جهان های موازی و ابعاد دیگر که در آن ورودی است. چگونه وارد جهان های موازی شویم مهمانانی از جهان های موازی به ما می آیند

آیا جهان های موازی وجود دارند؟ پاسخ: بله. چگونه به آنجا برسیم؟

آکادمی سحر و جادو. درس شماره 1.

آیا جهان های موازی واقعا وجود دارند؟ آیا فضای بیرونی قابل مشاهده، شنیدنی و محسوس با حواس ما یک واقعیت عینی است که مستقل از آگاهی ما وجود دارد؟ علاقه به این موضوع در نیمه دوم قرن گذشته در میان دانشمندان گسترده بود، زمانی که تحقیقات دانشمند مشهور هیو اورت سوم، روشنفکرترین مردم را در مورد دید و عینیت جهان ما نسبت به تصاویر درک شده از آگاهی ما به تفکر واداشت. که با حواس ما مطابقت دارد.

اگر یک مورچه بزرگ را در بستر باغی تصور کنید که طبق قوانین خودش در سیستم گزارش دهی خودش زندگی می کند، در حال کار مداوم برای زندگی و مراقبت از فرزندانش است، بدون دیدن شخصی که آنها را تماشا می کند. و من از این لپه مورچه ای که دردسر درست می کند خسته شده ام و یک سطل آب جوش روی تخت باغچه می ریزم تا یک کلم در آنجا بکارم. از نظر من، یک کلم خیلی بیشتر از مورچه ها به درد من و خانواده ام می رسد. مورچه ها ممکن است «فکر کنند» که این خود خداست که دارد زندگی آرام آنها را از بین می برد، اما آنها مرا نمی بینند و نمی شنوند. آنها دنیای خود را دارند که با حواس آنها درک نمی شود و در چارچوب تصور آنها از جهان نمی گنجد. و من در این مورد به عنوان ناظر عمل می کنم.

اگر آنچه ما می بینیم در واقع وجود نداشته باشد، یا بهتر است بگوییم، وجود داشته باشد، اما فقط در محدودیت های خاصی وجود داشته باشد، پس جهان واقعاً آن گونه نیست که ما آن را می بینیم و آن را با حواس خود درک می کنیم.

حواس فردی که در ارتعاشات کم زندگی می کند به موارد پذیرفته شده محدود است - شنوایی، بویایی، بینایی، لامسه، چشایی. فردی که به مرحله بالاتری از رشد معنوی خود می رسد، حواس دیگری را باز می کند، درک دنیای جدید که توسط آن در قالب ها، ابزارها، مدل های پذیرفته شده توسط تمدن موجود، قوانین، اکتشافات، مدل های آن گنجانده نشده است. هر کشف علمی نیاز به تایید در قالب شواهد تجربی دارد. یعنی این واقعیت در چارچوب افرادی که در فرکانس‌های پایین حسادت، غرور، غرور، غرور، منفعت شخصی، طمع زندگی می‌کنند، مانند «هذیان»، «دیوانگی»، «حماقت»، «دیوانگی» و... به نظر می‌رسد. شما می توانید لیست را خودتان ادامه دهید.

بنابراین، افرادی که خود را همیشه و در همه چیز درست می دانند (غرور، و در نتیجه، شک نسبت به هر چیز جدید، خارق العاده، یا همانطور که اکنون می گویند - خلاق) و هنوز قادر به فراتر رفتن از مرزهای دایره ترسیم شده خود نیستند. باورها، قالب‌های فکری، پارادایم‌ها و اصول جزمی درباره ساختار این جهان، تا کنون متأسفانه مسیر تاریخ، سیر علم، جهان‌بینی علمی را تعیین کرده‌اند و با باورهای خود بر افکار اکثریت اطراف تأثیر گذاشته‌اند. همین محدودیت ها توسط رسانه ها - چاپی، رادیو، تلویزیون و تحمیل برنامه های مخرب به ناخودآگاه انسان - بر ما تحمیل شده است.

خارج شدن از چارچوب باورهای محدود، پاک کردن برنامه های مخربی که در ضمیر ناخودآگاه ما تعبیه شده است، درک این واقعیت که همه اینها به ما تحمیل شده است، این زندگی ما نیست، زندگی شادتر دیگری وجود دارد که خودمان می توانیم با خودمان ایجاد کنیم. فکر خود را شکل می دهد و نه تنها در عرصه رشد معنوی، بلکه از نظر مادی نیز راهی برای توسعه و شکوفایی بیشتر جامعه ما وجود دارد.

و شما می توانید آن را انجام دهید. ما می توانیم آن را انجام دهیم. و یک نفر می تواند کارهای زیادی انجام دهد. خیلی زیاد. با تغییر خود، محیط را تغییر می دهیم، به سادگی با تغییر فرکانس ارتعاشات میدان پیچشی انرژی-اطلاعاتی خود، و الکترون های ما که بر میدان های شخص دیگری تأثیر می گذارند، ساختار میدان او را تغییر می دهند. برای انجام این کار، ما فقط نیاز داریم که نه تنها در یک سطح معنوی، بلکه در یک سطح مادی نیز زندگی کنیم و رشد کنیم.

اگر نیمکتی را تصور کنید که توسط دو پایه پشتیبانی می شود، شیوع بار فقط در یک قسمت از آن در نهایت منجر به از بین رفتن یک صندلی راحت می شود. اما نیمکت نمی تواند روی یک پا بایستد. به همین ترتیب، رشد معنویت انسان باید به موازات توسعه در دنیای مادی پیش برود، در غیر این صورت ممکن است نیمکت بشکند. هر گونه سوگیری هم نسبت به ثروت مادی و هم به سمت توسعه معنوی بدون توسعه در جهان مادی منجر به محرومیت انسان از آن موهبت هایی می شود که کائنات دائماً در اختیار علاقه مندان خود قرار می دهد، کسانی که خواسته های آنها مطابق با خواسته های عالم است.

هیو اورت سوم (زاده 11 نوامبر 1930 - 19 ژوئیه 1982) فیزیکدان آمریکایی بود که نظریه کوانتومی جهان های موازی را ایجاد کرد. هیو اورت اولین دانشمندی بود (1957) که تفسیری چندجهانی از مکانیک کوانتومی ارائه کرد که آن را «نسبیت حالت» نامید. فیزیک را پس از اتمام دکترا بدون دریافت پاسخ زیادی از جامعه فیزیک ترک کرد. استفاده از ضرب کننده های لاگرانژ تعمیم یافته را در تحقیقات عملیاتی توسعه داد و این روش ها را به عنوان یک تحلیلگر و مشاور تجاری کرد. پدر مارک اولیور اورت، نوازنده راک.

بیایید سعی کنیم دریابیم که چرا ایده های بسیاری از دانشمندان اغلب در محیط خود، به عنوان مثال در شوراهای علمی، پاسخ مناسب را پیدا نمی کنند.

من می گویم: "قاضیان چه کسانی هستند؟" افرادی که خود را دانشمندان مشهور می نامند، خود را محدود به مرزهای مشخصی می کنند، که در تفکر کلیشه ای قدیمی بر اساس وضعیت موجود در علم زندگی می کنند، هنوز قادر به خلاقیت نیستند، که خود هنوز سناریوهای مخربی برای زندگی خود دارند، اغلب هر چیز جدید و غیرعادی، خارق‌العاده در علم را به‌عنوان هذیان با ترس از دست دادن اولویت در برخی آموزه‌ها، ترس از دست دادن جایگاه خود در این دنیا، تکیه بر حسادت و غرور به عنوان تنها تکیه‌گاه خود در زندگی درک می‌کنند. گسترش مرزهای جهان بینی، تلاش برای فراتر رفتن از محدودیت های آگاهی با دیدی جدید و قرار گرفتن در فرکانس های ارتعاشی کاملاً متفاوت، مسیر توسعه علم به عنوان مسیر توسعه جامعه در خلقت با خلاقیت و الهام است.

سعی کنید از خود بپرسید که چرا ما اکنون پوشکینز، لرمانتوف، داستایوفسکی نداریم، آهنگسازان و هنرمندان کجا رفته اند؟ من پاسخ خواهم داد. آنها مانند مورچه ها کار می کنند تا به فرزندانشان غذا بدهند، زیرا طرز تفکر مدرنی که توسط شخصی به ما تحمیل شده است، آگاهی انسان را به پست ترین نیازها - غرایز مادی و حیوانی - محدود کرده است. و هر چه سطح توسعه مادی در تمدن بالاتر باشد، برای ضروری ترین چیزها به پول بیشتری نیاز است. قبلاً برای اینترنت، آنتی ویروس ها، پول لازم نبود. آبگیرها، آموزش، مراقبت های پزشکی، آب و برق. آیا با به دست آوردن این همه کالا در قبال پول برای همه، آیا همه مردم شادتر شده اند؟ آیا آنها زمان برای خلاقیت دارند؟ چه کسی این را به عنوان یک ضرورت به ما تحمیل کرده است؟

اگر هر فرد تنها قطعه زمین خود را داشت که در آن می توانست ضروری ترین چیزها را پرورش دهد، بدون اینکه مشمول مالیات های وحشتناک دولتی شود، آنگاه جمعیت سالم تر می شد. سپس زنجیره داروخانه از بین می‌رود، ساکنان شهر به حومه شهر می‌روند، زمان کافی برای مدیتیشن، رشد معنوی، خودسازی و خلاقیت خواهند داشت. اما این به نفع شهر و مسئولان نیست. کلیشه های تفکر تحمیل شده توسط شخصی هنوز به فرد اجازه نداده است که از حبس هنجارها و قوانین خود فرار کند.

تخریب این هنجارها و قوانین، کلیشه های مخرب در تفکر، منجر به توسعه، به تکامل در آگاهی می شود. فقط انسان مغرور همیشه خود را حق می داند. عاقل ترین او همیشه رشد می کند، در هر دقیقه از زندگی خود شک می کند که آیا نتیجه گیری درستی می کند یا نه.

سعی کنید از خودتان شروع کنید و همین الان فکر کنید - شاید همه چیز اینطور است، منظورم ایده وجود جهان های موازی و چندجهانی بودن ماست؟ سعی کنید منطق را خاموش کنید و از شهود استفاده کنید. ما می دانیم که شما قبلاً موفق شده اید!

اورت، بور، اینشتین و ویلر. در طول ماه مارس و آوریل 1959، با کمک جان آرچیبالد ویلر (یکی از آخرین دستیاران انیشتین)، اورت از کپنهاگ بازدید کرد تا نیلز بور را که بنیانگذار مکانیک کوانتومی به حساب می‌آید ملاقات کند. ایده های اورت در آن زمان هیچ تاثیری بر بور نداشت: او از جدی گرفتن آنها به اندازه کافی خودداری کرد. و این اکنون مشخص است. "من یک نابغه هستم. و هر چه شما می گویید مزخرف است.» وضعیت عظمت خود و عدم تمایل به نگاه عمیق تر به درون خود منجر به این تناقض شد.

تفسیر جهان های متعدد یا تفسیر اورت، تفسیری از مکانیک کوانتومی است که به نوعی وجود «جهان های موازی» را فرض می کند، که هر یک از آنها قوانین طبیعت یکسانی دارند و با ثابت های جهانی یکسانی مشخص می شوند، اما در ایالت های مختلف فرمول اولیه به دلیل هیو اورت (1957) است.

تفسیر جهان های متعدد (که از این پس به عنوان MWI نامیده می شود) فروپاشی نامعین تابع موج را رد می کند، که در تفسیر کپنهاگ با هر اندازه گیری همراه است. تفسیر جهان های متعدد در توضیحات خود تنها با پدیده درهم تنیدگی کوانتومی و تکامل کاملاً برگشت پذیر حالت ها کار می کند.

MWI یکی از بسیاری از فرضیه های چندجهانی در فیزیک و فلسفه است. امروزه در کنار تفسیر کپنهاگ و تفسیر گاهشماری های مورد توافق، یکی از تفاسیر پیشرو است.

مانند سایر تفاسیر، تفسیر جهان های متعدد برای توضیح آزمایش سنتی دو شکاف در نظر گرفته شده است. هنگامی که کوانتوم های نور (یا ذرات دیگر) از دو شکاف عبور می کنند، محاسبه اینکه در کجا به پایان می رسند مستلزم این است که نور دارای خواص موجی باشد. از سوی دیگر، اگر کوانتوم ها ثبت شوند، همیشه به صورت ذرات نقطه ای ثبت می شوند و نه به صورت امواج تار. برای توضیح انتقال از رفتار موجی به رفتار ذرات، تفسیر کپنهاگ فرآیندی به نام فروپاشی را معرفی می کند.

اگرچه چندین نسخه جدید از MMI از زمان کار اصلی اورت ارائه شده است، اما همه آنها در دو نکته اصلی مشترک هستند. اولین مورد وجود یک تابع حالت برای کل جهان است که همیشه از معادله شرودینگر پیروی می کند و هرگز فروپاشی نامعین را تجربه نمی کند. نکته دوم این فرض است که این حالت جهانی، برهم نهی کوانتومی از چندین (و احتمالاً تعداد بی نهایت) حالت از جهان های موازی غیر متقابل یکسان است.

به گفته برخی از نویسندگان، اصطلاح «جهانهای متعدد» فقط گمراه کننده است. تفسیر جهان های متعدد به معنای حضور واقعی جهان های دیگر نیست، بلکه تنها یک جهان واقعا موجود را ارائه می دهد که با یک تابع موج توصیف می شود، اما برای تکمیل فرآیند اندازه گیری هر رویداد کوانتومی، باید به دو دسته تقسیم شود. مشاهده‌گر (که اندازه‌گیری را انجام می‌دهد) و جسم، که هر کدام با تابع موج خود توصیف می‌شوند. با این حال، این را می توان به روش های مختلف انجام داد، و بنابراین، نتیجه مقادیر مختلف کمیت اندازه گیری شده و، مشخصا، ناظران مختلف است. بنابراین، اعتقاد بر این است که با هر عمل اندازه‌گیری یک شی کوانتومی، ناظر، همانطور که بود، به چندین نسخه (احتمالاً نامحدود) تقسیم می‌شود. هر یک از این نسخه ها نتیجه اندازه گیری خود را می بیند و مطابق با آن عمل می کند، تاریخچه پیش اندازه گیری و نسخه کیهان خود را تشکیل می دهد. با در نظر گرفتن این موضوع، این تعبیر را معمولاً جهان‌های چندگانه می‌نامند و خود جهان چند متغیره را چندجهان می‌نامند.

با این حال، نمی توان "شکاف" ناظر را به عنوان تقسیم یک جهان به بسیاری از جهان های جداگانه تصور کرد. جهان کوانتومی، طبق تعبیر چند جهان، دقیقاً یکی است، اما تعداد زیادی از ذرات در آن با یک تابع جهان بسیار پیچیده جایگزین می شوند و این جهان را می توان از درون به عنوان بی شمار توصیف کرد. به طرق مختلف، و این منجر به عدم قطعیت نمی شود، زیرا هیچ کس نمی تواند جهان را از بیرون مشاهده (توصیف) کند.

اورت پیشنهاد کرد که جهان کوپرنیک تنها یکی از جهان‌ها است و اساس جهان چندجهانی فیزیکی است.

نتیجه گیری و نتایج تحقیق در مونوگرافی من "تجزیه و تحلیل میدان های پیچشی انرژی-اطلاعاتی از دیدگاه فلسفه و روانشناسی یا نحوه مدیریت واقعیت" کاملاً این واقعیت را تأیید می کند.

از دیدگاه کلی‌ترین نظریه کیهان‌شناختی تورم آشفته، که توسط بسیاری از فیزیکدانان مشهور توسعه یافته است، به نظر می‌رسد که جهان یک چندجهانی است، یک "درخت شاخه‌ها" که هر کدام "قوانین بازی" خود را دارند - فیزیکی. قوانین و هر شاخه از چندجهان "بازیکنان" خود را دارد - عناصری از طبیعت که بسیار متفاوت از ذرات، اتم ها، سیارات و ستاره های ما هستند. آنها با هم تعامل دارند و «فضاها و زمان‌ها» خاص هر شاخه را به وجود می‌آورند. بنابراین، بیشتر شاخه های چندجهانی مطلق هستند Terra Incognitaبرای درک و درک ما اما در میان آنها مواردی نیز وجود دارد که در آنها شرایط برای ظهور ذهن نوع ما مساعد است. ما در یکی از این جهان ها زندگی می کنیم.

تا همین اواخر، فیزیکدانانی که "قواعد بازی" را در شاخه ما از چندجهان مطالعه می کردند به همه چیز توجه داشتند - از برهم کنش قوی در کوچکترین ذرات ماده گرفته تا گرانش حاکم بر متا کهکشان ها - به استثنای آگاهی - آن پدیده واقعیت. که ویژگی های جهان ما را تعیین می کند.

در فیزیک نظری، آگاهی توسط علوم "مرز" با علوم انسانی - فلسفه، روانشناسی، روانپزشکی، جامعه شناسی و غیره مورد مطالعه قرار می گیرد. در عین حال، آگاهی به وضوح از مجموعه پیچیده روان - سه گانه آگاهی، ذهن، عقل متمایز نمی شود.

و در مقالات اورت، آگاهی ناظر برای اولین بار وضعیت "پارامتر فیزیکی" را دریافت کرد. و این دومین مبنایی است که اورتی بر اساس آن توسعه یافت.

از دیدگاه اورتی، "واقعیت درک شده" مجموعه ای از تحقق های کلاسیک است جهان های فیزیکی(CRFM) و جهان‌هایی که به‌طور هوشمندانه تحقق یافته‌اند، بر اساس آن‌ها ساخته شده‌اند، که تعامل ناظر با تنها واقعیت کوانتومی جهان ما را منعکس می‌کنند. این مجموعه به پیشنهاد محقق برجسته مؤسسه فیزیک لبدف، دکترای علوم فیزیک و ریاضی، پروفسور میخائیل بوریسوویچ منسکی، "متغیر" نامیده شد.

ماهیت تفسیر کوانتومی رویدادها در شاخه چندجهانی از این دسته از نظرات علمی به این واقعیت خلاصه می شود که هیچ یک از نتایج احتمالی برهم کنش کوانتومی ناظر و شیء محقق نشده باقی نمی ماند، با این حال، هر یک از آنها در CRFM خود ("جهان موازی"، همانطور که اغلب در ادبیات عامه به آن می گویند) انجام می شود.

انشعاب CRFM باعث ایجاد "وضعیت همبسته" اورت می شود - وحدت متقابل مشاهده گر و شی. بر اساس مفهوم اورت، برهمکنش مکانیکی کوانتومی جسم و مشاهده‌گر منجر به تشکیل مجموعه‌ای از جهان‌های مختلف می‌شود و تعداد شاخه‌ها برابر است با تعداد پیامدهای فیزیکی ممکن این برهمکنش. و همه این دنیاها واقعی هستند.

اورتین بر اساس چنین پایه فیزیکی، که امروزه تفسیر آکسفورد از مکانیک کوانتومی نامیده می شود، فرض اورت را به حالت کلی هر برهمکنشی تعمیم می دهد. این بیانیه معادل این واقعیت است که جهان چندگانه فیزیکی واقعی شناخته می شود که شامل آگاهی به عنوان یک عنصر جدایی ناپذیر است.

اطلاعات مربوط به نگاهی جدید به ساختار جهان ما برای فردی که در فرکانس های پایین، در درک خود از جهان محدود است، دیوانه کننده به نظر می رسد و اکنون در عصر انتقال تمدن به بعد پنجم زندگی می کند. سوم بنابراین، یک عدم تعادل، یک سوگیری نسبت به نظرات متفاوت دانشمندان وجود دارد، که ویژگی های فراوانی آنها به اندازه هر شخص متفاوت است.

سطح فرکانس میدان شخصی که "بدون سر" زندگی می کند، بدون فکر در سرش، که می تواند افکار خود را کنترل کند و ضمیر ناخودآگاه خود را تنظیم مجدد کند، بسیار متفاوت از کسی است که هنوز به این موضوع نرسیده است. خود.

شما باید درک کنید که این دیگر یک انتخاب بین خواسته های مردم نیست، بلکه نیاز آگاهانه به تغییر است تا با طبیعتی که در آن زندگی می کنیم مطابقت داشته باشد. انسان جزئی از طبیعت است و نه فرمانروای آن همانطور که برخی از ما معتقدیم و مفهوم کوانتومی آگاهی من و شما را از هم جدا نمی کند. من و تو یک کل هستیم. اگر چیزی در زندگی شما اشتباه است، پس من هم مقصر آن هستم. یکپارچگی یک تصویر واحد از جهان توسط قوانین آن و رویدادهایی که در زندگی هر یک از ما رخ می دهد تعیین می شود. تاکنون، ورود به آن دنیای موازی که در واقع بدون توجه به آگاهی و ادراک یا عدم ادراک برخی افراد جامعه از آن وجود دارد، به روی ما بسته شده است.

تصور کنید که خواب هستید. آیا با مفهوم کنترل رویای شفاف آشنا هستید؟ افرادی هستند که می توانند آگاهانه اتفاقاتی را که در طول خوابشان رخ می دهد کنترل کنند. مثلا پرواز کن. و در چنین لحظه ای هنوز نمی دانند که این یک رویا است. آنها در مرز خواب و بیداری قرار دارند. و با این حال در آن لحظه آنها معتقدند که این یک رویا است.

مطمئنی که الان زندگی میکنی؟ شاید الان خواب هستید و وقتی می خوابید زندگی واقعی شماست، اما آیا این محدودیت توسط باورهای جامعه ما بر آگاهی ما تحمیل شده است؟ فردی را تصور کنید که اکنون 75 سال سن دارد. با فرض اینکه فرد 8 ساعت در روز بخوابد، از 75 سال، 25 سال خوابیده است. 25 سال کجا بوده؟ آیا در مورد آن فکر کرده اید؟ عالیه پیش می رویم. در این رویا، ما همه چیز را طوری درک می کنیم که گویی در واقعیت هستیم. من از سخنان ایگور بیبین خوشم آمد، مردی که نه تنها از نظر مادی، بلکه از نظر معنوی نیز برای ثروت تلاش می کند، که وقت آن است که بیدار شوید و آگاهانه رویاهای خود را مدیریت کنید. و شما از قبل می دانید که چگونه این کار را انجام دهید.

افسانه چراغ علاءالدین را به یاد بیاورید. این افسانه های روسی فوق العاده... شاهزاده خانم فکر می کرد که خواب می بیند، اما در واقعیت بود.

سیندرلا چه زمانی خوشحال شد؟ درست است، زمانی که برای اولین بار در زندگی خود از نامادری خود سرپیچی کرد و با دور زدن ممنوعیت های نامادری ظالمش که قوانین و قوانین خود را در خانه اش وضع کرد به توپ رفت. او تسلیم ندای قلبش شد، عقل و منطق را خاموش کرد، شهود خود را به هم متصل کرد، احساس شادی را تجربه کرد و کمی ریسک کرد تا از دایره ای که تفکرش در آن گرفتار شده بود خارج شود. از قبل بیدار شو! لطفا بیدار شوید! بیرون آمدن از چارچوب کلیشه های موجود و از بین بردن باورهای گذشته خود راهی به سوی خوشبختی است.

در MOGI، در دپارتمان علوم انسانی و طبیعی، یک دوره انتخابی برای همه باز است که باعث افتتاح مدرسه جادوگران در دانشگاه می شود.

بنابراین، درس شماره 1.

اول.سعی کنید یاد بگیرید که در حالت سپاسگزاری و شکرگزاری برای همه چیزهایی که دارید زندگی کنید. ما باید کلمه "خدا را شکر" را فراموش کنیم، زیرا هیچ چیزی برای نجات ما وجود ندارد، همه چیز با ما خوب است و ما آرزوی نجات را به دنیا نخواهیم داد، زیرا جهان پس از آن قطعاً این فرصت را برای ما فراهم می کند. ما آرزوی رستگاری برای دیگری داریم و موقعیت هایی را که در آن لازم است ما را نجات می دهیم.

آنچه می دهیم همان چیزی است که دریافت می کنیم. ممنون یعنی خوب دادن. خوب می دهم، خوب می گیرم. این بدان معنی است که شما باید خوب بدهید.

از درک و حمایت شما متشکرم. من شما را دوست دارم و امیدوارم این دو طرفه باشد. پس شکرگزاری و شکرگزاری اولین قدم در جهت تحقق همه خواسته های ماست. همیشه تشکر کنید! همه جا تشکر کنید! از خودت تشکر کن خدایا شکرت برای تشکر از این دنیا به خاطر فرصت زندگی کردن، خلق کردن، راه رفتن، نفس کشیدن!

دومکلمه " دیو-پرداخت» از عبارت «دیو می پردازد» باید به کلمه «رایگان» یعنی به عنوان هدیه، هدیه با عشق تبدیل شود. این زبان روسی فوق العاده! حاضر - زیر طاقخدایا زیر طاقکیهان اکنون با عشق به شما هدیه می دهیم.

عاشق کسی است که چیزی را فداکارانه می بخشد، بدون اینکه انتظاری در عوض داشته باشد. و چیزی را به عزیزان خود، به همه مردم هدیه دهید، درست مثل آن، با عشق، با سپاسگزاری از این واقعیت که چیزی برای دادن به این شخص، این دنیا دارید. بهتر است 10 درصد از درآمد خود را صرف امور خیریه کنید. تنها در این صورت است که همه چیز از انرژی سفید ناشی می شود. فقط پس از آن.

سومهدیه دادن به خودتان را فراموش نکنید. شما باید حداقل 10 تا 20 درصد از درآمد خود را صرف خودتان کنید. نه برای فرزندان، نوه ها، عزیزان، بلکه برای خودتان هزینه کنید، آنچه منجر به ارسال احساسات شادی و شادی به فضای بیرونی می شود. سپس کائنات که همیشه به پیام های شادی و احساسات مثبت ما پاسخ می دهد، دائماً این هدایا را به ما خواهد داد. مثلاً نمی داند پول چیست. اما این افکار که پولی وجود ندارد و دردی که به میدان بیرونی فرستاده می شود، منجر به این می شود که کائنات سعی می کند شما را از این درد نجات دهد و سعی می کند فرصت کسب درآمد بیشتر را از شما دور کند.

چهارم.همه هدایای واقعی از دادن به دست می آیند. دوست داشتن یک شخص به این معناست که از خودتان چیزی به او بدهید، مثلاً احساسات مثبت، خلق و خوی خوب همراه با شادی، با شکرگزاری از خدا به خاطر داشتن چیزی برای دادن، و دریافت لذت و لذت واقعی از همان فرآیند بخشش.

آیا تا به حال کسی را بی خود دوست داشته اید؟ اکنون بیاموزید که وارد حالت عشق الهی به همه موجودات زنده شوید. شما از قبل می توانید این کار را انجام دهید.

"عشق هنر دادن است نه گرفتن." اریش فروم هنر دوست داشتن

هر چه افراد بیشتری را دوست داشته باشیم به خدا نزدیکتر می شویم.

جو ویتاله در کتاب معروف خود "بزرگترین راز چگونه پول درآورید" این موضوع را فاش می کند و نشان می دهد که کجا باید دقیقاً به عنوان یک هدیه هدیه دهید تا کائنات در کوتاه ترین زمان ممکن به بهترین آرزوهای شما برسد. : «باید از خود بپرسید: بیشترین شادی را کجا یافتم؟ منشأ الهی خود را از کجا یاد کردید؟ چه مکانی، چه شخصی به شما انگیزه داد که به سمت رویاهای خود بروید؟ چه کسی از زنده بودن شما را خوشحال کرد؟

پاسخ شما هر چه باشد، اینجاست که باید پول خود را بدهید.

اگر این کار را انجام دهید، پس از قبل خوشحال هستید.»

بنابراین، بخشش را بیاموزید، زیرا بخشش راه رسیدن به سعادت است.

با علم دادن، علم می گیری، با پول دادن، پول می گیری، با عشق دادن، عشق می گیری.

نکته اصلی این است که از خود گذشتگی بدهید! جایی که منفعت شخصی وجود دارد، عشق وجود ندارد.

پنجمتکنیک تجسم رویا تنها زمانی کار می کند که با تکنیک لمس ترکیب شود و با یک فرصت جدید در تماس باشد.

اما این تنها به شرطی امکان پذیر است که نسبت به کسی که چیزی دارد که هنوز ندارید حسادت نکنید. اگر حسادت وجود دارد، ابتدا آن را از بین ببرید. اگر واقعاً شما را عذاب می دهد چگونه از شر حسادت خلاص شوید؟

مدیتیشن توسط النا سانی برای ثروت

واقعا متاسفم من حسودیممتاسفم لطفا از شما برای همه چیز، به خصوص برای این بخشش، سپاسگزارم. دوستت دارم من خودم را دوست دارم. رحمت. شفقت. شادی و خلاقیت مشترک. الهام گرفتن ثروت. ما کل هستیم. یکی

شما می توانید طمع را با اضافه کردن حذف کنید: من حریصم. می‌توانید غرور را با اضافه کردن حذف کنید: من افتخار می کنم. با اضافه کردن می توانید غرور را حذف کنید : بیهوده ام. شما همچنین می توانید شغل گرایی، تنبلی و شهوت را با گفتن آن به خودتان یا با صدای بلند به کسی از بین ببرید. و برای این کار نیازی به رفتن به معبد ندارید. این کار را می توان در حالی که با خودتان تنها هستید انجام داد. بالاخره خدای شما همیشه در همین نزدیکی است، او درون شماست. شما فقط باید آن را در درون خود کشف کنید، آن را از اسارتی که روح شما برای مدت طولانی در آن بوده رها کنید. تو اسیر توهمات این دنیا بودی، خواب بودی، زیر هیپنوتیزم بودی. اکنون می توانید آگاهانه رویاهای خود را کنترل کنید، در اینجا و اکنون در این واقعیت باشید.

همه چیز مبتکرانه بسیار ساده است. پس با دروغ سخت است. این زبان روسی فوق العاده! می بینید که یک الکلی هرگز نمی پذیرد که الکلی است، درست مثل یک آدم حریص. با صدای بلند بگویید: "من خیلی متاسفم. من حریص هستم» و به معنای شروع فرآیند تبدیل آگاهی خود به حالت صفر در ناخودآگاه است. این به معنای آغاز رهایی از بیماری است.

هیچ بیماری دیگری در این دنیا وجود ندارد جز حرص، حسد، غرور، شغل پرستی، غرور، تنبلی، غرور، شهوت. تمام بیماری های جسمی از مشتقات این بیماری ها هستند. و همین الان می توانید سالم شوید!

برای ثروتمند شدن از نظر مالی، فقط باید از شر حسادت افراد ثروتمند مادی خلاص شوید. بدون این مرحله، توسعه بیشتر در حوزه مادی غیرقابل قبول است!

بنابراین، تکنیک تماس. تکنیکی برای لمس زندگی جدید. مثلاً در یک هتل گران قیمت بنشینید، روزنامه بخوانید، به کسانی که در آن زندگی می کنند نگاه کنید. در یک ماشین گران قیمت بنشینید، راحتی آن، صندلی های نرم، رنگ کارخانه را احساس کنید. کفش هایی را امتحان کنید که به اندازه حقوق ماهیانه شما هزینه دارند. با وارد شدن به این حالت، وقتی معلوم شد که این کفش ها واقعاً در قفسه شما هستند، وقت نخواهید داشت به عقب نگاه کنید. این تکنیک توسط همه کسانی که میلیونر شده اند آزمایش شده است. شما فرصت کسب درآمد بیشتر را جذب خواهید کرد زیرا لذت امتحان کردن آن را تجربه کرده اید. در میان افراد ثروتمند مادی کشور، ما در حال حاضر افراد روشن فکر معنوی زیادی داریم. فقط باور کن

ششم.برق شادی. کیهان همیشه در هنگام طنین به ما اشاره ای به شکل فلش انرژی می دهد، زمانی که مثلاً با "شخص ما" ملاقات می کنیم یا ناگهان فرصت جدیدی برای تحقق برنامه های ما ظاهر می شود. این انرژی باید مصرف شود و هدر نرود وگرنه بعدا باید این انرژی را از ذخایر خود بگیرید.

هفتم. اهداف زندگی را باید دست نیافتنی تعیین کرد. به طوری که جا برای رشد بیشتر وجود دارد. مثلاً برای رسیدن به الهی عشق متقابل. تنها چیزی که باید روی آن سرمایه گذاری کنید عشق است. زیرا فقط این شادی واقعی و احساس پرواز را به ارمغان می آورد، همانطور که برق شادی که تمام جسم و روح را در لحظات شادی صمیمانه می پوشاند، عشق جهان را با قوی ترین آهنربا جذب می کند، بنابراین در چنین لحظات زندگی می خواهید ایجاد کنید، بهترین چیزی را که دارید به همه چیز به دنیا بدهید. آنگاه جهان نه تنها در درون شما، بلکه در خارج از شما، در اطراف شما، در واقعیتی که اکنون در آن زندگی می کنید، هماهنگ و مرفه خواهد شد.

ما میخواهیم همینطور به شما هدیه بدهیم. برای تشکر از شما که اکنون اینجا هستید. با عشق به خاطر تو بودن این منبع حاوی تکنیک برآورده کردن آرزو است که من و رودوسوت از مردی خریدیم که از خانواده ای بسیار فقیر است و اکنون یک میلیونر دلاری در روسیه است. او در مورد چگونگی ثروتمند شدن صحبت می کند. کار می کند، آن را امتحان کنید و خودتان ببینید! اطلاعاتی در مورد چگونگی ثروتمند شدن نه تنها از نظر معنوی، بلکه از نظر مادی نیز در دسترس است.

با اتصال به منبع الهام و خلاقیت، به منبع میدان پیچشی انرژی-اطلاعاتی سیاره، قرار گرفتن در حالت مراقبه و عشق الهی به خود، به جهان، افق دید روشن جدید خود را آشکار می کنیم.

هر یک از ما در دنیایی زندگی می کنیم که در درون ما زندگی می کند. من خودم دارم این دنیا را می سازم و باور کنید با خودم خیلی راحت شده ام. من یکی هستم. من الان خودم را دوست دارم. دوستت دارم ما می توانیم به شما کمک کنیم این کار را با خودتان انجام دهید، به این معنی که همه اطرافیان ما خوشحال خواهند شد. بیا پیش ما، به مدرسه جادوگران! با هم می توانیم همه را خوشحال کنیم، یعنی می توانیم به همه کسانی که می خواهند و برای خوشبختی تلاش می کنند کمک کنیم تا محیطی شاد داشته باشند، رویاپردازی را بیاموزند و خواسته های خود را محقق کنند!

اگر من و شما هنوز در ویژگی های ارتعاشی مختلف میدان پیچشی سیاره هستیم، بسیار متاسفیم. ما را ببخش لطفا بابت همه چیز ممنونم مخصوصا برای این بخشش. ما شما را دوست داریم!

و البته، خوب است وقتی مردم می‌خواهند در پاسخ به ما چیزی بگویند، اگر چیز جدیدی برای ما آشکار کنید، مربی و معلم ما شوید. از پاسخ صمیمانه شما در روح و عشق متقابل انسانی متشکرم!

ما شما را به کنفرانس بین المللی علمی و عملی در منطقه مسکو دعوت می کنیم، جایی که می توانیم در مورد این موضوع و موضوعات مرتبط با آن صحبت کنیم.

در زیر دعوتنامه را مشاهده خواهید کرد.

کنسرسیوم آموزشی دانشگاه های منطقه مسکو و سایر مناطق

دانشمندان، همکاران، روانشناسان، معلمان عزیز سازمان های آموزشی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، کارشناسی ارشد، همه افراد در حال رشد معنوی!

از شما دعوت می کنیم در کنفرانس علمی و عملی بین المللی حضوری و نیمه وقت در مورد رشد معنوی انسان با موضوع: "جنبه های فلسفی - روانشناختی و تربیتی رشد معنوی فرد انسان مدرن».

این کنفرانس به موضوعات روانشناسی، تاریخ، فلسفه، آموزش، مسائل خلاقیت و رشد معنوی انسان مدرن و ارتباط رشد شخصیت با فیزیک کوانتوم و سایر موضوعات علوم طبیعی می پردازد.

کنفرانس برگزار خواهد شد 15، 16 آوریل 2017 در یکی از بالاترین ها موسسات آموزشیمنطقه مسکو (اگر می خواهید شرکت کنید و دانش خود را به مردم هدیه دهید، با انتشار مقاله در مجموعه ما، آدرس دقیق شرکت را برای شما ارسال می کنیم). مطالب از معلمان، دانشمندان، هر کسی که چیزی برای گفتن به این دنیا در مورد چگونگی شادتر، سالم تر و ثروتمندتر شدن نه تنها از نظر معنوی، بلکه از نظر مادی پذیرفته می شود. تا 21 مارس 2017 به آدرس ایمیل - [ایمیل محافظت شده]با تبصره الزامی «شرکت در کنفرانس بین المللی خودشناسی».

بر اساس نتایج مطالب ارسال شده، مجموعه "پدیده انسانی" ایجاد خواهد شد که سالانه توسط دپارتمان HyEND در موسسه ما منتشر می شود.

برنامه کنفرانس حضوری:

9.30-10.00 ثبت نام

10.00 افتتاحیه

10.20-12.00 جلسه عمومی

12:00-12:40 استراحت قهوه

12.40 -14.00 کار در بخش ها:

بخش 1. محیط فرهنگی اجتماعی یک موسسه آموزشی در شکل گیری معنویت در بین دانش آموزان.

بخش 2. مبانی نظری و روش شناختی برای شکل گیری فرهنگ معنوی در زندگی خانوادگی.

9.30-10.00 ثبت نام

10.00 - 12.00 کار در بخش ها:

بخش 3. تجربه مثبت فعالیت های روانشناختی و آموزشی در رشد معنوی و اخلاقی جوانان مدرن (Butovo).

بخش 4. رفاه معنوی و مادی. چگونه به هارمونی برسیم؟ چگونه واقعیت خود را تغییر دهیم؟ تکنیک برآورده شدن آرزو.

الزامات ساختار مواد ارسالی:

  1. اطلاعاتی در مورد نویسنده

لزوما:

نام کامل سازمان محل کار هر نویسنده در مورد اسمی، کشور، شهر (به روسی و انگلیسی). اگر همه نویسندگان مقاله در یک موسسه کار می کنند، لازم نیست محل کار هر نویسنده را جداگانه مشخص کنید.

آدرس ایمیل برای هر نویسنده به طور جداگانه.

آدرس پستی و شماره تلفن جهت ارتباط با نویسندگان مقاله.

  1. عنوان مقاله (به روسی و انگلیسی).
  2. چکیده (به روسی و انگلیسی).
  3. کلمات کلیدی (به روسی و انگلیسی).

به عنوان مثال:

Solnechnaya E.S.، Ivanov B.A.

چگونه واقعیت خود را مدیریت کنیم؟ تجسم یک رویا. تمرین کنید

سولنچنایا النا سرگیونا

دانشیار رشته علوم فیزیک و ریاضی.

رئیس گروه علوم انسانی و طبیعی…….(نام پژوهشگاه)

رئیس گروه علوم انسانی و طبیعی دانشگاه ……..

8-925-806-22-49

ایوانف بوریس الکسیویچ

دکترای علوم جامعه شناسی، کاندیدای علوم فنی، استاد.

رئیس اداره کل و مدیریت شهری ……….. (نام سازمان) رئیس اداره امور دولتی و شهرداری………

پست، (تلفن همراه)

حاشیه نویسی:

اخیراً اطلاعات جالب تری در مورد بهبود کیفیت زندگی در اینترنت به دست ما می رسد. خیلی ها می خواهند پاسخ سوالات را بیاموزند: چگونه جادوگر زندگی شویم؟ چگونه می توان تمام رویاها را به واقعیت تبدیل کرد؟ نویسندگان این مقاله دارای تجربه وسیع زندگی، تجربه درس، سقوط و شانس، تجربه الهام و شادی خلاق هستند. همچنین می خواهم دانش را با شما به اشتراک بگذارم و پس از پاسخ شما به این اطلاعات، دانش جدیدی به دست آوریم.

  1. متن واقعی مقاله
  1. فهرست منابع (حداقل 3 و بیش از 10 عنوان) به طور دقیق به ترتیب حروف الفبا مطابق با GOST 7.0.5-2008.

الزامات فنی برای مواد

  1. طول مقاله باید حداقل 4 صفحه و حداکثر 20 صفحه باشد. متن مطابق با قوانین حروفچینی کامپیوتری روی یک برگه با فرمت استاندارد A 4، حاشیه 2 سانتی متر، اندازه قلم 14، فونت Times New Roman، فاصله خطوط - یک و نیم، تراز عرض، خط قرمز 1.25 سانتی متر تایپ شده است. ، جهت ورق - عمودی.
  2. نقاشی ها مقاله ممکن است از شکل (بیش از 2) و جداول (بیش از 3) استفاده کند. شکل ها و جداول باید دارای ارجاعات واضح در متن مقاله باشند. جداول باید با سرفصل ها و شکل ها با شرح ارائه شوند، به عنوان مثال: "جدول 1. مراحل اصلی تهیه برگه امتحان نهایی"، "شکل. 1. مدل عملکردی سیستم پشتیبانی اطلاعات برای فرآیند آموزشی. نمادها در شکل ها و جداول، در صورت وجود، باید در عنوان یا در متن مقاله توضیح داده شوند. فقط نقاشی های تک رنگ (سیاه و سفید، دو رنگ) پذیرفته می شود. نقشه ها (طرح ها، نمودارها) باید با استفاده از رایانه ساخته شوند. استفاده از نیم تن و سایه نامطلوب است. عرض تصویر از 100 تا 165 میلی متر است، ارتفاع آن بیش از 230 میلی متر (با احتساب امضا) نیست. ارقام را می توان در قالب گرافیکی سازگار با Word ارائه کرد. نویسنده باید مطمئن شود که طرح هنگام چاپ به وضوح خوانا است - طرحی که به اندازه کافی واضح نیست ممکن است رد شود. فرمت های ترجیحی آنهایی هستند که امکان ویرایش تصویر را فراهم می کنند.
  3. جداول. عرض میز باید دقیقا 165 میلی متر باشد. در منوی جدول → ویژگی های جدول → تب جدول → اندازه تنظیم می شود. متن سلول‌های جدول Times New Roman، فونت 12، بدون تورفتگی پاراگراف، فاصله تک خطی است. ضخامت حاشیه های میز 0.5 pt است. جداول را می توان هم در متن مقاله و هم در فایل های جداگانه با نام طبق اصل شکل ها ارائه کرد.

درخواست برای انتشار به صورت الکترونیکی از طریق پست ارسال می شود:[ایمیل محافظت شده]. در صورت تالیف مشترک، هر نویسنده به طور جداگانه درخواستی را پر می کند!

برای چاپ مقاله در مجله «پدیده انسانی. مشکلات کنونی علوم اجتماعی، علوم انسانی و آموزش و پرورش. شماره 5 به تحریریه ارسال شود:

این سوال امروز مطرح نشد. به راستی، آیا جهان های موازی در زندگی واقعی وجود دارند یا زاییده تخیل ما هستند؟

فرضیه های علمی و نه چندان علمی زیادی در این باره وجود دارد. از زمان های بسیار قدیم، ذکر موجودات مرموز از جهان های دیگر در میان هر ملتی ظاهر شده است.

از دیدگاه دانشمندان سراسر جهان، آغاز مطالعه وجود جهان های موازی را می توان ظهور نظریه نسبیت اینشتین دانست. به طور خاص، وجود یک پیوستار فضا-زمان به نام "حلقه زمان".

به گفته انیشتین به دلیل جابجایی فضا در یک نقطه زمانی خاص، احتمال ظهور چند بعد وجود دارد که توسط علم بررسی نشده است. بنابراین آنها می توانند جهان های مستقل و مسکونی باشند. این دیگر حاصل تخیل نیست، بلکه یک مبنای علمی است.

در عصر ما، وجود ابعادی ناآشنا برای چشم و ذهن انسان، واقعیتی مرموز باقی مانده است. برای اینکه به سلامتی خود (در درجه اول روانی) آسیب نرسانید، نباید سعی کنید به دنیای ناشناخته سفر کنید.

تمدن های بزرگ باستانی (مصر، یونان، اتیوپی) نیز وجود (حداقل دو) جهان موازی - "بالا" و "پایین" را به رسمیت شناختند. در این جهان‌ها ارواح و موجودات مرده زندگی می‌کردند که توسط مردم با خدایان برابری می‌کردند و دارای سلسله مراتب خاص خود بودند. دنیای "پایین" بسیاری از تمدن ها دنیایی از عذاب و شر تلقی می شد ، در حالی که "بالا" توسط موجودات خوب ساکن بود و با همه چیز خالص و روشن همراه بود.

برخی از دانشمندان مدرن و حامیان پدیده های ماوراء الطبیعه پیشنهاد می کنند که "طبل ها"، پولترژیست ها و ارواح (ساکنان دنیای ارواح) ساکنان یک دنیای ظریف موازی هستند که در کنار دنیای ما وجود دارد. برخی ظهور پدیده ها و موجودات نابهنجار را تلاشی برای برقراری تماس با ما می دانند (این را پدیده های "صدای سفید" ، رویاهای "پیامبرانه" ، ظهور علائم و ضبط های مرموز نشان می دهند).

برخی دیگر افرادی را از دنیای ظریف تبعیدی یا موجوداتی می دانند که به طور تصادفی بین دنیای ما و دنیای خودشان گیر کرده اند. تایید جالب این فرضیه، موردی در یکی از هاستل های مسکو است که در دوران شوروی اتفاق افتاده است.

سه دختر همسایه با صداهای عجیب و غریبی که مرتباً در همان مکان تکرار می شد، آزار می دیدند. از آنجایی که جوانان آن زمان از تعصبات خاصی رنج نمی بردند، دختران تصمیم گرفتند با همسایه مرموز ارتباط برقرار کنند. آنها با کمک یک سیستم ساده به خوبی موفق شدند: یک ضربه به معنای "بله"، دو ضربه به معنای "نه". و معلوم شد چی بوده؟

معلوم شد که مهمان مرموز با استانداردهای دنیای خود یک نوجوان است که به طور تصادفی از آن خارج شد و نمی دانست چگونه برگردد. دختران با "" دوست شدند، گهواره او را در محلی که معمولاً صدای تق تق شنیده می شد قرار دادند و به او شیر و شیرینی دادند. "باراباشکا" بدهکار باقی نماند، دستگاه های فراموش شده را خاموش کرد و با کمال میل به سوالات مربوط به آینده دختران پاسخ داد. یک روز صبح روی میز ساندویچ های ناشیانه ای را پیدا کردند.

شایعه "صدای طبل" پخش شد و ماجرا با ورود پلیس به پایان رسید و پلیس حضور ضربات عجیب و غریب را به طور رسمی ثبت کرد. افسران KGB دختران را بردند. به گفته شاهد، در خودرو یکی از دخترها صدا زد طبل زن که پاسخ آن ضربه محکمی به کف ماشین بود.

این فرض وجود دارد که موجودات نامرئی اصلاً از وجود ما آگاه نیستند و در واقعیتی زندگی می کنند که ما در آن وجود نداریم. مفروضات و فرضیه های زیادی وجود دارد.

روند شناخت انسان از جهان به طور فعال در زمان ما ادامه دارد. در حال حاضر، کشور اسرارآمیز شامبالا یک راز باقی مانده است. رازهای ناشناخته دنیاهای دیگر: دنیای زیر آب، موجود در اعماق عظیم، دنیای زیرزمینی. ما به طور کامل دنیای مخفی طبیعت (حیوانات، گیاهان، آب و هوا) را درک نمی کنیم. آگاهی از اسرار فضا و جهان های باستانی نوید اکتشافات بسیاری را می دهد.

مردم برای مدت طولانی در مورد وجود احتمالی جهان های موازی فکر می کردند. شواهدی از این موضوع در افسانه ها و افسانه ها، کتاب ها و فیلم های علمی تخیلی متعددی وجود دارد. جوردانو برونو فیلسوف ایتالیایی در مورد دیگر جهان های مسکونی صحبت کرد. عقاید او به شدت با تصویر جهان پذیرفته شده در آن زمان در تضاد بود و این متفکر حتی قربانی تفتیش عقاید مقدس شد. دورانی که علم از کلمات "" می ترسید، به فراموشی سپرده شده است. امروزه دیگر دانشمندان سوزانده نمی شوند، اما حتی در حال حاضر، بحث در مورد این واقعیت که ممکن است واقعیت ما تنها نباشد، اغلب باعث بی اعتمادی و گاهی اوقات حتی تمسخر می شود. اگر جهان های موازی واقعا وجود داشته باشند، چگونه می توانند باشند؟

جهان های موازی نوعی واقعیت را نشان می دهند که همزمان با زمان ما وجود دارد، اما در عین حال مستقل از آن. رویدادها در جهان های موازی می توانند به طور اساسی با رویدادهای جهان ما متفاوت باشند، اما می توانند کاملاً مشابه باشند. اندازه چنین دنیاهایی می تواند بزرگ یا کوچک باشد، مانند یک شهر کوچک. و اگرچه وجود واقعیت های دیگر ثابت نشده است، اما دانشمندان به طور جدی این احتمال را بررسی می کنند. شواهد وجود چنین واقعیت هایی سرنخ اصلی است.

اولین اشاره های غیرمستقیم از جهان موازی را می توان در آثار فیلسوفان رومی و یونانی دوران باستان یافت. همانطور که بشریت توسعه یافت، اطلاعات علمی به طور مداوم انباشته شد، فهرست پدیده هایی که از دیدگاه علمی قابل توضیح نیستند افزایش یافت، تصویر دقیق تری از جهان اطراف ما ایجاد شد - پزشکان و نظریه پردازان به کشف ماهیت جهان موازی نزدیک شدند. .

امروزه بسیاری از کارشناسان آماده پذیرش بی قید و شرط نظریه وجود جهان های دیگر هستند. بیش از یک جهان موازی به طور همزمان در کیهان وجود دارد. افراد حتی توانایی تماس و ارتباط با افراد فردی را به روش خاصی دارند و این تز اصلی این نظریه است. ابتدایی ترین مثال برای ورود به چنین دنیایی رویا است. واقعیت رویدادهایی که در خواب رخ می دهد باعث می شود فرد فکر کند که همه چیز در اطراف او واقعی است. از رویاها، ذهن انسان داده هایی را دریافت می کند که سرعت انتقال آنها چندین برابر سرعت انتقال در دنیای معمولی است - فرد می تواند در چند ساعت خواب چیزهای زیادی ببیند. در زندگی واقعی، این برای او هفته ها طول می کشید.

در رویاها، شخص می تواند نه تنها تصاویری از دنیای آشنا، بلکه تصاویر غیرقابل مقایسه، شگفت انگیز، کاملاً غیرقابل تصور و به ظاهر در واقعیت مادی را مشاهده کند. آنها از کجا می آیند؟

جهان وسیع از اتم های فوق العاده کوچک تشکیل شده است. اتم ها با داشتن انرژی ویژه نسبتاً قابل توجهی برای چشم قابل تشخیص نیستند و فقط با ادغام در مولکول ها به شکل ماده ظاهر می شوند. مطلقاً همه چیز در جهان از این ماده ساخته شده است. واقعیت وجود اتم ها برای هیچ کس سوالی ایجاد نمی کند، علیرغم این واقعیت که بررسی آنها غیرممکن است. این را می توان با این واقعیت توضیح داد که خود انسان از مجموعه ای از اتم ها تشکیل شده است. اتم ها دائماً حرکات نوسانی ایجاد می کنند که در جهت حرکت در فضا، فرکانس و سرعت متفاوت است. دنیای معمولی به دلیل وجود این تفاوت ها در ارتعاشات اتم ها وجود دارد. اما چه اتفاقی می‌افتد اگر اتم‌های بدن ما با همان سرعت حرکت رویاها در ذهن خواب شروع به ارتعاش کنند؟ در این مورد، شخص دیگری نمی تواند ما را به صورت بصری مشاهده کند - حواس، از جمله بینایی انسان، قادر به تشخیص اشیاء با چنین سرعتی نخواهند بود.

و اگر اتم‌های شخص دیگری با همان فرکانس ما شروع به حرکت کنند، او می‌تواند طبق معمول ما را ببیند، بدون اینکه حتی به چیزی شک کند. بنابراین، اگر دنیایی موازی در نزدیکی ما وجود داشت که در آن اتم‌ها با سرعتی چند برابر بیشتر از ما ارتعاش می‌کردند، نمی‌توانستیم متوجه حضور آن شویم. حواس ما، در واقع، و سرعت تفکر قادر به ثبت آن نخواهد بود. اما ضمیر ناخودآگاه می تواند به خوبی با این کار کنار بیاید. به همین دلیل است که برخی افراد تجربیات و احساسات مختلف غیر قابل درک دارند.

اغلب افراد این احساس را دارند که قبلاً شخص خاصی را ملاقات کرده اند یا قبلاً عبارت خاصی را شنیده اند. در چنین مواردی، تمام تلاش ها برای درک و به خاطر سپردن بیهوده است، زیرا در مقطعی اتفاق افتاده است. در این حالت، چند دنیا با هم تماس پیدا می‌کنند و حوادث مرموزی رخ می‌دهد که توضیح منطقی را به چالش می‌کشند.

موضوعی که جنجال زیادی به پا می کند. با این حال، خود اینشتین بزرگ متقاعد شده بود که در کنار ما دنیای دیگری وجود دارد - جهانی که آینه دنیای ماست. این دیدگاه وجود دارد که راز وجود جایگزین با به اصطلاح "بعد پنجم" همراه است. علاوه بر سه بعد فضایی و " "، ظاهراً یک بعد دیگر نیز وجود دارد. اگر مردم آن را باز کنند، می توانند بین این جهان های موازی سفر کنند. به گفته دانشمند ولادیمیر آرشینوف، چیزهایی که باورنکردنی به نظر می رسند در فضای چند بعدی کاملاً ممکن است. او معتقد است که آنها می توانند بسیار متفاوت باشند، تعداد زیادی نسخه وجود دارد. به عنوان مثال، طبق یک نسخه، یک جهان موازی می تواند یک شیشه به نظر برسد، مانند داستان پریان "آلیس در سرزمین عجایب". این بدان معناست که آنچه در دنیای ما صادق است در آنجا دروغ خواهد بود.
این ساده ترین گزینه است.

پروفسور فیزیکدان کریستوفر مونرو مدتهاست که در مورد وجود جهانهای موازی مطالعه می کند. او به طور تجربی امکان وجود همزمان دو واقعیت را در سطح اتمی اثبات کرد. قوانین فیزیک این فرض را رد نمی کنند که جهان های دیگر را می توان با انتقال کوانتومی تونلی به یکدیگر متصل کرد. یعنی از نظر تئوری امکان جابجایی از جهانی به جهان دیگر بدون نقض قانون بقای انرژی وجود دارد. اما این نیاز به مقداری انرژی دارد که نمی‌توان آن را در کل کهکشان جمع کرد. اما گزینه دیگری وجود دارد - نسخه ای وجود دارد که سیاهچاله ها مسیرهایی را به دنیاهای دیگر پنهان می کنند. آنها می‌توانند «قیف‌هایی» باشند که ماده را جذب می‌کنند.

به گفته کیهان شناسان، در واقعیت ممکن است آنها "کرم چاله" باشند، یعنی. جاده ای از جهانی به جهان دیگر و بازگشت. دانشمند ولادیمیر سوردین معتقد است که در طبیعت ممکن است ساختارهای فضا-زمانی به شکل کرمچاله وجود داشته باشد که یک جهان را به جهان دیگر متصل می کند. اصولاً ریاضیات وجود آنها را مجاز می داند. پروفسور دیمیتری گالتسوف نیز وجود احتمالی چنین "سوراخ" را انکار نمی کند. اما هنوز کسی آنها را ندیده است.

این فرضیه را می توان با کشف راز شکل گیری ستاره های جدید تایید کرد. ستاره شناسان مدت هاست در مورد ماهیت منشأ هر اجرام آسمانی تعجب می کردند. به نظر می رسد که ماده از هیچ شکل گرفته است. ولادیمیر آرشینوف پیشنهاد می کند که چنین پدیده هایی می تواند به دلیل پاشیدن ماده از جهان های موازی به جهان رخ دهد. آنگاه کاملاً ممکن است فرض کنیم که هر جسمی قادر به حرکت به دنیای دیگری است. اما این با نظریه بیگ بنگ، که منشاء جهان را توصیف می کند، موافق نیست. تا زمانی که علم خلاف آن را ثابت کند، این فرضیه به طور کلی پذیرفته می شود.

ژان گریمبریار پاراروانشناس استرالیایی به این نتیجه رسید که در جهان، در میان بسیاری، 40 تونل وجود دارد که به دنیاهای دیگر منتهی می شود که 7 تونل در ایالات متحده آمریکا و 4 تونل در استرالیا هستند. سالانه صدها نفر بدون هیچ اثری ناپدید می شوند. یکی از معروف ترین مکان ها غار آهکی در پارک ملی کالیفرنیا است که می توانید وارد آن شوید اما نمی توانید از آن خارج شوید. حتی اثری از مفقودین باقی نمانده است. چنین مکان هایی در روسیه نیز وجود دارد. به عنوان مثال، در نزدیکی Gelendzhik یک معدن مرموز وجود دارد که از قرن 18 وجود داشته است.

نظریه جهان های موازی تاکنون تنها یک مدل است. راه زیباتوضیح برای بسیاری از چیزهای مرموز علم هنوز قادر به آزمایش آن در عمل نیست. اما اگر فرض کنیم که جهان‌های دیگر در واقعیت وجود دارند، درست مانند جهان ما، آنگاه چیزهایی که قبلاً غیرقابل توضیح بودند و در چارچوب نمی گنجیدند، ممکن است واضح‌تر شوند. علم مدرن. در قرن گذشته کتاب های زیادی نوشته شده است. قلعه ها و غارهای اسرارآمیز و متعدد، کوه عرفانی گلستونبری. بسیاری از مردم در خیابان ها ناپدید می شوند. سالانه میلیون ها نفر روی زمین ناپدید می شوند. 30 درصد ناپدید شدن ها حل نشده باقی مانده است. مردم در این مورد به کجا می روند؟ دانشمندان رد نمی کنند که بسیاری از این افراد خود را در جهان های موازی مرموز می بینند.

سیاره ما تا به امروز تقریبا ناشناخته باقی مانده است. دانشمندان هر روز چیز جدیدی کشف می کنند، پس چرا وجود جهان های دیگر را باور نکنیم؟ دانشمندان هنوز قادر به اثبات این نظریه نیستند، اما هیچ کس متعهد به رد آن نیست...

- 14828

جهان ما - نژاد برتر - خود را به عنوان تعداد نامحدودی از جهان های موازی به ما نشان می دهد. کل جهان مرئی آبشاری از زنجیره های علت و معلولی است و نه تنها آینده، بلکه گذشته نیز با چند متغیره مشخص می شود.

داستان های علمی تخیلی مدرن چیز جدیدی اختراع نکرده است، بلکه فقط ایده هایی در مورد وجود جهان های دیگر از سنت ها و باورهای باستانی به عاریت گرفته است و به راحتی می توان در آنها گم شد و هرگز متوجه نشد که حقیقت کجاست. بهشت، جهنم، المپوس، والهالا، سوارگا نمونه‌های کلاسیکی از «جهان‌های جایگزین» هستند که با دنیای واقعی که ما به آن عادت کرده‌ایم متفاوت است. امروزه تصوری از جهان چندرسانه ای به عنوان مجموعه ای از "صفحه های هستی" مستقل (یکی از آنها دنیای آشنا است) وجود دارد که قوانین طبیعت آن متفاوت است. به این ترتیب می‌توان پدیده‌های جادویی و غیرعادی را که در برخی از «هواپیماها» کاملاً رایج است توضیح داد.

بنابراین، جهان موازی واقعیتی است که همزمان با جهان ما وجود دارد، اما مستقل از آن. این واقعیت مستقل می تواند اندازه های مختلفی داشته باشد: از یک منطقه جغرافیایی کوچک تا کل جهان. در یک دنیای موازی، رویدادها به شیوه خود اتفاق می‌افتند، می‌تواند با دنیای ما متفاوت باشد، هم در جزئیات فردی و هم به طور اساسی، تقریباً در همه چیز. قوانین فیزیکی یک جهان موازی لزوماً مشابه قوانین جهان ما نیستند. این گونه است که ما قرن ها به شکل کاملاً قابل تحملی در کنار یکدیگر همزیستی داشته ایم. در برخی از مقاطع زمانی، مرزهایی که ما را از هم جدا می کند تقریباً شفاف می شود و ... مهمانان ناخوانده در دنیای ما ظاهر می شوند (یا ما مهمان می شویم). افسوس که برخی از "مهمانان" ما چیزهای زیادی برای دلخواه باقی می گذارند، اما انتخاب همسایگان به ما بستگی دارد. نزدیکترین افراد به ما ارواح اصلی هستند که هم از تجربیات کودکی و هم از افسانه ها، حماسه ها و افسانه ها با آنها آشنا هستیم. مثلا همین Brownies، Leshie، Vodyaniye و ... می توانید به راحتی با آنها دوست شوید یا با آنها تماس بگیرید، از آنها کمک بگیرید. در مورد ساکنان جهان های موازی کمی پیچیده تر است که ما به پورتال ها و خروجی های خاصی نیاز داریم.

جهان های موازی - شاخه های یک درخت زندگی

تصویر درخت زندگی یک کهن الگو است که با کمک آن می توان بسیاری از پدیده های جهان را توضیح داد. درخت زندگی همچنین درخت خانواده است، جایی که هر شاخه نشان دهنده یک جد خاص است، همچنین نمادی از وحدت سه جهان - قانون، آشکار و ناوی است. با کمک تصویر درخت زندگی، اجداد ما نیز فضای گزینه ها، ایجاد چند تجلی جهان را از یک کل واحد تصور کردند. دنیاهای مختلف- اینها مانند شاخه های همان درخت زندگی هستند.

و اکنون بسیاری از دانشمندان در سراسر جهان در مورد این صحبت می کنند. بنابراین، فیزیکدان هیو اورت، فرانظریه ای را بیان کرد که بر اساس آن جهان در هر لحظه از زمان به ریزجهان های موازی منشعب می شود. هر یک از این جهان ها ترکیب خاصی از رویدادهای خرد را نشان می دهد که به دلیل تنوع احتمالی جهان می تواند تحقق یابد. به عبارت دیگر، هر یک از این جهان مانند شاخه ای از درخت عظیم زمان (Chronodendrite) است که در لحظه شاخه شدن طبق قوانین خاص خود رشد می کند. بنابراین، درخت زمان، جهان بزرگ ما است که همه چیز را درک می کند گزینه های ممکنحرکت ماده ما در یکی از شاخه‌های درخت زمان زندگی می‌کنیم که متاوره را با ستاره‌ها، جاذبه، آنتروپی و دیگر پدیده‌ها تشکیل می‌دهد. درخت زمان اساساً فضایی برای تحقق همه احتمالاتی است که توسط قوانین احتمالی تعیین شده است. بنابراین، شاخه درخت، خط تحقق یک امکان از میان همه موارد موجود در گره قبلی است.

توانایی جهان برای انشعاب با آزمایشی که توسط کریستوفر مونرو از مؤسسه استاندارد و فناوری (ایالات متحده آمریکا) انجام شد، اثبات شده است. این آزمایش به این شکل بود: دانشمندان یک اتم هلیوم را گرفتند و یکی از دو الکترون آن را با یک پالس لیزری قدرتمند جدا کردند. یون هلیوم حاصل بی حرکت شد و دمای آن تقریباً به صفر مطلق کاهش یافت. الکترون باقی مانده در مدار دو امکان داشت: یا در جهت عقربه های ساعت بچرخد یا در خلاف جهت عقربه های ساعت. اما فیزیکدانان با متوقف کردن ذره با همان پرتو لیزر، او را از انتخاب خود محروم کردند. در آن زمان بود که یک اتفاق باورنکردنی رخ داد. اتم هلیوم به دو قسمت تقسیم شد و خود را در هر دو حالت به طور همزمان متوجه شد: در یکی، الکترون در جهت عقربه های ساعت می چرخید، در دیگری در خلاف جهت عقربه های ساعت... و اگرچه فاصله بین این اجسام تنها 83 نانومتر بود، اما آثار هر دو اتم به وضوح دیده می شد. در الگوی تداخل قابل مشاهده است. این معادل فیزیکی واقعی گربه شرودینگر بود که هم زمان زنده و هم مرده بود.

به عبارت دیگر، اگر شرایطی پیش بیاید که مثلاً یک شی باید دو ویژگی متضاد از خود نشان دهد، کل جهان به دو شاخه تقسیم می شود. در این حالت، بردار زمان از یک بعدی چند بعدی می شود، یعنی. چندین بردار زمان موازی بوجود می آیند.

بنابراین، من و شما، اقوام و دوستانمان، و فقط غریبه ها، نه تنها این فرصت را داریم که در هر دقیقه کل طیف گسترده ای از اقدامات را انجام دهیم، بلکه آنها را به طور همزمان در هزاران جهان انجام می دهیم و زندگی می کنیم! با این حال، از آنجایی که در هر لحظه از زمان ما این فرصت را داریم که طیف نه چندان غنی از اعمال را انجام دهیم یا انجام ندهیم، یا اصلاً چاره ای نداریم، می توانیم فرض کنیم که دوبل های ما به میلیاردها حساب نمی شوند، بلکه در صدها یا حتی کمتر.

و حالا بیایید تصویر عروسک تودرتومان را به یاد بیاوریم که به نظر می رسد جهان را در جهان در خود جای داده است. اون دنیاهای موازی اونجا نمایش داده نمیشن؟ به نظر می رسد که اجداد ما هزاران سال در مورد این موضوع می دانستند. من و شما، خواننده عزیز، همزمان در بسیاری از دنیاها زندگی می کنیم و در دنیایی است که بیشتر درک می کنیم (ارتعاش آگاهی خود) که در این لحظه از زمان قرار داریم. اگر فردی با اجزای روح خود (آگاهی) همزمان در چند بعد زندگی کند، دچار بیماری شمنی هستیم یا زبان مدرن- اسکیزوفرنی با درجات مختلف. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، اجداد ما به نام مایا، بازی الهی، دنیایی توهمی است که از طریق منشور آگاهی ما درک می شود، که تولدهای دوباره کارمایی زیادی را پشت سر گذاشته است، بنابراین همه چیز در جهان نسبی و سورئال است. از دیدگاه مکانیک کوانتومی، هیچ چیز واقعی و نهایی نمی تواند وجود داشته باشد!

جهان های بردارهای موازی را جهان های تغییرات، جهان های مجازی یا به سادگی مایا می نامند. جهان هایی که وجودشان ممکن است. علاوه بر جهان‌های تنوع، جهان‌های واقعیت‌ها وجود دارد - واقعیت‌های متفاوتی که قوانین فیزیک می‌توانند بسیار متفاوت باشند و تنوع نامفهومی از اشکال زندگی را ارائه دهند. این می تواند یک "باغ" کامل از درختان با واقعیت های مختلف باشد. همه اینها تدبیر خاندان بلند مرتبه و نقطه شروعی است که دلیل و شروع این توسعه وقایع بوده است.

سفر بین دنیاها

می بینیم دنیای اطراف مااز طریق منشور آگاهی ما، همانطور که فیزیک کوانتومی امروز ثابت کرده است. برای دیدن نامرئی ها، باید برنامه هایی را در آگاهی خود تغییر دهیم یا توسعه دهیم که با کمک آنها می توانیم جهان های دیگر را ببینیم. برای این، بسیاری از فرهنگ های جهان، از جمله فرهنگ ما، اسلاو، سیستم های تعامل کامل با جهان های اطراف ما و همچنین با ساکنان آنها را ایجاد کرده اند.

چگونه می توانید سفر به واقعیت های دیگر را تصور کنید؟ گذار بین شاخه های درخت زمان (کرونودندریت) در واقع گذری از یک بعد به بعد دیگر است، گویی از دری. می دانیم که فضای ما سه بعدی است، یعنی. از سه بردار عمود بر هم تشکیل شده است. اجازه دهید اکنون تصور کنیم که فضای فیزیکی ما خود یکی از بردارهای فضای یک سلسله مراتب بالاتر است. بردارهای دیگر زمان و احتمال یا تغییرپذیری رویداد خواهند بود. از آنجایی که زمان برای هر درخت و هر واقعیت یک بعد اضافی است، پس با حرکت در داخل درخت از یک «شاخه» به شاخه دیگر، می‌توانیم در همان بازه زمانی باقی بمانیم. انتقال بین شاخه ها یا بازتاب های عمود بر بردار زمان، منطقاً باید با توقف در زمان شخصی مسافر همراه باشد.

اجداد ما چگونه بین دنیاها سفر می کردند؟

اجداد ما برای چنین سفرهایی از نقشه جهان استفاده می کردند که همان سنت آلاتیر است. آلاتیر هم نقشه ای از جهان هاست و هم نمایشی شماتیک از خود خانواده اعلی، بدن فیزیکی آن. ستاره آلاتیر 8 گلبرگ دارد و اگر هشت در هشت ضرب شود به عدد مقدس 64 می رسد. این تعداد اجداد در نسل هفتم است، این 64 مفهوم خلقت جهان است، این عدد دو رقمی است. و سیستم اعداد اعشاری که به کمک آن می توان جهان را درک کرد (رودا القدر و همه مظاهر او). اگر به عدد شناسی روی بیاوریم، میله قادر متعال شماره یک است و 6+4=10، یعنی یک با انتقال به توسعه جدید، که نماد صفر است. همانطور که می بینیم، عدد 64 درک کاملی از واحد یعنی عالی ترین خانواده به دست می دهد.

چه روش هایی برای انتقال به واقعیت های دیگر وجود دارد؟

فرض کنید که حرکت می تواند به دو صورت اتفاق بیفتد: استفاده از ابزار دست ساز ساخته شده توسط شخصی (پورتال) یا به روشی که نیازی به مشارکت چیزی غیر از آگاهی اپراتور ندارد (انتقال). همچنین به صورت فرضی روش های انتقال را شرح خواهیم داد. در مورد پورتال، مرزهای جهان ها در یک مکان معین شکسته می شود و بین این شکاف ها کانالی تشکیل می شود که شخص از جهانی به جهان دیگر می گذرد. در حین انتقال، هیچ کانال یا شکاف فضایی ایجاد نمی شود. برعکس، خود اپراتور از مرز جهان ها نفوذ می کند. واضح است که پورتال به مهارت و انرژی کمتری از طرف اپراتور نیاز دارد، زیرا پورتال منبع انرژی خاص خود را دارد.

پورتال یک "در" بین واقعیت ها یا بازتاب ها است. می توان آن را به یک مکان خاص تنظیم کرد یا می تواند به دنیاهای زیادی برود و زمان های مختلف. برخی از پورتال ها ممکن است در مکان های خاصی (جایی که ساخته شده اند) قرار داشته باشند و قابل جابجایی نباشند. این به سادگی جایی است که "در" است. پورتال های دیگر ممکن است نوعی شی را نشان دهند.

احتمالاً پورتال باید از دو بخش تشکیل شود: ورودی و خروجی. به عنوان مثال، اگر خروجی مسدود شود، پورتال کار نخواهد کرد یا به ورودی باز می گردد. پورتال ها احتمالا می توانند یک طرفه یا دو طرفه باشند. یک طرفه فقط به یک راه منتهی می شود و شما نمی توانید از طریق آن به عقب برگردید. دو طرفه به شما امکان می دهد به جلو و عقب حرکت کنید.

پورتال ممکن است متفاوت به نظر برسد. از اجداد ما تعداد زیادی از آنها به جای مانده است و بیشتر آنها کارگر هستند. این کوه بوگیت است، و مقبره سنگی، اینها Dolmens در کریمه هستند، و بسیاری از جاهای دیگر. غالباً Ancestral Fire RPV سفرهایی را با آموزش و تمرین به مکان‌های قدرت انجام می‌دهد.

پورتال ها قابل مشاهده و نامرئی هستند. یک پورتال نامرئی مکان خاصی را نشان می دهد که با ورود به آن فرآیند انتقال آغاز می شود. انتقال به زور یا به میل انجام می شود. انتقال اجباری مشابه حرکت از طریق لوله است. به محض اینکه بخشی از بدن در محدوده عمل خود قرار می گیرد، بلافاصله فرد را به خروجی منتقل می کند. گزینه "به میل" ظاهر یک سوراخ (مثلاً هوای سوسوزن) بین نقطه ورود و نقطه خروج دارد. از طریق این سوراخ، می توانید با قرار گرفتن در ورودی، به نقطه خروج نگاه کنید و بدون حرکت دادن تمام بدن خود ببینید در آنجا چه اتفاقی می افتد.

محل ورود پورتال می تواند دائمی (در مورد پورتال های ثابت) یا انتخابی (در مورد پورتال های موقت) باشد. در این حالت ممکن است نقطه ورودی به هیچ وجه از محیط اطراف متمایز نباشد. پورتال ها احتمالاً می توانند خود به خود ایجاد شوند. فیزیکدانان حتی اصطلاحی به عنوان "کرم چاله" یا "کرم چاله" پیشنهاد کرده اند.

خطرناک ترین چیز در مورد حرکت از طریق پورتال ها این است که وقتی از آن خارج می شوید، در نهایت در داخل یک شی، ماده، بالا یا زیر زمین قرار می گیرید.

انواع پورتال های ممکن:

1. سوراخ فضایی (یا دوربری) یک انتقال در دنیای ما است، اما به مکانی که صدها یا هزاران کیلومتر از ورودی جدا شده است. هنگام عبور از چنین درگاهی، یک جسم در مدت زمان کوتاهی مسافت های طولانی را جابجا می کند. در اینجا ما در مورد حرکت عمود بر بردار فضا صحبت می کنیم. این موارد نادر اما معمولی از دوربری هستند.

2. پورتال انرژی مکانی (شیئی) است که فقط قادر به انتقال انرژی از جهانی به جهان دیگر است. وجود چنین پورتال هایی از برخی روش ها با آینه ها مشخص است.

3. پورتال انعکاس مکانی است که به طور ویژه برای حرکت بین هر یک از جهان های موجود از تغییرات یا بازتاب ها ایجاد شده است. می توان تصور کرد که پورتال های بازتابی ساخته دست بشر چگونه باید باشند: نقشه ها، نقاشی ها و تصاویر دیگر. با استفاده از فناوری های خاصی، تصاویری تولید می شوند که با یک مکان دور (جهان) ارتباط پرانرژی دارند. آنها بخشی از دنیای اطراف را در نقطه خروجی از پورتال به تصویر می کشند. گاهی اوقات چنین درگاه هایی به خودی خود تحت تأثیر عوامل طبیعی ناشناخته ای که در مکان های قدرت عمل می کنند یا در نتیجه فعالیت برخی از موجودات هوشمند به وجود می آیند.

4. پورتال جهان ها مکانی است که به طور ویژه برای حرکت بین هر یک از جهان های واقعیات موجود ایجاد شده است. در اینجا، واقعیت ها به معنای جهان های کاملاً متفاوتی است که نمی توانند بازتابی از یکدیگر باشند. درست مانند پورتال بازتاب ها، پورتال جهان ها یک شی فیزیکی است که در واقعیت ما قرار دارد. شواهدی وجود دارد که ممکن است یک گزینه میانی وجود داشته باشد، زمانی که بخشی از یک جسم فیزیکی در یک جهان است و بقیه در جهان دیگری است. برخی از سازه های مگالیتیک - منهیرها، کروملک ها، هزارتوها - ممکن است در واقع چنین درگاه هایی باشند و تخریب جزئی یا ناقص بودن ظاهری سازه ممکن است به این معنی باشد که بخشی از سازه به دنیای ما تعلق ندارد.

5. دروازه جهانیان بیش از آنکه یک مکان یا بنا باشد یک حالت است. موقعیتی که از آن می‌توان به بسیاری از جهان‌های تنوع یا جهان‌های واقعیت راه یافت. به طور معمول یک پورتال یک ورودی و یک خروجی دارد. درهای عالم یک ورودی و خروجی زیاد دارند. آنها نقطه ای هستند که این دنیاها در آن به هم متصل می شوند. دروازه ها در همه جا و هیچ جا همزمان نیستند. آنها مانند یک رشته نازک و نامرئی در تار و پود واقعیت نفوذ می کنند و متعلق به هر جهان هستند و نه یکی از آنها جداگانه.

بیایید این روش حرکت را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم. از آنجایی که جهان ها می توانند تعداد بی نهایت نقطه تماس داشته باشند، مکان تجلی دروازه های جهان در یک واقعیت معین می تواند هر کدام باشد. یعنی ورودی آنها می تواند در هر جایی در هر واقعیتی باز شود.

از آنجایی که دروازه‌های جهان‌ها «جسم واقعی» ندارند، یعنی. آنها در واقعیت وجود ندارند، فردی که در این مکان به پایان می رسد شکل می گیرد ظاهردروازه ای برای خودت همانطور که او آنها را تصور می کند، آنها به او ظاهر می شوند. برای عده ای طاق بزرگی هستند، برای برخی دیگر برجی هستند که بالا می رود، برای برخی دیگر راهرویی هستند با درهای فراوان، غار و غیره.

برای اینکه دروازه‌های جهان در مکانی معین از یک واقعیت معین تحقق یابد، وضعیت آگاهی خاصی لازم است که در اختیار افراد آگاه و آگاه به علم اجداد مجوس است.

بنابراین، ما خروجی های احتمالی به جهان های موازی را شرح داده ایم. اگر ما نیاز داریم که نه تنها "همسایگان" را درک کنیم، بلکه خانواده حق تعالی را نیز بشناسیم، در اینجا از نقشه دنیاها - درخت آلاتیر استفاده می کنیم. این کارت بر روی بدن انسان (آگاهی) قرار می گیرد و دارای 10 واحد از خلقت جهان است (8 - طبق سهام، 9 و 10 - مرکزی - همه اینها در خود ترکیب می شوند و به واقعیت جدیدی دسترسی پیدا می کنند). همچنین شامل 64 گونه از تجلی خاندان حق تعالی است. سپس خروج در کالبد اختری از طریق خود شخص، در حالتی خاص از آگاهی انجام می شود. از آنجایی که ما بخشی از خدا هستیم، باید او را از طریق خود جستجو کنیم، بنابراین نه تنها جهان، بلکه خود را نیز بشناسیم. جای تعجب نیست که روی همه معابد و در همه اسرار نوشته شده بود: "خودت را بشناس". علاوه بر این، برای ورود به هر دری از جهان ها، رمز عبور لازم است، که نام خدای نگهبان یا خدای نگهبان دروازه های یک جهان خاص است، با آن است که فراتر از مرزهای ناشناخته و دانش حرکت می کند از خداوند متعال ساخته شده است. این هنر توسط Magi-Guardian ها تسلط پیدا می کند و آن را از طریق Radenye Svarozhye به دانش آموزان منتخب خود منتقل می کند، زیرا در شناخت ناشناخته ها است که مغ ها به خلق جهان کمک می کنند و بنابراین به عنوان یکی از خالقان خانواده عمل می کنند. والاترین از آنجاست که اسرار هستی بر ما آشکار می شود و قدرت ولخوف داده می شود. در طول زندگی خود، چنین افرادی می توانند آگاهانه یا به یک تولد جدید یا به دنیای دیگری که قبلاً با آن در تعامل هستند، گذار کنند و به انجام سرنوشت خود ادامه دهند. می گویند پس از مرگ چنین افرادی رفته اند نه مرده اند.

جهان های موازی هزاران محقق را به خود جذب کرده است. فیزیک فضا می تواند هم مشابه و هم متفاوت باشد، جادو و جادو وجود دارد، زمان به طور متفاوتی جریان دارد. افرادی که به طور تصادفی موفق شدند پورتالی به دنیای موازی پیدا کنند، مدت زیادی غایب بودند و فقط ساعت ها در بازتاب دیگری گذشت.

جهان های موازی - چیست؟

این ایده که دنیاهای زیادی وجود دارد توسط فیلسوفان باستانی دموکریتوس، مترودوروس از خیوس و اپیکور مطرح شد. بعدها، دانشمندان همان نظریه را بر اساس اصل همسانی - وجود برابر ایجاد کردند. قوانین فیزیک استدلال می کنند که همه ابعاد توسط تونل های فوتون به هم متصل می شوند، این به شما امکان می دهد بدون تحریف قانون بقای انرژی در آنها حرکت کنید. نسخه هایی در مورد چنین پورتال هایی وجود دارد:

  1. دری به دنیای دیگری در «سیاه چاله‌ها» باز می‌شود، زیرا این قیف‌ها ماده هستند.
  2. امکان باز کردن پورتالی به دنیای موازی با مدل های درست طراحی شده از آینه های مختلف وجود دارد. چنین سطوح سنگی در نزدیکی اهرام تبت، زمانی که اعضای اکسپدیشن شروع به دیدن خود در واقعیتی متفاوت کردند، یافت شد.

جهان های موازی - شواهد وجود

اکنون سال‌هاست که دانشمندان بحث می‌کنند: آیا جهان‌های موازی وجود دارند؟ مطالعه جدی این مشکل در اواسط قرن گذشته انجام شد، زمانی که دانشمند هیو اورت مواد کار علمی خود را منتشر کرد و فرمول مکانیک فوتون را از طریق کنوانسیون حالت ها ارائه کرد. این فیزیکدان اولین کسی بود که متوجه اختلافات بین فرمول های موج و ماتریس شد، که اساس نظریه چندجهانی را تشکیل داد:

  1. در طی مراحل گزینش، تمام امکانات آن محقق می شود.
  2. هر انتخاب متفاوت از انتخاب های دیگر است زیرا در بازتاب متفاوتی اجرا می شود.
  3. مهم نیست چه کسی انتخاب می کند: یک الکترون یا یک شخص.

نظریه ای که توسط فیزیکدانان در مورد وجود جهان های بسیاری ایجاد شده است، نظریه ابر ریسمان یا نظریه چندجهانی نامیده می شود. پاراروان شناسان به نوبه خود استدلال می کنند که ظاهراً بیش از 40 درگاه به ابعاد دیگر در جهان وجود دارد که 4 مورد از آنها در استرالیا، 7 مورد دیگر در ایالات متحده آمریکا و 1 در روسیه، در منطقه گلندژیک، در یک معدن قدیمی واقع شده است. . شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پسر جوانی که تصمیم گرفت به آنجا برود برای یک هفته ناپدید شد و خیلی پیر شد و چیزی در مورد آنچه اتفاق افتاد به خاطر نداشت.

چند جهان موازی وجود دارد؟

فیزیکدانان معتقدند که وجود جهان های موازی توسط نظریه ابر ریسمان تایید شده است. این گواهی می دهد که تمام عناصر جهان از نخ های نوسانی و غشای انرژی ساخته شده اند. بر اساس این نظریه، از توان 10 تا 100 تا توان 10 تا 500 ابعاد دیگر می تواند وجود داشته باشد. ریاضیدانان شواهد خود را ارائه می کنند. اگر خطوط موازی می توانند در فضای دوبعدی همزیستی داشته باشند و صفحات موازی می توانند در فضای سه بعدی همزیستی داشته باشند، فضاهای سه بعدی موازی نیز می توانند در فضای چهار بعدی همزیستی کنند.


دنیای موازی چگونه است؟

دانشمندان توصیف جهان های موازی را دشوار می دانند، زیرا موازی ها نمی توانند متقاطع شوند و دیدن آن بازتاب به خاطر تجربه دشوار است. در این مورد فقط می توانیم به سخنان شاهدان عینی تکیه کنیم. در بینش آنها، جهان های موازی عبارتند از:

  • طبیعت زیبایی شگفت انگیز که در آن الف ها، کوتوله ها و اژدهاها زندگی می کنند.
  • منطقه ای شبیه به یک دهانه آتشفشانی، غرق در نور زرشکی.
  • اتاق ها و خیابان هایی که یادآور مکان های کودکی هستند، پر از نور.

تنها چیزی که در آن توصیفات مشابه است در جریان قوی نور است که از خلاء ظاهر می شود. دانشمندان پدیده های مشابهی را در اهرام فراعنه مشاهده کردند، محققان این نظریه را ارائه کردند که اتاق ها با آلیاژهای منحصر به فرد پوشیده شده بودند که در تاریکی می درخشند. وقتی می خواهید تراشه را در معرض نور خورشید قرار دهید، این آلیاژها متلاشی می شوند، مطالعه آنها غیرممکن است، بنابراین اطلاعات دقیقی وجود ندارد.

چگونه به دنیای موازی برسیم؟

سفر به یکی از موضوعات محبوب نویسندگان داستان های علمی تخیلی و رویای بسیاری از ساکنان زمین است. به گفته نظریه پردازان، ساده ترین راه رویا است که در آن اطلاعات چندین برابر سریعتر از واقعیت دریافت و منتقل می شود. اگر از حرکت آگاهانه صحبت کنیم، وضعیت تا حدودی متفاوت است. به گفته باطنی گرایان، ورود به دنیای دیگری امکان پذیر است، اما بسیار خطرناک است، زیرا ماهیت متفاوت امواج ساطع شده می تواند بر ساختار تأثیر منفی بگذارد. مغز انسان. اما از طریق آزمون و خطا، چندین راه برای کمک به چنین سفری ایجاد شده است:

  1. رویای شفاف، که شامل خاموش کردن هوشیاری و غوطه ور شدن خود در واقعیت دیگری است.
  2. مدیتیشن. تکنیک ها مشابه هستند.
  3. با استفاده از آینه. از زمان های قدیم، جادوگران آیین های خاصی را برای این کار ایجاد کرده اند.
  4. از طریق آسانسور. انتقال بهتر است در شب انجام شود، به تنهایی، با فشار دادن اعداد طبقه در یک دنباله خاص.

موجوداتی از جهان های موازی

سخت است بگوییم جهان های موازی چیست و چه چیزی در آنجا زندگی می کند. اما در همه حال مردم موجودات بسیار زیادی را از بازتاب دیگری از واقعیت مشاهده کرده اند. این فقط در مورد انسان نما نیست. معروف ترین موارد چنین جلساتی:

  1. سال 93 در رم، مردم توپ طلایی و درخشانی را دیدند که در آسمان شناور بود.
  2. 235 سال. در چین، طرفین متخاصم یک توپ قرمز بزرگ را دیدند که پرتوهایی را به شکل خنجر به بیرون پرتاب می کرد و از شمال به جنوب حرکت می کرد.
  3. 848 فرانسوی ها متوجه اشیایی در آسمان شدند که به شکل سیگارهای درخشان بودند.
  • پری;
  • poltergeists;
  • مخلوقات.

فیلم هایی درباره جهان های موازی

فیلم های زیادی درباره جهان های موازی وجود دارد که کارگردان ها و نویسندگان این ژانر را فانتزی می نامند. در آنجا جهان ما به عنوان بخشی از چندجهانی به تصویر کشیده شده است. همه دسته از بینندگان عاشق تماشای جهان های موازی هستند. محبوب ترین فیلم ها:

  1. "جهان های موازی" (2011، کانادا)- ماجراجویی، فانتزی.
  2. "تواریخ نارنیا" (2005، ایالات متحده آمریکا)- فانتزی ناب
  3. "Sliding" (1995 - 2000، ایالات متحده آمریکا)- سریالی که به داستان علمی تخیلی نزدیکتر است.
  4. "سیاره خشن" (2011، ایالات متحده)- ماجراجویی، فانتزی، هیجان انگیز.
  5. "Verbo" (2011، اسپانیا)- فوق العاده

کتاب در مورد جهان های موازی

آیا جهان های موازی روی زمین وجود دارد؟ – نویسندگان مدت هاست که به دنبال پاسخی برای این سوال بوده اند. اولین داستان ها در مورد باغ های بهشت, Inferno , Olympus و Valhalla کاملا در دسته داستانی درباره جهان های موازی قرار می گیرند. مفهوم خاص وجود ابعاد دیگر قبلاً در قرن نوزدهم با دست سبک هربرت ولز ظاهر شد. صدها رمان در مورد سفر در زمان در ادبیات مدرن وجود دارد، اما کلاسیک های زیر پیشگام نامیده می شوند:

  1. H.G. Wells، "دری در دیوار".
  2. هربرت دنت، «امپراتور کشور اگر».
  3. ونیامین گیرشگورن، "عاشقانه بی تشریفات".
  4. خورخه بورخس، باغ مسیرهای دوشاخه.
  5. "دنیای چند لایه" چرخه ای از داستان های فانتزی است.
  6. «تواریخ کهربا» برجسته‌ترین بازتاب ابعاد دیگر در ادبیات است.