ارائه "یوز مسکن ملی بوریات ها است. یورت بوریات - مخزن سنت ها

شکل گیری تحمل شکل گیری ایده هایی در مورد خود، افراد دیگر، اشیاء دنیای اطراف، در مورد میهن کوچک و میهن، در مورد ارزش های اجتماعی فرهنگی مردم ما، در مورد سنت ها و تعطیلات داخلی، تنوع کشورها و مردمان. جهان مهارت در گفتار به عنوان یک وسیله ارتباطی و فرهنگی. توسعه پیش نیازهای درک ارزشی- معنایی و درک هنر عامیانه

مشاهده محتویات سند
"ارائه یورت بوریات"

"سنت های ما"

اطلاعات برای شورای آموزشی.

تهیه شده توسط معلم کلاس:

دامبایف چینگیس لازارویچ



مطابقت با الزامات استاندارد آموزشی ایالتی فدرال برای آموزش \p 2. p 2.6; р3 ص 3.3.4

1. یکپارچه سازی حوزه های آموزشی:

  • "توسعه شناختی" (CDM)
  • "توسعه گفتار" (گفتار متصل)
  • "توسعه هنری و زیبایی شناختی"
  • توسعه اجتماعی و ارتباطی

  • شکل گیری تحمل
  • شکل گیری ایده هایی در مورد خود، افراد دیگر، اشیاء دنیای اطراف، در مورد میهن کوچک و میهن، در مورد ارزش های اجتماعی-فرهنگی مردم ما، در مورد سنت ها و تعطیلات داخلی، تنوع کشورها و مردم جهان.
  • تسلط بر گفتار به عنوان وسیله ارتباطی و فرهنگی.
  • توسعه پیش نیازهای درک ارزشی- معنایی و درک هنر عامیانه

GEF DO \n 2.8; ص 3.3.4. جنبه های محیط آموزشی

  • محیط و فضای آموزشی در حال توسعه موضوعی-فضایی باید:
  • غنی از محتوا
  • ارائه: فعالیت های بازیگوش، شناختی، تحقیقاتی برای کودکان.
  • میراث ملی و فرهنگی سرزمین مادری را منعکس کنید

حسابداری میراث فرهنگی ملی

ماژول متغیر آموزش تکمیلی:

  • زندگی و مسکن
  • لباس محلی
  • فرهنگ بوریات: سنت ها و آداب و رسوم چند صد ساله

آموزش موزه:

1. مراکز جهت یابی:

2. موزه های هنری کوچک

3. مراکز لباس ملی بوریات

4. نمایشگاه های موضوعی عکس








ضرب المثل هایی در مورد مردم بوریات.

  • همانطور که یک آهو با افتخار سر خود را حمل می کند، نام خود را بالا نگه دارید.
  • توهین کردن به همسایه ها مثل مسخره کردن خرس هاست.
  • حرفی که دروغ باشد راه دوری نخواهد رفت.
  • حریص نباشید و تنها نخواهید بود.
  • یک پیرمرد را مسخره نکنید، وگرنه احمق بزرگ می شوید.

زندگی عشایری برای قرن ها به تکامل مسکن جمع و جور قابل حمل مردمان بوریاتیا کمک کرد. تناسبات و اشکال روشنی از خانه ایجاد شد. قوانین مونتاژ و برچیدن آن؛ روش های گزینه های تزیین و تزیین یورت بوریات را می توان احساس کرد (هی گر) یا چوبی (مودون گر). تمام عناصر طراحی سبک وزن استاندارد شده و متناسب با قد انسان است و به راحتی توسط حیوانات بارکش حمل می شود.

طراحی مسکن

ظرفیت و اندازه یورت با تعداد میله های چوبی تاشو که اساس مسکن عشایری را تشکیل می دهد تعیین می شود. هر یک از اجزای دیوار از نوارهای مسطح ساخته شده است که با یک زاویه تند قطع می شوند و با طناب های مو به هم گره می خورند.
به لطف تحرک رنده های جانبی، می توانید ارتفاع و قطر خانه را تنظیم کنید و کشش آنها را کاهش یا افزایش دهید. سازه لولایی در برابر لرزه مقاوم است که برای ساکنان این منطقه حائز اهمیت است. یک خانه عشایری از نه عنصر اصلی تشکیل شده است:

  1. وای- میله های پلانی که طاق یورت بوریات از آن ساخته شده است. فقط از گونه های چوبی انعطاف پذیر استفاده می شود: این باعث افزایش طول عمر عناصر می شود. تعداد آنها به شصت می رسد;
  2. تونو- یک دایره خاص در بالای یورت. سوراخی را تشکیل می دهد که در طول روز دود را حذف می کند و خانه را روشن می کند. قطر "پنجره" حدود یک متر است. لبه از توس ساخته شده است. در امتداد محیطی که قطب های طاق در آن نصب شده است سوراخ هایی در آن حفر شده است.
  3. نوجوان- ستون های نگهدارنده سازه. تنها دو نفر از آنها وجود دارد و با لبه بالایی خود در برابر تونو قرار می گیرند.
  4. داگان- فاصله‌دهنده‌های لبه بالایی که به آن سفتی می‌دهند. از زبان بوریات این کلمه به "حمل کردن" ترجمه شده است.
  5. urhe- پوشاندن یوز. به هر گوشه آن طناب های بلندی بسته می شد که به لبه پایینی پایه مشبک می رسید. در صورت لزوم می‌توان با کشیدن طناب اوره را بالا برد. سپس یک سوراخ اضافی در یورت ایجاد شد تا هوای تازه و نور وارد شود.
  6. توورژ- نمد قسمت های کناری خانه را می پوشاند. طول هر رول به سه متر می رسد. سطح آن باید با محلول ضد عفونی کننده مخصوص ساخته شده از تنباکو درمان شود. شیر ترشو نمک؛
  7. زیگ- طناب های مو در امتداد لبه بالایی پوشش وصل شده است. قسمت جنوب غربی یوز ابتدا با نمد پوشانده می شود، سپس قسمت جنوب شرقی و تنها پس از آن قسمت های باقی مانده از سکونت پوشیده می شود. این نظم به دلیل نیاز به حداکثر محافظت در برابر بادهای سرد شمال غربی دیکته شده است.
  8. دیبریجهش پس از تورژ آنها دو تکه بزرگ از پوشش نمدی هستند که در بالا باریک و در پایین پهن هستند. ضخیم ترین و متراکم ترین نمد همیشه در قسمت شمال غربی یورت قرار دارد.
  9. خوشلون- کمربندهایی از موی اسب که با آن یورت روی پوشش نمدی کشیده می شود. آنها قسمت های بالایی و میانی عایق را نگه می دارند. در قسمت پایین، روکش را با نوارهای نمدی می‌بندند و در صورت لزوم با کود خشک می‌پوشانند.

از جمله عناصر ساختاری یورت بوریاتطناب های ساخته شده از موی اسب نگرانی خاصی دارند. عموماً اعتقاد بر این بود که بر روی موهای اسب بود که خدایان شادی و فیض را از آسمان به زمین فرود آوردند. این باورها تا به امروز باقی مانده است. از نقطه نظر عملی، چنین طناب هایی هرگز خیس نمی شدند و طول خود را تغییر نمی دادند. این بدان معنی است که طناب ها همیشه محکم و به خوبی بسته می ماندند.

بخش یورت

یورت فقط در یک مکان آفتابی نصب می شود. در او فعالیت اقتصادیساکنان آن توسط خورشید جهت گیری می کنند. همانطور که لامپ دایره خود را تکمیل کرد، نوک قطب های مختلف (در مجموع 60 قطب وجود دارد) سایه انداخته شد. تعیین دقیق زمان فعلی امکان پذیر نیست کار ویژه. و نه تنها بیرون از خانه. صبح، پرتوهای خورشید به بالای تخت می افتند و در طول روز کوتاه ترین سایه را به جا می گذارند.


فضای داخلی به طور منطقی سازماندهی شده است و فضای داخلی یک ترکیب کلی را نشان می دهد. با این حال، خانه به وضوح به مناطق کاربردی تقسیم می شود و ترتیب اشیاء از پیش تعیین شده است. مورد احترام ترین مکان - بورکانی طلا - در ضلع شمال غربی خانه قرار دارد. برای اقامتگاه خدایان محفوظ است و در اینجا محراب خانه ای ساخته شده است که به آن زیارتگاه یا گونگربعه می گویند.
مکان عبادت خدایان بودایی بسیار متواضعانه تزئین شده است. روی یک میز یا قفسه ساخته شده در قرار داده شد تکنیک های مختلفنقاشی کردن تصاویر خدایان مجسمه های ریخته گری از مغولستان یا تبت وارد می شوند و بسیار نادر هستند. آنها به عنوان یک موضوع عبادت، به طور همزمان بر وضعیت صاحب بوریات یورت تأکید کردند. فقط افراد ثروتمند می توانستند این کار را بپردازند. یک مرد فقیر فقط می توانست مجسمه ای را به عنوان ارث یا هدیه دریافت کند.
فضای مردانه در یک یورت به طور سنتی سمت چپ از ورودی، قسمت غربی سازه در نظر گرفته می شود. با این حال، در بوریات ها آن را درست می دانند، زیرا طرف توسط شخصی که رو به جنوب بود تعیین می شد. معلوم شد که قسمت ماده در سمت چپ و قسمت نر در سمت راست قرار دارد. این خیلی تفاوت ظریف مهماز آنجایی که هر چیزی که با مفهوم "چپ" مرتبط است، بیگانه و ماورایی تلقی می شد.
پذیرایی از مهمانان در نیمه چپ یورت ممنوع است. با دست چپ به آنها نوشیدنی یا غذا بدهی جایز نیست: این آرزوی مرگ است. زنانی که در سمت چپ یورت زندگی می‌کنند، اصلاً منعی برای حضور در نیمه مردان نداشتند. این ممنوعیت شامل دختران و همسران نمی شد، اما شامل عروس ها می شد. این تاکید کرد که "خون شخص دیگری" در خانه وجود دارد.

اجاق

گال گولامتا مرکز یورت بوریات است که زندگی چندین نسل در اطراف آن جریان دارد. این یک نقطه شروع و در عین حال طلسمی است که جهان خانواده را از مشکلات بقیه جهان دور می کند. در عین حال، این عنصر پیوند دهنده بین خرد اجداد و انرژی حیاتی فرزندان، نماد وحدت و تداوم نسل ها است.
آتش از قدیم الایام یک موجود زنده به حساب می آمد. از او محافظت کردند، با او صحبت کردند، خوشحالش کردند. مرسوم بود که با آتش در مورد امور جاری بحث می کردند، از مشکلات شکایت می کردند، در شادی به اشتراک می گذاشتند، و در شرایط سخت مشاوره می خواستند. در شب، شومینه باید به طور مداوم روشن شود. او خانه را از ارواح شیطانی و افکار شیطانی محافظت می کند. راه را برای روح ساکنان یورت که در خواب سرگردان هستند روشن می کند.
منع های زیادی در رابطه با کانون خانواده وجود دارد که رعایت آنها ارتباط مستقیمی با سعادت خانواده دارد. اکیدا ممنوع است:

  1. به هر نحوی آتشدان را هتک حرمت کند. این به منزله توهین به معشوقه آتش است و ناگزیر به انقراض خانواده می انجامد.
  2. روی آتش آب بریزید این ممنوعیت در بسیاری از مردم یاکوتیا، مغولستان، تاجیکستان و روسیه نیز وجود دارد. دو عنصر منحصر به فرد - آب و آتش - به طور مساوی مورد احترام قرار گرفتند. بنابراین، آنها ترجیح دادند آتش را در استپ یا جنگل با خاک، سومین عنصر آرامش بخش، خاموش کنند.
  3. با چاقو یا شی تیز دیگر آتش را لمس کنید. شما نمی توانید در نزدیکی آتش خرد کنید.
  4. با پاهای دراز به سمت شومینه بنشینید. این ممکن است روح آتش را آزار دهد.
  5. مو، زباله یا خاک را داخل آتش بیندازید. حتی پرتاب هیزم فاسد هم ممنوع بود.

نگرش محترمانه مردم بوریاتیا نسبت به آتش نشان از این واقعیت دارد که آنها تا به امروز رسم خاموش کردن آتش را با آب حفظ کرده اند (!) ، هنگامی که خانه ای به خاطر بدهی فروخته می شود یا پسران والدین خود را ترک می کنند. آتش باید خاموش شود تا این شرم را "دید".

در و آستانه

یکی دیگر از حرزهای بسیار مهم یورت بوریات آستانه است. در، نقش مرزی بین واقعیت بیرونی و دنیای درونی خانواده را به خود اختصاص داده است. عبور از آن همواره با رعایت آداب و رسوم خاصی همراه بوده است. اگر مرسوم است که اسلاوها هنگام ورود لباس سر خود را بردارند، مهمانی که از یورت بازدید می کند موظف است اسلحه و چاقو را بیرون از آستانه بگذارد.


این نشانه حسن نیت و ابراز احترام به صاحب خانه بود. اگر در هنگام خروج از آستانه زمین می خورد، موظف بود برگردد و در کنار آتش تراشه یا کنده ای روشن کند. این تنها راه حفظ ظرافت در داخل خانه بود. بوریات هرگز در آن سوی آستانه با یکدیگر صحبت نمی کنند. طبق اعتقاد آنها این امر قطعاً باعث ایجاد اختلاف در خانواده می شود.
همانطور که آستانه اجازه ورود ارواح خبیثه را نمی دهد، دل کوچ نیز به روی انسان بدخواه باز نمی شود. زندگی در کنار طبیعت به این افراد آموخت که در سطح شهود، خوب و بد را تشخیص دهند. اما اگر بوریات دوستی را در مسافر دید، هر کاری می کند تا مهربان از خانواده و کانون خانه خود با سپاس یاد کند.

شرح ارائه توسط اسلایدهای جداگانه:

1 اسلاید

توضیحات اسلاید:

ارائه توسط: معلم هنرهای زیبا MBOU TSOSH شماره 1 به نام. A.A. مزنتسوا النا آناتولیونا باکلانوا

2 اسلاید

توضیحات اسلاید:

و بالای یوز هشت دیواری یک تیر طلایی در امتداد شیب قرار دارد. پیرمرد خمیده به آرامی برایمان افسانه می گوید. چگونه در خانواده ای ساده و فقیر، جنگجوی دلیر بزرگ می شود و بی باکانه بر دشمنان سرزمین سحر پیروز می شود. ما می نشینیم، در روح خود شادی می کنیم، همه چیز را به عنوان حقیقت می پذیریم. ما آن افسانه زمینی را تا آخر عمر به یاد می آوریم، گویی ایمان به ذات خیر و نور را برای ما آشکار می کند. چند وقت پیش همه اینها بود، چقدر عالی بود. بوریس سیرنوف

3 اسلاید

توضیحات اسلاید:

محل سکونت اصلی بوریات ها یک یورت است. یورت بوریات گرد و چند ضلعی است و از یورت نمدی مغولی می آید. در پایان قرن نوزدهم. یوزها عمدتاً روی لتنیکاها قرار می‌گرفتند - محل سکونت خانواده‌های بوریات در تابستان در مکانی معمولاً نزدیک آب با زمین‌های یونجه و مراتع. که در زمان زمستانبوریات ها در جاده های به اصطلاح زمستانی - خانه های چوبی مجهز، قرض گرفته شده از روس ها - کلبه ها زندگی می کردند.

4 اسلاید

توضیحات اسلاید:

یورت ها معمولاً از کنده های کاج اروپایی و کمتر از کاج ساخته می شدند. کنده ها معمولاً صفحاتشان رو به داخل و لبه هایشان رو به بیرون بود. شالوده یوز از هشت تنه درخت کاج اروپایی کوتاه ساخته شده بود - سیاهههای مربوط به نصف. این کنده ها با صفحه بریده شده به سمت پایین گذاشته شده و چهار کنده بسیار عظیم - گازاری مدون - روی آنها گذاشته شده است. دیوارها بر این شالوده ساخته شد: نه کنده بر فراز گازار-مدون ها گذاشته شد و در فواصل بین آنها ده کنده گذاشته شد که دیوار را تشکیل می دادند - خان. در وسط یورت، چهار ستون بزرگ کاج اروپایی - تینگی - کنده شده و چهار تیر افقی عرضی - خراسا - بالای آنها گذاشته شده بود که سقف روی آنها قرار داشت. گیره هایی به ستون ها - خادنیک چسبانده بودند که بر آن ها بند، لباس، تفنگ و غیره آویزان می شد. پرستوها معمولاً در زیر چارها لانه می سازند، بنابراین تخته هایی برای مدفوع در زیر لانه ها قرار داده می شد. سقف یورت معمولاً چند لایه است - تخته، پوست درخت کاج اروپایی و چمن. بوریات های ثروتمند نیز سقف را با تخته هایی روی چمن پوشانده اند. سوراخ دود در پشت بام به عنوان تنها منبع نور در یوز عمل می کرد، هر چه عریض تر بود، در یوز روشن تر بود، اما نمی توانست خیلی عریض شود، در غیر این صورت باران می توانست اشیاء داخل یوز را پر کند. بوریات ها مراسم مذهبی زیادی در ارتباط با سوراخ دود داشتند. از طریق آن به نیاکان و خدایان بهشتی «سمپاشی» می کردند و برای آنها دعا می فرستادند. از طریق آن، برخی از چیزهای مذهبی را به داخل یورت می بردند که نمی شد از در آن را حمل کرد (مثلاً توس یا کاج که در هنگام قربانی استفاده می شد).

5 اسلاید

توضیحات اسلاید:

وقتی سقف آماده شد، قبل از آن دری را بریدند، فقط یک سوراخ برای عبور کارگران ایجاد کردند. بعد از در، یک طبقه - تیرهای - سوراخ - در زیر زمین گذاشته شد که تخته های کف روی آن قرار گرفتند. به لطف سوراخ زیر کف، فضای خالی زیادی وجود داشت که از یک طرف رطوبت یوز را از بین می برد و از طرف دیگر با برقراری ارتباط با اجاق گاز، آن را برای کشش استفاده می کرد. تنها پس از کف کشی، سرانجام آتشدان - گلومتا را برپا کردند، سه سنگ - دوله، کف آتشدان، دیوار سنگی، حصار - گالزاخ را نصب کردند تا خاکستر از بین نرود و خاک رس فشرده دور تا دور آن. اجاق. در نهایت، آنها یک قفسه دانه را به دیوار یورت (در سمت چپ) وصل کردند که روی آن اشیاء مقدس ذخیره می شد: "سنگ های مغولستانی" - سه سنگ که در طی مراسم تطهیر، یک آتشدان را به تصویر می کشند. چمن مقدس khankha (علف Bogorodskaya)، علف از تالاگا و سایر اشیاء مذهبی. در سمت راست این قفسه انواع وسایل کوچکی که متعلق به خانه نیست و ممکن است شکسته یا گم شوند قرار داده شده است. انگون ها (به آنها "بورخان" نیز گفته می شد) بر روی اشیاء مقدس آویزان می شدند - تصاویر ارواح: Bara-ongon - یک شیر، یک شمن قدرتمند. Anden-hubun-irie-bara نیز یک شمن قدرتمند است. هر دوی آنها حامیان شکار هستند. مایلاگا - سه همسر صاعقه صبحگاهی سولبون - برای بچه ها خود را حلق آویز کردند و باعث باروری شدند. بقیه انگون ها بیرون آویزان بودند.

6 اسلاید

توضیحات اسلاید:

یورت نمدی شبیه این است: دیوارهای آن مشبک است، آنها از شاخه های بید فرآوری شده ساخته شده اند که با تسمه های چرمی به هم متصل می شوند. میله هایی از دیوارها بالا می روند - این سقف است. یک انتها به دیوار تکیه می کند و دومی در بالا در یک لبه گرد (دودکش) است، آن نیز چوبی است. روی آن در سه ردیف با نمد پوشیده شده بود.

7 اسلاید

توضیحات اسلاید:

طبق سنت بوریات، آن را به دو نیمه تقسیم کردند: سمت راست - ماده، چپ - نر (این در صورتی است که رو به قسمت شمالی آن بایستید). نیمی از مردان شامل تسمه، ابزار و غیره و نیمی از زنان شامل انواع ظروف منزل و مواد غذایی بود. ضلع شمالی یورت (خیمور) در آنجا پذیرایی می شد. در مرکز آن یک آتشدان وجود داشت و در بالای آن یک سوراخ مخصوص برای خروج دود وجود داشت. به طور سنتی، آن را با ورودی به جنوب قرار می دادند.

8 اسلاید

توضیحات اسلاید:

مکان یوزها در اولوس به همان اندازه سختگیرانه بود. یوز بزرگتر طایفه یا خانواده باید در سمت راست و یوزهای کوچکترهای طایفه و خانواده به ترتیب ارشدیت در طایفه در سمت چپ آن قرار می گرفت. وجود خانواده بوریات مبتنی بر یک اقتصاد مشترک - مالکیت تقسیم نشده زمین، دام و ابزار تولید بود. با این حال، بر خلاف بسیاری از مردمان دیگر، در میان بوریات ها، هر خانواده کوچکی بخشی است خانواده بزرگ، با بقیه خانواده ها در یک خانه مشترک زندگی نمی کرد، بلکه در یوزهای جداگانه واقع در نزدیکی یورت پدرش زندگی می کرد. این رسم دیرینه بوریات ها بود که برای هر پسر متاهل یک یورت جداگانه برپا می کردند.

اسلاید 9

توضیحات اسلاید:

یورت به طور ارگانیک در آن قرار می گیرد محیط، تکرار شکل گنبد بهشتی بالای آن، تپه ها و تپه های نیم دایره. در گرما و گرمای تابستان خنکی صرفه جویی در آن در سرما وجود دارد، آتش زنده در اجاق گاز گرمای یکنواخت و یک ریزاقلیم ویژه ایجاد می کند که انرژی بیماریزای مضر برای سلامتی انسان را از بین می برد. طراحی مدرنیوزها

10 اسلاید

توضیحات اسلاید:

در استپ بومی اینجا، دور از سروصدا، غبار، فریاد، ناله، در سعادت ابدی سادگی، زیر الگوی آبی آسمان، یورت ها در استپ لانه می کنند. علف ها از دیدن خورشید خوشحال می شوند... علف ها مینو نفس می کشند. گل ها می خندند. سادگی استپ شما را بی نهایت اسیر زیبایی سادگی می کند! در اینجا، گاهی اوقات آواز شمن ناله می کند - ابیات ابتدایی... استپ نشینان ارواح بی تن، خدایان بدون اردوگاه را شمن می کنند. در استپ، بومی علف های استپ رنگارنگ، گله ها بازی می کردند! استپ ها با یوز پوشیده شده است. یورت ها یوزهای استپ هستند. جدا نشدنی من...

آبادی های بوریات آبادی هایی نامیده می شد ایل(گروه یورت یا خانه، اولوس، جامعه روستایی). این کلمه همچنین شامل مفاهیمی مانند خانواده، یورت، خانه بود. همسایگان، ساکنان همان جامعه.

در میان بوریات های آیدا، هنگام اشاره به سکونتگاه های بزرگتر، کلمه ائل در ترکیب با کلمه استفاده می شد. Tiirgen (ail Tiirgen -روستا، روستا). روستاهای کوچک با خانوارهای اندک نامیده می شدند نوقا(روشن: علفزار، مکان). سکونتگاه‌های مزرعه‌ای که چندین خانواده فامیلی را متحد می‌کردند با این کلمه مشخص شدند طوفان(بستگان، بستگان). آنها نام خود را بر اساس نام یکی از بزرگان یک گروه خانوادگی که زمانی زنده یا زنده بود دریافت کردند: اولزوی اوراگ، باتو اوراگ. اغلب، "اوراگی" بخشی از ایل بودند و جزایر و مناطق عجیب و غریب را تشکیل می دادند. زائمکی (بوریات، زائمخا)در قرن نوزدهم در میان بوریات ها ظاهر شد. در ارتباط با توسعه کشاورزی، تحت تأثیر جمعیت روسیه. برخی از آنها در نهایت به سکونتگاه‌های دائمی تبدیل شدند، جمعیتی نسبتاً کم، که عمدتاً توسط مردم فقیر و کارگران مزرعه‌ای که برای انجام کارهای مختلف کشاورزی نیاز داشتند، ساکن بودند. در اسناد رسمی روسیه و ادبیات علمی دوران پیش از انقلاب، تمام سکونتگاه های بوریات، به استثنای زائموک، با کلمه ترکی-مغولی اولوس تعیین شده است. (میخائیلوف. 1993. صص 36-37).

عقیده ای وجود دارد که در بین آلار بوریات ها جاده های زمستانی بود که در اسناد رسمی به عنوان مناطق پرجمعیت ظاهر می شد - اولوس ها- با نام های خود: علیات، شولوتی، آلار و غیره. لتنیک ها معمولاً نام های خاصی نداشتند و به عنوان مثال "لتنیک فلان اولوس" نامیده می شدند. خوتسخی زوساعتآلن -خلبان اولوس خوتسخا، بادرخانی زوساعتآلن- خلبان اولوس بادرخان (باسایوا. 1993. ص 59).

مغول ها نام این شهرک را دارند - جزیره گرم -بدون سرنخ غیر ممکن است خوب اینجا -سرزمین هایی با منبع آب، علف و سوخت، یعنی چیزی که زندگی یک جامعه عشایری را تضمین می کند. (سرنخند. 1993. صص 27-28). بوریات ها حرفی دارند newtagبه معنی «محل بومی، عشایر بومی، وطن، اولوس بومی».

سکونتگاه های بوریات بر اساس معیارهای فصلی و اقتصادی به مناطق زمستانی تقسیم شدند. (ubelzhen,هیپ), تابستان (زوساعتآلن، نزهرجان)فصل پاييز (نامرجان).نگهداری دام در مکان های مختلف در فصول مختلف امکان استفاده منطقی از مراتع و علوفه های موجود را فراهم می کرد. هر طایفه یا اولوس عشایر بومی خاصی داشت (نیوتگ)،حق استفاده که به ارث رسیده بود. مکان جاده زمستانی به ویژه با دقت انتخاب شد، زیرا این مسیر اصلی و مکان دائمیاقامتگاهی که دارایی و موجودی در آن متمرکز شده بود (عسلخانف. 1963. ص 47). آنها سعی کردند سکونتگاه های زمستانی را در مکان های محافظت شده از باد و با منابع آب قرار دهند. جاده های زمستانی آلار بوریات ها به نام هیپ, در نزدیکی تپه‌ها و جنگل‌هایی قرار داشتند که آنها را از بادهای سرد شمالی محافظت می‌کرد، نزدیک به مزارع یونجه و بعداً زمین‌های زراعی. خانه های دائمی با تمام ساختمان های بیرونی در اینجا ساخته شد، زندگی بوریات ها از 8 تا 9 ماه در سال در اینجا می گذشت، یعنی جاده های زمستانی مراکز اصلی مسکونی و اقتصادی بودند. (باسایوا. 1993. ص 59).

آگین بوریاتس به گفته L.L. Linhovoina اردوگاه های زمستانی و تابستانی داشت، اما هیچ شهرک فشرده ای وجود نداشت. به ندرت می شد دو یوز را دید که در کنار هم ایستاده باشند. معمولاً در فاصله یک یا دو، چهار تا پنج یا حتی ده کیلومتر قرار داشتند. در زمستان، آنها در مکان های محافظت شده از باد زندگی می کردند: در دامنه کوه ها، در جنگل، در دره ها و دره ها. (لینخووین. 1972. صص 19-20).

سکونتگاه های تابستانی بوریات ها در مراتع آزاد، نزدیک به آب و شوره ها، در مکان های بادخیز و خنک قرار داشتند تا از مزاحمت مگس ها، پشه ها و میگ ها جلوگیری کنند. اردوگاه های تابستانی که در چندین کیلومتری زمین های زمستانی قرار داشتند، به اندازه کافی از زمین های یونجه آبی دور بودند تا از چمن جلوگیری شود. (اهن)و کشتزارهای غلات و سایر محصولات که همیشه در کنار جاده های زمستانی قرار داشتند.

I.A. مولودیخ و پی.ای. کولاک ها در پایان قرن نوزدهم ثبت شدند. این ویژگی های شهرک های بوریات است. آنها در توضیح عکسی که از یک کمپینگ تابستانی بوریات در منطقه گورخون در بخش تونکینسکی گرفتند، نوشتند که کمپ تابستانی در حدود 10 ورستی از جاده زمستانی آنها قرار داشت. طبیعت زمین هم در نزدیکی جاده های تابستانی و هم در اطراف جاده های زمستانی یکسان است ، تایگا ، اما در اطراف جاده های تابستانی همه مکان های آزاد و راحت توسط مراتع برای دام و در اطراف جاده های زمستانی - توسط زمین های زراعی اشغال شده است. آنها همچنین خاطرنشان کردند که در مناطقی با ویژگی استپی، توزیع خانه های تابستانی و زمستانی کاملاً متفاوت است. در دشت‌ها و استپ‌ها، جاده‌های تابستانی معمولاً در امتداد دره‌های رودخانه‌ها، در امتداد علفزارهای وسیع، نزدیک شوره‌زارها و جاده‌های زمستانی در نزدیکی کوه‌ها یا جنگل‌هایی قرار دارند که زمین‌های زراعی در آن قرار دارند. (جوان، کولاکوف. 1896. ص 5). باغ های پاییزی در مکان های خنک و سرشار از مراتع و شکارگاه ها قرار داشتند.

خانواده‌هایی که با هم پرسه می‌زدند به نوبت در جاده‌های تابستانی دام‌ها را چرا می‌کردند و به طور جداگانه یک گله اسب، یک گله گاو و یک گله گوسفند جمع‌آوری کردند. علاوه بر این، آنها به طور مشترک کارهای پر زحمتی مانند مهاجرت، نمدسازی، چیدن گوسفندان، آموزش قیچی ها و غیره را انجام دادند. بنابراین، به عنوان مثال، مهاجرت از قشلاقی به ییلاقی به طور همزمان توسط کل اولوس انجام می شد و فقط ضروری ترین چیزها به مناطق تابستانی منتقل می شد که معمولاً در تابستان سالمندان، زنان و کودکان در آنجا زندگی می کردند. مهاجرت از جاده های زمستانی به جاده تابستانی به صورت سازماندهی شده انجام شد. یک کاروان کامل از گاری ها، مملو از ظروف منزل، پوشاک، ملافه و لوازم خانگی مربوط به فرآوری شیر، در طول مسیر به سمت کمپ های تابستانی حرکت کردند. این راهپیمایی در قرن نوزدهم ثبت شده است. در عکس گرفته شده در بخش Elantsinsky (جوان، کولاکوف. 1896. ص 198).

مهاجرت فصلی از جاده زمستانی به جاده تابستانی و بازگشت توسط بوریات ها به عنوان یک رویداد مهم تلقی شد و آنها برای آن به عنوان تعطیلات آماده شدند. معروف است که دو تا از سه باله اصلی مربوط به زمان مهاجرت بوده است: یکی بهاری - برای جاده های تابستانی، یکی پاییز - برای جاده های زمستانی. همچنین مهم است که شیء مقدس باریس اغلب در مسیرهای عشایری از جاده زمستانی تا جاده تابستانی نصب می شود.

با گذشت زمان، به دلایل مختلف تاریخی، به تدریج فاصله بین قشلاق ها و خانه های تابستانی کاهش می یابد. در پایان قرن نوزدهم. در بسیاری از گروه های قبیله ای آلار بوریات، جاده های تابستانی در فاصله 2-3 تا 5-7 کیلومتری جاده های زمستانی قرار داشتند. (باسایوا. 1993. ص 56). 19 مزرعه باردا اولوس بخش کپسال به جاده‌های تابستانی، در 3 وجهی جاده‌های زمستانی حرکت کردند و از بهار تا پاییز در آنجا سپری کردند. در هنگام چمن زنی، بخشی از خانواده برای برداشت علوفه در مزارع به جاده های زمستانی بازگشتند. سپس، اگر زمین زراعی به جاده‌های زمستانی نزدیک‌تر بود، بخش کارگر خانواده در هنگام برداشت غلات دوباره به جاده زمستانی نقل مکان کردند. اما اموال و احشام هنوز در ییلاقات بود. آنها فقط در پاییز به جاده های زمستانی بازگشتند، زمانی که چراگاه دام ها قبلاً در جاده های زمستانی جمع آوری شده بود و تمام یونجه در جاده های زمستانی برداشت و پرورش داده شده بود. سپس، در جاده‌های زمستانی، گاوها غذای بهتری نسبت به جاده‌های تابستانی پیدا می‌کنند: محصولات کشاورزی در مزارع و علف‌های خشک نشده در علفزارهای بارور نشده. این خوراک تا زمانی که پس از برداشت غلات، گاوها به کلش رها شوند کافی است. (جوان، کولاکوف. 1896. ص 3).

مشاهده ای وجود دارد که بوریات های ثروتمند پرسه نمی زدند: آنها توسط یک خانه، ظروف متعدد خانگی، منابع زیادی از نان به یک مکان بسته شده بودند. آنها قبلاً به نوع خاصی از راحتی که در اردوهای تابستانی نمی توانستند عادت کرده بودند. برای آنها راحت تر بود که در دو خانه زندگی کنند - بخشی از مزرعه، دام ها و کارگران برای قرض گرفتن فرستاده شدند، در حالی که خودشان و بخشی دیگر در جاده های زمستانی ماندند. چنین بوریات ها علاوه بر کلبه های روسی که در زمستان در آن زندگی می کردند ، یوزهایی نیز داشتند که برای تغییر در تابستان به آنجا می رفتند. گاهی اوقات آنها در اردوگاه های تابستانی یوز داشتند، جایی که کارگران را با بخشی از دام ها به مرتع عمومی می فرستادند. (جوان، کولاکوف. 1896. ص 8).

سکونتگاه‌های زمستانی بوریات در بوریات‌های سیس-بایکال عمدتاً گروه‌هایی از ساختمان‌های مسکونی و ساختمان‌های کوچک ساخته شده بودند که املاک جداگانه‌ای را تشکیل می‌دادند. هر گروه از خانوارها متشکل از خانواده‌های اقوام نزدیک (برادران) و نوادگان آن‌ها بودند و نماینده یک واحد جداگانه مرتبط با خانواده در اولوس بودند. - طوفان،به نام یکی از اجداد: بارتانتان (وارتانوف)، خلزوتان، شاباگانتان و غیره. هر یک از این واحدها یا گروه‌هایی از حیاط‌ها چندین ده و حتی صدها متر از دیگری جدا می‌شد، زیرا هر یک از املاک توسط حیاط‌ها احاطه شده بود. در نتیجه، تمام املاک در اولوس آلارها، و سایر بوریات ها، به طور کاملاً تصادفی در یک قلمرو بزرگ پراکنده شدند، بدون اینکه هیچ ردیف یا خیابانی تشکیل شود. اغلب، گروه های جداگانه ای از املاک واقع در حومه اولوس و کاملاً دور از دیگران ممکن است با یک سکونتگاه جداگانه اشتباه گرفته شوند. (باسایوا. 1993. ص 59).

T.M. میخائیلوف خاطرنشان کرد که ویژگی بارز سکونتگاه های بوریات طبیعت پراکنده بزرگ آنها است: ایدا بوریات تقریباً کل دره رودخانه را اشغال کرده بود. آیدا، 80-90 کیلومتر امتداد دارد، و همچنین زمین های فراتر از مرزهای آن. این به دلیل ماهیت فعالیت اقتصادی است: دامداری گسترده نیمه عشایری سنتی به مراتع و مزارع یونجه بزرگ نیاز داشت. این امر متعاقباً با نیاز روزافزون به زمین قابل کشت اضافه شد (میخائیلوف. 1993. ص 39).

توصیف جاده زمستانی بوریات در اواخر قرن نوزدهم. I.A. مولودیخ و پی.ای. کولاکوف نوشت: "با نگاهی به املاک مزرعه بوریات - دو یا سه کلبه از نوع روسی، چندین یورت برای مردم و دام ها، چندین انبار، گله های تمیز، مزارع وسیع، چمدان های بزرگ با نان - تصور می کنید که یک مزرعه دهقانی معمولی نیست. اما یک مالک زمین کوچک از نیروی کار اجاره ای حمایت می کرد، نه از نیروی کار خود. (جوان، کولاکوف. 1896. ص 117). سپس شرح را ادامه می دهند: «در هر دو طرف حیاط معمولاً دو کلبه روسی وجود دارد - یکی بزرگتر و تمیزتر، دیگری کوچکتر است برای پذیرایی از مهمانان در مواقع عادی همه خانواده در یک کلبه جمع می شوند، در کنار آنها یک یوز قرار دارد - یک آشپزخانه (برای پخت و پز و تهیه تاراسون) و یک انبار یوز (برای نگهداری گوشت و آرد). ، شیر منجمد و غیره) معمولاً یک یوز برای نگهداری از دامهای شیری، گله و حیاط برای بقیه دامها وجود دارد و حتی در پشت محوطه گاوها، انبارها و انبارها وجود دارد. و در نزدیکی آنها ذخایر نان و کاه کوبیده نشده است.» (جوان، کولاکوف. 1896. صص 117-119). مشاهدات آنها مهم به نظر می رسد، که ثبت کرد که در نزدیکی جاده های زمستانی نیز یوزهای مسکونی وجود دارد، جایی که بوریات ها در بهار قبل از مهاجرت به اردوگاه های تابستانی و در پاییز پس از بازگشت از جاده های تابستانی هنگام برداشت یونجه در آبراه ها حرکت می کنند. (جوان، کولاکوف. 1896. ص 119). در جای دیگر متوجه می شوند که در پاییز تا هوای سرد در چنین یوزهایی مستقر می شوند تا خانه ها گرم شوند. (جوان، کولاکوف. 1896. ص 116). یورت در روستاها نیز برای انجام مراسم شمنی استفاده می شد.

موزه قوم نگاری مردم ترانس بایکالیا تصویری عینی از زندگی سنتی بوریات ها را بازسازی می کند. این را املاک زمستانی یک سیس بایکال بوریات ثروتمند نشان می دهد که علاوه بر دامداری به کشاورزی تجاری نیز می پرداخت. (زمبالووا. 1999 a. ص 37^10). این املاک از دو خانه و یک مزرعه دهقانی وسیع با ساختمان های بیرونی متعدد تشکیل شده است. کل مجموعه از روستا برداشته شد. هارت های منطقه ایرکوتسک، قدمت آن به سال 1900 برمی گردد.

خانه چهار دیواری مسکونی "در پنجه" از دوازده تاج محکم ساخته شده است و دارای یک بریدگی است که یک هشتی سرد را با یک راه پله منتهی به اتاق زیر شیروانی تشکیل می دهد. ایوان تک پروازی مرتفع، پشت بام که در امتداد نمای خانه ادامه دارد، نوعی تراس روباز با خروجی اصلی به خیابان را تشکیل می دهد که دارای سایبان حجاری شده رنگارنگ است. خانه دارای شش پنجره با چهارچوب و چهارچوب و کرکره های کنده کاری شده دو لنگه است.

خانه دوم چهار دیواری است، "در پنجه" ساخته شده است، دارای یک امتداد است که در آن یک سایبان سرد، یک گنجه برای ذخیره غذا و یک ایوان سرپوشیده با یک گالری کوچک - یک بالکن یا پیاده روی وجود دارد. ایوان با ستون های تراشیده - نرده تزئین شده و دارای نرده های ظریفی است.

مزرعه دهقان مجموعه ای کامل از ساختمان های لازم برای یک مزرعه بزرگ را در خود جای داده بود. در حیاط وسیع و وسیع، درست تا ساختمان مسکونی دوم، ساختمان ها یکی پس از دیگری از چپ به راست کشیده می شوند و یک "فعل" را تشکیل می دهند. L شکل): یوز چوبی هشت دیواری، سایبان، یوز چهاردیواری، انبار، تحویل خانه، سوله بزرگ. در یوز هشت دیواری محصولات دامی را فرآوری می کردند، بنابراین دستگاهی برای تولید (تقطیر) ودکای شیر بالای شومینه نصب شد. در سمت راست ورودی ظروف چوبی و چرمی لازم برای فرآوری شیر وجود دارد. در سمت چپ ورودی، در امتداد دیوارها و روی زمین، پوست گوسفندی قرار دارد که از قبل کاملاً پانسمان شده است. زیر سایبان چرخ های چرمی و ابزارهای دیگر برای دباغی چرم و خز قرار دارد. یوزهای چهاردیواری در بهار، تابستان و پاییز در آن زندگی می کردند.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که این خانه‌ها بر خلاف ساختمان‌های سنتی با درهایی رو به جنوب شرقی، به سمت خیابان هستند. با گذشت زمان، اصل ساختمان های بوریات تغییر کرده است. بنابراین، به عنوان مثال، در املاک از نوع قدیمی، یک ساختمان مسکونی در داخل حیاط قرار می گرفت، اما اگر در خیابان، پس از آن با پنجره ها به داخل حیاط. در پایان قرن نوزدهم. خانه از قبل رو به خیابان است و در حیاط یک کلبه به اصطلاح زمستانی وجود دارد، خانه ای برای نیازهای خانگی (جوان، کولاکوف. 1896. صص 116-117).

تمام مطالب ارائه شده در مورد املاک زمستانی با کیفیت خوب بدون شک به نیمه دوم قرن نوزدهم باز می گردد. بررسی پویایی زندگی اولخون بوریاتها در قرن نوزدهم. بر اساس مواد دومای استپ نشان داد که در طی 73 سال، از 1815 تا 1888، جمعیت بخش 1801 نفر افزایش یافت، تعداد سکونتگاه ها در دهه 70-80 قرن نوزدهم به شدت افزایش یافت. - از 26 تا 76، از جمله، ظاهرا، اسکان خارجی های مستقر، و لتنیکی، که قبلاً در گزارش های آماری گنجانده نشده بودند. تعداد خانه های چوبی که قبلاً اصلاً وجود نداشت، به جز ساختمان های عمومی، از 158 در سال 1867 به 1412 در سال 1884 افزایش می یابد. (زمبالووا. 2000. ص 55).

در مورد نوآوری های ساخت و ساز، اشاره شد که با ظهور خانه های روسی، بوریات ها به حفظ یورت ها به عنوان خانه های دائمی در اردوگاه های تابستانی و حیاط املاک زمستانی ادامه دادند. بسیاری از خانه ها در مناطق حومه و مرکزی شهرک بوریات گاهی از نظر کیفیت نسبت به خانه های دهقانان روسی برتری داشتند. در میان روستاهای بوریات که از مرکز دور بودند، البته متواضع‌تر بودند.

ک.د. باسایوا، با بررسی سکونتگاه ها و سکونتگاه های آلار بوریات، به این نتیجه می رسد که بهبود کیفیت اولوس های زمستانی با توسعه کشاورزی و روابط کالا و پول توضیح داده می شود. در واقع، در میان بسیاری از گروه های بوریات، از جمله آلارهای ذکر شده، این امر با توسعه کشاورزی زراعی همراه است. با این حال، این روند ساخت کل خانه های نوع روسی مشخصه همه بوریات ها در یک سوم پایانی قرن نوزدهم است. صرف نظر از تشدید کشاورزی به عنوان یک صنعت کشاورزی. توسعه و تعمیق روابط کالایی و پولی تنها بر پایه کشاورزی نبود. نه تنها غلات، بلکه محصولات دامی نیز به یک کالا تبدیل شد. I.A. عسلخانف توجه خود را به این نکته جلب کرد که نگهداری دام از نظر اقتصادی سودآور بود و در آن زمان ماهیگیری با کالسکه، نجاری و سایر مشاغل درآمد قابل توجهی داشت. در این دوره، در میان خانه دارهای ثروتمند وجود داشت تعداد زیادی ازدامداران، مغازه داران، مال داران، میخانه دارها و غیره. (عسلخانف. 1963. صص 264-265، 280).

M.A. کرول دوره انباشت سرمایه را با ظهور بوریات های روشن فکری که در خانه های خوب با محیطی عالی زندگی می کردند مرتبط دانست. (خزیدن. 1896. ص 10، 12، 22). تشدید روابط کالایی و پولی به تعمیق تماس های قوم بوریات با فرهنگ های روسی و شهری کمک کرد و همچنین فرصت های مالی را برای اجرای نوآوری های درک شده در زندگی و فرهنگ روزمره فراهم کرد. البته تغییراتی که در نیمه دوم قرن نوزدهم روی داد، بر هر دوی بوریات های سیسبایکلیا و ترانس بایکالیا تأثیر گذاشت و مهمتر از همه، کیفیت زندگی را بهبود بخشید.

هر اولوس لتنیک مخصوص به خود را داشت و اولوس های بزرگ دو یا سه. برخلاف جاده های زمستانی، آنها سکونتگاه های نسبتاً فشرده ای بودند که در آن طعم قومی باستانی نسبتاً پایدار حفظ می شد - یک الگوی خاص در محل ساختمان ها. اصلی و حتی تنها نوع سکونت در لتنیکی در میان بوریات های سیس-بایکال قرن 18-19. یوزهای چوبی چهار، شش، هشت ضلعی وجود داشت (گر)نوع دائمی درهای همه یوزها رو به جنوب شرقی بود (اوردا).همین جهت گیری بود خانه های زمستانی، به طوری که مسافر ورودی از جنوب به اولوس با مشاهده ک.د. باسایوا، تمام املاک با نمای خود مورد استقبال قرار گرفتند.

یوز بزرگ ترین فرد شریف در طایفه یا خانواده در پیش زمینه خلبان سمت راست قرار می گرفت و یوزهای برادران و پسرانش به ترتیب ارشدیت در سمت چپ و پشت آن قرار می گرفت. اغلب آنها توسط یک حصار احاطه شده بودند و یک حیاط مشترک را تشکیل می دادند. چندین حیاط از این قبیل یک سکونتگاه تابستانی را تشکیل می دادند zuساعتآلن.با آغاز قرن بیستم. این سنت در میان آلار بوریات تا حدودی ضعیف شده است (باسایوا. 1993. صص 56-57). این نوع سکونتگاه تا به امروز در بین ترانس بایکال، به ویژه کیژینگا، بوریات ها حفظ شده است.

برخی از ییلاقی‌ها دارای چاه‌های عمومی، سرداب‌ها و تنور برای پخت نان بودند. یک چرخ چرم معمولی معمولاً در دو حیاط مجاور نصب می شد (اریولگه)جایی که زنان با همکاری، پوست را برنزه کردند. سوله هایی برای گوساله ها در زمین های تابستانی ساخته شد (کرابشا).محققانی که مستقیماً زندگی بوریات‌ها را در پایان قرن نوزدهم مشاهده کردند، نوشتند: «در لتنیک‌های بوریات می‌توانید ساختمان‌های زیر را بیابید: یک یورت مسکونی معمولی، یک یوز آشپزی و یک یورت انبار، که در آن لوازم خانگی و مواد غذایی ذخیره می‌شود. در بسیاری از لت‌نیک‌ها، سرداب‌هایی ساخته شده‌اند که در زمستان پر از برف می‌شوند... همچنین تنورهای شکسته‌ای برای پخت نان وجود دارد. "ارانگو" -ساختمانی که بوریات ها، یک فرآورده غذایی لبنی، برای خشک کردن روی آن قرار داده شده است. علاوه بر این، ییلاقی‌ها سوله‌ها و آغل‌های کوچکی برای نگهداری دام‌ها دارند». (جوان، کولاکوف. 1896. ص 6).

در ورودی حصار یا در وسط حیاط نه چندان دور از یوز یک تیرک تعبیه شده بود. سرژ،که علاوه بر ماهیت کاربردی، معنایی مقدس نیز داشت. مجتمع مسکونی منفرد شامل عبادتگاه های نزدیک بود: در بارهبرای نماز عمومی، باریسابرای قربانی های خصوصی، درختان محترم، سنگ ها. برخی از آنها دارای اولوس، برخی دیگر - عمومی، و برخی دیگر - اهمیت بین ژنتیکی داشتند (میخائیلوف. 1993. ص 40).

ظاهراً ویژگی های جامعه بوریات که در آغاز قرن بیستم ذکر شد. بودن. پتری به عنوان یک انزوای قبیله ای تا به امروز حفظ شده است. زمانی در نیمه اول قرن بیستم. به دلیل تجمیع روستاها که مرحله دیگری از گذار به کم تحرکی بود، مردم از اولوس های مجاور کوچ کردند و روستاهایی از نوع جدید را تشکیل دادند. در میان اولخون بوریاتها، اینها روستاهای شارا توگوت، تونتی، آنگا، آلاگوی و غیره هستند. با تشکیل یک جامعه روستایی مدرن در یک کل، در لحظات خاصی از زندگی، مرتبط با حوزه مقدس آن، آنها مطابق با گروه بندی می شوند. ریشه های اجدادی آنها و قلمروهای اجدادی سابق. آنها علیرغم وحدت ارضی، همه رویدادهای قبیله ای و مذهبی را جداگانه برگزار می کنند (زمبالووا. 2000. صص 274-288).

یورت نمدی گرد (ساعتای ای گر)- مسکن کلاسیک دامداران عشایری استپ های خشک - در بین بوریات های Transbaikal گسترده بود. مسئله وجود آن در میان بوریات های سیس-بایکال همچنان باز است، زیرا با وجود ذکر مکرر در ادبیات وجود آنها در قرن 17-18. در بخش غربی قلمرو قومی بوریات ها، عقیده خاصی وجود دارد که توسعه مسکن در میان بوریات های سیس-بایکال مستقیماً از خانه های پوست مخروطی و پوست درخت غان یا پوشیده از پوست حیوانات حاصل شده است. (بوهاگ)به ساختمان های چوبی. این دیدگاه بر اساس مطالب م.ن. خنگالوا (باسایوا. 1984. صص 109-124).

اولین ذکر یوز نمدی در میان بوریات های سیس-بایکال در سفرنامه ن. اسپافاری (1675) یافت می شود که در مورد زندگی بوریات های غربی صحبت می کرد، خود را به این نکته محدود کرد: «برادران یوز نمدی کرده اند. ” ما اشاره بعدی را در L. Lange می یابیم، که در جشن ورود خود به زندان براتسک، در دفتر خاطرات خود نوشت: "... در مجاورت زندان، تاتارهای برادر در یوزهای نمدی زندگی می کنند." (گیرچنکو. 1939. ص 9). I.E. فیشر که در سال‌های 1740-1746 سفر کرد، در «تاریخ سیبری» نوشت: «بوریات‌هایی که در قسمت‌های شمالی دریاچه بایکال زندگی می‌کنند، بر خلاف عرف دیگر نسل‌های کالمیک و مغولی، کلبه‌های شش ضلعی چوبی را بر اساس همین مدل می‌سازند. و در عین حال چادرهای نمدی مغولی باستانی خود را لغو نکردند، که وقتی برداشته می شوند، از جایی به مکان دیگر منتقل می شوند. (گیرچنکو. 1939. ص 15).

یوز نمدی که در زمستان گرم و در تابستان خنک بود، به عشایر اجازه می‌داد تا با گله‌های خود «به دنبال علف و آب» حرکت کنند و در هر چهار فصل سالانه از مرتع استفاده بهینه کنند. عشایر از پشم گوسفند مواد "ساختمانی" - نمد متخلخل بادوام - دیوارهای سبک وزن قابل اعتماد به دست آوردند. از خشک چوب سبک، تالنیک، قطعات سازه ای آن تهیه شد. خانه عشایری راحت بود، زیرا شکل گرد امکان استفاده حداکثری از تمام فضا را فراهم می کرد. خورشید از بالا، داخل یورت را روشن کرد، استپ بی پایان آن را از بیرون احاطه کرد.

اساس یوز نمدی مشبک کشویی دیوارهای نصب شده به صورت عمودی بود (خانا)ساخته شده از میله های بافته شده، به صورت ضربدری با تسمه های چرمی بسته شده است. پایه متحرک این امکان را فراهم می کند که آنها را به صورت فشرده برای حمل و نقل در هنگام مهاجرت تا کنید. شکل کروی سقف توسط تیرهای بلند و نازک ایجاد شده است (یونیا)،یک سر آن به دیوار مشبک بسته می شود و سر دیگر به سوراخ های حلقه بالایی سقف یورت وارد می شود. (تونو)که از دو رک پشتیبانی می کرد (باگانا).این قاب اصلی با نمد پوشیده شده بود.

یورت به ترتیب زیر نصب شد. ابتدا رنده ها را به صورت دایره ای قرار می دادند، سپس مردان وارد دایره می شوند و حلقه بالایی را روی میله بلند می کنند که زنان میله هایی را داخل آن قرار می دهند و آن را با میله متقاطع اصلی جهت می دهند. (هدف)در امتداد خط غرب به شرق و خط دوم شمال به جنوب. بین دو میله انتهایی، دری در قاب چوبی آویزان بود. قاب حاصل از بیرون با طناب های مو بسته شد، سپس با لاستیک های نمدی مخصوص برش خورده پوشانده شد و با طناب های مو در بالا گره خورد. روکش نمدی لحافی روی در پایین انداخته بود. ورودی خانه رو به جنوب بود. تمام قسمت های چوبی یورت با رنگ قرمز رنگ آمیزی شده و در برخی نقاط با رنگ های روشن تزئین شده است. تکامل قرن‌ها مسکن عشایری نسبت‌ها و قوانین واضحی را برای مونتاژ و جداسازی آن ایجاد کرده است. (زمبالووا. 1999 a. ص 42-45).

مواد توسط L.L. لینکهووینا (لینخووین. 1972. pp. 20-23) اضافات قابل توجهی در توصیف ویژگی های طراحی یورت نمدی ایجاد می کند. او متوجه می شود که دیوارها (خانا)سه نوع وجود دارد: زیدان خانبا سلول های شبکه بزرگ (14-15 سانتی متر)، تولگه خان(10 سانتی متر) خورگان خانبا سلول های کوچک تعداد دیوارهای یک یورت نیز متغیر است، 6، 8، 10 وجود دارد. نمد (توورگا)،تنها چهار عدد از آنها وجود دارد که به ترتیب معینی روی قاب یورت آویزان می شوند: ابتدا قسمت های جنوب غربی، سپس اضلاع جنوب شرقی دیوارها را می پوشانند، بقیه به گونه ای قرار می گیرند که انتهای آنها به انتهای دیوار اول فشار می آورد. دو پس از این دو نمد سقفی پرتاب می شود (دیبری)،باریک در بالا، پهن در پایین، بالا و پایین آنها به شکل نیم دایره است. ابتدا نمد جلویی و سپس نمد پشتی را بپوشید. بهترین نمدهای دیوار و سقف برای محافظت در برابر باد به سمت شمال می روند. نمد سقف عقب دارای سه طناب بلند در هر دو لبه است که به صورت ضربدری از طریق لبه های جلو کشیده شده است. دیبریو به پایین توری دیوار بسته می شود. قرار بود ابتدا طناب ها را در سمت راست و سپس از طریق آنها در سمت چپ کشیده شود، همانطور که سجاف سمت چپ لباس بوریات باید روی سمت راست قرار گیرد. یورت پوشیده از نمد با کمربندهایی از مو بسته شده بود (بوساعته)یا کمربندهای صاف ساخته شده از ریسمان موهای نازک (خوشلون).کمربندها در امتداد بالا و وسط دیوارهای نمدی کشیده شده و در انتها به چهارچوب در بسته می شدند. لبه های پایینی پوشش های نمدی به اندازه 15-20 سانتی متر به قسمت پایینی دیوار نمی رسید (هایا)با نوارهای نمدی مخصوص پوشانده شده است (حیابشی)که سه یا چهار نفر بودند. در صورت نیاز، یا سفت شدند یا برداشتند. در زمستان، برای عایق کاری یورت هیابشیپر از کود خشک در هوای گرم، گوشه نمد پشتی را بالا می آوردند و در کمربند یورت می گذاشتند تا خنک بماند. برای تثبیت یوز، پایه مشبک آن را با طنابی که از چهارچوب در سمت راست به سمت چپ کشیده شده بود، بسته بودند. دهانه بالایی یورت (تونو)پوشیده شده با پوشش نمدی شش ضلعی (اوره)،به هر گوشه آن طناب های بلندی دوخته شده بود که پنج تای آن را روی دیوار می کشیدند (توورگا)و سقف (عجیب)نمدها، و انتهای آن به پایین شبکه گره خورده است. طنابی که به گوشه جلو دوخته شده است، پوشش سوراخ بالایی را بسته و باز می کند.

بیشتر آگین بوریات ها یورت های خود را با نمد دوبل می پوشانند. در آغاز قرن بیستم. یورت های نمدی کمی مدرن شده بودند: بخشی از دهانه بالایی یورت با یک قاب لعاب پوشانده شد ، زیرا به جای یک اجاق شروع به گرم کردن اجاق ها کردند. در ضلع جنوب غربی یورت کنار در، پنجره‌های کوچک بریده شد.

یکی از ویژگی های یورت این است که می تواند به عنوان نوعی ساعت آفتابی و قطب نما عمل کند. اشعه خورشید که از طریق دایره بالایی وارد یورت می شود و در امتداد توری های دیوار می لغزد، به ساکنان آن اجازه می دهد تا زمان روز را با دقت تعیین کنند. یکی دیگر از ویژگی های چیدمان داخلی این است که مناطق عملکردی آن با حیوانات خاصی مطابقت دارد که با چرخه 12 ساله تقویم عشایری باستان مرتبط است. (میدر، پورویف. 1980. صص 17-18).

در اینجا باید یادآوری کرد که در تمام فرهنگ های سنتی، خانه تصویری از جهان هستی بود. تضاد بین دنیای بالا و پایین تا حد زیادی سازماندهی ساختار عمودی خانه را تعیین می کند. سقف یورت با کره آسمانی مطابقت داشت. سوراخ دود به عنوان نوعی دری به فراتر عمل می کرد. در کنار تقسیم عمودی، فضای نشیمن دارای ساختار افقی خوبی بود. آتشدان نماد رفاه و نگهبان زندگی خانواده است - مرکز مقدس و معنایی خانه که سازمان آن را تعیین می کند. پشت شومینه روبه‌روی ورودی شریف‌ترین مکان اینجا حرم است (گونگربا، بورخانای شایر)با ویژگی های فرقه لامائیست و همچنین صندوقچه ها (اوهگ، آبدار)با اشیاء و اشیای با ارزش خانوادگی در سمت چپ ورودی، یک زین، تسمه اسب، و تجهیزات شکار (نیمه نمادین نر) در بالاترین قسمت، نزدیکتر به آتشگاه، مکانی برای مهمانان محترم وجود دارد. سمت راست ورودی روی کابینت های کم ارتفاع (ergeneg)ظروف و سایر ظروف. کمی بالاتر تخت چوبی است. اینجا جای مهماندار (نیمه نمادین زن) است. "ارتفاع" از ورودی شمارش می شود که به طور معمول "پایین ترین" مکان در نظر گرفته می شود. بر اساس جهان بینی ها، سمت نر بالا، راست و سمت زن پایین، چپ در نظر گرفته می شد. فضای ورودی توسط افراد ضعیف اجتماعی یک جامعه خاص اشغال شده بود.

در جلوی یورت یک شی مهم وجود داشت - یک تیرک (سرژ)،علاوه بر هدف سودمند خود، درخت جهان را به تصویر می کشد. مالک با شنیدن نزدیک شدن اسب سوار به استقبال مهمان در محل اتصال رفت و با بدرقه او با او به سمت آن رفت. (زمبالووا، 2000. صص 45-46).

آلار، تونکین، زاکامنسک بوریات به نام یورت چوبی گر،اونگینسکی، بوخانسکی - بولگاساعتaan;ورکولنسکی، اولخونسکی، کاچوگسکی - ساعتاوره (باسایوا. 1993. ص 78).

سیس-بایکال بوریات از جنگل های کاج اروپایی و کاج برای ساختن یوزهای چوبی استفاده می کردند. در عرض یک روز آنها موفق شدند قاب را بالا ببرند و ستون ها را نصب کنند. در شب غذا به نمایش گذاشته می شد، بنابراین ساخت یورت نوعی تعطیلات بود.

یورت ها با چهار، شش و هشت دیوار ساخته می شدند. در وسط یوز چهار ستون تکیه گاه در فواصل مساوی نصب شده بود (نوجوانان)،که توسط تیرهای افقی عرضی به هم متصل می شدند (حراسا)تشکیل یک قاب مربع که به عنوان تکیه گاه برای سقف عمل می کرد. اگر در رو به جنوب شرقی بود (اوردا)،سپس به اصطلاح تیرک زنانه یا عمودی درست در شرق مرکز یوز قرار داده شد. جای ستون های دیگر از آن اندازه گیری شد.

دور این ستون ها به تناسب تعداد دیوارها و اندازه یوز، کنده های کاج اروپایی را به صورت پی در یک یا دو ردیف می گذاشتند که به آنها می گفتند. gazarai modon(به زبان: "سیاهه های زمین"). در یوزهای هشت جداره، چهار دیوار باربر هستند: جنوب شرقی، شمال غربی، شمال شرقی و جنوب غربی و چهار دیوار باقی مانده میانی در نظر گرفته شد. (یونیلن خان- روشن: "دیوار یتیم"). گاهی سیاهه های فونداسیون را فقط در زیر این دیوارهای اصلی قرار می دادند. گوشه‌های دیوارهایی که برپا می‌شدند «در پنجه» یا «در ابلو» یا «در تیر» بریده شدند. کنده ها را با سنجاق چوبی در کنار هم نگه می داشتند. ضلع داخلی دیوارها به آرامی طرح ریزی شده بود. سقف ها مخروطی و چند لایه بود. تعداد شیب ها با تعداد دیوارها مطابقت داشت. ساخت سقف به ترتیب خاصی انجام شد: آنها از جلو، ضلع جنوب شرقی شروع کردند، سپس به سمت شمال غربی و تنها پس از بال ها به طرفین حرکت کردند. یک سوراخ مربعی در وسط سقف باقی مانده بود (اوره).پس از گذاشتن پوشش تخته ای، پوست کاج اروپایی روی آن قرار گرفت (هولتوساعتاو)که اجازه عبور آب را نمی دهد و پوسیده نمی شود. گاهی اوقات با پوست درخت غان جایگزین می شد. در بالای این لایه خاک ریخته می شد یا چمن می گذاشتند. شیب شیب 30-35 درجه در زاویه کمتر بود، فرار دود از یوز دشوار بود. با شیب بالاتر، دود در یوز نبود، اما سرد بود.

سه سنگ در مرکز یوز قرار داده شد (دولا)،که روی آن دیگ چدنی قرار داده شده بود. از میان این سه سنگ، سنگ شمال غربی مقدس ترین تلقی می شد. زمین اطراف آتشدان فشرده شده بود و فضای اطراف آن کف تخته ای داشت. دور تا دور اجاق را در امتداد لبه‌های آن تخته می‌گذاشتند، زیرا نشان دادن انتهای تخته‌ها به سمت کوره، بی‌احترامی به صاحب آن تلقی می‌شد. در آن مکان هایی که این غیرممکن بود، آنها را در امتداد لبه ها با تخته های عرضی قاب می کردند.

در قسمت کاربری یورت، سمت راست ورودی، نزدیک قفسه هایی که در امتداد دیوارهای شرقی و شمال شرقی نصب شده بود، قسمتی از کف بدون تخته باقی مانده بود. در اینجا کوزه های شیر را روی زمین خنک می گذاشتند. بوریات‌های مرفه در ضلع شمال شرقی با خروجی از یورت امتدادی ساختند. لوازم و ظروف غذا در آن نگهداری می شد. سردابی هم آنجا بود که در زمستان پر از برف می شد. (باسایوا. 1993. ص 80-82، 83-84).

که در چیدمان داخلیو تزئینات یورت چوبی نیز به تقسیم معنایی فضای داخلی آن احترام می گذاشت. خانه بوریات، به شکل گرد، به طور معمول به چندین بخش کاربردی تقسیم می شد که کل فضای داخلی یورت را سازماندهی می کرد و امکان استفاده از آن را به بهترین نحو ممکن می کرد. این رشته های تقسیم کننده نامرئی از اجاق گاز کشیده شده اند. پشت شومینه در قسمت شمال غربی یوز جایگاه افتخاری قرار دارد (هیمور).قسمت جنوب غربی یورت، واقع در سمت چپ ورودی - نیمه تمیز است (بارون طلا)اینجا بهترین تزیین یورت بود: صندوقچه های زنجیر شده روی پایه ها، رختخواب در آنها، یک مبل چوبی پوشیده شده با فرشی از کاموس و یک میز. در این قسمت از یوز، زین و بند، عناصر مقدس لباس مردان (کلاه، ارسی، چاقو و ...) قرار داده شده، تفنگ، کمان، تیر و غنائم شکار ذخیره می شود. اشیای مقدس شمنیست های بوریات در اینجا آویزان است - انگون ها،تصاویری از ارواح حامی خانواده ضلع شرقی، در سمت راست ورودی قرار دارد (زون طلا)برای نیازهای خانگی در نظر گرفته شده بود. ظروف چوبی در قفسه های چوبی عظیمی که در دیوارهای یورت تعبیه شده است وجود دارد. جای خود را می گیرد میز شام. اطراف اجاق کف چوبیمعمولاً بالشتک های صندلی چرمی وجود دارد. محل خواب اعضای خانواده در مقابل دیوار غربی قرار داشت، آنها با سایبان چینی پرده بودند. (زمبالووا. 1999 a. صص 33-35).

دودکش به عنوان یکی از قسمت های مقدس یورت مورد احترام بود: اعتقاد بر این بود که از طریق آن شادی وارد یورت می شود، از طریق آن خانواده با خدایان آسمانی مرتبط می شود که از طریق آن همه چیز را می بینند و بر رفاه خانواده تأثیر می گذارند. . از این رو، در عروسی، هنگام تقدیم یورت جدید و آتشدان جدید، آن را از طریق سوراخ دود بر روی اجداد و خدایان می پاشیدند، از جمله تکه های گوشت و چربی، همراه با آرزوهای خوب و باز کردن راه به سوی خوشبختی آتشگاه مکانی مقدس بود: صاحب آتش در آن زندگی می کرد، حافظ رفاه و خوشبختی خانواده بود. (باسایوا. 1993. صص 82-83).

بودن. پتری در آغاز قرن بیستم. در مورد بوریات ها نوشت: "...اکنون آنها در کلبه های بزرگ و بلندی از نوع روسی-سیبری زندگی می کنند و با قاب های پنجره های کنده کاری شده و کرکره های خود که همیشه رنگ آمیزی شده اند ظاهری زیبا دارند. رنگ سفید. در کنار کلبه ها یوز وجود دارد، یکی دو تا در کنار هر کدام.» (پتری. 1925. ص 44). البته خانه های بوریات که در ثلث پایانی قرن نوزدهم رواج یافت، بسته به شرایط مالکان متفاوت بود. کلبه های فقرا کوچک بود، با سقف یک یا شیروانی ساخته شده از زونا، که غالباً روی آن چمن می گذاشتند. این کلبه ها تک اتاقکی با دو یا سه پنجره کوچک بودند. ظاهراً اینها اولین کلبه هایی بودند که توسط بوریات ها ساخته شدند. نوع بعدی کلبه یک خانه بزرگتر به ابعاد 2×3 یا 3×4 فوتوم بود. پشت بام شیروانی داراز تخته یا زونا، با سایبان و ایوان، با چهار یا پنج پنجره. چنین خانه هایی در نیمه دوم قرن نوزدهم در میان بوریات های نسبتاً مرفه رواج یافت. در ربع آخر قرن نوزدهم. بوریات های ثروتمند به طور فزاینده ای شروع به ساخت خانه های بزرگ 5×6 یا 6×6 با سقف های بلند، سقف شیبدار، سایبان و ایوان بلند کردند. این خانه ها دارای شش تا هفت پنجره با قاب ها و کرکره های کنده کاری شده بودند: سه پنجره رو به جلو (جنوب شرقی)، دو یا سه پنجره به سمت جنوب غربی و یکی به سمت شمال شرقی. (باسایوا. 1993. صص 68-69).

آلار بوریات به کلبه یا خانه می گفتند سول،در میان بوریات های اوسینسکی، اونگینسکی، بوخانسکی - تورالوارهای ساختمانی خانه معمولاً در اواسط ژوئن، زمانی که درختان پر از شیره می شوند، برداشت می شد. درختان قطع شده در زمستان یا از جنگل خارج می شدند در اوایل بهار. سپس دو تا سه سال دیگر نگهداری شد تا کاملا خشک شود. فقط چنین جنگلی بادوام و مناسب برای ساخت و ساز در نظر گرفته شد. کنده های ضخیم دیوارها را پوشانده بودند. در داخل آنها تراشیده شده و پلان شده و کف (یا)و سقف (yساعتاوه)ساخته شده از بلوک های ضخیم، که آنها نیز صاف تراشیده شده بودند. ماتیتسا نامیده شد نیورگان مدونپنجره (شبااگر)از سمت آفتابی برش دهید.

چیدمان داخلی خانه ها سنتی بود. اجاقی در نزدیکی دیوار شمال شرقی قرار داشت که دهانه آن رو به پنجره بود. او تحت مراقبت بود. در هر خانه بوریات، علاوه بر اجاق گاز روسی، یک اجاق گاز مخصوص با دیگ وجود داشت. (ملخان)برای پخت و پز آنها به یک اجاق گاز روسی متصل بودند. فضای سمت چپ اجاق گاز بخش اقتصادی خانه در نظر گرفته می شد. وسایل آشپزخانه. ظروف را روی یک تیرک پشت مالخان گذاشته بودند و یک وان آب روی زمین ایستاده بود. قفسه هایی برای ظروف یا کمد روی دیوار بود. محبوب بودند کابینت های گوشه ایبا درهایی که ظروف کارخانه در آنها نمایش داده می شد.

در طرف دیگر اجاق در امتداد دیوار شمال شرقی تخت‌هایی قرار داشت که می‌توانست گهواره‌ای باشد. این قسمت با یک پارتیشن تخته ای پرده یا حصار شده بود. اینجا محل صاحبان جوان است. رختخواب های پیرمردها نزدیک بود درب جلویی. گوشه جلوی سمت راست، نیمکت‌ها، میز و مبل‌های چوبی در کنار دیوارها قرار داشت. مرسوم بود که تخت و مبل را با فرش می پوشانند (خوبسار)دوخته شده از پوست اسب، گوسفند و بز. بالشتک های صندلی تخت روی صندلی ها، چهارپایه ها و نیمکت ها قرار داده شد (ساعتاودال)پر شده با پشم این محصولات زیبا بودند و خانه را تزئین می کردند. بوریات های ثروتمند خانه های خود را به سبک شهری مبله کردند.

LL. Linhovoin می نویسد که در استپ Aginsk در آغاز قرن 20th. کلبه‌ها اتفاق نادری بود: «فقط در سال‌های 1909-1910 کلبه‌های بدبختی به ابعاد 4×5 متر ظاهر شدند... با دو یا سه پنجره کوچک... در تمام آره قبل از انقلاب به سختی بیش از دوجین ساختمان وجود داشت. آن‌ها را می‌توان خانه‌ها نامید، و حتی آن‌هایی که به نوعی تحصیلات داشتند، بدون توجه به میزان ثروت، معمولاً در کلبه‌های چوبی زندگی می‌کردند بلوک‌ها یا از کنده‌های بریده شده از وسط، نه سقف داشتند، نه کف، نه پنجره... بسیاری از مردم انبارهای کوچکی در جاده‌های زمستانی می‌ساختند. (لینخووین. 1972. صص 25-26).

موزه قوم نگاری مردمان ترانس بایکالیا خانه Transbaikal Buryat از روستا را ارائه می دهد. Arbizhil منطقه Zaigraevsky، قدمت آن به سال 1912 باز می گردد. خانه از کنده های چوبی ساخته شده است، قطعه قطعه شده است، دارای یک طبقه دوتایی است، همانطور که دریچه های دو ردیفه نشان می دهد. پشت بام شیروانی دارساخته شده بر روی ناخن کلبه پنج دیواری دیگری به این خانه وصل شده بود که "در پنجه" بریده شد، اما کنده ها قطع نشدند. نسبت به اولی پایین تر است، جداگانه دارد پشت بام شیروانی دار. در اتاق اصلی این کلبه یک اتاق نشیمن وجود دارد و قسمت دیگر به سه قسمت تقسیم می شود: اتاق نشیمن، دهلیز سرد که هر دو خانه را به هم متصل می کند و گنجه ای در هشتی حصار شده است. ایوان بلند سرپوشیده با نرده های کنده کاری شده و سایبان خانه را تزئین می کند. اولین خانه بزرگ دارای پنج پنجره با پنج جداره با صفحات داخلی و خارجی و کرکره های دو لنگه است. یک پنجره فایبرگلاس در دیوار پشتی وجود دارد. خانه کوچک دارای سه پنجره کوچک با کرکره های ساده، دو پنجره شیشه ای در دیوار پشتی است. این قسمت از خانه با سهل انگاری عمدی ساخته شد و بر هدف کمکی و اقتصادی آن تأکید داشت.

دیوارهای داخلی خانه اصلی به آرامی تکمیل شده اند و رنگ زرد عسلی طبیعی دیوارها و کف های چوبی تمیز را می دهند. طعم خاص. کوره هلندی با اجاق گاز و دیگ متصل به آن بیرون کشیده می شود و یک گذرگاه به دیوار باقی می ماند. این جزئیات ظاهراً ناشی از تمایل بوریات ها به حفظ هر چه بیشتر است هنجارهای سنتیزندگی حتی در شرایط جدید و در واقع، دکوراسیون خانه با تمام جزئیات مطابق با فضای داخلی یورت های نمدی است (زمبالووا، 1999 a. صص 50-51).

همانطور که می بینید، سکونتگاه ها و خانه ها، اجزای مهم سیستم های پشتیبانی حیات، در طول قرن 17 تا اوایل قرن 20 حفاری می شوند. دستخوش تغییرات چشمگیری شده و تا حدودی ویژگی های توسعه تاریخی و ارتباطات فرهنگی را منعکس کرده است. تعامل بوریات ها با فرهنگ روسی تأثیر زیادی در توسعه سکونتگاه های زمستانی داشت.

یورت احتمالاً مشهورترین محل زندگی عشایر برای مردم روسیه است. همه ما از مدرسه به یاد داریم که در چنین خانه هایی بود که تاتار-مغول ها زندگی می کردند که اجازه نمی دادند شاهزادگان روسی آرام بخوابند.

یورتا - خانه ملیدر میان اقوام ترک و مغولی، دارای قاب قاب و پوشیده از نمد.

کلمه "جورت" در میان ترکان معنای مشترکی دارد - "مردم" و چراگاه. در قرقیزستان و زبان های قزاقستانی"آتا-ژورت" به "سرزمین پدری" ترجمه شده است. مترادف واقعی یورت در میان مغول ها را می توان کلمه "خانه" در نظر گرفت. از زبان تووان، جایی که کلمه yurt مانند "به عنوان مثال" به نظر می رسد، هنگام اضافه کردن پایان "-bule" به آن، yurt به معنای "خانواده" خواهد بود.

یورت‌ها نوعی سکونتگاه باستانی هستند که در عصر برنز (قرن‌های 13-9 قبل از میلاد) پدیدار شده‌اند. اما این واقعیت قابل تردید است، زیرا این خانه ها شبیه کلبه های چوبی بودند. ممکن است که یورت ها بعداً - در قرن های 8-5 قبل از میلاد - شروع به ساخت کردند. ه. شما می توانید اولین یوزهای باستانی را بر روی مجسمه های شمال چین ببینید که مربوط به اواسط هزاره اول قبل از میلاد است. تاریخچه توسعه این نوع سکونت را می توان به قرن سیزدهم در مینیاتورهای چینی ها، آسیای میانه، ایرانیان و ترک ها پی برد.


یوز ترکی و مغولی تفاوت هایی با هم دارند. یوزهای قزاقستانی و ترکمنستانی دارای درهای دوتایی هستند که از چوب ساخته شده اند. نقاشی های صخره ای بینشی در مورد ساختار یورت های باستانی ارائه می دهد. از آنها چنین برمی آید که مسکن باستانی عشایر چادری بوده که به دو طرف چپ و راست تقسیم شده است. امروزه از یوزها در تفریحات توریستی استفاده زیادی می شود. چنین خانه هایی دارای دکوراسیون مجلل هستند.


برای یک عشایر، یورت مسکن راحت و کاربردی است. در عرض یک ساعت، یک خانواده می تواند به راحتی خانه خود را جمع و یا از هم جدا کند. حمل و نقل یوز بدون توجه به نوع حمل و نقل آسان است. پوشش فایبرگلاس از باران، باد و سرما محافظت می کند. نور روز از طریق یک شکاف در بالای گنبد وارد خانه می شود، علاوه بر این، این دهانه امکان استفاده از شومینه را فراهم می کند. ساختار خانه بسیار ساده است - از دیوارهای تاشو مشبک، تیرهایی که گنبد را تشکیل می دهند، دایره ای که با آن قطب ها به بالا متصل می شوند و یک تشک نمدی که کل ساختار را می پوشاند، تشکیل شده است. یوز هنوز در میان دامداران قزاق، قرقیز و مغولستان محبوب است. این شاید تنها خانه ای باشد که می توانید نور و تهویه را در آن تنظیم کنید. دود شومینه در اتاق باقی نمی ماند، به داخل تندیک می رود - دهانه گنبد. در روز، سوراخ پنجره ای است که نور خورشید از طریق آن وارد خانه می شود و در شب به راحتی می توان آن را بست. در هوای گرم می توان کناره نمد را بلند کرد. در این صورت، یوز به خوبی تهویه می شود و مردم خنک و در سایه خواهند بود.


در میان مغول ها مدخل یورت همیشه در جنوب است. ضلع شمالی خاص و مهم تلقی می شود - در آنجا محرابی وجود دارد. ضلع شمالی نیز پذیرای مهمانان محترم است. مرکز یورت توسط یک شومینه اشغال شده است.

داخل یوز به دو طرف تقسیم شده است. در میان مغول ها ضلع شرقی مؤنث و ضلع غربی آن مذکر است. تخت میزبان در سمت مردان و نزدیکتر به خروجی قرار دارد. در ضلع شرقی خانه تخت دختر صاحب خانه قرار دارد. نزدیک‌تر به در معمولاً کمد ظروف و هاون کوبیدن کومی‌ها وجود دارد که نمادی از رفاه به شمار می‌رود. این قسمت از یورت جزء مهمان محسوب می شود. مراسم تشییع جنازه صاحب خانه نیز در اینجا انجام می شود.


امروزه گردشگری یورت فراگیر شده است. طرفداران آسیای میانه نه تنها می توانند یوزها را ببینند، بلکه می توانند مدتی در چادرها زندگی کنند. به این نوع تفریح، گردشگری جیلو می گویند. در بسیاری از رستوران ها و مکان های توریستی می توانید خانه های عشایری شیک و واقعی را ببینید.

به عنوان مثال، در Tyva دو یورت در نزدیکی موزه ملی وجود دارد. و مرکز توریستی قومی "آلدین بولاک" به بازدیدکنندگان خود پیشنهاد می دهد تا در یوزها و چادرها در شرایط راحت زندگی کنند.


نام برخی از سکونتگاه ها در قفقاز شمالی از کلمه "یورت" استفاده می کند - Kizilyurt، Khasavyurt، Babayurt. به احتمال زیاد، چنین نام هایی ریشه ترکی دارند. به احتمال زیاد آنها را کومیکس ها یا نوگای ها داده اند.

یک ایستگاه راه آهن و روستایی به نام یورت در منطقه ایرکوتسک یافت می شود.


در مورد استفاده از یورت در معماری، سازه هایی به این شکل را می توان در آلماتی یافت.