حشره ملخ: ظاهر، انواع، روش تولید مثل، تغذیه. حشره ملخ. شیوه زندگی و زیستگاه ملخ

در زمان حضرت موسی، اگرچه در واقع این حشره قبلاً مردم را به وحشت انداخت. ذکر ملخ در نوشته های سومری مربوط به 8000 سال پیش است. طاعون ملخ ها و قحطی ناشی از آن یک فاجعه واقعی برای بشریت بود که با جنگ، طاعون و سیل قابل مقایسه بود.

هیولای پرنده

دسته های ملخ بزرگ ترین در طبیعت هستند. رکورد تعداد این حشرات در سال 1874 در غرب مشاهده شد.

ابرهای ملخ 500000 کیلومتر مربع را پوشانده اند که مساحتی برابر با دو ایالت کلرادو است.

بر اساس برآوردهای اولیه، تعداد ملخ های این ازدحام 12.5 تریلیون و به وزن 25 میلیون تن بوده است. اگر انبوهی از ملخ ها باد مناسبی بگیرند، می توانند مسافت 500 کیلومتری را تنها در 24 ساعت طی کنند.

در یک روز، یک ملخ می تواند به اندازه وزن خود بخورد. در سال 1988، دسته کوچکی از ملخ ها از آفریقا از اقیانوس اطلس عبور کردند و از دریای کارائیب عبور کردند.

با این حال، طبیعت قادر به ارضای دائمی چنین اشتهای گزافی نیست، بنابراین نسل جدید ملخ ها باید به رژیم غذایی معتدل تری بسنده کنند. اما زمانی فرا می رسد که ملخ ها دوباره در یک دسته جمع می شوند و برای تهاجمات جدید آماده می شوند.

شرایط مساعد

ملخ از خانواده ملخ های واقعی است ( Acrididae) از زیر راسته Orthoptera. وقتی غذا به وفور وجود داشته باشد، سبک زندگی انفرادی را پیش می برد، اما تحت شرایط خاصی (معمولاً زمانی که در سال های گرم و خشک کمبود غذا وجود دارد) چنان شروع به تولید مثل می کند که مقدار زیادی از آن در یک مکان انباشته می شود. برخی از نسل ها به دلیل کمبود غذا می میرند، در حالی که برخی دیگر با هم جمع می شوند.

به دلیل درگیری با "همسایگان"، تعادل هورمونی ملخ تغییر می کند. پوره ها نه یک رنگ سبز و محافظ، بلکه یک رنگ سیاه و زرد به دست می آورند و به دنبال منابع جدید غذا می گردند. به تدریج گله رشد می کند - افراد بیشتری به آن می پیوندند. تک تک اعضای گله از حرکات نزدیکترین همسایگان خود اطاعت می کنند. هنگامی که تعداد حشرات به اندازه کافی زیاد می شود، گله به یک جوخه هماهنگ تبدیل می شود و در یک جریان واحد حرکت می کند. بنابراین تهاجم آغاز می شود.

در طول "راهپیمایی"، پوره ها پوست اندازی می کنند و به افراد بالدار و بالغ جنسی تبدیل می شوند. معمولاً گله در طول روز حرکت می کند. با فرود آمدن تاریکی، حشرات فرود می آیند و شروع به مصرف غذا می کنند. تنها چند نوع زمین وجود دارد که در برابر هجوم ملخ مصون است. بنابراین، او در باران پرواز نمی کند و از جنگل دور می ماند - او از برگ درختان گرمسیری خوشش نمی آید. ملخ ها می توانند به ارتفاع حدود 2000 متر بروند، اما نه بالاتر - آنجا خیلی سرد است، بنابراین ازدحام نمی تواند بر رشته کوه ها غلبه کند.

ملخ های مهاجر همیشه دسته جمعی تشکیل نمی دهند. معمولاً او سبک زندگی یک "ملخ" بی ضرر را هدایت می کند.

میلیاردها ملخ در یک دسته وجود دارد. آنها معمولاً پس از تاریک شدن هوا ظاهر می شوند و تا صبح چیزی از محصول باقی نمانده است.

یک ملخ در روز فقط 2 گرم غذا می خورد، اما یک دسته از یک میلیارد حشره 200 تن غذا می خورد!

شرح مختصری از

نام: ملخ مهاجر یا آسیایی
نام لاتین: Locusta migratoria.
اندازه: تا 5.5 سانتی متر.
روش حرکت: پرش و پرواز.
جغرافیا: آسیا، آفریقا، گاهی اروپا.
غذا: گیاهان سبز.
سبک زندگی: شلوغ، پرجمعیت.
طول عمر ملخ: 5 ماه.

ملخ ها در گذشته های دور دشمن شماره 1 بشریت بودند، اما مردم مدرنکمی در مورد او شنیده شده است. در همین حال، در پاپیروس های مصر باستان، انجیل، قرآن، آثار قرون وسطی، هنری توصیف شده است. ادبیات نوزدهمقرن. زمان آن فرا رسیده است که درباره حشره ای که نامش در قرون گذشته به عنوان مظهر یک فاجعه انسانی بوده است، اطلاعات بیشتری کسب کنیم.

ملخ مهاجر (Locusta migratoria).

اولین چیزی که باید گفت این است که ملخ یک گونه نیست، بلکه یک ابرخانواده کامل در راسته Orthoptera است که حشرات نسبتاً بزرگ جهنده را متحد می کند. نزدیکترین خویشاوندان آنها ملخها هستند (بر خلاف ملخها، آنها هرگز تجمعات انبوه را تشکیل نمی دهند) و بستگان کمی دورتر ملخها و جیرجیرکهای واقعی هستند.

شکل ظاهری ملخ نیز به طور معمول "ملخ" است: بدنی کشیده با پاهای بلند خم شده در زانو، سر نسبتاً بزرگ با چشمان درشت، یک جفت الیترای سخت و یک جفت بال شفاف که در حالت جمع شدن کاملا نامرئی است، اما باز می شود. ، مانند سنجاقک، هنگام پرواز. ملخ علاوه بر همه چیز دارای گوش بسیار عالی برای موسیقی (منافذ شنوایی آن روی شکم است) و دستگاه های مخصوص تولید صدا است. مورد دوم شامل دندانه‌های روی استخوان ران و وریدهای ضخیم روی الیترا است. هنگامی که یک ملخ ران خود را در امتداد الیترا می گذراند، صدای جیر جیر بلند با صداهای مختلف شنیده می شود.

اگر ملخ شبیه ملخ است و شبیه ملخ جیک جیک می کند، پس چه فرقی با آن دارد؟ و اصلی ترین و قابل اطمینان ترین ویژگی که به شما امکان می دهد ملخ را از ملخ به طور دقیق تشخیص دهید طول آنتن ها است: در ملخ ها اغلب با طول بدن برابر هستند ، اما در ملخ ها برعکس ، آنتن ها هرگز تجاوز نمی کنند. نیمی از طول آن

در برخی از گونه های ملخ، تاج سر دراز است و همراه با شاخک ها، مخروطی باریک را تشکیل می دهد، در حالی که خطوط بدن با برگ های دراز غلات که این حشره معمولاً از آنها تغذیه می کند، ادغام می شود.

دوشکلی جنسی در این حشرات حتی در یک گونه مشابه نیز خود را متفاوت نشان می دهد: در مرحله انفرادی، نر و ماده از نظر رنگ پوشش متفاوت هستند، اما در مرحله گروهی این تفاوت ها مشخص نمی شود. به طور کلی، رنگ انواع متفاوتملخ ها می توانند بسیار متفاوت باشند - سبز روشن، زرد، قهوه ای از تمام سایه های ممکن، خاکستری و حتی آبی-قرمز. اما رنگ افراد هر چه که باشد، همیشه کم و بیش شبیه رنگ گیاهان یا خاکی است که این گونه در آن یافت می شود. بنابراین، رنگ آمیزی ملخ ها ماهیت استتاری دارد. همچنین قابل توجه است که رنگ یک نوع ملخ توسط ژن ها تعیین نمی شود، همانطور که در اکثر حیوانات دیگر وجود دارد، بلکه محیط. به عبارت دیگر، هر محیطی که لارو ملخ در اطراف خود ببیند، همان رنگی است که رشد خواهد کرد. حتی در فرزندان یک جفت، اگر روی بسترهای مختلف رشد کنند، می توان افراد با رنگ های متفاوت را به دست آورد.

استتار عالی ملخ ایتالیایی (Calliptamus italicus) فقط در طول پرواز، زمانی که لکه های صورتی روشن در پایه بال ها قابل توجه می شود، کار نمی کند.

ملخ ها با سرعت بی سابقه ای بالغ می شوند؛ حشرات در عرض 4 تا 10 روز پس از آخرین پوست اندازی جفت گیری می کنند. سپس ماده تخمگذار بلند خود را در زمین فرو می کند و 300 تا 1200 تخم می گذارد. در همان زمان، مایع سفید رنگی از تخمگذار آزاد می شود که به سرعت سفت می شود. این عجیب و غریب " فوم پلی اورتان» کپسول تخم مرغ را محکم ببندد. اگر تخمگذاری در منطقه ای با زمستان های سرد انجام شود، در هنگام یخبندان رشد تخم ها به حالت تعلیق درآمده و در این حالت زمستان گذرانی رخ می دهد و لاروها در بهار ظاهر می شوند. در مناطق گرم، توسعه بدون تاخیر پیش می رود و حدود 14-16 روز طول می کشد. لاروهای بیرون آمده شبیه کرم هستند که سازگاری با زندگی در خاک است. با این حال، این دوره مهد کودک از زندگی آنها تنها چند ساعت طول می کشد. لاروها در حال چرخش به سمت بالا می خزند و به محض رسیدن به سطح بلافاصله پوست اندازی می کنند. لاروهای سن دوم (پوره ها) شبیه به بالغ هستند، اما همچنان بدون بال هستند و بدن و شاخک آن کمی کوتاه شده است. با پوست اندازی های بعدی، آنها پایه های بال را به دست می آورند، بزرگ و بلند می شوند و تنها در 40 روز به "بزرگسالی" می رسند. بزرگسالان (imago) پس از تخم گذاری می میرند.

قسمتی از خاک با کپسول تخم ملخ: تخم‌های مستطیلی در زیر دیده می‌شوند و در بالا مسیری است که با ترشحات کف‌آلود ماده بسته شده است.

دامنه کل همه گونه های ملخ بسیار گسترده است و مناطق خشک استوایی، نیمه گرمسیری و همچنین گرم ترین مناطق را پوشش می دهد. منطقه میانی. این حشرات را می توان در تمام قاره ها به جز قطب جنوب و آمریکای شمالی یافت. با این حال، در آخرین قاره، کمبود گونه‌های بومی بیش از آن با آسیب ناشی از گونه‌های وارداتی از دنیای قدیم جبران می‌شود. ملخ مهاجر. در مورد اوراسیا، در اینجا مرز شمالی توزیع ملخ از ارتفاعات مرکزی روسیه و سیبری غربی می‌گذرد، با این حال، در این مناطق، شیوع جمعیت بسیار نادر است و هرگز ابعاد فاجعه‌باری به خود نمی‌گیرد.

پوره های ملخ پوست اندازی شده برای اولین بار در زندگی خود از لانه خود که در زمین پنهان شده اند بیرون می آیند.

بدون استثنا، همه انواع ملخ ساکنان فضاهای باز هستند که با رژیم غذایی آنها توضیح داده می شود. واقعیت این است که این حشرات ترجیح می دهند غلات بخورند که عمدتاً نور دوست هستند. با این حال، زیستگاه گونه های مختلف می تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد. بر این اساس گونه های ملخ معمولاً به دو گروه تقسیم می شوند. برخی از گونه ها به وضوح به سمت مناطق پوشیده از پوشش چمن متراکم و یکنواخت جذب می شوند و بنابراین در علفزارها، استپ ها، ساواناها و بیشه های نی در امتداد سواحل توده های آبی زندگی می کنند. برخی دیگر مناطقی با سطح برهنه، پر از بوته های نادر و توده های علف را ترجیح می دهند و بنابراین در بیابان ها و نیمه بیابان ها، کوهپایه ها و رخنمون های صخره ای یافت می شوند.

نکته شگفت انگیز این است که ملخ ها طبیعتاً بی ضرر هستند. که در شرایط عادیاین حشرات سبک زندگی انفرادی را دنبال می کنند و به اندازه ملخ های محبوب آسیبی به پوشش گیاهی وارد نمی کنند. اما بر خلاف دومی، ملخ ها می توانند تحت یک بازسازی بنیادی غرایز، فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژی قرار گیرند. محرک تغییر گرسنگی است. در حالی که ملخ‌ها عمدتاً در مکان‌های مرطوب و غنی از پوشش گیاهی زندگی می‌کنند، ملخ‌ها که به بیوتوپ‌های خشک متصل هستند، اغلب با کمبود غذای فصلی یا خشک‌سالی‌های چرخه‌ای مواجه می‌شوند که در استپ‌ها و نیمه بیابان‌ها غیرمعمول نیست. هنگامی که ذخایر غذا به شدت کاهش می یابد، حشرات، خواه ناخواه، مجبور می شوند روی مناطقی تمرکز کنند که حداقل مقداری علف در آن باقی مانده است. این جایی است که سرگرم کننده آغاز می شود!

بسیاری از پوره هایی که در نزدیکی نشسته اند با پاهای خود یکدیگر را لمس می کنند؛ در اثر تماس مکرر، سلول های عصبی آنها برانگیخته شده و شروع به ترشح هورمون می کنند. تحت تأثیر آنها، لاروها رنگ را تغییر می دهند، اما نه به رنگ استتار، بلکه به یک رنگ خاص - برای همه یکسان است! به عنوان مثال، در ملخ های مهاجر، شکل مهاجر سیاه و زرد است، اگرچه افراد منفرد بالغ اغلب سبز رنگ هستند. این رنگ‌ها شبیه یونیفرم‌ها هستند که به سربازان اجازه می‌دهند دوست را از دشمن در میدان جنگ تشخیص دهند. بدن پوره ها به دلیل وجود رنگ های تیره بیشتر از حد معمول توسط خورشید گرم می شود، دمای آنها افزایش می یابد، تنفس آنها تندتر می شود و تحرک بیشتری پیدا می کنند. در لارو سن کمتردر همان زمان، غرایز ازدحام تشدید می شود، آنها حتی خوشه های متراکم تر را تشکیل می دهند - ازدحام. لاروهای قدیمی شروع به حرکت در یک جهت می کنند، اما از آنجایی که بال های آنها توسعه نیافته است، این حرکت همچنان شبیه راه رفتن است. با این حال، ازدحام ملخ ها حتی در این مرحله کاملاً تهدید کننده و ناخوشایند به نظر می رسند، زیرا در برخی مکان ها حشرات می توانند لایه ای به ضخامت 10 سانتی متر تشکیل دهند. در تمام مدت مبارزات، آنها می توانند مسافتی تا 30 کیلومتر را جابجا کنند؛ حتی رودخانه ها نمی توانند ازدحام راهپیمایی را متوقف کنند، زیرا پوره هایی که نمی توانند پرواز کنند کاملاً شنا می کنند. آخرین پوست اندازی کار خود را انجام می دهد: لاروها بال می گیرند و به بزرگسالان مهاجر تبدیل می شوند. در یک لحظه خاص، کل گله به هوا برمی خیزد - ناوگان پرنده آماده حمله است!

پوره‌های Schistocerca gregaria در صحرای Negev (اسرائیل) راهپیمایی می‌کنند.

به طور معمول، دسته ای از ملخ ها با سرعت 10-15 کیلومتر در ساعت در ارتفاع 600 متری پرواز می کنند، اگرچه ازدحام های فردی در ارتفاعات 2 تا 6 کیلومتری مشاهده شده است. بادهای آرام یا ضعیف برای پرواز بسیار مطلوب هستند؛ در هنگام طوفان های شدید، ملخ روی زمین فرود می آید و منتظر هوای نامساعد است. حشرات ترجیح می دهند در ساعات روز با توقف های کوتاه برای تغذیه پرواز کنند، اما گاهی اوقات پرواز می تواند در شب ادامه یابد. یک گله پرنده در یک روز می تواند 80-120 کیلومتر را طی کند و در کل دوره مهاجرت صدها و هزاران کیلومتر حرکت می کند. از نظر تاریخی، مراکز تولید مثل انبوه عبارتند از شمال و مرکز آفریقا، شبه جزیره عربستان، ایران، پاکستان، شمال هند و افغانستان. از این مناطق خشک، دسته‌هایی از ملخ‌ها به سمت جایی که رطوبت و غذای بیشتری وجود دارد پرواز می‌کنند: از شمال غربی آفریقا - به شبه جزیره ایبری (در برخی موارد حتی به انگلستان پرواز کردند)، از آفریقای مرکزی - به مصر، از شبه جزیره عربستان. - به خاورمیانه، از آسیای مرکزی - به قزاقستان، ترکمنستان، تا جنوب روسیه.

دسته ای از ملخ ها بر فراز منطقه آستاراخان پرواز می کنند.

در توصیف یورش ملخ ها، همه منابع ادبی به شدت اتفاق نظر دارند. حمله همیشه ناگهانی شروع می شود و برای ناظر مانند ابر سیاهی در افق به نظر می رسد که با خش خش شوم نزدیک می شود. با نزدیک شدن به "ابر"، مشخص می شود که ناهمگن است و اکنون انبوهی از حشرات در حال پر کردن فضای اطراف هستند. ملخ ها چنان متراکم پرواز می کنند که نمی توان از آنها طفره رفت: حشرات وارد صورت و دهان می شوند، در امتداد بازوها می خزند، روی زمین می افتند، زیر پاها خرد می شوند و افراد بازمانده دوباره بلند می شوند. آنها در عرض چند دقیقه خورشید را می گیرند، زمین، ساختمان ها، درختان، حیوانات اهلی را با یک لایه پیوسته می پوشانند. وسايل نقليه، به تمام شکاف ها نفوذ کند، در خانه ها مسدود شود.

بسته اندازه کوچکهمانطور که در این عکس، بین 40 تا 50 میلیون نفر وجود دارد.

هر فردی سعی می کند چیزی را که روی آن نشسته است گاز بگیرد. در اینجا باید به ویژه توجه داشت که ملخ های مهاجر بالغ با همه چیزخواری شگفت انگیز متمایز می شوند که مشخصه پوره ها و بزرگسالان منفرد نیست. بنابراین، ملخ های در حال حرکت، تمام گیاهانی را که می بینند می خورند. اول از همه، نان، خربزه و محصولات صنعتی از آن رنج می برند - این غذاهای لذیذ به پیشاهنگان گله می روند. اما از آنجایی که این حمله می تواند از چند ساعت تا چند روز به طول بینجامد، کسانی که بعداً وارد شدند به همه چیزهایی که پیشگامان نخورده بودند می کوبند: درختان میوه، علف های هرز، غذاهای گیاهی و منسوجات. در این جشن، سر و صدای حرکت بسیاری از فک ها در همه جا به گوش می رسد. هر حشره در طول زندگی خود حدود 300 گرم غذا جذب می کند - به نظر نمی رسد زیاد باشد، اما اگر در نظر بگیرید که تعداد زیادی از ملخ ها به میلیون ها و میلیاردها نفر می رسد، آنگاه مقیاس تلفات در کشاورزی به سادگی عظیم است. هنگامی که گله پرواز می کند، مکان جشن به سرزمین بی جان تبدیل می شود که بقایای برهنه درختان مانند یادگارهای غم انگیز غم و اندوه انسان روی آن بیرون می زند.

ملخ ها به دلیل باروری و بلوغ اولیه اغلب موضوع تحقیقات آزمایشگاهی هستند.

قابل توجه است که یکی از قدیمی ترین توصیفات ملخ ها در کتاب مقدس آمده است، جایی که به اختصار از آنها به عنوان یکی از "ده بلای مصر" یاد شده است. تهاجمات آن اغلب به کمبود شدید غذا و خوراک و در نتیجه قحطی، از دست دادن دام و تضعیف قدرت نظامی و اقتصادی کل ایالت ها منجر می شد. علاوه بر آن، ازدحام ملخ با گسترش «آفت‌ها» از جمله طاعون همراه بود. دانشمندان چنین ارتباطی را رد می کنند، زیرا ملخ ها ناقل باسیل طاعون نیستند، اما پاسخ را می توان در گزارش های قرن 17-19 یافت. وقایع نگاران این قرون بیش از دانشمندان کتاب مقدس پرحرف بودند و شرحی از جزئیات جالب را برای ما به یادگار گذاشتند - بوی نامطبوع، که با حملات ملخ همراه بود. منبع بو حشرات زنده نبود، بلکه اجساد آنهایی بود که له شدند و پس از تخمگذاری به مرگ طبیعی مردند. از آنجایی که یک دسته ملخ می تواند میلیاردها نفر را شامل شود، چنین انباشته ای از زیست توده در حال پوسیدگی مگس ها و موش ها را که دقیقاً ناقلان عفونت بودند، جذب می کند.

یکی از بزرگترین حملات ملخ ها به نواکشوت پایتخت موریتانی در سال 2012 با سرنگونی قذافی در لیبی همسایه همراه بود - در این کشور انقلابی آنها توجه به مبارزه با این آفت را متوقف کردند.

تعجب آور نیست که مردم طاعون ملخ را به عنوان مجازات نهایی خدا تلقی کردند. در دوران باستان، آنها به طور کامل قادر به مقاومت در برابر چنین فاجعه ای نبودند، و از قرون وسطی، تلاش هایی برای جلوگیری از پیشروی صورت گرفته است: آنها سعی می کردند ملخ ها را با دود و گوگرد بترسانند، موانع آتش را در مسیر راه آهن روشن کردند. دسته های راه رفتن، آنها را با پاها و سم های گاو له می کردند و با هر چیزی که به دستشان می رسید آنها را می زدند. در قرن بیستم جاروبرقی و شعله افکن به این روش ها اضافه شد. اما انبوه ملخ بر همه چیز چیره شد.

برخی از گونه‌های ملخ دارای بال‌هایی هستند که کاملاً با طرح‌هایی پوشیده شده‌اند به طوری که شبیه بال‌های پروانه هستند.

مثال اوکراین بسیار نشان دهنده است، جایی که در قرن های گذشته ملخ ها یک حشره رایج در جنوب کشور بودند. در بسترهای نی در دلتای دنیپر تکثیر شد و از آنجا حملات ویرانگری به مناطق مرکزی کشاورزی انجام داد و گاه به لهستان و لیتوانی نیز رسید. پس از شخم زدن استپ های بکر و معرفی تناوب زراعی، بسیاری از تخم ها در حین کشت شروع به از بین رفتن کردند و اکنون ملخ در اینجا نادر است.

بسترهای نی در دلتاهای رودخانه های بزرگ، مخازن طبیعی هستند که ملخ ها در آن ها بیرون می آیند. این عکس شکل گیری یک گله را نشان می دهد.

یک مثال حتی چشمگیرتر ملخ کوه راکی ​​است ( ملانوپلاس اسپرتوس). این تنها گونه ملخ بومی است آمریکای شمالی، که محل زاد و ولد آن در دامنه کوه های راکی ​​بود و از آنجا به ایالت های پست کلرادو، نبراسکا، کانزاس، میسوری و مینه سوتا حمله کرد. کشاورزان آمریکایی نتوانستند این انبوهی ها را شکست دهند تا اینکه کوهپایه ها شخم زدند که در نتیجه این ملخ ها... منقرض شدند!

با این حال، این تنها نوع ملخ است که به چنین سرنوشتی دچار شده است - بقیه کاملاً مرفه و متعدد هستند. در خارج از مناطق کشاورزی، این حشرات نقش مهمی در اکوسیستم ایفا می کنند، زیرا آنها به عنوان غذا برای بسیاری از گونه های پرندگان و حیوانات استفاده می کنند: مرغ دریایی، کبک، شاهین کوچک، بادبادک، پرندگان منشی، زاغ ها، کلاغ ها، خرچنگ ها، میرکت ها، خوک های وحشی. ، زگیل ها بارها مواردی از خورده شدن ملخ توسط صمغان گیاهخوار وجود داشته است، اما محققان در ارزیابی خود از این پدیده متفاوت هستند. برخی می گویند که بز کوهی و دام وحشی به راحتی از چنین تغذیه تصادفی استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر شهادت می دهند که مرگ و میر دام ها پس از خوردن ملخ گزارش شده است.

فیماتئوس سنگی (Phymateus saxosus)، بومی ماداگاسکار، به دلیل شیره سمی علف های شیری که از آنها تغذیه می کند، سمی است.

به هر حال، کتاب مقدس یک واقعیت عجیب دیگر را برای ما آشکار می کند: در انجیل متی ذکر شده است که یحیی باپتیست که به عنوان یک گوشه نشین در بیابان زندگی می کرد، ملخ و عسل وحشی می خورد. تعداد کمی از مردم حدس می زنند که اینها چه نوع ملخ هایی هستند؟ و این چیزی جز ملخ نیست. فراوانی این حشرات در خاورمیانه مدت‌هاست که مردم را بر آن داشته تا حداقل تعدادی از آنها را پیدا کنند برنامه مفیدبنابراین، یهودیان و اعراب باستان اغلب ملخ می‌خوردند، به‌ویژه در طول حملات خود. این دیگر در غذاهای مدرن خاورمیانه چنین جایگاه برجسته ای را اشغال نمی کند، اما یک محصول رایج در چین و تایلند است.

بافت ملخ عملاً فاقد چربی است، اما سرشار از پروتئین و مواد معدنی است که آنها را در این دسته قرار می دهد. محصولات رژیمی. ارزش آشپزیمحتوای کالری بالا نیز به آن می افزاید. روش های تهیه این حشرات طی قرن های متمادی تغییر نکرده است. اغلب ملخ های صید شده را می جوشانند تا نرم شوند و سپس در روغن با نمک و ادویه جات سرخ می کنند؛ اگر بخواهند آنها را برای استفاده بعدی ذخیره کنند، پس از جوشاندن حشرات خشک می شوند، نمک پاشیده می شوند. ملخ هایی که به این روش پخته می شوند ترد می شوند و طعمی شبیه تلاقی بین چیپس مرغ و سیب زمینی (یا شاه بلوط برشته) می دهند.

آن را به وزن می‌فروشند یا به چوب می‌زنند؛ مرسوم است که قبل از مصرف، پاها، بال‌ها و سر سخت ملخ را جدا می‌کنند.

ابتدا بیایید مستقیماً با خود حشره ای به نام "ملخ" آشنا شویم، یعنی کیست، کجا زندگی می کند و چه می خورد.

ملخ یک حشره بندپایان بزرگ از خانواده ملخ از راسته Orthoptera است. بیش از 12000 گونه از آنها وجود دارد. این حشره به روشی غیرمعمول متولد می شود، یعنی ماده آن را در رطوبت می گذارد، زمین گرمکلاچ (از 10 تا 90 تخم مرغ). برای این، او دارای یک لوله مخصوص (ovipositor) است که از شکم منشا می گیرد. در مناطق با آب و هوای گرمسیری، ماده تولید مثل می کند در تمام طول سال، و در آب و هوای معتدل - فقط در تابستان.

بهار بعد، تخم ها می ترکند و یک ملخ متولد می شود - یک لارو کوچک که شبیه یک ملخ بالغ است، اما بدون بال. با گذشت زمان، لارو رشد کرده و بالغ می شود. چنین لاروهای جوانی گله های خاصی را تشکیل می دهند - ازدحام - و سپس با هم در یک جهت حرکت می کنند. با گذشت زمان بال در می آورند و پس از 4-6 پوست اندازی بدن آنها رشد می کند و تبدیل به ملخ های کوچک و تمام قد می شوند که در همان سال به ملخ واقعی تبدیل می شوند. بزرگسال دارد شکل کشیدهبدن - از 5 تا 20 سانتی متر، با پاهای عقبی خم شده در زانو، که اندازه آنها به طور قابل توجهی بزرگتر از وسط و جلو است. آنها سر بزرگ با چشمان درشت دارند.

کافی به روشی جالبصدا در ملخ ها ایجاد می شود، در سطح ران نرها بریدگی های عجیب و غریب و ضخیم شدن های خاص روی بال ها وجود دارد. هنگامی که آنها به یکدیگر ساییده می شوند، صدای "چهچه" با صداهای مختلف شنیده می شود.

در صورت تمایل، این حشره می تواند از فاصله 20 برابر طول بدن خود بپرد.

ملخ ها چه می خورند؟

فرد کم تحرکی که به تنهایی زندگی می کند اشتهای زیادی ندارد و به وعده های غذایی کم بسنده می کند. چنین ملخ در طول زندگی خود حدود 300 گرم غذا می خورد. چیزی که در مورد افرادی که در یک گله زندگی می کنند نمی توان گفت، آنها شروع به خوردن هر چیزی که سر راهشان قرار می گیرد، برای آنها بسیار خطرناک می شود. کشاورزی، زیرا یک دسته ملخ می تواند کل محصول را برای ده ها کیلومتر از بین ببرد.

در شرایط عادی، ملخ ها از موارد زیر تغذیه می کنند:

  • نی;
  • نی;
  • غلات، محصولات غلات؛
  • درختان میوه؛
  • مزارع انگور؛
  • کنف;
  • کتان؛
  • گندم سیاه؛
  • سبزیجات کاشته شده در باغ و حتی سقف های کاهگلی ساختمان های مسکونی.

دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ملخ ها می توانند مقداری از پوشش گیاهی را به اندازه وزن خود در یک روز بخورند.

اگر گله ای از این حشرات در حال پرواز طولانی باشد، افراد ضعیف گله خود را می خورند تا بدن را با کمبود غذا و مایعات پر کنند.

ملخ ها خیلی سریع پرواز می کنند؛ یک گله در یک روز 120 کیلومتر را طی می کند.

رنگ این حشره مستقیماً به شرایط آب و هوایی منطقه ای که در آن زندگی می کند بستگی دارد. ژن ها روی رنگ ملخ تاثیری ندارند. به عنوان مثال، حتی افرادی از یک فرزندان، اما در آن بزرگ شده اند شرایط مختلفرنگ های مختلف خواهد داشت.

رنگ نیز به مرحله توسعه بستگی دارد:

  • مرحله زندگی مجرد - رنگ نر یا ماده ممکن است زرد، سبز یا خاکستری باشد.
  • مرحله مشترک - رنگ در همه افراد یکسان می شود.

در طبیعت وجود دارد نمای جالبملخ ها که بسیار شبیه یک برگ خورده شده هستند. روی بال های آنها مانند برگ های واقعی خطوطی وجود دارد که بسیار شبیه به رگبرگ ها هستند. این بهترین راه برای پنهان کردن خود است! چنین افرادی اغلب در میان شاخ و برگ های خشک پنهان می شوند ، جایی که پناهگاهی عالی برای خود پیدا می کنند ، زیرا از نظر ظاهری با محیط ادغام می شوند.

این حشره کجا زندگی می کند؟

پاسخ ساده است - همه جا به جز قطب جنوب. ملخ ها تقریباً با تمام شرایط آب و هوایی سازگار هستند، آنها فقط نمی توانند یخبندان های شدید را تحمل کنند.

آفت ملخ

در عرض چند ساعت، ازدحام چنین آفاتی می تواند صدها و هزاران هکتار از محصولات را از بین ببرد. در ابرها روی مزارع غلات غلات فرو می‌روید، فقط در چند دقیقه آنها را تمیز می‌کند.

اغلب کشورهای آفریقا، استرالیا، آمریکا و جنوب آسیا از این حشره آسیب می بینند. خسارات ناشی از نابودی محصولات توسط دسته های ملخ بسیار زیاد است؛ به دلیل کمبود برداشت، کشاورزان یا روستاییان عادی نه تنها متحمل خسارت مالی می شوند، بلکه تا فصل بعد گرسنه می مانند. بیشتر از همه، این حشره عاشق مناطقی است که در آن بارندگی وجود داشته و فضای سبز پر از آب است.

حمله ملخ یک بلای طبیعی محسوب می شود. یکی از بزرگترین تهاجمات تاریخ در سال 1915 به فلسطین بود.

وقتی بال های ملخ به یکدیگر ساییده می شود، صدای جیرجیر به گوش می رسد. صدایی که یک گله بزرگ ایجاد می کند، یادآور رعد و برق است.

تفاوت ملخ و ملخ:

  1. آنها به خانواده های مختلف تعلق دارند.
  2. ملخ شکارچی و ملخ حشره ای گیاهخوار است.
  3. ملخ با از بین بردن حشرات مضر مفید است، در حالی که ملخ یک آفت است.
  4. ملخ سبیل و پاهای بلندتری نسبت به ملخ دارد.
  5. ملخ در شب فعال است و ملخ در روز فعال است.
  6. روش های مختلف تخم گذاری

برخی از مردم ملخ را در خانه پرورش می دهند؛ این گونه ملخ های "خانگی" اغلب از گندم جوانه زده و هر گونه گیاه غلات، سبزیجات رنده شده و میوه ها تغذیه می کنند. سبوس را می توان برای تغذیه استفاده کرد؛ در خوراک های مخصوص با افزودن گاماروس خشک شده همراه است. در تابستان، می توانید رژیم غذایی خود را با چمن معمولی از چمنزار متنوع کنید.

برای پرورش 2 انسکتاریوم مخصوص مورد نیاز است. در یکی از آنها فرآیند جفت گیری و تخم گذاری انجام می شود و در دیگری لاروهای هچ شده رشد کرده و بالغ می شوند.

ملخ - دوست یا دشمن؟

یکی از نشانه های دوست داشتنی یک روز گرم تابستانی، صدای کرق زدن ملخ ها و صدای آهنگین ملخ هاست... اما وقتی وفور حشرات به نسبت بزرگی افزایش می یابد، این صداها نشان دهنده یک فاجعه، زیست محیطی و اقتصادی است. بیخود نیست که ملخ قبلاً به عنوان یکی از "آفت های مصر" شهرت یافته است: "و ملخ به تمام سرزمین مصر حمله کرد و در سراسر سرزمین مصر به تعداد زیادی دراز کشید؛ هرگز چنین نبوده است. ملخ قبل از این بود و بعد از این هرگز چنین نخواهد بود.»

برای چندین دهه، دانشمندان از کشورهای مختلفدر حال تلاش برای کشف اسرار این حشرات، شناخته شده از زمان کتاب مقدس است. به عنوان مثال، چرا برخی از گونه های ملخ نادر باقی می مانند، در حالی که تعداد سایر ملخ ها می تواند به طور قابل توجهی افزایش یابد؟ چرا افراد برخی از گونه ها در اوج تعدادشان ناگهان ظاهر خود را تغییر می دهند؟ هنوز همه پاسخ ها برای همه سؤالات وجود ندارد، اما ما موفق شدیم بفهمیم که مصرف محصولات زراعی توسط این آفات برای جوامع علفی طبیعی مفید است، زیرا به تخریب و بازگشت سریع توده گیاهی کمک می کند. چرخه ماده و انرژی

«و ملخها و کرمها بی شمار آمدند.»
مزامیر، مزمور 104

استپی روز گرم تابستان. صدای کر خراش ملخ‌ها و صدای ملخ‌ها... در چنین مواقعی است که می‌فهمی چند نفر از این «آواز در علف‌ها» شیرین شنیدنی وجود دارند. اما هنگامی که فراوانی برخی از آنها با دستورات بزرگی افزایش می یابد، این یک فاجعه، زیست محیطی و اقتصادی است.

برای دهه های متمادی، دانشمندان کشورهای مختلف سعی کرده اند اسرار این حشرات را که از زمان های کتاب مقدس شناخته شده اند، کشف کنند. به عنوان مثال، چرا برخی از گونه های ملخ نادر باقی می مانند، در حالی که تعداد سایر ملخ ها می تواند به طور قابل توجهی افزایش یابد؟ چرا بعضی از آنها هر از گاهی گله های بزرگی را تشکیل می دهند؟ هنوز همه پاسخ هایی برای چنین سوالاتی وجود ندارد ...

ملخ ها (Acridoidea) حشرات نسبتاً بزرگی هستند که متعلق به راسته Orthoptera هستند. نزدیک ترین خویشاوندان آنها ملخ ها و جیرجیرک های معروف و همچنین ساکنان کوچک کمتر شناخته شده بستر گیاهی، جهنده ها و بلدرچین ها هستند.

بسیاری از Orthoptera به وضوح در زیستگاه های طبیعی قابل مشاهده هستند: آنها رنگی روشن، "موسیقی"، پرش به بالا و قابلیت پرواز دارند.

این حشرات مدت‌هاست توجه انسان را به خود جلب کرده‌اند: در شرق مرسوم است که به جای پرندگان آوازخوان معمولی، جیرجیرک‌ها و ملخ‌ها را در خانه نگهداری می‌کنند، و جنگ بین جیرجیرک‌های نر برای قرن‌ها یک منظره ورزشی هیجان‌انگیز بوده است. در تعدادی از کشورهای آسیایی و آفریقایی، گونه های ملخ محلی هنوز به عنوان یک غذای لذیذ در نظر گرفته می شوند: آنها را سرخ می کنند، آب پز می کنند و خشک می کنند.

اما با این حال، زمانی که از آسیب های ناشی از حمله بعدی حشرات حریص مطلع می شویم، خیلی بیشتر آنها را به یاد می آوریم. جای تعجب نیست که در ذهن انسان ملخ ها در درجه اول با "تصویر دشمن" مرتبط هستند.

و ملخ بر تمام سرزمین مصر آمد...

ظهور کشاورزی در ده هزار سال گذشته با هجوم منظم ملخ ها به مزارع کشت همراه است. تصاویر یکی از معروف ترین انواع آفات - ملخ صحرا - در مقبره های اولین فراعنه مصر یافت می شود. صدمات ناشی از ملخ های بیابانی را لوح های میخی آشوری-بابلی نشان می دهد.

ملخ ها ده ها بار در کتاب مقدس ذکر شده اند، عمدتاً به عنوان موجودی دشمن انسان. جای تعجب نیست که به عنوان یکی از «آفت‌های مصر» آخرالزمانی شهرت پیدا کرد: «و ملخ‌ها به تمام سرزمین مصر حمله کردند و در سراسر سرزمین مصر در انبوه جمعیت دراز کشیدند. هرگز چنین ملخ‌هایی وجود نداشته است و پس از آن نیز هرگز چنین ملخ‌هایی وجود نخواهد داشت.» (خروج 10:14).

ساکنان روسیه باستان نیز با تکثیر انبوه این آفت مواجه شدند. بنابراین، "داستان سال های گذشته" تصویر وحشتناکی را توصیف می کند که در پایان قرن یازدهم مشاهده شد: "ملخ ها در 28 اوت آمدند و زمین را پوشانیدند و تماشای آن ترسناک بود؛ آنها در حال حرکت به سمت کشورهای شمالی بودند و در حال بلعیدن بودند. علف و ارزن.»

از آن زمان تاکنون چیز زیادی تغییر نکرده است. بنابراین، در طول تهاجم ملخ در 1986-1989. در شمال آفریقا و خاورمیانه، تقریباً 17 میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی با حشره‌کش‌های شیمیایی درمان شد و مجموع هزینه‌های حذف شیوع و پیامدهای آن از 270 میلیون دلار گذشت. در سال 2000، بیش از 10 میلیون هکتار در کشورهای مستقل مشترک المنافع (عمدتا در قزاقستان و جنوب روسیه) کشت شد.

شیوع تولید مثل انبوه در درجه اول مشخصه به اصطلاح است ملخ های گروهی(در زندگی روزمره - فقط ملخ). که در شرایط مساعدآنها تشکیل می دهند کولیگا- تجمع عظیم لاروها که تراکم آنها می تواند بیش از 1000 نمونه در متر مربع باشد. گروه‌ها و سپس انبوهی از افراد بالغ می‌توانند به طور فعال مهاجرت کنند، گاهی اوقات در فواصل بسیار طولانی (مواردی شناخته شده از پرواز دسته‌های ملخ در سراسر اقیانوس اطلس وجود دارد).

خوشبختانه فقط تعداد کمی از گونه ها قادر به رسیدن به تعداد فاجعه بار هستند. اولاً اینها ملخ های بیابانی و مهاجر هستند. این معروف ترین و گسترده ترین نمایندگان ملخ های گروهی دارای ویژگی دیگری هستند - مشخص تغییرپذیری فاز. این بدان معنی است که افراد در مراحل مختلف جمعیت از نظر ظاهری به طور قابل توجهی با یکدیگر تفاوت دارند. افرادی که در مرحله گروهی هستند با رنگ تیره، بال های بلندتر و رشد بهتر عضلات مشخص می شوند.

تغییرات در ظاهر و تعداد گونه های دیگر ملخ های گروهی (به عنوان مثال، ملخ های ایتالیایی و مراکشی که در کشورهای مستقل مشترک المنافع زندگی می کنند) چندان چشمگیر نیست، که با این حال، مانع از پرواز گله های آنها در فواصل قابل توجه (ده ها و حتی صدها) نمی شود. کیلومتر) در جستجوی غذا.

پدیدآورندگان باروری

این گونه های دسته جمعی ملخ ها هستند که در طول سال های شیوع تعداد آنها آسیب اصلی را ایجاد می کنند و تقریباً تمام قسمت های سبز گیاهان را در طول مسیر از بین می برند. بلکه اقوام غیر مذهبی آنها (که اغلب نامیده می شوند فیلی هاو اسکیت) و همچنین خویشاوندان دور آنها از راسته Orthoptera نیز می توانند در آن تکثیر شوند مقادیر زیادو پوشش گیاهی را هم در اکوسیستم های طبیعی و هم در مزارع از بین می برد.

اما آیا باید این حشرات را فقط مجازاتی برای بشریت در نظر گرفت؟ در واقع، آنها به عنوان گیاهخواران، یک عنصر ضروری از شبکه های غذایی در اکوسیستم های علفزار، عمدتاً در استپ ها، دشت ها، نیمه بیابان ها و ساوانا هستند. این نقش نه چندان آشکار در متون کتاب مقدس ذکر شده است: "آنچه از کاترپیلار باقی مانده بود توسط ملخ خورده شد، آنچه از ملخ باقی مانده بود توسط کرم ها خورده شد و آنچه از کرم ها باقی مانده بود توسط سوسک ها خورده شد" (کتاب کتاب حضرت جوئل، 1، 4).

حشره شناس معروف سیبری I.V. Stebaev در اوایل دهه 1960. نشان داد که در عرض های جغرافیایی معتدل اوراسیا، ملخ در طول فصل گرممی تواند بیش از 10 درصد از فیتوماسه سبز گیاهان را مصرف کند. علاوه بر این، آنها به طور فعال از بستر برای غذا استفاده می کنند و در صورت کمبود غذای گیاهی، می توانند به اجساد همنوعان خود، فضولات حیوانات دیگر و غیره روی بیاورند (ملخ ها حتی می توانند منسوجات و کالاهای چرمی را بخورند! ). یک فرد متوسط ​​از ملخ استپی سیبری در طول زندگی خود تقریباً 3-3.5 گرم از قسمت های سبز گیاهان را مصرف می کند که تقریباً 20 برابر وزن بالغ آن است (Rubtsov, 1932). ارقام کمی بالاتر برای ملخ های آمریکای شمالی و آفریقای جنوبی به دست آمد.

چنین پرخوری این حشرات به طور متناقضی تبدیل به موهبتی برای جوامع طبیعی می شود. بنابراین، استبایف و همکارانش دریافتند که ملخ ها به تخریب و بازگشت سریع توده گیاهی به چرخه ماده و انرژی کمک می کنند: در روده بسیاری از آنها. گونه های استپیبرگ ها و ساقه های ملخ به اندازه له شدن و تکه تکه شدن هضم نمی شوند و میکروارگانیسم های روده ای همزیست این قطعات را با ویتامین های گروه B غنی می کنند و در نتیجه مدفوع ملخ به عالی تبدیل می شود. کود آلی. علاوه بر این، محققان کانادایی نشان داده اند که ملخ ها با خوردن برگ ها، رشد گیاهان را فعال کرده و بهره وری آنها را افزایش می دهند.

بنابراین، علیرغم این واقعیت که خسارات ناشی از ملخ ها و سایر ارتوپترها می تواند بسیار زیاد باشد، نقش آنها در تضمین عملکرد طبیعی و پایداری اکوسیستم های طبیعی، به ویژه علفی، بسیار زیاد است.

آیا انسان دشمن است یا دوست؟

قرن هاست که مردم سعی کرده اند با ملخ ها مبارزه کنند. تا اوایل قرن بیستم. به اندازه کافی استفاده شده است راه های ساده: تخریب مکانیکی، سوزاندن و شخم زدن رسوبات تخمگذاری.

بعدها، مختلف مواد شیمیاییو طی دهه های گذشته، دامنه حشره کش ها به طور قابل توجهی تغییر کرده است: DDT و HCH بدنام ابتدا با ترکیبات ارگانوفسفره جایگزین شدند و سپس با پیرتروئیدهای مصنوعی خاص تر، بازدارنده های سنتز کیتین (جزء اصلی اسکلت بیرونی حشرات) جایگزین شدند. )، و غیره.

با این حال، با وجود کاهش سمیت کلی و دوزهای موثر حشره کش های جدید، مشکلات زیست محیطی استفاده از آنها ناپدید نشده است (در درجه اول این به مرگ سایر بی مهرگان مربوط می شود). محصولات بیولوژیکی، مواد فعال بیولوژیکی و سایر محصولات این مضرات را ندارند. وسایل مشابه، در بسیاری از موارد اثر خوبی می دهد. با این حال، اثر چنین داروهایی بلافاصله ظاهر نمی شود و آنها نمی توانند به سرعت شیوع آفت را سرکوب کنند.

در نتیجه، علیرغم تمام تلاش‌های طولانی و عظیم، از جمله استفاده گسترده از DDT و شخم‌زدایی وسیع زمین‌های بکر، هنوز حل مشکل «ملخ» ممکن نشده است. با این حال، در برخی موارد، تأثیر انسان بر ملخ ها و سایر ارتوپترها می تواند عواقب فاجعه باری داشته باشد، و این نه تنها در مورد آنها صدق می کند. گونه های نادربا مناطق کوچک بنابراین، به گفته محقق آمریکایی D. Lockwood، قربانی تغییرات در شیوه های کاربری زمین در پایان قرن نوزدهم. به ملخ معروف کوه راکی ​​که در بالا ذکر شد تبدیل شد. پس از شیوع دیگری از تولید مثل انبوه، جمعیت آن در دره های رودخانه باقی ماندند که شروع به شخم زدن فعال کردند. در نتیجه، امروزه این گونه کاملاً منقرض شده در نظر گرفته می شود: آخرین نماینده آن در سال 1903 گرفتار شد.

اما همچنین وجود دارد نمونه های متقابل: در برخی موارد، فعالیت انسان نه به کاهش، بلکه به افزایش تعداد Orthoptera کمک می کند. این نتیجه به عنوان مثال با چرای بی رویه دام ها، راه اندازی سیستم های کشاورزی ضد فرسایش و افزایش مساحت اراضی آیش ایجاد می شود. بنابراین در دهه های اخیر در جنوب شرقی سیبری غربی به دلیل استفاده از مناظر انسانی، دامنه های بال های متقاطع کمتر، پرکننده بال آبی، بال چند لایه معمولی و غیره در حال گسترش است.

همچنین موارد شناخته شده ای از پراکندگی انسانی Orthoptera در فواصل طولانی وجود دارد. به این ترتیب بود که چندین گونه اروپایی، مانند شکارچی بزرگ کمین، راکت استپی، برخی از مناطق گرم و معتدل شرق آمریکای شمالی را مستعمره کردند.

آواز خواندن در چمن

ملخ ها و خویشاوندان آنها از راسته Orthoptera خود شی بسیار جالبی برای تحقیق هستند. بنابراین، تعداد کمی از مردم می دانند که در میان آنها گونه هایی وجود دارد که تمام یا تقریباً تمام زندگی خود را بر روی درختان و درختچه ها می گذرانند (به ویژه در جنگل های استوایی چنین اشکال زیادی وجود دارد). برخی از ساکنان عرض های جغرافیایی گرم می توانند در امتداد سطح آب مانند راهروهای آب حرکت کنند، در حالی که برخی دیگر می توانند به خوبی حتی در زیر آب شنا کنند. تعدادی از ارتوپترها (مثلاً جیرجیرک های مول) چاله ها را حفر می کنند و ملخ های کاذب می توانند در غارها مستقر شوند.

اعتقاد بر این است که ملخ ها چند فاژ هستند، اما در واقعیت تقریباً همه آنها ترجیح می دهند از گروه های بسیار خاصی از گیاهان تغذیه کنند و حتی برخی از آنها با تخصص تغذیه ای برجسته مشخص می شوند. چنین لذیذهایی می توانند به عنوان مثال بدون آسیب به سلامتی غذا بخورند. گیاهان سمی(کشتی گیران، هلهبورها و غیره). در میان ملخ‌ها، به‌ویژه انواع بزرگ، شکارچیان یا گونه‌هایی با تغذیه مختلط غالب هستند و بخش قابل توجهی از ارتوپترهای باقی‌مانده قادر به پردازش بستر گیاهان مرده هستند.

سازگاری حشرات مرتبط با تولید مثل بسیار جالب و متنوع است. این امر به ویژه در مورد وسایل ارتباطی صدق می کند که توسط آنها جنسیت یک فرد قابل تشخیص است. نرهای ارتوپترا در انواع روش‌های تولید صدا منحصربه‌فرد هستند: در اینجا تعامل الیترای راست و چپ است. اندام عقبی و سمت بالایی elytra. اندام عقبی و قسمت زیرین الیترا؛ عقب ران؛ اندام مخصوص کراوس؛ در نهایت، او به سادگی آرواره های خود را "قارچ" می کند. گاهی زنان نیز می توانند آواز بخوانند.

گونه هایی که قادر به تولید صدا نیستند اغلب از رنگ سیگنال استفاده می کنند: نرها بال های عقبی، پاهای عقبی و قسمت داخلی ران عقبی با رنگ های بسیار روشن دارند که حشرات در هنگام معاشقه نشان می دهند.

در بیشتر ملخ ها، پس از لقاح، ماده ها گروهی از تخم ها را در خاک می گذارند که با پوسته ای کم و بیش بادوام احاطه شده اند. در ارتباط با ظرف سفالی سنتی، این نوع سنگ تراشی را کپسول می نامند. سایر ارتوپترها نیز مستقیماً در خاک تخم می گذارند، اما ملخ هایی هستند که از گیاهان سبز برای این کار استفاده می کنند. آنها برگها یا شاخه ها را با لبه تخمگذار خود سوهان می دهند و در شکاف حاصل تخم می گذارند.

توانایی توسعه یافته حرکت در میان ملخ ها و بستگان آنها نیز شایسته ذکر ویژه است. بسیاری از آنها قادر به راه رفتن، پریدن و پرواز فعال هستند، با این حال، به عنوان یک قاعده، حرکات آنها از ده ها متر تجاوز نمی کند. جغجغه های رایج در جنوب سیبری می توانند ده ها دقیقه در هوا بمانند: با استفاده از جریان هوای گرم، آنها به ارتفاع بیش از 10 متر می رسند. اما حتی این رکوردداران اغلب به منطقه ای که از آن بلند شده اند باز می گردند (Kazakova, Sergeev, 1987). استثناء ملخ های گروهی است. همانطور که قبلا ذکر شد، آنها می توانند در فواصل بسیار طولانی تر حرکت کنند: لاروها - تا ده ها و صدها متر، و بزرگسالان ده ها و صدها کیلومتر پرواز می کنند.

برخی از گونه های بدون پرواز از روش های غیر ضروری برای پراکندگی استفاده می کنند. بنابراین، محقق انگلیسی G. Hewitt و همکارانش (Hewitt et al., 1990) در کوه های آلپ مشاهده کردند که چگونه افراد پر بال بدون بال روی گوسفند می پرند و به معنای واقعی کلمه سوار بر اسب حرکت می کنند.

دو قرن زیر اسلحه

ملخ و بستگان آن در دو قرن گذشته به طور فعال مورد مطالعه قرار گرفته اند: راسته Orthoptera توسط P. A. Latreille در سال 1793 شناسایی شد. محققان قرن 19. آنها عمدتاً در توصیف اشکال جدید و مطالعه رشد فردی این حشرات مشغول بودند، اما حتی پس از آن اولین مشاهدات زیست محیطی از جمله گونه های بالقوه مضر ظاهر شد.

در قرن بیستم این جهت های سنتی تکامل یافته اند: گونه های جدید متعددی، عمدتاً از مناطق گرمسیری شناسایی شده اند. الگوهای اساسی توزیع Orthoptera ایجاد شده است. ولی توجه ویژهتمرکز بر اکولوژی - تعاملات درون جمعیتی، پویایی جمعیت ها و جوامع، نقش در مناظر طبیعی و انسانی.

هموطنان ما که هم در اتحاد جماهیر شوروی سابق و هم در خارج از کشور کار می کردند، نقش برجسته ای در مطالعه ملخ داشتند. بنابراین، یکی از اعضای انجمن سلطنتی انگلیس و خالق مرکز معروف ضد ملخ در لندن، B.P. Uvarov در دهه 1920. تئوری فازها را توسعه داد که اساس اکولوژی ملخ مدرن شد.

البته در اواخر قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم. محققان این فرصت را دارند تا با استفاده از روش‌های ژنتیکی مولکولی، بیوشیمیایی و اطلاعاتی، داده‌های اساسی جدید در مورد این حشرات به دست آورند. این امر به ویژه در مورد مکانیسم های انتقال از مرحله انفرادی به مرحله گروهی و بازگشت، مهاجرت گروه ها و گله ها و غیره صادق است.

با این حال، این فرصت ها اغلب محقق نمی شوند. این تا حد زیادی به این دلیل است که علاقه به این حشرات (و همچنین بودجه تحقیقاتی) پس از سرکوب شیوع بعدی، زمانی که خطر کشاورزی از بین رفت، به شدت کاهش می یابد.

Orthoptera کاملاً با زیستگاه خود سازگار شده اند و تکنیک های استتار را کاملاً تسلط دارند. برای مثال، به نظر می‌رسد رنگ‌آمیزی گونه‌هایی که روی ساقه‌های غلات زندگی می‌کنند، چنین موجوداتی را در ضخامت توده‌ی چمن «حل می‌کند». همسایگان آنها که روی سطح خاک زندگی می کنند، به دلیل ترکیبی از لکه های رنگی خود، "پنهان" می شوند و از بستر گیاهان تقلید می کنند.
در علفزارهای مناطق گرم گونه هایی وجود دارند که شکل بدن آنها شبیه به ساقه غلات است و ساکنان مناظر بیابانی به دلیل رنگ و ساختار بدنی منحصر به فرد خود اغلب تقریباً با سطح ترجیحی ادغام می شوند. Orthoptera (به ویژه ملخ) که در درختان و درختچه ها زندگی می کند و اغلب شبیه به برگ است.

با این حال، داده هایی که در سال های اخیر به دست آمده است به ما اجازه می دهد تا به مشکل ملخ از دیدگاهی اساسا متفاوت نگاه کنیم. بنابراین، به طور سنتی اعتقاد بر این است که در یک منطقه طبیعی، پویایی مکانی-زمانی سکونتگاه‌های یک گونه تقریباً یکسان است.

با این حال، مطالعات جمعیت ملخ ایتالیایی در استپ Kulunda در 1999-2009. یک الگوی پیچیده "موج مانند" از توزیع مجدد فضایی طولانی مدت حداکثر و حداقل تراکم حشرات را نشان داد. به عبارت دیگر حتی گروه های همجوار سکونتگاه های محلی این گونه ملخ در زمان متفاوتاز رکود جمعیت بیرون آمد و به اوج تولید مثل رسید.

چه چیزی چنین ویژگی متفاوتی از مسیرهای جمعیتی را تعیین می کند؟ مشخص شد که یکی از عوامل اصلی تعیین کننده سازماندهی جمعیت ملخ های عظیم (و اغلب بالقوه مضر) ناهمگونی محیط طبیعی است. از این گذشته ، هر زیستگاه با دیگری متفاوت است ، علاوه بر این ، در هر یک از آنها شاخص های مهمی برای حشرات مانند رطوبت ، ویژگی های خاک و پوشش گیاهی و میزان تأثیرات انسانی دائماً در حال تغییر است.

یکی دیگر از نتایج نگران کننده، همزمانی بسیاری از مناطق شیوع ملخ با مراکز تنوع حشرات دیگر است. و کنترل آفات می تواند در نهایت منجر به مرگ گونه های کمیاب شود.

اطلاعاتی که امروزه در دسترس دانشمندان است نشان می دهد که امروزه مردم مشکل ملخ ها و بستگان آنها را دست کم می گیرند.

ادامه مطالعات طولانی مدت در مورد اکولوژی و جغرافیای زیستی جمعیت گونه های توده ای و همچنین جوامع چند گونه ای ضروری است. چنین داده هایی می تواند به عنوان مبنایی برای نظارت و همچنین توسعه اقدامات مدیریت جمعیت با هدف به حداقل رساندن آسیب های زیست محیطی و حفظ تنوع زیستی باشد. خود سیستم مدیریت جمعیت این حشرات نباید با هدف سرکوب تولید مثل انبوه باشد، بلکه باید از آن جلوگیری کند.

نیاز مبرمی به توسعه کاربردهای مرتبط فناوری اطلاعات، در درجه اول سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سیستم های سنجش از دور زمین وجود دارد. در این جهت است که یک پیشرفت تکنولوژیکی امکان پذیر است که تضمین می کند که پیش بینی ها به سطح اساسی متفاوتی می رسند. و این امر به ویژه در حال حاضر، در شرایط افزایش فراوانی اختلالات اقلیمی و تشدید فعالیت های انسانی که محیط را متحول می کند، اهمیت دارد.

ادبیات

Lachininsky A.V.، Sergeev M.G.، Childebaev M.K. و همکاران ملخ های قزاقستان، آسیای مرکزی و سرزمین های مجاور // انجمن بین المللی آکریدولوژی کاربردی، دانشگاه وایومینگ. لارامی، 2002. 387 ص.

Sergeev M. G. Orthoptera حشرات (Orthoptera) شمال آسیا: پنجاه سال بعد // مجله حشره شناسی اوراسیا. 2007. T. 6, No. 2. pp. 129–141 + tab II.

Lockwood J. A. Locust. New York: Basic Books, 2004. 294 p.

Lockwood J. A., Latchininsky A. V., Sergeev M. G. (Eds.) ملخ ها و سلامت علفزار: مدیریت شیوع ملخ بدون خطر فاجعه زیست محیطی. Kluwer Academic Publishers, 2000. 221 p.

Samways M. J.، Sergeev M. G. Orthoptera و تغییر منظر // بیونومیک ملخ ها، کاتیدیدها و خویشاوندان آنها. CAB International، 1997، صفحات 147-162.

سرگیف M. G. حفاظت از تنوع زیستی ارتوپتر نسبت به تغییر چشم انداز در اوراسیا معتدل // مجله. حفاظت از حشرات. 1998. جلد. 2، N 3/4. ص 247-252.

(که عمدتاً در جنوب روسیه زندگی می کنند) استرالیایی، مراکشی.

مراحل رشد ملخ

در نمایندگان خانواده ملخ رشد غیر مستقیم جنین.

رشد جنین در دنیای حیوانات و حشرات بر دو نوع است:

  • مستقیمهنگامی که کودک فقط در اندازه کوچکتر و اندامهای رشد نیافته (پستانداران) با والدین خود متفاوت است.
  • غیر مستقیم، زمانی که یک کودک تازه متولد شده (لارو) از نظر ظاهری با والدینش متفاوت است.

در حشرات، نوع دوم رشد نیز به 2 نوع تقسیم می شود:

  • دگردیسی کامل(تبدیل)، هنگامی که ماده ها تخم می گذارند، لارو از تخم بیرون می آید، تا یک دوره معین رشد می کند، سپس به شفیره تبدیل می شود. به این دوره «عروسکی»، مرحله استراحت می گویند. در داخل شفیره، کاملاً تمام اندام های حیاتی بازسازی می شوند و ظاهر بالغ حشره شکل می گیرد. این دگردیسی مشخصه پروانه ها، مگس ها، زنبورها، .
  • دگردیسی ناقص: عدم وجود "مرحله شفیرگی"؛ لارو بلافاصله در طی چندین پوست اندازی ظاهر یک حشره بالغ را به خود می گیرد. این دگردیسی مشخصه ملخ و ملخ است.

بنابراین، این گفته که ملخ داوودی دارد، نادرست است و صرفاً یک اشتباه است.

پرورش ملخ

ملخ ها چگونه تولید مثل می کنند؟ روند به این صورت است: مرد ماده هورمونی خاصی را در اطراف خود ترشح و پخش می کندکه یک زن را جذب می کند. سپس روی شریک زندگی‌اش می‌پرد، گویی او را بالای سرش می‌زند و اندام تناسلی‌اش را محکم به او می‌چسباند.

سپس او اسپرماتوفور می گذارد(کیسه با اسپرم) به قاعده تخمگذار (ارگان زن، با دندان های قوی، که به عنوان نوعی گودال عمل می کند که به شما امکان می دهد زمین را حفر کنید و تخمک را دفن کنید) ماده. جفت گیری معمولاً مدت زیادی طول می کشد: از 2 تا 14 ساعت.

بارور شده ماده خاک مرطوب پیدا می کند، با کمک تخمگذار سوراخ هایی در آن ایجاد می کند و شروع به تخم گذاری می کند. ملخ ماده چسبناک کف آلود خاصی ترشح می کند، تخم های سفت رشد می کنند، این دوره معمولاً حدود 12 روز است، معمولاً 50-70 تخم در کپسول تخم وجود دارد.

لارو تازه متولد شده باید سخت کار کند تا از زمین خارج شود. برای تبدیل شدن به یک حشره بالغ، لارو باید تحت 5 پوست اندازی قرار گیرد..

با حضور دائمی می توانند در تمام طول سال تولید مثل کنند. ماده در طول زندگی خود از 6 تا 12 کلاچ تخم می سازد..

مراقبت از فرزندان: ملخ را نمی توان مادری دلسوز نامید، زیرا بر خلاف سایر حشرات (زنبورها، زنبورها) که تلاش می کنند در هر سلول (لانه) جایی که تخم گذاشته اند منبع غذایی قرار دهند تا از تخم خارج شود. لارو چیزی برای خوردن دارد، فرزندان آینده آنها را به رحمت سرنوشت می سپارد.

تمامی مراحل تکثیر در تصاویر:

فرآیند جفت گیری

تخم گذاری

آخرین پوست اندازی

اشکال توسعه

منحصر به فرد بودن این حشره در این است که دارای 2 شکل توسعه است:

  • تنها(فیل) - نوعی رشد با غذای کافی.
  • اجتماعی. وقتی ذخایر غذا کم می شود، فیلی ها در گله ها متحد می شوند و در جستجوی غذا پرواز می کنند. در همان زمان، ظاهر آنها تغییر می کند، اندازه بدن و بال ها افزایش می یابد، این از طریق اصطکاک افراد در برابر یکدیگر توسط اندام هایی که یک اندام خاص روی آن قرار دارد رخ می دهد.

پرها به ملخ تبدیل می شوند، یک فاجعه واقعی برای مردم، انبوهی از آنها در عرض چند روز می توانند کل محصول را در مزارع، باغ ها و باغ های سبزی ببلعند. در طول راه، ماده ها تخم می گذارند، که سال بعد از تخم بیرون می آیند نه به شکل پر، بلکه به ملخ.