی (مردم باستانی) اشاره می‌کنند که تقریباً 1.6-1.5 میلیون سال پیش جایگزین هومو هابیلیس شده‌اند.

گروه باستانی ها شامل دو گونه اصلی است. این یک گونه از مردم باستان آسیایی، هومو ارکتوس، و گونه آفریقایی آن، هومو ارگاستر است.

زمان ظهور ساپین ها

قضاوت در مورد سه سطح احتمالی برای شناسایی خط خردمند وجود دارد: اولیه، میانی و دیررس (ص 97).

عقیده رایج تر این است که دودمان ساپینس در پلیستوسن میانی یا اولیه بالا ظاهر شد. به عنوان یک اجداد احتمالی در این مورد، نویسندگان مختلف اشکال مختلفی را ذکر می کنند: یا یکی از نعوظ های مترقی متأخر (Vertescelles)، یا یک انسان خردمند باستانی اولیه (Swanscombe)، یا یک نئاندرتال مترقی اولیه (Ehringsdorf).

در نهایت، نظری در مورد منشأ متأخر ساپینس وجود دارد. در این مورد، اجداد را معمولاً دیرینه‌انتروپ‌های مترقی فلسطینی یا حتی نئاندرتال‌های «کلاسیک» وورمی در نظر می‌گیرند. دیدگاه اخیر هم توسط استدلال‌های باستان‌شناختی (تداوم صنعت موستری متاخر نئاندرتال‌های «کلاسیک» و فرهنگ خردمند دوران پارینه سنگی فوقانی) و هم از دیدگاه‌های ریخت‌شناختی (به عنوان مثال، نوع مردم Skhul، که «کرومگنون» را ترکیب می‌کنند، پشتیبانی می‌شود. و ویژگی های "نئاندرتال").

با این حال، مشخص است که نئاندرتال‌های «کلاسیک» شکل‌های بعدی انسان‌نما بودند که با اولین انسان‌های خردمند نئوانتروپیک همزیستی کردند. برای حل این تناقض، فرض می‌شود که میزان شعور در این دوره کوتاه اواخر انسان‌زایی به دلیل هتروزیس در طول جابجایی به طور قابل‌توجهی تسریع شده است.

فرآیندهای شعور در جمعیت‌های مختلف انسان‌های دیرینه، اما با سرعت‌های متفاوت، و به دلایلی (مثلاً شرایط زندگی) همیشه به مرحله نهایی نمی‌رسیدند.

البته، ویژگی‌های مجزای مجموعه «عقل» می‌توانست در اوایل، حتی در اپلیستوسن، ظاهر شود. تنوع مورفولوژیکی انسان سانان به طور کلی بسیار گسترده است و احتمالاً جهش های مکرر نقش مهمی در آن ایفا کرده است، مانند سایر نخستی ها.

ظاهراً می‌توانست مدت‌ها پیش و به طور مکرر در تکامل گروه‌های فردی انسان‌نماها، برخی از نشانه‌های عقده «عاقل» پدید آمده باشد. و از این نظر، ما حق داریم بگوییم که خردمندی ریشه‌های عمیقی دارد، اگرچه قدیمی‌ترین انسان‌های واقعی «هنوز زودتر از 0.1 -0.07 میلیون سال پیش شناخته نشده‌اند» (ص 97--99).

گسترش انسان مدرن

فسیل های باستانی در آفریقا بیش از هر قاره دیگری یافت شده است. بنابراین، در جنوب اتیوپی آنها Omo-I را پیدا کردند، یک جمجمه ناقص با بسیاری از ویژگی های مدرن، که احتمالاً بیش از 60 هزار سال قدمت دارد. در دهانه رودخانه کلاسیس آفریقای جنوبی، بقایای "مدرن" با قدمت 100 هزار سال کشف شد و در غار مرزی یک فک پایین "مدرن" یافت شد که 90 هزار سال قدمت داشت.

جمجمه های فسیلی مربوط به 40000 سال پیش که کاملاً در نظر گرفته می شوند نوع مدرن، در بیشتر ملاقات کرد مناطق مختلفآسیا - از اسرائیل تا جاوه. همه آنها دارای برآمدگی چانه یا سایر ویژگی های کاملاً "مدرن" هستند.

مردم برای اولین بار در آمریکای شمالی، احتمالاً بین 70 تا 12 هزار سال پیش. در دوره های سرمای شدید در این زمان، دریا عقب نشینی کرد و یک پل زمینی وسیع به نام برینگیا شکل گرفت که اکنون توسط تنگه برینگ سیلابی شده است.

آثاری از اجاق‌ها و بقایای فسیلی که قدمت آن‌ها مشخص شده است، حکایت از آن دارد انسان مدرنحداقل 40 هزار سال پیش در استرالیا زندگی می کردند.

به احتمال زیاد، مردم برای اولین بار بین 55 تا 45 هزار سال پیش در اینجا ظاهر شدند، زمانی که سطح دریا 160 فوت (50 متر) کمتر از اکنون بود و بسیاری از جزایر یک کل واحد را تشکیل می دادند.

در این مقیاس توسعه همه افراد بدویجهان، از دوره ظهور اولین انسان نما (5 میلیون سال پیش) و تا 700 سال قبل از میلاد شروع شد.

5,000,000-2,000,000 تا. آگهی

اولین انسان های درختی در آفریقا ظاهر شدند.

2000000-250000 تا. آگهی

هومو ارکتوس ظاهر می شود و در سراسر آسیا و اروپا گسترش می یابد.

250000 - 120000 به بالا. آگهی

در آفریقا - هومو ساپینس - که به تدریج به سمت شمال حرکت می کنند.

80000 - 30000 به بالا آگهی

نئاندرتال ها (غارنشینان) در اروپا زندگی می کنند.

50000 - 25000 تا. آگهی

مردم مدرن در سراسر اروپا، آسیا، استرالیا و آمریکا ساکن شده اند. ابزارها از استخوان و سنگ ساخته می شوند.

25000 - 10000 به بالا آگهی

اولین خانه های گرد، نقشه ها و کنده کاری ها.

10000 - 9000 قبل. آگهی

تغییر اقلیم، پایان عصر یخبندان.

9000 - 7000 قبل. آگهی

ظهور کشاورزی در مناطق خاصی از جهان. اسکان در سوریه، فلسطین، قبرس. سگ اهلی.

7000 - 6000 قبل. آگهی

در شرق مدیترانه، بز، گوسفند و خوک اهلی هستند. پارچه های کتان، سرامیک و مس می سازند. اولین شهرها در حال ساخت هستند.

5000 - 4000 به بالا آگهی

در آناتولی، مس و سرب فرآوری می شوند. اسب و الاغ اهلی هستند. ذرت در منطقه خلیج مکزیک، پنبه در پرو و ​​برنج در چین و هند کشت می شود.

4000 - 3000 به بالا آگهی

تمدن سومری اولین نوشتن محصولات ساخته شده از طلا، نقره، سرب. آبیاری. کشتی های بادبانی در نیل و فرات. معابد و مقبره های سنگی در مالت و اروپا.

3000 - 2000 به بالا آگهی

اولین فراعنه مصر، خط هیروگلیف. ارابه در بین النهرین اختراع شد. ظهور تمدن دره هند. پارچه های پنبه ای. تکنیک های پردازش مس و ساخت پارچه در سراسر اروپای غربی گسترش یافت.

2000 - 1000 به بالا آگهی

توزیع روشهای فرآوری برنز در سراسر اروپا. ساخت استون هنج به پایان رسیده است.

1000 - 700 قبل از میلاد

فرهنگ اولمک در مکزیک سلت ها در سراسر اروپای مرکزی و جزایر بریتانیا ساکن شدند. تا 700 قبل از میلاد راز فرآوری آهن در اروپا کشف شد. فرهنگ های ماقبل تاریخ در آمریکا و آفریقا توسعه یافتند.

هر مؤمنی خواهد گفت: «انسان تاج آفرینش برترین قدرت‌های آسمانی است».

نه، ماتریالیست متقاعد به او اعتراض خواهد کرد. - انسان میلیون ها سال پیش در فرآیند تکامل طولانی از میمون ها تکامل یافته است.

روشنفکری که اطلاعات مربوط به آخرین اکتشافات و فرضیه های علمی را پیگیری می کند، به آنها می گوید: "شما هم درست می گویید و هم اشتباه می کنید." - واقعیت این است که تکامل واقعاً اتفاق افتاده است، اما به احتمال بسیار زیاد توسط نیروهای آسمانی خاصی آغاز و هدایت شده است ...

مطالب منتشر شده در زیر نیز این دیدگاه را تایید می کند.

درباره فرزندان خدا

برای هزاران سال، مردم معتقد بودند که اجداد دور آنها توسط خدایان - یا خداوند متعال، خالق - آفریده شده اند. این فرآیند به طور خاص در کتاب مقدس (عهد عتیق، کتاب پیدایش، فصل دوم) با جزئیات کافی شرح داده شده است.

اما در سال 1871، کتاب طبیعت شناس انگلیسی چارلز داروین، "تبار انسان و انتخاب جنسی" منتشر شد، که در آن نویسنده فرضیه منشأ انسان از یک اجداد میمون مانند را اثبات می کند.

به زودی این فرضیه توسط بسیاری از دانشمندان و افراد "از مردم عادی" قابل اعتماد شناخته شد. با این حال، همه آن را به عنوان چنین تشخیص نمی دادند و نه تنها در بین روحانیون و معتقدان مذاهب مختلف. و این جنجال تا امروز در جامعه ادامه دارد.

و از نیمه دوم قرن بیستم آنها محبوب شدند گزینه های مختلففرضیه "دیوانه" که بر اساس آن ظهور افراد روی زمین نتیجه فعالیت بیگانگان است.

توسعه چنین ایده ای با دو رویداد تسهیل شد: ظهور در 24 ژوئن 1947 بر فراز کوه های Cascade، در بخش شمالی سواحل اقیانوس آرام ایالات متحده، پرواز بشقاب پرنده کاملاً سرنشین دار، و همچنین آنچه که ادعا می شود. دقیقا یک هفته بعد، در شب دوم جولای، یک فرود اضطراری (یا سقوط) یک سفینه فضایی بیگانه در مجاورت شهر رازول در ایالت نیومکزیکو آمریکا اتفاق افتاد.

به هر حال، پس از این دو رویداد بود که اصطلاح "شیء پرنده ناشناس" - UFO (به انگلیسی Unidentified Flying Object - UFO) و نام علمی که چنین اشیایی را مطالعه می کند - "ufology" ظاهر شد.

مشخص است که برخی از طرفداران ایده "آفرینش" بشریت توسط بیگانگان فضایی به اسطوره ها و سنت های باستانی مردمان مختلف اشاره می کنند که در آن خدایان خلق کننده مردم معمولاً از آسمان به زمین می رسند. . کتاب مقدس نیز همین داستان را بیان می کند. در آن، همراه با بیانیه ای که در مورد خلقت آدم و حوا - دو نفر اول در جهان ما - توسط خود خداوند خداوند وجود دارد، از مشارکت برخی از فرزندان خدا در تولید جمعیت زمین نیز سخن می گوید: «وقتی مردم روی زمین شروع به تکثیر کردند و دخترانی برای آنها به دنیا آمدند، سپس خداوند پسرانی را دید که دختران مردان زیبا هستند و آنها را به همسری خود انتخاب کرد. "در آن زمان غول هایی بر روی زمین وجود داشتند، به ویژه از زمانی که پسران خدا به دختران مردم آمدند و آنها شروع به بچه دار شدن برای آنها کردند..." (انجیل، عهد عتیق، کتاب پیدایش، فصل ششم، 1-2، 4).

نجات برادر ستاره

پس از اینکه حادثه رازول تبلیغات گسترده ای دریافت کرد، نشریاتی در رسانه ها (عمدتاً در آمریکا) در مورد ملاقات ها و مکالمات بین مردم و بیگانگان ظاهر شد که طی آن بیگانگان فضایی گزارش دادند که چگونه اجدادشان در ایجاد و تشکیل جمعیت ما مشارکت داشته اند.

بر اساس یک نشریه در شماره سپتامبر 1996 مجله آمریکایی خشم، یکی از این جلسات کمی بیش از یک ماه پس از حادثه رازول و دوباره در نیومکزیکو برگزار شد.

در غروب 13 آگوست 1947، شش تن از نوادگان جوان سرخپوستان آپاچی برای شب در منطقه بیابانی ایالت مذکور توقف کردند. در حال آماده کردن شام بودند که صدای غرشی قوی شنیده شد و سپس غرشی شنیده شد و زمین لرزید، گویی در هنگام زلزله. سرخپوستان پس از انجام عملیات شناسایی، در نه چندان دور یک جسم فلزی پیچ خورده را کشف کردند که به زمین برخورد کرد، که در داخل آن یک موجود کوچک عجیب و غریب وجود داشت. بدجوری خرد شده بود، اما نشانه های حیات را نشان می داد. سرخپوستان تصمیم گرفتند برای نجات بچه های خود تلاش کنند.

آنها توانستند از برادر ستاره بیرون بیایند ، زیرا شروع به صدا زدن او در بین خود کردند. پس از بهبودی، برادر (نام اصلی او بک تی بود)، با استفاده از کریستالی که اطلاعات را در قالب تصاویر منتقل می کند، تاریخ کاملاً باورنکردنی زمین و بشریت را به جوانان گفت.

به نظر می رسد که بیگانگان در سیاره ما در روزهایی ظاهر شدند که یک قطعه سنگ بی جان بود و در تمام طول دوره تکامل آنها دائماً در مسیر آن دخالت می کردند. در برخی موارد مداخله آنها سودمند بود، در برخی دیگر سودمند نبود. هنگامی که مردم روی زمین ظاهر شدند، بیگانگان توسعه بشریت را هدایت کردند، اما در عین حال اغلب آن را به بن بست رساندند. آنها خدایان ما و شیاطین ما شدند. اما آنها همیشه اینجا بودند.

مردم چگونه خلق شدند

درباره نجات برادر ستاره و همچنین آنچه که این پیام آور تمدن دوردست و بسیار توسعه یافته به زمینیان در مورد تاریخ سیاره آنها گفته است، 20 سال بعد به نوه جوانش، رابرت مورنینگ اسکای، یکی از شش سرخپوستی که نجات داده بود، گفته شد. بک تی در حال مرگ

آنچه او شنید رابرت را شوکه کرد و گرفتار کرد. از آن زمان، او خود را وقف یافتن و مطالعه منابعی کرد که پیام بک تی را تأیید می کند. ماهیت آن، همراه با نتایج جستجوهای آن، توسط صبح آسمان در کار "Terra. تاریخ ناشناخته سیاره زمین» که در اوایل دهه 1990 منتشر شد. در اینجا مطالب آن است.

در زمان های قدیم، بیگانگان فضایی زمین را مستعمره کردند، زمینی که در آن زمان هنوز خالی از سکنه بود. هومو ساپینس - هومو ساپینس - با تصمیم رهبر خود در ابتدا ایجاد شد تا رعایای او کارگرانی باهوش و مطیع داشته باشند. اما برای حق حکومت بر روی زمین، این فرمانروا با برادرش جنگید و برای احقاق این حق، DNA خود را وارد ژنوتیپ اولین انسان ها کرد. و اولین مردم «پسران خدا»، فرزندان خالق خود شدند.

با این حال، این "پدر خدا" نیز یک دانشمند بود، او به امکان ایجاد موجوداتی با حساسیت و اشتیاق و همچنین توانایی قضاوت و اقدامات مستقل خود علاقه مند بود. برای رسیدن به این هدف، در اولین نسل از مردم، او از DNA نمایندگان نژاد دیگر، موجودات پرنده مانند احساساتی و عاطفی استفاده کرد. این به مردم این فرصت را داد که ویژگی ها و توانایی های ذکر شده در بالا را داشته باشند. «خالق» همچنین به مردم آموخت که برای تولید مثل با اراده آزاد خود، بدون رعایت قوانین از پیش تعیین شده تولید مثل، متحد شوند. و جوان نژاد بشربه سرعت شروع به رشد کرد.

آیا آنها هنوز با ما هستند؟

در نتیجه خلاقیت بیگانگان فضایی در مراحل اولیه ظهور بشریت، دو نوع بشریت به وجود آمد: افراد مطیع که بدون قید و شرط از بیگانگان اطاعت می کردند و جهش یافته های ژنتیکی که رفتارشان با اراده خودشان هدایت می شد. برادر خالق قبیله انسان، جهش یافته ها را به بیابان بیرون راند و آنها را به مرگ اجتناب ناپذیر محکوم کرد و مطمئناً او حتی باعث شد تا سیلابی تمام شاخه سرکش نسل بشر را نابود کند. اما خالق آن توانست تعدادی از سرسخت‌های تحت تعقیب را نجات دهد - یک قسمت آشنا از کتاب مقدس، اینطور نیست؟

لحظه ای فرا رسید که زمین توسط نژاد دیگری از بیگانگان کنترل شد، در پوشش مارمولک های هوشمند، که اکنون اغلب به آنها "خاکستری" می گویند. خاکستری ها، که به طور ژنتیکی توسط نژادی از خزندگان بسیار توسعه یافته ایجاد شده اند، که امپراتوری آنها در یک کهکشان دور قرار دارد، و اکنون مخفیانه، بدون توجه ما، جنبه های بسیاری از زندگی زمینی را رهبری می کنند. آنها منابع طبیعی سیاره ما را مصرف می کنند، مواد ژنتیکی را از بدن ما استخراج می کنند تا به آزمایشات برای پرورش گونه های جدید موجودات هوشمند ادامه دهند، از سازمان های دولتی ما مانند ناسا و سیا در ایالات متحده آمریکا برای مخفی نگه داشتن هدف، ساختار و عملکرد یک کلاس وسیع وسایل فنی، که ما تعریف می کنیم مفهوم کلیبشقاب پرنده. آنها پایگاه خود را در ماه دارند و به ما هشدار دادند که به آنجا نرویم و از آن دوری کنیم.

رابرت مورنینگ اسکای کار خود را با این جمله به پایان می رساند: «تا زمانی که مردم وجود اربابان و خدایان را بپذیرند، وجود بردگی را نیز می پذیرند. هنگامی که انسان سرانجام متوجه شد که دارایی هایش از او گرفته شده است، هنگامی که در نهایت شروع به نگاه کردن به خود به عنوان تنها خدا و ارباب بر خود کرد، آنگاه و تنها در این صورت است که از قدرت بیگانگان و خدایان بیگانه رها می شود. دنیای معنوی خود را توسعه دهید... این تنها راه رهایی است.»

شواهدی از بازدید بیگانگان

در Canyonlands، یک پارک ملی در یوتا، تعدادی ناهنجاری وجود دارد که به گفته مورنینگ اسکای نشان می دهد که بیگانگان از زمان های بسیار قدیم در آنجا بوده اند. او اصلی ترین آنها را طاق درویدها می داند - ویرانه های یک ساختار غول پیکر با آثار حفظ شده هیروگلیف. به گفته رابرت، این به معنای "پادشاه" است و این نشان می تواند توسط یک حاکم بیگانه که پس از پیروزی در نبرد با یک رقیب، فرمانروایی خود را اعلام کند، باقی بماند.

شیارهای عمیق و حتی افقی به موازات یکی از سنگ ها بریده شد. منشأ طبیعی آنها بعید است، به خصوص که در پای صخره هیچ تجمعی از سنگ های خرد شده وجود ندارد، که در چنین مواردی معمول است. این ردپاها می‌توانست توسط پرتو لیزری از یک سلاح قدرتمند فضایی به جا مانده باشد.

در بستر یک نهر خشک شده بلوک های سنگی عظیم با لبه های مستطیلی صاف قرار دارد. در صخره هایی که بستر را تشکیل می دهند، شیارهای مستقیم بلندی وجود دارد. هیچ اسکری وجود ندارد. معدن با استفاده از فناوری لیزر؟

در نزدیکی جاده منتهی به پارک ملی، صخره روزنامه وجود دارد که آثار متعددی از پاهای شش انگشتی روی آن خراشیده شده است. همه آثار منجر به نمایان شدن یک ساختار عمودی بر روی سه تکیه گاه (سفینه فضایی؟) می شود که در میان دایره هایی با علائم مختلف ایستاده است. به گفته رابرت مورنینگ اسکای، این پیامی در مورد اسکان مجدد ساکنان باستانی زمین به سایر جهان های ستاره ای است.

شما می توانید هر چیزی را که من می گویم باور کنید، یا حتی یک کلمه را که می گویم باور نکنید. آیا همه چیز درست است یا تخیلی؟ تصمیم با شماست." در زمان های قدیم سرخپوستان آپاچی با این کلمات به سنت های شفاهی خود پایان می دادند.

مردم میمونحدود یک میلیون سال پیش روی زمین ظاهر شد و نیم میلیون سال بعد ناپدید شد. نوادگان قوم میمون قوم باستانی هستند که معمولاً به آنها می گویند نئاندرتال ها.

اولین مرد کی ظاهر شد؟

بسیاری از مردم به این سوال علاقه مند هستند اولین مرد کی ظاهر شد. در زیر یافته های تاریخی را خواهید دید که تا حدودی به این سوال پاسخ می دهند. تا به امروز، بقایای استخوان نئاندرتال ها در حدود 30 نقطه در کشورهای جهان قدیم - اروپا، آسیا و آفریقا - کشف شده است. مکان‌های بازتر و غیرقابل مقایسه‌ای وجود دارد که فقط ابزارهای سنگ چخماق نئاندرتال در آن‌ها کشف شده است. هیچ مکان نئاندرتال در آمریکا و استرالیا یافت نشده است. این با این واقعیت توضیح داده می شود که در این کشورها هرگز میمون هایی وجود نداشته است که مردم از آنها سرچشمه می گیرند. در نتیجه، نوادگان میمون‌های انسان‌نمای فسیلی - میمون‌ها و نئاندرتال‌ها - نیز لازم نیست در آنجا پیدا شوند. آمریکا و استرالیا تقریباً اخیراً در حدود ده تا پانزده هزار سال پیش توسط مردم ساکن شدند. اینها اجداد سرخپوستان و استرالیایی های مدرن آمریکایی بودند. حالا به یک سوال دیگر پاسخ داریم: مرد کجا ظاهر شد. اولین یافته نئاندرتال (جمجمه جزئی) در منطقه جبل الطارق بیش از صد سال پیش، در سال 1848، بسیار قبل از استخوان های پیتکانتروپوس و حتی قبل از انتشار اثر معروف داروین کشف شد. منشاء گونه ها" جای تعجب نیست که هیچ کس اهمیتی برای کشف جبل الطارق قائل نشد. دومین یافته مشابه (کلاه جمجمه و برخی استخوان های اسکلتی دیگر) در سال 1856 در آلمان در دره نئاندر کشف شد، به همین دلیل است که خود مردم این گونه که حلقه اتصال بین انسان میمون و انسان مدرن را تشکیل می دهند. به نام نئاندرتال اولین مرد چه بود؟اگرچه این یافته مورد توجه قرار گرفت، اما با وجود اینکه برخی از دانشمندان به شکل عجیب کلاهک جمجمه نئاندرتال فکر می کردند، باز هم ارزیابی مناسبی دریافت نکرد. تنها پس از پیدا شدن بقایای Pithecanthropus در جزیره جاوه، مشخص شد که ویژگی‌های غیرعادی جمجمه نئاندرتال (و همچنین چندین جمجمه دیگر از این نوع که بعداً کشف شد) نتیجه نوعی تغییر شکل نیست، زیرا برخی مخالفان دکترین تکامل ادعا می کردند، اما استخوان های نئاندرتال ها بقایای نوع خاصی از مردم هستند که پیشینیان ما هستند. شکل 1 - یکی از جمجمه های نئاندرتال که در فرانسه پیدا شده است. با قضاوت بر اساس بقایای استخوان، واضح است که نئاندرتال‌ها نسبت به انسان‌های میمون حیوانی کمتر بودند. قسمت پایین صورت نئاندرتال‌ها به اندازه Pithecanthropus و Sinanthropus به جلو بیرون نمی‌آمد و محفظه مغزی آن از نظر حجم کمتر از افراد مدرن نبود. با این حال، طاق جمجمه نئاندرتال ها هنوز به اندازه کافی بلند نشده بود، پیشانی شیب دار بود و با یک برآمدگی فوق مداری قدرتمند در جلو خاتمه می یافت، هرچند کوچکتر از انسان میمون ها. فک پایین نئاندرتال ها هنوز چانه بیرون زده نداشت. نئاندرتال نسبت به انسان امروزی قد کوتاه‌تری داشت، به همین دلیل است که سر بزرگی که روی گردن کوتاه و کلفتی نشسته بود بزرگتر به نظر می‌رسید. نئاندرتال روی پاهایی که کمی از زانو خم شده بود و کف پای صاف داشت ایستاد. به طور کلی، نئاندرتال ها بی دست و پا، تنومند و قوی به نظر می رسیدند. به بیان تصویری، او درشت تراشیده شده بود، اما محکم در کنار هم قرار گرفته بود. حدود صد تا صد و بیست هزار سال پیش، نوادگان نئاندرتال ها ظاهر شدند - مردم مدرن. کهن ترین آنها معمولاً کرومگنون نامیده می شوند (از نام روستای کرومانیون در فرانسه که استخوان های فسیلی از این نوع کشف شد). بنابراین، پیوند به پیوند، کل زنجیره ای که میمون های انسان شناسی فسیلی را به انسان مدرن متصل می کند، بازسازی شد.

ارقام ناسازگار در مورد منشاء انسانی

بنابراین، از ظهور اولین مردم روی زمین تا زمان ما حدود یک میلیون سال گذشته استبا این حال، این دوره عظیم در مقایسه با صدها میلیون سالی که در طی آن حیات بر روی زمین توسعه یافت، ناچیز است. و این بیانیه کتاب مقدس در پس زمینه این وقایع زندگی چقدر ساده لوحانه به نظر می رسد که زمین، "چراغ های آسمانی"، گیاهان، حیوانات و مردم توسط خدا حدود هفت هزار سال پیش خلق شده اند. لاکتانتیوس واعظ مسیحی باستان معتقد بود که علم و روشنگری در برابر خدا گناهی فانی است و قرار نیست مردم چیزی جز آنچه در کتاب مقدس نوشته شده است بدانند. اما از روی کنجکاوی محاسبه کرد که آفرینش الهی شش هزار سال قبل از او اتفاق افتاده است، یعنی تقریباً هفت هزار و ششصد سال قبل از زمان ما. یکی از بزرگترین تاریک‌شناسان، پاپ گریگوری سیزدهم، که در قرن شانزدهم می‌زیست، محاسبه کرد که آدم در سال 5199 قبل از تولد مسیح افسانه‌ای توسط خدا خلق شده است. اما یک دانشمند موعظه انگلیسی از نظر «دقت» «نایب خدا روی زمین» را شکست داد. او استدلال می کرد که خلقت خدا از مردم در در 4004 قبل از میلاد 23 اکتبر دقیقا ساعت نه صبح! در اینجا نمونه دیگری از جعل هایی است که متکلمان گذشته به آن دست زدند. کتاب مقدس در مورد غول های هیولا، در مورد چگونگی مرگ مردم باستان در صدها سال سن می گوید. به عنوان مثال، کتاب مقدس می گوید که آدم نهصد و سی سال زندگی کرد و یکی از فرزندان او به نام متوشالح در سن نهصد و شصت و نه سالگی درگذشت. حتی کتاب مقدس از چنین «افراد عادل» یاد می‌کند که توسط خدا زنده به بهشت ​​برده شدند و در نتیجه جاودانگی به آنها عطا شد. واعظ کاتولیک قرون 4 تا 5، سنت آگوستین، که از او نام بردیم، به دندان های یافت شده در زمین ماموت ها اشاره کرد که آنها را با دندان های انسان اشتباه گرفته بود، به عنوان شاهدی بر این که غول ها واقعاً در دوران باستان زندگی می کردند. در گذشته استخوان های فسیلی حیوانات در کلیساها به نمایش گذاشته می شد کشورهای مختلفاروپا آنها قرار بود شهادت دهند که غول ها واقعاً در دوران باستان زندگی می کردند. بر اساس چنین استخوان های فسیلی، یک کشیش "دانشمند" محاسبه کرد که عدن کتاب مقدس 123 فوت و 9 اینچ قد و حوا 118 فوت و 9 اینچ و 9 خط بود! (فوت یک واحد انگلیسی طول برابر با 30.47 سانتی متر است؛ یک اینچ برابر با 2.64 سانتی متر یا 10 خط است). اجازه دهید به عنوان یک کنجکاوی همچنین ذکر کنیم که در پایتخت اتریش، وین، در کلیسای سنت استفان، تا همین اواخر، به مؤمنان استخوان های ماموت به عنوان بقایای برخی از غول های دوران کتاب مقدس نشان داده می شد.

علم منشأ انسان

ما به خوبی می دانیم که باستانی ترین مردمان نه تنها غول نبودند، بلکه قدشان کوتاهتر از مردم مدرن بود. ما همچنین می دانیم که محدودیت سنی مردم باستان کمتر از ما بوده است. بقایای استخوان افراد این امکان را فراهم می کند که نه تنها ظاهر قدیمی ترین مردم را بازیابی کنید، بلکه در مورد سن تقریبی آنها نیز قضاوت کنید. به طور معمول، سن اسکلت ها در درجه اول با رشد دندان ها، حفظ یا تخریب آنها و همچنین با درجه بهبودی بخیه های جمجمه تعیین می شود. زیرا امید به زندگیمیمون‌های انسان‌نما کوچک‌تر از انسان‌های امروزی هستند، بنابراین بخیه‌های جمجمه در این حیوانات نیز سریع‌تر بهبود می‌یابند. در باستانی‌ترین اجداد ما - میمون‌ها و نئاندرتال‌ها، که جایگاهی میانی در زنجیره تکاملی بین میمون‌های انسان‌نما و انسان‌های امروزی دارند، بخیه‌های جمجمه، کاملاً قابل درک، باید دیرتر از میمون‌ها، اما زودتر از ما بهبود می‌یابند. . با قضاوت بر اساس میزان رشد بیش از حد درزهای روی جمجمه پیشینیان ما، می توانیم سن تقریبی آنها را تعیین کنیم. باستانی‌ترین اجداد ما که غذاهای بسیار خشن می‌خوردند، بدون شک دندان‌های خود را سریع‌تر از مردم امروزی سایش می‌کردند. این علامت قضاوت در مورد سن آنها را نیز ممکن می سازد. و بنابراین دانشمندان محاسبه کردند که تنها نئاندرتال های نادر تا شصت سال عمر کردند. محدودیت سنی برای اکثریت قریب به اتفاق نئاندرتال ها بین چهل تا شصت سال بود. سن پیرترین افراد از نوع مدرن (کرو ماگنون) نیز تا حدودی جوانتر از افراد زنده بود. البته این داده ها هیچ سنخیتی با جعل کتاب مقدس و مفسران آن ندارند.

باستانی ترین و قابل اعتمادترین نمایندگان نژاد بشر تقریباً 2-2.5 میلی لیتر هستند. سالها پیش. و انسان مدرن 40-50 هزار سال پیش ظاهر شد.

برای میلیون ها سال، اجداد انسان در منطقه محدودی در شرق آفریقا زندگی می کردند. اینجا، در دریاچه ویکتوریا، 18 میلیون سال پیش، یک معاون، جد مشترک ما با میمون ها زندگی می کرد. در اینجا، بیش از 4 میلیون سال پیش، Australopithecus afarensis، جد راه رفتن راست ما، ظهور کرد. اولین نماینده از جنس Man، مرد ماهری که بیش از 2 میلیون سال پیش ظاهر شد، تمام تاریخ خود را در اینجا گذراند و در اینجا 1.6 میلیون سال پیش مردی راست قامت برخاست. معلوم نیست گونه ما، انسان باهوش، سفر خود را از کجا آغاز کرد، اما در جایی نزدیک.

قدیمی ترین جنس هومو هومو هابیلیس یا هومو هابیلیس است که اولین نمایندگان آن حدود 2 میلیون سال پیش روی زمین ظاهر شدند. تا قبل از این زمان، احتمالاً فقط استرالوپیتکین وجود داشت. حدود 2.5 میلیون سال پیش، شکافی در تکامل انسان‌ها رخ داد که در نتیجه آن استرالوپیتسین‌های عظیم (شاخه بن‌بست تکامل) و جنس هومو از هم جدا شدند. علاوه بر یافته های دره اولدووای، گونه های هومو هابیلیس همچنین شامل مرد رودولف به نام هومو رودولفنسیس است که جمجمه او در کنیا در سال 1972 در منطقه دریاچه پیدا شد. رودولف (دریاچه تورکانا کنونی)، و همچنین یافته هایی از اتیوپی و آفریقای جنوبی. قدمت این گونه ها از 2.4 تا 1.9 میلیون سال است. فرض بر این است که این اولین مردم سازندگان ابزار قدیمی ترین فرهنگ اولدووای (ریگ ریزه) روی زمین بوده اند. یافته‌هایی وجود دارد که تعریف طبقه‌بندی پیدا نکرده‌اند و برخی از محققان به هومو هابیلیس و برخی دیگر به گروه‌هایی از انسان‌های باستانی (مردم باستانی) اشاره می‌کنند که تقریباً 1.6-1.5 میلیون سال پیش جایگزین هومو هابیلیس شده‌اند.

گروه باستانی ها شامل دو گونه اصلی است. این یک گونه از مردم باستان آسیایی، هومو ارکتوس، و گونه آفریقایی آن، هومو ارگاستر است.

زمان ظهور ساپین ها

قضاوت در مورد سه سطح احتمالی برای شناسایی خط خردمند وجود دارد: اولیه، میانی و دیررس (ص 97).

عقیده رایج تر این است که دودمان ساپینس در پلیستوسن میانی یا اولیه بالا ظاهر شد. به عنوان یک اجداد احتمالی در این مورد، نویسندگان مختلف اشکال مختلفی را ذکر می کنند: یا یکی از نعوظ های مترقی متأخر (Vertescelles)، یا یک انسان خردمند باستانی اولیه (Swanscombe)، یا یک نئاندرتال مترقی اولیه (Ehringsdorf).

در نهایت، نظری در مورد منشأ متأخر ساپینس وجود دارد. در این مورد، اجداد را معمولاً دیرینه‌انتروپ‌های مترقی فلسطینی یا حتی نئاندرتال‌های «کلاسیک» وورمی در نظر می‌گیرند. دیدگاه اخیر هم توسط استدلال‌های باستان‌شناختی (تداوم صنعت موستری متاخر نئاندرتال‌های «کلاسیک» و فرهنگ خردمند دوران پارینه سنگی فوقانی) و هم از دیدگاه‌های ریخت‌شناختی (به عنوان مثال، نوع مردم Skhul، که «کرومگنون» را ترکیب می‌کنند، پشتیبانی می‌شود. و ویژگی های "نئاندرتال").

با این حال، مشخص است که نئاندرتال‌های «کلاسیک» شکل‌های بعدی انسان‌نما بودند که با اولین انسان‌های خردمند نئوانتروپیک همزیستی کردند. برای حل این تناقض، فرض می‌شود که میزان شعور در این دوره کوتاه اواخر انسان‌زایی به دلیل هتروزیس در طول جابجایی به طور قابل‌توجهی تسریع شده است.

فرآیندهای شعور در جمعیت‌های مختلف انسان‌های دیرینه، اما با سرعت‌های متفاوت، و به دلایلی (مثلاً شرایط زندگی) همیشه به مرحله نهایی نمی‌رسیدند.

البته، ویژگی‌های مجزای مجموعه «عقل» می‌توانست در اوایل، حتی در اپلیستوسن، ظاهر شود. تنوع مورفولوژیکی انسان سانان به طور کلی بسیار گسترده است و احتمالاً جهش های مکرر نقش مهمی در آن ایفا کرده است، مانند سایر نخستی ها.

ظاهراً می‌توانست مدت‌ها پیش و به طور مکرر در تکامل گروه‌های فردی انسان‌نماها، برخی از نشانه‌های عقده «عاقل» پدید آمده باشد. و از این نظر، ما این حق را داریم که بگوییم که خردمندی ریشه‌های عمیقی دارد، اگرچه قدیمی‌ترین انسان‌های واقعی «هنوز زودتر از 0.1-0.07 میلیون سال پیش شناخته نشده‌اند» (ص 97-99).

گسترش انسان مدرن

فسیل های باستانی در آفریقا بیش از هر قاره دیگری یافت شده است. بنابراین، در جنوب اتیوپی آنها Omo-I را پیدا کردند، یک جمجمه ناقص با بسیاری از ویژگی های مدرن، که احتمالاً بیش از 60 هزار سال قدمت دارد. در دهانه رودخانه کلاسیس آفریقای جنوبی، بقایای "مدرن" با قدمت 100 هزار سال کشف شد و در غار مرزی یک فک پایین "مدرن" یافت شد که 90 هزار سال قدمت داشت.

جمجمه های فسیلی مربوط به 40 هزار سال پیش، که متعلق به یک نوع کاملاً مدرن است، در مناطق مختلف آسیا - از اسرائیل تا جاوه - یافت می شود. همه آنها دارای برآمدگی چانه یا سایر ویژگی های کاملاً "مدرن" هستند.

انسان برای اولین بار در آمریکای شمالی احتمالا بین 70 تا 12 هزار سال پیش ظاهر شد. در دوره های سرمای شدید در این زمان، دریا عقب نشینی کرد و یک پل زمینی وسیع به نام برینگیا شکل گرفت که اکنون توسط تنگه برینگ سیلابی شده است.

آثاری از آتشدان ها و بقایای فسیلی که قدمت آنها مشخص شده است نشان می دهد که انسان امروزی حداقل 40 هزار سال پیش در استرالیا زندگی می کرده است.

به احتمال زیاد، مردم برای اولین بار بین 55 تا 45 هزار سال پیش در اینجا ظاهر شدند، زمانی که سطح دریا 160 فوت (50 متر) کمتر از اکنون بود و بسیاری از جزایر یک کل واحد را تشکیل می دادند.

این مقیاس رشد همه انسان‌های بدوی جهان را از دوره ظهور اولین انسان‌نما (5 میلیون سال پیش) تا 700 سال قبل از میلاد نشان می‌دهد.

5,000,000-2,000,000 تا. آگهی

اولین انسان های درختی در آفریقا ظاهر شدند.

2000000-250000 تا. آگهی

هومو ارکتوس ظاهر می شود و در سراسر آسیا و اروپا گسترش می یابد.

250,000 – 120,000 تا. آگهی

در آفریقا - هومو ساپینس - که به تدریج به سمت شمال حرکت می کنند.

80000 – 30000 به بالا آگهی

نئاندرتال ها (غارنشینان) در اروپا زندگی می کنند.

50000 تا 25000 تا. آگهی

مردم مدرن در سراسر اروپا، آسیا، استرالیا و آمریکا ساکن شده اند. ابزارها از استخوان و سنگ ساخته می شوند.

25000 تا 10000 تا. آگهی

خانه های دور اول، نقشه ها و کنده کاری ها.

10000 – 9000 قبل. آگهی

تغییر اقلیم، پایان عصر یخبندان.

9000 – 7000 قبل. آگهی

ظهور کشاورزی در مناطق خاصی از جهان. اسکان در سوریه، فلسطین، قبرس. سگ اهلی.

7000 – 6000 قبل. آگهی

در شرق مدیترانه، بز، گوسفند و خوک اهلی هستند. پارچه های کتان، سرامیک و مس می سازند. اولین شهرها در حال ساخت هستند.

5000 – 4000 تا. آگهی

در آناتولی، مس و سرب فرآوری می شوند. اسب و الاغ اهلی هستند. ذرت در منطقه خلیج مکزیک، پنبه در پرو و ​​برنج در چین و هند کشت می شود.

4000 – 3000 قبل. آگهی

تمدن سومری اولین نوشتن محصولات ساخته شده از طلا، نقره، سرب. آبیاری. کشتی های بادبانی در نیل و فرات. معابد و مقبره های سنگی در مالت و اروپا.

3000 - 2000 به بالا. آگهی

اولین فراعنه مصر، خط هیروگلیف. ارابه در بین النهرین اختراع شد. ظهور تمدن دره هند. پارچه های پنبه ای. تکنیک های پردازش مس و ساخت پارچه در سراسر اروپای غربی گسترش یافت.

2000 - 1000 به بالا آگهی

توزیع روشهای فرآوری برنز در سراسر اروپا. ساخت استون هنج به پایان رسیده است.

1000 - 700 قبل از میلاد

فرهنگ اولمک در مکزیک سلت ها در سراسر اروپای مرکزی و جزایر بریتانیا ساکن شدند. تا 700 قبل از میلاد راز فرآوری آهن در اروپا کشف شد. فرهنگ های ماقبل تاریخ در آمریکا و آفریقا توسعه یافتند.



اولین انسان

آدم؛ میکل آنژ

اندیشه های مذهبی

طبق کتاب پیدایش: در یهودیت، مسیحیت

بر اساس عقاید کابالا، رشد معنوی بشریت با آدم آغاز شد. برای اولین بار در تاریخ بشر، او میل به درک جهان معنوی را دریافت کرد و ماهیت هر دو جهان - مادی و معنوی را درک کرد. نویسنده کتاب باستانی کابالایی «سفر رازیل ها-مالاخ» (کتاب فرشته رازیل) به آدم نسبت داده می شود.

در میان آلمانی های باستان و اسکاندیناویایی ها

از جرقه ها و آب ذوب شده، Ymir غول پیکر و گاو Audumla برخاستند که او را با شیر خود تغذیه کردند. از عرق یمیر زن و شوهری به دنیا آمدند و یک پا با پای دیگر صاحب پسر شدند. اینها اولین غول های یخبندان بودند. Ask و Embla افرادی هستند که خدایان آنها را در ساحل دریا به شکل نمونه های اولیه درختی بی جان و "بدون سرنوشت" یافتند. پس از زنده كردن آنها به آنها استدلال و سخن گفتند. (همچنین به طوفان ها مراجعه کنید).

بر اساس حماسه سومری Enuma Elish

در میان سرخپوستان باستان

پوروشا - طبق اساطیر هند باستان، موجودی است که در قلب انسان زندگی می کند و در عین حال ساکن کیهان است. علاوه بر این، هر انسانی ذره ای از جاودانگی را در خود حمل می کند. وتسوتسوتسو

در میان ایرانیان باستان

در فرهنگ ایران باستان، اولین نیای مردم گایومارت بود که نور ساطع می کرد. پس از مرگ گایومارت، تمام فلزات از بدن او "پاشیده شد"، روح به طلا تبدیل شد و اولین زوج متاهل از دانه، به شکل بوته ریواس ظاهر شدند: ماشیا و ماشیانا.

در یونان باستان

فورونئوس جد و خالق بشریت، پسر خدای رودخانه ایناچ و پوره ملیا است. آکوسیلوس مورخ در شجره نامه خود او را اولین «انسان و اولین پادشاه زمینی»، پادشاه کل پلوپونز نامید. افلاطون در تیمائوس و کلمنت اسکندریه در استروماتا نیز استدلال کردند که فورونئوس اولین انسان یا «پدر انسان‌ها» است.

آفریقای شرقی

یک روز وزغی به ساحل دریای متروک خزید - اولین موجود روی سطح زمین. آن روزها در آسمان چیزی جز ماه نبود. ماه ایده ای برای خلق یک مرد داشت و او در مورد آن به وزغ گفت. اما وزغ از ماه پیشی گرفت و با تورم غیرقابل باور، دو قلو به دنیا آورد - یک مرد و یک زن. اینها اولین مردم روی زمین بودند.

ماه با وزغ خشمگین شد و او را سوزاند. او با مراقبت از افراد - فرزندان وزغ - به آنها کمک کرد تا بدن خود را به کمال برسانند، آنها را با عقل و استعداد گفتار وقف کرد و به آنها شباهت به مردم مدرن داد. و ماه نام مرد را باتا و زن را هانا گذاشت.

باتا و هانا چندین برابر بیشتر از زندگی مردم در حال حاضر روی زمین زندگی کردند و وقتی زندگی برای آنها شادی آور نشد، ماه همانطور که وعده داده بود به زمین فرود آمد و آنها را با خود برد. به زودی فرزندان اول آنها مردند و در زمین دفن شدند و سپس مرگ بیشتر و بیشتر برای مردم شروع شد.

غرب آفریقا

در بهشت، اولورون، حق تعالی، شروع به خلق اولین مردم کرد. Orisha Nla شکل های آنها را از روی زمین مجسمه سازی کرد، اما فقط Olorun می توانست در آنها جان ببخشد. اوریشا نلا در کارگاه اولورون مخفی شد تا از چگونگی این اتفاق جاسوسی کند. اما اولورون متوجه این موضوع شد و اوریشا نلا را به خواب عمیقی فرو برد. به طوری که راز احیای بدن را فقط اولورون می داند. تا به امروز، اوریشا نلا از طریق پدر و مادر نوزاد متولد نشده بدن انسان های جدیدی می سازد، اما این اولورون است که در آنها جان می دهد.

از نظر قرآن در اسلام

برخلاف انجیل که گزارشی نظام مند از آدم ارائه می دهد، قرآن از آدم در چندین سوره (فصل) جداگانه یاد می کند. تک تک آیات (آیات) نام او در سراسر قرآن پراکنده است. در سی و دومین سوره «عرضه» آمده است که خداوند آدم را از گل آفرید:

«او کسی است که پنهان و آشکار را می‌شناسد، بزرگ و مهربان است که همه چیزهایی را که آفرید زیبا ساخت و انسان را برای اولین بار از گل آفرید» (32: 6-7).

سوره دوم "گاو" هدف آدم را به طور کامل آشکار می کند:

و پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین والی می‌کنم. پرسیدند: آیا کسی را در زمین قرار می دهی که گناه کند و خون بریزد و ما تو را تسبیح و تقدیس کنیم؟ خداوند در پاسخ فرمود: همانا من چیزی می دانم که شما نمی دانید (آیه 30). و خداوند همه اسماء را به آدم آموخت، سپس از فرشتگان درباره آنها سؤال کرد و به آنها فرمود: «اگر اخلاص دارید، [اصل] این اسماء را برای من توضیح دهید» (آیه 31). فرشتگان پاسخ دادند: ستایش بر تو باد! ما فقط آنچه را که تو به ما آموختی می دانیم. همانا تو دانای حکیمی» (آیه 32). خداوند فرمود: «ای آدم! برای آنها [ماهیت] نام ها را توضیح دهید.» هنگامی که آدم برای ملائکه اسماء را بیان کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را می‌دانم، آنچه را آشکار می‌کنید و آنچه را پنهان می‌دارید می‌دانم؟» (آیه 33). سپس به فرشتگان دستور دادیم: برای آدم سجده کنید. همه به روی زمین افتادند جز ابلیس که [از سجده] امتناع ورزید و مغرور شد و کافر شد (آیه 34). سپس گفتیم: «ای آدم! با همسرتان وارد خانه شوید باغ بهشت«در آنجا هر چه می خواهی تا دلت می خواهد بخور، اما به این درخت نزدیک نشو، که در غیر این صورت از شریران خواهی بود» (آیه 35).

هفتمین سوره «حصارها» در مورد دلایل نارضایتی ابلیس می گوید:

[خداوند] پرسید: چه چیزی تو را از رکوع باز می دارد که من به تو امر کردم؟ [ابلیس] پاسخ داد: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل (آیه 12). سپس خداوند به آدم هشدار داد: «و سپس گفتیم: ای آدم! به راستی که او دشمن شما و همسرتان است. مبادا هر دو شما را مجبور به ترک بهشت ​​کند، زیرا [در این صورت] بدبخت می شوید» (سوره طه، آیه 117). در بهشت ​​نه از گرسنگی می‌میرید و نه برهنه راه می‌روید، در آنجا نه از تشنگی رنج می‌برید و نه از گرما.» اما شیطان با او زمزمه کرد: «ای آدم! آیا درختی را به شما نشان دهم [با میوه هایی که ابدیت و قدرت ابدی دارد؟» [آدم و همسرش] [از میوه آن درخت] خوردند و برهنگی خود را دیدند. آنها شروع به پوشاندن خود با برگهای تا شده [با هم] کردند. درختان بهشت. پس آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و از راه راست منحرف شد. سپس خداوند او را [از میان دیگران] برگزید و بخشید و به راه راست هدایت کرد. [خداوند] فرمود: هر دو از بهشت ​​فرود آیید و برخی [از فرزندانتان] دشمن برخی دیگر باشند. اگر به خواست من بر صراط مستقیم قدم نهادی، هر که از آن پیروی کند در گمراهی و بلا نخواهد بود» (آیات 118-123).

همچنین ببینید

پیوندها

ادبیات

  • لافارگ پی، اسطوره آدم و حوا، [ترجمه. با آلمانی]، سن پترزبورگ. 1906;
  • Trencheni-Valdapfel I.، پیشینه اجتماعی برای دو افسانه در مورد آدم، در کتاب: Origin of the Bible, M., 1964;
  • Gunkel N., Die Urgeschichte und die Patriarchen, Gott., 1911;
  • Hubner P., Vom ersten Menschen wird erzählt in Mythen, Wissenschaft und Kunst, Dusseldorf, ;
  • Patai R., Adam we-Adamah, Jerusalem, 1942;
  • Quispel G., Der gnostische Anthropos und die jüdische Tradition, “Eranos Jahrbuch”, 1953, Bd 22;
  • Röhrich L., Adam und Eva, 1968;
  • Schûöpfungsmythen, Darmstadt, 1977;
  • Strothmann F., Die Anschauungen von der Weltschöpfung im alten Testament, Münster. 1933;
  • Westermann C., Der Mensch im Urgeschehen, “Kerygma und Dogma”, 1967, Jg. 13، H. 4.
  • Beck E., lblis und Mensch, Satan und Adam: der Werdegang einer koranischen Erzählung, “Le Museon”, 1976, v. 89، فاش. 1-2.

بنیاد ویکی مدیا 2010.

ببینید «فرست مرد» در فرهنگ‌های دیگر چیست:

    اولین انسان روی ماه ... ویکی پدیا

    First Man Le Premier home ژانر: عاشقانه