مرکز چینی منشاء گیاهان کشت شده. مراکز منشا گیاهان زراعی

واویلف در سفرهای خود مجموعه ای غنی از گیاهان کشت شده را جمع آوری کرد، پیوندهای خانوادگی بین آنها پیدا کرد و ویژگی های قبلاً ناشناخته اما ژنتیکی ذاتی این محصولات را که می توان پرورش داد، پیش بینی کرد. وی به وجود مناطقی با بیشترین غلظت گونه‌ها، گونه‌ها و گونه‌های برخی گیاهان کشت‌شده و همچنین ارتباط این مناطق با مکان‌های تمدن‌های باستانی پی برد.

در طول تحقیق N.I. واویلف هفت مرکز اصلی جغرافیایی منشاء گیاهان کشت شده را شناسایی کرد.

1. مرکز گرمسیری جنوب آسیا (شکل 2) شامل مناطق گرمسیری هند، هندوچین، چین جنوبی و آسیای جنوب شرقی است. گیاهان کشت شده مرکز: برنج، نیشکرخیار، بادمجان، مرکبات، انبه، موز، درخت نارگیل، فلفل سیاه - حدود 33٪ از کل گیاهان کشت شده است.

برنج. 2. مرکز استوایی جنوب آسیا ()

2. مرکز آسیای شرقی - چین مرکزی و شرقی، ژاپن، کره، تایوان (شکل 3). از اینجا دانه های سویا، ارزن، گندم سیاه، آلو، گیلاس، تربچه، گردونارنگی، خرمالو، بامبو، جینسنگ - حدود 20 درصد از گیاهان کشت شده است.

برنج. 3. مرکز آسیای شرقی ()

3. مرکز آسیای جنوب غربی - آسیای صغیر، آسیای مرکزی، ایران، افغانستان، جنوب غربی هند (شکل 4). این مرکز مولد گندم، جو، چاودار، فندق، حبوبات، کتان، کنف، شلغم، سیر، انگور، زردآلو، گلابی، خربزه - حدود 14 درصد از کل گیاهان کشت شده است.

برنج. 4. مرکز آسیای جنوب غربی ()

4. مرکز مدیترانه- کشورهای واقع در سواحل مدیترانه (شکل 5). از اینجا کلم، چغندر قند، زیتون، شبدر، عدس، جو دوسر، کتان، خلیج، کدو سبز، جعفری، کرفس، انگور، نخود فرنگی، لوبیا، هویج، نعناع، ​​زیره، ترب کوهی، شوید - حدود 11٪ از گیاهان کشت شده است.

برنج. 5. مرکز مدیترانه ()

5. حبشی، یا مرکز آفریقایی - ارتفاعات حبشی آفریقا در منطقه اتیوپی (شکل 6). گندم، جو، سورگوم، قهوه، موز، کنجد، هندوانه - حدود 4 درصد از گیاهان کشت شده - از آنجا منشاء می گیرند.

برنج. 6. حبشی یا مرکز آفریقا ()

6. مرکز آمریکای مرکزی - جنوب مکزیک (شکل 7). جد لوبیا، ذرت، آفتابگردان، پنبه، کاکائو، کدو تنبل، تنباکو، کنگر فرنگی اورشلیم، پاپایا - حدود 10٪ از گیاهان کشت شده است.

برنج. 7. مرکز آمریکای مرکزی ()

7. آمریکای جنوبی، یا مرکز آند - سواحل غربی آمریکای جنوبی (شکل 8). از این مرکز سیب زمینی، گوجه فرنگی، آناناس، فلفل دلمه ایدرخت سینچونا، بوته کوکا، هویا، بادام زمینی - حدود 8 درصد از گیاهان کشت شده است.

برنج. 8. آمریکای جنوبی یا مرکز آند ()

ما با مهم ترین مراکز منشأ گیاهان کشت شده آشنا شدیم.

کتابشناسی - فهرست کتب

  1. مامونتوف S.G.، Zakharov V.B.، Agafonova I.B.، Sonin N.I. زیست شناسی. الگوهای عمومی - باستارد، 2009.
  2. پونوماروا I.N.، Kornilova O.A.، Chernova N.M. مبانی زیست شناسی عمومی. پایه نهم: کتاب درسی برای دانش آموزان پایه نهم موسسات آموزش عمومی / ویرایش. پروفسور که در. پونوماروا. - ویرایش دوم، تجدید نظر شده. - M.: Ventana-Graf، 2005.
  3. Pasechnik V.V.، Kamensky A.A.، Kriksunov E.A. زیست شناسی. مقدمه ای بر زیست شناسی عمومی و بوم شناسی: کتاب درسی پایه نهم، ویرایش سوم، کلیشه. - M.: Bustard، 2002.
  1. Dic.academic.ru ().
  2. Proznania.ru ().
  3. Biofile.ru ().

مشق شب

  1. چه کسی تئوری کامل مراکز منشا گونه های گیاهی کشت شده را تدوین کرد؟
  2. مراکز جغرافیایی اصلی منشا گیاهان زراعی کدامند؟
  3. مراکز پیدایش گیاهان زراعی با چه مواردی مرتبط است؟

A. S. Konkov

بدیهی است که گیاهان کشت شده نه به خودی خود، بلکه با مشارکت انسان بر اساس برخی از اشکال وحشی در طبیعت ظاهر شدند. این امر با این واقعیت تأیید می شود که گیاهان کشت شده اغلب دارای خواص مفیدی برای انسان هستند، اما برای خود گیاهان در طبیعت اصلاً مفید نیستند. به عنوان مثال، چنین کیفیتی عدم توانایی در ریختن بذر در بسیاری از غلات کشت شده است. بسیاری از خصوصیات در گیاهان کشت شده به وضوح هیپرتروفی می شوند - به عنوان مثال، پالپ میوه ها خیلی ضخیم است. گیاهان باغچه- و برای وجود در طبیعت غیر ضروری هستند. در نتیجه، بسیاری از گیاهان زراعی (البته نه همه) می میرند یا به سرعت توسط گونه های دیگر در زیستگاه های طبیعی جایگزین می شوند.

علاوه بر این، محصولات لزوماً در همان مکان هایی که در ابتدا اهلی شده بودند، کشت نمی شوند. بر اساس برآوردهای مدرن، تقریباً 70 درصد محصولات زراعی که غذای مردم محلی را تأمین می کنند، در خارج از سرزمین اصلی خود کشت می شوند.

اهلی شدن اجداد وحشی گیاهان زراعی چگونه اتفاق افتاد؟ آیا چنین مراکزی از منشاء گیاهان زراعی در مناطق باریک متمرکز بوده اند یا اهلی شدن آنها در سطح وسیعی اتفاق افتاده است؟ اگر مناطق منشأ گیاهان کشت شده از نظر سرزمینی محدود بود، آیا بسیاری از کانون‌های محلی باریک مستقل برای هر گیاه جداگانه وجود داشت یا می‌توانست کل مجموعه‌های گونه‌های اهلی بالقوه را متحد کند؟ خوب، یک سوال به خصوص جالب این است که آیا مزایای گیاه شناسی مکان های فردی می تواند مزایایی برای جوامع محلی ایجاد کند و توسعه اجتماعی آنها را تحریک کند؟ به عنوان مثال، آیا آنها می‌توانستند در چنین پدیده‌هایی که انقلاب نوسنگی توصیف می‌کند سهیم باشند؟ کاملاً ممکن است که این فرآیند و فرآیندهای مشابه در سایر مناطق جهان گسترش خود را دقیقاً از مکان‌هایی آغاز کرده باشد که خوش شانس‌تر از سایرین با حیوانات اهلی بالقوه در فلور محلی بودند.

اولین محققی که سعی کرد به این سوالات پاسخ دهد آلفونس لوئیس دکاندوله گیاه شناس سوئیسی بود. او مناطق جغرافیایی مبدأ فرضی را برای گیاهان کشت شده از خویشاوندان وحشی آنها ایجاد کرد. Decandolle تعداد زیادی از چنین مراکزی را آشکار کرد. او این مطالعات را در اثری بزرگ با نام «Origine des plantes cultivées» ترکیب کرد. با این حال، لوئیس دکاندول معتقد بود که تمام تفاوت‌ها در سرزمین اجدادی منشأ گیاهان منفرد را می‌توان تنها به دو دلیل توضیح داد: 1) پهنه‌بندی اقلیمی 2) تفاوت در مجموعه گونه‌ها در مناطق و استان‌های مختلف گل‌شناسی (که به دلیل جداسازی طولانی مدت زمین شناسی این مناطق از یکدیگر). در مورد اول گیاهان مختلفاز مناطق سازگاری مختلف می آیند. در مورد دوم، گروه‌های مختلفی از گیاهان در طول انزوای طولانی و تکامل مستقل مناطق گل‌شناسی منفرد در طی میلیون‌ها سال به وجود آمدند. تحقیقات Decandolle وجود هر گونه کانون محلی باریک اهلی سازی را رد کرد. او معتقد بود که مناطق اهلی کردن مولدهای وحشی گیاهان کشاورزی مناطق وسیعی را در بر می گیرد.

نقشه مناطق طبیعی زمین



نقشه مناطق فلورستیکی زمین

اولین محققی که سعی کرد به این سوالات پاسخ دهد آلفونس لوئیس دکاندوله گیاه شناس سوئیسی بود. او مناطق جغرافیایی مبدأ فرضی را برای گیاهان کشت شده ایجاد کرد. Decandolle تعداد زیادی از چنین مراکزی را آشکار کرد. او این مطالعات را در اثری بزرگ به نام «Origine des plantes Cultivées» («منشا گیاهان کشت شده») ترکیب کرد. با این حال، دکاندول معتقد بود که تمام تفاوت‌ها در سرزمین اجدادی منشأ گیاهان منفرد را می‌توان تنها با دو دلیل توضیح داد: پهنه‌بندی آب و هوا و تفاوت در مجموعه گونه‌ها در مناطق و استان‌های مختلف فلوریستیکی (که به دلیل طولانی‌مدت زمین‌شناسی ایجاد می‌شود. جداسازی این مناطق از یکدیگر). در حالت اول، گیاهان مختلف از مناطق سازگاری متفاوت می آیند. در مورد دوم، گروه‌های مختلفی از گیاهان در طول انزوای طولانی و تکامل مستقل مناطق گل‌شناسی منفرد در طی میلیون‌ها سال به وجود آمدند. تحقیقات Decandolle وجود هر گونه کانون محلی باریک اهلی سازی را رد کرد. او معتقد بود که مناطق اهلی کردن مولدهای وحشی گیاهان کشاورزی مناطق وسیعی را در بر می گیرد.

شایستگی انکارناپذیر دکاندول این است که او منشأ تقریبی بسیاری از گونه‌ها را پیدا کرد (البته در محدوده‌های جغرافیایی وسیع)، و این که او ایده تعدد چنین مناطقی از انتخاب گیاهان مختلف کشت را فرض کرد. اما یک انقلاب واقعی در دیدگاه ها در مورد ماهیت منشاء گیاهان کشت شده توسط هموطن ما، ژنتیک برجسته قرن بیستم، نیکولای ایوانوویچ واویلوف انجام شد. واویلوف با انجام حدود 180 سفر به نقاط مختلف جهان، ثابت کرد که دلایل اقلیمی و تقسیم بندی گلها تنها عواملی هستند که تاریخچه ظهور گیاهان کشت شده را تعیین می کنند. در فلور جهان بسته‌های انتخابی وجود دارد که مجموعه‌های کامل گونه‌های پاسخگو به انتخاب را متحد می‌کند. علاوه بر این، در این مناطق، نه 1-2 گونه، بلکه یک پالت کامل از اهلی شدن بالقوه و خویشاوندان وحشی گیاهان زراعی متمرکز شده است و تعداد این مراکز محدود است. هنگامی که مکان های جدید مستقر شدند، کانون های ثانویه با خود می توانند ایجاد شوند. انواع منحصر به فردو فرهنگ‌ها، اما انگیزه اولیه دقیقاً از مراکز اولیه می‌آمد. از آنجا گسترش اقتصاد مولد و مهم ترین محصولات غذایی آغاز شد. و این به این دلیل اتفاق افتاد که مراکز منشأ گیاهان فقط مراکز گونه‌زایی و شکل‌گیری انواع نبودند، بلکه مراکزی با تنوع بسیار زیاد اجداد گیاهان کشت شده (یعنی گونه‌هایی که به انتخاب انسان پاسخ می‌دهند) بودند.

در ابتدا، نیکولای ایوانوویچ واویلوف 7 مرکز جغرافیایی اولیه منشأ گیاهان کشت شده را شناسایی کرد [Vavilov 1939].

4 مرکز واقع شده است در اوراسیا :

  • مرکز گرمسیری جنوب آسیا

(برنج، نیشکر، مرکبات، خیار، انبه، بادمجان، فلفل سیاه).

  • مرکز آسیای شرقی

(لوبیا سویا، گندم سیاه، ارزن، کومیز، تربچه، گیلاس، آلو)

  • مرکز آسیای جنوب غربی
(گندم، چاودار، جو، انجیر، انار، به، آلبالو، بادام، اسپرس)
  • مرکز مدیترانه

(درخت زیتونکلم، خردل، هویج)

1 مرکز واقع شده است در جنوب صحرای آفریقا :

  • مرکز حبشه
(تف، قهوه، هندوانه)

2 مرکز مستقل واقع شده است در دنیای جدید:

  • مرکز آمریکای مرکزی

(ذرت، لوبیا، آووکادو، کاکائو، تنباکو)

  • مرکز آند (آمریکای جنوبی).

(سیب زمینی، آناناس، کینوا، گوجه فرنگی)

در استرالیاهیچ مرکز اولیه با منشا گیاهی به وجود نیامد.

مراکز منشا گیاهان کشت شده، که در اصل توسط N. I. Vavilov شناسایی شده است

پس از ظهور داده‌های جدید، دانش‌آموزان واویلوف، E.N. Sinskaya و P.M. بنابراین، مرکز آسیای جنوب غربی به آسیای غربی و آسیای مرکزی تقسیم شد و مرکز گرمسیری آسیای جنوبی به مرکز هندوستان، واقع در هند، و مرکز هند و مالایی، که با کشورهای هندوچین و جزایر مرتبط بود، تقسیم شد. اندونزی در نتیجه، فهرست مراکز اولیه در ژوکوفسکی به 12 و در سینسکایا به 10 مرکز (شامل در 5 اجتماع بزرگ) افزایش یافت. لازم به ذکر است که خود واویلف در مورد لزوم جدا کردن مراکز هندوچین و آسیای مرکزی به عنوان مراکز مستقل اهلی کردن تردید داشت.

با گذشت زمان، به لطف کار محققان خارجی، مراکز مستقل ویژه اهلی کردن گیاهان، متفاوت از اتیوپی، در آفریقا در قسمت غربی قاره تاریک کشف شد. یک تمرکز اولیه مستقل از انتخاب نیز در یافت شد آمریکای شمالی. شاید در حوضه آمازون یک مرکز اهلی‌سازی جداگانه، متفاوت از آند، وجود داشته باشد. یک مرکز برای اهلی کردن گیاهان کشاورزی جدا شده از سایر نقاط جهان نیز در گینه نو کشف شد که تأثیر آن محدود به منطقه کوچک این جزیره بود و تأثیر کمی بر سایر مناطق داشت. جهان به جز ملانزی

مراکز منشا گیاهی در اوراسیا غربی

مرکز کشاورزی اولیه آسیای غربی - کهن ترین کوره در جهان. قلمرو آن شامل آسیای صغیر، شام، کوه‌های زاگرس در مرز ایران و عراق و ماوراء قفقاز بود. گذار به یک اقتصاد مولد در هزاره 9 تا 7 قبل از میلاد در اینجا اتفاق افتاد. ه. گندم، جو، چاودار، عدس، انجیر، انار، به و بادام در اینجا توسعه یافتند.

منطقه اهلی سازی مناطقی با میزان بارندگی 300 تا 500 میلی متر در سال در ناحیه کوهپایه ای ارتفاعات محلی را پوشش می دهد و تقریباً با منطقه جنگلی بلوط- پسته- استپی مطابقت دارد. با این حال، جو وحشی و برخی از حبوبات در یک منطقه خشک تر با میزان بارندگی 200 میلی متر در سال یافت می شوند که تا مناطق استپی دشت گسترش می یابد. برای اجداد آسیای مرکزی وحشی غلات کشت شده، علاوه بر هنجار عمومی رطوبت، محصور شدن آنها در زمان معینی، یعنی فصل زمستان که باید قبل از رسیدن آنها در بهار باشد، بسیار مهم است. پس از دوره بارندگی، غلات وحشی بیشه های فراوانی تولید می کنند که در هر ساعت تا 2 کیلوگرم دانه را می توان با دست جمع آوری کرد که باید انگیزه ای برای جمع آوری این غلات ایجاد می کرد. شاید به همین دلیل است که بقایای حبوبات در مجموعه‌های دیرینه گیاه‌شناسی دوران نوسنگی اولیه بسیار نادر است.

یک مرکز واحد آسیای مرکزی از طریق ادغام 5-6 مرکز محلی در یک مرکز به وجود آمد. این شامل مدیترانه شرقی (فلسطین، جنوب غربی سوریه)، سریانی شمالی , جنوب شرقی آناتولی , جنوب آناتولی , زاگرسیان(از شمال عراق تا جنوب غرب ایران) ماوراء قفقازمیکرو کانون.

  • که در مدیترانه شرقی در میکروفوکوس، جو دو ردیفه و عدس اهلی و عدس و نخود از حبوبات اهلی شدند.

    که در شمال سوریه در شیوع - گندم einkorn، جو، و همچنین، مانند در اولین شیوع، عدس و نخود فرنگی.

    که در جنوب شرقی آناتولی گونه‌های محلی گندم، عدس و نخود فرنگی در این مرکز قرار دارند.

    که در زاگرسمیکروفوکوس انواع خاص خود را از گندم انگورن، امر و جو دو ردیفه دارد، اما این مرکز با نقش کم حبوبات متمایز می شود.

    که در آناتولی جنوبی - گندم، جو و عدس، نخود، نخود، نخود. چاودار در اینجا اهلی شد.

    که در ماوراء قفقاز- ارقام محلی ارزن و گندم.

دو ضایعه آخر ممکن است ثانویه باشند، اما این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. تکمیل تشکیل یک کانون واحد آسیای مرکزی باعث ایجاد مرحله جدیدی از انتخاب شد، زمانی که جو چند ردیفه و گندم تتراپلوئید و هگزاپلوید در منطقه خاورمیانه پرورش داده شدند.

زیستگاه خویشاوندان وحشی غلات در غرب آسیا

تأثیر کانون آسیای مرکزی نه تنها تأثیر زیادی بر بخش قابل توجهی از جهان قدیم گذاشت - بلکه به پیدایش مراکز ثانویه مبتنی بر فرهنگ های این مرکز در اروپای غربی و شرقی، شمال آفریقا، عربستان سعودی و قفقاز کمک کرد. ، ایران، آسیای مرکزی و شمال هند. از همین منطقه بود که انقلاب نوسنگی در اوراسیا غربی آغاز شد. و اگرچه، البته، اشتباه است که تمام علل آن را صرفاً به عوامل ژئوبوتانی تقلیل دهیم، اما شکی نیست که مزایای فلور محلی نقش بسزایی داشته است.

ارتباطات جالب بین مرکز آسیای غربی و مرکز مدیترانه . از بین غلات محلی، فقط جو در اینجا اهلی شده بود. اما گیاهان محلی بسیاری از حیوانات اهلی جدید را فراهم کردند و ثروت عظیمی را به وجود آوردند محصولات سبزیجات: تربچه، کلم، جعفری، خردل، هویج، خرنوب و زیتون. با وجود این، شواهد مدرن نشان می دهد که کشاورزی به طور مستقل از اینجا سرچشمه نمی گیرد، بلکه تحت تأثیر انگیزه خاورمیانه است. محصولات خاور میانه اساس غذا در اینجا شد و انتخاب محصولات محلی خود توسط نفوذ خاورمیانه آغاز و تحریک شد. واویلف برخی از بخش‌های غربی کانون آسیای نزدیک را در ناحیه مدیترانه گنجاند، و پیشنهاد کرد که آنها می‌توانند از نظر ژنتیکی به مراکز غربی‌تر اروپا مرتبط باشند، در حالی که مناطق شرقی‌تر کانون آسیای نزدیک، از جمله شام، در ابتدا از تاریخ کشاورزی مدیترانه جدا شدند. یکی از تفاوت های کلیدیاو بین مراکز مدیترانه و غرب آسیا در نظر گرفت اشکال مختلفگندم: انتخاب مستقل در کانون مدیترانه منجر به ظهور گونه های تتراپلوئیدی دانه درشت گندم شد، در کانون آسیای غربی - گونه های هگزاپلوید دانه کوچک. با این حال، داده های ژنتیکی مدرن نشان می دهد که این فرآیندها پیچیده تر بودند. احتمالاً مرکز اهلی‌سازی شام را باید صرفاً بخشی از مرکز آسیای غربی در نظر گرفت. و تمام مراکز اهلی شدن در اروپا و شمال آفریقا مانند مراکز دختر ثانویه آن هستند. بنابراین، اگرچه این برخلاف طرح اولیه واویلف است، اما مرکز مدیترانه باید از مناطق اولیه منشاء گیاهان کشت شده حذف شود.

شیوع آسیای مرکزی با تنوع بسیار بالایی از انواع گیاهان کشاورزی متمایز می شود که شناسایی آن به عنوان یک مرکز مستقل را توجیه می کند. این سرزمین از ترکمنستان تا حوضه سند و از بدخشان تا ایران را در اختیار دارد. در اینجا، در طول انتخاب، کشاورزان محلی انواع محلی گندم، گلابی و زردآلو را توسعه دادند. با گذشت زمان بخشی از قسمت شرقی نیز به اینجا رسید. گیاهان آسیایی، که منجر به پیدایش انواع محلی خرمالو و آلو شد. پیدایش این مرکز به هزاره ششم قبل از میلاد برمی گردد. ه. با این حال، مرکز آسیای مرکزی ثانویه است و از مرکز آسیای غربی مشتق شده است، زیرا بیشتر گیاهان کشت شده محلی از فرهنگ های خاورمیانه می آیند. احتمالاً گسترش کشاورزی در اینجا از جنوب منطقه - از جنوب افغانستان و بلوچستان - آغاز شده است. در شمال، در ترکمنستان مدرن و آسیای مرکزی، اقتصاد مولد دیرتر ظاهر می شود. همچنین، مرکز آسیای مرکزی بدون شک شمال غربی هند را در بر می گیرد، جایی که بر اساس محصولات خاورمیانه، تنوع خاصی از گندم دانه گرد ایجاد شد که به عنوان محصول پایه در کشاورزی آبی محلی تبدیل شد.

مراکز منشا گیاهی در جنوب آسیا

منشا اکثر محصولات زراعی به طور سنتی مربوط به این منطقه است. مرکز اهلی سازی در مناطق کوهستانی شبه جزیره هندوچین، جنوب چین در جنوب رودخانه یانگ تسه و بخش شمال شرقی هندوستان قرار دارد. برنج، نیشکر، موز، مرکبات، دوریان، تارو، بادمجان و بیشتر گیاهانی که منبع ادویه های کلاسیک هستند در اینجا معرفی شدند.

در قلمرو هندوستانکشاورزی نسبت به سایر مناطق در درجه دوم قرار دارد. فلور محلی تعداد معینی از گیاهان کشت شده را فراهم می کرد، اما اهلی هندی نقش حمایتی ایفا کردند و به معیشت اصلی جوامع این منطقه تبدیل نشدند. اینها شامل ماش و خیار است. خاستگاه کشاورزی و بیشتر محصولات در هند به سایر مناطق اوراسیا و حتی جنوب صحرای آفریقا مرتبط است. در نیمه اول هزاره دوم ق.م. ه. ارزن، جو، گندم و کتان وارد هند شدند و به وضوح از غرب آسیا به اینجا آمده بودند. برنج از مرکز هند و مالایا به هندوستان نفوذ کرد (در دوره تمدن هاراپی یافت شد). و از آفریقا، با دور زدن خاورمیانه (ظاهراً از طریق عربستان جنوبی) - سورگوم، داگوسا، لوبیا. این محصولات اساس کشاورزی در فلات دکن شد.

مرکز هند و مالایی ، برعکس، بازی کرد نقش اصلیدر اهلی کردن و انتخاب اجداد گیاهان زراعی. این منطقه در ابتدا به عنوان حاشیه ای در نظر گرفته می شد که کشاورزی و اهلی شدن از مراکز دیگر در قلمرو آن گسترش یافت. واویلف یکی از اولین کسانی بود که نظر خود را در مورد گیاهان محلی تغییر داد و از پتانسیل عظیم آن قدردانی کرد. با این حال، او آن را تنها به عنوان یک مرکز محلی بسیار غنی از گونه ها در مرکز عمومی جنوب آسیا، همراه با هندوستان گنجانده است. مطالعات گیاه شناسی بعدی نه تنها دیدگاه غنا و تنوع گیاهان وحشی و کشت شده هندوچین، جنوب چین و شمال شرقی هند را تأیید کرد، بلکه تقویت کرد. بنابراین توصیه می‌شود که مرکز هند و مالایا به عنوان مرکز اصلی اهلی‌سازی گیاهان در جنوب آسیا معرفی شود و کانون‌های اهلی‌سازی هندوستان و محلی در اندونزی به‌عنوان مراکز مشتق آن در نظر گرفته شود.

محصولات اصلی مرکز هند و مالایا که نقش ویژه ای در توسعه کشاورزی محلی و کشاورزی در سایر مناطق داشت، برنج، تارو و انواع سیب زمینی آسیای جنوبی بود.

تارو و اشکال آسیایی یام غده های نشاسته ای هستند که مشابه محصولات مشابه در سایر نقاط جهان هستند: سیب زمینی شیرین، سیب زمینی و کاساوا در دنیای جدید و یام آفریقایی در قاره تاریک. از مزایای تارو می توان به بی تکلفی بیشتر آن اشاره کرد، عیب آن عملکرد کمتر و نیاز آن به رطوبت بسیار زیاد است. فقط در جایی قابل کشت است که میزان بارندگی سالانه بین 1000 تا 5000 میلی متر در سال باشد. از مزایای سیب زمینی می توان به عملکرد بیشتر آن، نیاز کمتر به رطوبت، معایب آن کوتاه بودن دوره برداشت و دمدمی مزاج بودن بیشتر این محصول اشاره کرد. احتمالاً یام بعد از تارو و توسط گروه هایی از جمعیت که قبلاً مهارت های انتخاب و کشاورزی را داشتند وارد فرهنگ شده است.

اهلی کردن برنج در شمال شبه جزیره هندوچین، از جمله مناطق خاصی از شمال شرقی هند و منتهی الیه جنوب چین رخ داده است. اینجا جایی است که اقوام وحشی برنج (Oryza rufipogon، Oryza nivara) زندگی می کنند. برنج کشت شده دارای دو گونه اصلی و رایج است: برنج هندی (Oryza sativa indica) با دانه های بلند و غیر چسبنده و برنج ژاپنی (Oryza sativa japonica) با دانه های کوتاه و چسبنده. برنج ژاپنی در برابر یخبندان مقاوم تر است و همین امر باعث شده تا این گونه در مناطق کوهستانی آسیای جنوب شرقی و هند و همچنین در مناطق دیگر گسترش یابد. دیر وقت- V آب و هوای معتدلکره، ژاپن و شمال چین

از آنجایی که این واریته‌ها از نظر مورفولوژیکی بسیار متفاوت هستند به طوری که تلاقی بین آنها دشوار است (که در گیاهان حتی در مورد هیبریداسیون بین گونه‌ای نادر است)، حتی تصور می‌شود که آنها اهلی شده‌اند. مناطق مختلف. اما متخصصان ژنتیک مشخص کرده اند که همه اشکال کشت شده برنج از یک اجداد منشأ تقریباً 8200 هزار سال پیش در منطقه جنوب رودخانه یانگ تسه و جدا شدن برنج ژاپنی و هندی 3900 سال پیش رخ داده است. در دره‌های گنگ و رودخانه زرد، کشت برنج در درجه دوم اهمیت قرار دارد و دیر ظاهر می‌شود. عقیمی هیبریدها بین این زیرگونه ها با هیچ فاصله سیستماتیک همراه نیست، بلکه با عدم تعادل در عملکرد ژن هایی که مرگ برنامه ریزی شده سلولی را مهار می کنند - آپوپتوز در تخمک ها، که باعث عقیمی بذر می شود، مرتبط است.

منطقه کشت برنج

برنج یک گیاه آبدوست است که به رطوبت بالای 1000 میلی متر در سال نیاز دارد، بنابراین ورود برنج به کشت تنها در یک منطقه مرطوب انجام می شود.

برنج همچنین دارای انواع دیم است که در ارتفاعات دور از رودخانه ها کشت می شود و امکان کشت آن را بدون استفاده از آبیاری فراهم می کند. با این حال، داده های گیاه شناسی نشان می دهد که این گونه ها ثانویه هستند، منشاء بعدی دارند و نمی توانند اشکال اولیه باشند. هنگام پرورش برنج، و همچنین هنگام پرورش گندم و ذرت، برای تبدیل آن از شکل وحشی به کشت، مهم بود که دانه ها به خودی خود ریزش نکنند، زیرا این امکان حفظ برداشت را فراهم می کرد. جالب است که تغییر در این صفت تنها با یک جهش در یک ژن به نام sh4 همراه بود که کل فرآیند تشکیل لایه جداکننده روی ساقه را آغاز می کند. شاید به همین دلیل، اهلی شدن برنج سریعتر اتفاق افتاد و در طول زمان کمتر از گندم گسترش یافت.

تاریخچه کلی شکل گیری مرکز اهلی سازی هند و مالایی و پیدایش اقتصاد مولد چندین سناریو را نشان می دهد. برخی از نویسندگان بر این باورند که کشاورزی در ابتدا بر اساس کشت غده هایی مانند تارو و یام به وجود آمد و تنها در مرحله بعدی انتقال به کشت فشرده برنج صورت گرفت. این دیدگاه محتمل‌تر به نظر می‌رسد، اما باید فرضیه‌های جایگزین را نیز در نظر گرفت که بر اساس آن‌ها می‌توان برنج را قبل از غده‌ها وارد کشت کرد. نگاه ویژه ای به خاستگاه اقتصاد مولد در آسیای جنوب شرقی متعلق به سوئر است. طبق مدل اهلی‌سازی او، در این منطقه ابتدا اهلی‌سازی نه از گونه‌های صرفاً غذایی، بلکه از گیاهانی با کاربرد چندمنظوره (مانند پاندانوس، کوردیلین) آغاز شد. سایر محصولات به تدریج به عنوان محصولات همراه وارد اقتصاد شدند و در مرحله بعد، پس از انتخاب معین، جایگاه مرکزی را در ساختار حمایت از زندگی به خود اختصاص دادند. دشوار است که بگوییم کدام یک از این فرضیه ها قابل قبول تر است، اما کشاورزی در آسیای جنوب شرقی به احتمال زیاد در میان ماهیگیران نیمه بی تحرک که محصولات رطوبت دوست را در نزدیکی روستاهای خود کشت می کردند، به وجود آمد. با توجه به اینکه خویشاوندان برخی از گیاهان (ساگو، تارو، موز) باید در مناطق استوایی بسیار مرطوب و برخی دیگر (یام، نیشکر) در مناطق آب و هوایی موسمی اهلی شده باشند که امکان تغییر فصول خشک‌تر و مرطوب‌تر را فراهم می‌آورد. بدیهی است که در اینجا، و همچنین در آسیای غربی، مرکز اهلی سازی به دلیل ادغام چندین ریز کانونی نزدیک به قلمرو توسعه یافته است.

تکانه های مرکز اولیه هندو-مالایایی منجر به ظهور کانون های ثانویه در هند، جزایر اندونزی و تایوان شد. از این دو مرکز اخیر، گیاهان پرورش یافته در مرکز آسیای جنوب شرقی به جزیره ماداگاسکار و همچنین به پلی‌نزی و سایر جزایر اقیانوس آرام گسترش یافتند و اساس کشاورزی را در اقیانوسیه ایجاد کردند.

مشخص است که در حالی که غده های گرمسیری به سمت جنوب و جنوب شرقی گسترش می یابد، برنج عمدتاً به سمت غرب و شمال گسترش می یابد.

مراکز منشا گیاهی در شرق آسیا

مرکز ابتدایی آسیای شرقی واقع در شمال چین در میان رودخانه زرد. اساس کشاورزی آن قبل از نفوذ برنج از جنوب به اینجا چومیزا بود. ارزن آسیایی، تربچه دایکون، آلو، خرمالو و تعدادی از محصولات دیگر نیز در اینجا اهلی شدند. واویلف فرض کرد که هسته این مرکز به حوضه یانگ تسه نزدیکتر است. اما بر اساس ایده های مدرن، حوضه یانگ تسه در محدوده مرکز هند و مالایی قرار می گیرد.

جالب است که مجتمع کشاورزی محلی به طور فعال با محصولات معرفی شده تکمیل شد، به عنوان مثال، محصولات جدید از تمرکز هند و مالایا و آسیای مرکزی (مانند گندم و برنج) در دوره ای که گذار به یک اقتصاد مولد نه تنها در پایان یافت. حوضه رودخانه زرد، بلکه یک کشور توسعه یافته قبلاً (در هزاره دوم قبل از میلاد) پدیدار شده بود. این به طور قابل توجهی این فرآیندها را از آنهایی که در منطقه هند و مالایا اتفاق افتاد متمایز می کند ، جایی که برعکس ، دولت برای مدت طولانی حتی پس از گذار به کشاورزی توسعه یافته ظهور نکرد.

بر اساس مرکز اولیه آسیای شرقی شکل گرفت شیوع ثانویه کره ای-ژاپنی ، که در آن، علاوه بر گیاهان آسیای شرقی و برنج، برخی محصولات جدید از فلور محلی، مانند انواع بومی یام (Dioscorea japonica) اهلی شدند.

مراکز منشاء گیاهی در آمریکا

در قاره آمریکای شمالی، در مناطق کوهستانی مکزیک، الف مرکز آمریکای مرکزی . در آن ذرت، لوبیا، گل تاج خروس و کدو تنبل وارد فرهنگ شدند. احتمالاً، در اینجا، مانند مرکز آسیای غربی، ادغام چندین میکروفوکوس محلی رخ داده است. ویژگی جالبدر این مرکز یک انتقال غیرمعمول طولانی به کشاورزی پایدار وجود داشت. اگر آغاز آن فقط کمی دیرتر از اولین مراکز جهان قدیم، در هزاره 9 قبل از میلاد، پدید آمد. ه. - سپس شکل گیری نهایی آن فقط در هزاره 3 - 2 قبل از میلاد اتفاق افتاد. ه. دلایل توضیح این انتقال آهسته نیاز به توضیح در تحقیقات آینده دارد.

اندکی پس از آن، اقتصاد تولید و بومی های همراه آن شروع به گسترش به مناطق پست مکزیک و آمریکای مرکزی کردند و سپس به ایالات متحده گسترش یافتند. یک شرکت تابعه بسیار بزرگ در اینجا به وجود آمد تمرکز آریزونا-سونورا .

جالب است که در شرق ایالات متحده آمریکا در هزاره 2 - 1 قبل از میلاد. ه. مرکز مستقل اهلی سازی آن شروع به شکل گیری کرد که مبتنی بر کشت سیکلاخنا، علف قناری، علف گره و غاز بود. با این حال، مجموعه کوچک اولیه از گونه های آن مانع از تبدیل شدن آن به یک مرکز اصلی شد. و گیاهان محلی در هزاره 1 - اوایل 2 پس از میلاد. ه. بوسیله اهلی های آمریکای مرکزی جابجا شدند و تمرکز ثانویه را تشکیل دادند - آلاباما - ایلینوی .

طیفی از خویشاوندان وحشی گیاهان کشت شده در آمریکای شمالی

در قاره آمریکای جنوبی، در منطقه کوهستانی آند، شکل گرفت مرکز آمریکای جنوبی (آند). . سیب زمینی، آناناس، کینوا و گوجه فرنگی در اینجا اهلی شدند. پهنه بندی عمودی بسیار واضحی در توسعه و انتخاب گونه های اجدادی گیاهان کشاورزی وجود داشت. اهلی کردن سیب زمینی و کینوا در منطقه مرتفع کوهستانی و کدو و حبوبات در کوه های میانی انجام شد. این مرکز در هزاره سوم - دوم قبل از میلاد توسعه یافت. ه. ذرت معرفی شده از مرکز آمریکای مرکزی محرک بزرگی برای توسعه کشاورزی محلی بود.

در سواحل آمریکای جنوبی، در طول انتقال به کشاورزی در مناطق کوهستانی، ماهیگیری فشرده غالب بود و اقتصاد متصرف بلافاصله موقعیت خود را به اقتصاد تولید کننده واگذار نکرد. با این حال، به تدریج به حوزه نفوذ منطقه کوهستانی افتاد.

وضعیت کشت کاساوا که توسط بسیاری از مردم حوضه های آمازون و اورینوکو کشت می شود، تا حدودی کمتر مشخص است. به طور گسترده اعتقاد بر این است که می تواند تحت تأثیر کشاورزی آند در منطقه کوهپایه ای، انتقالی به جنگل، بوجود آمده باشد. با این حال، این فرض نیاز به اثبات دارد و امکان منشأ مستقل این تمرکز در آمازون را نمی توان رد کرد.

طیفی از خویشاوندان وحشی گیاهان کشت شده در آمریکای جنوبی

مراکز منشا گیاهی در آفریقا

چندین مرکز اهلی سازی اولیه در آفریقا به وجود آمد. واویلف منشاء کشاورزی و اهلی کردن فرهنگ های آفریقایی را با ارتفاعات اتیوپی مرتبط کرد. اکنون مشخص شده است که مراکز دیگری نیز برای انتخاب اجداد گیاهان کشت شده در غرب قاره وجود داشته است. اما با توجه به مرکز اتیوپی، برخی از نویسندگان تصور می‌کنند که شکل‌گیری اولیه آن با مناطق کوهستانی نبوده، بلکه بیشتر در مناطق مجاور صحرا بوده است، از جایی که این فرهنگ‌ها بعداً به منطقه مرتفع گسترش یافتند.

پورتر چندین مرکز کشت گیاهان را در جنوب صحرای آفریقا شناسایی کرد:

  • نیلو حبشی ، مربوط به مرکز اتیوپی واویلوف،
  • غرب آفریقا
  • شرق آفریقا
  • آفریقای مرکزی.
با این حال، داده های موجود به ما اجازه نمی دهد به این سؤال پاسخ دهیم که کدام یک از این مراکز به طور مستقل و مستقل به وجود آمده اند و کدام یک از آنها تحت تأثیر کانون های دیگر ظاهر شده اند. همچنین درک اینکه کدام یک از محصولات در جنوب صحرای آفریقا یک بار اهلی شده و از طریق تماس پخش شده اند و کدام یک نتیجه انتخاب مستقل بوده اند، دشوار است.

با توجه به این مشکل، گیاه شناس آمریکایی، هارلان، مدل خاصی از اهلی سازی را برای آفریقا پیشنهاد کرد، جایی که مراکز محلی باریک وجود ندارد. طبق مفهوم او، گونه‌های گیاهی مختلف در اینجا در مکان‌های مختلف، اغلب کاملاً دور از یکدیگر کشت می‌شدند، اما سپس یک شبکه ارتباطی واحد برای تبادل گیاهان کشت‌شده، مناطق دورافتاده این قاره را متحد کرد. برای توصیف آن، او اصطلاح "uncenter" را ایجاد کرد. تعدادی از محققان شوروی دیدگاه های مشابهی را نشان دادند و تمام آفریقا را به عنوان یک منطقه کلان جهانی و غیرمحلی از اهلی کردن گیاهان مشاهده کردند.

و با این حال، با وجود مرزهای نامشخص و مناطق وسیع اهلی سازی بسیاری از گونه های محلی، چندین منطقه را می توان در آفریقا متمایز کرد که مربوط به مراکز فرهنگی در مناطق دیگر است. اولین شیوعمرتبط با کشت غلات آفریقایی و مرتبط با منطقه ساوانا که در جنوب صحرا بین سنگال و دره نیل امتداد دارد. سورگوم، ارزن مروارید و برنج آفریقایی در اینجا اهلی شدند. شیوع دومبا کشت سیب زمینی های آفریقایی در منطقه جنگلی مرزی، نخل روغنی و آجیل کولا نیز در اینجا اهلی شدند. این امکان وجود دارد که مرکز دوم تحت تأثیر مرکز اول به وجود آمده باشد و با هم یک مرکز واحد غرب آفریقا را تشکیل دهند. مرکز سوممناطق کوهستانی اتیوپی و/یا مناطق پست ساحل نزدیک به آن را اشغال می کند. تف، داگوسا، انست، هندوانه و قهوه در اینجا اهلی شدند.

تحت تأثیر ماکروفوکوس های اتیوپی و غرب آفریقا، مراکز فرعی در شرق و مرکز آفریقا ظاهر شدند.

بر خلاف دامپروری، اهلی سازی خاورمیانه تأثیر محدودی بر گستره محصولات کشت شده در جنوب صحرای آفریقا داشته است، به جز در برخی مناطق در شمال شرقی آفریقا. این به دلیل این واقعیت است که اجداد بسیاری از گیاهان آسیای مرکزی در منطقه بارانی زمستان اهلی شده اند و برای کشاورزی آفریقا مناسب نیستند، که نیاز به سازگاری با دوره بارانی تابستان دارد. جالب است که در مناطقی از اوراسیا که در آن منطقه باران های تابستانی وجود دارد (مانند فلات دکن)، برعکس، توسعه و معرفی فعال محصولات آفریقایی وجود داشت: داگوسا، لوبیا، ارزن مروارید. از آنجایی که این گسترش کشورهای شام، هلال حاصلخیز و ایران را دور زد، پس میانجی گری در گسترش فرهنگ های آفریقایی باید با عربستان جنوبی همراه شود.

طیفی از خویشاوندان وحشی گیاهان کشت شده در آفریقا

اهلی شدن در اقیانوسیه

بخش قابل توجهی از گیاهان کشت شده در اقیانوسیه منشأ آسیایی دارند (عمدتاً از کانون هندو-مالایایی). و در جزیره ایستر حتی نفوذ آمریکا به دلیل وجود انواع آمریکایی سیب زمینی شیرین و کدو مجاز است.

برای مدت طولانی اعتقاد بر این بود که کشاورزی به طور کامل از خارج به جزایر اقیانوس آرام آورده شده است و در اینجا همراه با ظهور فرهنگ باستان شناسی لاپیتا، که با اولین گروه های پروتو-پلینزیایی مرتبط است، بوجود آمده است. اجداد پلینزی ها در واقع بسیاری از گیاهان کشاورزی را از آسیا به اقیانوسیه آوردند. اما با توجه به این واقعیت که این گروه جمعیتی برای اولین بار شروع به توسعه جزایر حاشیه ای اقیانوس آرام که قبلاً توسط انسان ها سکونت نداشتند، کاملاً طبیعی است که گیاهانی از مراکز اهلی آسیایی در بخش قابل توجهی از آن غالب باشند. مجمع الجزایر این منطقه با این حال، اخیراً شواهد زیادی جمع‌آوری شده است که نشان می‌دهد برخی از مهارت‌های کشاورزی بدون تأثیر نوآوری‌های فرهنگی مهاجران پلی‌نزیایی از آسیا می‌توانست در این منطقه به وجود آمده باشد. بنابراین، انواع محلی ساگو، میوه نان، یام و نیشکر به طور مستقل در گینه نو اهلی شدند. اطلاعات تا حدودی متناقضی در مورد اهلی کردن گونه اقیانوسی تارو وجود دارد که می‌توانست به طور مستقل اهلی شده باشد یا از مرکز هند و مالایا آورده شود. شواهد باستان شناسی با این داده ها همخوانی دارد. در مناطق کوهستانی گینه نو (در کاویافانا) آثاری از کانال های آبیاری یا زهکشی کشف شد که قدمت آن به هزاره 9 قبل از میلاد می رسد. ه. بر اساس تجزیه و تحلیل پالینولوژیک، آثار قابل اعتماد کشت گیاه به اواسط هزاره دوم قبل از میلاد باز می گردد. ه. اما به هر طریقی، گینه نو در واقع تمرکز محلی محدود خود را برای اهلی‌سازی اولیه داشت که کاملاً مستقل از سایر مراکز ظاهر می‌شد.

مرکز گینه نو - تنها مرکز اهلی‌سازی اولیه در جهان است که هیچ تأثیر گسترده‌ای بر سایر مناطق جهان نداشته است (تأثیر محدودی فقط از طریق یک سری وام‌گیری در برخی جزایر ملانزیا داشته است) و در یک منطقه باریک باقی مانده است. از خانه اجدادی خود اما ظاهرا این واقعیت استثنایی را می توان با چندین دلیل ساده توضیح داد. کشاورزی در اینجا در یک جزیره بسیار بزرگ (دومین جزیره بزرگ جهان پس از گرینلند) که دارای تنوع بالایی از مناظر است، سرچشمه گرفت. اهلی شدن در یک منطقه کوهستانی بزرگ در مرکز آن اتفاق افتاد، که از ساحل محدود بود، که تأثیرات داخلی جزیره به دنیای خارج را به تأخیر انداخت و برعکس، تأثیرات جهان خارج به داخل جزیره را مهار کرد. در لحظه ای که کشاورزی در داخل گینه نو به طور کامل توسعه یافت، به طور فعال از آسیا به سایر مناطق اقیانوسیه گسترش یافت. بنابراین، همانطور که کشاورزی گینه نو نمی توانست جایگزین کشاورزی آسیایی در جزایر دیگر شود، کشاورزی آسیایی نیز قادر به جایگزینی کشاورزی گینه نو نبود. اهلی کردن گیاهان زراعی در مرکز گینه نو بر اساس گونه‌هایی که از نظر طبقه‌بندی نزدیک به گونه‌های مرکز هند و مالایا (ساگو، یام، نان‌فروت) هستند، رخ داده است، بنابراین نه گینه نو و نه اهلی‌های هند و مالایا نسبت به یکدیگر برتری ندارند. برای قرض گرفتن (به جز، شاید، تارو) . به همین دلیل، استفاده از مجتمع های آماده از گیاهان کشت شده، که به طور مستقل در گینه نو و مرکز هند و مالایا توسعه یافته اند، توصیه می شود.

پراکندگی گیاهان آسیایی همراه با مهاجرت های پلینزی

نتیجه

اکنون، تقریباً یک قرن پس از ظهور اولین نتایج در بزرگترین مطالعه واویلوف، واضح است که نظریه و نظرات او در مورد منشاء گیاهان کشت شده صحیح است، اگرچه تغییرات قابل توجهی در طرح اولیه او برای شناسایی مراکز اولیه اولیه انجام شده است. . بدون شک، کشاورزی نه در یک، بلکه در چندین مرکز مستقل منشأ گیاهان زراعی سرچشمه گرفته است. بنابراین، هرگونه نظریه تک محوری غیرقابل دفاع است. اهلی کردن و انتخاب اجداد وحشی در مناطق نسبتاً باریکی رخ داده است که کل مجتمع های چنین گونه هایی را متحد می کند.

ایده های مدرن در مورد مراکز اولیه اهلی کردن گیاهان زراعی
و توزیع آنها در مناطق دیگر

اولین مرکز باستانی منشأ گیاهان کشت شده که زودتر از سایرین بوجود آمد، مرکز آسیای غربی است که در نتیجه اتحاد چندین میکرو کانون محلی شکل گرفت.

وجود مرکز مدیترانه به عنوان یک مرکز به تنهایی نیاز به بازنگری دارد. قسمت شرقی سوریه-فلسطینی آن را می توان یکی از مراکزی دانست که در مرکز آسیای نزدیک ادغام شد و شایسته است آن را بخشی از مرکز اهلی سازی آسیای نزدیک بدانیم. مناطق غربی، مرتبط با بالکان و غرب مدیترانه، بدون شک مراکز فرعی هستند که در طول گسترش کشاورزی از مرکز آسیای مرکزی به اروپای جنوبی شکل گرفتند. با این حال، فلور محلی نیز مواد بسیار خوبی برای انتخاب فراهم کرد و تحت تأثیر انگیزه خاورمیانه، تعداد قابل توجهی از گیاهان بومی.

مرکز آسیای مرکزی مانند مرکز مدیترانه در درجه دوم قرار دارد. این فرهنگ بر اساس فرهنگ های خاورمیانه، که از مرکز آسیای مرکزی به شرق گسترش یافت، پدید آمد. این مرکز فرعی، علاوه بر ایران و نواحی جنوبی آسیای میانه، غرب هندوستان را در دره سند نیز می پوشاند.

دیدگاه ها در مورد توسعه کشاورزی و اهلی سازی در جنوب آسیا نیز باید مورد بازنگری قرار گیرد. مراکز اصلی کشاورزی جنوب آسیا و اهلی کردن گیاهان محلی نه در هند، بلکه در هندوچین است. کشاورزی هند به دلیل نفوذ مشترک مراکز آسیای غربی و هند و مالایا و مراکز کشاورزی آفریقا به وجود آمد. در خود هندوستان، گونه های زیادی از گیاهان محلی اهلی نشدند و مرکز هندوستان را باید ثانویه در نظر گرفت. برعکس، مرکز هند و مالایی به وضوح مرکز اصلی است. در گذشته، این او بود که انکوباتور اصلی برای اهلی کردن گیاهان جنوب آسیا بود. به ویژه جالب است که با وجود قدمت این مرکز و ثروت استثنایی محصولات کشاورزی، در ناحیه مرکز ایندومالیا، بر خلاف بسیاری از مراکز اولیه و فرعی دیگر، تشکیلات دولتی و تمدن های شهری بسیار دیر به وجود آمدند که به نوعی باعث می شود این وضعیت مشابه آنچه در آمریکا دیده می شود.

مرکز آسیای شرقی، همراه با آسیای غربی و هند و مالایا، سومین مرکز اصلی اولیه اوراسیا است، جایی که بر خلاف مدیترانه، هندوستان و آسیای مرکزی، کشاورزی به طور مستقل و بدون هیچ گونه تأثیر خارجی پدید آمد. داده های مدرن موقعیت جغرافیایی این مرکز را در حوضه رودخانه زرد، یعنی بیشتر از آنچه واویلوف فرض می کرد، در شمال قرار می دهد.

در آفریقا، کشاورزی در مقایسه با سایر قاره ها به منحصر به فردترین و متفاوت ترین شکل توسعه یافت. در ابتدا چندین مرکز منزوی، اما اولیه متحد وجود داشت که از نظر جغرافیایی از یکدیگر دور بودند (که آن را از کانون خاورمیانه متمایز می کند، جایی که چنین مراکز اولیه ای از نزدیک قرار دارند): در اتیوپی، ساحل غربی و مناطق استوایی غرب آفریقا. این امکان وجود دارد که یک شبکه جهانی زیر صحرا از ریزمرکزهای به هم پیوسته پراکنده در اینجا بوجود آمده باشد، که در یک جامعه گسترده متحد شده و یک تمرکز غیرمحلی پان آفریقایی را تشکیل می دهد. این ویژگی منحصر به فرداین منطقه اما او توجه خود را به این واقعیت جلب می کند که در آفریقا، مانند سایر مناطق، مناطق اهلی شدن بسیاری از گیاهان یا به مناطق کوهستانی (در اتیوپی، کوه های گینه)، یا در زمین های ناهموار مرزهای بین بیوتوپ های مختلف جذب می شوند: ساوانا. و نیمه بیابانی، ساوانا و جنگل های استوایی که در غرب آفریقا به هم نزدیک هستند. و در اینجا هسته های اهلی سازی در ساحل، ارتفاعات اتیوپی و گینه هنوز شناسایی می شوند. اما البته، مطالعه کامل مناطق اهلی کردن گیاهان کشت شده در آفریقا هنوز در بال است.

سه مرکز اصلی در دنیای جدید به وجود آمد. دو مورد از آنها، آند در آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی در آمریکای شمالی، مهم شدند و بر مناطق همسایه آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی تأثیر گذاشتند. هر دوی این مراکز تأثیر محدودی بر یکدیگر داشتند. سومین مرکز اهلی سازی دنیای جدید - شرق آمریکای شمالی - توسط واویلف شناسایی نشد. اما این مرکز، اگرچه کاملاً مستقل پدید آمد، اما از نظر اهلی بالقوه غنی نبود، و در نهایت توسط فرهنگ‌های مراکز فرعی فرعی که از مرکز اصلی آمریکای مرکزی مشتق شده بودند، جذب شد. با توجه به مرکز آمازون، هنوز خیلی روشن نیست که چقدر مستقل است، آیا به عنوان یک مرکز اولیه یا به عنوان یک مرکز ثانویه در حاشیه آند بوجود آمده است. یکی از ویژگی های مهم توسعه دنیای جدید این است که در اینجا، بر خلاف اوراسیا و آفریقا، توسعه کشاورزی به "انقلاب های نوسنگی" درخشان منجر نشد و روند انتقال به جوامع پیچیده تر در اینجا، بر خلاف دنیای قدیم، کند شد. پایین.

در اقیانوسیه، گینه نو، یک مرکز مستقل برای اهلی کردن گیاهان کشاورزی، جدا از بقیه جهان، به وجود آمد، جایی که کشاورزی به طور مستقل به وجود آمد، اما در یک قلمرو محدود قفل شد.

بسیار مهم است که تمام مراکز اولیه منشاء گیاهان زراعی شناسایی شده توسط واویلوف، و بیشتر مراکز تازه شناسایی شده، محدود به مناطق کوهستانی مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری باشد. این به دلیل تنوع گسترده در مناظر کوهستانی است که بسیار ایجاد می کند طیف گسترده ایسازگاری به طور کامل شرایط مختلفدر یک قلمرو مجاور، و همچنین ایجاد جمعیت های ساختار یافته با سطح بالارانش در زیرجمعیت ها، که به ظهور و گسترش گونه های نادر نیز کمک می کند. در برخی موارد، مانند غرب آفریقا و دره رودخانه زرد، الگوی واضح پیوند منشاء گیاهان کشت شده به مناطق کوهستانی همچنان نقض می شود. با این حال، در اینجا نیز، اهلی‌سازی در منطقه مرزی اکوسیستم‌های بسیار متفاوت و غیرمشابه رخ داد که به تنوع جمعیتی کمک کرد. بنابراین، در اینجا تنوع اهلی تحت تأثیر همان دلایلی بود که در مناطق کوهستانی وجود داشت.

اینکه چگونه تنوع گونه‌هایی که به انتخاب پاسخ می‌دهند، بر مزایای اجتماعی و جمعیتی جمعیت‌هایشان تأثیر گذاشته است، و چه اطلاعات ژنتیکی می‌تواند در این مورد به ما بگوید، در انتشار بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

کتابشناسی - فهرست کتب

    Vavilov N.I. مراکز منشاء گیاهان کشت شده. - L.: نوع. آنها را گوتنبرگ، 1926

    واویلوف N.I. دکترین منشأ گیاهان کشت شده پس از داروین: (گزارش در جلسه داروینی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی، 28 نوامبر 1939) // Sov. علم. 1940. شماره 2. ص 55-75

    Decandol A. محل پیدایش گیاهان کشت شده. سن پترزبورگ: انتشارات کی ریکر، 1885. 490 ص.

    Zhukovsky P. M. گیاهان کشت شده و بستگان آنها. سیستماتیک، جغرافیا، سیتوژنتیک، اکولوژی، منشاء، استفاده. ویرایش 3 ل.: کولوس، 1971. 752 ص.

    Sinskaya E. N. جغرافیای تاریخی فلور فرهنگی (در طلوع کشاورزی). ل.: کولوس، 1969. 480 ص.

    Shnirelman V.V. ظهور یک اقتصاد تولید کننده. - م.: ناوکا، 1989. - 448 ص.

    Ballard, C., Brown, P., Bourke, R. M., Harwood T. The Sweet Potato in Oceania: A Reappraisal // Oceania Monograph 56/Ethnology Monographs 19. 2005. Sydney: University of Sydney.

    Bellwood, P. S. 1979. تسخیر انسان در اقیانوس آرام: پیش از تاریخ آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه. نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد.

    Bellwood P. The Pretory of Oceania // Curr. آنتروپل 1975. T. 16. شماره 1. ص 9.

    Childe V. G. طلوع تمدن اروپا // آم. تاریخچه کشیش 1926. ت 31. شماره 3. ص 499.

    گرین، آر. طیفی از رشته‌ها از منشأ دوگانه برای بطری کدو در اقیانوس آرام پشتیبانی می‌کنند // J. Polyn. Soc. 2000. جلد. 109. ص 191-198.

    Grivet L. et al. مروری بر شواهد ژنتیک مولکولی اخیر برای تکامل و اهلی کردن نیشکر // Ethnobot. Res. Appl. 2004. T. 2. شماره 0. ص 9-17.

    Harlan J. R. منشاء کشاورزی: ​​مراکز و غیر مراکز // علم. 1971. V. 174. شماره 4008. ص 468-474

    Khoury C. K., Achicanoy H. A. ریشه های محصولات غذایی کشورهای سراسر جهان را به هم متصل می کند // Proc. R. Soc. B. 2016. T. 283. صص 468-74.

    Kjær A. و همکاران بررسی تنوع ژنتیکی و مورفولوژیکی در نخل ساگو (Metroxylon sagu؛ Arecaceae) در پاپوآ گینه نو. ربات 2004. T. 94. شماره 1. ص 109-117.

    لی سی.، ژو ا.، سانگ تی. اهلی کردن برنج با کاهش شکستن // علم (80-.). 2006. T. 311. شماره 5769. ص 1936–1939.

    Malapa R. و همکارانش تنوع ژنتیکی یام بزرگتر (Dioscorea alata L.) و ارتباط با D. nummularia Lam. و D. transversa Br. همانطور که با نشانگرهای AFLP نشان داده شد // Genet. منبع. Crop Evol. 2005. T. 52. شماره 7. صص 919–929.

    Molina J. et al. شواهد مولکولی برای منشا تکاملی برنج اهلی //Proc. Natl. آکادمی علمی U.S.A. 2011. T. 108. شماره 20. ص 8351-6.

    Porteres R. مهد اولیه کشاورزی در قاره آفریقا، 1970. مقالات در ماقبل تاریخ آفریقا. 1970. کمبریج.

    Smith B. D. شرق آمریکای شمالی به عنوان مرکز مستقل اهلی کردن گیاهان. //Proc. Natl. آکادمی علمی U.S.A. 2006. جلد 103. شماره 33. صفحات 12223-12228.

    Spriggs, M. 1984. مجموعه فرهنگی Lapite: منشا، توزیع، معاصران و جانشینان. در خارج از آسیا: مردم قاره آمریکا و اقیانوس آرام. R. Kirk and E. Szathary, eds., pp. 202-223. کانبرا: مجله تاریخ اقیانوس آرام.

    Shaw, T. C. 1980. منشا کشاورزی در آفریقا. در دایره المعارف باستان شناسی کمبریج. A. Sherratt, ed., pp. 179-184. نیویورک: تاج.

    Tanno K.-I.، Willcox G. گندم وحشی با چه سرعتی اهلی شد؟ // علوم پایه. 2006. ت 311. شماره 5769. ص 1886.

    یانگ جی و همکاران سیستم محافظ قاتل هر دو عقیمی ترکیبی و اعوجاج جداسازی را در برنج تنظیم می کند // علم (80-.). 2012. ت 337. شماره 6100. ص 1336–1340.

    Zerega N. J. C.، Ragone D.، Motley T. J. منشا پیچیده میوه نان (Artocarpus altilis، Moraceae): پیامدهای مهاجرت انسان در اقیانوسیه // Am. جی. بات. 2004. T. 91. شماره 5. ص 760–766.

واویلف در سفرهای خود مجموعه ای غنی از گیاهان کشت شده را جمع آوری کرد، پیوندهای خانوادگی بین آنها پیدا کرد و ویژگی های قبلاً ناشناخته اما ژنتیکی ذاتی این محصولات را که می توان پرورش داد، پیش بینی کرد. وی به وجود مناطقی با بیشترین غلظت گونه‌ها، گونه‌ها و گونه‌های برخی گیاهان کشت‌شده و همچنین ارتباط این مناطق با مکان‌های تمدن‌های باستانی پی برد.

در طول تحقیق N.I. واویلف هفت مرکز اصلی جغرافیایی منشاء گیاهان کشت شده را شناسایی کرد.

1. مرکز گرمسیری جنوب آسیا (شکل 2) شامل مناطق گرمسیری هند، هندوچین، چین جنوبی و آسیای جنوب شرقی است. گیاهان کشت شده مرکز: برنج، نیشکر، خیار، بادمجان، مرکبات، انبه، موز، نخل نارگیل، فلفل سیاه - حدود 33 درصد از کل گیاهان کشت شده.

برنج. 2. مرکز استوایی جنوب آسیا ()

2. مرکز آسیای شرقی - چین مرکزی و شرقی، ژاپن، کره، تایوان (شکل 3). سویا، ارزن، گندم سیاه، آلو، گیلاس، تربچه، گردو، نارنگی، خرمالو، بامبو، جینسنگ - حدود 20 درصد از گیاهان کشت شده - از اینجا سرچشمه می گیرند.

برنج. 3. مرکز آسیای شرقی ()

3. مرکز آسیای جنوب غربی - آسیای صغیر، آسیای مرکزی، ایران، افغانستان، جنوب غربی هند (شکل 4). این مرکز مولد گندم، جو، چاودار، فندق، حبوبات، کتان، کنف، شلغم، سیر، انگور، زردآلو، گلابی، خربزه - حدود 14 درصد از کل گیاهان کشت شده است.

برنج. 4. مرکز آسیای جنوب غربی ()

4. مرکز مدیترانه - کشورهایی در سواحل مدیترانه (شکل 5). از اینجا کلم، چغندر قند، زیتون، شبدر، عدس، جو دوسر، کتان، خلیج، کدو سبز، جعفری، کرفس، انگور، نخود فرنگی، لوبیا، هویج، نعناع، ​​زیره، ترب کوهی، شوید - حدود 11٪ از گیاهان کشت شده است.

برنج. 5. مرکز مدیترانه ()

5. حبشی، یا مرکز آفریقایی - ارتفاعات حبشی آفریقا در منطقه اتیوپی (شکل 6). گندم، جو، سورگوم، قهوه، موز، کنجد، هندوانه - حدود 4 درصد از گیاهان کشت شده - از آنجا منشاء می گیرند.

برنج. 6. حبشی یا مرکز آفریقا ()

6. مرکز آمریکای مرکزی - جنوب مکزیک (شکل 7). جد لوبیا، ذرت، آفتابگردان، پنبه، کاکائو، کدو تنبل، تنباکو، کنگر فرنگی اورشلیم، پاپایا - حدود 10٪ از گیاهان کشت شده است.

برنج. 7. مرکز آمریکای مرکزی ()

7. آمریکای جنوبی، یا مرکز آند - سواحل غربی آمریکای جنوبی (شکل 8). سیب زمینی، گوجه فرنگی، آناناس، فلفل دلمه ای، سینچونا، بوته کوکا، هیویا، بادام زمینی - حدود 8 درصد گیاهان کشت شده - از این مرکز منشاء می گیرند.

برنج. 8. آمریکای جنوبی یا مرکز آند ()

ما با مهم ترین مراکز منشأ گیاهان کشت شده آشنا شدیم.

کتابشناسی - فهرست کتب

  1. مامونتوف S.G.، Zakharov V.B.، Agafonova I.B.، Sonin N.I. زیست شناسی. الگوهای عمومی - باستارد، 2009.
  2. پونوماروا I.N.، Kornilova O.A.، Chernova N.M. مبانی زیست شناسی عمومی. پایه نهم: کتاب درسی برای دانش آموزان پایه نهم موسسات آموزش عمومی / ویرایش. پروفسور که در. پونوماروا. - ویرایش دوم، تجدید نظر شده. - M.: Ventana-Graf، 2005.
  3. Pasechnik V.V.، Kamensky A.A.، Kriksunov E.A. زیست شناسی. مقدمه ای بر زیست شناسی عمومی و بوم شناسی: کتاب درسی پایه نهم، ویرایش سوم، کلیشه. - M.: Bustard، 2002.
  1. Dic.academic.ru ().
  2. Proznania.ru ().
  3. Biofile.ru ().

مشق شب

  1. چه کسی تئوری کامل مراکز منشا گونه های گیاهی کشت شده را تدوین کرد؟
  2. مراکز جغرافیایی اصلی منشا گیاهان زراعی کدامند؟
  3. مراکز پیدایش گیاهان زراعی با چه مواردی مرتبط است؟

درس 1-2. موضوع و اهداف انتخاب. مراکز پیدایش گیاهان زراعی و اهلی کردن حیوانات

تجهیزات: پرتره N.I. واویلووا جداول زیست شناسی عمومی؛ اشیاء بیولوژیکی که نشان دهنده تنوع گونه های گیاهان زراعی و نژادهای حیوانات اهلی است. نقشه مراکز جغرافیایی اصلی مبدا گیاهان زراعی.

در طول کلاس ها

I. یادگیری مطالب جدید

1. موضوع و اهداف انتخاب

انتخاب (از لات انتخابانتخاب، انتخاب) علم به دست آوردن اشکال جدید گیاهان، حیوانات و میکروارگانیسم ها با خواص ارزشمند برای انسان است. انتخابی که N.I. واویلف گفت که این "تکامل با اراده انسان" در عین حال یک هنر، یک علم و یک شاخه خاص از کشاورزی است.

نتیجه کار اصلاحی یک گونه گیاهی، یک نژاد حیوانی و سویه ای از میکروارگانیسم ها است. تنوع گیاهییا نژاد حیوانمجموعه ای از افراد یک گونه است که در نتیجه انتخاب ایجاد شده و دارای ویژگی ها و خصوصیات مورفولوژیکی، بیولوژیکی، اقتصادی خاصی است که به ارث می رسد.

قبل از انتخاب هدفمند یک دوره اهلی کردن حیوانات و پرورش گیاهان بود. اولین تلاش ها برای اهلی کردن توسط مردم 10-12 هزار سال پیش و شاید حتی قبل از آن انجام شد، زمانی که پستانداران بزرگ (اشیاء اصلی شکار) توسط شکارچیان باستانی نابود شدند و شکار از تامین غذای کافی برای مردم متوقف شد. خرگوش خانگی فقط در قرون وسطی، چغندر قند در قرن نوزدهم و نعناع در قرن بیستم اهلی شدند. به عنوان یک علم، انتخاب سرانجام به لطف آثار چارلز داروین شکل گرفت. او حجم عظیمی از مطالب را در مورد اهلی کردن حیوانات و ورود گیاهان به فرهنگ تجزیه و تحلیل کرد و بر این اساس دکترین انتخاب مصنوعی را ایجاد کرد. در حال حاضر انتخاب مهم ترین نوع فعالیت عملی انسان است که نتیجه آن همه گونه های گیاهان زراعی موجود امروزی، نژادهای حیوانات اهلی و گونه هایی از میکروارگانیسم های مفید است.

مبنای علمی انتخاب مدرن است ژنتیکبه ویژه بخش هایی مانند نظریه ژن ها و جهش ها، مبنای مولکولی وراثت، دکترین نقش محیط در تجلی فنوتیپی اطلاعات ژنتیکی، نظریه هیبریداسیون دور، ژنتیک محیطی و غیره. استفاده از ژنتیک رویکردها حل موارد زیر را ممکن می سازد وظایف پرورش مدرن:

- افزایش بازده و بهره وری در حال حاضر انواع موجودو پرورش می دهد؛
- توسعه انواع و نژادهای جدید؛
- بهبود کیفیت محصول؛
- افزایش مقاومت گونه ها و نژادها در برابر بیماری ها؛
- افزایش انعطاف پذیری اکولوژیکی انواع و نژادها؛
- پرورش انواع و نژادهای مناسب برای کشت و پرورش مکانیزه یا صنعتی و غیره.

2. مراکز مبدا گیاهان زراعی

یکی از بنیانگذاران انتخاب علمی، آکادمیسین نیکولای ایوانوویچ واویلف، معتقد بود که برای حل موفقیت آمیز مشکلات انتخاب، باید مطالعه کرد:

- گونه های اولیه، گونه ها و تنوع عمومی گیاهان و جانوران؛
- تأثیر محیط بر رشد صفات مورد علاقه پرورش دهنده؛
- تنوع ارثی؛
- الگوهای وراثت در طول هیبریداسیون؛
- ویژگی های فرآیند انتخاب برای گیاهان خود گرده افشان یا گرده افشانی متقابل.

این به شما امکان می دهد استراتژی و تاکتیک هایی برای انتخاب مصنوعی بسازید.

هر برنامه پرورشی با انتخاب ماده منبع آغاز می شود. هرچه تنوع آن بیشتر باشد، نتایج موثرتر خواهد بود. مهمترین بخش انتخاب است دکترین مواد منبع- در واقع توسط N.I توسعه داده شد. واویلف و به تفصیل در کار خود "مراکز منشاء گیاهان کشت شده" توضیح داده است.

حل مشکل منبع منبع، N.I. واویلف بسیاری از مناطق کره زمین را مورد بررسی قرار داد و مناطقی را با بیشترین تنوع ژنتیکی گیاهان کشت شده و خویشاوندان وحشی آنها شناسایی کرد. در 1920-1930 N.I. واویلف به همراه همکارانش بیش از 60 سفر به 54 کشور در تمام قاره های مسکونی به جز استرالیا انجام دادند.

شرکت کنندگان در این سفرها - گیاه شناسان، ژنتیک ها، پرورش دهندگان - شکارچیان واقعی گیاهان بودند. در نتیجه کار بسیار زیاد، آنها الگوهای مهمی را ایجاد کردند، که نشان می‌دهد همه مناطق جغرافیایی دارای تنوع یکسانی از گیاهان کشت‌شده نیستند. محصولات مختلف مراکز تنوع خاص خود را دارند که بیشترین تعداد واریته ها، واریته ها و انحرافات مختلف ارثی در آن متمرکز شده است. این مراکز تنوع نیز مناطق مبدأ هستند ارقام. بنابراین، در سیب زمینی، حداکثر تنوع ژنتیکی در آمریکای جنوبی، در ذرت - در مکزیک، در برنج - در چین و ژاپن، در گندم و چاودار - در آسیای مرکزی و قفقاز، در جو - در آفریقا مشاهده می شود. بیشتر مراکز با مراکز کشاورزی باستانی منطبق است. این مناطق عمدتاً مسطح نیستند، بلکه مناطق کوهستانی هستند. چنین مراکز تنوع N.I. واویلف ابتدا 8 را شمرد و در آثار بعدی تعداد آنها را به 7 کاهش داد.

1. مناطق استوایی جنوب آسیا (هندی، یا اندونزیایی-هندوچینی).
2. آسیای شرقی (چینی، یا چینی-ژاپنی).
3. آسیای جنوب غربی (آسیای رو به جلو و آسیای مرکزی).
4. مدیترانه.E
5. حبشی (اتیوپیایی).
6. آمریکای مرکزی (مکزیک جنوبی، یا آمریکای مرکزی).
7. آمریکای جنوبی (آند).

آغاز شده توسط N.I. کار واویلف توسط گیاه شناسان دیگر ادامه یافت. در سال 1970 پ.م. ژوکوفسکی 4 مرکز دیگر تأسیس کرد: استرالیا، آفریقا، اروپا-سیبری و آمریکای شمالی. بنابراین در حال حاضر 11 مرکز اولیه کشت گیاهان وجود دارد.

همراه با کشف مراکز جهانی منشاء گیاهان زراعی، N.I. واویلف و همکارانش بزرگترین مجموعه گیاهان جهان را جمع آوری کردند، که در مؤسسه تمام اتحادیه ای برای رشد گیاهان متمرکز بود (VIR، لنینگراد، سن پترزبورگ کنونی)، که در حال حاضر به نام N.I. واویلووا این مجموعه در قالب نمونه بذر به طور مداوم در مزارع تکمیل و تکثیر می شود ایستگاه های آزمایشیموسسه. انباری از مواد اولیه است که توسط تمامی متخصصین ژنتیک و اصلاح‌کنندگان کشور که با گیاهان کار می‌کنند استفاده می‌کنند.

نقشه مراکز پیدایش گیاهان زراعی

مجموعه جهانی گیاهان در حال حاضر بزرگترین گنجینه ملی است که توسط کارمندان VIR در طول محاصره لنینگراد در طول جنگ بزرگ میهنی نگهداری می شود. جنگ میهنی. این نیاز به درمان دقیق و دوباره پر کردن مداوم دارد. مجموعه VIR شامل بیش از 180 هزار نمونه است که نشان دهنده 1740 گونه گیاهی از تمام قاره های سیاره ما است. در میان آنها بیش از 39 هزار نمونه غلات، بیش از 19 هزار - حبوبات، تقریبا 30 هزار - ذرت و غلات، حدود 4 هزار - غده، تقریبا 17 هزار - سبزیجات و خربزه، بیش از 11 هزار - میوه و محصولات توت، حدود 2 هزار نمونه انگور، بالغ بر 9 هزار نمونه گیاهان نیمه گرمسیری و زینتی.

از 250 هزار گونه گیاه گلدار، انسان حدود 3 هزار گونه را برای اهداف خود استفاده می کند و تنها 150 گونه وارد کشت شده است.

3. پیدایش حیوانات اهلی و مراکز اهلی سازی

در اولین مراحل انتخاب حیوان، اهلی کردن و اهلی کردن حیوانات صورت گرفت. توله های حیوانات وحشی که به نوعی به انسان می رسید پرورش یافتند. در میان آنها، کسانی که کمترین رفتار تهاجمی را نسبت به انسان داشتند و به راحتی در اسارت تولید مثل می کردند، عمدتاً زنده ماندند. انتخابی که انسان انجام داد در ابتدا ناخودآگاه بود، زیرا... هدف بهبود شاخص های بهره وری فردی نبود. کاملترین تحلیل این مرحله از انتخاب در آثار کلاسیک چارلز داروین "منشاء گونه ها" (1859) و "تغییرات در حیوانات و گیاهان تحت تأثیر اهلی شدن" (1868) ارائه شده است. از بیش از 40 هزار گونه جانور مهره دار، انسان تنها 20 گونه را اهلی کرده است.

همانطور که توسط داده های مدرن مشهود است، مراکز منشاء حیوانات و مناطق اهلی کردن آنها یا اهلی کردن آنها (از لات. داخلی– خانه)، قلمروهای تمدن های باستانی هستند. در مرکز اندونزی و هندوچین، حیواناتی که گله‌های بزرگی تشکیل نمی‌دادند، ظاهراً برای اولین بار اهلی شدند: سگ، خوک، مرغ، غاز و اردک. علاوه بر این، سگ که بیشتر نژادهای آن از گرگ است، یکی از قدیمی ترین حیوانات اهلی است.

در آسیای غربی اعتقاد بر این است که گوسفندها اهلی شده اند و اجداد آنها گوسفند موفلون وحشی هستند. بزها در آسیای صغیر اهلی شدند. اهلی شدن aurochs، گونه ای که اکنون منقرض شده است، احتمالاً در چندین منطقه اوراسیا رخ داده است. در نتیجه، نژادهای متعدد گاو بوجود آمد. اجداد اسب اهلی، تارپان، سرانجام در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم نابود شدند و در استپ های منطقه دریای سیاه اهلی شدند. در مراکز گیاهی آمریکا، حیواناتی مانند لاما، آلپاکا و بوقلمون اهلی شدند.

مطالعات جانورشناسی متعدد تأیید کرده است که برای هر گونه از حیوانات اهلی، با وجود فراوانی نژادها، به عنوان یک قاعده، یک جد وحشی وجود دارد.

بنابراین، برای اکثر گونه های حیوانات اهلی و گیاهان پرورشی، با وجود تنوع بسیار زیاد، معمولاً می توان جد وحشی اصلی را نشان داد.

II. تثبیت دانش

مکالمه کلی در حین مطالعه مطالب جدید و پر کردن جدول "مراکز منشاء گیاهان زراعی"

جدول 1. مراکز منشاء گیاهان کشت شده (طبق نظر N.I. Vavilov)

نام مرکز

موقعیت جغرافیایی

گیاهان کشت شده

مناطق استوایی جنوب آسیا

مناطق گرمسیری هند، هندوچین، جنوب چین، جزایر جنوب شرقی آسیا

برنج، نیشکر، خیار، بادمجان، فلفل سیاه، موز، نخل شکر، نخل ساگو، میوه نان، چای، لیمو، پرتقال، انبه، جوت و غیره (50% گیاهان زراعی)

شرق آسیا

مرکزی و شرقی چین، ژاپن، کره، تایوان

سویا، ارزن، گندم سیاه، آلو، گیلاس، تربچه، توت، کائولیانگ، کنف، خرمالو، سیب چینی، خشخاش، ریواس، دارچین، زیتون و غیره (20 درصد گیاهان کشت شده)

آسیای جنوب غربی

آسیای صغیر، آسیای مرکزی، ایران، افغانستان، جنوب غربی هند

گندم نرم، چاودار، کتان، کنف، شلغم، هویج، سیر، انگور، زردآلو، گلابی، نخود، لوبیا، خربزه، جو، جو دوسر، گیلاس، اسفناج، ریحان، گردو و غیره (14 درصد گیاهان زراعی)

مدیترانه ای

کشورهای حاشیه دریای مدیترانه

کلم، چغندرقند، زیتون (زیتون)، شبدر، عدس تک گل، لوپین، پیاز، خردل، روتاباگا، مارچوبه، کرفس، شوید، ترشک، زیره سیاه و غیره (11 درصد گیاهان کشت شده)

حبشی

ارتفاعات اتیوپی آفریقا

گندم دوروم، جو، یک درخت قهوه، سورگوم دانه ای، موز، نخود، هندوانه، لوبیا کرچک و غیره.

آمریکای مرکزی

جنوب مکزیک

ذرت، پنبه بلند، کاکائو، کدو تنبل، تنباکو، لوبیا، فلفل قرمز، آفتابگردان، سیب زمینی شیرین و غیره.

آمریکای جنوبی

آمریکای جنوبی در امتداد ساحل غربی

سیب زمینی، آناناس، سینچونا، کاساوا، گوجه فرنگی، بادام زمینی، بوته کوکا، توت فرنگی باغیو غیره.

III. مشق شب

بند کتاب درسی (موضوع و اهداف انتخاب، مراکز پیدایش گیاهان زراعی و اهلی کردن حیوانات اهلی) را مطالعه کنید.

درس 3-4. انتخاب مصنوعی دلیل اصلی تنوع نژادها و واریته هاست

تجهیزات:پرتره N.I. واویلووا جداول زیست شناسی عمومی؛ اشیاء بیولوژیکی که نشان دهنده تنوع انواع گیاهان کشت شده، نژادهای حیوانات اهلی و اشکال انتخاب مصنوعی است. نقشه مراکز اصلی جغرافیایی مبدا گیاهان زراعی؛ اشیاء بیولوژیکی برای کارهای آزمایشگاهی

در طول کلاس ها

I. آزمون دانش

الف- آزمون شفاهی دانش

1) موضوع و اهداف انتخاب؛
2) آموزه های N.I. واویلف در مورد مراکز منشا گیاهان کشت شده؛
3) مراکز اهلی کردن حیوانات.

ب. کار با کارت

№ 1. مرکز منشا ذرت آمریکای مرکزی است که حتی قبل از ورود اروپایی ها در آنجا کشت می شد. آیا مرکز پیدایش هر گیاه کشت شده مربوط به وجود مراکز کشاورزی باستانی است؟ کدام تمدن کشاورزی آمریکا ذرت را وارد کشت کرد؟

№ 2. چگونه می توان ثابت کرد که در مراحل اولیه اهلی کردن، انتخاب حیوانات برای رفتار نقش اساسی داشت؟

№ 3. قهوه عرب دارای انواعی است که از نظر محتوای کافئین، اندازه و عطر دانه ها و مقاومت در برابر آفات متفاوت است. با توجه به قانون سری های همولوگ، کدام گیاه - قهوه لیبریا یا چای چینی - دارای سری متغیرهای مشابه خواهد بود و چرا؟

№ 4. انواع گندم شناخته شده است که از نظر سایه بان، تعداد دانه در بلال، فشردگی بلال و فصل رشد متفاوت است. دو محصول غلات دیگر را نام ببرید که دارای سری تنوع مشابه گندم هستند.

№ 5. کلم و پیاز بومی منطقه مدیترانه است. چگونه دانشمندان توانستند مرکز منشا این گیاهان را تعیین کنند؟

№ 6. چه ارتباطی بین حفاظت از خویشاوندان وحشی گیاهان زراعی و حیوانات اهلی و وظایف توسعه گونه ها و نژادهای جدید وجود دارد؟

ب- کار مستقل

دانش آموزان لیستی با نام گیاهان کشت شده دریافت می کنند که باید بر اساس مراکز مبدا مطابق با گزینه داده شده توزیع کنند.

گزینه 1

مناطق استوایی جنوب آسیا؛
حبشی؛
آمریکای جنوبی.

گزینه 2

شرق آسیا؛
مدیترانه؛
آمریکای مرکزی.

گزینه 3

آسیای جنوب غربی؛
آمریکای جنوبی؛
حبشی.

نام گیاهان:

1) آفتابگردان؛
2) کلم؛
3) آناناس؛
4) چاودار؛
5) ارزن؛
6) چای؛
7) گندم دوروم؛
8) بادام زمینی؛
9) هندوانه؛
10) لیمو؛
11) سورگوم;
12) کائولیانگ;
13) کاکائو؛
14) خربزه؛
15) نارنجی؛
16) بادمجان;

17) کنف;
18) سیب زمینی شیرین؛
19) دانه کرچک;
20) لوبیا؛
21) جو;
22) انبه؛
23) جو;
24) خرمالو;
25) گیلاس؛
26) قهوه؛
27) گوجه فرنگی؛
28) انگور؛
29) سویا؛
30) زیتون؛
31) سیب زمینی؛
32) پیاز؛

33) نخود فرنگی؛
34) برنج؛
35) خیار؛
36) تربچه;
37) پنبه;
38) ذرت؛
39) سیب چینی;
40) نیشکر؛
41) موز؛
42) تنباکو؛
43) چغندر قند;
44) کدو تنبل؛
45) کتان;
46) هویج؛
47) جوت؛
48) گندم نرم.

پاسخ ها:

گزینه 1

مناطق استوایی جنوب آسیا:
6; 10; 15; 16; 22; 34; 35; 40; 41; 47.
مدیترانه:
2; 30; 32; 43.
آمریکای جنوبی:
3; 8; 27; 31.

گزینه 2

آسیای شرقی:
5; 12; 17; 24; 29; 36; 39.
حبشی:
7; 9; 11; 19; 26.
آمریکای مرکزی:
1; 13; 18; 20; 37; 38; 42.

گزینه 3

آسیای جنوب غربی:
4; 14; 21; 23; 25; 28; 33; 45; 46; 48.
آمریکای جنوبی:
3; 8; 27; 31.
حبشی:
7; 9; 11; 19; 26.

II. یادگیری مطالب جدید

1. افشای دلایل تنوع گونه ها و نژادها توسط چارلز داروین

مردم مدتهاست که با رویای مدیریت وراثت وسواس داشته اند. آنها به دنبال یافتن راهی برای تغییر وراثت بودند. اغلب افراد بدون اینکه بدانند وراثت را تغییر دادند. چارلز داروین نشان داد که این کار با انتخاب ناخودآگاه آغاز شد، زمانی که صاحبان برای اولین بار ارزشمندترین نمونه های حیوانات اهلی و گیاهان کشت شده را حفظ کردند. مردم به تغییرات جهت دار در نژادها و گونه ها فکر نمی کردند، با این حال، حیوانات و گیاهان از نسلی به نسل دیگر تغییر می کردند. بنابراین دلیل اصلی تنوع نژادها و گونه ها انتخاب مصنوعی است.

انتخابی که انسان بر اساس تنوع ارثی به منظور ایجاد نژادها و واریته ها انجام می دهد، نامیده می شود. ساختگی.

چارلز داروین هنگام بازدید از نمایشگاه های کشاورزی، توجه را به تنوع گسترده نژادها و گونه ها جلب کرد و به دنبال یافتن دلایل این تنوع شد. تا دهه 40 قرن نوزدهم تعداد زیادی از نژادهای گاو (لبنیات، گوشت، گوشت و لبنیات)، اسب (اسب پیشرو، اسب مسابقه)، خوک، سگ و مرغ شناخته شده بودند. تعداد گونه های گندم بیش از 300، انگور - 1000 نژادها و گونه های متعلق به یک گونه اغلب آنقدر متفاوت از یکدیگر بودند که می توان آنها را با گونه های مختلف اشتباه گرفت.

بسیاری از حامیان دکترین ثبات و تغییر ناپذیری گونه ها معتقد بودند که هر نژاد، هر گونه از یک اجداد وحشی جداگانه منشاء می گیرد. داروین منشأ نژادهای مختلف حیوانات اهلی را به تفصیل مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که انسان خود همه تنوع آنها و همچنین تنوع گونه های گیاهان کشت شده را ایجاد کرده و در جهات مختلف یک یا چند گونه وحشی اجدادی را تغییر می دهد. داروین به طور خاص منشاء نژادهای کبوتر اهلی را مطالعه کرد.

با وجود تفاوت های زیاد، نژادهای کبوتر اهلی دارای خصوصیات مشترک بسیار مهمی هستند. همه کبوترهای اهلی پرندگان اجتماعی هستند و روی ساختمان ها لانه می کنند و مانند کبوترهای وحشی روی درختان لانه نمی کنند. کبوترهای نژادهای مختلف به راحتی با هم تلاقی می کنند و فرزندان بارور تولید می کنند. هنگام عبور از افراد متعلق به نژادهای مختلفداروین فرزندانی دریافت کرد که رنگ آن به طرز شگفت آوری شبیه کبوتر صخره ای وحشی بود. این دانشمند به این نتیجه رسید که همه نژادهای کبوترهای اهلی از یک گونه سرچشمه می گیرند - کبوتر صخره ای وحشی که در صخره های شیب دار سواحل مدیترانه و بیشتر شمال، به انگلستان و نروژ زندگی می کند. کبوتر سنگی معمولی از نظر رنگ پر شبیه به آن است.

چارلز داروین از طریق مطالعه دقیق ویژگی‌های آناتومیکی و فیزیولوژیکی نشان داد که همه نژادهای جوجه‌های اهلی از مرغ بانکدار، گونه‌ای وحشی که در هند، ماداگاسکار و جزایر سوندا زندگی می‌کنند، منشأ گرفته‌اند. نژادهای گاو - از aurochs وحشی، نابود شده در قرن 17th. نژادهای خوک - از گراز وحشی. انواع کلم باغی از کلم وحشی که هنوز هم در سواحل غربی اروپا یافت می شود، منشاء می گیرد.

آیا تنوع ارثی به تنهایی برای توضیح تنوع شگفت انگیز نژادهای حیوانات اهلی و انواع گیاهان پرورشی و مناسب بودن آنها برای هدفی که برای آن پرورش می یابند کافی است؟ چارلز داروین در کار خود "تغییرات در حیوانات و گیاهان تحت تأثیر اهلی شدن" مبنای علمی برای فرآیندهای ریخت زایی در کشاورزی ارائه داد.

داروین به ادبیات کشاورزی، گزارش‌های نمایشگاهی، کاتالوگ‌های قدیمی و فهرست قیمت‌ها روی آورد، شیوه‌های پرورش‌دهنده اسب، پرورش‌دهنده کبوتر و باغبان را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که نژادها و گونه‌های جدیدی دائماً ظاهر می‌شوند که در مقایسه با گذشته از نظر ویژگی‌های پیشرفته‌تر و متنوع‌تر بودند. موجود در برخی موارد، ویژگی های جدید در حیوانات اهلی و گیاهان پرورشی به طور تصادفی و ناگهانی پدید آمد. انسان آنها را از طریق انتخاب هدایت شده جمع نکرده است. اینگونه بود که گوسفند پا کوتاه و توت فرنگی برگ کامل ظاهر شد. آنها یک فرد را با غیرمعمول بودن خود علاقه مند کردند و او این ویژگی ها را در یک نژاد یا تنوع تثبیت کرد. اما، به عنوان یک قاعده، یک فرد فعالانه در روند طولانی ایجاد ویژگی ها و خواص نژادها و گونه های مورد نیاز خود شرکت می کرد.

در گله، گله، در مزرعه، در بستر باغ و غیره. شخصی متوجه یک حیوان یا گیاه منفرد با نوعی تفاوت ارثی مورد علاقه او شد، حتی یک نوع جزئی، این افراد را برای یک قبیله انتخاب کرد و از آنها عبور کرد. همه افراد دیگر اجازه تولید مثل نداشتند. از نسلی به نسل دیگر، افرادی که این خصیصه ارثی در آنها به طور قابل توجهی بیان شده بود، به عنوان تولیدکننده حفظ شدند. بنابراین، این صفت در این جمعیت مصنوعی تقویت و انباشته شد.

انتخاب گاهی اوقات با تلاقی برای به دست آوردن ترکیبی از ژن ها در فرزندان، و بنابراین مواد متنوع تر، برای انتخاب مصنوعی انجام می شد. به عنوان مثال، جد نژاد روسی معروف جهان از تراتر Oryol از این طریق به دست آمد. ابتدا یک نریان از نژاد اسب سواری عرب با یک اسب بادگیر دانمارکی تلاقی داده شد و اسب نر که از آنها بیرون آمد با اسبی از نژاد هلندی تلاقی کرد. سپس انتخاب با توجه به ویژگی های خاصی انجام شد.

2. اشکال انتخاب مصنوعی

بسته به روش تولید مثل گونه، انتخاب مصنوعی می تواند توده ای یا فردی باشد. انتخاب انبوه و انفرادی دو شکل اصلی انتخاب مصنوعی مورد استفاده در پرورش هستند.

انتخاب انبوه با توجه به خصوصیات فنوتیپی خارجی در جمعیت گیاهان و حیوانات انجام می شود. به عنوان مثال، در مقابل ما یک مزرعه یونجه با 1000 گیاه در حال رشد است. پس از بررسی دقیق هر گیاه در طول رشد با در نظر گرفتن بهره وری آنها از نظر دانه و توده سبز در هنگام برداشت، 50 مورد از بهترین ها را از همه لحاظ انتخاب کردیم. با ترکیب بذر این 50 گیاه منتخب، سال آینده مزرعه جدیدی را کاشت خواهیم کرد که انتظار داریم در آن جمعیتی از یونجه، این گیاه علوفه ای فوق العاده با پروتئین بالا، که از نظر بهره وری و سایر خصوصیات بهبود یافته است، به دست آوریم.

اگر به بهبودی دست یافته‌ایم، می‌توانیم فرض کنیم که انتخاب انبوه برای ویژگی‌های خارجی مؤثر بوده است. با این حال، این شکل از انتخاب اشکالات قابل توجهی دارد، زیرا ما همیشه نمی توانیم بهترین ژنوتیپ را بر اساس ویژگی های خارجی تعیین کنیم. انتخاب انبوه قدیمی ترین شکل انتخاب است.

انتخاب انبوه زمانی می تواند مؤثر باشد که افراد بر اساس صفات کیفی و به سادگی موروثی (سفید یا سفید) متمایز شوند. گل قرمز، حیوان شاخدار یا بی شاخ و غیره). معمولاً برای گیاهان گرده افشانی متقابل استفاده می شود. به عنوان مثال، گونه های جدیدی از چاودار، به ویژه گونه Vyatka به دست آمد.

در انتخاب فردی آنها فردی را انتخاب می کنند که ویژگی مورد علاقه یک فرد را داشته باشد و از آن فرزندانی به دست می آورند. معرفی انتخاب فردی یک مرحله واقعاً انقلابی در توسعه پرورش بود. این در اواسط قرن 19 اتفاق افتاد، زمانی که پرورش دهنده معروف فرانسوی J. Vilmorin اصول اولیه این شکل از انتخاب را بیان کرد، که یکی از اصلی ترین آنها ارزیابی گیاهان یا حیوانات انتخاب شده توسط فرزندان آنها بود. اغلب، این شکل از انتخاب در رابطه با گیاهان خود گرده افشان استفاده می شود، زمانی که تنها یک فرد از گندم، جو، یا جو در تولید مثل شرکت می کند. به فرزندان یک فرد خود گرده افشان می گویند خط تمیز، که از اشکال هموزیگوت تشکیل شده است. انتخاب فردی نیز می تواند یک بار یا تکرار شود. در نتیجه استفاده از آن، انواعی به دست می آید که یک یا چند خط خالص هموزیگوت هستند. با این حال، حتی در خطوط خالص جهش رخ می دهد و افراد هتروزیگوت ظاهر می شوند.


بیایید به همان مثال در مورد یونجه زار برگردیم. با انتخاب 1000 گیاه از 50 گیاهی که از نظر خصوصیات بیرونی بهترین هستند، در صورت انتخاب فردی، بذر آنها را ترکیب نمی کنیم، اما در سال آینده بذر هر یک از 50 گیاه را جداگانه می کاریم و در نتیجه همه را ارزیابی می کنیم. فرزندان هر یک از گیاهان انتخاب شده با توجه به تمام خصوصیات. به این ترتیب، ژنوتیپ گیاه انتخاب شده و نه فقط ویژگی های فنوتیپی آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. اگر هر گیاه یا حیوانی که از یک جمعیت برای ویژگی‌های برجسته انتخاب می‌شود، ویژگی‌های خود را در فرزندان حفظ کند، انتخاب فردی در نسل‌های بعدی ادامه می‌یابد.

مزیت انتخاب فردی نسبت به انتخاب انبوه در دقت ارزیابی ژنوتیپ هنگام تجزیه و تحلیل فرزندان منفرد نهفته است. هنگام انتخاب افراد برای صفات کمی که معمولاً به ارث بردن آنها بسیار دشوار است (تعداد دانه های یک خوشه گندم، محتوای چربی شیر گاو و غیره) که ارزیابی بسیار دقیق ژنوتیپ مورد نیاز است، انتخاب فردی انجام می شود. موثرترین.

3. نقش خلاقانه انتخاب مصنوعی

انتخاب منجر به تغییر در یک عضو یا صفت می شود که بهبود آن برای فرد مطلوب است. نژادها و گونه هایی که از اجداد وحشی مشترک به وجود آمده اند، تحت تأثیر انسان در جهات مختلف مطابق با اهداف اقتصادی، سلیقه و نیازهای او توسعه یافته اند. آنها بیشتر و بیشتر به یکدیگر و گونه های وحشی که از آن آمده بودند بی شباهت می شدند. مقایسه نقش انتخاب مصنوعی در تکامل نژادها و گونه ها با غربالی که از طریق آن انحرافات نامناسب برای انسان به سادگی از بین می رود، اشتباه است. انتخاب افراد با تغییرات ارثی لازم برای انسان منجر به ایجاد انواع و نژادهای کاملاً جدید می شود. قبلاً هرگز اشکال ارگانیک با ویژگی ها و ویژگی هایی که توسط خود انسان شکل می گرفت وجود نداشت. این نقش خلاقانه انتخاب مصنوعی است.

انتخاب مصنوعی نیروی محرکه اصلی در شکل‌گیری نژادهای جدید حیوانات و گونه‌های گیاهی است که با علایق انسان سازگار است. دکترین انتخاب مصنوعی به لحاظ نظری هزاران سال تمرین بشر را در ایجاد نژادهای حیوانات اهلی و انواع گیاهان پرورشی تعمیم داد و به یکی از پایه های انتخاب مدرن تبدیل شد.

III. تثبیت دانش

انجام کارهای آزمایشگاهی.

کار آزمایشگاهی: "بررسی نتایج انتخاب مصنوعی"

تجهیزات: انواع مختلف گیاهان داخلی(بنفشه اوسامبارا، بگونیا و...).

پیش رفتن

1. گیاهان دو رقمی که برای کار به شما پیشنهاد می شود را با هم مقایسه کنید. تعیین کنید که آنها در چه مواردی با یکدیگر تفاوت بیشتری دارند.

2. اهمیت تنوع صفات در گونه های گیاهی مورد نظر شما برای انسان چیست؟

3. حدس بزنید که چه عواملی بر تغییرات اندام های گیاهی واریته های مورد نظر شما تأثیر گذاشته است. نقش انسان در این میان چیست؟

4. توضیح دهید که چگونه عبارت "نقش خلاقانه انتخاب مصنوعی" را درک می کنید.

5. نتیجه گیری: در مورد دلایل اصلی تنوع واریته های گیاهان داخلی که در حین کار آزمایشگاهی در نظر گرفتید.

IV. مشق شب

پاراگراف کتاب درسی (سی. داروین در مورد دلایل تنوع نژادهای حیوانات اهلی و انواع گیاهان پرورشی، انتخاب مصنوعی و اشکال آن، نقش خلاقانه انتخاب مصنوعی) را مطالعه کنید.

جدول "مقایسه انتخاب مصنوعی و طبیعی" را پر کنید.

ادامه دارد

موفقیت کار اصلاحی تا حد زیادی به کیفیت ماده اولیه و عمدتاً به تنوع ژنتیکی آن بستگی دارد. هر چه مواد منبع برای انتخاب متنوع تر باشد، فرصت های بیشتری برای ترکیب و انتخاب فراهم می کند. پرورش دهندگان با بهره گیری از تنوع بیولوژیکی، ژنتیکی و محیطی دنیای گیاهان، تعداد زیادی از انواع مختلف گیاهان کشت شده را ایجاد کرده اند.

گیاهان مدرن کشت شده به طور همزمان در کشورهای مختلف، در قاره های مختلف رشد می کنند. با این حال، هر یک از این گیاهان وطن تاریخی خود را دارند - مرکز مبدأ . در آنجا بود که اجداد وحشی گیاه کشت شده قرار داشتند یا هنوز هم هستند، جایی که ژنوتیپ و فنوتیپ آن شکل گرفت.

دکترین از مراکز منشا گیاهان زراعیایجاد شده توسط دانشمند برجسته روسی N.I. واویلف.

N.I. واویلوف در ابتدا 8 مرکز منشأ گیاهان کشت شده را با تعدادی زیرمرکز شناسایی کرد، اما در کارهای بعدی آنها را در 7 مرکز اصلی اصلی ادغام کرد (جدول 4 و شکل 42 را ببینید).

نام مرکز و تعداد موارد در اینجا گونه های فرهنگی(% از 1000 - تعداد کل مطالعه شده) گیاهانی که در این مرکز از فرهنگ های باستانی برخاسته اند
1. مناطق استوایی جنوب آسیا (حدود 50%) نیشکر، خیار، بادمجان، مرکبات، توت، انبه، موز، نارگیل، فلفل سیاه
2. آسیای شرقی (20%) سویا، ارزن، جو، گندم سیاه، چومیزا، تربچه، هلو، چای، اکتینیدیا
3. آسیای جنوب غربی (14%) گندم، چاودار، نخود، عدس، کتان، شاهدانه، خربزه، سیب، گلابی، آلو، زردآلو، گیلاس، انگور، بادام، انار، انجیر، پیاز، سیر، هویج، شلغم، چغندر
4. مدیترانه (11%) گندم، جو، چاودار، کلم، چغندر قند، شوید، جعفری، زیتون، خلیج، تمشک، بلوط، چوب پنبه، شبدر، ماشک
5. حبشی سورگوم، گندم دوروم، چاودار، جو، کنجد، پنبه، کرچک، قهوه، خرما، روغن نخل
6. آمریکای مرکزی ذرت، لوبیا، سیب زمینی، کدو تنبل، سیب زمینی شیرین، فلفل، پنبه، تنباکو، شگ، سیزال (آگاو فیبری)، آووکادو، کاکائو، آجیل، گردو، گردو
7. آند (آمریکای جنوبی) سیب زمینی، ذرت، جو، تاج خروس، بادام زمینی، گوجه فرنگی، کدو تنبل، آناناس، پاپایا، کاساوا، هیوآ، سینچونا، فیجوآ، کوکا، آجیل برزیلی (برتولتیا)

برنج. 42.مراکز جغرافیایی اصلی منشاء گیاهان کشت شده: I - مناطق گرمسیری جنوب آسیا. II - آسیای شرقی؛ III - آسیای جنوب غربی؛ IV - مدیترانه; V - حبشی; VI - آمریکای مرکزی؛ VII - آند (آمریکای جنوبی)

بیشتر مراکز با مراکز کشاورزی باستانی منطبق است و این مراکز عمدتاً کوهستانی هستند تا مناطق مسطح. دانشمند برجسته کرد اولیهو ثانوی مراکز منشا گیاهان زراعی مراکز اولیه، موطن گیاهان زراعی و اجداد وحشی آنها هستند. مراکز ثانویه مناطقی هستند که در آن اشکال جدید نه از اجداد وحشی، بلکه از اشکال فرهنگی قبلی که در یک مکان جغرافیایی متمرکز شده‌اند، اغلب دور از مرکز اولیه پدید می‌آیند.

همه گیاهان کشت شده در محل مبدا خود کشت نمی شوند. مهاجرت مردم، دریانوردی، تجارت، عوامل اقتصادی و طبیعی همواره در جابجایی گیاهان به مناطق دیگر زمین نقش داشته است.

در سایر زیستگاه ها، گیاهان تغییر کردند و شکل های جدیدی از گیاهان کشت شده را پدید آوردند. تنوع آنها با جهش ها و نوترکیبی هایی که در ارتباط با رشد گیاهان در شرایط جدید ظاهر می شوند توضیح داده می شود.

مطالعه منشا گیاهان زراعی منجر به N.I. واویلف به این نتیجه رسید که مراکز شکل گیری مهمترین محصولات گیاهی تا حد زیادی با مراکز فرهنگ انسانی و با مراکز تنوع حیوانات اهلی مرتبط است. مطالعات جانورشناسی متعددی این نتیجه را تایید کرده است.

مطالعه منشأ و تکامل گیاهان زراعی یکی از شاخه های ضروری انتخاب محسوب می شود. N.I. واویلف نوشت که تمام کارهای اصلاحی، از مواد اولیه، ایجاد مناطق اصلی منشاء گونه ها و پایان دادن به ایجاد گونه های جدید، در اصل مرحله جدیدی در تکامل گیاهان است و خود انتخاب را می توان در نظر گرفت. به عنوان تکاملی که توسط اراده انسان هدایت می شود.