زمین چند ساله است؟ سال نوری بر حسب کیلومتر. آفرینش جهان و پیدایش انسان

به هر حال، در من زندگی روزمرهما فاصله ها را اندازه می گیریم: تا نزدیکترین سوپرمارکت، تا خانه یکی از اقوام در شهر دیگر، تا و غیره. با این حال، وقتی صحبت از وسعت فضای بیرونی به میان می‌آید، مشخص می‌شود که استفاده از مقادیر آشنا مانند کیلومتر بسیار غیرمنطقی است. و نکته در اینجا تنها در دشواری درک مقادیر غول پیکر حاصل نیست، بلکه در تعداد اعداد موجود در آنها است. حتی نوشتن این همه صفر هم مشکل ساز خواهد شد. به عنوان مثال، کوتاه ترین فاصله از مریخ تا زمین 55.7 میلیون کیلومتر است. شش صفر! اما سیاره سرخ یکی از نزدیکترین همسایگان ما در آسمان است. چگونه از اعداد دست و پا گیر که هنگام محاسبه فاصله حتی تا نزدیکترین ستاره ها به دست می آیند استفاده کنیم؟ و در حال حاضر ما به ارزشی مانند یک سال نوری نیاز داریم. چقدر برابر است؟ حالا بیایید آن را بفهمیم.

مفهوم سال نوری نیز ارتباط نزدیکی با فیزیک نسبیتی دارد، که در آن ارتباط نزدیک و وابستگی متقابل فضا و زمان در آغاز قرن بیستم، زمانی که اصول مکانیک نیوتنی فروپاشید، برقرار شد. قبل از این مقدار فاصله، واحدهای مقیاس بزرگتر در سیستم

به سادگی شکل گرفتند: هر یک از واحدهای بعدی مجموعه ای از واحدهای کوچکتر (سانتی متر، متر، کیلومتر و غیره) بود. در مورد یک سال نوری، فاصله به زمان گره خورده بود. علم مدرن می داند که سرعت انتشار نور در خلاء ثابت است. علاوه بر این، او است حداکثر سرعت، بیشینه سرعتدر طبیعت، در فیزیک نسبیتی مدرن قابل قبول است. این ایده ها بود که اساس معنای جدید را تشکیل داد. یک سال نوری برابر است با مسافتی که یک پرتو نور در یک سال تقویمی زمینی طی می کند. در کیلومتر تقریباً 9.46 * 10 15 کیلومتر است. جالب اینجاست که یک فوتون فاصله تا نزدیکترین ماه را در 1.3 ثانیه طی می کند. حدود هشت دقیقه تا خورشید فاصله دارد. اما نزدیکترین ستاره بعدی، آلفا، در حال حاضر حدود چهار سال نوری از ما فاصله دارد.

فقط یک فاصله فوق العاده اندازه گیری حتی بزرگتر از فضا در اخترفیزیک وجود دارد. یک سال نوری برابر با یک سوم پارسک است، واحدی حتی بزرگتر از اندازه گیری فواصل بین ستاره ای.

سرعت انتشار نور در شرایط مختلف

به هر حال، این ویژگی نیز وجود دارد که فوتون ها می توانند با سرعت های مختلف در محیط های مختلف منتشر شوند. ما از قبل می دانیم که آنها با چه سرعتی در خلاء پرواز می کنند. و وقتی می گویند یک سال نوری برابر با مسافت طی شده توسط نور در یک سال است، منظورشان فضای خالی است. با این حال، جالب است بدانید که در شرایط دیگر سرعت نور ممکن است کمتر باشد. به عنوان مثال، در هوا، فوتون ها با سرعت کمی کمتر از خلاء پراکنده می شوند. کدام یک به وضعیت خاص جو بستگی دارد. بنابراین، در یک محیط پر از گاز، سال نوری تا حدودی کوچکتر خواهد بود. با این حال، تفاوت قابل توجهی با مورد پذیرفته شده نخواهد داشت.

یک واحد طول برون سیستمی که در نجوم استفاده می شود. 1 S.g برابر با مسافت طی شده توسط نور در 1 سال است. 1 S. g = 0.3068 parsec = 9.4605 1015 متر. م.: دایره المعارف شوروی. سردبیر A. M. Prokhorov... ... دایره المعارف فیزیکی

سال نوری، واحد فاصله نجومی برابر با مسافتی که نور در فضای بیرونی یا خلاء طی یک سال گرمسیری طی می کند. یک سال نوری برابر است با 9.46071012 کیلومتر... فرهنگ لغت دانشنامه علمی و فنی

سال نوری، واحد طول مورد استفاده در نجوم: مسیری که نور در 1 سال طی کرده است، یعنی. 9.466?1012 کیلومتر. فاصله تا نزدیکترین ستاره (Proxima Centauri) تقریباً 4.3 سال نوری است. دورترین ستاره های کهکشان در... ... دایره المعارف مدرن

واحد فاصله بین ستاره ای؛ مسیری که نور در یک سال طی می کند، یعنی 9.46 کیلومتر؟ فرهنگ لغت دایره المعارفی بزرگ

سال روشن- سال نوری، واحد طولی که در نجوم استفاده می شود: مسیری که نور در یک سال طی کرده است، یعنی. 9.466´1012 کیلومتر. فاصله تا نزدیکترین ستاره (Proxima Centauri) تقریباً 4.3 سال نوری است. دورترین ستاره های کهکشان در... ... فرهنگ لغت دایره المعارف مصور

یک واحد طول برون سیستمی که در نجوم استفاده می شود. 1 سال نوری مسافتی است که نور در یک سال طی می کند. 1 سال نوری برابر است با 9.4605E+12 km = 0.307 pc... فرهنگ لغت نجومی

واحد فاصله بین ستاره ای؛ مسیری که نور در یک سال طی می کند، یعنی 9.46·1012 کیلومتر. * * * سال نوری سال نوری، واحدی از فواصل بین ستاره ای. مسیری که نور در یک سال طی می کند، یعنی 9.46×1012 کیلومتر... فرهنگ لغت دایره المعارفی

سال روشن- یک واحد مسافت برابر با مسیر طی شده توسط نور در یک سال. یک سال نوری برابر با 0.3 پارسک است... مفاهیم علوم طبیعی مدرن واژه نامه اصطلاحات اساسی

سال روشن- šviesmetis statusas T sritis Standartizacija ir metrologija apibrėžtis Astronominis ilgio matavimo vienetas, lygus nuotoliui, kurį vakuume nusklinda šviesa در هر 1 اتوگرجینیوس. Žymimas šm: 1 šm = 9.46073 · 10¹² کیلومتر. atitikmenys: انگلیسی. سبک... ... Penkiakalbis aiškinamasis metrologijos terminų žodynas

سال روشن- šviesmetis statusas T sritis fizika atitikmenys: انگلیسی. سال نوری vok. لیچجهر، ن روس. سال نوری، m pranc. année lumière, f … Fizikos terminų žodynas

کتاب ها

  • راه برگشتی نیست. مجموعه 3 کتاب، الکسی لوکیانوف، ایوان سرگیویچ نائوموف. مجموعه 3 کتاب. 1. "سونامی. کتاب اول. زمین لرزان" 1999. ایگور و یوسیا کروگلوف بدون مراقبت بزرگسالان باقی می مانند. هیچ چیز خوبی در انتظار آنها نیست. معلولیت تبدیل شده است ...
  • نجوم جذاب، النا کاچور. درباره کتاب در کتاب جدید و مورد انتظار چووستیک و عمو کوزیا به رصدخانه می روند! در اینجا آنها با اجرام آسمانی که آسمان شب ما را تزئین می کنند، آشنایی جذابی خواهند داشت. با هم…

بعید است هرگز بتوانیم به این سوال پاسخ دقیقی بدهیم. برای مدت طولانی، مردم به این سوال علاقه مند بودند: "زمین چند ساله است؟" پاسخ این سوال در قالب افسانه ها، افسانه ها و سنت ها به دست ما رسیده است. از نقطه نظر علمی، دانشمندان کمی بیش از چهارصد سال پیش، زمانی که نظریه هلوسنتریک وجود منظومه شمسی ظاهر شد و شروع به تقویت کرد، شروع به جستجوی پاسخ کردند. برای اینکه بدانید سیاره زمین چند قدمت دارد، ابتدا باید به این سؤال پاسخ دهید: "منظومه شمسی که سیاره ما یکی از عناصر آن محسوب می شود چگونه تشکیل شد؟" این سومین سیاره از خورشید است. در حال حاضر، معروف ترین دو فرضیه برای ظهور خورشید و سیارات است که می تواند به ما بگوید سن زمین چقدر است. .

فرضیه اول، که فرضیه سحابی نامیده می شود، بیان می کند که قبل از شکل گیری منظومه شمسی، یک ابر گاز داغ غول پیکر در فضا وجود داشت که اندازه آن کاهش یافت و توده های عظیمی از گاز را به بیرون پرتاب کرد. ابر گازی که اندازه آن کاهش می‌یابد به خورشید تبدیل می‌شود و توده‌های عظیم گاز با تمرکز به سیاراتی تبدیل می‌شوند که یکی از آنها زمین ما شد.

نظریه دیگری که همچنین سعی در روشن کردن این سوال داشت که زمین چند ساله است، سیاره کوچک نامیده می شود. بر اساس این نظریه، قبل از ظهور خورشید و زمین، خوشه های عظیمی از اجسام جامد نسبتا کوچک در فضا وجود داشته که دانشمندان به آنها سیاره کوچک می گویند و خورشید در وسط این جرم قرار داشته است. وقتی نزدیک این خوشه اجساد پرواز کردم ستاره بزرگبخش هایی از این جرم بر اثر عمل یک ستاره پرجرم کنده شد. این بخش ها به نوبه خود شروع به جذب سیاره های کوچک کردند. مثل این است که چگونه برف در زمستان به یک گلوله برفی بزرگ می چسبد. بنابراین، طبق این نظریه، سیاراتی پدیدار شدند و زمین ما نیز در میان آنها بود.

ما نمی دانیم کدام یک از این دو نظریه صحیح تر است، اما صرف نظر از این، اخترشناسان در پاسخ به این سوال که قدمت زمین چقدر است، محاسبه کردند که تقریباً پنج و نیم میلیارد سال است. اما در علم آنقدر پذیرفته شده است که برای درست دانستن اطلاعات، تایید منابع دیگر ضروری است. اطلاعات دقیق تری با استفاده از روش رادیومتری به دست آمد. بر اساس این داده ها، سن زمین 4.54 میلیارد سال ± 1٪ تعیین شد. در نتیجه و توسعه روش های رادیومتری، مشخص شد که برخی از نمونه های معدنی روی زمین بیش از یک میلیارد سال قدمت دارند. کریستال های زیرکون در استرالیا پیدا شد که سن آن با این روش مشخص شد و مشخص شد که تقریباً 4 میلیارد و 404 میلیون سال است! بر اساس این حقایق و همچنین با در نظر گرفتن جرم و درخشندگی خورشید و سایر ستارگان، دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که سن منظومه شمسی و بر این اساس، زمین نمی تواند خیلی بیشتر از سن این ستاره ها باشد. کریستال ها

شهاب سنگ ها حاوی گره هایی با محتوای بالای کلسیم و آلومینیوم هستند. اینها قدیمی ترین نمونه های شناخته شده برای علم هستند که در منظومه شمسی شکل گرفته اند. دانشمندان سن آنها را 4.567 میلیارد سال تخمین زده اند. این حد بالایی خواهد بود که به ما کمک می کند به این سوال پاسخ دهیم که زمین چند ساله است.

دانشمندان پیشنهاد می کنند که تقریباً ده میلیون سال پس از ظهور سیاره زمین، ماهواره خود را به دست آورد - ماه، که شروع به چرخش در اطراف زمین کرد و در همان زمان بر دریاها و اقیانوس ها، سرعت چرخش سیاره ما تأثیر گذاشت. در همان زمان، شیب محور زمین ثابت شد.

در طول میلیاردها سال وجود، به طور قابل توجهی تغییر کرده است، از جمله به دلیل سقوط شهاب سنگ ها، که بزرگترین آنها می تواند بر تغییرات آب و هوا در این سیاره تأثیر بگذارد و منجر به تشکیل دریاچه ها، جزایر و دریاها شود.

سن سیاره زمین چند است؟.. چه کسی به این سوال پاسخ صحیح می دهد - خلقت گرایان، که بر اساس کتاب عهد عتیقبه سیاره ما فقط شش هزار سال می دهیم یا زمین شناسان امروزی آن را چهار و نیم میلیارد سال حساب می کنند؟.. مقیاس زمین شناسی و روش های تاریخ گذاری مطلق چقدر دقیق است؟..

تجزیه و تحلیل این مسائل در پرتو داده های انباشته شده توسط علم مدرن به این ایده منجر می شود که نیاز به حرکت به یک مفهوم اساسی جدید از تاریخ زمین شناسی و بازنگری مطلقاً تمام نتایج موجود چینه شناسی، دیرینه شناسی و زمین شناسی است. در چارچوب این مفهوم، تاریخ زمین به طور قابل توجهی کاهش می یابد، اگرچه به نسخه کتاب مقدس نزول نمی کند.

توجه داشته باشید:

عنوان کتاب"تاریخ پر شور زمین”توسط انتشارات وچه ارائه شده است. در نسخه نویسنده، عنوان کتاب بسیار ساده‌تر بود «سیاره زمین چند ساله است؟...»

از نویسنده

اگر ده سال پیش کسی می‌گفت که نوشتن این کتاب را شروع می‌کنم، حداقل شانه‌هایم را با تعجب بالا می‌اندازم، زیرا هرگز به زمین‌شناسی، ژئوفیزیک، زیست‌شناسی، دیرینه‌شناسی و شاید هیچ‌یک از علوم علاقه‌مند نبودم. که به نوعی به شکل گیری و توسعه زمین به طور خاص به عنوان یک سیاره مربوط می شود. اگر علاقه‌ای به آنها نشان می‌دادم، نسبتاً متفکرانه و کنجکاو بود و تنها با تمایل به آشنایی سطحی با چگونگی تصور علم مدرن از دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم پشتیبانی می‌شد.

بنابراین، نمی توان گفت که این کتاب ثمره سال ها تأمل در موضوع تاریخ سیاره زمین بوده است، اگرچه بخش های جداگانه مندرج در مطالب ارائه شده در زیر حتی ده سال پیش به عنوان مقالات اینترنتی نوشته و منتشر شده است. ، یا حتی بیشتر. ریشه ها حتی بیشتر به گذشته می روند - تا همان آغاز دهه 80 قرن بیستم. در آن زمان بود که من که هنوز دانشجوی مؤسسه فیزیک و فناوری مسکو بودم، با مقاله ای در مجله مشهور "دانش قدرت است" برخورد کردم که در مورد آن بحث می کرد. مدل های مختلفتوسعه زمین این شامل نظریه ای است که بر اساس آن سیاره ما در طول تاریخ خود به طور جدی اندازه تغییر کرده است.

دانش آموز دیروز که با روح سیستم آموزشی شوروی بزرگ شده است، که طبق آن هر چیزی که در علم کشف می شود یک "حقیقت انکارناپذیر" است (افسوس که این ایدئولوژی هنوز در جامعه ما غالب است) ، علاوه بر این ، قبلاً کاملاً با فرضیه قاره آشنا است. رانش و تئوری تکتونیک صفحات و همچنین نظریه پیدایش و توسعه سیارات منظومه شمسی به شکلی که سپس در کتاب های درسی ارائه شد (و هنوز هم ارائه می شود) چنین ایده ای - ایده یک زمین "در حال رشد" - طبیعتاً در ابتدا کاملاً مزخرف به نظر می رسید.

علاوه بر این، عامل ذهنی به وضوح تأثیر داشت: از این گذشته، ما در زمین "جامد" زندگی می کنیم و هیچ تغییری در اندازه آن احساس نمی کنیم. سعی کنید به فردی که کاملاً با منظومه هیلوسنتریک ناآشنا است و حرکت خورشید را در سراسر آسمان هر روز تماشا می کند، بگویید که این زمین است که به دور خورشید می چرخد ​​و نه خورشید به دور زمین. این کار چندان آسان نخواهد بود، زیرا تمام تجربیات روزانه او دقیقاً برعکس را نشان می دهد.

اولاً ، مجله "دانش قدرت است" ، با وجود محبوبیت قالب خود ، در آن زمان به دلیل انتشار مطالبی به شکل قابل دسترس که "در لبه علم" نامیده می شد مشهور بود.

ثانیاً، نظریه زمین "در حال رشد" که به صورت مختصر ارائه شد، منطق درونی خود را داشت و حاوی هیچ تناقض آشکاری نبود. و این یک شاخص نسبتاً واضح است که این نظریه ممکن است صحیح باشد، مهم نیست که چقدر "عجیب" به نظر می رسد.

و ثالثاً، بالاخره من دیگر یک بچه مدرسه ای نبودم، بلکه یک دانش آموز بودم. دانش آموز در چنین مؤسسه ای، جوهر سیستم آموزشی است که در آن یکی از معلمان ریاضی ما به خوبی به شکل مجازی زیر فرموله شده است.

دانش آموزی از مدرسه به خانه می آید که متقاعد شده است که دو و دو برابر چهار است. هدف معلمان ما این است که تا پایان سال اول آن دانش آموز را در این مورد شک کند. تا پایان سوم - مطمئن باشید که اینطور نیست. و تا پایان سال پنجم - بتوانید ثابت کنید که دو و دو برابر هر چیزی هستند، اما نه چهار.

این البته کاملاً اغراق آمیز است. اما به صورت فشرده بیانگر ماهیت این مفهوم است که "حقیقت یک بار برای همیشه ثابت" در جهان وجود ندارد. فقط نسخه ها، فرضیه ها و نظریه ها وجود دارد. و ممکن است اشتباه کنند. علاوه بر این: آنها دقیقاً اشتباه می کنند و در بهترین حالت، مقداری می دهند نزدیک شدن به حقیقت. در طی یک دوره زمانی معین، این تقریب واقعیت را با درجه ای از دقت کافی توصیف می کند. اما به ناچار لحظه‌ای فرا می‌رسد که این دقت دیگر مناسب ما نیست. یک نظریه با نظریه دیگر جایگزین می شود. و هیچ چیز "ترسناک" در این مورد وجود ندارد. این یک فرآیند طبیعی رشد شناختی است.

مثلاً یک نمونه کتاب درسی کلاسیک در فیزیک وجود دارد - نظریه کالری.

برای مدت طولانی، فیزیکدانان معتقد بودند که فرآیندهای مرتبط با انتقال گرما از یک بدن به بدن دیگر با وجود ماده ای به عنوان "کالری" تعیین می شود. اما با گذشت زمان، درک شد که جوهر چنین فرآیندهایی کاملاً متفاوت است - در حرکت حرارتی مولکول ها. کالری "درگذشت". او را رد کردند. اما در عین حال، تمام قوانین ترمودینامیک که بر اساس نظریه "اشتباه" به دست آمده بودند، باقی ماندند ...

زمانی که مقاله در مورد زمین "در حال رشد" را خواندم، مرحله دوم را پشت سر گذاشته بودم - مطمئن بودم که دو و دو برابر با چهار نیستند. یعنی هیچ «نظریه کاملاً درستی» وجود ندارد. اما او هنوز نتوانست ثابت کند که دو و دو برابر چیزی جز چهار هستند. بنابراین، نظریه تغییر اندازه زمین به سادگی مرا سرگرم کرد. اگرچه کرمچاله کوچکی در اعماق ناخودآگاه باقی گذاشت...

در زندگی اتفاقی افتاد که جایی در اواسط دهه 90 من وارد موضوع افسانه ها و سنت های باستانی و همچنین مشکل سرکوب واقعیت هایی توسط علم تاریخی مدرن شدم که با تصویر پذیرفته شده اکنون از گذشته بشریت در تضاد است. توسط این علم در کتاب ها و کتاب های درسی ترسیم و ترویج می شود. با شگفتی قابل توجهی برای خودم، کشف کردم که لایه نسبتاً بزرگی از اطلاعات موجود در افسانه های باستانی و توسط مورخان اختراعات ساده اجداد دور ما تأیید شده است. حقایق واقعی، توسط علم مدرن در شاخه های مختلف دانش جمع آوری شده است. و تلاش برای ترکیب داده های علمی و اطلاعات "اسطوره ای" در نهایت تصویری بسیار دقیق و منسجم از گذشته های دور به دست می دهد - فقط تصویری که بسیار دور از تصویری است که مورخان برای ما ترسیم می کنند.

به طور خاص، طرح معروف افسانه های باستانی در مورد سیل نه تنها تأیید کامل می کند، بلکه امکان شفاف سازی داده های انباشته شده توسط باستان شناسی، زمین شناسی، اقلیم شناسی و سایر علوم را نیز فراهم می کند. نتیجه حاصل از «ترکیب ناسازگارها»، یعنی تلاقی متقابل «شواهد اساطیری» و داده های عینی علمی، در قالب مقاله آنلاین «افسانه سیل: محاسبات و واقعیت» منتشر شد. که بعداً به عنوان ضمیمه کتاب من "مکزیک باستان بدون آینه های کج" منتشر شده توسط انتشارات Veche قرار گرفت.

در اصل، واقعیت یک فاجعه در مقیاس سیاره ای تحت نام رمز "سیل" قبل از هر چیز مورخان را آزار می دهد. و برای زمین شناسانی که اکنون احتمال وقوع فجایع در این سیاره را در گذشته تشخیص داده اند، هیچ چیز "فتنه انگیز" در این مورد وجود ندارد. وضعیت با شرایط دیگری که در همان زمان با آن مواجه شدم بدتر بود.

واقعیت این است که در برخی از افسانه ها و سنت های باستانی (به پایین مراجعه کنید) توضیحاتی از چنین فرآیندهایی یافت شد که می توانست مستقیماً با فرضیه زمین "در حال رشد" مرتبط باشد!

و سپس، از اعماق حافظه من، خاطره ای از مقاله ای در مجله "دانش قدرت است" ظاهر شد. فقط حالا این فقط خاطره ای از یک نظریه کنجکاو و سرگرم کننده نبود. تلاقی متقابل و افزودن داده ها از اساطیر و علم مدرندر تاپیک در مورد سیل به طور طبیعی این سوال مطرح شد که اگر اینجا هم چیزی باشد چه؟

برای یافتن پاسخ این سوال، مجبور شدم به سوالات زمین شناسی، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، دیرینه اقلیم شناسی و دیرینه مغناطیس بپردازم. نتیجه، بدون اغراق، خیره کننده بود - این اسطوره ها واقعاً نه تنها تئوری زمین در حال انبساط را روشن می کنند، بلکه به طور قابل توجهی آن را پیش می برند!..

نتیجه یک مقاله آنلاین بود «آیا سرنوشت فایتون در انتظار زمین است؟»، که بعداً به عنوان ضمیمه کتاب «جزیره مسکونی زمین» که اخیراً توسط همین انتشارات وچه منتشر شد قرار گرفت.

و اینجا مشکل پیش آمد. نتیجه گیری مقاله در تضاد اساسی با تئوری تکتونیک صفحه ای است که در حال حاضر در زمین شناسی غالب است. از آنجایی که علایق من در حوزه کاملاً متفاوتی قرار داشت و برنامه من این نبود که با زمین شناسی در تضاد باشد، این مقاله برای مدت طولانی تنها به عنوان نوعی توسعه کنجکاو از یک نظریه به همان اندازه کنجکاو باقی ماند تا به عنوان یک کاربرد. برای چیزی بیشتر...

(برای کسانی که علاقه مند به مقالات اولیه ذکر شده در بالا هستند، می توانم توصیه کنم که به وب سایت آزمایشگاه تاریخ جایگزین مراجعه کنند، جایی که آنها در صفحه آثار من قرار می گیرند. برای کسانی که بیشتر به ماهیت ماهوی علاقه دارند. از نتایج به دست آمده، توصیه می کنم زمان را در این مورد تلف نکنید، زیرا در ادامه این کتاب این نتایج ارائه خواهد شد - و حتی در یک نسخه توسعه یافته تر) ...

قوی ترین انگیزه برای پیشرفت بیشتر در مورد موضوع این کتاب، ملاقاتی در اوایل دهه 2000 با آندری ژوکوف، کاندیدای علوم تاریخی بود، که با او همتا شدیم. پروژه بزرگ، همراه با انجام یک سری کامل فیلمبرداری و سفرهای تحقیقاتی به مکان های فرهنگ های باستانی و انتشار سریال فیلم های مستند«موضوعات ممنوعه در تاریخ». آندری (مثل من) علیرغم تحصیلات تاریخی "کلاسیک" و حتی دریافت مدرک علمی در سیستم رسمی، از وجود حقایقی که با تصویر گذشته بشریت که اکنون در علم تاریخی پذیرفته شده است در تضاد است راضی نبود. و من حتی از موضع خود علم تاریخی در رابطه با چنین حقایقی که یا آشکارا سرکوب شده و یا بدون هیچ دلیل عینی جعلی و جعلی اعلام شده اند، ناراضی بودم.

از آنجایی که مواضع و رویکردهای ما در اینجا کاملاً منطبق بود، تصمیم گرفتیم با هم جلو برویم و از تحصیلات بشردوستانه او و آموزش فنی من به عنوان عوامل مکمل استفاده کنیم. و این مکمل متقابل همانطور که سیر بعدی وقایع نشان داد بسیار مثمر ثمر واقع شد...

حتی در همان اولین دیدارمان، زمانی که نظرات خود را در مورد مشکلات آینده خود با یکدیگر در میان گذاشتیم فعالیت های مشترک، آندری این سؤال را در مورد قابلیت اطمینان و صحت تاریخ گذاری مصنوعات خاص و خود روش های قدمت گذاری مطرح کرد ، که من در آن زمان به نوعی حتی به آن فکر نمی کردم. به عنوان یک انسان گرا، تصمیم گیری در مورد این مشکل برای او دشوار بود، زیرا عمده روش های به اصطلاح تاریخ گذاری مطلق (یعنی تعیین سن نسبی، بلکه مطلق یک شی) مبتنی بر علوم انسانی نیست. ، اما در اطلاعات فنی. و این مستلزم تلاش من بود.

من نمی گویم که کاملاً ساده است ، اما به سرعت می توان مشکلات مربوط به تاریخ گذاری اشیاء نسبتاً جوان را حل کرد ، اما بخش عمده ای از منابع را برای بازیابی تاریخ تمدن های باستانی تشکیل می دهد. نتیجه یک مقاله آنلاین با نام بلند«چی می خواهی آقا؟... منوی تاریخ گذاری و دندروکرونولوژی رادیوکربن» که به عنوان ضمیمه در کتاب «تمدن خدایان مصر باستان» که توسط انتشارات وچه نیز منتشر شده، آمده است.

این روش‌ها که برای قدمت اشیاء با سن حداکثر چند ده هزار سال استفاده می‌شوند، اگر بر چیزی تأثیر بگذارند، فقط بر تاریخ‌گذاری وقایع گذشته بسیار نزدیک تأثیر گذاشته‌اند (در مقایسه با مقیاس زمانی زندگی مردم سیاره به عنوان یک کل). و اگرچه برخی از این تاریخ‌گذاری‌ها با وقایع سیل بزرگ مرتبط است که تأثیر بسزایی در آن داشت ظاهر مدرنسطح سیاره، خطاها و کاستی های این روش ها تأثیر خاصی بر تاریخچه زمین به عنوان یک کل ندارد.

با این حال، در میان مصنوعات تاریخی، مواردی نیز وجود دارد که ما را در مورد دوره‌های زمانی مهم‌تر فکر می‌کنند و پرسش‌های «ناخوشایند» را نه تنها برای مورخان، بلکه برای تصویر پذیرفته‌شده کنونی از تکامل جهان زنده به‌عنوان یک کل مطرح می‌کنند. به عنوان مثال، مجموعه ای از مجسمه های سفالی از شهر آکامبارو مکزیک حاوی تصاویری از تعامل مردم با دایناسورها است. و حتی داستان های متعدد تری از تعامل انسان با دایناسورها در مجموعه سنگ های پروی ایکا وجود دارد.

برنج. 1. مردی سوار بر دایناسور (مجموعه آکامبارو)
برنج. 2. شکار انسان برای دایناسورها (مجموعه Iki)

با توجه به دیدگاه های مدرن در مورد تکامل، باستانی ترین انسان ها (یعنی اجداد باستانی انسان ها) تنها چند میلیون سال قبل از زمان کنونی ظاهر شدند و دایناسورها تا 65 میلیون سال پیش منقرض شدند. شکاف بین این دو رویداد عظیم است - "اعداد" با یک مرتبه بزرگی متفاوت هستند. پس داستان های مربوط به تعامل انسان با دایناسورها در مجموعه مجسمه های آکامبارو و سنگ های ایکا از کجا می تواند سرچشمه بگیرد؟

اندازه هر دو مجموعه (ده ها هزار مورد) و همچنین تاریخچه شکل گیری آنها، همه شبهات جعلی را رد می کند. علاوه بر این، ما توانستیم شخصاً در طول سفرها تأیید کنیم که مجموعه ها اصیل هستند. اما پس «خطا» کجاست؟.. و «حقیقت» چیست؟.. مردم قبلاً در دوره دایناسورها زندگی می کردند، یعنی ده ها میلیون سال پیش؟.. یا دایناسورها خیلی دیرتر منقرض شدند؟ .. یا عموماً همه قرارها نادرست است؟

البته، حتی در حال حاضر نیز می توانیم تصاویری از دایناسورها و افراد - در فیلم ها، کتاب ها، اسباب بازی های کودکان و غیره پیدا کنیم. با این حال، ما واقعاً در میان دایناسورها زندگی نمی کنیم. تصاویر آنها تنها منعکس کننده دانش ما از وجود این حیوانات باستانی است. به همین ترتیب، مجموعه مجسمه های سفالی سنگ های آکامبارو و ایکا ممکن است به هیچ وجه رویدادهای واقعی را منعکس نکنند، بلکه فقط دانش مردم باستان از دایناسورها(من دقیقا به همین دیدگاه پایبند هستم). تنها سوالی که باقی می ماند این است که اجداد دور ما از کجا چنین دانشی را به دست آورده اند. اما این سؤال قبلاً مسئله را از سطح تکامل جهان زنده به عنوان یک کل به سطح تاریخ نسبتاً اخیر بشر منتقل می کند.

همه چیز خوب خواهد بود، اما علاوه بر داستان های دو مجموعه، گزارش هایی (البته بسیار ناچیز) در مورد کشف استخوان های دایناسور به همراه بقایای انسان وجود دارد. به عنوان مثال، در آمریکای جنوبی، جایی که بقایای انسان حتی عمیق‌تر از استخوان‌های دایناسورها یافت شد. با این چه باید کرد؟..

علاوه بر این. همچنین یک لایه کامل از یافته های عجیب و غریب وجود دارد - مصنوعات (یعنی اشیاء ساخته شده به طور مصنوعی) که در ذخایر زغال سنگ و سنگ های دیگر یافت می شوند، که قدمت آنها گاهی حتی به ده ها، بلکه در صدها میلیون سال محاسبه می شود!.. اما با این چیکار کنم


برنج. 3. چکش در سنگ با قدمت بیش از 100 میلیون سال

چنین یافته‌هایی این پرسش را نه تنها در مورد صحت تعیین سن آنها، بلکه در مورد قابلیت اطمینان روش‌های تاریخ‌گذاری زمین‌شناسی و بنابراین در مورد قابلیت اطمینان مقیاس جغرافیایی پذیرفته‌شده در حال حاضر مطرح می‌کند. و این لایه عظیمی از دانش است که توسط علوم مختلف انباشته شده است. و یافتن شکاف در این دانش چندان آسان نیست. هیچ راهی برای حل فوری مشکل وجود ندارد. باید به چیزی چسبید.

ارشمیدس برای اینکه زمین را وارونه کند به یک تکیه گاه نیاز داشت. و در اینجا لازم بود که نه خود سیاره، بلکه "فقط" تاریخ آن را برگردانیم. اما برای این نیز نوعی تکیه گاه لازم بود. و اهرم مربوطه ...



برنج. 4. مونوگراف "هیدروژن ناشناخته" (S.V. Digonsky, V.V. Ten)

این اهرم مونوگراف "هیدروژن ناشناخته" بود که به معنای واقعی کلمه توسط یکی از نویسندگان همکارش، سرگئی دیگونسکی "به من تحمیل شد" که من از او بسیار سپاسگزارم. پس از باز کردن مونوگراف، دیگر نتوانستم خودم را از آن جدا کنم و، با وجود فراوانی اصطلاحات خاص، به معنای واقعی کلمه آن را بلعیدم، زیرا این امکان را برای شناسایی اشتباهات بسیار جدی در اصل ساخت مقیاس جغرافیایی فراهم کرد، یعنی ، در همان پایه های تصویر پذیرفته شده فعلی از تاریخ سیاره ما. و علاوه بر این، ایده های تک نگاری به طور قابل توجهی تئوری زمین "در حال رشد" را تکمیل و توسعه داد. در نتیجه، در سال 2009، مقاله آنلاین دیگری با عنوانی که برای خود صحبت می کرد متولد شد - "تاریخ زمین بدون دوره کربونیفر" (این مقاله همچنین به عنوان ضمیمه در کتاب "جزیره مسکونی زمین" گنجانده شد. ).

تنها چیزی که باقی مانده بود برداشتن آخرین گام بود - تصمیم به فرو رفتن در دنیای گسترده دانش پایه زمین شناسی، ژئوفیزیک و دیرینه شناسی. و سه اتفاق مرا بر آن داشت که این قدم را بردارم.

اولاً ، تقریباً بلافاصله پس از انتشار مقاله در مورد دوره کربنیفر ، سرگئی دیگونسکی مطالبی را از برخی تحقیقات در زمینه زمین شناسی برای من ارسال کرد ، که اگرچه پنجاه سال پیش انجام شد ، اما عمیقاً در سایه ماند زیرا با مفاهیم پذیرفته شده در تضاد بود. همانطور که مشخص شد، زمین شناسی نیز "جایگزین" های خود را دارد که با رویکردها و دگم های غالب در این علم موافق نیستند.

ثانیاً کارمند موزه کانی شناسی. Fersman RAS لئونید پاوتوف، که به ما در انجام تحقیقات در مورد برخی از آثار تاریخی کمک کرد، به عنوان طرفدار دیدگاه های سنتی در ژئوفیزیک و زمین شناسی، سعی کرد "من را به مسیر درست بازگرداند"، که به همین دلیل او به من اجازه داد کتابی را بخوانم که در آن به طور کلی شرح داده شده است. تاریخچه شکل گیری نظریه های زمین شناسی مدرن. نتیجه دقیقاً برعکس بود - کتاب این امکان را به وجود آورد که دقیقاً کجا و چرا جامعه علمی اشتباهات مهلکی مرتکب شد و دقیقاً کجا باید به دنبال نقاط ضعف نظریه های مدرن بود.

و سوم، در حال حاضر در یکی از بحث ها مواد جمع آوری شدهشخص دیگری کمک قابل توجهی به من کرد - نامزد علوم فیزیکی و ریاضی ویکتور پانچلوگا، که من را با مجموعه ای از مقالات در مورد آخرین تحقیقات در زمینه نیمه عمر ایزوتوپ های رادیواکتیو معرفی کرد. منطقه ای که اکنون نقشی کلیدی در تاریخ گذاری مطلق سنگ های زمین شناسی دارد.

نتیجه همه اینها مقاله آنلاین "کمی در مورد وضعیت فعلی در زمین شناسی" بود که هنوز به صورت کاغذی منتشر نشده است. این مقاله است که هسته اصلی این کتاب را تشکیل می دهد که شامل سایر مقالات ذکر شده و همچنین مطالبی است که در تهیه آنها استفاده شده است اما به دلایلی قبلاً منتشر نشده است.

اما قبل از اینکه در نهایت به یک ارائه محتوایی بپردازیم، لازم می دانم به خواننده عزیز گوشزد کنم که خواندن کتاب مستلزم تلاش ذهنی خاصی از جانب ایشان است. اگرچه سعی کردم تا حد امکان متن را ساده کنم و اصطلاحات خاص متعددی را که متخصصان دوست دارند به نمایش بگذارند به روسی معمولی ترجمه کنم، اما افسوس که تکمیل این در همه جا ممکن نبود. علاوه بر این، برای درک واقعی مطالب ارائه شده، خواننده هنوز باید مقداری داشته باشد دانش عمومی(حداقل در فیزیک و شیمی).

من عمیق ترین قدردانی خود را از همه کسانی که به هر نحوی به زنده شدن این کتاب کمک کردند، ابراز می کنم. نه تنها به کسانی که نامشان در بالا ذکر شد، بلکه به کسانی که نامشان را نبردم، اما در جمع آوری مطالب، در بحث درباره مقالات و ایده های منتشر شده قبلی در مراحل مختلف شکل گیری آنها کمک کردند.

تشکر ویژه از همه کسانی که در سازماندهی و تامین مالی این اکسپدیشن ها کمک کردند و طی آن مطالبی برای این کتاب نیز جمع آوری شد.

کتاب را به خانواده و دوستانم تقدیم می کنم: همسرم ناتاشا، پسرم ماکسیم، برادرم ولادیمیر و همسرش، همچنین ناتاشا که همیشه در آنجا هستند و همیشه آماده کمک در هر موضوعی هستند.

عکس سربرگ: Wallpaper @ eskipaper.com

اگر خطایی پیدا کردید، لطفاً قسمتی از متن را برجسته کرده و کلیک کنید Ctrl+Enter.

یک سال نوری واحد زمان نیست، زیرا نام آن ممکن است شما را به این باور برساند. سال نوری یک واحد فاصله است که در نجوم استفاده می شود.

اندازه گیری فواصل آسمانی در متر و کیلومتر معمول ما دشوار است - آنها بسیار بزرگ هستند! سال نوری مسافتی است که یک پرتو نور خورشید در یک سال طی می کند، یعنی در 365 روز.اما سرعت یک پرتو نور تقریباً 300 هزار کیلومتر در ثانیه است! یعنی یک سال نوری برابر با 9460800000000 کیلومتر یعنی حدود 10 تریلیون کیلومتر است. بنابراین، بسیار ساده تر است که بگوییم، برای مثال: درخشان ترین ستاره آسمان، سیریوس، 8 سال نوری از ما فاصله دارد.

در نگاه اول، این واحد اندازه گیری ممکن است ناخوشایند به نظر برسد. اما در واقع به دلیل وضوح بسیار راحت است. به عنوان مثال، فاصله اندازه‌گیری شده در سال نوری نشان می‌دهد که پیام‌های رادیویی یا سایر پیام‌های الکترومغناطیسی را می‌توان برای دریافت پاسخ در یک بازه زمانی واقعی و نه پس از صدها یا هزاران سال به کدام ستاره‌ها فرستاد.

آیا می دانستید که ...

  • میانگین فاصله تا ماه تقریباً 376300 کیلومتر است. این بدان معناست که پرتوی نوری که از سطح زمین فرستاده می شود 1.2-1.3 ثانیه طول می کشد تا به سطح ماهواره طبیعی ما برسد.
  • نزدیکترین ستاره به ما، به غیر از خورشید، پروکسیما قنطورس است که در فاصله 4.22 سال نوری از ما قرار دارد.
  • قطر کهکشان ما - کهکشان راه شیری - 100000 سال نوری است
  • نزدیک ترین کهکشان مارپیچی به ما، کهکشان معروف آندرومدا، 2.5 میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.