گیاهان آپارتمانی می توانند فکر کنند، صحبت کنند و ذهن ما را بخوانند. گیاهان صحبت می کنند. نور "کد مورس"

گفتگو با یک گیاه

مهم نیست به گیاه چه می گویید. شما حتی می توانید فقط کلمات بسازید. آنچه مهم است احساس همدردی با او و رفتار برابر با اوست.

کارلوس کاستاندا
"سفر به ایکستلان"

عنایت خان، موسیقی‌دان و فیلسوف هندی می‌نویسد: «هنوز راز بزرگ‌تر و بزرگ‌تری در این کلمه وجود دارد. نه تنها معنای کلمه، نه تنها چه کسی آن را بیان کرده است، بلکه خود کلمه نیز دارای قدرت پویایی است. با کمک کلمات، ما نه تنها اطلاعات را منتقل می کنیم، بلکه انرژی خاصی ایجاد می کنیم.

تا به امروز، نتایج تحقیقات کاملاً گسترده ای در مورد تأثیر موسیقی بر رشد گیاهان جمع آوری شده است. اکنون این موضوع به طور فعال در انجمن های اینترنت مورد بحث قرار می گیرد ، پرورش دهندگان گل در مورد ملودی هایی که گیاهان آنها ترجیح می دهند صحبت می کنند. حتی دانش‌آموزان در کلاس‌های زیست‌شناسی تحقیقات مربوطه را انجام می‌دهند.

دانشمندان انجمن موسیقی درمانی سوئد، احتمالاً اولین بار در جهان، در اوایل دهه 70 قرن بیستم، این واقعیت را ثابت کردند که تحت تأثیر موسیقی، پروتوپلاسم سلول های گیاهی حرکت خود را سرعت می بخشد. امروزه بسیاری از پرورش دهندگان گیاهی با ذهن باز در گلخانه ها و نهالستان های خود موسیقی می نوازند تا سرعت رشد و عملکرد محصولات را افزایش دهند.

تاجر آمریکایی A. Carlson شرکت Voiced Flower را ایجاد کرد که ضبط‌های صوتی موضوعی موسیقی را برای اثرات هدفمند روی گیاهان توسعه، تولید و به فروش می‌رساند. و این محصولات در بسیاری از کشورهای جهان موفق هستند!

بنابراین وجود "شنوایی" در گیاهان را می توان یک واقعیت ثابت در نظر گرفت. و سپس زمان آن فرا می رسد که فکر کنیم: حیوانات خانگی ما چه می شنوند؟ صداهایی که خانه های ما را پر می کند - آنها چیست؟ صدای غرغر مداوم تلویزیون و صدای خشم آلود دعوای اعضای خانه است یا پخش موسیقی دلنشین و خنده های شاد کودکان؟ به "ملودی" خانه خود گوش دهید و احساس کنید - و خواهید فهمید که چرا ارکیده های دمدمی مزاج شما به زیبایی رشد می کنند (یا - افسوس - حتی پژمرده می شوند کلروفیتوم بی تکلف). عادت به صحبت کردن با محبت در هنگام مراقبت از گیاهان برای بسیاری از باغبانان رایج است. و اگرچه من چیزی در مورد تحقیقات قابل اعتماد در مورد این موضوع نمی دانم، مطمئن هستم که گل های چنین افرادی احساس بسیار بهتری دارند.

ما دوست داریم همه چیز با شواهد علمی و مادی پشتیبانی شود، اما زمینه هایی وجود دارد که درک شهودی و تجربه تجربی خودمان بیش از هر تحقیقی اهمیت دارد.

صادقانه بگویم، من خودم اغلب با خودم صحبت نمی کنم گیاهان داخلی، اگرچه من بدون شک به "قدرت کلمات" اعتقاد دارم. اما وقتی می بینم که چگونه شاخه های جدید قوی می اندازند، چگونه جوانه ها را جمع می کنند، همیشه بی اختیار لبخند می زنم.

لبخند راهی عالی برای انتقال بار مثبت بدون کلام است. هم در دنیای انسان و هم در رابطه با گیاهان بی عیب و نقص عمل می کند. شاید کسی مرا ساده لوح بداند، اما من واقعاً معتقدم که phalaenopsis من خراب نشده است مراقبت ویژه، فقط برای لبخند من سالی دو بار گل می دهد. وقتی با گیاهان صحبت می کنیم، آنها تحت تأثیر صدای ما نیستند، بلکه تحت تأثیر ذرات انرژی هستند که در هر کلمه می گذاریم. و اگرچه آنها در پاسخ با ما کلماتی را بیان نمی کنند، اما این یک گفتگوی تمام عیار است، زیرا گیاهان در آن سطح غیرقابل شنیدن به ما پاسخ می دهند.

گفته می شود هندوهایی که با گیاهان ارتباط معنوی برقرار کرده اند می توانند در یک روز به رسیدن و باردهی برسند. آنها به قدری در درون خود دگرگون شده اند که حتی انگشتانشان هم رنگ سبزی پیدا می کند. پرورش گیاهان به شما امکان می دهد وضعیت، رشد، گلدهی و رسیدن میوه آنها را کنترل کنید.

چگونه با گیاهان کار کنیم؟

رفتار با گیاهان و همچنین حیوانات باید محترمانه و محتاطانه باشد.

شمن¹ با گیاهان به روش زیر کار می کند: با گیاه ارتباط برقرار می کند و می یابد که به چه چیزی نیاز دارد. سپس او غرغر² را ترک می کند و از گیاه مراقبت می کند.

اگر متوجه شدید که تشنه است، آن را آبیاری کنید یا ریشه هایش را به عمق زمین بفرستید و به سفره آب برسید. یا از روح آب برای کمک بخواهید.

در موارد دیگر، می توانید برگ ها را باز کنید تا نور خورشید بیشتری دریافت کنید، جریان شیره به قسمت های مختلف گیاه را افزایش دهید یا شاخه های جدید بفرستید. کارگران گلخانه می دانند که گیاهان از هر دو استرس را تجربه می کنند تغییرات ناگهانی، و از غیبت کامل آنها.

استرس مانند مواد سمی مختلف بر گیاهان تأثیر می گذارد. در نتیجه نسبت به بیماری حساس می شوند و آفات را جذب می کنند.

برانگیختگی مثبت باعث هجوم انرژی می شود که توسعه را تضمین می کند و در واقع دانش و مهارت های ذاتی و اکتسابی را فعال می کند.

ارتباط با گیاهان چگونه می تواند مفید باشد؟

مطالعات متعدد نشان داده است که گیاهان به افکار و احساسات مردم پاسخ می دهند.

اگر نگرش مهربانی نسبت به گیاهان داشته باشید، آنها را تحسین می کنید، با آنها صحبت می کنید، سپس گیاهان بهتر رشد می کنند، اما اگر از آنها انتقاد کنید، رشد آنها کند می شود.

وقتی نگرش خود را نسبت به گیاهان تغییر دهید و با آنها ارتباط ذهنی برقرار کنید، آنها شروع به معجزه می کنند و رازهای باورنکردنی را برای شما فاش می کنند.

کمی تاریخچه...

دو فرد شناخته شده در جهان وجود دارند که به چنین تماسی با گیاهان دست یافته اند - لوتر بربانک و جورج واشنگتن کارور. آنها رابطه خاصی با گیاهان داشتند.

بور بانک با نیچر کار کرد. او توانست هزاران گونه گیاهی را که قبلاً دیده نشده بود، از جمله گل های مروارید غول پیکر، انواع بهبود یافته سیب زمینی، گیاهان عسلی، کاکتوس های بدون سوزن و درختان سریع رشد تولید کند.

در سال 1906، زلزله ای قدرتمند سانفرانسیسکو را لرزاند. خانه بربانک به طور کامل تخریب شد، اما گلخانه آسیبی ندید. او این را به این دلیل نسبت داد که او همیشه در هماهنگی با طبیعت زندگی و کار می کرد. او می توانست با گیاهان صحبت کند، اما این ارتباط معمولی نبود.

شکی نیست که وقتی از میان تخت ها می گذشت و انتخاب می کرد که کدام گیاه نتیجه دلخواه را به ارمغان می آورد و کدام نه، در حالت غرغر بود. بعداً یکی از خدمتکاران خانواده‌اش گفت که حتی با بررسی دقیق‌تر هم نمی‌توانست تفاوت را تشخیص دهد و بربنک در نگاه اول انتخاب خود را انجام داد.

به نظر می رسید او را چیزی سوق می دهد.

او در مصاحبه ای پرده از راز خود برداشت: "چگونه میوه ها و گل های جدید پرورش دهیم":

"به هر درسی که مادر طبیعت به ما می دهد گوش دهید. آنچه را در پس پرده راز پنهان است روشن می کند و هر که بخواهد می تواند ببیند و بداند. او اسرار خود را فقط به کسانی اعتماد می کند که می دانند چگونه منفعل و پذیرا باشند."

جورج واشنگتن کارور همچنین آزمایش‌های باورنکردنی را با گیاهان انجام داد بادام زمینیو سیب زمینی شیرین او هزاران محصول مقرون به صرفه ساخته شده از این گیاهان را ارائه کرد. او به همه اینها نه از طریق تحقیقات علمی، تجزیه و تحلیل و آزمایش، بلکه با استفاده از ارتباط خود با گیاهان دست یافت.

اغلب از او می پرسیدند که چگونه توانسته چنین معجزاتی را خلق کند و او پاسخ می دهد که همه چیز را از گفتگو با گیاهان و موجودات زنده یاد گرفته است. و افزود: هر آنچه را که می دانم، از طریق مشاهدات و عشق به هر چیزی که مرا احاطه کرده است، آموختم. او بیشتر وقت خود را در آزمایشگاهش می گذراند، جایی که حتی یک کتاب هم وجود نداشت.

در آنجا ساعت‌ها با گیاهان ارتباط برقرار کرد و آنچه را که می‌خواستند به او بیاموزند از آنها یاد گرفت. اندکی قبل از مرگش گل را لمس کرد و گفت: من ابدیت را لمس می کنم. ابدیت از طریق این گل شکننده با من صحبت می کند. صدای ضعیف او پری ها و روحیه های خوب را فرا می خواند.»

جنبه های عملی

با گیاهان اطراف خود ارتباط برقرار کنید. دریابید که آنها چه احساسی دارند، چه فکر می کنند، چگونه زندگی می کنند.

اگر می خواهید یک قدم جلوتر بروید، چند بذر یا نهال بکارید. همانطور که رشد می کنند، آنها را بزرگ کنید و به آنها بگویید سریعتر رشد کنند و بیمار نشوند. گیاهانی را انتخاب کنید که بیمار هستند یا نیاز به کمک دارند، مانند جنگل‌های بارانی برزیل.

Groking به شما این امکان را می دهد که در مورد چرخه های زندگی و مرگ، رشد و میوه دهی و چرخه های خورشیدی و قمری بیاموزید. این به شما یاد می دهد که چگونه از انرژی استفاده کنید و تبدیل کنید. به جای مصرف گیاهان دارویی و سایر داروهای هومیوپاتی، سعی کنید از طریق ارتباط با گیاهان از قدرت شفابخش آنها استفاده کنید.

یادداشت ها و مقالات ویژه برای درک عمیق تر مطالب

¹ شمن - بر اساس باورهای مذهبی شمنیسم، فردی که قادر به برقراری ارتباط با ارواح و درمان بیماری ها در حالت خلسه است.

"بدون ارتباط، همه ما مانند جزایر دور از یکدیگر خواهیم بود" ("زبان حیوانات").

همه جا: در جنگل، در ساوانا یا حتی در باغ شما - موجودات زنده دائماً با یکدیگر "صحبت می کنند". کتاب «زبان حیوانات» می‌گوید: «جانداران زنده از تمام حواس، و همچنین انواع حالت‌ها و حرکات، ارسال و دریافت سیگنال‌ها استفاده می‌کنند - برخی ظریف و برخی بسیار آشکار، مانند یک اسکین هنگام ترس. آنها بو از خود ساطع می کنند، جیر جیر می کنند، غرغر می کنند، آواز می خوانند و جیر جیر می کنند. سیگنال های الکتریکی و نوری را مبادله کنید، رنگ را تغییر دهید، "رقصید" یا حتی سطح زیر آنها را زیر پا بگذارید و تکان دهید" ("زبان حیوانات"). منظورشان از این چیست؟



دانشمندان با مشاهده دقیق زبان حیوانات را مطالعه می کنند. بنابراین، آنها موارد زیر را کشف کردند: یک بانتام (یک طیور کوچک) با دیدن یک شکارچی زمین مانند راسو، برای هشدار دادن به خویشاوندان خود، یک نت بلند "کوک-کوک-کوک" منتشر می کند. هنگامی که پرنده شکاری متوجه یک پرنده شکاری می شود، صدایی بلند و نافذ ایجاد می کند. هر یک از فریادهای او فوراً باعث واکنش متناظر در بانتم های دیگر می شود که مشخص می کند سیگنال های ارسال شده حاوی اطلاعات خاصی هستند. مشاهده شده است که پرندگان دیگر «پیام‌های» صوتی مشابهی را رد و بدل می‌کنند.

طبق کتاب Songs, Roars, and Rituals، «یکی از روش‌های اساسی برای مطالعه ارتباطات در قلمرو حیوانات این است که یک سیگنال خاص را ضبط کنید و سپس صدای ضبط شده را برای حیوانات پخش کنید تا ببینید آیا پاسخی مشابه در آنها برمی‌انگیزد یا خیر. " ("آهنگ ها، غرش ها و آیین ها"). آزمایش‌هایی که با استفاده از ضبط سیگنال‌های صوتی تولید شده توسط بانتام‌ها، نتایج مشابهی را به همراه داشت که در طبیعت مشاهده شد. همین روش در مورد عنکبوت ها نیز صدق می کند. دانشمندان در تلاش بوده اند تا دریابند که دقیقاً چه چیزی عنکبوت های گرگ ماده را در طول دوره جفت گیری به سمت نرها جذب می کند که سعی می کنند با تکان دادن پاهای خزدار جلویی خود آنها را تحت تأثیر قرار دهند. فیلمبرداری از عنکبوت نر انجام شد و سپس با استفاده از کامپیوتر، پرزهایی از پاهای عنکبوت برداشته شد. هنگامی که ضبط به دست آمده به زن نشان داده شد، او ناگهان تمام علاقه خود را به مرد از دست داد. این یعنی چی؟ ظاهراً عنکبوت گرگ ماده تنها در صورتی جذب نر می شود که دست تکان دهدخزدارپنجه ها

زبان بوها

بسیاری از حیوانات از طریق فرمون ها به یکدیگر سیگنال می فرستند، مواد قدرتمندی که معمولاً در غدد خاصی تولید می شوند یا در ادرار و مدفوع یافت می شوند. مردم مرزهای دارایی خود را با کمک نرده ها، علائم یا کتیبه ها مشخص می کنند. به طور مشابه، برخی از حیوانات، به ویژه گربه ها و سگ ها، قلمرو خود را با استفاده از فرومون ها مشخص می کنند. اگرچه این "حصار" نامرئی است، اما به افراد از همان گونه اجازه می دهد تا فاصله بهینه را از یکدیگر حفظ کنند.

اما این تنها نقش فرمون ها نیست. آنها به عنوان نوعی "تخته اعلانات" عمل می کنند که حیوانات دیگر با علاقه فراوان "خوانده می شوند". همان طور که در Animal Communication اشاره شد، بوها ظاهراً اطلاعات بیشتری را در مورد صاحب یک قلمرو مشخص، مانند سن، جنس، قدرت بدنی و سایر خصوصیات، و همچنین اینکه در چه مرحله ای از چرخه جنسی قرار دارد، منتقل می کند. حیوانات ارتباط برقرار می کنند") در این کتاب آمده است که «بوی آثاری که حیوانات از خود به جا می‌گذارند نوعی پاسپورت برای آنهاست». بنابراین، برخی از حیوانات چنین علائمی را بسیار جدی می گیرند، همانطور که کارگران باغ وحش به خوبی می دانند. آنها متوجه شدند که پس از تمیز کردن قفس ها و محوطه ها، بسیاری از حیوانات بلافاصله شروع به علامت گذاری قلمرو خود کردند. با توجه به کتاب فوق، «عدم بوی خود باعث ایجاد اضطراب در حیوان می شود و می تواند منجر به اختلال در رفتار و حتی ناباروری شود».

فرومون ها نیز نقش مهمی در دنیای حشرات دارند. به عنوان مثال، فرمون های هشدار دهنده، حشرات را تشویق می کنند تا ازدحام کنند و برای حمله آماده شوند. جمع آوری فرمون ها آنها را به یک منبع غذایی یا مکانی مناسب برای ساختن لانه " فرا می خواند". این نوع فرمون شامل مواد جذب کننده جنسی نیز می شود که برخی از موجودات زنده به آنها بسیار حساس هستند. کرم ابریشم نر دارای دو شاخک پیچیده است که شبیه برگ های کوچک سرخس است. این آنتن ها آنقدر حساس هستند که می توانند واکنش نشان دهندبه ازای هر یک مولکول جاذبه جنسی زنانه و 200 مولکول نر را مجبور می کند که به دنبال او برود. نه تنها نمایندگان دنیای حیوانات به "زبان" مواد شیمیایی صحبت می کنند.

گیاهان "گفتگو".

آیا می دانستید که گیاهان می توانند با یکدیگر و با برخی از حیوانات "صحبت" کنند؟ همانطور که در مجله Discovery گزارش شده است، دانشمندان هلندی متوجه شدند که گیاهان لوبیا لیما با انتشار یک ماده شیمیایی خاص در هنگام آلوده شدن به کنه های قرمز، سیگنال پریشانی تولید می کنند. به دنبال این سیگنال، گونه‌هایی از کنه‌هایی که کنه‌های قرمز را شکار می‌کنند به سمت گیاه می‌روند. گیاهان ذرت، تنباکو و پنبه دقیقاً به همان روشی عمل می کنند که توسط کرم ها مورد حمله قرار می گیرند: آنها مواد معلق در هوا ترشح می کنند که زنبورها - دشمنان مرگبار کرم ها - را جذب می کنند. یکی از محققان می گوید: "گیاهان نه تنها یک سیگنال ارسال می کنند: "ما در خطر هستیم"، بلکه به ما می گویند دقیقا چه کسی به آنها حمله می کند. این فرآیند شگفت انگیز در پیچیدگی خود شگفت انگیز است.»

تبادل اطلاعات بین گیاهان نیز کمتر شگفت انگیز نیست. به گزارش دیسکاوری، دانشمندان «کشف کرده‌اند که بید، صنوبر، توسکا و توس به دیگر درختان هم نوع خود گوش می‌دهند و نهال‌های جو نیز با یکدیگر «صحبت می‌کنند». گیاهان در مضیقه، خواه هجوم کرم ها یا کنه های قرمز، عفونت قارچی یا کپک پودری... موادی ترشح می کند که به نظر می رسد مکانیسم های دفاعی را در گیاهان همسایه و آسیب دیده ایجاد می کند. حتی گیاهان گونه های دیگر به این سیگنال های پریشانی شیمیایی پاسخ می دهند.

هنگامی که گیاه مورد حمله قرار می گیرد یا در مورد خطر هشدار داده می شود، دفاع خود را راه اندازی می کند. اینها شامل سمومی است که حشرات را می کشد یا سایر موادی که تا حدی یا حتی به طور کامل در هضم اختلال ایجاد می کنند. از این گیاهآفات تحقیقات بیشتر در این زمینه احتمالاً به اکتشافات به همان اندازه شگفت انگیز منجر خواهد شد که برخی از آنها می توانند با موفقیت در کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند.

نور "کد مورس"

سوزان تویت بوم شناس در مقاله خود در مورد کرم شب تاب می نویسد: "نورهای کوچک آنها که جلوتر از ستارگان می آمدند، به یک منظره حومه شهر جذابیت بی نظیری می بخشید." این حشرات، اعضای راسته Coleoptera، از یک "الفبای" سبک استفاده می کنند که به گفته تویت، "شامل سیگنال های مختلفی است: از یک درخشش هشدار دهنده ساده تا "مذاکرات" پیچیده نور دو طرفه بین شرکای احتمالی." سایه درخشش از سبز به زرد و نارنجی تغییر می کند. از آنجایی که ماده ها به ندرت پرواز می کنند، درخششی که ما متوجه آن می شویم عمدتاً از نرها می آید. (به کادر "درخشش که گرم نمی شود" مراجعه کنید.)

هر یک از 1900 گونه سوسک شب تاب دارای مجموعه سیگنال های نوری خاص خود هستند. این می تواند سه فلاش با فاصله تقریباً یک ثانیه یا مجموعه ای از فلاش ها با مدت زمان های مختلف و در فواصل مختلف باشد. هنگام پرواز در جستجوی یک ماده، نرها این را با استفاده از سیگنال های نوری گزارش می کنند. یکی از ژورنال‌ها می‌نویسد: «ماده به ریتم فلاش‌ها پاسخ می‌دهد، و سیگنال پاسخی را می‌فرستد، «من اینجا هستم»، در فاصله زمانی مشخصه گونه‌اش» («آدوبون»). نر که دعوتی بی صدا از ماده دریافت کرده است به سمت او پرواز می کند.

خواننده های پردار

دیوید آتنبرو در کتاب زندگی پرندگان می نویسد: «از نظر مدت، تنوع و پیچیدگی، صدای هیچ حیوانی با آواز پرندگان قابل مقایسه نیست. پرندگان صداها را نه از گلوی خود، بلکه از به اصطلاح حنجره پایینی، اندامی که در اعماق قفسه سینه، نزدیک محلی که نای قبل از ورود به ریه ها تقسیم می شود، تولید می کنند.

توانایی آواز خواندن تا حدی از نظر ژنتیکی در پرندگان ذاتی است و تا حدودی از والدین آنها گرفته شده است. بنابراین، پرندگان ممکن است "لهجه" محلی خود را داشته باشند. کتاب فوق الذکر می‌گوید: «پرنده‌های سیاه، از نوادگان گونه‌هایی که در قرن نوزدهم به استرالیا آورده شدند تا گوش مهاجران اروپایی را با آهنگ‌های بومی خود شاد کنند، «لهجه» مشخصی استرالیایی پیدا کرده‌اند.» آریاهای پرنده نر که پیچیده‌ترین و ملودیک‌ترین رپرتوار کل خواننده‌های پردار محسوب می‌شوند، تقریباً به طور کامل از پرندگان دیگر وام گرفته شده‌اند. Lyrebirds تقلید کنندگان ماهر غیرمعمولی هستند: آنها می توانند تقریباً هر چیزی را که می شنوند بازتولید کنند: از صداهای مختلف. آلات موسیقیتا پارس سگ، از غرش سیستم هشدار تا ضربات تبر و حتی صدای موتور دوربین. و همه این تقلیدها اساساً یک هدف دارند: تسخیر برگزیده آینده.

دارکوب ها که معمولاً از منقار خود برای تهیه غذا استفاده می کنند، در ارکستر پرندگان نیز نقش طبل زنی را ایفا می کنند: آنها با زدن صداهای تنه توخالی یا شاخه ای با منقار خود را به سایر پرندگان می شناسند. به گفته آتنبرو، برخی از دارکوب‌ها حتی «ابزارهای جدید و غیرمعمولی را یاد می‌گیرند... مانند سقف آهنی راه راه یا دودکش آهنی». پرندگان همچنین سیگنال های بصری را با یا بدون همراهی موسیقی مبادله می کنند. به عنوان مثال، آنها می توانند چیزی به یکدیگر "بگویند" و پرهای زیبای خود را به نمایش بگذارند.

کاکادو سیاه نر استرالیایی که حقوق خود را در قلمرو خاصی اعلام می کند، از کل زرادخانه معنای "زبانی" استفاده می کند: ضربه زدن، سیگنال های صوتی، حرکات موزون و نمایش پرها. کاکادو شاخه مناسبی را می شکند و با پنجه نگه داشتن آن به تنه درخت خشکی می زند. در همان زمان، او بال های خود را باز می کند، تاج خود را صاف می کند، سرش را از این طرف به طرف دیگر تکان می دهد و فریادهای نافذی از خود بیرون می دهد - در یک کلام، او نمایشی واقعی به نمایش می گذارد.

برخی از صداهای تولید شده توسط پرندگان برای سایر حیوانات "قابل درک" است. به عنوان مثال، راهنمای عسل را در نظر بگیرید، یک پرنده کوچک شبیه برفک که عمدتاً در آفریقا زندگی می کند. درست به نام خود، راهنمای عسل، گورکن عسل را - حیوانی گورکن مانند از خانواده Muselidae - با انتشار یک فریاد مشخص به درختی با کندوی زنبور عسل هدایت می کند. هنگامی که پرنده ای بر روی چنین درختی یا نزدیک آن فرود می آید، فریاد خاصی می زند، یعنی "اینجا عسل وجود دارد!" گورکن عسل درختی را پیدا می‌کند، تنه‌اش را با چنگال‌هایش «باز می‌کند» و با «ظروف» مورد علاقه‌اش مهمانی می‌کند.

"مذاکرات زیر آب"

از زمان اختراع هیدروفون - دستگاهی که صداها را در زیر آب دریافت می کند - دانشمندان از "چند صدایی" اعماق دریا شگفت زده شده اند. صداهای مختلف بسیار زیادی وجود دارد - از زمزمه آرام گرفته تا جیغ های بلند و حتی جیغ - که زیردریایی ها از آنها برای پوشاندن صدایی که زیردریایی آنها ایجاد می کند استفاده می کنند. هر ماهی "کارنامه" خود را دارد. رابرت بورگوس، زیست‌شناس اقیانوسی، در زبان مخفی دریا می‌نویسد: «در حالی که برخی از ماهی‌ها صداهایی مانند غرغر، پف و پارس می‌کنند، سپس «آریا» خود را از ابتدا تکرار می‌کنند، برخی دیگر «کلیک و پاپ می‌کنند» و سپس، برای یک صفحه، "آنها می شکند و می سایند" ("زبان های مخفی دریا").

ماهی ها بدون تارهای صوتی چگونه صدا تولید می کنند؟ بورگوس توضیح می‌دهد که برخی از ماهیچه‌های مجاور دیواره‌های مثانه کروی هوای خود استفاده می‌کنند تا باعث ارتعاش آن‌ها شود و باعث می‌شود حباب مانند طبل طنین‌اندازی کند. ماهی‌های دیگر دندان‌هایشان را به هم می‌سایند و هنگام باز و بسته شدن، روکش‌های آبشش را به هم می‌زنند یا به هم می‌زنند. آیا می توان این را "گفتگوی بی هدف" نامید؟ بدیهی است که نه. به گفته بورگوس، مانند حیوانات خشکی، ماهی ها برای هدف خاصی صدا تولید می کنند: "جذب اعضای جنس مخالف، جهت گیری، محافظت در برابر دشمنان، ارتباط با یکدیگر و ارعاب دیگران."

ماهی ها نیز شنوایی خوبی دارند. بسیاری از گونه ها دارای گوش داخلی و سلول های حسگر فشار هستند که به صورت جانبی در خط وسط قرار دارند. این ردیف از سلول های حسی که خط جانبی نامیده می شود، می تواند فشار امواج صوتی را که در یک محیط آبی حرکت می کند، حس کند.

"... صحبت در مورد آگاهی گیاهان بیهوده نخواهد بود. ما قبلاً در مورد اعصاب گیاهان می دانیم، اما علاوه بر این، می توانیم نه تنها پاسخگویی به نور، بلکه وابستگی به یک فرد خاص را نیز تشخیص دهیم. دست، انرژی روانی انسان وجود خواهد داشت، اما با "یکی دیگر نیز جذب شخص خاصی می شود. می توانید متوجه شوید که چگونه یک گیاه، برای خشنود کردن یک عزیز، حتی در زمان های نامناسب شکوفا می شود. جزئیات زیادی را می توان از مستقیم ارائه کرد. اما آرزوی ما این است که به شما یادآوری کنیم که آگاهی بسیار عمیق تر از آنچه تصور می شود زندگی می کند."

دانشمندان آلمانی در حال تحقیق هستند
حافظه و آگاهی گیاهان

بهار در راه است. بسیاری از باغداران برای کاشت بذر برای برداشت محصول آینده به زمین های خود هجوم آوردند. اولین شاخه ها قبلاً در عرض های جغرافیایی گرم اروپا ظاهر شده اند. در عین حال، بسیاری از مردم با حیوانات خانگی خود به عنوان موجوداتی باهوش رفتار می کنند - با آنها صحبت می کنند، نگاه های محبت آمیز به آنها می اندازند و حتی با لمس های دقیق آنها را نوازش می کنند. افرادی که گیاهان خانگی دارند این نگرش را نسبت به حیوانات خانگی سبز خود نه تنها در فصل بهار، بلکه در تمام طول سال. گیاهان آپارتمانی به اعضای واقعی خانواده تبدیل می شوند که گاهی بزرگسالان بهتر و با پشتکارتر از فرزندان خود از آنها مراقبت می کنند. برخی از مردم (اغلب ماتریالیست های غیر معنوی) این نگرش را نسبت به گیاهان به عنوان موجودات باهوش مسخره می کنند، زیرا در جامعه مدرن این عقیده رایج است که گیاهان موجوداتی بی روح هستند. این دیدگاه قابل درک است، زیرا مردم عادیبه نظر می رسد گیاهان بی حرکت هستند و به محرک های خارجی بسیار ضعیف واکنش نشان می دهند. اما دانشمندان حرفه ای مدرن که زندگی گیاهان را مطالعه می کنند به دیدگاه متفاوتی پایبند هستند - از طریق آزمایشات شواهدی از وجود حافظه و هوش در برادران سبز ما پیدا می کنند.

دیتر فولکمن، زیست شناس، که سال هاست در دانشگاه بن به مطالعه روی زندگی گیاهان می پردازد، می گوید: واکنش های گیاه عمدتاً به فرآیندهای رشد مربوط می شود. این واکنش ها در مقایسه با قلمرو حیوانات با سرعت پایینی رخ می دهد. بنابراین با یک نگاه ساده کمتر به چشم می آیند. چنین فرآیندهایی تنها با کمک عکاسی تسریع شده به وضوح قابل مشاهده هستند. اما در نهایت، واکنش های گیاهان همان ویژگی های واکنش های حیوانات پایین را داردطبق گفته دانشمندان، گیاهان حدود 20 را درک می کنند انواع مختلفمحرک های بیرونی بسیار بیشتر از افراد وجود دارد. به عنوان مثال، گیاهان می توانند به یک میدان الکترومغناطیسی پاسخ دهند. اگر گیاهی را در میدان الکترومغناطیسی قرار دهید، ریشه های آن همیشه به سمت قطب منفی رشد خواهند کرد. این پدیده بارها آزمایش شده است، اما هنوز توضیحی برای آن پیدا نشده است. عکس نزدیک رشد جوانه های ذرت را تحت تأثیر میدان الکترومغناطیسی نشان می دهد.

معروف ترین گیاهی که با افزایش حساسیت و واکنش سریع به محرک های خارجی مشخص می شود، میموسا پودیکا است. برگ های کوچک، بیضی شکل و پر مانند آن به لمس ساده با تا کردن شاخه ای به سمت ساقه پاسخ می دهند که به نوبه خود به سمت ساقه اصلی پایین می آید. با این واکنش محافظتی، فتوسنتز حتی در برگ های چین خورده متوقف می شود. جالب‌ترین چیز این است که نه تنها آن قسمت‌هایی از میموزا که مستقیماً اثر تحریک‌کننده را تجربه کرده‌اند، بلکه قسمت‌های مجاور آن نیز در فاصله 10-15 سانتی‌متری از منبع واکنش نشان می‌دهند. دانشمند دانشگاه فنی مونیخ، یورگ فروم، که این آزمایشات را انجام داد، واکنش میموزا را به شرح زیر توصیف می کند: واکنش یک میموزا به آتش کبریت را با اطمینان می توان واکنش شوک نامید. این شوک آنقدر قوی است که فرآیندهای فتوسنتز به طور موقت حتی در شاخه های همسایه به حالت تعلیق در می آیند. نه تنها در منبع تحریک، بلکه در فاصله حدود 10 سانتی متریبنابراین، این فرض به وجود آمد که میموزا دارای سیستم خاصی است که از طریق آن تکانه های الکتریکی از یک قسمت گیاه به قسمت دیگر منتقل می شود.

یورگ فروم و تیمش تصمیم گرفتند مکان دقیق کانال هایی را که از طریق آنها تکانه های الکتریکی منتقل می شود، تعیین کنند. در ابتدا، این فرضیه مطرح شد که تکانه های الکتریکی از طریق لوله های غربال آوند چوبی عبور می کنند، که از طریق آن انتقال طبیعی مواد مغذی انجام می شود. برای آزمایش این فرضیه، دانشمندان مونیخی به ترفندی حیله گر متوسل شدند. معروف است که کک های گیاهی به ساقه شاخه های جوان گیاهان می چسبند و از آنها شیره گیاهی می نوشند. آنها این کار را با نفوذ به پروبوسیس خود به کانال های غربال مانند آوند چوبی انجام می دهند. اگر کک را پس از چسبیدن به ساقه میموزا با دقت با استفاده از پرتو لیزر بکشید و بدن کشته شده کک را بردارید و پروبوسیس آن را در ساقه باقی بگذارید، می توانید یک الکترود اندازه گیری را به پروبوسیس وصل کنید. که می توانید تکانه های الکتریکی عبوری از لوله غربال را اندازه گیری کنید، که پروبوسیس کک در آن گیر کرده است. به عنوان مثال، اگر آب یخ را روی ساقه یک میموزا "آماده شده" چکه کنید، تکانه های الکتریکی از کانال های غربال مانند آن عبور می کند که می تواند توسط ضبط کننده یک دستگاه الکتریکی که سیگنال های الکترود میموزا را دریافت می کند، ضبط کند.

یورگ فروم پس از اندازه‌گیری سیگنال‌های الکتریکی عبوری از لوله‌های غربال میموزا در حالت‌های مختلف - از حالت آرام گرفته تا واکنش به محرک‌های مختلف خارجی - به نتایج قابل توجهی رسید که به شرح زیر بیان می‌کند: با در نظر گرفتن ارتفاع و مدت زمان سیگنال های الکتریکی میموزا که به آب یخ واکنش نشان می دهد، می توانیم در مورد یک بلوک کامل از اطلاعات صحبت کنیم که از طریق کانال های غربال آوند چوبی منتقل می شود. به عنوان مثال، اگر یک سیگنال الکتریکی به همان شکل که به طور مصنوعی ایجاد شده (با استفاده از یک ژنراتور) که هنگام واکنش به آب یخ ثبت می شود، از طریق کانال های غربال میموزا منتقل شود، همان واکنش مشاهده خواهد شد.به عبارت دیگر، ما می توانیم در مورد سیستم عصبی گیاهان صحبت کنیم که با همان تکانه های الکتریکی در جهان حیوانات عمل می کند. یا از طریق لوله های غربال آوند چوبی؟

و اگر یک سیستم عصبی وجود دارد، پس باید یک ذهن وجود داشته باشد! و جایی که عقل هست، خاطره هم هست! دیتر فولکمن، دانشمند بن، آزمایشی را انجام داد که وجود حافظه را در گیاهان ثابت می کند. ساختار آزمایش به شرح زیر بود. یک جوانه نخود کوچک را در یک قابلمه کوچک بریزید و آن را به مدت پنج دقیقه به پهلو بگذارید. در این حالت، کف گلدان (یعنی موقعیت زمین-آسمان) به عنوان مثال با استفاده از یک تکه چوب مشخص می شود. سپس جوانه را به حالت عادی برگردانده و به مدت 14 روز در یخچال قرار می دهیم که در دمای 4 درجه امکان رشد وجود ندارد. پس از دو هفته سرما، شاخه نخود به آن منتقل می شود اتاق گرم، سیراب می شود آب گرم، و در دستگاه مخصوصی قرار می گیرد که حالت مصنوعی بی وزنی را برای جوانه ایجاد می کند. این اثر با چرخاندن گلدان گیاه به پهلو و چرخش مداوم در این حالت حول محور خود حاصل می شود. بنابراین، جوانه نمی تواند تعیین کند که آسمان کجا و کجا زمین است. و اکنون سوال این است که آیا جوانه موقعیت خود را که در پنج دقیقه آخر قبل از یخ زدن در آن بود به خاطر خواهد آورد؟ نتایج این آزمایش‌های گرانش صفر نشان می‌دهد که ساقه نخود به دور از سمت برچسب‌گذاری شده گلدان رشد می‌کند (که در در این موردتکه چوب). یعنی می توانیم با اطمینان بگوییم که گیاه آخرین حالت "زمینی" خود را به یاد آورد (!).

اگر گیاهی حافظه دارد، کجا قرار دارد؟ " به گفته دیتر فولکمن، قسمت های مختلف ریشه گیاه، اطلاعاتی در مورد آنچه در زیر، بالا و کنار آن اتفاق می افتد دارند. بنابراین، می توان در مورد ریشه یک گیاه به عنوان یک مرکز هماهنگی غیرمتمرکز، اما هنوز یکپارچه صحبت کرد"آیا مغز یک گیاه واقعاً ریشه آن است؟ این در حال حاضر فقط یک فرضیه کاری است. اما یک چیز واضح است، این که با ایده منسوخ شده گیاهان بی روح بالاخره باید خداحافظی کرد.

علم مدرن در حال هموار کردن مسیرهای جدیدی است که فلسفه اخلاق زندگی در قرن گذشته نشان داد. دیر یا زود، دانشمندان به همه بشریت ثابت خواهند کرد که گیاهان می توانند احساس کنند، عشق بورزند، به خاطر بسپارند و حتی فکر کنند. و وقتی این اتفاق بیفتد، بشریت به سطح جدیدی از رابطه با برادران سبز خود صعود خواهد کرد. در نتیجه چنین همکاری آگاهانه با دنیای گیاهان، کل سیاره ما به یک واحد تبدیل می شود باغ شکوفه، که زیبایی آن از باغ های افسانه ای بابل بیشتر خواهد شد! بشریت فقط باید آرزو کند که در روح بلند شود - و معجزات بی‌سابقه‌ای از جمله زیبایی نانوشته طبیعت دنیای گیاهی در برابر او گشوده خواهد شد!

"بیایید تصور کنیم که... حالت مرتفع دائمی می شود و الهام بیشتری می بخشد. از این گذشته، همه موجودات نیز افزایش خواهند یافت و خود طبیعت به این تکامل پاسخ خواهد داد. مردم بر این باورند که تکامل در دوره های طولانی اتفاق می افتد یا بهتر است بگوییم باید اتفاق بیفتد، اما این پیشرفت بسته به میل انسان می تواند تسریع شود. اگر مردم بخواهند می توانند جلو بروند به سریع ترین شکل ممکن. همه عناصر دیگر برای چنین توسعه ای آماده خواهند بود، اما مردم باید بخواهند".

1. نقل قول از برنامه تلویزیونی «نانو» مورخ 21/04/06. گزارش کوتاه اینترنتی درباره این برنامه را می توانید در مقاله Pflanzen haben eine Erinnerung und eine Art Intelligenz (گیاهان حافظه و نوعی هوشیاری دارند) به آدرس زیر مشاهده کنید http://www.3sat.de/nano /cstuecke/90417 / (به آلمانی).

Mimosa pudica درختچه ای است همیشه سبز به ارتفاع 30-40 سانتی متر این گیاه در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری آمریکا، آفریقا و آسیا رایج است. این گیاه حساس به طور گسترده در غرب شناخته شده است دنیای علمیبه لطف کار دانشمند هندی جاگادیش چاندرا بوز، که با استفاده از مثال Mimosa pudica، وجود سیستم عصبی را در گیاهان ثابت کرد (نگاه کنید به کار اصلی: "مکانیسم عصبی گیاهان" اثر جاگادیس چوندر بوز، 1926).

lebendige-ethik.net

آرملکوت زاهد یک عالم کامل است که با همه وسعتش، مظاهر آشکار بسیاری از عالم حیوانات را در بر می گیرد. به هر حال، همانطور که مطالعات متعدد نشان داده است، گیاهان نشان می‌دهند که وقتی با محبت رفتار می‌شود، خوشحال می‌شوند، از خشونت می‌ترسند و در حضور حیوانات خطرناک مضطرب می‌شوند. علاوه بر این، آنها به احساسات انسانی واکنش نشان می دهند و حتی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، اما فقط به زبانی فوق العاده ظریف و تقریباً اثیری، که ما تازه در حال درک آن هستیم...

Eحتی در گذشته های دور، اجداد ما می دانستند که کشت و کار زمین و پرورش بسیاری از میوه ها، گل ها و سبزیجات با نگرش "انسانی" نسبت به آنها همراه است. امروزه بسیاری از پروژه ها بر اساس این ارتباط خاص برای ایجاد کشاورزی پویاتر و پربارتر با در نظر گرفتن تعدادی از عوامل دخیل در رشد گیاهان مانند مراحل ماه در هنگام کاشت و برداشت یا استفاده از کودها انجام می شود.

که درآثار رودولف اشتاینر - خالق انسان‌شناسی - روی زراعی بیودینامیک، بر اساس قوانین معنویت، کودهایی را که خاک را از بین نمی‌برند و رشد هماهنگ گیاهان را تقویت نمی‌کنند، مورد مطالعه قرار داد. مزارع در آلمان که از سیستم او استفاده کرده اند، در مقایسه با آنچه که در حال حاضر در بازارهای سنتی ارائه می شود، از نظر کمیت و کیفیت به نتایج برتری دست یافته اند.

تیهمین اتفاق در مورد انقلابی‌ترین و دیدنی‌ترین تکنیک‌های کشاورزی مورد استفاده دهقانان دره سانتیاگو در ایالت گواناخواتو مکزیک در دهه 70 رخ داد. از "فرمول مخفی" خاصی استفاده شد و در نتیجه کلم با وزن 43 کیلوگرم رشد کرد، طول برگ چغندر سفید به 1.83 متر رسید، یک پیاز 4.5 کیلوگرم، کرفس - یک متر و میخک دوازده برابر بزرگتر از حد معمول بود. به گفته دهقانان، «راز» را می‌توان برای همه گیاهان به کار برد: گل‌ها، غلات، غده‌ها... کودهای شیمیایی، بدون آفت کش با این حال، با طالع بینی و برخی از دانش های منتقل شده توسط "غیر بشر" همراه بود ...

باباید گفت که این روش ها به زودی مورد انتقاد دانشمندان رسمی قرار گرفت و دهقانان زمین های خود را همراه با تمام آزمایشات زراعی رها کردند. اما عکس ها و فیلم های ساخته شده هنوز حفظ شده اند.

در بارهبا این حال، اجازه دهید جلوتر برویم، زیرا در پشت همه این موارد تلاش هایی برای برقراری ارتباط با پادشاهی پنهان است که عملاً برای ما ناشناخته است. بسیاری از مردم می‌دانند که آزمایش‌های زبانی مدت‌هاست با حیوانات، نهنگ‌ها، دلفین‌ها و سگ‌ها انجام شده است، اما تعداد کمی از مردم می‌دانند که همین کار را با گیاهان انجام داده‌اند. با همان هایی که بیشتر آنها را چیزی بی حرکت و موجود می پنداریم که فقط برای ما غذا فراهم کند، خانه هایمان را تزئین کند و بیماری هایمان را درمان کند. با این حال، به یاد داشته باشید - در اطراف آنها بود که کل تاریخ غیبت در بیشتر موارد توسعه یافت، آشنایی با آنها همچنان شگفتی هایی را برای ما به ارمغان می آورد.

پهنگام مواجهه با این اسرار، چندین سوال کلیدی مطرح می شود. مانند اینکه آیا گیاهان دارای آگاهی هستند، آیا امکان برقراری ارتباط با آنها به هر طریقی وجود دارد یا به عبارت ساده تر، آیا حتی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. به احتمال زیاد، اکثر خوانندگان به این سوالات برای خود پاسخ منفی خواهند داد. علاوه بر این، چه کسی اهمیت می دهد که گیاهان شاد و دردمند باشند؟ و با این حال، هنوز ...

"روح" گیاهان

باامروزه به لطف ابزارهای بسیار حساس - از جمله یک دروغ سنج (روان سنج) یا یک حسگر سنجش احساسات (شکل سنج) - مشخص شده است که گیاهان بین افراد تمایز قائل می شوند، به موسیقی حساس هستند، حافظه دارند و نفرت را درک می کنند. و عشق. در یک کلام، آنها دارای شعور و احساسات هستند.

Dمردم حسود گفتند که روح دارند. جادوگر یاکی، دون خوان، هنگام صحبت با شاگرد خود کارلوس کاستاندا، اشاره کرد که باید با گیاهان صحبت کند، زیرا هر یک از آنها فردیت خاص خود را دارند و همه احساسات و روح دارند. و این به نوبه خود، آنها می توانند "احساسات" خود را به شخص منتقل کنند، به طوری که او قادر به دیدن، احساس و شنیدن آنچه آنها به او هستند می شود. دون خوان همچنین استدلال کرد که ارتباط بین گیاهان و انسان ها آنقدر قوی است که وقتی یکی از آنها را می برید، باید طلب بخشش کنید و توضیح دهید که روزی گیاهان دیگر می توانند از بدن شما برای غذا استفاده کنند. وقتی کاستاندا پرسید که دقیقاً چه چیزی به آنها بگوید، شمن پاسخ داد که کافی است فقط از صمیم قلب با آنها صحبت کنید.

ناما هیچ چیز عجیبی در این واقعیت وجود ندارد که رئیس هندی اسموهالا از قبیله Wanapum از کار روی زمین امتناع کرد و این کلمات را به زبان آورد: "شما از من می خواهید که علف و یونجه را بچینم و آنها را مانند سفیدپوستان برای غنی سازی بفروشم، اما همانطور که به من نگاه می کنی، اگر من موهای سر مادرم را کوتاه کنم؟ او می دانست که همه موجودات زنده در این سیاره در مظاهر مختلف زندگی خود به یکدیگر وابسته هستند. و اینکه با توجه به تحقق دقیق قانون علت و معلول، نگرش بد نسبت به بقیه جهان در بشریت منعکس می شود.

باامروزه، هر روز شواهد بیشتری دریافت می کنیم که گیاهان درد، شادی و ترس را تجربه می کنند. اما پاراسلسوس در کتاب گیاه‌شناسی مخفی خود و سایر دانشمندان قرون وسطی حتی استدلال کردند که گیاهان روح دارند. و علاوه بر این، عملاً هیچ ملتی وجود ندارد که به آن احترام نگذارد دنیای سبزیجاتو نه فقط به دلیل انگیزه های زیست محیطی، که امروزه بسیار مد شده اند، بلکه صرفاً به این دلیل که هر درخت، هر گل، هر ارگانیسم گیاهی را پناهگاه روح، ظریف ترین مظهر حیات می دانستند.

که دربرخی از سنت های شمنی از دانش منتقل شده توسط "قارچ های نیرومند"، گیاهان تالوفیتیک، که امروزه داروهای جادویی نامیده می شوند، صحبت می کنند. برای مثال، رابرت گوردون واسون، محقق اسطوره‌شناسی آمریکایی، می‌گوید که چگونه به او اجازه داده شد در مراسمی در مکزیک شرکت کند، که در طی آن به او اجازه داده شد قارچ مقدس - "teonankatl" (کلمه آزتک به معنای "گوشت خدایان") را زیر سوال ببرد. او در مورد پسرش سوال کرد و از شمنی که قارچ را خورده بود جواب گرفت که حالش خوب است، اما اصلاً در آن جایی که واسون فکر می کرد نبود. همچنین "گفته شد" یکی از بستگان او به زودی خواهد مرد. چند ماه بعد مشخص شد که یکی از برادرانش مدتی پیش به طور ناگهانی فوت کرده است. واسون، چند سال بعد، دوباره توانست در مراسم مشابهی با قارچ شرکت کند و در سال 1958 در این باره چنین نوشت: "وقتی همه چیز خوب پیش رفت، قارچ ها شروع به صحبت می کنند و شاید نه تنها به سوالات پرسیده شده پاسخ دهند. ، بلکه خیلی بیشتر.» .

Eاین تنها تایید نیست. سرخپوستان Mazateca از ایالت مکزیک Oaxaca در جنوب کشور ادعا می کنند که قارچ ها "صحبت می کنند" - در این مورد پسیلوسیبیت های توهم زا - و اگر از یک جادوگر بپرسید که آینده نگری، پیش بینی ها و تصاویر او از کجا آمده است، احتمالاً پاسخ خواهد داد که از قارچ یا بهتر است بگوییم از روح قارچ.

آیا می توان با گیاهان ارتباط برقرار کرد؟

مما در اینجا قصد نداریم در مورد آزمایش های تماشایی که دانشمند هندو چاندرا بوز در آغاز قرن بیستم با استفاده از دستگاه اختراع خود، کرسکوگراف انجام داد، صحبت کنیم، که در آن او توانست نشان دهد که گیاهان دارای سیستم عصبی مشابهی هستند. حیوانات، و قرار گرفتن در معرض امواج رادیویی رشد آنها را تسریع می‌کند و سلامتی را بهبود می‌بخشد... این موضوع از روزهای گذشته است. ما همچنین به تحقیقات کلیو باکستر آمریکایی، مامور سیا که در اواخر دهه 60، یک آشکارساز دروغ را روی گیاهان آزمایش کرد تا واکنش آنها به افکار مردم را آزمایش کند، نمی پردازیم، زیرا آزمایش های او به زودی بارها تکرار شد و باعث شد که به معنای واقعی کلمه. واکنش زنجیره ای.

Dباقی مانده است که بگوییم بسیاری از مردم راه بوز و باکستر را دنبال کردند و به نتایج مشابهی دست یافتند: گیاهان هنگام آبیاری خوشحال می شوند، از اقدامات تهاجمی می ترسند، هنگامی که حیوانات متخاصم نزدیک می شوند اضطراب نشان می دهند و - به احساسات ما واکنش نشان می دهند. ویکتور آدامنکو، فیزیکدان روسی، بر اساس آزمایش‌های باکستر، پیشنهاد کرد که می‌توان برخی از گیاهان را که شاهدان خاموش جنایات بودند در نظر گرفت و حتی «نسخه» خاص خود را از اتفاقی که وقتی برگ‌های آن‌ها در حین بازجویی به یک آشکارساز دروغ وصل شد، ارائه کرد. از متهم در عمل، این مورد توسط روانپزشک Aristide H. Esser مورد آزمایش قرار گرفت، همراه با فیزیکدان توماس اتر، او یک زن را در حضور فیلودندرون متصل به آشکارساز مورد بازجویی قرار داد، که نشان می داد متهم هنگام پاسخ دادن دروغ می گوید.

که درهمه اینها ما را به طور جدی این سوال را مطرح می کند: آیا گیاهان به احساسات انسان پاسخ می دهند؟ آدامنکو - پس از آزمایش های مناسب - استدلال کرد که گیاهان می توانند به افکار صاحب خود پاسخ دهند، هم در حضور فیزیکی او و هم در فاصله 200 کیلومتری. پل سووین، یک برقکار از نیوجرسی، آزمایش های خود را در همین راستا انجام داد و به این نتیجه رسید که گیاهان می توانند از فاصله دور به افکار و احساسات انسان پاسخ دهند.

تیدقیقاً به همین ترتیب، احساسات گیاهان توسط روانشناس شوروی V. Pushkin در اوایل دهه 70 بلافاصله پس از گزارش آزمایش های باکستر مورد مطالعه قرار گرفت. پوشکین شاگرد خود تانیا را هیپنوتیزم کرد و تغییرات عاطفی که او در معرض آن قرار گرفت توسط گیاه شمعدانی که "بیمار" با آن ارتباط داشت ثبت شد. از این طریق بود که این محقق به این نتیجه رسید که گیاهان دارای حافظه هستند، احساسات و حتی افکار شخصی را که با او در ارتباط هستند در سلول های خود ثبت می کنند. همچنین اشاره شده است که با گذشت زمان فرد می تواند با سلول های گیاهی که به عنوان عمل می کنند تماس پایدار برقرار کند مغز انسان.

مردی که با کاکتوس صحبت کرد

مبسیاری از آزمایش‌ها به فناوری خاصی نیاز ندارند، اما با این وجود با هدف بهبود رشد یک گیاه انجام می‌شوند، اگرچه اصلاً به تغییرات در ساختار ژنتیکی آن مربوط نمی‌شوند. از این نظر، لازم است لوتر بربانک کالیفرنیایی را یادآوری کنیم که از جمله موارد دیگر، نوع جدیدکاکتوس بدون سوزن ... گفتگوهای ساده. زبان ابزار او بود و گیاهان نه تنها آن را می فهمیدند، بلکه حتی از آن اطاعت می کردند. نتیجه "untia ficus indica" (کاکتوس بدون سوزن) و سایر جهش‌یافته‌های گیاهی بود. به عنوان مثال، یک توت سفید پرورش داده شد - توت ها به قدری شفاف بودند که می توان دانه را در داخل آن مشاهده کرد، یک آلوی بزرگ و بسیار آبدار، یک گل مروارید تمام سفید و یک نیلوفر آبی معطر. روش او شامل تجسم آنچه می خواست به دست آورد بود، و پس از آن، تنها به لطف "همکاری" با گیاهان، گونه های جدیدی پدید آمدند. بربانک این موضوع را اینگونه توضیح داد: "در طول مدتی که آزمایشی برای به دست آوردن کاکتوس بدون سوزن انجام می دادم، اغلب با گیاهان صحبت می کردم تا ارتعاشی از عشق ایجاد کنم."

که دربه نوبه خود، جان مایز روانپزشک اعلام کرد که گیاهان نه تنها به حقایقی که به آنها گفته می شود پاسخ می دهند، بلکه به نظر می رسد رشد آنها مستقیماً با میزان صمیمیت بین خود گیاه و میزبانش نیز مرتبط باشد. اما مردمان "ابتدایی" مدتها پیش از همه اینها می دانستند!

بعلاوه بر این، برای تماس یا توافق با گیاهان، زبان کلامی انسان چندان ضروری نیست; گاهی دعا و مراقبه کافی است. بنابراین، آزمایشی در استفاده از دعا توسط شفا دهندگان در بالتیمور با چاودار انجام شد. کل عملیات توسط دکتر رابرت ان. میلر هدایت شد، که با کمک ابزار ضبط خود متقاعد شد که با دعاهایی که به طور خاص به چاودار خطاب می شود، 84 درصد بیشتر از حد طبیعی رشد کرده است.

واین تنها مورد استفاده از دعا با نتایج خوب نیست. کشیش فرانکلین لوهر، نویسنده کتاب قدرت دعا و گیاهان، همین کار را انجام داد. استدلال او این بود: اگر مسیح می توانست آن را چنین کند درخت انجیربر روی تاک از یک نفرین خشک شده است (انجیل مرقس، دوم، 12-24)، سپس با برگرداندن دعای خوب بر روی برخی از گیاهان، می توانید رشد آن را افزایش یا کاهش دهید.

Dکشیش ویلیام راوشر، رئیس انجمن مرزهای معنوی در نیوجرسی، که در همین راستا کار می کرد، از نسخه سبک تری استفاده کرد: به جای خواندن دعا برای گیاهان، آنها را با آب مقدس پاشید. او با آبیاری بیش از حد شاخساره ها در مزرعه نیشکر خود به مدت شش سال با آب غسل تعمید، اطمینان حاصل کرد که آنها 50 سانتی متر بالاتر از سایر عصاها در منطقه آبیاری شده با آب معمولی رشد می کنند. او همچنین معتقد بود که می توان انرژی را از طریق صدقه، دعا و دست گذاشتن منتقل کرد.

بهدر مورد مدیتیشن، یک آزمایش زراعی کمتر شناخته شده از سال 1962 توسط زوج آیلین و پیتر کدی و دوستشان دوروتی مکلین در سواحل شمال اسکاتلند انجام شد، جایی که آنها انجمن فایند هورن را با هدف برقراری ارتباط و همکاری با طبیعت ایجاد کردند. موجودات پرانرژی، که آنها را برای چندین سال به عنوان دیوها شناسایی می کردند.

بهادی از همان ابتدا با او کار کرد محصولات باغی، اما به نتایج دلگرم کننده ای نرسیدند که می شد پیش بینی کرد، زیرا آنها در خلیج موری، در زمین های کاملاً نادیده گرفته شده مستقر شدند که به طور منظم توسط بادهای شدید می وزد. اما با وجود این، آنها تصمیم گرفتند در اوقات فراغت خود مدیتیشن کنند و افکار مثبت تولید کنند.

وسپس یک روز مک‌لین پیام ذهنی عجیبی دریافت کرد، احتمالاً از جانب فرشته‌ای، که به او چیزی مربوط به نیروهای طبیعت و ارواح آن را گفت، که همانطور که گفته شد، لازم بود با آن تعامل داشته باشیم و روابط هماهنگ برقرار کنیم. در یکی از این جلسات ارتباطی، خود فرشتگان خود را اینگونه تعریف کردند: «شما باید ما را، موجوداتی از دنیای «دواها» بشناسید و با ما همکاری کنید. و اگرچه اعضای جامعه تحقیقاتی اعتراف کردند که موجودات را نمی‌توان از نظر فیزیکی دید، اما ادعا کردند که آنها را به عنوان "میدان" یا "استاد انرژی" حس می‌کنند.

وبلافاصله پس از این، باغات و باغات سبزی آنها شروع به رونق کرد. جایی که زمین بایر وجود داشت، 65 گونه رشد کرد محصولات سبزیجات, 21 درخت میوهو تعداد زیادی ازگیاهان دارویی

بههنگامی که آنها به طور علنی در مورد آزمایشات و تماس خود با این فرشتگان یا دیوها در آنها صحبت کردند زندگی روزمره، سپس افراد علاقه مندی که عقاید مشابهی داشتند شروع به جمع شدن در اطراف آنها کردند. در آغاز دهه 70، ترکیب جامعه (که در آن زمان یک بنیاد بود) به 300 نفر رسید. و به هر کسی که گوش می‌داد، به آنها می‌گفتند که معجزه‌ها مستلزم کار سخت، افکار مثبت و ارتباط مستمر با نیروهای کهن‌الگو (موشک خاص) هر گونه گیاهی است تا یاد بگیرند که چگونه با هر یک از آنها رفتار کنند. بنیاد فایند هورن اکنون دارای 1402 عضو دائمی است و برنامه ای برای توسعه معنوی به همه ارائه می دهد.

باآما دوروتی مک‌لین در سال 1973 فایندهورن را ترک کرد و چند سال بعد Listening to Song of Angels را منتشر کرد که در آن تجربیات خود را با این موجودات شرح داد. در اینجا یک توصیه از این کتاب وجود دارد: "به ارواح طبیعت، ارواح برتر و درخشان فکر کنید و سعی کنید با آنها هماهنگ شوید. این برای جلب توجه آنها ضروری است. آنها وقتی یکی از آنها احساس خوشحالی می کنند. نژاد بشربه دنبال کمک گرفتن از آنها است. این اولین قدم است."

گفتگوی سبز

پبعید به نظر می رسد که موجودات زنده مانند گیاهان که همیشه در محل رشد خود بی حرکت می مانند سیستم خودارتباط با یکدیگر و این بدون واسطه شکل و رنگ و بو!

پپیشگام باغبانی ارگانیک، J. A. Rodale یک بار شنید که مرگ گیاه مادر روی جوانه ها تأثیر می گذارد و تصمیم گرفت آن را در مزرعه خود در پنسیلوانیا آزمایش کند. او گیاه مادری کلم را با بریدن سرش از بین برد، سپس آن را سوزاند و بقایای آن را در زمین دفن کرد. پس از این، مشخص شد که مرگ به نوعی به شاخه ها آسیب وارد کرده است و از آن لحظه به بعد رشد آنها متوقف شده است. آیا این تله پاتی بود یا مکانیسم دیگری برای انتقال اطلاعات ناشناخته برای ما؟

اچبرخی از معماها نه توسط یک گیاه شناس، بلکه توسط جانورشناس آفریقای جنوبی، ون هالن، حل شد. او با انجام آزمایش هایی با زرافه ها و بز کوهی به این نتیجه رسید که برخی از گیاهان با استفاده از مواد شیمیایی به تبادل اطلاعات می پردازند. بنابراین، او نشان داد که اقاقیاها از اتیلن (CH 2) برای ارتباطات حیاتی استفاده می کنند: در مواردی که لازم است در مورد نزدیک شدن یک حیوان خطرناک هشدار داده شود. هالن متوجه شد که زرافه ها در مورد غذای خود بسیار حساس هستند (آنها فقط برگ های اقاقیا را می خورند که جدا از یکدیگر و سایر اقاقیاها قرار دارند)، در حالی که آنتلوپ ها همه اقاقیاها را پشت سر هم می بلعند و نسبتاً بیشتر می میرند. نتیجه گیری: این درخت اتیلن را در هوا آزاد می کند تا بستگان نزدیک خود را از خطر آگاه کند. و برگهای گیاهان جلوگیری شده شروع به تولید سم - تانن می کنند که می تواند کبد نشخوارکنندگان را از بین ببرد.

تیپس مواظب باشید، زیرا هم گیاهان خطرناکی برای جانوران (بدون ذکر «گیاهان درنده») و هم برای انسان خطرناک هستند.

هم موسیقی و هم رقص

باامروزه بر کسی پوشیده نیست که گیاهان موسیقی را حس می کنند و اگر راک تیز آنها را به حدی ناراحت کند که برگ های خود را از منبع صدا دور کنند، موسیقی کلاسیک به رشد بهتر آنها کمک می کند. هنگامی که این موضوع کشف شد، بلندگوهایی در مزارع ذرت در کانادا نصب شدند که موسیقی کلاسیک را در روزهای بهار پخش می کردند: نتیجه افزایش 20 تا 100 درصدی اندازه بلال بود.

Eاین موضوع با تحقیقات آمریکایی‌های دوروتی رتالک و فرانسیس اف. برومن که از اوایل دهه 60 انجام شد، بیشتر روشن شد. اخیراً مهندس دن کارلسون سیستم بلوم سونیک را اختراع کرد که با ترکیب صداهای با فرکانس بالا تأثیر مثبتی بر رشد و رسیدن سبزیجات داشت. به گفته کارلسون، صداها سوراخ‌های کوچکی را روی سطح برگ‌ها باز می‌کنند و به گیاه اجازه می‌دهند راحت‌تر جذب شوند. مواد مغذی. مارسل ووگل مخترع به نوبه خود نشان داد که چگونه گروهی از گیاهان با ارتعاشات موزون به پخش «شب‌هایی در باغ‌های اسپانیا» اثر مانوئل دی فالا واکنش نشان دادند.

ناین پدیده دو طرفه است. گیاهان موسیقی خوب را دوست دارند و به همین ترتیب خودشان می توانند صداهایی را تولید کنند که با تغییر شکل مناسب، توسط مردم قابل تشخیص باشد. این "موسیقی گیاه شناسی" نامیده می شود و تأثیر آن برای اولین بار توسط جان کیج آمریکایی در سال 1975، با تبدیل سیگنال های الکتریکی ضعیف منتشر شده از سوزن های کاکتوس های خشک در بیابان کشف شد. پس از آن، او این صداها را با قطعات موسیقی گیاهان دیگر مقایسه کرد.

بعلاوه بر این، گیاهان نه تنها به موسیقی، بلکه به اثرات رقص نیز حساس هستند. استلا پونیا، دستیار پزشک هندی سینگ (جانشین کار چاندرا بوز)، هر روز صبح یک رقص هندی در مقابل گل همیشه بهار اجرا می کند. در نتیجه گیاهان 60 درصد بلندتر از گروه شاهد رشد کردند.

مدت‌هاست که مشخص شده است که گیاهان می‌توانند با استفاده از زبان سیگنال‌های الکتریکی خود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و پیام‌هایی را به گیاهان دیگر نزدیک بفرستند.

تیمی از محققان از انگلیس، اسپانیا و ایتالیا در حال کار بر روی ایجاد شبکه ای از ریزحسگرها هستند که می توانند به گیاهان متصل شوند و اطلاعاتی در مورد نحوه واکنش گیاهان به تغییرات دما، رطوبت، آلودگی هوا به دست آورند. مواد شیمیاییو سایر تغییرات در محیط آنها.

با کمک حسگرها، محققان می‌توانند به سیگنال‌های الکتریکی که از گیاهان می‌آیند ضربه بزنند و رمزگشایی کنند که این پیام‌ها دقیقاً در مورد محیط زیست چه می‌گویند و گیاهان دیگر چگونه به آنها واکنش نشان می‌دهند. به عبارت دیگر مشخص خواهد شد که گیاهان چه می گویند و چرا.

این پروژه PLEASED (گیاهان به کار گرفته شده به عنوان دستگاه های حسگر) نام دارد، قبلاً بودجه ای به مبلغ 1.07 میلیون یورو از اتحادیه اروپا دریافت کرده است و این پروژه توسط انجمن تحقیقات علمی مهندسین صنایع SME WLAB هدایت می شود.

یکی از محققان، استفانو مانکوسو، این فناوری را سنگ روزتا برای گیاهان توصیف کرد. یک شبکه دیجیتال و یک الگوریتم قدرتمند همه را به یک خبرچین دولتی تبدیل می کند محیط. یک درخت می تواند اطلاعاتی در مورد چندین پارامتر محیطی به طور همزمان ارائه دهد. اما استفاده از یک سنسور سنتی، همانطور که در حال حاضر در ایستگاه های نظارت محیطی انجام می شود، به معنای استفاده از یک سنسور برای هر پارامتر است که به خودی خود بسیار گران است.

گیاهان سخنگو یا به قول دانشمندان «گیاهان سایبورگ» به آن پاسخ می دهند عناصر مختلفمانند اسیدها، ازن یا نمک ها. دکتر ویتالتی، هماهنگ کننده پروژه و مدیر ارشد فناوری WLAB، و تیمش نمونه های اولیه را از کم هزینه و سبک ساختند. اجزای موجودبه امید اینکه همه از دوستداران طبیعت بتوانند حسگرهای گیاهی خود را بسازند. به طوری که در آن صورت هر فردی بتواند مثلاً تشخیص دهد که آیا گیاهش به نور خورشید بیشتری نیاز دارد یا خیر آب کمتر، مکمل چیست و چه تاثیری بر سلامت او دارد. و از آنجایی که پروژه از WiFi استفاده می کند، نظارت باغ خوداز یک اتاق نشیمن دنج کاملا امکان پذیر خواهد بود.

آنچه همچنین مهم است این است که پروژه، تمام فناوری ها و داده ها، کاملاً باز است. تمام داده‌هایی که تاکنون در این پروژه تجزیه و تحلیل شده‌اند، به‌طور رایگان در دسترس هستند، بنابراین مردم می‌توانند ایده‌ای درباره نحوه واکنش گیاهان به مواردی مانند تغییر دما یا کودهای خاص داشته باشند.

"اگر درک گامی ضروری برای تغییر است، گیاهان می توانند با ارائه ابزاری ارزشمند برای درک و کنترل بهتر محیط به ما کمک کنند. در این مورد، این به ما بستگی دارد که برای بهتر شدن تغییر کنیم.» دکتر ویتالتی می گوید