انشا در مورد اتاق شما: یک اصل ساده برای ایجاد متن. پروژه خانه: مجموعه ای کامل از نقاشی ها با توضیحات و توصیه ها

دنیای شما، دنیایی که در آن زندگی می کنید، اهمیت زیادی دارد. اشیای اطراف آشنا از دوران کودکی در کار و مطالعه، در استراحت و آرامش کمک می کند. اگر خانه شما مناسب شماست و احساس راحتی و آسایش شما را رها نمی کند، پس دنیایی که خلق کرده اید به درستی چیده شده است.

در اتاق من چه خبر است؟

اتاق من، اگرچه بزرگ نیست، اما کاملا دنج است. یک پنجره دارد و از آنجایی که ما در طبقه اول زندگی می کنیم، همیشه نور کافی وجود ندارد. کاغذ دیواری سفید با لکه های کوچک و یک لوستر بزرگ با سه سایه، کمبود نور را جبران می کند. روی میز من وجود دارد چراغ رومیزی، که عصر هنگام انجام تکالیف یا بازی های رایانه ای آن را روشن می کنم.

برادر کوچکترم با من در یک اتاق زندگی می کند. ما روی یک تخت دو طبقه می خوابیم - او پایین است و من بالا. فضای کافی در اتاق داریم. ما یک میز بزرگ داریم، همچنین یک برای دو نفر. هر فردی کشوهای مخصوص به خود را برای نگهداری کتاب های درسی، دفتر و لوازم التحریر دارد. سعی می کنم میز کارم را مرتب نگه دارم. همه چیزهای کوچک همیشه مرتب چیده شده اند، هیچ گرد و غباری وجود ندارد.

روبروی میز یک کمد کتانی بزرگ و یک کابینت با آینه قرار دارد. مامان کمد را مرتب می کند. چیزهایی که نیاز دارید همیشه به راحتی پیدا می شوند. کابینت شامل کتاب ها و سی دی های مورد علاقه من، پلاستیک، رنگ، گواش و هر آنچه برای طراحی نیاز دارید است. در اوقات فراغت دوست دارم مجسمه سازی کنم و با رنگ یا مداد طراحی کنم. گاهی از هنرستان تکالیفی انجام می دهم.

در گوشه ای نزدیک پنجره جای مخصوصی برای لباس فرم مدرسه وجود دارد. من و برادرم آویزهایی با پیراهن و شلوار به قلاب آویزان می کنیم. این بسیار راحت است، زیرا لازم نیست هر بار به دنبال وسایل خود در کمد بگردید.

چه چیزی را می خواهم در اتاقم تغییر دهم؟

اتاقم مناسب من است، اما بعضی چیزها را در آن تغییر می‌دهم. اولاً، من می خواهم یک گوشه ورزشی داشته باشم، به عنوان مثال یک میله دیواری. در اوقات فراغت، می‌توانم به میله افقی آویزان شوم یا از نردبان بالا بروم تا استرسی که در طول روز انباشته شده است را از بین ببرم. برادر من هم مخالف نیست.

من هم می خواهم در اتاقم تلویزیون داشته باشم. اگرچه گاهی اوقات یک رایانه می تواند جایگزین آن شود، اما هنوز هم می خواهید برخی از برنامه ها را روی صفحه نمایش بزرگ تماشا کنید. شاید این همه آرزوهای من باشد. امیدوارم روزی به حقیقت بپیوندند.

انشا با موضوع اتاق من

به دنبال مترادف در sinonim.orgبه طوری که انشا با آنچه در اینترنت است مطابقت نداشته باشد. روی هر کلمه ای در متن 2 بار کلیک کنید.

ما چندین مقاله برای هر سلیقه به شما ارائه می دهیم. از این مقاله ها برای نوشتن مقاله های خود بر اساس آنها استفاده کنید.

1. مینی انشا با موضوع اتاق من

اتاقی که من اشغال می کنم بزرگ و روشن است. پنجره ها با پارچه های توری سفید برفی که با پرده های قهوه ای روشن قاب شده اند پوشیده شده است. کاغذ دیواری، زرد و نارنجی، شبیه نور خورشید است که همیشه به خلق و خوی خوب کمک می کند. مبلمان - حداقل در گوشه سمت چپ - میز، و در کنار آن یک کشو قرار دارد. کمد و مبل سمت راست و یک عثمانی نزدیک در قرار دارد.

دیوارها با عکس های مختلف پوشانده شده است. برخی سفرها و پیاده روی های خود را به تصویر می کشند، در حالی که برخی دیگر مناظر شهرهای روسیه را به تصویر می کشند که در لنز دوربین من شکار شده است. عکس های رنگارنگ در مورد فرود در امتداد رودخانه های کارلیا می گوید: غروب و طلوع خورشید خیره کننده، جریان های کف آلود و چهره های شاد دوستان در اطراف آتش.

من هر از گاهی تمام عکس ها را به روز می کنم، درست مانند نمایشگاه های موزه. تا دیدن من برای دوستان جالب باشد و زندگی خودم را متنوع کنم. دوستان به من می گویند گشت و گذار. و من بسیار خوشحالم که میزبان آنها هستم.

2. شرح اتاق - انشا کلاس ششم

چندی پیش، خانواده ما مسکن در یکی از ساختمان های جدید خریداری کردند. خوشحالم که اتاق جداگانه ای به من داده اند. کوچک است، اما دنج، و از آنجایی که پنجره ها به سمت جنوب هستند، نور زیادی وجود دارد. این خورشید است که باعث می شود صبح از خواب بیدار شوم و سپس به پنجره های پدر و مادرم نگاه کند.

در ورودی، سمت راست، یک گوشه ورزشی جمع و جور وجود دارد. من یک حامی هستم تصویر سالمزندگی، به همین دلیل است که من ورزش بدنی را دوست دارم و صبح ها انجام تمرینات را فراموش نمی کنم. مهارت و قدرت به تقویت میله افقی در داخل کمک می کند درگاه، یک جفت دمبل و میله های دیواری.

میزی که من تکالیفم را در آن انجام می دهم به خوبی در کنار پنجره قرار دارد. من همیشه در آن نظم دارم: نوت بوک ها، مدادها و خودکارها در کشوها ذخیره می شوند. چیزهای مفید دیگری نیز وجود دارد، زیرا نمی توانید از قبل بدانید که چه زمانی چیزی به کارتان می آید. روی میز یک فنجان برای نوشتن ابزار، کتاب های درسی و یک ماشین حساب وجود دارد. وقتی چیزهای غیر ضروری زیادی روی میز باشد، دوست ندارم، بنابراین هم دفتر و هم کتاب را کنار می گذارم. بازیگران مورد علاقه - بروس لی، جکی چان، ژان کلود ون دام - از عکس های روی دیوار نگاه می کنند. یک قفسه کتاب نیز در اینجا آویزان است که من مجلات را در آنجا نگه می دارم. من که طرفدار داستان نیستم (من سینما را ترجیح می دهم)، دوست دارم در مورد ورزش و موسیقی مطالعه کنم. صندلی-تختی که در آن استراحت می کنم و به موسیقی گوش می دهم در سمت چپ آن قرار دارد درهای ورودی. در اینجا، در کنار تخت، یک میز قهوه وجود دارد که روی آن یک سیستم استریو با مجموعه هایی از گروه های موسیقی مورد علاقه من وجود دارد: "Depesh Mode"، "Nautilus Pompilius"، "Nirvana" و "Doors". اگر من در محل خود باشم، موسیقی به طور مداوم پخش می شود. انتخاب ترکیب مناسب برای هر خلق و خوی دشوار نیست.

کف آن نرم و زیبا است فرش شده. من دوست دارم در یک بعد از ظهر گرم استراحت کنم، درست روی آن دراز بکشم. من در اتاقم احساس راحتی می کنم، زیرا فقط در اینجا می توانم خلوتی بسیار مورد نیاز را پیدا کنم یا در جمع دوستان بنشینم. حتی اگر خوش بگذرانیم و سر و صدا کنیم، این کار بزرگترها را آزار نمی دهد. اتاق من قلعه کوچک من است.

3. انشا - فضای داخلی اتاق مورد علاقه من

من نمی توانم اتاقی را که در آن زندگی می کنم کاملاً و کاملاً متعلق به خودم بنامم، زیرا آنها یک تلویزیون در اینجا نصب کرده اند. والدین برای تماشای برنامه های تلویزیونی با هم به خانه من می آیند. در غیر این صورت من صاحب حق هستم. من قفسه کتابو قفسه ها، یک میز، یک مبل که در آن می خوابم، یک میز کنار تخت که در آن بازی هایم را ذخیره می کنم - همه چیز در این اتاق است. یک صندلی راحت بزرگ نیز در اینجا وجود دارد. اگر با پاهایتان بالا بنشینید، می توانید کتاب مورد علاقه خود را برای مدت طولانی بخوانید. گوشه کوچکی در اتاق من وجود دارد که یک ضبط صوت در آن قرار دارد و دیوارها پر از تابلوهای مختلف است. تصاویر زیبا، دو کارت آویزان است. من مدت زیادی است که در حال جمع آوری تبلت هستم. به عنوان مثال، مانند: "سیگار ممنوع!"، "ساکت بمانید"، "صرفه جویی در برق". آنها به طور تصادفی آویزان شده اند. برخی از آنها را خودم پیدا کردم، برخی دیگر را دوستان دادند. مامان قول میده که اونا رو دربیاره ولی من اینجوری بیشتر دوست دارم.

یکی از نقشه ها منطقه ما را نشان می دهد. من عاشق سفر بدون ترک خانه هستم - پیدا کردن شهرها، رودخانه هایی که نام آنها را شنیده ام، برای نشان دادن مکان هایی که در آن بوده ام.

اتاق من خیلی دنج است. در تابستان، اینجا احساس خنکی می‌کنید، زیرا آفتاب توسط شاخه‌های درخت شاه بلوط که زیر پنجره رشد می‌کنند مسدود می‌شود. در زمستان هوا از دیوار داغ شومینه به خوبی گرم می شود.

من واقعا اتاقم را دوست دارم. و وقتی برای مدت طولانی می روم، دلم برای آن تنگ می شود و تصور می کنم دوباره به اینجا برگردم.

4. انشا با موضوع توصیف اتاق

انگلیسی ها تماس گرفتند خانه خودقلعه و دلیل خوبی دارد: تنها زمانی که در خانه هستید، شخص آرامش و آرامش را احساس می کند. برای من چنین سنگری اتاق من است که بیشتر اوقات فراغت خود را در آن می گذرانم.

این اتاق دنج است، زیرا فقط ضروری ترین چیزها وجود دارد، همیشه نظم وجود دارد و پنجره بزرگ نور زیادی را به داخل می دهد. حتی اگر اتاق برای کسی کوچک به نظر برسد، فضای کافی دارم.

نه چندان دور از پنجره یک میز با رنگ های بژ روشن وجود دارد. من سفارش دهنده هستم، بنابراین کانتر تقریباً همیشه خالی است. شاید پشته کوچکی از کتاب های درسی و دفترچه در لبه آن وجود داشته باشد. قد بلند و کمد لباس باریک for books در همین نزدیکی هست. این شامل نمونه های زیادی است که مادرم شروع به جمع آوری آنها کرد. در میان پابندهای قدیمی و هنوز شوروی، موارد مدرن و براق که والدینم مخصوصاً برای من خریده اند، به خوبی خودنمایی می کنند.

در دیوار مقابل جایی است که من می خوابم: یک مبل تاشو با روکش آبی ملایم. فضای زیادی را اشغال نمی کند. شب دراز می کنم و صبح به حالت اولیه برمی گردم. همچنین یک کمد لباس بزرگ در اینجا وجود دارد. این شامل پشته های منظمی از وسایل من، چوب لباسی با لباس های مدرسه و رسمی است.

من زمان زیادی را در خانه می گذرانم، بنابراین سعی می کنم خود را مرتب کنم تا چیزهای غیرضروری در تمرکزم اختلال ایجاد نکند. چیزهای درست. من واقعا اتاقم را دوست دارم.

برای نشانک کردن یک صفحه، Ctrl+D را فشار دهید.

گروه با یک دسته اطلاعات مفید(در صورت داشتن یک آزمون یکپارچه دولتی یا یک آزمون دولتی یکپارچه مشترک شوید):

توجه، فقط امروز!

هر فردی باید جایگاه خودش را در زندگی داشته باشد. شاید وقتی در مدرسه هستیم، خیلی زود است که به جایگاه خود در این دنیا فکر کنیم. اما اکنون زمان آن است که در مورد اتاق خود صحبت کنید. بی دلیل نیست که آنها می گویند که یک اتاق منعکس کننده دنیای درونی یک فرد است، بنابراین نوشتن یک مقاله در توصیف اتاق شما یک موضوع محبوب برای تکالیف است.

چگونه اتاق را توصیف کنیم؟

برای اینکه مقاله ای که اتاق شما را توصیف می کند جامع باشد، بیایید نحوه انجام صحیح آن را بیابیم.

ابتدا باید ویژگی های اتاق و اشیایی که در آن هستند را فهرست کنید. به عنوان مثال: اتاق بزرگ، پنجره کوچک میز. صندلی راحتی. تخت. تلویزیون کمد.

ثانیاً محل اشیایی که در اتاق هستند را مشخص کنید. به عنوان مثال: اتاق بزرگی که در آن به دلیل گرگ و میش وجود دارد پنجره کوچک. در قسمتی که نور بیشتر است میز و روبروی آن تخت و صندلی راحتی بین آنها قرار دارد. تلویزیون در تاریک ترین گوشه قرار دارد و یک کمد در کنار آن قرار دارد.

ثالثاً، اشیاء را نه تنها می توان "قرار داد"، بلکه توصیف کرد. به عنوان مثال: یک واحد قفسه بندی بلند یک اتاق را به نصف تقسیم می کند. قفسه های آن هنوز نیمه خالی است، اما کتاب هایی که اینجا ایستاده اند گنجینه های بی نظیری هستند.

می توانیم نتیجه بگیریم که مقاله ای که اتاق شما را توصیف می کند بر اساس آن است اصل ساده: می نویسیم کجا و کجا قرار دارد.

طرح انشا

اگر مقاله ای بسازید که اتاق خود را فقط بر اساس این اصل توصیف کند، آنگاه روایت شبیه به یک فهرست معمولی از اشیا خواهد شد. برای جلوگیری از این اتفاق، حتما یک برنامه کاری را یادداشت کنید.

بنابراین، مقاله "توضیحات یک اتاق". طرح را می توان به صورت زیر ترسیم کرد:

  1. مقدمه. کل اتاق را توصیف کنید. شما می توانید نه تنها از کلمات "بزرگ" یا "کوچک"، بلکه از القاب "دنج"، "آرام"، "عزیز"، "غمگین" و غیره استفاده کنید.
  2. وضعیت در اتاق. موارد را توصیف کنید: تعداد آنها چقدر است و کجا هستند.
  3. نتیجه گیری نتیجه‌گیری مقاله را می‌توان به طرز شگفت‌آوری ساده کرد: آنچه را که معمولاً در اتاق خود انجام می‌دهیم، خواه ناخواه بنویسید.

انشا-توضیحات اتاق “اتاق من”. مثال

گاهی به نظرم می رسد که دنیای کوچکی در اتاق من است. بیشتر اوقات فراغتم را اینجا می گذرانم. اتاق بسیار بزرگ است، اما به دلیل نبود پنجره دیگر کمی تاریک است. اتاق من با یک قفسه کتاب به دو نیم تقسیم شده است. در یک طرف آن یک میز با صندلی راحتی قرار دارد. روبروی آنها یک تخت بود. آن طرف قفسه های کتاب، در گوشه ای، تلویزیون است. در کنارش کمد دیواری هست. کمی نزدیک‌تر به قفسه، آینه بزرگی روی دیوار آویزان است که روبه‌روی آن صندلی راحتی نرم و عمیقی قرار دارد. من عاشق نشستن در آن هستم عصرهای طولانی، کتاب بخوانید یا فیلم های جالب تماشا کنید. و در اتاق من همه چیز پر از خاطرات جدید است. من اتاقم را دوست دارم، زیرا آرام، دنج و راحت است.

شما باید بیش از یک یا دو بار در طول مدتی که در مدرسه هستید، مقاله ای بنویسید که اتاق خود را توصیف کند. به یاد داشته باشید که در مقاله ای که یک اتاق را توصیف می کند، نه تنها می توانید اشیاء را فهرست کنید، بلکه از تخیل خود نیز استفاده کنید. به عنوان مثال، بنویسید که اتاق شما دنیای شماست که نمی خواهید آن را ترک کنید. یا می توانید به آینده نگاه کنید و رویاپردازی کنید که چگونه این اتاق تغییر خواهد کرد، یا به گذشته برگردید و در مورد اینکه چگونه بود صحبت کنید. ایده های زیادی برای نوشتن وجود دارد!

اخیراً، یک پروژه خانه مقرون به صرفه را فقط می‌توان در آلبوم‌های طراحی استاندارد یافت. همه این بناها از یک نوع و بدون چهره بودند. هر فردی نمی تواند طبق چنین پروژه هایی بسازد، زیرا برای این کار حداقل آموزش ساخت و ساز و درک نقشه ها و اصطلاحات فنی لازم بود.

ما می خواهیم دنیای طراحی و ساخت را متحول کنیم. اکنون تقریباً هر کسی که می خواهد با دستان خود خانه بسازد می تواند آن را دریافت کند پروژه کاملچنین ساختاری با توضیحات مفصلتمام مراحل ساخت ما هر مرحله را با چنان جزئیات و کاملی توصیف خواهیم کرد که حتی فردی که در ساخت و ساز مهارت چندانی ندارد نیز بتواند رویای خود را به خانه زنده کند.

اطلاعات کلی در مورد خانه

پروژه خانه مقرون به صرفه در قالب یک خانه یک طبقه با دو ایوان جانبی ارائه شده است. پایه ها به شکل یک نوار یکپارچه بتن مسلح پیوسته ساخته می شوند. دیوارهای خارجی خانه از بلوک متخلخل POROTHERM 51 طراحی شده و دیوارهای ایوان از تیر چوبیبا عایق اضافی با استفاده از صفحات پشم معدنی سخت. همه دیوارهای داخلیاز آجرهای جامد سفالی ساخته شده اند. سقف خانه به صورت سقف شیروانی ساده طراحی شده است قاب باربراز یک سازه چوبی تیرک.

در رابطه با تکمیل بیرونی، سپس طراحی خانه شامل استفاده از آن به عنوان روکش دیوار است گچ تزئینیبه دنبال آن نقاشی رنگ های نما. پایان کار ازاره کاشی های تزئینی ازاره است. پوشش ایوان ها و شیروانی خانه را می توان از سایدینگ یا تخته کف برای استفاده در فضای باز ساخت. انتخاب سقف سازیبستگی به ترجیح شما دارد این می تواند کاشی های فلزی، ورق های راه راه، یا زونا قیر انعطاف پذیر باشد. با این حال، شایان ذکر است که در مورد استفاده از انعطاف پذیر است مصالح سقفلازم است ترتیب داده شود پوشش مداومدر امتداد جرزها

من با پدر و مادرم زندگی می کنم آپارتمان دو اتاقهدر طبقه 7 من یک اتاق جداگانه دارم. من قبلا با خواهرم در یک اتاق زندگی می کردم، اما او ازدواج کرد و برای زندگی با شوهرش نقل مکان کرد. حالا من تنها در اتاق زندگی می کنم و واقعاً آن را دوست دارم. من می توانم مبلمان را آن طور که می خواهم بچینم. چیزها را در جایی قرار دهید که برای من راحت است. و هیچ کس اعتراضی نخواهد کرد.

اتاق من مربع است. در آن یک کمد کنار دیوار است که در آن وسایل و لباس های من آویزان است. روبروی پنجره میزی است که در آن تکالیفم را انجام می دهم. یک کامپیوتر روی آن است که من با آن بازی می کنم. گاهی سر میز می خوانم چون وقتی روی تخت دراز کشیده ام مادرم مرا سرزنش می کند. میگه اینجوری حالتم خراب میشه و چشمام جمع میشه. و روی میز یک چراغ رومیزی وجود دارد که نور خوبی را فراهم می کند.

دو تخت در دو طرف میز وجود دارد. یکی مال من است و دیگری خواهرانم. حالا وقتی از مدرسه به خانه می آیم چیزهایی را روی آن می اندازم.

اتاق کوچک است، اما من اینجا را واقعا دوست دارم. وقتی آسمان صاف است، صبح خورشید به اینجا می آید و با پرتوهایش مرا بیدار می کند. این امر به ویژه در بهار، زمانی که پرندگان هنوز در زیر پنجره آواز می خوانند، خوشایند است. بیرون پنجره می توانید کل حیاط را ببینید. بنابراین گاهی اوقات من فقط به آنچه در آنجا می گذرد نگاه می کنم. مثل تلویزیون.

روی دیوار بالای تختم پوسترهایی از خوانندگان و گروه‌های موسیقی است که من به آنها گوش می‌دهم. و یه عکس کوچیک دیگه که خیلی دوستش دارم. یک غروب خورشید در دریا وجود دارد و یک کشتی در راه دور است. گاهی به آن نگاه می‌کنم و دلم می‌خواهد روی آن بنشینم و با کشتی دور شوم تا سرزمین‌های جدید را ببینم و با افراد جدید ملاقات کنم. رویا دارم وقتی بزرگ شدم پول زیادی به دست بیاورم و سفر کنم.

دوستانم اغلب به دیدن من می آیند. و بعد روی تخت می نشینیم و با هم خواب می بینیم. چه کسی می‌خواهد به جایی که می‌خواهد برود، برخی به استرالیا، برخی به پاریس... و ما به موسیقی گوش می‌دهیم و به نظرمان می‌رسد که در حال حرکت به سمت ماجراجویی هستیم.

من واقعا اتاقم را دوست دارم. من اینجا استراحت می کنم، می خوانم، مشق شب را انجام می دهم و اگر پدر و مادرم مرا به خاطر چیزی سرزنش کنند، پنهان می شوم.

انشا اتاق من (از طرف پسر)

چقدر اتاق روشن و بزرگم را دوست دارم. اتاق من در زیر سقف خانه ما واقع شده است طبقه زیر شیروانی. نمی توانم به شما بگویم که بودن در آنجا چقدر دنج و دلپذیر است. در اتاق من سه پنجره کوچک وجود دارد، با پرده های روباز زیبا، آنها به باغ زیبای ما نگاه می کنند.

در تابستان خوب است که وقت خود را با تماشای شکوفه دادن گل ها از پنجره و سگ های ما در هوای تازه بگذرانیم. در زمستان می توانید یک تصویر خارق العاده، یک باغ پوشیده از برف و یک پتوی کرکی سفید از برف را ببینید که مسیرها را پوشانده است. دوستان اغلب بعد از مدرسه نزد من می آیند و ما بازی می کنیم، من اسباب بازی های زیادی دارم، به خصوص مجموعه ماشین هایم را دوست دارم.

رنگ دیوارهای اتاق من گرم است، یک فرش کرکی نرم روی زمین و یک آسمان پرستاره روی سقف وجود دارد.
یک گوشه ورزشی هم دارم، یک میله دیواری، یک نردبان طناب، یک نوار افقی، عصرها با پدر، بعد از تمام شدن همه چیز وجود دارد. مشق شبآنجا سپری می کنیم بابا میگه باید از بچگی به ورزش عادت کنی تا پسر قوی و سالمی باشی.

در قسمت مطالعه اتاق من یک میز است، پشت میز تکالیفم را انجام می دهم، مادرم به من کمک می کند و اشتباهاتی که انجام داده ام را بررسی می کند. تعداد زیادی قفسه کتاب روی دیوار نصب شده است. من همچنین یک کامپیوتر روی میز دارم، یک فنجان با خودکار، مداد و خودکارهایی که دوست دارم با خودکارهای رنگارنگ نقاشی بکشم.

من نقاشی‌هایم را به دیوارها آویزان می‌کنم و همچنین پوسترهای بازیگران و مجریان مورد علاقه‌ام روی دیوارها نصب شده است.

از کودکی به من آموختند که اتاقم را دوست داشته باشم، آن را مرتب نگه دارم و از اسباب بازی هایم مراقبت کنم. من دوست دارم با پسرها و دخترها بیرون بنشینم، اما همیشه از برگشتن به اتاق کوچکم و گذراندن وقت در آن لذت می برم.

انشا شماره 3: شرح اتاق از طرف یک دختر کلاس ششم

برنامه ریزی کنید

  • میز - محل کار
  • فرش
  • کتاب ها
  • تخت

اتاق

اندازه اتاق من متوسط ​​است. نه کوچک، جایی که نمی توانید بچرخید، اما نه بزرگ، جایی که خالی و ناراحت کننده است. پنجره بزرگ و تنها در اتاق من سمت چپ در ورودی است. تخت من سمت راست است، میز در وسط دیوار بزرگ. من عاشق نگاه کردن از پنجره ام به شهری هستم که در پایین تر از آن است. من یک تلسکوپ کوچک دارم و در شب‌های بدون ابر زمان زیادی را صرف تماشای ستاره‌ها، صورت‌های فلکی و سیارات می‌کنم.

میز - محل کار

اینجا میز من است. اینجا محل کار من است، سر این میز تکالیفم را انجام می دهم، انشا می نویسم، برای مطالعات جدی است، نه برای بازی و رویا.

فرش

من دوست دارم روی زمین، روی یک فرش کرکی رویا ببینم. یک کره بزرگ روی فرش وجود دارد که من ذهنی در آن سفر می کنم، مسیرها را ترسیم می کنم و همیشه به شهر مورد علاقه ام نزد پدر و مادرم باز می گردم.

کتاب ها

یک کتابخانه کوچک نیز در اتاق من وجود دارد. از سه قفسه تشکیل شده که کم کم با کتاب پر می کنم. در کتابخانه‌ام کتاب‌های زیادی وجود دارد که قبلاً خوانده‌ام، که به‌عنوان خاطرات خوبی از ماجراهایی که تجربه کرده‌ام در صفحات آن را به یادگار گذاشته‌ام. در کنار قفسه های کتاب یک و بزرگ وجود دارد صندلی راحتی، که در آن دوست دارم عصرها بخوانم، یک چراغ شب کوچک به شکل یک بچه گربه، هدیه مادرم را روشن کنم.

تخت

تخت من متوسط ​​است، اما نرم و راحت بعد از کلاس ها و تمرین شنا روی آن استراحت می کنم، آخر هفته ها تا ناهار می خوابم و در تعطیلات دراز می کشم. روی سقف، درست بالای تخت، آسمان پرستاره در شب می درخشد، وقتی چراغ ها خاموش می شوند، ستاره ها با نور مرموز خود تقریباً تا صبح چشمک می زنند. من اغلب با نگاه کردن به صورت های فلکی روی سقف به خواب می روم و رویاهای کیهانی می بینم.

اتاق من روشن و دنج است. این بهترین مکاندر آپارتمان، گربه من هم همینطور است، که دوست دارد برای مدت طولانی در اتاق من بماند و حتی با من به خواب می رود.

این اتاق من است - دنیای من، قلمرو من، جایی که در آن احساس آزادی و راحتی می کنم.

انشا شماره 3: اتاق من از طرف یک پسر کلاس ششم

برنامه ریزی کنید

  • محل استراحت
  • من نظم رو رعایت میکنم
  • اسباب بازی
  • نقاشی و ورزش

محل استراحت

اتاق من جایی است که می توانم بعد از کلاس استراحت کنم و تنها باشم. دنج و آرام است. اینجا دوست داریم با دوستان وقت بگذرانیم و بازی های رومیزی انجام دهیم. ما فیلم های مورد علاقه خود را تماشا می کنیم، به موسیقی گوش می دهیم.

وقتی من و پدرم می خواهیم در مورد چیزی پنهانی، مردانه صحبت کنیم، فقط به اتاق من می رویم. در این زمان نه مادرم و نه خواهرم ما را اذیت نمی کنند. در خانواده ما اینگونه است. اگرچه در مواقع دیگر خواهرم فقط دوست دارد با پاهایش روی تخت من برود و فقط بنشیند.

الان کلاس ششم هستم. و خیلی چیزها در اتاق من تغییر کرده است. اما من آن را با کاغذ دیواری به شکل ماشین به یاد دارم. اتاق را نمی توان بزرگ نامید، اما هنوز فضای کافی برای من و دوستانم وجود دارد. گاهی پسر عمویم پیش ما می ماند. و بعد من و پدرم برایش یک تخت تاشو کنار پنجره گذاشتیم.

من نظم رو رعایت میکنم

من خودم از نظم اتاقم مراقبت می کنم: نه تنها می توانم جاروبرقی بکشم، بلکه می توانم گرد و غبار را پاک کنم و کف را بشوییم. یک سال پیش، من و پدر و مادرم مشغول بازسازی بودیم: کاغذ دیواری و مبلمان جدیدمن آنها را در فروشگاه ها انتخاب کردم. همه چیز به سبک دریایی مورد علاقه من تزئین شده بود.

من و پدر و مادرم اغلب به مسافرت می رویم. معمولا از آنها سوغاتی می آوریم. وقتی به خانه برمی گردیم، سعی می کنم تمام یادگاری هایی را که آورده ام در قفسه های کتاب اتاقم بچینم. بنابراین خانواده و مهمانان من می توانند آنها را تحسین کنند.

اسباب بازی

من هم برای جدایی از اسباب بازی های بچه ها کمی متاسفم. بنابراین، من و مادرم توافق کردیم که مطمئن شوم همه ماشین‌ها و ربات‌هایم مرتب ایستاده‌اند. تا الان موفق شدم. من معتقدم که با آموختن نظم در اتاقش، وقتی کودک بالغ می شود، نظم و نظافت را در تمام خانه حفظ می کند.

نقاشی و ورزش

در هنرستان هم درس می خوانم. و محبوب ترین و موفق ترین کارهایم را به دیوار می آویزم. یکی دیگر از سرگرمی های من ورزش است. به همین دلیل است که پدر به طور خاص یک مجموعه ورزشی در اتاق نصب کرد.

وقتی هر بچه اتاق مخصوص به خودش را داشته باشد خوب است. سپس می توانید بدون ایجاد مزاحمت به کسب و کار خود ادامه دهید.

4. انشا کلاس ششم

برای بسیاری از کودکان، آرزوی نهایی یک اتاق بزرگ است که می توانید نیمی از قلعه را در آن جا دهید. اما، افسوس، اتاق من کاملا متفاوت است. او دارد اندازه های کوچک، اما در کودکی کاملاً بی پایان به نظر می رسید. با وجود او اندازه کوچکمن در آن احساس راحتی می کنم، زیرا توانستم هر چیزی را که برای خلاقیت و پرواز افکارم لازم است، جا بدهم.

خیلی از دخترا خیلی دوست دارن صورتی، اما ظاهراً من مثل بقیه نبودم و به رنگ های تیره علاقه داشتم. برای اینکه زندگی من یکنواخت نباشد، هنگام انتخاب کاغذ دیواری، رنگ یکنواخت را کنار گذاشتم، اما مادرم کاملاً متفاوت فکر می کرد. اما با وجود تضادهای ما، نتیجه هر دوی ما را خوشحال کرد. یک دیوار به عنوان یک چمنزار زیبا با گل رز تزئین شده بود و این پیروزی کوچک من بود.

از دوران کودکی، کلاسیک و سخت گیری را ترجیح می دادم و این در تمام زمینه های زندگی من حتی در اتاق منعکس شد. همه چیز باید با هم هماهنگ باشد منطقه کارجدا از منطقه تفریحی و این احتمالاً یک مزیت بزرگ است. من همیشه می توانم آنچه را که نیاز دارم در آن پیدا کنم، حتی در کمد لباس ها را آویزان می کنند تا در زمستان لباس تابستانی نپوشم و بالعکس. تمام لذت در چیزهای کوچک است و بسیاری از مردم این را نمی فهمند، اما این فقط باعث می شود احساس بهتری داشته باشم، زیرا می توانم از دیدن چیزهای معمولی خوشحال باشم. گلدان گلکه در آن افرای خانه رشد می کند.

الف میز کامپیوترکنار پنجره گذاشتم. صبح، با نگاه کردن به آن، چیز ارزشمندی نمی بینید، اما به محض اینکه شب می شود، شهر من شروع به روشن شدن با رنگ های روشن می کند و همچنین می توانید پنجره را باز کنید. باد که از آن می وزد به خلاقیت نیرو می بخشد. و به نظر می رسد همه چیز مثل همیشه است، هیچ چیز تغییر نمی کند. اما اگر خیال پردازی کنید، اتاق من یک قلعه بزرگ است و هیولاهای وحشتناک زیر تخت زندگی می کنند و اگر پایتان را آویزان کنید، قطعا آن را خواهند گرفت. به نظر می رسد یک فانتزی کودک است، اما، که قبلا بالغ شده اید، هنوز می ترسید پاهای خود را آویزان کنید.

کلاس ششم. کلاس دوم و پنجم. اتاق مورد علاقه با طرح

چند مقاله جالب

    بازی های المپیکبرای من، اینها مسابقات بهترین ورزشکاران کل جهان است، هر بار آنها را از تلویزیون تماشا می کنم. بازی‌های المپیک قرن‌ها پیش در یونان باستان برگزار شد.

  • تحلیل داستان زندگی کن و راسپوتین را به خاطر بسپار

    هر اثر والنتین راسپوتین داستان زندگی روح انسان است که در آن بسیاری از خوانندگان اغلب شباهت هایی را پیدا می کنند که در سرنوشت خودشان اتفاق می افتد. داستان "زندگی کن و به خاطر بسپار" - مجموعه ای از رویدادها

  • ویژگی های مقایسه ای کاترینا و واروارا در نمایشنامه رعد و برق

    در کار "رعد و برق" یک قهرمان کاترینا وجود دارد. کاترینا دختر جوانی است که پس از ازدواج با تیخون، که دارای اراده ضعیف بود، به خانه کابانوف ها رفت. دختر در این خانواده چیزی یاد گرفت که تا به حال ندیده بود

  • انشا بر اساس نقاشی پاپکوف باران های پاییزی پوشکین (توضیحات)

    در تابلوی «باران های پاییزی. پوشکین» اثر ویکتور افیموویچ پوپکوف، نقاش مشهور روسی، منظره ای بی نظیر از سرزمین روسیه است که در زیر پوشش یک خواب طولانی زمستانی آماده می شود تا رنگ های روشن خود را کنار بگذارد.

  • انشا ویژگی های مقایسه ای کلاشینکف و کیریبیویچ کلاس هفتم

مادربزرگ من در ملک خودش زندگی می کند. خانه او را می توان قدیمی نامید. از آجر ساخته شده است. در اطراف خانه درختان گیلاس و گل های مختلف وجود دارد: گل همیشه بهار، پانسی ها، گل همیشه بهار. مادربزرگ همیشه قاب پنجره ها و کرکره ها را رنگ می کند آبیو صفحات تزئینی پنجره ها سفید شده است. پرده های توری سفید برفی روی پنجره ها آویزان است.

در داخل خانه تمیزی و راحتی وجود دارد. مادربزرگ فقط عصر تلویزیون را روشن می کند، زیرا در طول روز مشغول کارهای خانه است. بنابراین، خانه معمولاً ساکت است. کف و دیوارها با قالیچه و فرش پوشیده شده است. اثاثیه مادربزرگم از دوران شوروی باقی مانده بود. سنگین است زیرا از آن ساخته شده است چوب طبیعی. میز آرایش آینه قدیمی می درخشد، زیرا مادربزرگ با دقت آن را جلا می دهد. میز قهوه با دستمال های ماکرامه روباز تزئین شده است که توسط خود مادربزرگ نیز گره خورده است.

مادربزرگ من سنت های عامیانه را به خوبی حفظ می کند. در سالن نمادی از مادر خدا به دیوار آویزان شده است. در مقابل آن چراغی قرار داده شده که در روزهای تعطیل روشن می شود. و در کنار آن در قفسه یک کوزه آب مقدس وجود دارد که از جشن سالانه عیسی مسیح از کلیسا آورده شده است.

اگرچه خانه با مدرن گرم می شود دیگ گاز، در آشپزخانه یک شومینه وجود دارد. اکنون گلدان‌های زیبا، کوزه‌ها، گلدان‌ها و دیگر ظروف «تشریفاتی» را به نمایش می‌گذارد.» آشپزخانه همیشه بوی چیزهای خوشمزه ای می دهد که مادربزرگ در حال پختن آن است. و همچنین - در دسته گیاهان، که مادربزرگ روی شومینه آویزان می کند.